پس از 2014
نه جامعه هنجارمند است که دست کم بتواند روند زنده گی او را در مسیری درستی توجیه کند و نه متصدیان امور این کشور تعهدی نسبت به این سرزمین در سر دارند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
جنگ امریست نکوهیده و زشت که نه تنها باعث مرگ باشنده گان یک سرزمین در دوران جنگ می گردد بلکه تبعات ناشی از آن میتواند تا سالیان سال به گونه هایی مختلفی از بستر جنگ قربانی بگیرد، کشور ما در هر تعبیر ممکن کشوری بدر آمده از دود کریه جنگ است و از شهروندان این کشور کوشش، تلاش، پویایی و ابتکار جویی را می طلبد که دست کم بتوانند از صورت باردوشی نجات یابند و تضمینی برای سعادت نسل های بعدی فراچنگ آورند اما به رغم آنچه آمد آدمی درافغانستان بر سر دوراهه آز و نیاز چندان به انتظار فرا رسیدن ابری از اقصای ممالک جهان لب تشنگی تجربه کرده است که باری برای دست کم ترین نیاز انسانی اش از جا نمی جنبد و به همان گرسنه یی فرو افتاده به صحرا می ماند که رزاقیت خدای متعال را به آزمون گرفته است، شاید بعد از چند روزی که او از رمق می افتد کاروانی بر سبیل اتفاق ازین رهگذر عبور کند و به او نانی و آبی بدهد اما این اتفاق نیک زمانی به سراغ ما می آید که هیچ نمی آید به کارما.
این همه کاهلی از برکت تفکر مصرف گرایی است که بر انسان سرزمین ما که میبایست به عنوان شهروند کشور پس از جنگ بیشترین تلاش و کوشش برای رهیدن از بند سرنوشت وابسته میداشت از همگرایی جریان کمک های نا شفاف جامعه جهانی و حکومت بی برنامه عارض شده است.
انسان برهنه پایی این سرزمین بین صفای کمک های خارجی و مروه یی بی برنامه گیی دولت افغانستان در تکاپویی همیشگی چونان سیزیف، فروخفته است نه جامعه هنجارمند است که دست کم بتواند روند زنده گی او را در مسیری درستی توجیه کند و نه متصدیان امور این کشور تعهدی نسبت به این سرزمین در سر دارند.
روند انتقال امنیت به نیرو های داخلی به گونه یی جریان دارد که با تبدیل آن گویی در عرصه یی مطبوعات ما آب از آبی تکان نمی خورد اگر طالبان انتحاری می کنند و مادران این کشور را در سوگ، سیه پوش می کند ذهن مردم از ذبیح الله مجاهد امار تلفات را 30 نفر میشنوند اما از جانب حکومت این امر تکذیب میشود و رقم 4 نفری ارائه میشود. مسئولین این امر اما در تب تند رسیدن به پرتگاه 2014 میسوزند انگار میخواهند قبل از آن زمان مراسم ختم این برنامه را اجرا نموده و به کشور های غربی برگردند و از دور مرگ و تباهیی این سرزمین را به نظاره بنشینند ور نه چه حکمت است که مرحله تصفیه، نگهداری و بازسازی اجرا ناشده مسئولین، دوره یی بعدی این روند را باد درغبغب انداخته وبا افتخار اعلان می دارند.
ساخت زیر ساختها در این کشور به فراموشی سپرده شده است و همگان این تغییرات را میخواهند در ظاهر ببینند، هیچ کسی نمیخواهد تغییری مثبتی را در ذهنیت ها ببیند فقط به صورت کار ها بسنده می نمایند، وزیر دفاع کشور در مجلس متهم به گرایش قومی میشود و مسئولین برنامه یی انتقال به فکر تبعات این گرایش ها در اردو نیستند؛ نیروهای جامعه جهانی هم که از چندی بدینسو هدف عوامل نفوذی طالبان در صفوف پولیس و اردو قرارمیگیرند این شتاب زده گی مسئولین افغانستان را به نفع خود ارزیابی می کنند به جایی پاکسازی ارتش و اردو از عوامل نفوذی طالبان لب فرو می بندند.
طالبان با وقاحت تمام روزانه کودک، نوجوان، جوان، زن و مرد این کشور را به بهانه هایی مختلف می کشند اما حکومت از وحشت آنان قباحت زدایی می کند و آنان را به تکرار برادر میخواند.
فقر و نبود کار به اندازه یی طاقت فرسا است که روزانه صد ها هموطن ما در کوته یی سنگی،سرایی شمالی، تیمور شاهی و جا های دیگر از صبح تا شام منتظر باقی می مانند و گاهی هدف کمره های رسانه ها قرار میگیرند و بس؛ این حالت در کشور برای کارگران بی بضاعت و گرسنه چاره یی جز رفتن به ایران و پاکستان فرو نمی گذارد بی خبر از آنکه کشور همسایه اسلامی ما به دلیل اینکه چرا افغانستان با امریکا پیمان راهبردی امضا کرده است از کارگران عقده گشایی می کند؛ سفیر جمهوری اسلامی ایران شاید به همین دلیل ساده است که چون صاحب کاری آمده و بر کشور ما امر و نهی می نماید؛ در این کشاکش کسی نیست بیاید با جمهوری اسلامی مشکل آبهای افغانستان را حل نماید، متولیان حکومت جمهوری اسلامی ایران و ارتش پاکستان دیده به راه 2014 اند تا به ما نشان دهند که پیامد داشتن پیمان راهبردی با امریکا چیست؟
روند رو به رشد اعتیاد و استفاده از مواد مخدر امریست که شاید هیچکسی آنرا انکار ننماید و تازه در مواردی مسئولین از کنترول آن اظهار عجز می نمایند و شیوه های کاربست سیستم بیومتریک برای تشخیص افراد معتاد در صفوف ارتش و پولیس افغانستان نیز نا روشن است و باور مندی مردم افغانستان را در بدست گیری مسئولیت امنیتی توسط نیروهای امنیتی زیر سوال میبرد.
نبود سیستم ترانسپورت شهری در شهر کابل که شاید تنها و سیله یی برای انتقال افرادی با کم ترین اندوخته یی اقتصادی به شمار میرود در جمع فرصت سوزی های که توسط حلقه هایی مافیای در عرصه تجارت کشور صورت میگیرد به علاوه یی تحمیل بیکاری بر دانش آموخته گانیکه از دانشگاه های کشور بیرون میشوند به بهانه یی نبود تجربه کار نیز از جمله عواملی اند که فاصله میان حکومت و مردم را بیشتر میسازد و جامعه را به طیف های متفاوتی تقسیم می نماید که پس از 2014 همسایگان خوب ما نیز ازین حربه ها مبتنی برتجارب قبلی شان استفاده خواهند برد.
در این میان آنچه که مجهول باقی می ماند سرنوشت مردم بی بضاعتی است که در طول تاریخ مشتی استفاده جو به جای اینکه به آنها راه رسیدن به نان و کار را نشان دهند آنها را تحت عنوان مردمی غیور،سلحشور دارای پیشینه پنجهزار ساله با جگه شمله ... به سنگر برادر کشی کشانیده اند و در زمانیکه دیگران از بیمه یی صحت سخن می گویند انسان این سرزمین در روی جاده مسدود شده درانتظار عبور رهبرش جان می سپارد.
جنگجویان طالب به مردم خیانت می کنند، آنها را می کشند اما حکومت بر آنها می بخشاید و آزاد شان می کند حال آنکه همین دولت مردان به تکرار طالبان را فریب خورده گانی خوانده اند که به دستور بیگانه گان در کشور شان آتش جنگ را شعله ور ساخته اند به جای اینکه جنایت کاران حرفه یی را در آستانه یی فرا رسیدن 2014 آزاد می کنید بیایید تفکر طالب پرور را مهار بسازید و با فاصله هایی که برای رسیدن به منفعت میسوزانید یا ایجاد می کنید مردم افغانستان را خود به سمت طالب شدن نبرید.
اگر وضع به همین منوال ادامه یابد و تغییری جدیی در راهکارهای حکومت افغانستان ایجاد نشود، پارلمان افغانستان در گرو دستان سخاوت بار حکومت باقی بماند و اپوزیسیون صدایی محکمی بلند نکند و جامعه یی مدنی هم در لایه های معاش گیری گیر بماند پس از 2014 دود جنگ با همه کراهت خود بر رواق آسمان افغانستان سایه خواهد انداخت و مرگ در بازار حراج زندگانی انسان، پیشخوان خواهد گسترد.
پيامها
11 می 2012, 21:26, توسط ن.ب مرك بر با كستان اين دشمن خاك ما ال ما واولاد ما.
يك حالت خاموشى بيش از طوفان است.هنوز ما خبر نداريم كه اى اس اى مزخرف و خونريز براى ما كدام حمام را اماده كرده است.اينده خيلى تاريك است.ما به جه اساس خوشبين باشيم؟
بشتونها همه مسلح,دولت در دست بشتون, طالب بشتون,با كستانى بشتون,اربكى بشتون, كروه قومى بشتون.اين همه كاكلباز و دارباز وهمه و همه بخاطر كشتار اقوام غير بشتون بشتونوالى ميكنند,باهم شريك ميشوند.اين جنايت را بار بار كردند.خلقى همه طالب شد,جرا؟ بخاطريكه بشتون بود.رهبران ما كه غرب براى شان وعده هاى بيدون كرنتى داد ,فورى سلاح خودرا تسليم كردند.امروز انها با دست خالى و از جانب ديكر خونريزان كه امتحان خودرا داده اند ,حاضر اند حمام خون بر با كنند.اقوام غير بشتون در يك حالت خيلى خطر ناك قرار دارند.رهبران اين سه قوم بزرك هم بار بار تشويش خودرا اعلان كردند.