صفحه نخست > عکس > دست افشانی و پایکوبی شکوهمند

دست افشانی و پایکوبی شکوهمند

رامشگران مغولستان و چین از نگاه دوربين
جعفر رضایی
پنج شنبه 7 فبروری 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

به مناسبت فرارسیدن سال نو چینی(بیست و پنج قطعه عکس زیبا و تماشایی)

تقدیم به بانوان چشم بادامی میهنم که اینروزها به چهلم رفتگان هزار سال پیش نشسته اند و عمامه پوشان نادان هردم بر منبر نوای بدویت سر می دهند و صداهای شانرا زیر وبم می کنند، تا از پشت پرده غریو و فریاد بشنوند وبدینسان روانهای بیمار و غم پسند شان اقناع شوند: که چه خوب روضه خوانی و مجلس داری نموده اند...

همزمان با فرارسیدن سال نو چینی جشنهای باشکوهی در درون جمهوری خلق چین برگزار است و گروه های هنری چینی نیز در خارج به هنر نمایی می پردازند. گروه های هنری چینی همراه با ارکستر زنده کنسرت های متعددی در نیویارک، ونکور، تورنتو و... برپا نموده اند. روزنامه انگلیسی زبان ایپوک (زمان) که از سوی کمونیتی چینی های ساکن ونکور منتشر می شود با چاپ عکسهای از این کنسرتها نوشته است که امسال "رقص کاسه ی مغولی"
(Mongolian bowl dance) موجب تحسین و ستایش بسیاری از تماشاچیان کانادایی بوده و هنرمندان مغول(مغولستان داخلی) خوب درخشیده اند. رقص نعلبکی مغولی یکی از شیوه های رامشگری جالبی است که رامشگر با سه ویا چهار نعلبکی هنرنمایی می کند.

دست افشانی و پایکوبی شکوهمند رامشگران مغولستان داخلی و چین از چشم دوربین

تقدیم به بانوان چشم بادامی میهنم

یافته های من از انترنت

بعضی از این تصاویر را با سایز بزرگ در پایین این صفحه ببینید

كارنامه

گالری عکس

واژه های کلیدی

حقوق کودکان و زنان
آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • جعفر جان سلام امید وارم که حالت خوب باشد واقعا مطلب و عکسهای جالبی را فرستادی.ولی اگر منظورت از رفتگان هزار سال پیش حادثه کربلا است باید از تو این سوال را بپرسم که حادثه کربلا ههم است یا سال نو چینیها؟ بهر حال از خوشحالی این مردم من هم خوشحالم چون و برایشان سال خوشی را ارزو میکنم.

    • از حادثه کربلا چی عاید حال مردم ما شده است؟ هزاران سال نوحه و زاری برای یک واقعه عادی که هزاران وقایع مانند آن در تاریخ بشر نهفته است. اعراب سر قدرت با هم جنگیدند و ما حالا 1400 سال بعد سرو کله خود را می شکنیم!

    • ای کسیکه نام بزرگمرد تاریج جعفر را بالای خویش گذاشته ئی ورضائی هم تخلص میکنی.

      مگر نمیدانی که کارت کار جعفری نیست مگر قران رانخوانده ئی که به آنانیکه ترویج فحشا میکنند ومردم را به آن تشویق میکنند چی میگوید؟

      ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فی الذین امنوا لهم عذاب فی الدنیا والاخرة والله یعلم وانتم لاتعلمون.

      سورة النور جزء پاره هژدهم قران .

    • راست میگی از حادثه کربلا چیزی نصیب شما نشده است اما بعنوان یک برادر دینی که در کشور همسایه شما زندگی می کند، می تونم بپرسم از اتفاقاتی که در این جهان طی قرون و اعصار گذشته اتفاق افتاده چی نصیب مردم افغانستان شده؟ در دنیا بیش از 1.5 میلیارد مسلمان وجود داره اما از آن همه، طالبان اون نصیب شما شده، تنها کشوری در دنیا هستید که تقریبا تمامی بهترین زمینهای اون به کشت مواد مخدر اختصاص یافته و ... . کشور شما از نبود یک رهبری رنج می بره منظور من رهبر زنده یا مرده نیست بلکه رهبر معنوی هستش، کسی که اعمال و افکار اون برای شما الگو باشه و در طی قرون راهنمای ملت شما باشه. راستی گفتم ملت، ولی آیا شماها یک ملت هستید؟ هر کسی که کامنتهای مردم شما رو زیر مطالب این سایت بخونه متوجه می شه که شما یک ملت نیستید، حتی چشم دیدن هموطنان خودتون رو در استان همسایگیتون ندارید. یک زمانی ایران هم مثل کشور شما بود، اگر نقشه فلات ایران رو نگاه کنید شاید تعجب کنید که چطور مغولها سرزمین به این بزرگی را به این راحتی اشغال کردند. بخاطر اینکه کشور ما یک ملت متحد نبود مثل الان افغانستان. وقتی مغولها به یک شهر حمله می کردند شهر همسایه اهمیتی به وضعیت آنها قائل نمی شد تا اینکه مغولها سراغ آنها هم می آمدند و همینطور تمام فلات ایران را براحتی اشغال کردند. اگر به تاریخ 10 ساله اخیرتون بر گردید طالبان هم همینطور افغانستان رو بطور کامل اشغال کردند و اگر آمریکایی ها نبودند معلوم نیست سرنوشت شما چی می شد.
      زیاد حاشیه رفتم، روزی یک نفر پیدا شد که متوجه نقاط ضعف ما شد، بجای اینکه به نقطه ضعفها توجه کنه روی نقاط مشترک تکیه کرد و کشوری بنام ایران رو پایه گذاری کرد. کشوری با یک ملت، یک ارتش و یک مذهب. آن نقطه مشترک علاقه مردم این سرزمین به خاندان پیامبر بود. کاری به شیعه و سنی بودن ندارم چون ارادت اهل سنت به خاندان پیغمبر اگر بیشتر از شیعیان نباشد کمتر هم نیست، این را به عینه در ترکیه دیدم. امیدوارم روزی شما هم بتونید بجای تکیه بر اختلافات، دور نقاط مشترکتون جمع بشید و از وضعیتی که دارید برای ابد راحت بشید.

    • شهرام جان حق باتوست.

      بعنوان یک همزبانت وافغانی سنی از آنچه که همدیاران من پرت وپوچ می نویسند ازتو معذرت میخواهم.

    • سلام مي خواستم بگويم كه جناب اولتاي ما حادثه كربلا را داريم كه همه چيز داريم و شما كه حادثه كربلا را نداريد طالبان داريد.ما حادثه كربلا را داريم كه فقهاي ما سردمداران و رييسان مملكت هستند اما شما كه نداريد عالماني داريد و دادن شير از پستان زن نامحرم را به مرد ناممحرم را وسيله محرميت ميداندان هم دردانشگاه الازهر.ما حادثه كربلا را داريم كه همه مردم دنيا را دوست داريم ولي شما كه نداريد كشتن شيعه را ثواب ميدانيد.ما حادثه كربلا را داريم كه در مقابل دنيا مي ايستيم ولي شما كه نداريد گدايي دنيا را مي كنيد ما حادثه كربلا را داريم كه پيشرفت ميكنيم ولي شما كه نداريد پس رفت ميكنيد ما حادثه كربلا را داريم كه نيازي به غرب نداريم ولي شما كه نداريد نياز به غرب داريد. ما حادثه كربلا را داريم كه رهبران ما اگاهترين ما هستند ولي شما كه نداريد رهبرانتان فردي مثل ملا عمر است.ما حادثه كربلا را داريم كه استواريم ولي شما كه نداريد حيران.

    • آقا شهرام . تو هم مثل اينکه اهل خطابه ای نه منطق ! خوب در ساير بلاد اسلامی چه خبر است؟ لبنان را بنگر که انتخاب يک رييس جمهور اينهمه طولانی شده ، و مردم ،د شمن يک ديگرند!،.پاکستان را بنگر که تروريست صادر ميکند! عربستان را بنگر که زن را نميگذارد ، رانندگی ياد بگيرد! سودان و سومالی را بنگر که گله های آدم هر روز تباه ميشود! ودست آخر ، کشور جناب عالی که الان بيست در صد معتاد دارد، به جای کسب وکار ، مردم را تشويق به گريستن برای چند تا عرب ميکند، محوطه آرامگاه امام رضاء ، بزرگتر از کشور واتيکان است ! مردم برای مردن هم بايد اجازه نامه داشته باشند، قيمت يک گز خاک برای مردن ، بيشتر از سرقفلی يک مغازه است . ميگويند ايران ، نفت و گاز دارد ، اما پول د رآمدش را حزب الله لبنان ميبرد!
      يک ايرانی اکنون در خارج ( برونمرز) همانقدر آبرو واعتبار دارد که مهاجرين افغان د ر سرزمين ايران!
      خوب اسلام همين نيست برادر من ؟ فرهاد دين گريز

    • حميد جون. البته من شک دارم تو ايرانی باشی ! ايرانی که کوره سوادی دشته باشد، اينهمه لاف وبلوف نميزند! خوب از وقتی احمدی نژاد ريييس جمهور شده و از امام زمان ،د ستور ميگيرد و هاله مقدسی دور سرش ميگردد! همه دنيا از شما ، ايرانی ها ميترسد !
      شما ايرانی ها بوديد که دانشگاه تهران را به مقر نماز جمعه تبديل کرديد، خوب اين نبوغ ميخواهد ! شما ايرانی ها بوديد که پس از هفت سال جنگ ، صدام حسين را کشتيد و منطقه را از شر او رها ساختيد ! خوب همه از شما حساب ميبرند! شما ايرانی ها بوديد که اصلا ، گدا وگرسنه و ولگرد خيابانی و «حلبی آباد » و معتاد و... نداريد ، در حاليکه در سوئد و جاپان ، خيل گدايان خيابانی ، جلو رهگذران را ميگيرند!
      در جمهوری اسلامی ايران است که فاحشه و روسپی اصلا وجود ندارد، اينها همه از برکت داشتن حادثه کربلاست! ما افغانها که راستش را بخواهی هم ملا عمر صادرشده از خارج بود هم کرزی ! شما هم محمد رضاء به نيروی ملت اتکا داشت هم خامنه ای دارد ، هم احمدی نژاد!
      الان انتخاباتی که شما برگذار ميکنيد ، محققان و جامعه اروپا و امريکا را به شگفتی واداشته همه مصروف کپيه برداری اند! يک دعايی هم سر چاه جمکران، برای من ناتوان بکن که مرا از شر زندگی ، راحت کند ، هنوز که در کشور ما خاک دفينه را به نرخ بالا نميفروشند! احمد دربدر

    • آقای"طلب حق" که ظاهرا دچار بیماریی فاجعه بار روانی هستید،اولا ارزوی بهبودی شما و رهایی تان ازین درد نابودگر دارم. دوما اینجا محیط کابل پرس? است و هر کس حق دارد نظرات شان را در اینجا منعکس کند. من میخواستم از جناب شما بپرسم که آیا درک شما از اسلام در چه حد است؟ شما فکر کنم کل عبارات عربیی قران را کورکورانه در کنج مدرسه حفظ کرده ای اما با معانیی فارسی اش هیچ آشنایی ندارید. آیا آیهء افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت و الی الارض کیف سطحت را خوانده ای ؟؟ ایا شما اشتباه درین آیه را هنوز متوجه شده اید ؟؟
      منظورم ازین نوشته ها اهانت به اعتقاد مردم نیست بلکه میخواهم این را از شما بپرسم که اگر اسلام بهترین دین است پس چرا مسلمان ها این همه بدبختند ؟؟

    • ایهاالکاسترو!

      لاتحرف الایات والاحادیث ولاتلعب بها لأنک مثل القرده والخنازیر الذی لیس لهما سوی التقلید العمیاء

      اننی لم امنعک عن الکتابة فی الموقع کابول پرس انما منعتک عن البول فی الکابل پرس.

      انک لاتسظیع ان تفهم قدر الانترنت ولالجهاز الآلی.

      أنت اصغربکثیر من ان تفهم الاسلام والالمسلمین فی هذالموقع الکهربائی.

      علیک ان تذهب اولا فی روضة الاطفال ثم تتعلم القرآن والعربیة.

      وبعدذلک تستطیع ان تسأل ماتشاء

    • دوست عزیز، متشکرم که مطلب من را خواندی و نظر خودت رو برام نوشتی. کاش تا حال لبنان رفته بودی تا می دیدی آنجا چه خبر است. لبنان فقط آن چیزی که در اخبار و تلویزیون می بینی نیست. اتفاقا اینکه کشوری بدون رئیس جمهور اداره بشه و آب هم از آب تکان نخوره خیلی هم نشاندهنده آرامش و امنیت حاکم بر آنجا و فرهنگ بالای آنهاست. در مورد پاکستان و طالبان هم که شما بهتر از من می دانید سر منشا این همه مصیبت از عربستان است و علمای وهابی. یک کشور متحد و یکپارچه، حداقل چیزی است که برای یک زندگی آرام لازم است نه حداکثر آن. طبیعی هستش که ما هم در ایران مشکلات زیادی داریم ولی اگر بخوام وضعیت الان کشورم رو با مثلا 20 سال قبل مقایسه کنم باید بگم که اصلا قابل مقایسه نیست. امنیت و وفاق ملی پایه و اساس رشد و پیشرفت است نه هدف نهایی. اما تحلیل شما از کمک ایران به حزب الله لبنان خیلی ساده انگارانه است. همانطور که می دانید آمریکا بمانند دیوی است که شیشه عمر آن اسرائیل است. ما برای امنیت خودمان هم که شده باید این شیشه عمر را همواره در ترس و هراس نگاه داریم و البته اینکار هزینه هایی هم دارد. شما احتمالا از دهان مردم عوام ایران زیاد درباره گلایه ایشان بخاطر کمکهای حکومت ما به لبنان شنیده اید. خوشبختانه سیاست خارجی ما که ارتباط مستقیم با امنیت مرزهای ما دارد توسط عوام الناس تعیین نمی شود!.
      آرامگاه امام رضا باقی مانده از تفکر یکی از بزرگترین حکمرانان ایران و افغانستان است یعنی شاه عباس صفوی. او زیارت امام رضا را حج فقرا نامید و اعتقاد داشت که مردم بجای آنکه پولهای خود را صرف سفر به عربستان کنند، در همین داخل ایران و در مشهد برای زیارت امام رضا خرج کنند تا اقتصاد ایران رشد کند. حکومت ایران در واقع دارد سیاست آن مرد بزرگ را ادامه می دهد. امیدوارم همیشه به ظاهر مسائل توجه نکرده و این را بدانید که در سیاست داخلی و خارجی کشور من ملیت و منافع ملی حرف اول را می زند و بعد دین و مذهب. کمکهای ایران به لبنان و فلسطین و جاهای دیگر در راستای منافع ملی تعریف شده و نه چیز دیگر. البته از دین و مذهب هم بعنوان یک عامل مکمل استفاده می شود اما عامل اصلی نیست. مثلا ممکن است منافع ما اقتضا کند که در جنگ ارمنستان مسیحی و آذربایجان مسلمان جانب ارمنی ها را بگیریم و ... .
      این توضیحات طولانی را دادم که بدانید مسائل این دنیا بعضی مواقع بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می آید.
      موفق باشید

    • حميد عزيز. در خبر های بی. بی.سی امروز آمده است که قشر جديدی درايرا ن امروز به اسم « نو حه گران حرفه ای » سر بلند کرده است. اينان به اندازه پولی که پرداخته ميشود ، برای « مرده » شيون و زاری بر پا مکنند و برای مرحومی ( که هرگز او را نمی شناسند!) گريه سر ميدهند و بر سر و صورت ميکوبند!
      خوب در ايران ، موسيقی عزا از سابق بوده، اما تجارت و بزنس « قطرات اشک» از اختراعات ايرانيان امروز است که اين بزنس نيز از برکت همان حادثه کربلا است . ايکاش پولی بود که کنار ميگذاشتم برای مردن ، و دم مرگ می رفتم ايران ، و هنگام رحلت، ازين مزيت آبرومند ( شيون اجاره ای) برخوردار ميشدم . صديق سالار

    • یا أیها الکاسترو! والله صدق اخی طالب الحق. انتم اقبح من الخنازیر. قال الله تعالی فی شأن انت و امثالک: اولئک کالأنعام بل هم اضل.
      وقال ایضاً: مثلهم کمثل الکب إن تحمل علیه یلهث أو تترکه یلهث.
      و قال فی مقام آخر: کانّهم حمرّ مستفرة فرت من قسورة.
      اکثر من هذا یوجد فی القرآن لمعرفت مثل کاسترو، بوش، بلیر، شارون و... غیرهم من المرتزقة.
      ترجمه آیات فوق:
      «آنها همانند چهار پایان هستند بلکه از آنها هم گمراه ترند»
      «مثال آنها مثال سگ است، اگر بر آن چیزی تحمیل شود زبان میکشد و نفس میزند و اگر چیزی هم تحمیل نشود زبان میکشد و نفس میزند»
      «گویا اینکه مثل خر های تور دیده هستند که از شیر فرار میکنند»
      کاسترو وامثال او منطق را نمیدانند و خداوند با همین خاطر به منطق خود شان آنها را مخاطب قرار داده است.
      در کشور ما افغانستان از این کمونستان خبیث بسیار زیاد است که برای مردهء نجیب گاو جلاد خود آشام نوحه سرایی میکنند. یا اینکه درغرب به مجردی که میرسند زنان، خواهران و دختران خود را به برهنگی، شراب خواری و فحشاء خود شان تشویق میکنند، اگر از آنها خواسته شود که خود را اصلاح کنید، فرهنگ اسلامی و انسانی افغانی را به مسخره میگیرند و آنرا زنگ زده خطاب میکنند. اینها گمراه اند خدا هدایت شان کند!

    • باعرض احترام ، اقای که طالب حق تخلص ميکنيد خدا شاهد است که درهمين دقيقه که اين سطور را مينويسم شرم ميکنم از اينهمه ياوه گوی وفحش دادن شمانسبت به يک برادر افغان ديگرتان وراجع به افغان بودن تان احساس بدگمانی ميکنم که ايا واقعاٌ شما افغان هستيد يا اينکه از بقايای منفور لادين در زمان سلطه طالبان(سودانی ليبی مصري .........وديگر ممالک عربی که در بدختی مردم ما نقش عمده را ايفا نموده اند در حاليکه خود غرق در خودفروشی وبيگانه پرستی اند) هستيد.نميخواهم نظرات شما رامحکوم کنم نظرات شما شايد در صورتی قابل قبول است که بتواند دردها وپرابلم های عينی جامعه افغانيرا حل نمايد . اگر شماواقعاٌ دردها بدبختی ها وبيچارگي مردم رااحساس ميکنيد راجع به اينهمه بدبختی که اطفال معصوم بدون بوت سرپناه ونان اب در رنج بدبختی وبيچارگی بين مرگ وزندگی دست وپاچه نرم ميکنند چيه ميگويد ؟ برای تان نورمال به نظر ميرسد ودر چند کيلومتری همين اطفال معصوم قصرهای تاجرين اسلام است که بنام اسلام وعقايد مسلمانان تجارت خاينانه خويش ادامه ميدهند. اسم ونام نميتواند ميعار اسلام ومسلمان بودن باشد عمل هرانسان نماينگر ايمان وخلاقيت اوست .شما که با نمايش نوشتن مقالات عربی خواهان (respekt)ويا بهتر بگويم اطاعت ازمردم هستيد بايدبگويم که ملت خواهان اشخاصی اند که درجستجوی راه حل دردها وپرابلم مردم فکر ميکنند نه که کدام لسان وزبانی را تکلم ميکنند .منحييث يک افغان خواهشمندم افغان ديگری را بنام اسم ونام محکوم ننمايد .ما کوچکتر از انيم که نسبت به ديگران تصميم وبنام اين وان تاپه بزنينم.

    • با عرض احترام وعفو نويسنده مقاله بالا بنده بوده خدا کند مورد کفر والحاد برادران جهادی قرار نگيرم چون تاپه زدن به کفروالحاد يگانه شعار واصل قدرت مرکزی برادران جهادی مارا تشکيل ميدهد.به اميد ان روز که تمام ميليت ها بدون مذهب دين .ومنطقه در راه حل پرابلم ها گردهم ايم وبر عرب وعربازان لعنت بفرستيم.

    • اي (طالب) حق‚

      بخوان كه يك مسلمان واقعي در بارهء خدايكه تو برايت ساخته اي ‚ چه شعر عالي سروده:

      تو اي زاهد بدينسان خدايي بساز ........... كه مخلوق طب كج انديش توست

      اسير نياز است و پابست است .......... خداي چنين لايق ريش توست

      خداي مردم افغانستان اينقدر بيمنطق نميشود كه به انسانيكه خودش آفريده “ سگ ‚ خر و بدتر از چهارپاي “ خطاب كند. برو نمازت را بخوان‚ توبه كن و در آينده به خدايت اينقدر توهين مكن.

      احترام

    • سلام به کابل پرس? وافای شهرام ايراني، دوست همزبان پرابلم ها ومشکلات ايران بمراتب بزرگتر وکلانترازپرابلم افغانستان است در ايران مردم از کوچکترين حقوق انسانی برخودارنبوده ونميتوان سيستم پارلمان وانتخاباتی افغانستان را با ايران مقايسه نمود .افغانستان با همه عقب مانده گی دارای سيستم پارلمانی با تمام مفهوم ديمکراسی ان در قلب اسيا می درخشد.از اينکه بعضی پرابلمهای قومی مذهبی وميليتی رونما ميگردد وموضوع ايست داخلی وکوچک .ايران باهمه سرمايه زيرزمينی چون نفت وگاز مردم ان در بدبختی وبيچارگی زندگی ميکنند. شما فقط پنج وشش فيصدی که رهبری سازمانهای مخفی و يا رهبری گروهای مذهبی در نظرنگيريد که از همه مزايای انسانی برخوارداراند.بمردم عادی که در کوچه وبازار امرار حيات ميکنند نظربيندازيد وخواهان ابراز نظر شان نسبت به جهموری اسلامی شويد بخوبی در ميابيد که مردم به چه مشکلات وبدبختی زندگی ميکنند.ايران امروزی در حقيقت به يک زندان بزرگی تبديل شده که مردم حق وتعين سرنوشت خويش را ندارند بلکه اشخاصی چون احمدي نژاد وامثال او نسبت بسرنوشت مردم تصميم ميگيرد.اگر مداخلات مغرضانه ايران وپاکستان در امور سياسی افغانستان خاتمه يابد افغانستان بزودی نمونه از آزادی وديموکراسی در قلب اسيا برای ايران وديگر ملت های که تحت ظم واستبداد مذهبی نعره ميزنند خواهد بود .

    • آقا ویاخانم که نامت را ننوشته ئی وشروع به توهین وتحقیر کرده ئی!

      بشنو!

      خودت از "طالب حق" میخواهی که به یک افغان بنام کاسترو توهین نشود. درحالیکه خودت پیامهای دیگر این کاسترو نام کاذب را نخوانده ئی که وی در باره اسلام وعربی چه درفشانی کرده است. بناء اگرخودت همان کاسترو نام استی که برایت همان استدلالها کفایت میکند چه بزبان عرب باشد ویاغیر عرب.

      بروید به بحث بحران رهبری درجامعه هزاره بقلم هادی میران که این کاستروی کاذب چی نوشته است؟

      عزیزم!

      شما از یک فاشیست به دفاع برخاسته اید که وی علنا جنس عرب را حیوان وخشونت گرا میخواند آنچه عرب وعربی است ازنظر این آقا ملعون است شما چه فکر میکنید قطع نظر ازمسایل دینی واحترام به نظرات دیگران آیا درکشور افغانستان قوم عرب وجود ندارد؟

      شما که مدعی افغان وافغانیت استید نمیدانید که عربهای افغانستان وایران چند درصد ساکنان این دوسرزمین راتشکیل میدهند ؟

      آیا شما توهین وتحقیررا بریک بخش بزرگ از جامعه انسانی راروا میدارید؟

      پس معلوم میشود که انسانیت شما هم مثل انسانیت ادولف هتلر است که یهودان ومخالفین اش راهمه بعنوان موجودات غیرانسانی معدوم میکرد.

      عزیزم!

      من برایش به عربی وفارسی نوشتم که ازامکانات انترنتی کابل پرس? تابه این اندزه زذیلانه نباید استفاده کند که بعوض منطق ودلیل دشنام را ترویج نماید.

      من بعنوان یک نفرمومن ومسلمان عار دارم که ازامکانات تخنیکی برادر هموطن مان کامران جان میرهزار اینگونه استفاده های غیرشرعی وغیر مجاز صورت بگیرد. اینکه کامران ازما پول نخواسته است ودر سایتش اجازه میدهد که نظرات خودمانرا بنویسیم بخاطراین است که نظرات انعکاس یابد نه دشنام.

      ولی وقتیکه شما یکجانبه قضاوت میکنید و کاستروی دروغین را ناخوانده برائت میدهید معلوم میشود که شما هم ازجمله همان عناصر بی دین ولامذهب استید که اعمال طالبان مزدور آی اس آی را بهانه قرارداده ومجموع اسلام دیانت وعربیت را همه محکوم میکنید.

      درحالیکه عمر اسلام از عمر عناصر القاعده وطالبان بمراتب طولانی تر است اگر انصاف را فراموش نکنیم.

      این دین بیش از میلیاردانسان پیرو دارد چگونه شما حاضر شده اید که به این انسانها توهین کنید؟

      درحالیکه شما انصاف خودرا ازدست داده اید که آیا عرب در شگوفائی علم وتمدن بشر هیچ نقش ندارد؟

      شماهعلوم میشود که ازهمان ریزه خواران شجاع الدین شفانام استید که وی به برتر بودن نژاد آریا معتقد است وخواهان این است که باید افغانستان وایران همه به سوی دین زردشت رجوع کنند وانتقام شکست ساسانی ها را ازعربها بگیرند.

      مفکوره مزخرف که حتی میتواند طفل بران بخندد.

      شما نباید ازمسأله فقر وبیچاره گی مردم غریب افغانستان استفاده سوء تبلیغاتی کنید هروقتیکه در استدلال ومنطق ضعیف میشوید فقر وبیچاره گی مردم افغانستان بیاد تان می آید متأسفم.

      این تاکتیک عناصر بی دین ولامذهب است که همیش از همین اسلحه استفاده دیالوگی میکنند.

    • آقای پوپل!

      بنده قبلا به پیام شما پاسخ داده ام اگر رعایت عدالت درین سایت مصداق داشته باشد بایدآن پیام هم نشر شود وبعد درقسمت مضمون فعلی تان نظر اندزی میکنم

    • آقای پوپل!

      اولا شما را باید مستحضر گردانم که آن پیام که بنام "دوست دار طالب حق" نشر شده ازمن نیست بلکه ازکس دیگر است که شما هردوی مانرا یکی پنداشته اید وهر پرت وپوچ که از قلم تان نشأت کرده است دریغ نورزیده اید.

      درین پیام خودرا مظلوم نشان داده اید وازتکفیر به اصطلاح خودتان برادران جهادی ترسیده اید.

      متأسفم که قبل ازاینکه برادران جهادی فتوای تکفیر شمارا صادر کنند خودتان خودرا تکفیر نموده اید.

      وقتیکه شما بدون مسوولیت به بخش بزرگ از انسانها در روی زمین بدون درنظرداشت دین ومذهب همه را ملعون میخوانید بدانید که شما مشمول همان آیه کریمه قرانی شده اید که قبلا آن برادر دیگر آنرا اینجا ترجمه کرده است.

      شما اگر در اروپا ویا امریکا زنده گی میکنید شاید این موضوع را فهمیده باشید وقتیکه بصورت دسته جمعی یک گروپ از انسانهارا شما مورد لعنت قرار میدهید باید به محکمه ویا داد گاه بروید وسزای خودرا ببنید.

      در اسلام که به حد اولی(لا) این موضوع اهمیت دارد دین انسانیت وشرافت است ومخصوص هیچ قوم ونژاد بخصوص نیست درصورت ارتکاب شما به این جرم ضد بشری شما را از دائره انسانها بیرون کشیده ومشمول همان انسانهای عقده مند مریض نژاد پرست خود خواه که از شنیدن وخواندن حق وحقیقت دوری میگزیند شما را قرارمیدهد.

      اگر حکومت دینی باشد واهل صالح ودین دوست در آن برسرقدرت باشنند اولا باید وسایل تربیه سالم شما مساعد شود واگر بازهم شما اصرار بر گناه خود نمائید و به انتشارهمچو مرضها ادامه بدهید بدانید که بااین افکار فاشیستی ونژاد پرستانه شما حق حیات را ازنظراسلام ندارید.

      زیرا:

      ازنظراسلام حیثیت شما معادل ویروس ایدس است که باید ویروس ازبدنه یک جامعه سالم انسانی حذف شود.

      شما به هیچ منطق انسانی حاضرنستید که دیالوگ نمائید تنها کار شما فحش دادن است.

      همین اکنون باید شما خیلی خجالت بکشید که دربرابر همین دوستان ایرانی هایکه درین سایت می آیند قلم میزنند شما چه در فشانی میکنید؟

      در پیام بائین تر شما میخواهید بگوئید که افغانستان صاحب یک دموکراسی پارلمانی است؟

      مگر دارید خودتانرا توهین میکنید؟

      چنین دموکراسی نیمه فیودالی را تاهنوز هیچ کشور تجربه نکرده است.

      اگر دموکراسی بمعنی آزادی بیان باشد من میخواهم درهمین سایت ابراز نظر کنم که این آقا بنام جعفر رضائی دارد فحشا را ترویج میکند.

      من بشما چلنج میدهم من خودم بعنوان مسلمان سنی وخودت به هر عنوان که میخواهی خودرا بنامی میرویم بمناطق شیعه نشین وهزاره جات افغانستان همین تصاویر را باخودمان میبریم واز مردم میخواهیم که دخترانشان را بمراکز آموزش رقص وآواز بدهند آیا شما موفق میشوید یا من؟

      آیا کدام هزاره باوجدان ومتدین حاضراست دخترش راویاخواهرش را به چنین فضاحت در تلویزون ها بیبیند.

      پس معلوم است که شما شنیده اید که علی آباد شهر است شما نه ازجامعه افغانستان خبر دارید ونه هم از دموکراسی برداشت انسانی دارید.

      ملت های مظلوم ودرد دیده جهان سومی به علم ضرورت دارند نه به فحشا.

      ملت های درد دیده جهان به تکنالوژی وتخنیک که همه وهمه در پرتو دین میسر است ضرورت دارند.

      این موضوعات کربلا وغیر کربلا ازطرف همان دشمنان قسم خورده شیعه وسنی درین سایت مطرح میشود تا اذهان مردم بیچاره را از اصل قضیه منحرف سازند.

      بناء این حق مسلم من است ولو اینکه تو مرا جهادی بگوئی ویااخوانی بنامی من ابرازنظر میکنم واز عقیده ام واز ایمانم و ملت ام ولو اینکه شیعه است یاسنی کرد است ویا عراقی عرب است یا عجم دفاع میکنم.

      از فاشیستان وناسیونالیستان تنگ نظر نمی خواهم بیاموزم.

    • عارف جان!

      اولا خودت باید عینک هایت را به چشم ات بگذاری تاببینی که پیام گذار که طالب حق نام دارد با آن پیام گذار دیگر بنام دوست طالب حق دو فرد جدا ازهم اند.

      خودت که تا به این اندازه قوه تشخیص ات راازدست داده ئی چگونه خواسته ئی که اسلام را توسط شعر شاعرگمنام برایم معرفی کنی؟

      اینکه خودت کدام نوع خدا را می پرستی موضوع شخصی خودت است.

      اما دراسلام خدای واحد ولاشریک تعریف شده است خدای افغان ازخدای عرب وزاهد وصوفی وغیر صوفی وعجم وعرب کرد و بربر والجزایری وغیره ازهم فرق ندارد.

      خدای را که اسلام معرفی میکند خدای عالمیان است.

      بناء آنچه اعتراض تودر باره آیات است که منکران حق را تشبیه به سگ نموده است این موضوع احتیاج به تفیسر دارد.

      اگر خودت تفسرقرآن نخوانده باشی تنها باذکر این آیات خواسته انکارت راظهارکنی ویا به شکل بااسلام مسخره گی واستهزاء نمائی موضوع شخصی شماست.

      اما من برای خودم هرگز اجازه نمیدهم که ازآیات قرآن منکر شوم ویااینکه بدون مطالعه تفسر آن وتحقیق آنهارا مورد اعتراض قرار داده ویا به تمسخر بگیرم.

      راه یاب باشید

    • عزیزم طالب حق!

      اگر واقعآ در باره حق می دانستی به ناموس مردم فحش نمی دادی و حق انسانی شانرا پایمال نمی کردی, سخنان بی سروپا تو در باره ناموس مردم نمایانگر شخصیت دون ات می باشد, ودیگر اینکه دانستن طوطی وار و نوشتن آیاتی چند از کلام الله مجید ترا به جنت نمی برد چون گناه کسانیکه با وجودداشتن علم به آن عمل نمی کنند از عوام بیشتر است, همچنان قابل ذکر است که آدمیان آیینه همدیگرند.

    • آقای طالب حق که بنده را متهم به دشنام کفر والحاد نموده ايد اول , طوريکه از ارشادات تان معلوم است خود رابه زور نماينده خدا در روی زمين معرفی ميداريد در کجای نوشته ام نسبت بدين اسلام توهين صورت گرفته دوم اينکه آقای محترم را از ارشادات شان ميشناسم هرروز بايک اسم جديد مستعار اظهار نظر ميکنيد به اصطلاح بهر شکلی که خواهی جامه ميپوش.....من ازطرز خرامت ميشناسم من از ملايان وکاسبين اسلام فروش واقعاٌ نفرت دارم چون شما وامثال تان ازاسلام هيولای وحشت واستبداد ساخته ايد .بنده باتفاوت ازشماخداوندد(ج) را بي آلايشانه وبدون مقصد پرستش ونيايش ميکنم وبه تمام اعتقادات ونظرات اطرافيان خويش احترام ميگذارم .سوم خوب ميدانی منظورم از عربها کدام عربها است عربانی که بياری تو ورهبرت سياف ملا عمر ولادن هرروز دست دست به جنايت انتحاری ميزنند مسولين مليون ها معيوب تو وامثال توست .چهارم از اينکه تو آزادی ايمان اعتقادی نداری مربوط بخودت ميشود امانميتوانی هر نظری که مورد علاقه ات نسيت تاپه الحاد وکفربزنی از اينکه اقای جعفري چند قطعه عکسی را ازسال نو مردم چين پخش کرده صرف جنبه نمايشی داشته خودت هم ميتوانی صحنهای ازظلم استبداد وويرانهای که با دوستان عربت نسبت به مردم ووطنت(اگر افغان هستي)انجام داده ايد بنمايش بگذاری تا دوستان اظهارنظر نمايند در خاتمه بايدبگويم جواب همچو اشخاصی (ابلهان)خااموشی خاموشي... در ارتباط کفر والحاد ميگذازم قضاوت را بدوش خوانند گان کابل پرس?.

    • آقای طالب حق بازغوغا وظاهرفريبی وسنگ دوستی وازادی به سينه زدن ملت مسلمان افغان از هر وقت بيشتر چهرهای اشخاصی چون شما را بخوبی شناخته وفريب عوام فربيهای شما را نميخورند .جالب است که شماراجع به علم تخينيک وتمدن سخن ميگويد درحاليکه تمام کتابخانه ها را به اتش دانشمندان را از وطن مجبور به هجرت وتخنيک را بدوستان پاکستان در بدل ويرانی افغانستان تحفه دادايد. خوشبختانه نسبت به ديد کورکورانه شما راجع به تمدن اسلام مطالعه وذخيره علمی را داراميباشم وحتي ميتوانم کتاب تمدن اسلام وعرب نوشته نويسنده شهيرفرانسوی را ...ودهانويسنده ديگری که اعتقاد اسلامی ندارند وراجع به اسلام تجسس علمی کرده نام برد.واهمه وابهامات غيرمقولانه وابسته ساختن به اين وآن وخيالات ومتهم ساختن بمذهب زردشتي ديده گا علمی واعتقاد تمدن بودنت رانشان ميدهد.

    • آقای پوپل!

      خودت دشنام میدهی وفحش میدهی اما برخلاف من را متهم به فحش گفتن کرده ئی خودت همراه باکاستروی دروغینت در پیام های اولی بدون درنظرداست کوچکترین معیارهای اخلاقی وانسانی که نماینده گی ازتربیت فامیلی هردوی شما میکند یکسره همه را لعنت گفتید.

      اما حالا صرف موضوع سیاف وملاعمر وعربهای القاعده را اینجا بهانه قرار داده اید.

      آقای پوپل!

      مثل خیلی مشهور است در زبان فارسی که میگویند:

      کاسه چینی که صدا میکند

      خود صفت خویش ادا میکند

      من هیچ ضرورت ندارم که فتوای را درحق شما صادر کنم که آیا شما مسلمان استید یاکافر.

      این موضوع بمن ربط ندارد. بخاطر اینکه چنین سخنان اسلام ستیزانه را دربسا کتب ومجلات ایرانی های مقیم خارج خوانده ام وهم سخنان شمارا برخاسته والهام بخش ازهمان کتب مجلات مزخرف ایرانی میدانم که جز عقده چندین صدساله ضد عربی دیگر چیز برای گفتن ندارند.

      اما این حق را برای خودم محفوظ میدانم که ازدین وآئین خودم دفاع کنم ازعلمای دینی ملت و مردمم درهرکشوریکه باشند ازحرمت آنها دربرابر منافقین وعناصر بی تربیت ومتعرض چون شما محافظت کنم.

      این حق طبیعی هرانسان است وقتاکه می بیند اعتقاداتش وایمانش آئینش توسط قلم فرسایان مزدور وبی خاصیت مورد تهاجم قرار میگیرد باید از خودش دفاع کند.

      این استدلال احمقانه شما که گویا من نماینده خدا در روی زمین هستم خیلی طفلانه وبچگانه بود که برای چند لحظه انرژی من را درخنده ضایع ساختید.

      خودت سخنان اسلام و وقرآن را جز بوسیله ملاهای قریه ات دیگر از هیچ کس نشنیده ئی وبه همین سبب است که هرگاه سخن حق را میشنوی فکر میکنی که بازهم ملاعمر در پشت کامپییوتر نشسته است وبامن مناظره انتر نتی دارد.

      این برداشت شما نشاندهنده جهل وبی خبری شما هم از اسلام وهم از قران وهم از مذاهب اسلامی وهم از محافل علمی اسلامی است که شما تاهنوز نتوانسته اید آن سخنانرا بشنوید وباشنیدن آن لا اقل بتوانید اخلاق نویسنده گی را تمرین کنید وبه هیچ گروپ قومی چه افغانی ویا غیر افغانی توهین روا ندارید.

      من درین مورد که شما خواسته اید ازسخنان حق فرار کنید که گویا من اسلام را قبول دارم اما ملا را قبول ندارم نیز چندان حقانیت نمی بینم واین بذات خود نشان دهنده جهل شمااست.

      جگونه امکان دارد که شما دین را بیاموزید درحالیکه نزد رجال متخصص وپروفشنل که در شناخت اسلام از تو بمراتب عالمتر بوده اند به معانی والفاظ قران می فهمند خودت آنها را همه یکسره درلباس ملاعمر ببینی.

      مگر این قدر ملایان دیگر درجهان از امریکا تا اروپا هند ومصر وغیره همه ملا عمر اند؟

      این یک فرار دزدانه از حق وحقیقت است که نمیخواهید در برابر حق تمکین کنید و به این دین حنیف سرتسلیم فرود آورید.

      بناء استدلالهای شمارا همه منافقانه وکاذبانه می پندارم شما نه مسلمانید ونه کافر بلکه ضرر شما درجامعه اسلامی بدتر ازیک کافر معلوم الحال است.

      شما با ترویج بی حرمتی و اظهار بی ادبی در برابر علمای دینی خواسته اید فساد وانارشی را درجهان اسلام مروج سازید که من بعنوان یک بنده خداوند ویک مسلمان مومن(نه نماینده خدا) خواستم که استدلالات پوچ وبی معنایت را بی اساس سازم. واین حق مسلم وطبیعی هرانسان سالم اندیش وعاقل است که از عقیده وباورهای خویش دفاع کند.

    • آقای رامین دروغین!

      شما درکجای پیام من فحش را دیده اید اینکه من شجاع الدین شفا را محکوم کرده ام و چهره اش را نمایان ساخته ام شما این را فحش می پندارید؟

      عجب است که شمافحش های هم مسلکان وهم کیشان خودتانرا نادیده انگاشته اید.

      امادفاعیه های مرا فحش تلقی کرده اید باید به یک دکتر روان پزشک مراجعه کنید.

    • پوپل جان!

      داری هذیان میگوئی عزیزم!

      خودت عامل تمام ویرانی ها وآتش زدن کتابخانه ها من را میدانی.

      ومن را متهم به عوام فریبی کرده ئی چه چیز را خودت عوامفریبی میدانی؟

      دفاع از دین شرافت عزت وافتخارات تاریخی یک ملت عوامفریبی است؟

      اینکه خودت کاذبانه بنام ترقی وتمدن از عکس های برهنه خارجیان دفاع نموده و بصورت خیلی موذیانه گاه درنعل میکوبی وگاه درمیخ آیا توصداقت داری یامن؟

      موضوع به آتش کشیدن کتابخانه ها را بدون داشتن اسناد وشواهد چگونه بمن نسبت میدهی؟ آیا مرا میشناسی؟

      آیا من گفته ام که سیاف وملاعمر رهبر من استند؟

      درتمام پیام هایم آیا (خودت درصورت داشتن یک وجدان بیدار) میتوانی یک کلمه دفاعیه از طالبان ویاسیاف ویا عربهای القاعده را پیداکنی؟

      مگر بهترین اسلحه خودت همین است که طرف مقابل را متهم به القاعده وطالبان کنی؟

      آیا آخرین زورت همین است؟

    • آقای پوپل!

      عزیزم خواسته ئی که سنگ ملی گرائی افغانی را به سینه بکوبی .... اما....اصلا از ملت وملی گرائی بوئی هم نبرده ائی

      حالا میدانم که بعداز خواندن این پیام مرا متهم به وابستگی به رژیم ایران میکنی بخاطریکه دیگر منطق برای دفاع نداری.

      اما اجازه بدهید که برای یک لحظه به این پیام مسخره آمیزتان بخندم.

    • به نام خدا
      دوست عزيز واقعه كربلا را اگر تنها در نوخه و زجه و عقده گشائي خلاصه كنيم البته شايد خيري به حال ملت نداشته باشد اما كاركرد اين حادثه به ظاهر تاريخي (كه درواقع هميشه و درهمه عصرها تكرار شده و نبرد بين حق وباطل نبرديست تا ابد) درزمان رويارويي با دشمنان و زياده خواهان و ظالمين عالم آشكار مي شود زيرا دراين رويارويي و آورد پيروزي با كساني خواهد بود كه الگوي مبارزه شان حماسه كربلا باشد.حماسه اي جاودان كه شما دوست عزيز جادارد بيشتر درآن تامل و مطالعه نمائيد تا به اين راحتي و ناآگاهي آن را جنگ قدرت ميان اعراب نخوانيد.بله اگر امروز ملت هايي چون ملت ايران يا افغانستان‏‏ يا عراق و يا لبنان و يا حتي كشور نيمه مسلماني چون هند(متذكر مي شوم قسمتي از سخنان گاندي را كه در باره واقعه عاشورا گفته اند) عزت و استقلال و افتخاري درجهان دارند بسياري از آن را مديون الگو گيري از اين واقعه زنده و بي مانند تاريخ بشريت هستند!(حال مستقيم يا غير مستقيم)بله دوست عزيز بنده البته زياد با تاريخ و گذشته و فرهنگ افغانستان آشنا نيستم ولي به شما سفارش مي كنم نقص ها و ايرادات فرهنگي كشور خود را كه تا حد زيادي از نالايقي و بي سوادي و نفاق و قدرت طلبي رهبران سياسي و يا مثلا مذهبي در چند صده اخير بروز كرده را به الگوها و ارزشها و حقوق و دستورات مترقي اسلام نسبت ندهيد!
      با تشكر
      علي قلي پور كنعاني
      ايران-مازندران-بابل

  • چیست با عشق آشنا بودن

    بجز از کام دل جدا بودن

    خون شدن خون خود فروخوردن

    با سگان بر در وفا بودن

    او فدایی است هیچ فرقی نیست

    پیش او مرگ و نقل یا بودن

    رو مسلمان سپر سلامت باش

    جهد می​کن به پارسا بودن

    کاین شهیدان ز مرگ نشکیبند

    عاشقانند بر فنا بودن

    از بلا و قضا گریزی تو

    ترس ایشان ز بی بلا بودن

    ششه می​گیر و روز عاشورا

    تو نتانی به کربلا بودن

    (حضرت مولوی)

    آقای جعفر رضایی

    همانگونه که خودتان دوست دارید تا همیشه در مراسم خوشی، رقص و پایکوبی شرکت نمایید لطفاً همین حق را به دیگران نیز بدهید تا در صورت میل و علاقه در همایش گرامیداشت حماسۀ نواسۀ پیامبر اسلام (ص) نیز شرکت کنند. اگر کسی میل نداشته باشد که در همچو همایش هایی شرکت کند میتواند در خانه بنشیند، به کار روزمره و عادئ خود بپردازد، به میکده برود، ویا هم یک برنامۀ رقص و پایکوبی را در خانۀ خود برپا دارد.

    عجیب است که خودت تاهنوز چگونه اسم خود را تغیر نداده اید؟ چرا که در کشور های غربی هر فرد این حق را دارد که اسم جدیدی برای خودش انتخاب نموده و از اسم های هزار ساله (بقول خود تان) خود را برهاند...

    بهر حال از دیدن حُسن و جمال دختران چینی، غربی و یا بطور کُل زیبارویان زمینی اگر به یاد آن جمال مطلق و نقاش اصلئ این زیبا رویان زمینی (که زیبایئ موقتی دارند)، نیآفتی یقیناً که راه ترکستان را در پیش گرفته ای... درست است که زنده گی در غرب پُر زرق و برق است اما فراموش کردن حقایق زنده گی کمال بی هنری بوده و خامئ افکار تانرا ثابت میکند.

    طوریکه حضرت مولوی میفرماید:

    گیرم که نبینی رخ آن دختر چینی

    از جنبش او جنبش این پرده نبینی؟

    از تابش آن مه که در افلاک نهان است

    صد ماه بدیدی تو در اجزای زمینی

    (در مصراع اول منظورش از آن دختر چینی حضرت باریتعالی است که از القاح سپرم و تخمه، پری چهره های زمینی را میآفریند)

    بهر صورت حسین ابن علی (ع) کسی بود که در راه عشقش به آن نقاش یکتا از سر، جان، زن، فرزند و دنیا دست و دل را شست و ثابت کرد که این را گویند عشق! او برای ما بهترین تفسیر را از جملۀ (دوستت دارم!) با خونش نوشت. او به ما گفت، "وقتی به طرف میگویید دوستت دارم، باید در عمل نیز ثابت کنید که دوستش دارید." او به ما درس عشق داد، درس فداکاری و درس پایداری روی قول و قرار هایمان.

    گفتن دوستت دارم و جانم فدایت آسان و سهل است اما در میدان عمل آگاهانه داخل شدن و جان باختن کار عاشقان اصیل و انگشت شمار است نه هر بی سر و پایی مانند من و تو.

    کسی که به آن زیبایی مطلق نرسیده باشد ارزش دختران چشم بادامی و یا غربی را نیز نخواهد دانست. تمام اظهارات عشق و علاقه اش به خوبرویان و ناله های ساختگی اش نزد زنان در استفادۀ جنسی محدود و خلاصه خواهد شد که خودت در کانادا به خوبی شاهد آن میباشی...

    من و تو اگر صد ها سال دیگر هم در این غرب خوش و خُرم زنده گی کنیم بالاخره یکروزی باید این خوشی ها را وداع گوییم و خوشئ که موقتی است صد سال دیگر نه بلکه همین حالا تمام است!

    بنده در این چند سالی که در غرب زنده گی میکنم به این نتیجه رسیده ام که اکثریت این غربیهایی که تارک معنویات اند به آن دلقکی میمانند که نزد روانشناسی رفته بود و از مشکلات روانی اش شکایت داشت. روانشناس برایش توصئه کرد تا به سرکس رفته و برنامه های شاد آن دلقک را تماشا کند چون دلقک را نشناخته بود. دلقک در پاسخ گفت: "من خود همان دلقکم! اما با آنهمه پایکوبی هائ که در جلوی چشمان مردم میکنم بازهم دلم گرفته است و دل دماغ اجرای برنامه را نیز آهسته، آهسته از دست میدهم..."

    برای نمونه داستان خانم بریتنی را در امریکا شاید در این روز ها خوانده باشید. این خانم و مثل او میلیون ها زن و مرد در این بهشت برین چی کمبود دارند؟ مشکل اینها صرفاً این است که مشکل ندارند و به عبارۀ دیگر به معنویات پشت پا زده اند. مثال دیگرش که مشت نمونه خروار است این هنرمند هالیودیست!

    ختم میکنم با این ابیات زیبا از حضرت مولوی:

    چندان حلاوت و مزه و مستی و گشاد

    در چشم​های مست تو نقاش چون نهاد

    چشمت بیافرید به هر دم هزار چشم

    زیرا خدا ز قدرت خود قدرتش بداد

    وان جمله چشم​ها شده حیران چشم تو

    که صد هزار رحمت بر چشم​هات باد

    بر تخت سلطنت بنشستست چشم تو

    هر جان که دید چشم تو را گفت داد داد

    گفتم که چشم چرخ چنین چشم هیچ دید؟

    سوگند خورد و گفت مرا نیست هیچ یاد

    والسلام

  • آقای جعفر رضایی سلام.با مقالات جدیدت واقعآ بنده را دچار شک و تردید کردید،اگر لطف کنید آدرس ایمیل تان را بدهید تا نظر خصوصی داشته باشم،از روزیکه مقیم کانادا استی با سرعت بی نهایت سریع تند میدوی،عزیز برادر باید کمی عقلانی اندیشید،مسلمآ در آوانیکه در کویته تشریف داشتید،مسلمآ به یاد میاورید،اینقدر چرخش 360 درجهء تعجب برانگیز است.بیشتر نمینویسم،تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل.موفق واستوار باشی.

  • خوشحالم که در دنیا مجازی انترنت دریچه به اسم کابل پرس? است و می شود در آنجا میشود قصه هفتاد و دوملت را خواند و گفتگوی مترقیان اندیشمند و مرتجعان خرد ستیز شنید. من از تماشای تصاویر مهوشان مغول و چین درشگفت و خورسندی ام. سپاس از صاحب آن هوش و آن سلیقه ناب و آن چشم زیبایی بین که آنهمه زیبایی را در آدرس واحدی جمع نموده تا خاطر پریشان افاغنه عالم انترنت از تماشای آن مجموع و فرحناک شود. ظاهرا،دوست جمال پسند و ظریف گفتار جناب رضایی با انتشار این عکسها پیام های برای ما ارسال نموده که روان آخوندانه طالبان شیعه و سنی از درک آن عاجز است. آنچه من از تماشای جمال مغولان و چینیان دست افشان فهمیدم:

    1. وقتی پشتونها آتن دارند و به آن سخت مفتخر اند چرا ما هزاره که لااقل نصف گذشته ما ریشه در مغولیت ما دارد این رقص زیبای مغولی را نیاموزیم و شاید در قریه جات ما هنوز همین رقص باشد و آنرا احیا نکنیم؟ چرا ما مثل دیگران رقص هزارگی نداشته باشیم؟

    2. رقص هنر بسی ارزشناک و ماندگار بشر است و امروزه در دانشگاه های ممالک مغرب در هر دانشگاه صدها دانشجو آن را حرفه ای میاموزند و دکتورا در رشته کاریوگرافی(تنظیم و تدریس رقص) میگیرند.
    3. روان بیمار آخوند از رقص صرفا فهم پورنوگرافیک دارد و ظرافت ها و زیبایی ها که در رامشگری وجود دارد برای او قابل فهم و دک نیست.
    3. امروزه رقص یکی از شاخصه ها ارزشناک و میراث ارزشمند بشری و هنری است و ملتهای متمدن به آن مفتخرند.. در تعریف و اهمیت رقص سخن زیاد باشد و اگر من همه را بنویسم مثنوی هفتاد خرمن شود ولی برای درک انواع و اقسام آن به ویکی پدیا بروید و هزاران صفحه را در آنجا خواهید دید...

    به شهرام: بگذار تا این پیام گذار ساده برایت تیوری را ارایه کند: قرن گذشته پایان استعمار بود، و قرن بیست یکیم پایان حکومت های مستبد قومی است. استبداد قومی پشتون در افغانستان، استبداد قومی فارس در ایران، استبداد قومی ترک در ترکیه، استبداد قومی عرب در عراق، استبداد قومی ازبک در ازبکستان، استبداد قومی روس در روسیه و... محکوم به شکست اند. اجازه دهید تا نظام آخوندی فارس سرنگون شود آنگه خواهی دید که سی میلیون ترک آن سرزمین و اعراب و بلوچ وکرد نوای آزادی سر خواهند داد و زندگی با ارزشهای فرهنگی و زبانی خویش ررا از نو آغاز خواهند نمود... جهان آیند ه جهان تک زبانی و تک قومی نیست.. جهان آیند جهان انسانیت و ازرشهای متنوع بشری است... هیچ زبانی بر هیچ زبانی برتری ندارد و هیچ نژادی بر نژادی هرقومی در عصر خود تمدن و شکوه داشته اند... جهان آینده جهان احترام و شناسایی فرهنگ و زبانهای مختلف اند که میراث های ارزشمند بشری اند ..نه جهان فارس ویا پشتون و...

    به مرتجعان: عشق به حسین سینه زنی و عزاداری نیست.. آن شیوه بربرانه تجلیل از بزرگان مذهبی است.. شیوه متمدنانه تجلیل از هر بزرگی یادآوری او به شیوه های عقلانی و آموزنده است..

    به استاد: تعریف و معرفی رقص تکریم و نیکوداشت هنر و فرهنگ ( آن دو ارزش نهادین تمدن) است.. سپاس از تصاویر و آشنایی ما بیخبران از رامشگری مهوشان مغول ...

    مترقی

    • آقای مترقی

      مردم در هزاره جات از گرسنگی، برهنگی، و سردی میمرند و آنوقت تو خواهان مروج نمودن رقص کمر و ... استی؟ بهر حال خاک بر سر اتن ملی هم شود و خاک بر سر خیال های بیجای من و تو هم... مردم ما به تحصیل و اشتغال سالم بیشتر نیازمندند تا به رقص، مود، فیشن و آواز خوانی. یکبار که شکم ها پُر شد بعداً برای رقص یک تصمیم خواهیم گرفت. بدون خریطه فیر کردن شاید راه را برای حملات طالبان آماده سازد. بسیار به این و آن نازیدن هم فایده ندارد چرا که همین این و آن طالب را پول و اسلحه میدهند و من و تو را یک آفرین خشک و خالی میگویند آنهم اگر دل شان شد... طرف وضعیت بامیان، غزنی، دایکندی، و ارزگان ببین و بعداً... 350 محصل هزاره نزدیک بود که در بین جاغوری و غزنی یخ زده و جان بدهند و تو دوتار و دمبوره میزنی؟ بیا یک کمی آهسته برو که مردم در قدم نخست گرسنه و بی حال استند... پس از صد سال بعوض یک عبدالرحمن ملعون صد ها ملعون دیگر بر سر قدرت اند و در کمین بوده تا فرصتی بدست شان افتد و باز هم ما را قتل عام کنند... و تو با جعفر رضایی میخواهید زنان هزاره را به رقص تشویق نموده تا شاهد صدور یک فتوای دیگر از جانب ملا الاغ اخند باشیم که باقیمانده ها را همه گی از دم تیغ بگذرانند؟ برای مستی وقت زیاد است اگر انرژی و توانایی یافتیم... حتماً در همین غرب زنده گی میکنی و امشب کدام پیک هم نوشیده ای که سرت بسیار گرم شده و یکباره به یاد رقص و ... افتاده ای؟

      بیا و یک کمی آهسته تر برو جان برادر، نشه تو فردا خواهد پرید اما طالبان خبیث در دروازه های کابل منتظر حمله اند!

  • سلام جناب ع. ولی که بعضی و قتها به نام رحیمی هم پیام میگذاری و ما شما را نجیب مهاجر در لندن می شناسیم. آقای رضایی نه ملا نصرالدین است و نه معلم عزیز که بعد از ده سال یک نوع بیندیشد و بگوید: گپ مردها یکی است و یا اگر امروزهم بپرسی که مشکلات هزاره چیست بگوید تشیع درباری... در ضمن چرخش 360 درجه در هندسه مفهوم برگشت به جایگاه اول را دارد.. بهتر است بنویسی چرخش 180 درجه.. هندسه را خوب نخوانده ای..

    • آقای مستعار نویس دوست رضائی!

      این را باید بدانی که خودت شخص دیگر را به اشتباه گرفته ئی کابل پرس? رانباید خودت مثل حمام های زنانه کابل فکر کنی که هرچه ازدهنت ودستت بیاید بنویسی

      هیچ وقت بخاطر آنچه که یاد گرفته ئی دیگران راتوهین مکن من ازخودت خوبتر هندسه را خوانده ام ومقصدم را شمانمی فهمید

    • واو! آقای ولی ع. از یک انتقاد کوچک در مورد چرخش 180 و یا 360 اینقدر رنجش و تندی؟ من باتو دیالوگ نمی کنم.

    • دوست رضایی سلام.
      شما بنده را اشتباه گرفته اید کسانی را که نام برده اید اشخاص دیگرند.دومآ منظور از 360 درجه مراد کار برد در اصطلاح نوشتاریست نه در علم هندسه.سومآ مخاطب من جناب جعفر جان است نه دوست جعفر.
      چهارمآ کسی دیگر به اسم من پیام گذاشته،من آنرا در حالیکه رد میکنم در ضمن آنرا عمل ناشایست میدانم که کسی به نام دیگری پیام بگذارد.بهروز باشید.

  • آغای شهرام .
    شما نه تعریف ملت را میفهمی و نه دولت را . تاریخ وطنت را نیز نخوانده ای . اقلن « روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نزده هم » نوشته محمود محمود ، و « گذشته چراغ راه آینده » نوشتۀ « جامی » را دوباره بخوان و ببین که سرزمین تو در طول تاریخ زیر چکمه های انگریز و روس و آمریکایی له و لورده بوده و به استثنای امیر کبیر و مصدق ، همه شاهان ایران نوکران اجنبی بوده اند . مردم کشور من سه بار ارتش انگلیس را در جنگ رویاروی شکست دادند و استقلال شان را با خون خود گرفتند ، قوای روس با شکست مفتضحانه و سرافگنده کشور ما را ترک گفتند و کنون امریکایی ها نیز راه فرار شان را گم کرده اند . تو در طول تاریخ از یک قیام مردمانت با قوای بیگانه نام ببر که بگویم : نوکرتم . از معاهدۀ گلستان و قرار داد ترکمان چای خبر دارم . از اشغال شمال ایران بدست روس و تجزیه قفقاز و بخش بزرگ خاک ایران بدست روس و اشغال ایران بدست متفقین نیز خبر داریم و ....
    وانگی در کشور تو چند برابر کشور من اقوام مختلف سکونت دارند ؟ که حق ملت شدن را ندارند و از زبان های مختلف بایست همه فارسی حرف بزنند و از مذاهب مختلف بایست از فاشیزم شیعی پیروی کنند ؟ در ایران تو از هر سه نفر یکنفر ترکی حرف میزند لیکن زبان مردم آذری و کردی و دیگران بایست بمیرند چون آن مردمان حق تحصیل به زبان مادری شان را ندارند . نه تنها بهاییان نیست که بخاطر اعتقادات مذهبی شان قتل عام میشوند بلکه سنی های ایران نیز حتی یک مسجد برای عبادت شان ندارند . تو از ملت صغیر ایران نگو که گله وار مانند گوسفند توسط یک ملای عرب بنام ولی فقیه اداره میشوند که میگویی پدرش هندوستانی بوده است . از نیم جامعۀ ایران ، از زنان ایران و روسری و تو سری نگو ، همه را میدانم . تو در کشورت شلوار جین و آستین کوتاه نمی توانی بپوشی چون کتک ات میزنند . تو اختیار ریش ات را نداری که بتراشی . تو ، لا اله الا الله ....
    من که زخم خوردۀ سی سال جنگم ، هنوز به زانو نیافتاده ام . بالای زخمم نمک نپاش آغا جان ، برو جلو منزل خودت بازی کن .

    • با کمال تاسف لحن و نحوه نوشتار شما مؤید نوشته بنده است. شما که تاریخ ایران را خوب می دانید و احتمالا در ایران هم بوده اید، می توانم سوالی از شما و دیگر دوستان بپرسم؟ منظور شما از فارس ها چه کسانی هستند؟ اگر منظورتان زبان فارسی است که بله، این زبان، گنج ملی همه ایرانی ها و مایه اتحاد و اتصال همه اقوام ایرانی از قبیل ترک، کرد، لر، بلوچ، گیلک، مازنی، خراسانی، فارس و ... بوده است. برخی از بزرگترین شاعران پارسی گو از میان ترکان برخاسته اند مانند نظامی گنجوی، شهریار، صائب تبریزی و ... . من و پدر و مادر و همه اجدادم ترک و از دیار آذربایجان هستیم. ترکی را بخوبی فارسی می دانم و افتخار می کنم که همه شاهان ایرانی چه ترک و چه فارس پاسدار و حامی زبان ملی ما، فارسی، بوده اند. رهبر ایران از دیار آذربایجان است و بسیاری دیگر از رجال نامی ایران از آذربایجان و مناطق ترک نشین بر مسند وزارت و صدارت نشسته اند. در این که با جربزه ترین قوم ایرانی هستیم تردیدی نیست و همواره حامی استقلال و توسعه ایران بوده و خواهیم بود.
      دوران جدید، دوره اشغالگری نظامی و توسعه سرزمینی نیست بلکه قدرتهای بزرگ با استفاده از نوکرانشان سیاستهای خود را پی می گیرند و دیگر نیازی به اشغال سرزمین دیگری ندارند. با وجود اختلاف قومیتی که در کشور شما حاکم هست بهم ریختن اوضاع کشور شما و بجان هم انداختن مردم کاری بس سهل و آسان است. تا وقتی که نتوانید با هم سر یک میز نشسته و بدون عصبانی شدن و حرفهای توهین آمیز زدن به یکدیگر، یک گپ برادرانه بزنید، ره به جایی نخواهید برد و همیشه آلت دست بیگانگان خواهید بود.
      مصیبت ها و رنجهایی که مردم افغانستان در این 30 ساله اخیر تحمل کرده اند در تاریخ نظیر ندارد و آرزوی من این است که روزی شما هم روی آرامش ببینید، حداقل حتی در حد همان شرایطی که برای کشور من با بزرگنمایی عجیبی و بر اساس شنیده هایتان بر شمردید.

    • جای تعجب است که اگر خودت همان بهمن اندرابی باشی که در دفاع از سازمان راوا منطق ات لنگ شده است اما اینجا ماشاء الله داری خیلی خوب درخشیدی

    • آقاي بهمن اندرابي، ضمن احترام به همه ملل و بخصوص كشور همسايه افغانستان و اذعان به برابري همه ابناي بشر و اينكه تاريخ في نفسه چيزي براي افتخار نيست (بلكه براي عبرت است)، موارد زير در نظر شما قابل توجه مي باشد:
      تاريخ استعمار انگليس و روسيه و آمريكا از حدود 200 سال پيش در منطقه شروع شده است پس احتمالا در اين جمله " سرزمین تو در طول تاریخ زیر چکمه های انگریز ..." منظور شما در طول 200 سال گذشته است نه طول تاريخ باشد.
      اگر مردم كشور شما سه بار ارتش انگليس را در جنگ شكست داده باشند باعث افتخار ما هم هست (همانگونه كه پيروزي گاندي بر استعمار باعث افتخار است) اما وقتي درباره اين جنگ ها به منابع تاريخي ديگر مراجعه مي كنيم بر داشت هاي ديگري شده است. به عنوان مثال در دائرالمعارف Wikipedia در مورد جنگ اول شما با انگليس اگر مراجعه كنيد:
      http://en.wikipedia.org/wiki/F...
      در مورد نتيجه جنگ آمده "Limited British Victory" كه به معناي "پيروزي مختصر انگليس" مي باشد (در مورد جنگ با روس حق با شماست قواي روس را مفتضحانه شكست داديد.)
      پرسيده بوديد، اگر در طول تاريخ بر عليه بيگانه گان قيامي شده است نمونه اي بياوريم. اين هم نمونه:
      قيام بابك خرم دين (سرخ جامه گان) در آذر بايجان و بر عليه اعراب ، قيام شيعي سر بداران در نيشابور عليه مغولان، قيام ابو مسلم خراساني (سياه جامه گان) بر عليه اعراب امويه و به تخت نشاندن اعراب عباسي در بغداد(كه البته به نحوي اين مورد ميراث مشترك با مردم افغانستان هم مي باشد) و ...

      و اما درباره استبداد داخلي، عدم آزادي و غيره:
      بعضي مواردي كه گفته ايد مبالغه ميباشد (مثلا اين ادعا كه حتي يك مسجد اهل سنت وجود ندارد و كنترل ريش! من شخصا دو روز در ميان ريشم را هفت تيغه ميكنم و خيلي وقت ها شلوار جين هم ميپوشم) اما ترديدي نيست كه حقوق شهروندي اقوام ديگر و آموزش به زبان مادري و حقوق زنان و خيلي چيز هاي ديگر در كشور ما رعايت نمي شود اما اين حقوق را در وقت مناست از حكومت خواهيم گرفت و يك جمهوري ناب بنا خواهيم كرد. و اگر مي پرسيد چرا الان اين كار را نمي كنيم جواب اين است " در حالي كه دشمنان قسم خورده خارجي مثل آمريكا دندان تيز كرده اند، ما اين استبداد داخلي را حمايت مي كنم و بعد از بر طرف شدن 100% خطر خارجي به حساب حكومت خواهيم رسيد تا در كشور ما هر كس هر دين و عقيده اي دارد در آزادي كامل باشد.

      در آخر در مورد زبان فارسي در ايران:
      رايجترين زبان در كشور آمريكا (دانشگاه ها، ادارات و ..) زبان انگليسي مي باشد، اما آيا شما مي دانيد چند درصد مردم كشور آمريكا انگليسي تبار هستند؟ (يعني اصليت شان از جزيره بريتانيا است) تنها بين 15 تا 20 % انگليسي تبار هستند و حتي درصد آلماني تبار ها و ايرلندي تبار ها از انگليسي تبار ها بيشتر است با اين حال همه آنها "ملت" آمريكا را تشكيل ميدهند و زبان شان انگليسي است. اين به اين معني است كه در همه كشور ها لزوما زبان عامل اصلي مليت نيست.
      خود من زبان مادري ام فارسي است اما وقتي پاي مليت و ايران به وسط بيايد زبان فارسي براي من در درجه دوم اهميت قرار مي گيرد و در وقت مناسب حاضرم جان خودم را فدا كنم تا ديگر هم وطنانم اعم از ترك، بلوچ، كرد و ... شيعه و سني بتوانند به هر زباني كه دوست دارند آموزش ببينند و يا فكر كنند. براي يك ترك زبان ايراني(95%) هم اول ايران است بعد زبان تركي ( اين را به عين دارم هر روز مي بينم)، همانطور كه بنيان گذار ايران نوين سلسله صفويه از آذربايجان برخواستند و با انكه شاهان صفوي ترك زبان بودند و به تركي شعر سروده اند اما تا پاي جان از ايران در مقابل تر كان عثماني دفاع مي كردند.

    • آقای حمید اردلان و شهرام دوستان ایرانی!

      رشادت های مردم افغانستان در طول تاریخ شان بر همه آشکار و هویدا است و شما نمیتوانید با استناد به نوشته یک نویسنده بالای قهرمانی های مردم افغانستان خط بطلان بکشید, چون ارشد ترین افسران و رجال سیاسی انگلیس و روس در نوشته هایشان درباره رشادت های فرزندان افغان در جریان جنگ های افغان و انگلیس تجاوزات شان در افغانستان اعتراف نموده اند.

      , افغانان در طول تاریخ از دست همسایه غربی شان ( ایران) و فعلآ ایران و پاکستان بطور ناجوانمردانه از پشت با خنجر زخمی شده اند و وضیعت فعلی کشور ما نیز نتیجه مداخلات سود جویانه و سیاست نابخردانه سیاست مداران ایرانی و پاکستانی بوده و فعلآ نیز ادامه دارد که ارسال تسلیحات برای طالبان, تامین و ارسال بودیجه توسط سپاه پاسداران ایران جهت سوختاندن مکاتب اطفال ما در ولسوالی(شهرستان) شیندند و موجودیت مراکز آموزش تروریستان در ایالت سرحد پاکستان وتایباد ایران و اعتراف عوامل آتش زدن مکاتب در شیندند مهر تایید به این ادعا می باشد, ولی این تنها افغانان نخواهند بود که درین اتش می سوزند بلکه این آتش آفروخته شده در کشور ما توسط همسایگان, دامنگیر پاکستان شده و نهایتآ متاسفانه ایران نیز درین آتش خواهد سوخت..

      کلمه متاسفانه را بخاطری ذکر نموده ام زیرا افغانان با سرشت عیاری که دارند خواهان کینه ورزی باهیچ یک از همسایگان خویش نمی باشند و چون ما در طول سی سال جنگ بیچارگی را با پوست و گوشت خویش لمس نموده ایم نمی خواهیم تا دیگران نیز مانند ما گرفتار این مشکلات گردند.

      اردلان عزیز!

      شما در نوشته تان در باره تاریخ ایران خیلی غلو کرده اید,لطفآ تاریخ ایران را که توسط نویسنده های غیر ایرانی نوشته شده است مطالعه کنید چون واقعیت را چیزی دیگری خواهید یافت چون شما تنها به کتب تالیف شده داخلی تان اتکاء می نمایید و بخاطر همین موضوع همیشه در محافل بین المللی مورد استهزا قرار می گیرید, ایرانیان در طول تاریخ با دزدی افتخارات ملت های دیگرکوشش نموده اند تا تاریخ خویش را غنی نشاندهند و بطور نمونه از ادعای ایران در باره مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولانای رومی) و سید جلال الدین افغانی نام برد و یک مثال دیگر ادعای جناب شماست که ابومسلم خراسانی رااهل ایران می دانید.

      دوستان محترم لطفآ ازدادن اندرز و نصیحت برای ما خودداری نمایید و اگربمثابه مسلمان و همسایه لطفی درحق ما می کنید دست از سر ما برداشته و بالای زخم ما نمک نریزید که نهایت بی مروتی خواهد بود, اگر واقعآ ما افغان ها به حال خویش گذاشته شویم می دانیم که چگونه بر مشکلات خویش فایق آییم و کشور و مردم خویش را ازین بحران نجات دهیم.

    • آقا شهرام تو چیزی نگو در کشورت حتا نمی توانی کوچیک ترین کلمه بر علیه دولت حرف بزنی آیا در کشورت یک سایت داری که بر علیه دولت حرف بزنه فیلتیر نشده باشد؟ درباره ملت ایران هم که گوفتی همه تاریخ های شما ساختگی ودروغ است همین ایران را که شما باستا نی می گو ئید 50 سال بیشتر عمر ندارد درواقیع نصف خاک ایران مال افغانستان بود وقتی افغانیستان انگلیس را شکست داد این بخش را نتوا نیست آزاد کند ودر دست انگتیس باقی ماند وبعدن باقسمتی ازسر زمین ترک باهم تحت سلطه انگلیس مرز های امروزی ایران را ساخت .کلمه ایران هم از آریان که بخش بزرگش درافغانستان است گرفته شد وامروز ایران از موقعیت جنگ های داخلی افغانستان استفاده کرده وتمام میراس آریا نای بزر گ را بپای خودش سند میزند

  • سلام آقای شاهد. من با طالب حق که سر در آخور ایران دارد و ناآشنا با عقل و دیانت حرفی ندارم. جناب شاهد، فقر بدبختی و فلاکت که در افغانستان است قابل درک است. ضمنا من نشه نیز نیستم و این تصور کاذابه شماست که هر که دم از ترقی و پیشرفت زد یا جاسوس میخوانید و یا هم اتهام های ازاین قبیل به او میبندید. مخاطب پیام من تمام خوانندگان و بلخصوص خوانندگان سیر و آرام مهاجرین هزاره در کشورهای خارج است. در داخل افغانستان هم قسم شما می گوید وضعیت نیست.. کسانی که به حد کافی نان و و نوادارند نیز است. رقص بخش از فرهنگ و هنر یک مردم است.. اگر تو از رقص فهم پورنگرافیک داری آن حساب جداست.. تکریم رقص تکریم هنر و سازمان دادن و متمدن ساختن مجالس و محافل یک مردم است ... ببینید گریستن و اشک ریختن ما را در مقابل دشمنان قوی نمیسازد که بگوییم خوب است تا مردم را همیشه غمناک و محزون نگاه کنیم تا قوی باشیم. برعکس گریستن و تکرار روایت شکست یک مردم را ضعیف ومنفعل به بار میاورد. خودت شاید تاریخ را بدانی که با تاسف اکثریت امامان شیعه زندگی را در خواری و دربدری و زندان سپری نموده اند.. کم نیستند فقرا و مساکین شیعه که تسلیم فقر و فلاکت شده اند و میگویند خیراست غم و غریبی از امامان به ما رسیده اند... بهرحال رقص یک مردم بخش از ارزشها و فرهنگ یک مردم است که در طول قرنها و اعصار به زیبایی و پختگی آن افزوده شده است و بخش از هویت یک مردم است .. فرهنگ و مدنیت و هنر مسایل که روان بیمار کسانی که فقط دنیا را از چشم تنگ مذهب و نفرت میبیند قابل فهم و قدردانی نیست.. مخاطب پیام من مردمان منور و متمدن و فرهنگ دوست جامعه ماست که در خارج وداخل زندگی می کنند ..

    • آقای نامترقی!

      ترقی های عالم زپائین است به بالا

      ولی مازبالا به پائین می ترقیم

      اولا اینکه شما انسان مترقی که مدعی اخلاق وانسانیت استید ازشما می پرسم که کلمه "آخور" برای انسان استفاده میشود یا حیوان؟

      گیرم که خودت مرا هم حیوان خوانده ئی بدون اینکه بامن مخاطب باشی حالا خودت بگو که تنها وتنها رقص میتواند اجتماع بشری را سعادتمند سازد؟

      از تبلیغات زهراگین ات علیه امامان شیعی میگذرم.

    • مترق صاحب

      بنده مردم را به ملالت و عزاداری دعوت نکرده ام. فقط میخواهم بگویم که همچو اعمال میتواند دوباره راه را برای قتل عام ها و بربریت طالبان متحجر هموار سازد. شما نمیتوانید منافع هزاره ها را در خارج و داخل کشور از همدیگر به کلی جدا سازید. در داخل چی میگذرد اینرا بنده شاید بهتر از شما بدانم چونکه تمام فامیلم در یکی از ولایات جنوبی زنده گی میکنند و خودم نیز هر چند ماهی به افغانستان سفر میکنم... بهر حال وضعیت هیچگاهی به نفع ما نبوده و اگر درست قدم برنداریم در آینده نیز خراب تر خواهد شد. از دهن یک پسر یا دختر هزاره اگر آتش نیز بپرد و تمامئ شرایط استخدام در یک پست دولتی را هم داشته باشد باز هم به علت هزاره بودن رد میشود... پسر مامایم در دانشکده ساینس دانشگاه کابل شاهد حرکت یک استاد پشتون بوده که مرا بیش از پیش بخود آورد، او میگوید در روز اول ِ سمستر اول، سال اول استاد از ما خواست تا خود را معرفی کنیم. وقتی ما شروع کردیم به معرفی کردن خود... فلانی از ولسوالی جاغوری ولایت غزنی، فلانی از ولسوالی جاغوری ولایت غزنی، فلانی از ولسوالی جاغوری... یکباره استاد فریاد کشید:

      "بس دی! یوه ولسوالی راغلی او تول پوهنتون یی اشغال کری...! زه تاسو ته درس نشم ورکولای...!"

      این فقط یک نمونه است. هزاران مورد دیگر را روزمره اگر به افغانستان سفر کنید خواهید دید. مهاجرین را چی کنیم که در اروپا، امریکا یا استرالیا راحت استند. اکثریت و ریشه قوم ما در داخل و در اوج مشکلات زنده گی میکنند. ما نباید آنها را فراموش کنیم و اینرا نیز باید منطقی فکر کنیم که بخش اعظم قیمت تمامی حرکات ما در خارج را هزاره های داخل باید بپردازند. بخاطریکه هر گونه ادعای حق و حقوق اگر کنند به آنها گفته خواهد شد که، "بلی، شما همان هایئ استین که تا پای تان به خارج از کشور رسید دست از دین و ارزش های... میکشید. پس شما مسلمان نبوده و مرگ تان رواست..." این حقیقت است نه ادعا. آنها همیشه عقب بهانه میگردند تا یک تهمت به ما زده و حقوق ما را پایمال کنند. پس نباید بهانه بدست یک عده احمق و جاهل داد. اکثریت هموطنان پشتون ما مفکورۀ طالبانی دارند و اینکه طالبان از کجا آمده اند و منابع تمویل شان کیست؟ اینها را اهمیت نمیدهند. ثابت شده است که قدرت های بزرگ پشتون و تاجک را از هزاره و ازبک ترجیح میدهند و در عمل نیز اینرا ثابت کرده اند. تنها بودجۀ که در هلمند مصرف میکنند برابر با تمام مصارف دولتی و خارجی در هزاره جات و سمت شمال است. چرا؟ بخاطریکه منفعت شان ایجاب میکند. پس بر من و تو لازم است که بیدار جان خود بوده و کاری نکنیم که عبدالرحمن های حاضر و زنده دست به قتل عام دوبارۀ من و تو بزند. ناگفته نماند که نسل دوم و سوم هزاره های ساکن در غرب دیگر خود را هزاره نمیدانند و درد و رنج هزاره ها در داخل افغانستان نیز برای آنها بی مفهوم است... شما چی بخواهید و چی نخواهید نسل جدید هزاره ها در غرب به رقص و خوشگذرانی روی خواهند آورد و اگر رقص مغولی یاد نگرفتند، رقص برک دانس و غیره را حتماً خواهند آموخت (این حقیقت در مورد تمامی مهاجرین چی تاجک و چی پشتون همه گی... نیز صدق میکند). پس کوشش های تان هیچگاهی توجیح پذیر نیستند.

      و تا جاییکه تاریخ نشان میدهد زنده گئ تمامی انسان های که گوهر انسانی را حفظ نموده بودند ساده و فقیرانه بوده که تنها محدود به امامان اهل تشیع نمیشود.

      در تاریخ معاصر جهان فقط دو نمونه را میخواهم برایت بازگو کنم یکی مهاتماگاندی و دوم نلسن ماندیلا.

      اما تا جاییکه از اسلام میدانم هیچگاهی اسلام توصئه نکرده که فقر را قبول کنیم و زانوی غم را به بغل بگیریم. علی (ع) میفرماید:

      "هنگامیکه فقر از دروازه داخل میشود، ایمان از پنجره فرار میکند."

      فقط همین فرمودۀ ایشان کفایت میکند برای تشریح دید اسلام راجع به رفاه و آسایش انسانها. اما اینکه از چی راهی میخواهیم ثروت بیاندوزیم، اینش را بسیار زیبا و عقلانی بیان نموده و تعلق میگیرد به شخص که مراعات میکند یا خیر.

      ترقئ تانرا در چوکات عقل و منطق خواهانم!

    • سلام جناب شاهد وسلامکی هم به طالب حق. البته من صرفا برای طالب حق یک کلام دارم: هرگاه شما عینک مذهب را از چشم بیرون نمودید و به عقل و خرد بهای بیشتر از سنت و مذهب قایل شدید من با تو دیالوگ خواهم نمود و الا وقتی شما جملات عربی را بررخ من می کشید من آنرا استدلال پذیرفته شده علمی نمیابم و برای من هیچ اهمیتی ندارند.

      جناب شاهد: من با تو یک نقط مشترک دارم و آن اینستکه نسل دوم وسوم هزاره ها مثل نسل دو وسوم تمام مهاجرین در غرب دیگر غربی استند و تنها گذشته ژنیتیک با هزاره دارند و شاید چند کلمه فارسی و کمی تمایل به غذای خانودگی داشته باشند والسلام. هدف من از احیا رقص هزارگی و فرهنگ و هنر هزارگی اینستکه اینها خواهی نخواهی راه دیگری را در پیش می گیرند (به نظر من این انسانی ترین و طبیعی ترین شیوه زندگی است. اگر ما هم آزادی ها، رفاه اقتصادی ،امنیت غربی ها را میداشتیم به همان راهی می رفتیم که آنها رفته اند) پس چه بهتر که این تغییررا در متن فرهنگ خودشان بپیمایند تا گاهگاهی فکری و علاقه مندی به سوختگان که تا هنوز در قفسی یکجا با سیاف و طالبان و طالبان خودی (چوچه های خمینی و خویی) زندگی میکنند داشته باشند. هدف من اینستکه ما یک جامعه مترقی، بیدارو دلسوز درخارج داشته باشیم تا برای نجات ما لابی کنند و پشتوانه محکمی برای ترقی سوختگان داخل نیز باشند... اگر همقفسان سیاف و طالبان هم چپن ارتجاع براطراف سر بپیچند و ما هم با همان لودگی ها در خارج زندگی کنیم چه روزنه ای برای رسیدن این مردم به یک جامعه آزاد، انسانی و مترقی باقی میماند؟

    • آقا یاخانم نیمه مترقی!

      من تا هنوز عینک بنام عینک مذهب ندارم گیرم که من عینک مذهب هم داشته باشم وآنرا به احترام جناب شما کشیدم شما استدلال علمی چی را میگوئید؟

      آیا به علم جامعه شناسی علم میگوئید؟

      همین اکنون کلیسای کونتر بوری انگلیس خواهان داخل ساختن شرع اسلامی در قوانین انگلیس در بریطانیا شده است که باید برخی از قوانین اسلام را وارد قوانین بریطانیا بسازند.

      مگر اینقدر مردم که در اروپا به مذهب ودین رو می آورند از خرد ورزی بیگانه اند؟

      لطفا خرد را برایم تعریف کنید که خرد بدون مذهب چیست؟

    • آقای مترقی

      خوبست که لااقل تا هنوز یک نقطۀ مشترک باقی مانده. آشنا کردن نسل نو هزاره با سنت های مغولی را فعلاً کنار بگذاریم به دلیل اینکه خودم به تجربه دریافته ام که جوانان و نوجوانان غربی تا هنگامیکه گوشئ آی پاد را در گوش هایشان دارند و مست و ملنگ اینسو و آنسو با دوستان خود زمین را متر میکنند، از درد دردمندان در شرق و از ریخته شدن خون هزاران تن بیگناه در کشور های آسیایی و افریقایی کاملاً بیخبر بوده و با شنیدن اخبار تلخ جنایات و تجاوز ها حتی خم بر ابرو نمیآورند چونکه دنیا را اگر آب گیرد مرغ آبی را تا بند پایش باشد... بهر حال این حقیقت در مورد نسل نو هزاره ساکن در غرب نیز کاملاً صدق میکند.

      از نزدیک پسر ها و دختر های قومی را در لندن و سایر شهر بریتانیا میشناسم که اکثراً گفتن پاپا و مامی را ترجیح میدهند بر گفتن آتی و آبی... اینها را اگر قهر تان نیاید بهتر است بگوییم مفتخوران از همه جا بیخبر البته بنده اطفال و نوجوانان را بیگناه تر از والدین شان میدانم چرا که وظیفۀ والدین در غرب چندین برابر وظایف آنها در شرق است. اکثریت این پدران و مادران عزیز مصروف جمع آوری مال و ثروت بوده و خصوصاً پدر های فامیل شب و روز در فکر بزنس و کار و بار خودشان میباشند غافل از اینکه ثروت اندوخته شدۀ شان توسط فرزندان نازدانه و دُردانه خودشان یکروزی نه چندان دور به باد خواهد رفت... و مادر ها نیز اکثراً مانند گوسفند های (قدیتی) بر اندوختن چربی و وزن مشغولند...

      خوب حالا شما از این نسل نو با آنکه رقص های سنتی را نیز فرا گیرند چی امیدی کرده میتوانید؟

      اما در عین حال شما میخواهید از یک واقعیت عمده و اساسی فرار کنید، دین را که امروز جزء از مشخصۀ اجتماعی و فرهنگئ ما شده به کلی رد نموده و میخواهید در غیابش افراد یک قوم را با ترویج مشخصه های ضعیفی همچو رقص های دسته جمعی کنار هم آورده و حس اتحاد و همبستگی را در میان آنها زنده کنید. به عقیدۀ بنده این کار اگر چه انجام دادنش ناممکن نیست اما ما را به هدف مطلوب هرگز هدایت نخواهد کرد.

      بهترین مثال برای ادعای بنده میتواند قوم بنی اسراییل و یا یهودیان ساکن در غرب و اسراییل باشد. اینها با آنکه توانایی پشت پا زدن به دین را بطور کامل دارا بوده اما هرگز دست به چنین کاری نمیزنند. چونکه دین را عامل اتفاق و پیوند یهودیان میدانند و اینرا علماً دریافته اند نه اینکه کورکورانه به آن عمل نمایند.

      پارلمان ترکیه امروز قانون اساسی کشورش را اصلاح نمود و منبعد دختران ترکی در صورت داشتن حجاب نیز میتوانند وارد دانشگاه شوند. آیا شما دقت کرده اید که چرا یک ملت پس از چند سال تجربه سکیولاریزم تندرو و بنیاد گرا، میخواهد دوباره به زنانش اجازه دهد تا با حجاب باشند؟ جواب اینرا در زنگ اول روزنامۀ هشت صبح بخوانید.

      احیا هویت ملی با زدودن دین ممکن نبوده بلکه با نهادینه کردن ارزش های دینی به صورت درست و منطقی میتوانیم فرزندان خود را با اصول و اساس فرهنگ انسانی و آبایی آشنا نموده و بالاخره آنها را با حق تلفی هائ که در مورد مردم و اجدادشان صورت گرفته و تا هنوز نیز ادامه دارد، آشنا سازیم تا باشد که در آینده آگاهانه با برادران و خواهران خود در آنسوی اقیانوس همکاری و همنوایی کنند.

      با احترام

    • سلام آقای شاهد و طالب حق.

      جناب شاهد صاحب: من با تذکر و توضیح شما از آنچه جوانان و خانواده های هزاره در غرب میکنند موافقم. اما اینکه تمام جوانان غرب فقط دل موسیقی و مشروب دارند و از دنیا بی خبرند درست ودقیق نیست. نمیدانم هیچگاهی کتب درسی مکاتب مغرب زمین را تورق نموده اید یا خیر؟ داستانها، تاریخ، رمانها و حتا مقالات امتحان که در این کاتب تدریس میشود به مسایل سیاسی، نژادی و فرهنگی بسیار وسیع می پردازد. من جوانی را می شناسم که در امریکا در صنف دوازدهم رمان کاغذپران را خوانده است. در کانادا "اوبزان" رمان عمیق و جالب است که در صنف دوازده تدریس میشود. در این رمان موضوع به کمپ انداختن جاپانی_کانادایی ها به شیوه بسیار مفصل و عاطفی تشریح شده.. شاگردان مکاتب از ابتدایی ترین صنفها به موزیمها، کتابخانه ها و نهادهای علمی و.. برده میشوند. و مسلما که وضعیت دانشگاه ها به مراتب بهتر از این است.. خوب بحث برسر این است ما پس از دانش و پس از ثروت چه کنیم؟ چطور دانش که در غرب میاوزیم و یا میاوزند با وضعیت و سرنوشت مردم خود تلفیق و تحلیل و.. کنیم؟ ببینید به این جمله من باردیگر غور نمایید" چگونه ما میتوانیم جوانان هزاره ساکن غرب را به فرهنگ و سرنوشت و گذشته تاریخی شان علاقه من بسازیم؟" یادما نرود که آنها فارسی خوب نمی دانند و اکثر ارزشها وطنی ما برایشان ارزش نیست.

      راجع به مذهب: بخش از مذهب نه کل مذهب، چیزی خوب و شایسته نگهداشت است و بخش از فرهنگ یک مردم است. اما آنچه عوام هزاره به نام مذهب می شناسند در اکثر موارد اوهام جاهلانه ای است که سد راه رشد و طبقه متوسط شدن هزاره ها میشود.

      در مورد یهود ها: آنها به همین دلیل مذهب رنج کشید بودند ویهودیت هویت شان بود. موضوع هزاره فرق میکند. ما بیشترین رنج و ستمها را به خاطر نژاد و هزاره بودن ما متحمل شده ایم.

      طالب حق: با احترام تمام. مذهب راجع به همه چیز نظردارد. بلی از جمله موضوع جامعه شناسی و.... اما فهم مذهبی و آموزه های مذهبی بیشتر از روی باور و اعتقاد است نه از روی خرد و عقل... فهم و تیوری های مذهبی در هیچ لابرتواری ثابت و تایید نشده است.

  • درود به « آقایان » شهرام و حمید اردلان .
    با استحضار حضور حضرات می رسانم که : نگارنده شایق وصل هستم و اتفاق نه فصل و افتراق . مهارت در گردآوری است ، نه در تفرقۀ نیروها . تاریخ هفت هزار سالۀ این سرزمین ، تنها مال کابلی و تهرانی فارسی زبان شیعی نیست ، بلکه مال همه اقوام پرافتخاری هست که در درازنای تاریخ کنار هم برادروار زیسته اند . گرچه مذهب مختلف شد هیچ کس بیگانه نیست / باغبان را در چمن هر گل به رنگی دیگر است / 14 قرن قبل اعراب بیابانگرد وحشی ، مثل سگ گرسنه ، پا برهنه ، بدوی و بی فرهنگ ، آنچیزی را شکستند که در هیچ کتابی « که نداشته اند » ، نخوانده و در خواب پدرکلان های شان هم ، قصر شاهان ساسانی و مداین ندیده بودند . و اینکه تو میگویی در دوصد سال اخیر استعمار دمار از روزگارت درآورده است ؟ و تو هنوز از آن بی خبر هستی گناه تو است ، نه من . راقم با هیچ همسایه ام دعوی مشاجره ندارم جز با استعمار و امپریالیزم و دروازه باز کن های داخلی آن . دعوی میراث بابا هم ندارم که سهم من ازین فرهنگ دیرینه کجاست ؟ اگر شمس از تبریز است و مولانا از بلخ ، ابومسلم از جوزجان و بابک خرمدین اهل آذربایجان و دیگران همه ستاره گان بلندی اند در آسمان فرهنگ این مرزوبوم و مورد حرمت و افتخار همه گان . دلشورۀ من ازین است که یک آدم های بامعرفتی میآد وسط و بمن میگه :
    « چرا طالب نصیب تو شده و کشور تو مزرعۀ تریاک است کنون ؟ گویا ما فاقد یک رهبری وارسته هستیم و اتباع کشور من یک ملت نیست و اینکه در ماضی بعید مغولان آمدند دیگران را خوردند و مردم کشور من بی تفاوت مانده بودند ؟ و اگر آمریکاییان نبودند ؟ ملت با شهامت من از پس چند طالب پابرهنۀ پاکستانی بدر شده نمیتوانستند ... و با طنطنه از ظهور یک نفر « شاید هم ظهور یک نایب امام زمان ایرانی » یاد میکند که از آسمان افتاده و سر از نو کشوری بنام ایران را پایه گذاری کرده با یک ملت و یک ارتش از خانوادۀ پیغمبر ، و این نسخه را برای ما نیز توصیه میدارند .... » اینجاست که دود از دماغ آدم میبرآید ، به خدا . که در قرن 21 این « آقا » بخت خود از ایزد تقدیر میجوید و از تاریخ وطنش هیچ نیاموخته است هنوز ... افتخار به فرقۀ دموکرت آذربایجان و فرقۀ دموکرت کردستان که برای اولین بار حکومت ملی و مردمی را اساس گذاشتند و ایرانی بودند همۀ شان و افتخار شان بود نجات تهرانی و شیرازی و اصفهانی و دیگران و سراسر ایران . آنان جان های شیرین شان را نثار کردند . زنجیر های وابستگی انگریز و روس و عرب و دیگران را شکستند .... و آنانیکه ما را در « بی تفاوتی در حملۀ مغولان » متهم میدارند ، بایست حتمن تاریخ « کابلشاهان » را بخواند ، سپهسالار رتبیل شاه کابلی که در « تاریخ سیستان » و « روضته الصفا » شرح پایمردی هاشان آمده است . آنان که خودشان از نهضت آذری و کردی خلق خودشان پشتیبانی نکردند . امیران وابسته به کمک بیضه داران دین ، رزق و روزی را به روی شان بستند ، خرید و فروش شان را تحریم کردند و حسابات بانکی شان را بستند و به امان خدا رهای شان کردند در وطن خودشان . چگونه آن پاک مردان و زنان توانستند روی پای شان بیاستند و هرگز سر به بیگانه و زور خم نکنند ؟ افسوس که دامن این صفحه تنگ است ، همچون دل من ... ننگ است ،27 سال سکوت بس است . بیدار شو ، بجنب ، دست اندرکار شو ، پهلو بگرد که صبح شده است آقا ؟ آفتاب بلند برآمده در آسمان . دیگر امامِ زمانی در کار نیست . طلب کن بخت را از جنبش بازوی سخت خویش . هزار آخوند هندی و عربی فدای تار موی « سلطانزاده تبریزی » ، « پیشه وری » و تندیس های اعظم آزادیخواهان تبریز . یاد نظامی و شهریار و صایب تبریز و ... گرامی باد . حمید دادیزاده تبریزی و خدای قلم فارسی داکتر رضا براهنی آذری ، زنده و پاینده باد . روان رفته گان شاد و راه شان درخشان باد .

    • با مطالبی که درباره قائله آذربایجان نوشتید، معلوم است که آگاهی شما از تاریخ ایران به اندازه آگاهی من از تاریخ افغانستان است! انشاء الله که شما از بازماندگان کمونیستها نیستید. قصد بحث و جدل با شما برادر گرامی را ندارم که مطالب خودم را بر اساس منطق و دلیل در پست های قبلی گفته ام و بیش از این هم وظیفه ای بر گردن خویش احساس نمی کنم. درباره نوشته دوستانی هم که از مردم و دولت کشور من گلایه کرده بودند، باید بگویم که درباره شرافت ملت من همین بس که آوارگان کشور شما را در بدترین وضعیت اقتصادی خود و بدترین اوضاع جنگی و بدترین زمان محاصره از سوی کلیه کشورهای دنیای مدرن!، در نان خود شریک کردند. هر وقت شما هم توانستید بخودتان بقبولانید که میلیونها نفر از مردم یک کشور دیگر را بدون یک ریال کمک خارجی در نان خود شریک کنید، آنوقت می نشینیم و راجع به مطالب دیگر صحبت می کنیم. در پایان توجه این دوست عزیز را به حکایتی از کلیله و دمنه جلب می کنم. فقط توجه بفرمایید که این فقط یک تمثیل است و قصد اهانتی در کار نیست:
      جماعتی بوزینه ها در کوهی بودند، چون خورشید رخت بر بست و شب گشت و سیاهی جهان را فرا گرفت، هنگام نیمه شب هوا بسیار سرد شد و باد شمال وزیدن گرفت.
      بوزینه ها غافلگیر گشته و از سرما رنجور شدند وبر خود می پیچیدند و جای گرمی می جستند.
      ناگاه کرم شب تابی یافتند در طرفی افتاده، گمان بردند که آتش است .
      هیزم جمع کردند و رویش بریختند و بر آن دمیدند .
      در برابر ایشان مرغی بود که بر درختی آواز میداد و می گفت که این کرم است و آتش نیست !
      اما بوزینه ها به او اعتنایی نکردند، در این میان جغدی بدانجا رسید و مرغ را گفت : رنج مبر که به گفتار تو عمل نکنند و تو رنجور گردی و همیشه به چنین کسان پند دادن مثل این باشد که کسی شکر در زیر آب پنهان کند. مرغ سخن او نشنید و از درخت فرود آمد تا بوزینه ها را بگوید که این کرم است و نه آتش، اما بوزینه ها او را گرفته سر از تنش جدا کردند .
      کسی که پند نپذیرد و به نصیحت بزرگان هم گوش نکند ،
      عاقبت ضرر کند و پشیمان گردد.
      یا حق

    • بهمن اندرابی!

      میدانم که خیلی دلت برای کشته شدن هزاران ایرانی ساسانی بدست اعراب " پابرهنه" وحشی" بیابان گرد وخراب کننده های قصرهای مداین سخت می تپد وعقده های زیاد اندرسینه داری

      فرض بفرمائید که ایرانی های امروزی عزیزمان به آنچه که شمافرمودید عمل کنند و دیگر از ظهور امام زمان هم قطع امید کنند وانتقام بابک خرمدین را از اعراب بستانند.

      لطف بفرمائید یک طرح نو وعقلانی برای بیرون کشیدن ملت های ایران وافغانستان از مشکلات کنونی ارائه کنید که دیگران به عوض دنباله روی از امام زمان به دنباله روی ازشما شروع کنند.

      اما فراموش نکنید که قتل عامهای امروزین قوت های استکبار جهانی ومدعیان دروغین تمدن امروزی به سردمداری امریکا رانیزدر نظر بگیرید وتنها ازکشته شدن بابک خرمدین وابومسلم خراسانی یاد نکنید از زندانهای ابو غریب و گوانتانامو وبگرام را نیز درنظر بگیرید که آیا شما بعنوان یک انسان چه احساس ازین قتل عام ها وکشتارهای دسته جمعی در فلسطین اشغالی عراق وافغانستان برای تان دست میدهد؟

  • شهرام آقا ! و یکی از آن بوزینه گان احمدی نژاد نام داشت و می پنداشت از کرم شبتاب امام زمان بدر خواهد شد و در چاه جمکران عرایض به تۀ چاه میانداخت . لا اله الله ... و مردمان هر کشوری در روز بد به خانۀ همسایه پناه برده اند . با دریغ که آن دو میلیون مهاجر مسلمان شیعه مذهب ما نفهمیده از چاله به چاه افتیدند و راهی کشور امام زمان شدند . رژیم آخوندی ایران پناهنده گان افغان را زیر نام مهاجر غیر قانونی پیوسته شلاق میزنند و دمار از روزگار این مسلمانان درآورده اند . جوانان این پناهنده گان را در جنگ عراق زیر نام « اسلام مرز ندارد » راهی کشتارگاه ها نمودند و هشت هزار ازین جوانان در جنگ بی مفهوم جان باختند و فامیل های آنان را همه روزه راهی اردوگاه ها میسازند و رد مرز مینمایند . از آخوند های گرسنه و حریص لقمۀ نانی باقی نمی ماند که به پناهندگان مسلمان بدهند . برعکس تمام خانواده های این پناهنده گان از کار و زحمت خودشان لقمه نانی بدست می آورند و با کمترین مزد به دشوارترین کار های ساختمانی و عمله گی میپردازند . اخیراً که سرمای زمستان در شهر هرات بیداد میکند ، روزانه ده ها فامیل رد مرز میشوند و تا کنون بیش از یکصد نفر اینان از سرما جان داده اند . داستان های زنده گی تراژیک این مهاجرین در اکثر سایت های افغانی و حتی ایرانی همین اکنون موجود است . بدترین زنده گی را در جهان همین پناهنده گان مسلمان شیعه مذهب افغان در ایران دارند . برعکس کشور ایران بیش از پنج میلیون اتباع مهاجر در کشور های جهان دارند که از ظلم و ستم رژیم آخوندی مجبور به ترک کشور شان گردیده اند و همۀ آنان از زنده گی انسانی برخوداراند . کشور کانادا شامل ده ایالت و سه قلمرو است . تنها در همین ایالتِ که من زنده گی میکنم طبق احصاییۀ دقیق 170000 مهاجر ایرانی زنده گی میکنند و شما صدای خشم و اعتراض آنان را بر علیه رژیم آخوندی از هفته نامۀ « شهروند » « پیوند » « شهرگان » « اندیشمند » و « دانستنی ها » از طریق انترنت بخوانید و بشنوید ، کافی خواهد بود . والسلام ... وجناب « طالب » حق لطفن کتاب « دو قرن سکوت » نوشتۀ عبدالحسین زرینکوب را بخوانند و سقوط قادسیه و کله منار ها در اصفهان به دست عربان و لشکر کنیزان ایرانی را که به حضور عمر خلیفه بردند و عمر خلیفه گفت : از طفلکان این زنان به خدا پناه میبرم . آنان که تاریخ را فراموش میکنند ناگذیر اند که تاریخ را تکرار کنند . و شما دارید تاریخ را تکرار می کنید . با احترام .

  • ما آفرین موگوم ده جعفر جان، واقعاکه اصل پیرو بابه خود تویی بیرار؛ افرین و بی شک بهترین عکسهای که روح تمام قومی خصوصا بابه را شاد میکند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس