شــورای عــالی صلــح، ابهــام دیــگری در برقــراری ثبات در افغــانســتان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
با پایان یافتن جرگهء مشورتی صلح و رهایی تعدادی از افراد مخالف دولت از زندانهای کشور به حکم رییس جمهوری افغانستان و درخواست حذف نام شماری از مخالفان دولت از فهرست سیاه سازمان ملل، دولت افغانستان در این اواخرباردیگر به منظورمصالحه با مخالفان فهرست 68 نفری اعضای شورای عالی صلح که نام تعدادی ازرهبران جهادی نیز در این فهرست به چشم می خورد را اعلام نمود تا طرح مصالحه با طالبان و دیگر گروه های شورشی را تعیین کند و زمینه را برای گفتگو با مخالفان مسلح دولت فراهم سازد.
پروسه صلح، یکی ازتلاش های جدی در افغانستان است که در این اواخر حکومت افغانستان به شدت روی آن کار می کند. هدف حکومت آنست که مخالفان مسلح دولت را متقاعد سازد تابه روند صلح بپیوندند. دولت افغانستان با برگزاری جرگه ی ملی مشورتی صلح به تاریخ 12جوزا 1389 در کابل با ایجاد کمیته های بیست و هشت گانه و نشر قطعنامه شانزده ماده ای خواهان گفتگو و مصالحه بامخالفان مسلح دولت شد.
اما از همان ابتدا گروه های مخالف دولت با این اقدام دولت افغانستان مخالفت نموده عکس العمل شان را با حمله به محل جرگه ی ملی مشورتی صلح، نشان دادند.
با این حال، شرکای حکومت حامد کرزی از این اقدام حکومت افغانستان قدر دانی نموده، جرگه ملی مشورتي صلح را سنگ بنا و آغاز بحث هاي ملي براي رسيدن به ثبات و امنيت دانستند که همه ي افغانها خواستارآن هستند.
با پایان یافتن جرگهء مشورتی صلح و رهایی تعدادی از افراد مخالف دولت از زندانهای کشور به حکم رییس جمهوری افغانستان و درخواست حذف نام شماری از مخالفان دولت از فهرست سیاه سازمان ملل، دولت افغانستان در این اواخرباردیگر به منظورمصالحه با مخالفان فهرست 68 نفری اعضای شورای عالی صلح که نام تعدادی ازرهبران جهادی نیز در این فهرست به چشم می خورد را اعلام نمود تا طرح مصالحه با طالبان و دیگر گروه های شورشی را تعیین کند و زمینه را برای گفتگو با مخالفان مسلح دولت فراهم سازد.
با وجود آنکه دولت افغانستان میداند که مخالفان دولت به هیچ نوع به ارزشهای انسانی و اسلامی پای بند نیستند، باز هم روی مصاله و صلح با مخالفان تاکید می کند. در کنفرانس کابل نیز حامد کرزی گفته بود که «کشور ما با دشمن شریر و وحشی مواجه است که تمامی اصول اسلامی و بین المللی را برای شکستن اتحاد ما زیرپا میکند. دشمنان هیچ چیزی جز ایجاد فضای ابهام و مشکوک ساختن ذهنیت عامه در برابر حاکمیت و تعهد مان را نمی خواهند. »
حال سوال اینجاست که آیا پروسه صلح در افغانستان نتیجه خواهد داد؟ و در چه وضعیتی میتوان به ارزشهای صلح در کشور دست یافت و فضای امن و ثبات در کشور را ایجاد نمود؟
1- با از بین بردن لانه های اصلی مخالفان وطالبان مسلح در کشورهای همسایه و دیگر کشورهای که حامی طالبان و شبکه های هراس افگن در افغانستان هستند، میتوان به صلح دست یافت در غیر اینصورت صلح با مخالفان خواب و خیالی بیش نیست.
الف:- پاکستان هم یکی از حامیان طالبان و مخالفان دولت افغانستان به شمار می رود که از سالهای متمادی بدینسو یکی از مناطق امن و آشکاری تربیه و پرورش شورشیان به شمار می رود که همیشه مورد انتقاد آگاهان امور و تعدادی از دولت مردان افغانستان بوده است که تاریخ خود گواه این موضوع است. پاکستان یگانه آرزو و منفعتی که دارد و همیشه برای رسیدن به آن هدف مبارزه جدی می کند شرایط نا امن افغانستان است.
حمله چرخبالهای امریکایی به خاک پاکستان، توقف موترهای باربری تدارکاتی نیروهای ناتو وبه آتش کشیدن آنها. این همه موضوعات هستند که با پروسه صلح رابطه دارند، چون ممکن است دولت پاکستان با این کار پروسه صلح در افغانستان را به کندی مواجه سازد.
ب:- برخی ازهمسایه های افغانستان وشماری از کشورهای عربی نیز از حامیان طالبان در افغانستان دانسته می شوند که گروهای مخالف دولت را از نظر مادی حمایت می کنند و بار ها گزارشاتی از دریافت وسایل جنگی این کشورها به نشر رسیده است.
ضرورت است تا دولت افغانستان قبل از گفتگو با مخالفان در افغانستان، کشورهای را که حامی طالبان در افغانستان هستند متقاعد سازد تا دست از همکاری با نیروهای شورشی و طالبان بردارند. تا زمانیکه حامیان طالبان در افغانستان بر عدم همکاری با مخالفان دولت متقاعد ساخته نشوند وتا زمانیکه کشورهای حامی منافع خود را در ثبات و آرامی افغانستان نبینند، پروسه صلح در کشور نتیجه نخواهد داد.
2- با همکاری کشورهای همسایه و منطقه در مبارزه مشترک با مخالفان مسلح دولت افغانستان و شورشیان افراطی در این کشور، با مبارزه جدی و عملی در ازبین بردن فساد اداری در افغانستان، با ایجاد یک اداره سالم و کار فرما و تقویت نیروهای افغان میتوان به صلح و ثبات در کشور دست یافت. خروج نیروهای بین الملل موضوعی است که بعد از موارد یاد شده باید مطرح شود چون تا زمانیکه کشورهای منطقه و همسایه های افغانستان در مبارزه با طالبان و مخالفان متعهد نشوند و منافع افغانستان را منافع منطقه نپندارند، خروج نیروهای همکار بین الملل باعث تقویت و برقراری دوباره حکومت طالبان به کمک کشور پاکستان در افغانستان خواهد شد.
پس اگر کشورهای منطقه متعهد به همکاری و مبارزه جدی با مخالفان دولت افغانستان نشوند، لانه های اصلی طالبان و شورشیان در خاک پاکستان به صورت کلی نابود نشوند، امنیت کشور به نیروهای افغان سپرده نشود و نیروهای خارجی کشور را ترک نکنند، شورای صلح مانند شوراهای دیگر به جایی نخواهد رسید و بی نتیجه پایان خواهد یافت.
احمد حارث جمالزاده www.jamalzada.com
پيامها
11 جنوری 2011, 18:52, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان
دوران سلطنت ظاهر شاه با اعدام عبدالخالق قاتل نادر شاه و چند تن دیگر چون پدر، کاکا و مامای عبدالخالق که به دلایل دیگر در زندان بودند آغاز شد. افراد دیگری چون محمود جان دوست عبدالخالق، فرزندان غلام جیلانی، مولوی محمد ایوب معاون مکتب، میرعزیز، میر مسجدی و میرزا محمد رانیز به دار کشیدند. عده ای دیگری هم مانند عبدالهادی داوی، برادرش عبداشکور، خواهر زاده اش حبیب الله و از متعلمین افراد ذیل زندانی شدند:
محمد اسحق همصنفی عبدالخالق، حبس ابد. عبدالله همصنفی عبدالخالق، حبس ابد. عزیز توخی همصنفی عبدالخالق ، حبس ابد. کریم برادر زاده مهدی. محمد عثمان تاجر همصنفی عبدالخالق. غلام گولکیپر، اکبر اختر، هاشم اختر برادر اکبر اختر، نعیم بسملزاده، نبی برادر زاده عبدالله خان مدیر مکتب امانیه، عبدالملک که بعد از چند روز توانست از زندان خلاص شود. (مهرین، 1378)
عبدالخالق را به شیوهء ناجوان مردانه و غیر انسانی بند از بند جدا کردند. (فرهنگ، 1374)
قاتل (عبدالخالق) را چند نفر مثل سید شریف خان سریاور و چند نفر منصب داران که همراه خود چاقو های تیز کمان دار آورده بودند، سید شریف خان انگشت دست راست اورا که همراه آن فیر کرده بود، برید و یکنفر چشم راست اورا که همراه آن نشان گرفته بود با چاقو از کاسهء خانه بیرون کرد و یکنفر جاجی اورا همراه چاقو برید. یکنفر دیگر که او را نشناختم یک چاقوی سیاه برده بود هردو گوش او را برید. خون مثل جوی از وجود او جاری شد و مثل یک گنجشک چرچر می کرد و سپاهی های گارد شاهی با برچه های خود او را پاره پاره کردند و بشکل یک پارچه گوشت خون آلود در خون شور میخورد تا آخر کم کم جان داد. (مهرین، 1378)
پولادی هزاره جات را در دوران سلطنت ظاهر شاه عموماً آرام عنوان می کند. اما مسایل اساسی سیاسی دیگری چون تعصب قومی و زبانی که توسط صدراعظم هاشم خان، که زبان پشتو را به عنوان یک زبان اصلی نه تنها در ادارات دولتی که حتی در معارف و کوچه و بازار الزامی کرد، به اوج خود رسید که تا امروز دامنگیر مردم افغانستان است.... یک سلسله عوامل با عث شد که هاشم خان از صدر اعظمی استعفا دهد و برادرش محمود خان با قبای دیموکراسی صدراعظم شد و لقب پدر دیموکراسی را گرفت. در این زمان بود که علاوه بر ویش زلمیان، جمیعت نیمه سری و نیمه علنی اتحادیه آزادی پشتونستان و همچنین کلوپ ملی روی کار آمد. و همچنان در همین زمان بود که مسئله پشتونستان چنان حاد شد که یکی از عمده ترین مسائل افغانستان به شمار میرفت. خان عبدالغفار خان به عنوان یک چهرهء جنجالی وارد صحنه سیاسی منطقه شد. ریاست قبایل یکی از پر مصرف ترین ریاستها بود، در حالی که هزاران کودک و زن تاجیک، ازبک، هزاره وترکمن و غیره در نقاط مرکزی، شمال و غرب کشور از گرسنگی جان می سپردند، برای کودکان قبایل سرحدی (مشرقی و جنوبی) معاش ماهانه و سالانه تعیین می شد.
اما قیام علامه شهید بلخی نقاب از روی دیموکراسی قلابی محمود خان برداشت. در سال 1950 بود که بلخی، خواجه محد نعیم خان قومندان امنیه سابق کابل، محمد ابراهیم خان معروف به بچه گاوسوار از بزرگان هزاره، میر علی گوهر خان از غوربند، قربان نظر خان صاحب منصب اندخوی، محمد اسماعیل خان وکیل سرخ پارسا و محمد اسلم خان از جغتو به جرم ساقط ساختن حکومت به سود و همدستی خارجی ها متهم و دستگیر شدند. افراد مذکور بعد از 14 سال (1964) بدون آنکه قضیه شان به محکمه محول گردد بدون توضیح علت زندانی شدن رهایی یافتند. (دولت آبادی، 1387)
محمد داوود خان؛ (1978-1973م)
پولادی می نویسد که تا آنجا که مربوط به هزاره ها می شود، در زمان حکومت داوود خان، حادثه ای مهمی رخ نداد. یکی از دلایل این غفلت این بود که داوود مجذوب امورات پشتون ها شده بود. توسعه مناطق پشتون نشین، یا تکامل زبان پشتو، یا تبلیغات تشکیل پشتونستان بود که موجبات ترقی نسبتاً آرام هزاره ها رافراهم نمود.
http://ferdausnajwa.blogfa.com...
http://www.youtube.com/watch?v...
http://www.youtube.com/watch?v...