Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 86789

نقشه ای سپید از افغانستان فدرال؛ فدرال خواهان ایالت ها را مشخص کنند!

1 آگوست 2017, 14:46, توسط Arman

پشتونوالى و لغتهاى با پسوند “وال ” و “تون” مانند سمنوال و ولسوال نندارتون و ژيژيتون در سالهاى 1960 ميلادى ساخته شدند.
"پشتونوالى" لغت است که در آلمان ساخته شد زيرا از يک طرف پشتون ها به سال ١٩٢٢ به آلمان فرستاده شد و ازسوى ديگر آلمان و هالند و لاتين زبانان پيرامون زبانهاى هندو ايرانى که پشتو يکى از ٢١ زبانهاى ايرانى است . و زبان هاى تورانى با آهنگ و آوازها و آوه فشاره هاى فنولوژى و فنوتيک فارسى اگين شده بوده که ما امروز سرود هاى زبان هاى تورانى آسياى مرکزى را بشنويم شيوه آهنگ موسيقى فارسى زبان است. بلى گسترش و دوباره فعال شدن زبانهاى تورانى مورد استقبال است.

گذشته از آن در هشتمين سالنامه کابل سال 1318 خورشيدى برابر به 1939 ميلادى زير عنوان "تعاملات حقوقيه و جزاييه ملى" مقاله جناب عبدالرحمان خان پژواک چاپ شد.

در مقاله جناب عبدالرحمان خان پژواک نگارنده از کلمه "پشتونوالى" استفاده نکرده بلکه از همان واژه هابلکه از همان واژه ها ى بومى زبان اقوام وقبايل . اقوام وقبايل به همين پشتوندارى "افغانيت" مى ناميدند وپشتونان به همه رفتارها و کردارهاى ايکه مغا ير و مخالف رواج پشتونان مى بود مى گفتند که اين "پشتو" نيست.

حاکمان پشتون که مانند درخت ايستاده و غير قابل تغيرو سکون به نظرمى رسند در يگان مان تغير و انعطاف پذيرى و را با حذف و پاک کردن برگهاى تارىخى گد و ود (قاتى پاتى) مى کنند.

حذف افغانيت و پشتونوالى?
حذف فارسى و تغير به درى?
به گفته بزرگوار پرتو نادرى تسيميه جزء به تسيميه کل درآمده است. صفت دربارى (درى) به جاى اسم ( فارسي و يا پارسى) تبديل شد. دستور زبان و مصادر يک زبان ستون فقرات يک زبان است.
اين ناکسان حاکمان افغان مصادر درى را (با پسوند دن و تن ) نگارش کنند که تغيرى بين درى و فارسى داشته باشد. پارسى دربارى (فارسى درى ) واژه ها وسخن هاى عاميانه ندارد . درى در دره ها بوجود نامده بلکه گويشهاى فارسى در پايتختها و دربارهاى امپراتورى ها ى اغلب تورانى تبار آريانا آريانا و ايرانزمين . يکى دو قدرت در ايران پارسى زبان مادرى بودند ولى به ده ها قدرتها تورانى تبار ايرانى بودند واگر تورانى تبا ران نبود مانند خانهاى گورگانى هزاره تورک ها زبان پارسى به انقراض مى رفت نابود مى شد. امروز هزاره هاى همين سرزمين است که هرزمانى و به فارسى روح تازه دم داد. از امير خسرو دهلوى و بيدل ونوايى فانى و کاتب هزاره و فرماندار مزارى گرفته تا امروز که پارسى را به دل ما بستند.

نگاه کن قدرت افغان!
صفت را کرد اسم
درى را کرد فارسى

درى صفت فارسى است.

اکنون اگر تمام آثار شاعران پارسى گوى که در جغرافيه امروزى کشورهاى افغانستان تاجيکستان, اوزبيکستان, آذربايجان پاکستان, و ايران ... هندتولد شده کلاײ به صدها شاعر پارسى بپاليد که خودشان به زبان پارسى چند بار درى گفتند مى يابيد که در مجموع 18 بار از "درى" سه بار فارسى و به هزارهابار پارسى گفته اند.

شاعران پارسى گوى که "درى" گفته اند در پيوند نظم و نثر از درى بکار برده اند.
جلال الدين محمد بلخى و رومى نه از زبان درى و نه از زبان فارسى بکار برده ولى چرا وى از پارسى 29 بار استفاده کرده است.
يکى از ويژه گى هاى پشتونان است همه چيز که مهر حاکمان پشتون خورد خوب است واز ديگران بد
تجزيه پاکستان خوب
تجزيه کزوو خوب : به هنگام ايکه کشورهاى ناتو و امريکا کزوو را برسميت شناحتند. کرزى کزوو را هم به رسميت شناخت
افغانستان همين اکنون تجزيه استو اما کسى بررسميت نمى شناسد.

پشتون ها يا افغان ها تجزيه را "ببلو" يا "لولو", تصورها و تصوير هاى ترس آور (شکل یولای آلمان بوهمن) , شيشک و مادراش ساخته و هر روز تجزيه مناطق پشتون ازپاکستان را مى گويد.
از اين رو افغان پشتون حيثيت واعتماد واعتبار ندارند.

به پژوهش که به انجام رسيده بزرگان ما مانند
رودکى: 1 بار ايران و 6 بارخراسان
فرخی سیستانی: 16 بار ايران,1 بار توران٬10 بار خراسان,1 بارپهلوى يا پارسى ميانه٬15 بار پارسى؛
ابو سعيد ابوالخير: 1 بار ايران٬2 بار خراسان؛
فردوسی: 800 بار ايران٬150 بار توران٬25 بار خراسان٬25 بار پهلوى يا پارسى ميانه٬بيشتر از 100 بار پارسى٬2 بار درى؛
اسدی طوسی :51 بار ايران٬5 بار توران٬1 بار پارسى٬1 بار درى؛
مسعود سعد سلمان: 23 بار ايران٬2 بار توران,13 بار خراسان٬19 بار پارسى ٬1 بار درى؛
منوچهری دامغانی: 5 بار ايران٬3 بار توران,4 بار پارسى؛
فخرالدین گرگانی: 15 بار ايران٬10 بار توران٬28 بار خراسان٬3 بار پهلوى يا پارسى ميانه٬12بار پارسى 1 بار درى٬ 2بارفارسى؛
ناصرخسرو: 1 بار ايران٬1 بار توران٬79 بار خراسان٬2 بار پهلوى يا پارسى ميانه, ٬19 بار پارسى ٬2 بار درى؛
سنایی :11 بار ايران٬1 بار توران٬13 بار خراسان٬14 بار پارسى؛
مهستی گنجوی: 1 بار پارسى٬1 بار خراسان؛
انوری: 13 بار ايران٬3 بار توران٬20 بار خراسان٬2 بار پارسى ٬1 بار درى؛
خاقانی: 2 بار ايران٬1 بار توران٬40 بار خراسان٬180 بار پهلوى يا پارسى ميانه٬4 بار پارسى 2 بار درى٬1 بارفارسى؛
نظامی گنجوی: 37 بار ايران٬2 بار توران٬25 بار خراسان٬6 بار پهلوى يا پارسى ميانه٬12 بار پارسى ٬3 بار درى؛
امیرخسرو دهلوی:2 بار ايران٬7 بار توران٬13 بار خراسان٬6 بار پارسى؛
سعدی: 1 بار ايران٬1 بار توران٬7 بار خراسان٬6 بار پارسى؛
مولوی: 1 بار ايران٬1 بار توران٬6 بار خراسان٬29 بار پارسى؛ حافظ: 6 بار توران٬9 بار پارسى 2 بار درى؛
عبید زاکانی:1 بار ايران٬1 بار توران٬1 بارخراسان٬4 بار پارسى؛
محتشم کاشانی:12 بار ايران٬9 بار توران٬4 بار خراسان٬3 بار پارسى؛
صائب تبریزی: 10 بار ايران٬7 بار توران٬5 بار خراسان٬3 بار پارسى؛
اقبال لاهوری: 19 بار ايران٬4 بار توران٬3 بار پارسى٬2 بار درى؛
پروین اعتصامی: 2 بار ايران٬4 بار پارسى؛

درمجموع بزرگان ادبيات فارسى ايرانزمين بر پايه آثار شان در گنجور
ايران: 1013 بار
توران: 214 بار
خراسان: 284 بار
پهلوى يا پارسى ميانه: 221 بار
پارسى: 270 بار٬
درى: 17 بار
و فارسى: سه بار نام برده اند. منبع فهرست: برگ انترنيتى گنجور; فارسی دری از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

جستجو در کابل پرس