صفحه نخست > دیدگاه > «لویه جرگه» عنعنوی، تقلب بزرگ دیگر

«لویه جرگه» عنعنوی، تقلب بزرگ دیگر

تدویر لویه جرگه عنعنوی با زور دسیسه، سازش های علنی وی با همسایه خونخوار ، بی امن ساختن افغانستان بخاطر زمینه سازی های حضور دایمی قوای خارجی با تحمیل و تقبل زیان برای مردم افغانستان، استعمال قوای نظامی در مقابل پارلمان افغانستان، اشتراک در قتل های زنجیره یی، دامن زدن نفاق ملی از طریق «کوچی ها»، سازش های مرموز و دسیسه آمیز با آی اس آی و حکومت پاکستان، دادن امتیازات بی جا و غیر عادلانه به مخالفین مسلح، اخذ رشوت پول نقد از حکومت ایران...
داکتر ثنا نیکپی
دوشنبه 21 نوامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

فصل ششم قانون اساسی 2004 افغانستان که شامل شش ماده است ، انستیتوت حقوقی را بنام «لویه جرگه" استحکام قانونی داده است. قبل از تبصره یا تفسیر در باره فصل ششم قانون اساسی، متن مکمل آنرا قرار ذیل در قوسین گنجانیده و بعدا آنرا با لویه جرگه عنعنوی که حامد کرزی بخاطر «قانونی» ساختن قوای نظامی خارجی دایر کرده است، در مقایسه و میزان می گیریم. فصل ششم قانون اساسی قرار ذیل است:

(لويه جرگه
ماده يکصد و دهم
لويه جرگه عالي ترين مظهر اراده مردم افغانستان مي باشد.
لويه جرگه متشکل است از :
۱ - اعضاى شوراى ملي ،
۲ - روساى شوراهاى ولايات و ولسواليها ، وزرا، رييس و اعضاى ستره محکمه و لوى ثارنوالي مي توانند در جلسات لويه جرگه بدون حق راى شرکت ورزند.
ماده يک صد و يازدهم
لويه جرگه در حالات ذيل داير مي گردد :
۱ - اتخاذ تصميم در مورد مسايل مربوطه به استقلال، حاکميت ملي ، تماميت ارضي و مصالح علياى کشور،
۲ - تعديل احکام اين قانون اساسي ،
۳ - محاکمه رييس جمهور مطابق به حکم مندرج ماده شصت و نهم اين قانون اساسي .
ماده يک صد و دوازدهم
لويه جرگه در اولين جلسه ، از ميان اعضا يک نفر را به حيث رييس و يک نفر را به حيث معاون و دو نفر را به حيث منشي و نايب منشي انتخاب مي کند.
ماده يک صد و سيزدهم
نصاب لويه جرگه هنگام راى دهي ، با حضور اکثريت اعضا تکميل مي گردد. تصاميم لويه جرگه ، جز در مواردى که در اين قانون اساسي صريحا ذکرگرديده ، با اکثريت آرا کل اعضا اتخاذ مي گردد.
ماده يک صد و چهاردهم
مباحثات لويه جرگه علني مي باشد، مگر اينکه يک ربع اعضا سرى بودن آنرا درخواست نمايد و لويه جرگه اين درخواست را بپذيرد.
ماده يک صد و پانزدهم
در هنگام داير بودن لويه جرگه ، احکام مندرج در مواد يکصد و يکم و يکصدودوم اين قانون اساسي ، در مورد اعضاى آن تطبيق مي گردد.) ختم فصل ششم قانون اساسی.

ماده 110 قانون اساسی لویه جرگه قانونی را چنین تعریف میکند:
«لويه جرگه عالي ترين مظهر اراده مردم افغانستان مي باشد.»
لویه جرگه عنعنوی کاملا مخالف این تعریف قانون اساسی است، زیرا عالی ترین مظهر اراده مردم نیست. نماینده ها به شکل کاملا سری انتصاب شده که مردم آنها را نمی شناسند و حتی فهرست نام این نماینده های تقلبی مخفی شده است. زیرا گرداننده های این تقلب می دانند که هرگاه این نماینده ها شناسایی شوند، با خشم و غضب مردم روبرو می شوند. در صورتیکه نام نماینده ها از مردم مخفی نگهداشته شود، چطور آنها می توانند در لویه جرگه اراده مردم را تمثیل نمایند؟ پس تدویر لویه جرگه عنعنوی حامد کرزی با تعریف لویه جرگه در اولین ماده قانون اساسی در مورد لویه جرگه قانونی مخالفت کامل دارد و این ماده قانون اساسی را به طور آشکارا تخلف کرده است که پارلمان افغانستان باید در این مورد توجه نماید.
همچنان در همین ماده قانون اساسی اعضای لویه جرگه قانونی مشخص شده اند که عبارت از اعضای شورای ملی و روسای شورا های ولایت ها و ولسوالی ها هستند. ولی حکومت کرزی بطور کاملا عمدی با اقدامات کاملا حساب شده مدت ها پارلمان افغانستان را مورد ضربه های پی در پی قرار داده تضعیف نمود و انتخاب شوراهای ولسوالی را به بهانه بی امنیتی معطل کرد، تا زمینه های این تقلب بزرگ ملی را مساعد نماید. کرزی پلان خود را با حمایت بیگانه ها انجام داد و قانون اساسی افغانستان را پامال کرد. بجای نماینده های مشخص شده در قانون اساسی افراد نامعلوم و فرمایشی و وابسته را به لویه جرگه دعوت کرد.
ماده یکصدو یازدهم قانون اساسی تسجیل می کند که لویه جرگه در کدام حالات دایر میگردد. در فقره اول این ماده آمده است: « اتخاذ تصميم در مورد مسايل مربوطه به استقلال، حاکميت ملي ، تماميت ارضي و مصالح علياى کشور،»
از جمله مسایلی که در این فقره از آن یادآوری شده، تنها (مصالحه علیای) کشور را در نظر بگیریم ، روشن است که مصالحه علیای کشور فقط در یک نظام قانونی که رییس جمهور، پارلمان افغانستان و نهاد های مدنی با یک صدا از افغانستان نمایندگی میکردند حفظ میشد. رییس جمهوری که با شیوه های دکتاتورمنشانه و مطلق العنان مردم و نماینده های آنها را از قدرت دور سازد و با هزاران نیرنگ و دسیسه بر کار پارلمان مداخله کند و از ایجاد سیستم دولتی که متضمین مصالحه علیای کشور باشد، جلوگیری نماید، چطور می تواند با تدویر لویه جرگه به اصطلاح عنعنوی یا مشورتی مصالحه علیای کشور را تمثیل کند. پس این لویه جرگه مخالف مصالحه علیای کشور بوده دسیسه یی است که مردم را از حق شان محروم ، تناقض و اختلافات و نفاق را بوجود می آورد مصالحه علیای کشور را با خطر جدی روبرو می کند.
چیزی که حامیان کرزی از آن تعبیر نادرست می کنند، اینست که رییس جمهور مطابق مواد قانون اساسی «حق» دارد بخاطر مشورت در باره مسایل مهم ملی لویه جرگه را دعوت نماید. این موضوع در فقره هفتم ماده 64 قانون اساسی آمده است:
« داير نمودن لويه جرگه به استثناى حالت مندرج ماده شصت و نهم اين قانون اساسي ،»
هدف از دایر نمودن لویه جرگه در ماده 64 قانون اساسی، لویه جرگه قانونی است که در فصل ششم قانون اساسی تعریف شده است.
هرگاه ماده 64 قانون اساسی را به دقت بخوانیم دیده می شود که تدویر لویه جرگه عنعنوی در چوکات صلاحیت رییس جمهور نیست.
اصلا چیزی بنام لویه جرگه عنعنوی یا مشورتی در قانون اساسی افغانستان وجود ندارد. حامد کرزی در تخریب نظام سیاسی افغانستان که خود تضمین کننده آن باید باشد، به شکل عمدی عمل کرده است. او نظام و ساختار سیاسی دولت جامعه را برهم زده و سیستم موجود را به بازی گرفته است. در حقیقت حامد کرزی هم به مردم افغانستان و هم به مردم امریکا خیانت کرده است. زیرا این دسایس آشکار و محروم ساختن مردم در تعیین سرنوشت شان موجب خشم مردم شده و بجای همکاری و "دوستی"، مقاومت و دشمنی را دامن می زند. این کار مردم افغانستان را علیه خارجی تحریک کرده و زمینه های فعالیت مخالفین را بیشتر مساعد می سازد.

خیانت ملی:

تدویر لویه جرگه عنعنوی با زور دسیسه، سازش های علنی وی با همسایه خونخوار ، بی امن ساختن افغانستان بخاطر زمینه سازی های حضور دایمی قوای خارجی با تحمیل و تقبل زیان برای مردم افغانستان، استعمال قوای نظامی در مقابل پارلمان افغانستان، اشتراک در قتل های زنجیره یی، دامن زدن نفاق ملی از طریق «کوچی ها»، سازش های مرموز و دسیسه آمیز با آی اس آی و حکومت پاکستان، دادن امتیازات بی جا و غیر عادلانه به مخالفین مسلح، اخذ رشوت پول نقد از حکومت ایران، امضای قراداد شرم آور بازگرداندن مهاجران با حکومت آسترالیا و خیانت به مهاجران افغان، محروم کردن میلیون ها افغان مهاجر از حق رای در چند انتخابات اخیر، سوق دادن کشور بسوی بنیادگرای آیدیولوژیک و قومی، تاسیس یک حکومت فاسد که موجب بدنامی مردم افغانستان در سراسر جهان شد، تخلف از حقوق بشر مانند اختطاف اطفال، دختران و زنان، خود سوزی هزاران دختر و زن ، خیانت در زندان قندهار و صد ها عمل عمدی کرزی و حلقه حکومت وی ، حامد کرزی را به جرم خیانت ملی متهم می کند که پارلمان افغانستان می توانست وی را به اتهام خیانت ملی مطابق ماده 69 قانون اساسی به محکمه معرفی کند. ولی او بخاطر جلوگیری از اجرای عدالت در مورد خود، با استعمال قوای نظامی به ترکیب پارلمان افغانستان تغییرات وارد کرد. حالا پارلمان و مردم افغانستان با بلا یا آفتی روبرو هستند که بنام رییس جمهور هر کاری که زز دستش بیاید علیه مردم افغانستان انجام میدهد.

کارشناس در رشته حقوق و دولت

آنلاین :

کابل پرس

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • به هرصورت اينكه اين لويه جركه هم يك مشت محكم بردهن با كستان بود,من انرا يك قدم نيك ميدانم.
    از جانب ديكر اوركان هاى امنيتى عزيز ما خوشم امد كه دشمن هيج كارى كرده نتوانست.افرين عزيزان مسلح كشور!
    جركه به بيمان نظامى و بايكاه نظامى امريكا جراغ سبز داد,اين هم به نظر بنده وطندارانيكه انجا جمع شده بودند دانستند كه راه ديكر در برابر اين دوهمسايه و جند عرب ,ما نداريم.
    صحبت هاى مجددى صاحب خيلى ساده و خوش ايند كه كشور دشمن را كه با كستان باشد افشا ميكند و او ازسابق اين شهامت را داشته است و مردانه حرف خودرا زده است.
    باز هم يك قدم مثبت در راه روشن ساختن خط دولت است.
    دشمن ما با كستان و دوست ما امريكا و غرب است.
    با كستان دو رييس جمهور مارا كشت .براى ما روشن ساخت كه او دشمن ماست و ما بايد جاره كنيم نه تزرع.بايد از كلوى دشمن كرفت و دست و باى انهارا در كشور قطع كرد.هرجه به انجا و به با كستان در ارتباط است بايد با شك و ترديد ديده شود و تحقيق شود.دست كشور مزخرف با كستان بيناموس از كشور ما كوتاه.مرك بر با كستان و ايران.

    • صرف نظر از ماهیت قبیلوی به اصطلاح " لویه جرگه" وبازی سیاسی با این مهره ها؛ نفس ادامه ی حضور سیاسی ونظامی غرب در افغا نستان دردراز مدت به نفع مردم ما است. چپ نما های ملا نقطی و بی اندیشه ی ما ترجیح می دهند که اعتبار تصورات مالیخولیایی ایشان در تقابل به واقعیت های زندگی حفظ گردد. این ها حتا از بسیاری مردم بیسواد اافغانستان که با حس غریزی خود درک می کنند که در صورت تسلط دوباره ی پاکستان، ایران وعربستان چی بر سر شان خواهد آمد؛ عقب مانده هستند. حقیقت روشن دنیای امروز نشان می دهد که حضور غرب در افغا نستان به مراتب از تسلط اسلام لعنتی پاکستانی وایرانی وعربستانی ار جحیت دارد. ولی کمسوادان چپ نما و ایجنتان ایران و پاکستان وسعودی یا این حقیقت را درک نمی کنند یا این که مامور اند ومعذور.

    • فرشید فهمیده شد که تو هم در جمع وطنفروشان بی ناموس استی.
      نفاق چپ و راست یک نفاق پاکستنانی انگلیسی است.
      تو از خود مفکوره نداری و فقط مانند سگ را مردم را گرفته یی که مردم چیزی نگوید.
      مزدوری ، وطنفروشی و ناموس فروشی به نظر شما واقعییت زندگی است.
      تو حرکت غریزی داری که همان دالرپرستی است. تو حق فروش افغانستان را نداری برو ناموس خود را بفروش.
      پاکستان به مراتب عزیز تر ، نزدیکتر و دوست امریکا است. حتی آخند ها هم از دید عقبگرایی با پاکستان، انگلیس و امریکا نزدیکی دارد.
      اگر تجاوز انگلیس و امریکا را خوش داری پس تجاوز شوروی چطور؟ تجاوز همیشه تجاوز است اگر عربی باشد، پاکستانی، روسی، انگلیس یا امریکایی.
      اگر تو در جمع این دو هزار آدم وطنفروش و بی ناموس باشی ، پس چرا خود را مخفی کرده ای. میدانی که مردم افغانستان بالای شما تف می اندازند.
      حقیقت را برهم و دوهم نساز، اکثر مردم افغانستان اسلام کثیف پاکستانی ، ایرانی ، انگلیسی و امریکایی تو را می شناسند. تو را و قماش تو را هم می شناسند.
      من هرگز مخالف کشور و ملت امریکا نیستم. ولی مخالف عملکرد گروه های مالی که در تجارت بزرگ افغانستان کار نادرست می کنند استم.
      غرب تو وافغانستان را به خاک پای شیخ های کثیف عرب برابر نمی کند. طالبان هم از مخلوقات غرب است. آی اس آی هم از طرف غرب هدایت و اداره می شود.
      تا مغز کور تو به این حقایق باز می گردد، وقت کار اس.
      اگر عقل داشته باشی نیرو های چپ با ایران ، پاکستان و عربستان دشمنان اشتی ناپذیر استند.
      فعلا همه جنایت ها در جهان از طرف راست انجام می شود که پاکستان و عربستان سعودی و حتی ایران به راست متعلق است. چپ افراطی که دستان شان به سطح جان در خون مردم آلوده شود وجود ندارد.
      چپ های هیچگاه در پی نابودی کس نیست، آنها فقط راه اعتدال گرفته اند و از راست افراطی که جهان را به خون غرق کرده انتفاد می کنند.
      میدانم که مغز تو برای این گپ ها نیست، مگر یادآوری این موضوع را حتی برای شما لازم میدانم.
      چه فکر می کنید کشور های که از دیکتاتور صالح در یمن ، الخلیفه کثیف در بحرین، دفاع می کنند و آزادی فلسطین را ویتو می کند، می تواند به مردم افغانستان جنت بسازد؟
      من مانند داکتر نیکپی ضد عملکرد غرب در افغانستان نیستم، ولی از واقعیت های که در اطراف ما جریان دارد، نباید منکر بود.
      من مانند داکتر چپ اندیش نیستم، ولی باید راست را شناخت. کدام راست؟
      میدانی که در امریکا میان راست و چپ چه جریان دارد؟
      99 فیصد چپ اندیش با دست خالی با 1 فیصد که همه دارایی، امکانات قبضه کرده اند، در 160 شهر امریکا در جدل هستند.
      فرشید اگر چند سال بعد امریکا مانند شوروی تجزیه شود و از هم بپاشد، پس در آن وقت افغانستان چه خواهد کرد.
      آیا غرب افغانستان قوی ساخته یا ضعیف؟ امریکا و انگلیس فقط یک کار را کرده که ملا و آخند و شورای علما را تقویه کرده و بس. کسانی که درک قوی دارند و دانش دارند افغانستان را رها می کنند؟ چرا؟؟؟

    • دشمن دوست نما ! متاسفم که حقایقی که در گفته های من منعکس شده برایت نوشادر گشته و ترابه خیز وجست وهرزه گویی واداشته است.همین که تو و ملا عمر و داکتر عبد الله در یک صف ایستاده و یک سان قوله می کشید کافی است که ماهیت ضد مردمی ات را به اثبات برساند. دیگر نیازی به اسناد وشواهد وجودندارد. از قدیم گفته بودند که چپ روی سر انجام به راست می رسد. وما امروز ابلهانی مثل تو را می بینسم که با ملا عمر و مجاهدین ناراضی از حکومت هم صدا می شوند .همچنان که طالبان برای بقای موجودیت خویش به تجاوز خارجی نیاز دارند برامد وخود نمایی آدمک های مثل تو که جز شعار پراکنی بی محتوا وبادکردن کاه شالی هنر دیگری ندارند نیز به تجاوز خارجی وابسته است. اگر آن ها درافغانستان نباشند تو وامثال تو چیزی برای گفتن ندارید. پس تو از ته ی قلب یکی از عاشقان تجاوز به افغانستان هستی. قوله کشی های دروغین را یکسو بگذار و به ما بگو که بدیل وضع کنونی در افغانستان چیست؟ آیا عقل تو این قدر قد می دهد که بدانی فردای خروج کامل غرب وجامعه ی بین ا لمللی از افقانستان چی بر سر مردم ما خواهد آمد؟ چی تضمینی وچی نیرویی می تواند از افتادن افغاستان به گرداب سیاه به مرااتب بدتر از دوران گذشته ی طالبان جلو گیری کند؟ تو کی هستی و چی نیرو یی داری وچی نقشی را می توانی در حفظ تمامیت ارضی، امنیت و حفظ دستاورد های نسبی بعد از سقوط ظالبان ایفا کنی؟ یا شاید از ایجنتان ایران باشی که ماموریت گرفته ای ذهنیت عامه را به بیراهه بکشانی. اما کور خوانده ای. همانطور که گفتم حالا ایله گردان و کیسه بران سر چوک کابل بیشتر از تو سواد سیاسی داشته و مصلحت افغانستان را بهتر درک می کنند.

  • آقایان ن ب، فرشید و دوست سلام!
    من با بیان استدلال از مواد قانون اساسی افغانستان، لویه جرگه عنعنوی را غیر قانونی خوانده ام.
    هرگاه دلیلی بخاطر تردید ادعای من داشته باشید، بیان دارید. در صورتیکه معتبر تر و مستدل تر از استدلال من باشد، می پذیرم ، ورنه آنرا احترامانه رد خواهم کرد. این مقاله فقط یک هدف دارد که غرقانونی بودن "لویه جرگه" از دیدگاه من است. هرگاه لویه جرگه غیر قانونی باشد، پس قانونی شدن موجودیت خارجی هم تقلبی است.
    آقایان پیام های شما با نوشته من ارتباط ندارد. خواهشمندم جنگ تان را که زیاد درشت است، در زیر نوشته من پیش نبرید.
    چندی قبل در پای یکی از نوشته های من که بنام "انحطاط قانونگذاری در افغانستان" نام داشت، جنگ شدید میان مردم در گرفت که اشتراک کننده های این جنگ به هفت یا هشت نفر رسید که بسیار مودبانه بحث می کردند. تا اینکه دو گروپ یک هدف را دنبال می کردند. البته افراد بی طرف هم در میان آنها موجود بودند. من شما را متهم نمی کنم که همه تان یک شخص هستید، ولی ادامه جنگ لفظی درشت تان را در زیر نوشته خود به نظر مشکوک می بینم.

    ثنا نیکپی

    • اقای دکتورثنا !
      وقتی که کسی نظریات خودرا در ا نترنت به نشر می رساند به این معنی است که دیدگاه خویش را در معرض قضاوت وسنجش همگان قرار می دهد. بنا بران نباید توقع داشته باشدکه کسی آن را نقد نکند یا کسانی درآن مورد با هم به بحث وتبادل نظر نپردازند. بنده در کامنت خود بدون اشاره به نوشته شما صرف به نقد یک دیدگاه پرداختم. این دیدگاه مخالفت با پایگاه امریکا در افغانستان است. در پشت این نظر پاکستان وایران قرار داشته وبه نیابت از این دو کشور گروه هایی چون طالبان ،،داکتر عبدالله و عناصر دیگر تلاش می ورزند وانمود سازند که افغانستان به وجود این پایگاه نیازی ندارد. ولی این گروه ها هیچ بدیل والتر ناتیف دیگری را که واقعبینانه وعملی باشد نشان نمی دهند. آن ها هیچگاه به این حقیقت نمی پردازند که رژیم شتر گاو پلنگ کنونی پس از خروج کامل همه نیرو های نظامی غرب برای یک هفته هم دربرابر لشکر پاکستانی طالبان وتروریست های بینا امللی تاب ایستادگی نخواهد داشت وحتا خود قبیله گرا ها و ایجنتان پیدا و پنهان دردرون دستگاه زمینه ی تسلیمی را فراهم خواهند آورد. آن گاه چی برسر افغانستان خواهد آمد؟
      این حرف ها به معنای این نیست که من نمی بینم که امریکا وغربی ها برای چی منظوری به افغانستان آمده اند. آن ها برای منافع استراتزیک ودراز مدت و اهداف موجود جیو پولیتیک خویش آمده اند و به شکلی از اشکال باقی خواهند ماند. ولی دراین میان منافع مردم افغانستان را هم نباید فراموش کرد. البته نمی توان انتظار داشت که غرب برای ما دیموکراسی بیاورد ودست های مارا گرفته به بهشت رهنمون شود. این امر مربوط به آمادگی ها ، توانایی ها وظرفیت های درونی خود افغانستان می شود که چگونه از فرصت استفده نموده و به تدریج بر سر پای خود ایستاده و زندگی ملی خودرا تنظیم کند و به مر حله ای برسد که با نیرومندی و اعتماد به خود به غرب بگوید که دیگر به حمایت نظامی شما نیازی نداریم. به هر صورت این دیدگاه من وبسیاری از افراد دیگری است که واقعیت را اینگونه می بینند و فردای سیاه وفاجعه بار سلطه گیری محدد طالبان وتروریستان القاعده ای را می توانند تصور می کنند.
      اما شما بیشتر روی غیر قانوی بودن لویه جرگه تاکید کرده اید واین مساله ی بسیار عیان ومعلوم است ونیازی به مراحعه به قانون اساسی و پرنسیپ های حقوقی ندارد. اصلا کجای این نظام موجود مشروع است که لویه جر گه ی آن باشد؟ رییس جمهور تقلبی، پارلمان تقلبی وقوای قضاییه همچنان....بدون شک یک افغانستان آزاد، مستقل و مترقی آرمان همه وطندوستان کشور است. ولی در شرایط خاص کنونی با شعار های تند وبی محتوا و احساسات محض وغرب ستیزی نمی شود به این آرمان رسید. همه چیز بستگی به وضعیت درونی خود ما دارد. یعنی همبستگی ملی ، اراده ی ملی وصداقت. ما به ظهور یک نیروی فراگیر ملی ومردمی نیاز داریم که فقط برای منافع مردم افغانستان کارکند. ولی دم حاضر کو آن نیرو ؟ کجاست آن ظرفیت و امکاناتی که ما را از شر تروریست های طالبی والقاعده ای مصوون نگهدارد؟ کجا است آن " وحدت" ملی کذایی که مارا یک مشت بسازد؟ کجا است آن قدرت دیگر جهانی که به منافع خود نیاندیشد و افغانستان را از چنگال امریکا واین بازی های دوگانه فی سبیل الله نجات دهد وبه ساحل امن برساند؟ من بسیار احساس خوشبختی خواهم کرد اگر کسی راه دیگری را یافته باشد ونشان دهد. شاید شما این مطالب را بهتر از من می دانید.اما کامنت گذار ی به نام " دوست" به جای اندیشیدن به این مسایل وحرف زدن مثل بچه ی آدم به من فحش ودشنام نثار کرده وبه یاوه گویی پناه برده است. شما خود قضاوت کنید.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس