استاد محمد کریم خلیلی و بحران رهبری در جامعه هزاره
( قسمت نهم)
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
همانگونه که درآغاز این مبحث اشاره شد، افغانستان یک جامعه ی چند قومی است که هنوز هویت ملی و نمادهای جامعه ی همسو وهمگرا درآن شکل نگرفته اند. یکی ازخصایل جامعه ی چند قومی این است که رهبران سیاسی از جایگاه وپایگاه قومی وارد مناسبات وتعاملات سیاسی میگردند. با توجه به این واقعیت، گزینش آقای خلیلی به عنوان معاون دوم ریس جمهور، نه به این دلیل بوده است که ایشان دارای صلاحیت بهتر فکری واستعداد عالی رهبری است، بلکه به این دلیل بوده است که ایشان ظاهرا اراده ومنافع یک ملت را درمناسبات وتعاملات سیاسی تمثیل می نماید. ورنه همگان میدانند که آقای خلیلی بریده از جامعه هزاره، درهیچ بازار سیاسی قابل معامله نیست. اما حضور ایشان در مناسبات ودریک نظام سیاسی از آدرس وپشتوانه ی یک ملت، نماد حمایت این ملت ازنظام وشرکت آن درساختار نظام تعبیر وتفسیر میگردد. درجوامع چند قومی وهمچنان درنظام چند حزبی، سهم گیری جریانهای سیاسی و کتله های متفرق قومی در ساختار نظام سیاسی، دریک تعامل نمادین صورت می پذیرد که تامین ثبات وامنیت در نظام سیاسی ودرمقابل تامین خواسته ها ونیازمندیهای شرکاه نظام، بستر این تعامل می باشد.
حالا سوال اصلی این است که حضور آقای خلیلی درمعاونت ریاست جمهوری، ازآدرس جامعه هزاره تا کجا به نیازمندیهای این جامعه پاسخ گفته است. وقتیکه جناب ایشان حضور هزاره ها را درنظام تمثیل می نماید، مسلم است که اعضای این جامعه از آقای احمد ضیا مسعود انتظار ندارد که برای حل معضلات و رفع نیازمندیهای شان بذل نظر فرماید. اما اینکه آقای خلیلی درمقام ممثل حضور هزاره ها درنظام، کدام گرهی را از معضلات مردم گشوده است؟ کدام نیازمندیهای مردم را پاسخ گفته است؟ا کدام پروژه ی بازسازی و بهسازی را در مناطق هزاره نشین هدایت کرده است؟ چه تعداد از جوانان این جامعه را در ادارات دولتی معرفی کرده است؟ا چه تعداد از جوانان این جامعه را از بورسهای تحصیلی مستفید گردانیده است؟ پاسخ این سوالات را باید از خود ایشان پرسید و ایشان درمقام ممثل حضور هزاره ها درنظام، می باید بر این سوالات پاسخ بگوید. اما آنچه راکه کارکرد ایشان برمی تاباند، پاسخ این سوالات خیلی مختصر است یعنی که ایشان هیچ چیزی را دراین زمینه ها انجام نداده است. نگارنده تاهنوز به هیچ مواردی برنخورده است که بتواند توجه وحساسیت آقای خلیلی را نسبت به سرنوشت این جامعه درمعرض تماشا بگذارد. تصور نمی رود آقای خلیلی فراموش کرده باشد که از آدرس وحمایت همین مردم بر سفره ی معاونت ریاست جمهوری نشسته است اما واقعیت این است که ایشان به جای بذل توجه به و اعمال حساسیت نسبت به سرنوشت مردم و جامعه، و به جای طرح و مدیریت وتوسعه ، هر صبح برای آقای کرزی فکاهی می برد تا لبخند رضایت بر لبان ریس جمهور نقش بندد و حضرت استاد درحرارت وگرمی این لبخند احساس تفقد ونوازش نماید.
همه میدانیم که درحاکمیت آقای کرزی، ملیاردها دلار از مساعدت جامعه ی بین المللی درافغانستان سرازیر گردید که یک مقدار از این پولها حتی به طور نمادین هم که شده، برای بازسازی و توسعه ی اجتماعی به مصرف رسیده است. اما مناطق هزاره نشین به رغم اینکه از تهدید ترور وتریاک مصئون بوده اند، کمترین سهمی ازاین امکانات نداشته اند و روند بازسازی و توسعه اجتماعی هنوز هم درمناطق هزاره نشین شکل نگرفته است. بطورنمونه، سرک کابل بامیان، با توجه به اینکه چند سال از افتتاح آن می گذرد و هزینه ی آن سالها قبل فراهم گردیده بود، هنوز هم درشکل یک پروژه ی درحال احتضار قرار دارد.
ولسوالیهای مربوط ولایت دایکندی هنوز هم ساختمان ندارند و دفاتر ولایت دایکندی هنوز میز و چوکی ندارند، از رشد تعلیم وتربیه درجاغوری جلو گیری میشود، مناطق غرب کابل به دلیل تمرکز هزاره ها، هنوز هم از نعمت برق محروم اند، از توسعه ی مراکز بهداشت در مناطق هزاره نشین اصلا خبری نیست، جوانان هزاره با هزار دردسر جذب موسسات دولتی می گردند وهزاران معضل دگر که مخاطبان این متن بهتر میدانند ازجمله معضلاتی اند که بر مردم سنگینی میکنند. همانگونه که اشاره شد آقای خلیلی نماد سیاسی این مردم درحاکمیت است که قبل ازهمه چیز حل این معضلات متوجه ایشان میگردد برای اینکه ایشان از آدرس وحمایت این مردم در این مقام نشسته و تعهد سپرده است که به نیازمندیهای مردم پاسخ می گوید و از معضلات و ناهنجاریهای روگار مردم گره می گشاید.
کسی تعریف میکرد که اگر احیانا یک هزاره برای حل یک مشکل به دفتر ایشان عریضه ببرد پاسخ منفی دریافت میکند ولی اگر یک پشتون عریضه ببرد بلا استثنی جواب مثبت دریافت میکند . البته این دلیلی براین نیست که ایشان فراقومی عمل می نماید بلکه بخاطر این است که خاطر آقای کرزی را خرسند نگهداشته باشد. سوال این نیست که ایشان چرا به یک پشتون جواب مثبت میدهد. سوال این است که ایشان چرا تعادل مناسبات اجتماعی را دریک تعامل منطقی رعایت نمیکند و چرا این تعادل را به نفع منافع شخصی خود برهم میزند. هزاره ، پشتون ، تاجیک ، ازبک و بلوچ یا هر تیره ی دگر، شهروندان متساوی الحقوق این جامعه اند که می بایست با یک دید ومعیار نگرسته شود اما واقعیت این است که آقای خلیلی حضور هزار ه ها را درنظام به تمثیل نشسته است نه حضور کسانی دگری را. شاید ایشان استدلال نماید که درتوضیع امکانات صلاحیت ندارد. اما وقتیکه صلاحیت ندارد پس چرا نشسته است و چرا استعفا نمیدهد که حد اقل ازاین دردسر راحت باشد و کسی درپیشانی ایشان ملامت ننویسد و تاریخ هم ایشان را خاین به منافع مردم قضاوت نکند. مسلم است که وقتی ایشان شرکت هزاره ها را درنظام به نمایش می گذارد، هزاره ها قبل از هرکسی دگر به ایشان مراجعه می نمایند.
درسالهای اخیر، تعدادی کثیری از جوانان هزاره در داخل وخارج، تحصیلات شان را درمقطع لیسانس وماستری به پایان رسانده اند. بسیاری ازاینها وقتی که به کابل مراجعه کرده اند، حتی موفق نگردیده اند که مشکلات شان را به سمع حضرت استاد برسانند تا چه رسد به اینکه از طریق ایشان جذب موسسات ودوایر دولتی گردند. کسانی که هم که توفیق یافته اند به موسسات دولتی راه یابند، بیشتر از طریق کانالهای شخصی وارد گردیده اند نه ازطریق ایشان که ظاهرا حضور هزاره را در حاکمیت به تمثیل می نشیند.
دقت درکارکردهای ایشان درمقام معاونت ریاست جمهوری، این واقعیت را برجسته می سازد که ایشان کمترین توجه را به معضلات و مشکلات مردم نداشته است و کمترین کاری را هم برای حل معضلات اجتماعی مردم انجام نداده است. اگر کسی چنین چیزی را سراغ دارد بیاید و حساب کند که درکجا و کدام اند تا سیاه روی شود هرکه در او غش باشد. کسانی که می توانند کارکرد واثرات مثبت ایشان را درجامعه هزاره، بر رخ مردم بکشند، چه خوب است که پرده از این ابهام بردارند. حتی درهمین جنجال کوچیها دربهسود، ایشان چنان سر درچپن مبارک پیچیده بود که انگار صبح عید است اما بعد ازختم ماجرا درست آنگاهی که احساس کرد صدمه به موقعیتش نمی رسد، چند سخنرانی مسخره را تحویل مردم داد وازچند مجروح جنگی عیادت به عمل آورد.
متاسفانه هنوز کسانی هستند که به دلایل منافع مالی، سنگ تقدس ایشان را بر سینه می کوبند اما اینها هنوز هم غافل اند که با آویختن دراین ریسمان ازهیچ چاهی نمیشود آب بیرون آورد. کسانی هم که به این ریسمان خود را آویخته اند مطمینا که درنهایت ساکن چاه خواهد شد. متاسفانه فراونند کسانیکه به دلایل شدت علایق قومی تلاش می ورزند تا بر جنایت وخیانت خائنین ملی پرده آویزند و خیانت های بی دریغ شان را به توجیه بنشینند. اما واقعیت این است که خائین خائین است مهم نیست که با ما قرابت قومی داشته باشد یا نداشته باشد. کسانی که جنایت آفریده اند و بر زندگی این مردم پطرول ریخته اند، قاتلین این ملت ومردم اند و هیچ تفاوتی نمیکند که به کدام قوم وتیره تعلق دارند. اگر قرار باشد که به دلایل تعلقات قومی واتنیکی بر جنایات هولناک جنایت کاران و خائنین ملی پرده بکشیم، خود نیز در جنایت وخیانت این ها سهیم خواهیم بود. نگارنده تاهنوز با مواردی برنخورده است که رهبران احزاب سیاسی و عاملین بحران درافغانستان، فارغ ازعلایق قومی و اتنیکی مورد نقد قرار گرفته باشند. دلیل این است که شدت علایق و وابستگی های قومی چنان بر دید وقضاوت خیلی ها پرده ی ضخیم آویخته است که حتی ازقاتل پدرش هم به دلیل قرابت قومی ستایش به عمل می آورد. همین پدیده درواقع سبب گردیده است که مصیبت و غمهای مردم تمدید گردد. ادامه دارد..
پيامها
3 فبروری 2008, 06:00, توسط رستم
اقای میران احترامات!
در باره تمام نوشته تان چیزی نمیگویم. ولی وظیفه خود میدانم که پراگراف آخری مطلب تانرا بستایم. به راستی که چنین است و هم مسله مشکل زا. خداوند تعداد افراد همفکر تانرا هر چه بیشتر کند. تا دیگر هر خاین قهرمان ملی. وزیر. رهبر و ریس نشود و از شر جنایتکاران نجات یابیم.
3 فبروری 2008, 06:19, توسط عطاخیل
هادی جان میران سلام!
نوشته ات منبعث وبرخاسته از درد های عمیق مردم تیره روز افغانستان است خصوصا جامعه هزاره.
درسخن حق هیچ جای برای مجادله وجودندارد.
عمرت دراز باد وقلمت رسا.
عطاخیل
3 فبروری 2008, 06:29, توسط حقیقت نگر
سلام آقای میران صد آفرین بشما و مقاله قابل تقدیر خودت که حقیقت رامینویسی . حقیقت نگر
آنلاین : استاد محمد کریم خلیلی و بحران رهبری در جامعه هزاره
3 فبروری 2008, 07:58, توسط حفیظ الله
اقای کرزی استادمحمد کریم خلیلی رافقط بخاطر این به عنوان معاون دوم ریاست جمهوری قبول کرد که مبادا مردم هزاره ازمن انتقاط کند استادمحمدکریم خلیلی تابه حال هیچ کاربرد درارثه تعلیم تربیه یا کمک بازسازی درافغانستان نکرده تاجای که من اطلاع دارم یکی ازولسوالی های ولایت پروان که درمرکزان ولسوالی واقع نیست مردم با مشکلات بسیارزیاد روبروهستندازجاهای دوردست به ولسوالی پای پیاده می ایندموی سفیدان ان منطقه تابه حال چندین مرتبه به وزارت داخله به والی ولایت پرون به هم چنان به استادمحمدکریم خلیلی مراجعه کرده اند ولی دررابطه به این موضوع هیچ اقدامی نکرده نمی دانم که مشکل درکجا است ازکابل پرس تقاضا دارم که این موضوع رادرسایت خود پخش نماید .
3 فبروری 2008, 11:23, توسط نصرالله
هادی جان !
نان سوسیال در سویدن بجانت پایده است مدرک که گرفته ای مغرور نموده است پولهای انجو های که داشتی در جیب مبارک تمام شده است شروع به نوشتن کرده ای. و......و......
بیا عزیز جان ! کمی فکر کن
من ازخلیلی دفاع نمی کنم ولی یک چیز را از جناب شما می پرسم که جناب شما قبل از تشریف اوردن به سویدن چه گلی را آب داده بود ی ودراروپا که فضای ارام است بقول خودتان برای هزاره چه کار کرده ایی ؟
تخریب کردن خیلی آسان است .
فکر کنم که بس است
یک وقت کسی پیش پیامبرآمد گفت پسرم زیاد خرما می خورد نصیحت اش کن پیامبر گفت فردا بیا . درجواب گفت چرا امروز نه.
گفت چون امروز خودم خرما خورده ام .
هنوز خرما های جناب شما پایین نرفته است چطور........
3 فبروری 2008, 12:33, توسط شمس الله
افهم اسمع یا نصر الله ابن محمد کریم الخلیلی ابن الخاین الوطنی!یا نصر الله یا کلب الخلیلی فی الدنیا و الاخره!
النار حق السوال حق الپرسش حق الانتقاد حق الموت حق.
ای نصر الله فرزند عبد الله که میخواهی بر میران عزیز حمله کنی بدان و بفهم که مرگ حق است و سوال وجواب حق است وانتقاد هم حق است. شما که به استاد تان ارادت دارید واز اوامر ایشان اطاعت دارید وبر اعمال شان نظارت دارید، لطف کنید درهمین کابل پرس? ازخدمات سرورتان شمه ی بنگارید تا همه بدانند که میران راه خظا پیموده است. ورنه این تاختن و بدون استدلال یخن گرفتن عادت کلاب است و شما را هم به گمراهی می کشاند. الحقیر سراپا تقصیر نیز در بلاد کفر اروپا مسکن گزین است و نیک میداند که کسی درس بخواند، سوسیال نمی رود بلکه قرضه میگیرد از حکومت و پرداخت میکند دروقت کارکردن. ای نصرا لله فرزند عبدالله آگاه باش که جنایت کاران و خیانت کاران دور یا نزدیک به محاکمه کشانیده میشود. هو الرحم الراحمین. یا نصر الله ابن عبد الله افهم اسمع که السید المحمد الکریم الخلیلی خاین الکبیر است.
3 فبروری 2008, 12:55, توسط نصرالله
اسمع یا افهم یا الهادی ابن انجو والانجو........واسکوت ......
فی التوطئه من الهزاره والافغانییون .......
من سوال کردم که جناب هادی در بلاد اروپا چه کار کرده است ؟
ودرگذشته درحول هوش انجو بازی هایش چه دسته گلی به آب داده است ؟
المنتظر من الجواب الهادی .....فی الکابل پرس
3 فبروری 2008, 13:26, توسط پنجشیری
یاشمس الله حضرتک لست شمن الله بل شمس الکفر والزندقه والارتداد لکل کافر ومهین.
بدانکه قرآن کلام ربانی بوده وحکم سبحانی دلالت بروجوب اطاعت از اولوالامر دارند قال الله تبارک وتعالی فی محکم کتابه وهو اصدق القائلین فاعوذ بالله من الشیطن الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم.
یاایهاالذین ءامنوا اطیعوالله واطیعوالرسول واولی الأمرمنکم. الایه
ای مومنان برشما بعداز اطاعت خدا وسول او اطاعت صاحبان امور تان واجب است.
هرچند من شاید به هادی میران نتازم نوشته ما توحق نداشتی که نصرالله مارا بباد انتقاد گیری ووی سخن ناگفته تفسیق وتکفیر کنی جزاین نیست که شما نیز در قطار متملقان کاتب مضمون باوی در روز حشر محشور خواهیدشد.
ایشان برسبیل مثال سوال کرده اند که آیا خود این کاتب مضمون خدمات شایان برجامعه هزاره اش کرده است ویانه
اما خودت تاختی وعنان صبر وتحمل از کف بدادی. خودت بخطا رفته ربنا لا تواخذنا ان نسینا اواخطأنا
هرآئینه برای ذنوبت غفران میخواهیم هرچه زودتر وضوگیر وباذکر اذکار محمدیه مقابل کامپیوترت بشین واعتذارنامه بدوست عزیز که اورا کلب خلیلی خوانده بنویس تامورد مواخذه الهی قرارنگیری.
3 فبروری 2008, 13:28, توسط r ali
salam baradar miran aziz kalametan nawesa bad parda az ruye aen razilan bardarid sha bashi
3 فبروری 2008, 13:33, توسط r ali
hadi rast migoyad
lutfan az khayen hemayad nakoned
3 فبروری 2008, 14:17, توسط عطاخیل
یا نصرالله!
ایهاالمظلوم فی التاریخ البلادالاسلامیه
بدان که آن برادر را برتو حق پرسان است اما نه تعرض بر عرض وآبرویت پیغمبر کریم ما فرموده اند المسلم من سلم المسلمون من لسانه ویده فرمایش نبی ماست.
خدا هدایت کندهرکی را که راه خطا میپیماید اما ازاشتیاق برادران به کلام لغت عرب وخلط آن بالسان عجم دانستم که هردو طرف دارید بریکدیگر میتازید که این کار برهردوی شماحرام است.
شما به ابناء لانجوها اشاره کرده اید من نیز خواستم اندرین قلم فرسایم تامقبول خاطر اهل ادب قرار گیرد وهم از حد تواترات فکری فیمابین الطرقین المتنازعین کلاهما من طائفة واحده الا وهما من ابناء الطائفة الهزاره وهم من الشیعة الجعفریة الاثنا عشریه که میزان تشنجات فکری طرفین درگیر که هردو از یک نحل اند ازیک تبار ومن سنی مذهب حنفی بلاد فارس وعرب دیده گی برآن شدم تا همدیاران عزیزم را برخویشتن داری وصبر ایوبی دعوت کنم که خالی از خیرنیست.
درحالیکه همین انجوها مغضوب اخ الهزاره دیگر ما رمضان بشردوست قرار گرفت وابواب رحمت را بررخ عباد خدا چه اشقیا وصلحا بست وهمه را یکسره سارق ولصوص نامید.
مساکین وفقرا که اغلب مهندسین واصحاب الفنون والکمالات بودند تخریج شده بلادغرب همه دست زیرآلاشه نشستد تا دزد کلان بنام انورالحق احدی که همانا فی الحقیقة اظلم الباطل اشرکی بایدش لقب دادانسان مشرک بی ایمان باشد برسریر قدرت تکیه زد ورئیس بوش الابن الصعیر را باعبارات فرنگی بفریفت و اورا متقاعد ساخت تا برسر کیسه خزانه بیت المال المسلمین بنشیند وهرچه دلش بخواهد همان کند.
من نیز بر کامران میرهزار رساله اندرین باب دربخش بحث وفحص منظمه نسائیه راوا از ایشان به اسم مستعار حسین دشت برچیوال پرسیدم که ای کامران آیا توهم داری که در خط سلک رمضان جان را تعقیب میکنی وبرآنچه انحو است میتازی.
کامران میرهزار درجواب بنده بگفت آری ای پرسنده عزیز!
انجوها راعادت براین است که ایشان بدون اذن مقامات عالیه وحسابدهی هرجا که خواسته اند بساط دزدی وسرقت همراه بااختلاس ورشاوی فراوان و سلب ونهب اموال یتیمان وبیچاره را گسترانیده اند.
تاهنگامیکه مالکان این انجوها اسناد که دال بر نزاهت وپاکی باشد ارائه نکنند همانا من مدعی ادعای خویشم ومصر اصرار خویش.
لذا هرکی رارأی است هرکی را نظر اما اعتدا وتعرض واستعمال الفاظ رکیک همانا حب الصداقه والاخوة الاسلامیه راکاهش میدهد
خدا یار ومددگار
3 فبروری 2008, 15:30, توسط شاهد
آقا یا خانم پنجشیری
شما آیات قرآن را سوء تعبیر میکنید. (اولی الأمر) به کسی گفته میشود که عادل باشد نه هر فاسق و جاهل مانند خلفای اموی و عباسی...
اگر خلاف این راست باشد پس امروز جورج دبلیو بوش بنابر پدیدۀ جهانی شدن یا گلوبلایزیشن، یک (اولی الأمر) درجه یک است و تابعیت از اوامر ایشان بر همه واجب! (العیاذباالله)
پرویز مشرف و حامد کرزی هر دو رهبران کشور های پاکستان و افغانستان اند، پس بنابر تفسیر شما از آیۀ شریفه باید از آنها نیز کور کورانه پیروی نمود و ...
بهر حال تحریف آیات قرآنی خود از گناهان نابخشودنی و بزرگ بشمار میرود. لطفاً سنجیده بنویسید. عبدالکریم خلیلی اگر صادق میبود امروز هیچ فردی جرئت نمیتوانست بر خلافش حرفی بنویسد. همانطوریکه بر علیه داکتر رمضان بشردوست تا بحال کسی ننوشته، چرا که آفتاب با دو انگشت پنهان نمیشود. کابینۀ کرزی و مشاورین آنها اکثراً خاین بوده و بهترین ثبوت این ادعا کم نشدن مشکلات مردم کشور پس از غصب قدرت توسط این خاینین است.
راستگو باشید
4 فبروری 2008, 08:38, توسط طالب حق
ایهاالشاهد الکریم!
بدان که شهادت زور درقرآن معظم ما امریست وقیح.
مذمت جاهلان که درموارد که در آن علم ندارند به بحث ووفحص باعلما ومشایخ وآیات عظام میکنند ذنب است لایغفر وخطای است لایجبر.
ولاتقف مالسن لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل أولئک کان عنه مسؤولا.
وهم عین صواب است که اگر بدانی که درجمیع مذاهب اربعه اهل سنت وجماعت وهم مذهب اثناعشریه شیعیی عدل کامل نزد اوتعالی است وعادل کامل اوست.
وهم رسل وانبیاء از ذنوب معصوم ومغفوراند وآل بیت پیامبر واپسین.
دیگران را ازگناهان صغیره وکبیره مفری نیست همانا ازنظر قرآنی نفس انسانی به سه دسته تقسیم کرده اند که همانا نفس اماره است ولوامه ومطمئنه.
اندرین روزگار عده قلیل القلایل یابی که او دارای نفس لوامه باشد همه مان به شمول این عبد فقیر الهی از شومیت نفس اماره خویش در رنجیم وازوساوس شیطانی در معاناة.
من را کسی وکیل بالتوکیل اختیار نکرده است طلبه در حوزه علمیه دارم درس میخوانم اما با انحرافات شباب باید مبارزه کرد وبه اسئله ایشان اجوبه مقنعه را داد.
تادر وادی ضلالت وگمراهی سوق نگردند.
3 فبروری 2008, 14:32, توسط شمس الله
افهم اسمع یا اخی الا پنجشیری یا کذاب ابن الکذاب الکاذببین الکبیرا. افهم اسمع انته لیسه پنجشیری انته الشیخ الساعی القانع زداه فی البلاد اروپا و انته اخذتهم کثیر الدنار والدرهم ولدالر من الخلیلی و بعد اخذتهم بیتی من الحاجی نبی فی الشهر السبز من الغرب االکابل.لاننی انته کذاب الکاذبین.
ای آقای که دروغ را برخود هموار کرده ای و نامت را پنجشیری گذاشته ای بدان که من از هادی میران دفاع نمیکنم و هیچ رابطه ی شخصی هم با ایشان ندارم. اما همین قدرمیدانم که ایشان نه ادعای رهبری کرده است ونه هم تکه دار قوم و قبیله اش است. همین قدر میدانم که ایشان در غرب تحصیل کرده است و ماستری جامعه شناسی دارد و برعلاوه شاعر هم است. من به عنوان یک انسان که علایقی به آن اب وخاک دارم، از شهامت و ابتکار ایشان قدر دانی میکنم و ای کاش روزی فرا رسد که همه از قید و بند حصار قومی و قبیله ی بیرون بیاید و مانند ایشان بنویسد. آقای خلیلی ازآنجایکه رهبر بود ه است و درتمام مناسبات سیاسی ازهزاره ها نماینده گی کرده است لذا گام درگام اعمال ورفتا وکردارش مورد قضاوت قرار میگیرد. اگر شما تصور میکنید که آقای میران دروغ می گوید لطف بفرماید یک مطلب بنویسد که آقای خلیلی کدام خدمت را به مردمش انجام داده است. خیلی ساده این گز واین میدان. بیاید با دلیل و ثبوت بنویسد که آقای خلیلی خدمت کرده است و میران تهمت می بندد. لذا وقتی که چیزی برای ثبوت واستدلال ندارید پیام طفلانه نوشتن بیشتر حقانیت استدلال میران را به ثبوت میرساند. شاید خود تان متوجه نشوید.
همه میدانند که نمک شور است. به نظر من میران تند نرفته است وخیلی هم منطقی و به جا بحث کرده است. توهم اگر چیزی درکله ات داری بیا بنویس و با استدلال بحث کن که حد اقل دینت را به استادت هم ادا کرده باشی. میران یک فردی از افراد این جامعه است که احساس میسولیت کرده است ونظر و برداشتش را از یک پدیده با استدلال به بحث گرفته است. ایشان نه تکه دار مردم است ونه هم این ادعا را کرده است و نه هم کسی از ایشان انتظار دارد. تو هم بیا بنویس واستد لال کن و بحث کن تا همه بدانند که این طفلانه پیام نوشتنت از سر عقده حقارت نیست. فراموش نکن که بد دفاع کردن خیلی بهتر از دفاع نکردن است. وقتی که چیزی برای گفتن نداری بهتر است که خاموش باشی و به کارهای خانه ات برسی. فراموش نکن که هزاره بودن و پشتون بودن و فلان بودن ارزش نیست. ارزش در شرافت وکرامت انسانی است. تازمانیکه از قید تعلقات باورهای چندش آور قومی بیرون نشوی با انسانیت فاصله داری. کوشش کن که اهل استدلال و منطق باشی. همه میدانند که آقای خلیلی از خون این مردم سرمایه وثروت اندوخته است. کمی ازهوشت کار بگیر. بین احساسات وتعقل تعادل ایجاد کن. مطمینم که خودت هم دیر یا زود به همین نتیجه میرسی که میران رسیده است. خلیلی مقدس نیست. پیامبر نیست. نقد از خلیلی تابو هم نیست. تو هم بیا از خلیلی تعریف کن تا که دلت میخواهد اما با استدلال. مردم این همه هم احمق نیست که شما تصور میکنید.
4 فبروری 2008, 03:05, توسط نصرالله
ایهاالشمس الله فی البلاد الاروپا.....
آیا شما سخنگویی هادی میران هستید ؟
یاخود میران ؟
من از میران سوال کرده ام ؟
ایا شما میران را می شناسید ؟
خلیلی به پیمانه ای مسئولیت اش باید پاسخگو باشد بر منکر ش لعنت .......دور از اتهام وجو سازی و........
شعار خدمت خیلی آسان است که خلیلی نیز از این شعار ها میدهد
ولی میران هم باید پاسخ بگوید.....
4 فبروری 2008, 07:24, توسط ahmadi
salam .. shomara jani harkasi ke tost darid, dast az Arab bazi bardarid,,tabaky bayad mardomi ba inkharafat zajr bekashad?i
3 فبروری 2008, 16:19, توسط ذبیح الله ناصری
میران صاحب حقاً که راست نوشته اید. افکارتان آزاد و قلم تان نویسا باد!
توجه دوستانرا جلب میکنم به خواندن یک مقاله در نشنل جیوگرافیک دات کام که مرتبط است با مقالۀ آقای میران.
با احترام
3 فبروری 2008, 22:30, توسط Fardin
brother Hadi jan tu hich khabar nadri ke daqati 300 nafar dar dawlat faqat yak khlili bechera che metana?
agar khalili bogoya monatiqe hazarajat komak karda fardai onrooz khad koli nijad parasta eshan ra ba jorme nijad parast bezindan andakh...feker kon kami brother aga ksfand da qati yak group gorg che metana ha???
ba tashakor Fardin
4 فبروری 2008, 08:51, توسط کاسترو
من نمیدانم شما عرب پرستان کی متوجه می شوید که پیروی کردن از فرهنگ وحشیانهء عربی چیزی جز خشونت و بدبینی به ارمغان نخواهد آورد. اولا عربی پرانی نشانهء جهالت است. چون اعراب خود جاهلند پس وای بر حال مردم که رئیت رهبران باشند که خود رهبران جاهلند.
خلیلی یک آخند هست و به عنوان یک سیمبل در کنار کرزی جایگاه خودرا حفظ کرده است و هیچ احساسی در مورد بحران های که مردم هزاره با آن روبرو هستند ندارد. و هیچ باکی هم ازین گونه مشکلامردم ندارد
طرفداری کردن از یک همچین انسانی هم کار چندان عاقلانه نیست.
عربی هم نپرانید که به انسانیت تان توهین میشود
4 فبروری 2008, 11:35, توسط یهمن کشن آبادی
من از عربی پرانی دوستان که شاید نوعی شوخی باشد یا فضل فروشی- دفاع نمیکنم اما بدین باور نیستم که عربها یکسره وحشی وجاهل باشند ( به استثنای تروریستهای که همراه با القاعده و طالبان به کشتار مردم ما اد امه میدهند). اگر تاریخ را مرور کنیم خواهیم دید که اندیشمندان زیادعرب تبار در امر رشد و انکشاف فلسفه،نظریه ی تاریخ و دیگر علوم انسانی سهم بزرگی داشته اند .بنا بران نباید مطلق اندیشی و نفرت پراکنی را ترویج کنیم.اما مقاله ی هادی میران در مورد خلیلی( با آنکه من با یکی از زوایای دید ایشان موافق نیستم و با مفهوم "رهبری جامعه" از سوی یک فرد، مشکل دارم)یکی از نمونه های منحصر به فرد تفکر روشنفکرانه در شرایطی است که بیشترینه قلم بدستان واهل فرهنگ ما به ویروس تبار پرستی دچار گردیده اند .این مقاله میتواند تکانه ای باشد در جهت ایجاد یک جنبش نوین فکری - سیاسی در میان سایر قلم بدستان ما. امید است سایر مدعیان روشنفکری منتسب به دیگر اقوام کشور نیز در مورد آنا نی که ادعای دفاع از منافع این یا آن قوم را داشته و از این راه به تحمیق مردم پرداخته و خود به قارونها و فرعونهای زمان تبدیل شده اند ، همینگونه بنویسند .
4 فبروری 2008, 11:40, توسط طالب حق
أیهاالکاسترو!
سلامتی براهل هدایت باد!
تا مرد سخن نگفته باشد عیب هنرش نهفته باشد.
تو آنچه که درین سایت همچو ویروس ایدس درسایت می پاشانی همانا نفایات اضل الضالین عباد خداوند اشقی الاشقیا فی العالم الغرب والشرق اسم بی مسمای قبیحه آن شجاع الدین است که هیچ اثر ازشجاعت ودیانت دروی تاکنون دیده نشده ولقب بی ملقب وی همانا شفا نام دارد که برخلاف مدعا مرض وداء باید خوانده شود که کتب مضله او زینت بخش محافل فساق وفجار بوده براهین اش استوار برلاطائلات وادله اش همانا رعیت را فریفتن بالهو ولعب سروکار داشتن واز مجوسیت وآتش پرستی دمزدن نهایت جهل است نزد عقلا وفضلا وفقها وعلما اتقیا.
شمادارید همان ریزه ها را میخورید.
نام نامی شما که همانا اسمی است بدون مسمی یعنی اینکه فیدل کاسترو رجل ازرجال دنیای شیوعیت است که برملک کوبا بازور سرنیزه بالای شعب مظلوم آن دیارحکومت میراند هرکس که لب به مخالفت واعتراض گشاید روانه زندانش ساخته ثم بعد ذلک راهی دیار عدم میسازدش.
ایشان درین روزگار غریب بربستر مریضی ونقاهت قرار گرفته اند که بعدازموت احتمالی شمارا حتی برسر جنازه شان نیز راه نخواهند داد.
هرچند که به تقلید کور کورانه ازوی معتاد شده اید آنچنانکه یک مدمن مخدرات برمواد مضره مخدره اعتیاد حاصل میکند.
این اهل تقوا وعلم را بدون دلیل وحجت به جهالت متهم کرده ائی بدان جهل جناب عالی شما ازجمله جهالتهای مرکب است که جاهل گمان برده است خودش اعلم علمای جهان است.
حقا که به این کفر گوئی وخصم ورزی ترا سزا این باشد از این سایت بی مثال محروم گردانند اما از قرار معلوم کامران جان میرهزار دارد سفره خویش را برتمام اهالی عالم ازعالم تاجاهل وازمتقی تا فاجر ازگبر وترسا تایهود نصرا همه را درین سفره خویش دعوت کرده است بشرط اینکه کسی بکسی دیگر از نظرآیین ودین وعرق ونژاد توهین روا ندارد.
لاشک ولاریب که شما ازجمله همان کفوران کفره وفجار فجره وفساق فسقه اولئک هم الکفرةالفجرة استید که درین جا انتشار ویروس وجراثیم میکنید.
ماازبارگاه اقدس کبربائی برایت هدایت میطلبیم.
انه کان هادیا ونصیرا.
کاتب مضمون هادی جان میران که این مبحث علمی وعقلانی را راه انداخته است مأجور دارین بادا
ایهاالکاسترو!
زبانت را به اندازه دهنت بازکردن بادا.
4 فبروری 2008, 15:29, توسط ahmadi
akh ta baky arab parasti? toche qadar nadano pasti`?a
6 فبروری 2008, 12:38, توسط طالب حق
بهمنا کشن آبادیا!
استفاده اهل علم از زبان عربی من قبل اهل العلم والعرفان لیسن من باب التفاخر ولا من باب التفاضل ولا من جهة الاستهزاء والسخریة بلکه ازآنجهت ما طلبه ها دائما با زبان عربی سروکار داریم.
هیچ فضیلت عرب را برعجم وعجم را برعرب نیست مگر به تقوی. همه مان ازآدم وآدم ازخاک.
لافضل لعربی علی عجمی ولالعجمی علی عربی ولا اسود علی احمر ولا احمر علی اسود الا بالتقوی الله .
الا کلکم لادم وآدم من تراب.
8 فبروری 2008, 15:29, توسط بهمن کشن آبادی
یا طالب الحقا شبیه ا لبا طلا !
در صورتی که شما مانند بلبل زبان فارسی را میدانید و مینویسید چی نیازی دارید که زبان عربی را برای فارسی زبانها بلغور کنید ؟ اگر این فضلفروشی نیست پس چیست؟ آیا بهتر نیست با همان اهل طلبه بزبان عربی بده وبستان کنی وزحمت مارا کم فرمایی؟
4 فبروری 2008, 14:51, توسط بیدار هزاره
سلام آقای میران دست مریزاد. احساس و نگارش نقادانه شما شایسته تحسین است. بلی این در مقطع حساس حضور آدم منفعت طلب و بی همت مثل خلیلی در راس ملیت هزاره ضربه ای است که ما سالها بعد آنرا احساس خواهیم نمود. نفرین به کسانی که با بی شرمی تمام در مشارکت به این مرد بیهمت و خایین چاپلوسی می کنند. نفرین به کسانی مثل حمزه واعظی که هنوز دست از چاپلوسی و حمایت این به اصطلاح رهبر بی همت و بی آرمان نکشیده است.. من نیز از ین عربی بازی ها خوشم نمی آید. زیرا اول سابقه طلبگی اینهارا نشان می دهد و دوما از اصل موضوع که نقد یک خایین است به دور می روند.. نفرین به بی همت و منفعت طلبهای مثل این ملای گردن کج کریم خلیلی... می گویند تخریب و شسکتن خوب نیست و آسان است...میران عزیز خلیلی را به دلیل کارهای شخصی او نقد نکرده که تخریب باشد.. از سستی و تسلیم و خیانت خلیلی نوشتن تخریب نیست و بلکه نشانی از حساسیت و دلسوزی او به مردمش است... لطف کنید بگویید که خلیلی در شش سال گذشته چه کاری برای هزاره ها کرده... انتقاد از خلیلی انتقاد از یک ملای بی همت و پول پرست است که با خیانت به آرمانهای این مردم تاجر و ثروتمند شده است..
5 فبروری 2008, 08:13, توسط طالب حق
ایهاالبیدار الکاذب!
خویشتن را بیدار خوانده ئی اما متن رسالة است دال برخواب بودن عمیق خودت میکند.
تعدی وزبان درازی به طلبة های حوزوی نشان ازحماقت وجهل وبی خبری شمادارد.
هیچ کس نگفته است که خلیلی ازجمله ائمة معصومین است. ولی خودت درد که داری آنرا بالای علماء واتقیاء واذکیاء وازکیاء وفضلاء وعقلاء وفقهاء وفصحاء وبلغاء که همه چراغ دین اند ورهنمای جمع غفیر ازمردم خالی میکنی.
این جای شرم است وعار برشما مبتدی دبیرستان کامپیوتر که استطاعت اینرا پیدا کرده ائی تا فقط وفقط محضا لارضاءالشیاطین الانس والجن بالای اهل ورع وتقوی بتازی.
الحق که سزاوار عتاب استی ومستوجب عذاب!
نامت را بیدار گذاشته ئی درحالیکه خودت ازجمله نائمین وراقدین قرن بحساب می آئی.
من آنطوریکه برای اخ العزیز شما کاسترونام که کذباوبهتانا خودرا شیوعی جلوه داده بود گوشزد کردم خودت را نیز گوشمالی میدهم که تعرض وتعدی بالای علما وطلبة هااز خصایص رجولت به حساب نمی آید
4 فبروری 2008, 14:58, توسط نصرالله
شمس الله خان یا هاد..... میرا.....
دراین روزها صدها نفر دربیخ گوش تان درسویدن درمعرض اخراج قرار دارد که بقول خودتان که از سینه چاکان هزاره هم هستید چه کار کردید ؟
شما که از تحصیل کردگان ومدعیان خدمت هم هستید ؟ بفرمایید ؟
هرکس به اندازه خودش باید در جامعه کارکند به شمول ..........
صد در صد خلیلی هم پاسخگو در جامعه خودش باشد باید به خانواده های محرومین و شهدا جوابگو باشد من نمی گویم که جوابگو نباشد .
ولی من به اصطلاح پناهنده هم مسئولیت دارم یا نه ؟
سوال دیگرازجناب شما که خیلی سینه چاک هزاره هم هستید درزمان رهبری شهید مزاری که مورد اتفاق همه بود بشمول جناب شمابود درکنار ایشان آیا بودید ؟
اگربودید چه کرده بودید؟ که ما ها هیچ خبر نداریم......
باز میگویم این به معنای دفاع ازخلیلی نیست . هرچه که دل تنگ ات می خواهد به خلیلی و خانواده و...... و.....بتاز وبگو .
وچرا اینطور فکر می کنی وقتی که تو اورا(خلیلی) نقد کرده یی که صد در صد قابل نقد است وآیا ممکن نیست که جناب شما خالی از اشتباه بوده اید قبول ندارید ؟
برای من سربی موی خلیلی وصورت بی موی میران یکسان است چه بسا که صورت بی موی میران ارجحیت نیز دارد .
4 فبروری 2008, 17:50, توسط عارف
نصر الله جان خیلی جالب آدم هستی بخدا. انتیک هستی انتیک !
همین که میران آقای خلیلی را در 9 قسمت نقد کرده به نظرت این کار خیلی آسان است؟ همین خودش کار است. بیا یک کسی را پیدا کن که تاحالا همچو یک کار مهم کرده باشد. روشنفکری یعنی همین. مگر میران وزیر فواید عامه است که برایت سرک درست کند؟ دلت هست که کوه را چپه کند؟ روشنفکر یک قلم داره و تمام.نه مقام داره نه قدرت نه هم پول. خودت ما شا الله به صورت بی موی علاقه پیداکرده ای این را هم از اطرافیان استاد یاد گرفته ای.
5 فبروری 2008, 03:58
بلی عارف جان !
ای کاش این گپ ها از سری دل سوزی باشد من حرفی ندارم این حرفها برآمده از عقده است که ........
من هم نگفتم سرک بسازد که زمانی انجو دار وانجوباز بود این کار نکرد حالا که هیچ......
اگر نظرات من را ازاول تا اخر خوانده باشی متوجه می شوی مثلا آقا که خیلی سینه چاک هزاره است تعدادی هزاره های مقیم سویدن درمعرض اخراج هستند، سوال کردم اقای میران برای آنها چه کار کرده است ؟
کسیکه بقول شما روشنفکر است .
به نظری من اینگونه حرفهارا کسی بزند که لحظه ای برای این قوم خون دل خورده باشد خود میران خوب میداند که چه میگویم بجز معامله درزندگی خود کاری نکرده است وهردرد مند نوشته هایش راببیند همه اورا تحسین می کند من نسبت به نوشته هایش حرف ندارم
مثلا طالبها خیلی قشنگ حرف میزدند گپ از صلح میزدند گپ از آرامش می گفتندو......
عارف عزیز هم ظاهرحرفهایش را دیده ........
4 فبروری 2008, 22:16, توسط مهدوی
ای خلیلی ای کریم ای ناخلف ای که نه ایمان داری نه شرف
جیب خودرا مثل بوجی دوختی ثروتی ازخون ما اندوختی
ای که استادی به نیرنگ وریا کرده ای درحق مردم صد جفا
عاقبت درچنگ قانون می روی بادل زخمی و پرخون میروی
ثروتت ازخون این مردم بود سهمت آخر نیش یک گژدم بود
ای که هستی در خیالت خیلی رند کله ات بی مو بود مانند غند
از سواد ودانشت نبود خبر جز خیانت کس ندید ازتو ثمر
وقتی که درپیش کرزی می روی ساز برلب مثل سرنی می روی
خنده داری بر غربیهای ما ای که هستی قمست رسوای ما
تف بر این قمست که تو رهبرشدی برمصیبت های ما بستر شدی
تاکه چون رهبر علم افراشتی داغ آوردی مصیبت کاشتی
جز خیانت ازتو چیزی سرنزد ضربه ی تلخ ترا کافر نزد
ای که نه دین داری و نه آبرو لحظه ای سر درگریبان کن فرو
نوبتت روزی فراهم میشود قمستت یک گور مبهم میشود
گر چه گوشین شما کردیده کور یک نصیحت میکنم از راه دور
فرصتی داری که تاروز دگر توبه خواهی از یتیمی بی پدر
توبه خواهی از فقیر از بیوه زن توبه خواهی ازتمام این وطن
این تویی دستور کشتن داده ای دستور ویران کردن داده ای
تا توباشی رهبر این جامعه قمست ما هست دایم فاجعه
5 فبروری 2008, 06:54
نصرالله جان ده درکجا درختا در کجا! عزیز دل برادر تو باید یک کمی ترشی بخوری. زیاد دراین بحث نپیچ که خودت را خراب میکنی. وقتی که استدلال نداری لطفا یخن نگیر. تو هیچ نمی فامی که چه میگی! ناقی شله نشو. خپ ته بگیر . برو یگان جای خوش تیر کو. ناقی اعصابت خراب میشه باز رسوایی میکنی.
5 فبروری 2008, 07:13
نصرالله جان من نه میران هستم ونه برای کسی سخن گویی میکنم. کسی که خلیلی رانقد میکند فکر نمیکنم که به سخن گو ضرورت داشته باشد. خودت را هم خوب می شناسم. اسرار بر تجاهل نفرما که سودندارد. آقای خلیلی برای این مردم وبرای این جامعه خیانت کرده است این واقعیت از آفتاب کرده هم روشن تر است. همین چند وقت قبل من درکابل بودم که حاجی نبی برادر خلیلی برای خرید لباس عروسش 20 نفر را با بلیت رفت وبرگشت ازکابل به دوبی برده بود. اما درهمسایگی اش درهمان شب یک نفر مرده بود و کفن نداشت.
ثروت آقای خلیلی صدها میلون دالراست. حاجی نبی از کویت قرض دار آمده بود ولی حالا صدها میلیون دالر معامله دارد. واقعیت را قبول کن حتی اگر تلخ هم باشد. من خوب میدانم که شما چه رابطه ی با خلیلی دارید ولی همان خلیلی درحق تو هم چیزی جوان مردی نکرده است.
5 فبروری 2008, 09:11, توسط نصرالله
ببین عارف جان !
خوبست که من را می شناسی .
باور کن که من هم خوب شما را می شناسم.
ومی پرسم که شما چرا خودرا درکوچه حسن چپ میزنید ؟
گفتم که هرچه دل تنگ ات میخواهد برو خلیلی را نقد کن برادرش هم نقد کن دشنام بده هرچه دلت می خواهد بگو. به هرچه باور داری گپ های که من میگویم نمی خواهم از کسی طرفداری کنم ولی کسی که خودش متعهد به سرنوشت مردم نیست چرا این مردم بیچاره اینطور آدمها ........بیاید ....و خودرا تیکه دارش معرفی کند .
اگر واقعا میران نیستی ودل ات برای مردم ات وقوم ات می سوزد من از نقد هادی اینطور برداشت دارم خوب دقت کن عزیز م عارف جان که چه میگویم: ملاضعیف یا ملامتوکل را می شناسی که از جمله جنایتکاران طالب است اینها بیایند مثلا سیاف را نقد کنند که دررابطه مثلا پشتون ها کار نکرده است نقد هادی مثل این قضیه می ماند . از این واضح تر نمیشود گفت . خدا کند که متوجه شده باشی منظورم را گرفته باشی. من این را می گویم یعنی این را می گویم من به همان پیمانه از سیاف متنفرم که از ملا ضعیف وملا متوکل و ملا عمر و هزار تای دیگرش .طالب = سیاف
چرا گپ را درک نمی کنی ؟
حالا نام نمی گیرم از کسی کسانیکه در کنار رهبر شهید و در کنار مردم خود بوده اند اگر آنها بیایند اینطور نقد کنند که تعدادی هم کرده اند قابل ستایش وتقدیر است نه کسانیکه مثلی ........میگذریم
سربسته میگویم آنهایکه خبر جبهه مردم ما را این وآنطرف میبرد.
حالا من از میران پرسیده بودم ولی میران مدافع زیاد پیدا کرد ،
که من مشکوک هستم به این مدافعین .....
خدا لعنت کند خلیلی و اطرافیان خلیلی و......اعلا رحتمی و...... جوهری ...... واقعا من به حال آن بیچاره متاثرم که مثل هادی آدم امده نقدش می کند......
و چقدر حس بی اعتمادی در جامعه آورده ، اگر کسی آمد یگ گپ گفت هزاران قسم تعبیر وتفسیر میگردد .
من این را می پرسم که هادی میران قابل نقد نیست ؟
مگر این سوال چه عیب دارد ؟
دوستان فقط نوشته های این دوست ما را خوانده اند وبس .
نمی خواهم وارد گپهای جنش دوستم ، بچه سید کیان و شورای نظار شوم
اگر میران هستی فکرکنم همین اشاره کفایت می کند ونمی خواهم واردش شوم......
5 فبروری 2008, 08:28
با درود وسلام به تمام دوستانی که این مطلب را میخوانند.
وقتی که پیام های عزیزان راخواندم لازم دانستم که به چند نکته بصورت اختصار اشاره کنم.
1ـ این نقد واره یک برداشت وتحلیل تئوریک از پدیده ی مدیریت ورهبری است که به منظور مساعدت تئوریک به رهبران سیاسی افغانستان تهیه گردیده است. این مطلب زمانی مفهوم میگردد که این نقدواره بصورت مسلسل مورد دقت قرار گیرد. هدف ازانتخاب آقای خلیلی در این نقد واره اولا تعلق نگارنده به این جامعه، ثانیانقش اثر گذار ایشان در یک جامعه ی قومی وثالثا حضورباالفعل ایشان در اقتدار سیاسی می باشد. آنچه که دراین نقد واره مورد بحث قرار میگیرد، کارکرد یک رهبرسیاسی و اثرات آن دریک جامعه ی قومی ودرنهایت درسرنوشت تمام افغانستان است. ایشان می تواند دید گاه مطرح دراین نقد را به چالش بکشد.
2 ـ نگارنده معتقد است که افغانستان خانه مشترک تمام مردم آن است. مردم این سرزمین هزاره، پشتون ،تاجیک، عرب ، بلوچ وتمام تیره های ساکن دراین سرزمین دارای سرنوشت مشترک ودرغم و شادی همدیگر شریک اند. به همان اندازه که رشد وتوسعه در جامعه ی پشتون و تاجیک افغانستان را اقتدار مند می سازد، به همان اندازه رشد وتوسعه درجامعه هزاره و ازبک ، افغانستان را آبرومند می سازد.
مردمان این سرزمین فطرتا بدخواهان همدیگر نیستند. تضاد وجدا افتادگیهای امروزی، حاصل ضعف مدیریت و عدم رهبری سالم دراین سرزمین است.
3 ـ نگارنده کارشناسی ارشد، درمدیرت ورهبری از دانشگاه گوتنبورگ سوئد دارد وآنچه دراین نقد واره به بحث گرفته شده است مبتنی بر تئوریهای مطرح درمدیریت ورهبر ی معاصر می باشد که دیدگاه های تئوریک در قسمت اول دوم وسوم و جهارم این نقد واره مطرح گردیده است.
4 ـ دراین نقد واره سعی بلیغ برآن نهاده شده است که تمام موازین ومعیارهای اخلاقی درنقد معاصر رعایت گردد.
5 فبروری 2008, 11:45, توسط نصرالله
افرین هوشیاری کردی مسیر بحث عوض کردی دوستان متوجه شدند که چه به چه است !!!
موفق باشی .
11 آپریل 2012, 17:22, توسط حکمت ناصری
تشکر از میران صاحب
خلیلی و دیگر رهبرای سنتی هزاره که حتی سواد خواندن و نوشتن نام خود به زبان انگلسی را ندارند باید کم کم خودشان با شرم و حیای خودشان پای کثیف شانرا از جامعه شریف هزاره بیرون بکشند و دنبال معاونت، ریاست، وزارت، و... نباشند و برا ی روشنفکرانی مثل بهزاد و... مجال بدهند
آنلاین : نامردی برای تمام فصول