صفحه نخست > دیدگاه > محمد کریم مصیبت عظیم در جامعه هزاره های افغانستان

محمد کریم مصیبت عظیم در جامعه هزاره های افغانستان

آقای خلیلی نه دانش وفهم سیاسی دارد ونه تعهد آرمانی واخلاقی که حد اقل او را نسبت به سرنوشت مردم متعهد به نمایش بگذارد. او درساده ترین تعریف یک دلال سیاسی است ورفتار روسپی خصلت دارد که عزت وشرف مردمش را برسر هربازار به معامله می نشیند.
هادی ميران
يكشنبه 28 مارچ 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

محمد کریم خلیلی رهبرحزب وحدت (شاخه خلیلی)، معاون دوم آقای کرزی وصاحب ثروت افسانه ی، پدیده مصیبت برانگیز درسرنوشت سیاسی معاصر هزاره ها میباشد که دست کم دردودهه اخیر چرخه مصیبت را درجامعه هزاره های افغانستان به چرخش گرفته است وبرای مردم فقیر این جامعه به تولید وبازتولید مصیبت وماتم می پردازد. آقای خلیلی که درسالهای اخیر هزاره گریه میکند وپشتون میرقصد، درکعبه احرامی می پوشد ودر بتخانه زّنار دارد، مسئول بخش اعظمی ازمصیبت و پریشانیهای معاصر درجامعه مصیبت زده هزاره میباشد که متاسفانه تاهنوز کسی جرات وشهامت پرداختن به آن را برخودهموار نکرده است. اما هر آیینه نیم نظری به پس منظرفعالیت های سایسی جناب ایشان افروخته شود، آنچه را که او از آدرس سیاسی هزاره ها برسرنوشت این مردم تحمیل کرده است از او کودک لجن پرداز ، سیاست مدار روسپی خصلت و دلال غزت هزاره ها را دراکران میگذارد. صورت وسیرت رفتار واخلاق آقای خلیلی دربسترسرنوشت هزاره ها بیشتر به یک تعامل دیالکتیک می ماند که از آدرس سیاسی این جامعه وارد تعاملات سیاسی میگردد وازهمین آدرس برای سرکوب ونابودی این جامعه با دشمنان آن همدست وهمداستان میگردد.

جناب آقای خلیلی تاهنوز نمونه های فراوانی ازاین نوع اخلاق ورفتارسیاسی را ازخود به نمایش گذاشته است که برجسته ترین آن معامله بامیان با استخبارات پاکستان و درسالهای اخیر معامله مکررعزت وشرافت هزاره ها برسرسفره آقای کرزی میباشد. هرچند که فرایند این رفتار برای آقای خلیلی ثروت افسانه ی فراهم آورده است اما این فراینددرسرنوشت جامعه هزاره دست کم مصایب سنگینی را سبب گردیده است که عمق و پهنای به آسانی قابل تخمین وسنجش نمی باشد. دریافت وشناخت فرایند مصیب بار رهبری آقای خلیلی درجامعه هزاره، قبل ازهمه چیز مستلزم شناخت جغرافیای تفکر و الگوهای رفتاری او میباشد وفراتر ازآن نیازمند شناخت داده های سیاسی او میباشد که بتواند ابعاد متفاوت این مصیبت عظیم را درمعرض خوانش وقضاوت بگذارد. قطع نظر ازتمام آنچه را که او قبل از قرارگرفتن درمعاونت ریاست جمهوری انجام داده است، تنها فرایند رفتار سالهای اخیر او کوهی ازمصیبت میباشد که براندام مجروح جامعه هزاره فرود آمده است.

پس ازفرود آوردن طالبان ازاقتدار سیاسی که مسیرحوادث سیاسی درافغانستان دیگرگونه گردید و به دنبال آن پس از برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری، باغ رویای آقای خلیلی شکفت و او ازآدرس هزاره ها به عنوان نماینده سیاسی هزاره ها دراین دولت حضوریافت ودرمعاونت دوم ریاست جمهوری نشست. انتظارمیرفت که آقای خلیلی ازاین موقعیت وازاین فرصت برای التیام جراحت های خونین جامعه هزاره بهره میجوید وازمنافع هزاره ها دراین نظام حراست می نماید. اما این انتظار ازهمان آغاز فاقد منطق عملی بود وخصلت های رفتاری آقای خلیلی درسالهای گذشته نشان داده بود که کاربرد اندیشه وگستره تفکر او چیزی بیشتراز جغرافیای منافع شخص او نمی باشد. البته واقعیت این است که آقای خلیلی نه سواد واندیشه سیاسی دارد که قواعد رفتارسیاسی را درک وفهم نماید و نه هم تعهد آرمانی دارد که حتی درصورت بدفهمی تعهد وتقید خود را نسبت به آرمان مردم درمعرض تماشا بگذارد. نبود این دو خصوصیت که ازسازه های اصلی رهبری میباشد، اورا با اخلاق ورفتار روسپی خصلت ترین دلال سیاسی درمعرض قضاوت قرار میدهد که اقتدارسیاسی خود را درمرگ ومصیبت مردم خود جستجو می نماید.

هجوم خونین ومصیبت برانگیز کوچیها درسال گذشته بالای مردم بهسود، نمونه ی برجسته ی ازاین واقعیت میباشد که باتوافق قبلی آقای خلیلی طرح وبرنامه ریزی گردیده بود و خودبهای پریشانی و مصیبت مردم بهسود را ازدست کرزی دریافت کرده بود. حتی زمانی که آقای محقق برای نشان دادن اعتراض خود نسبت به رفتار نژادگرایانه دولت کرزی درمورد فاجعه آفرینی کوچیها دربهسود، به اعتصاب غذا نشست و هزاره های کابل اقدام به تظاهرات گسترده کردند، آقای خلیلی با تمام توان تلاش ورزید تا ازتظاهرات مردم جلوگیری به عمل آورد وخود درمصاحبه ی که درآن روزها با تلویزون دولتی داشت مردم را به آرامش دعوت کرد و کوچکترین اشاره هم به هجومکوچیها دربهسود ومصیبت های مردم آن نکرد. درست درآن شب ها وروزهای که هستی مردم بهسود درشعله های آتش کوچیها خاکسترمیگردید وخود درمیان خون وآتش می رقصیدند، آقای خلیلی دربستر دالر خفته بود وبرای کرزی فکاهی میخواند. واقعیت این است که منافع اقتصادی واقتدارسیاسی آقای خلیلی ازمرگ ومصیبت هزاره ها تامین گردیده است اما این مصیبت زمانی سنگین تر میگرددکه آدمهای باسواد این جامعه ازکنار آن بی تفاوت میگذرند. به قول پاول فریر، ستم دیدگان تازمانی که آموزش نبینند ستم گر را همراهی میکنند.

دراین سالهای پرحادثه که آقای خلیلی نماینده سیاسی هزاره ها در دولت کرزی بوده است وبرمعاونت ریاست جمهوری لمیده است، روزگارسیاسی هزاره ها سیاه تر ازهمیشه بوده است. علیرغم شعارگرم دموکراسی یافتن هزاره در وزارت امورخارجه ونمایندگی های آن درخارج ازکشور، شبیه لعل دربدخشان می ماند که برای یافتن آن باید در دل کوه راه یافت. وضعیت در اردو، درپولیس، در امنیت ملی وارگانهای عدلی نیز خیلی بهتر ازاین نیست. میلیاردها دالر ازکمک های جامعه بین المللی به بهانه بازسازی ونوسازی درافغانستان به مصرف رسید اما نوبت بازسازی هنوز به مناطق هزاره نشین نرسیده است و براساس منطق آقای خلیلی که سال گذشته در مراسم افتتاح سرک بامیان یکاولنگ گفته بود، هرگاه مناطق امن مورد توجه دولت قرار گیرد، مناطق ناامن، ناامن تر میشود. آقای خلیلی اما دراین مدت ثروت اندوخته است، مصیبت افروخته است و برای کرزی فکاهی گفته است تاگره از چین پیشانی او کشوده شود و لبخند شکرپوشش راتحویل آقای خلیلی بدهد.

متاسفانه هزاره ها همانگونه که درافغانستان درقحط سالی تاریخی ارزشهای انسانی گرفتار است، کشت زار بخت شان را نیز آفت زده است. علاوه برآقای خلیلی کسانی که ازآدرس این مردم برمسند وزارت نشسته اند نیز پا درجای پای او گذاشته اند. جنرال خداداد وزیر مبارزه با مواد مخدر نه تنها که هیچ هزاره ی را درآن وزارت مقرر نکرده است بلکه شدیدن مخالف تقرر هزاره ها درآن وزارت بود تا مبادا کرزی برآشفته گردد درحالیکه خود از سهم هزاره ها وارد کابینه گردید. آقای جنرال که سال گذشته همرا بایک هیئت ایرانی دریک کنفرانس خبری شرکت کرده بود، سوال خبرنگاران را به پشتو پاسخ میگفت تا شاید ازاین رهگذر نیز برلبهای کرزی لبخند رضایت گل کند ولحظه ی با او گرم بجوشد. جنرال خداداد درزمانی که جنرال اردوی دولت نجیب بود، هزاره تخلص میکرد وبانام خدایداد هزاره شناخته میشد. اما بعد ازآنکه وزیرکرزی شد، تاهنوز جرات نکرده است که به دنبال نامش هزاره بنویسد. آقای صفری نیز از آدرس هزاره وارد کابینه گردید اما علیرغم بودجه کافی برای راه سازی، جرات نکرد که حد اقل برای یادگاری هم که شده یک کیلومتر را درمناطق هزاره نشین اعمار نماید. آقای صفری هرصبح قبل ازرفتن به وزارت فال واستخاره می بست تا مطمئین گردد که شب درابروی کرزی چین نیافتاده است. سروردانش هم چیزی کم ازینها ندارد. آقای دانش علیرغم اینکه ادعای بلند فهم واندیشه دارد درست ازساعتی که برمسند وزارت عدلیه نشست بردروازه های آن وزارت قفل آهنی بست تا مبادا هزاره ای ازآن عبور نماید. به قول آقای سرورجوادی نماینده ورس درمجلس نمایندگان، دراین روزها که شعله های سرکش تبعیض وتعصب حاکمیت، آروزهای هزاران جوان کانکورشرکت کرده ی هزاره را خاکسترمیکند ودولت فاشیست کرزی به بهانه های متخلف از ورود آنها در موسسات معتبرتحصیلی جلوگیری میکند، آقای سروردانش به عنوان وزیر تحصیلات عالی لبهایش را شبیه دوسنگ آسیاب روی هم نهاده است تامبادا درپیشانی کرزی گره افتد و اوشانس وزیرشدن را ازدست بدهد. البته اینها وزیران آقای خلیلی اند و شبیه ایشان اخلاق وخصلت های رفتاری دارند. بدون تردید کسانی را که آقای خلیلی به وزارت معرفی نماید، انتظارکار از آنها برای مردم ، درمنطق خدمت نمیگنجد.

همانگونه که اشاره رفت، آقای خلیلی نه دانش وفهم سیاسی دارد ونه تعهد آرمانی واخلاقی که حد اقل او را نسبت به سرنوشت مردم متعهد به نمایش بگذارد. او درساده ترین تعریف یک دلال سیاسی است ورفتار روسپی خصلت دارد که عزت وشرف مردمش را برسر هربازار به معامله می نشیند. هرچند که دراین اواخر شعله های روشنی ازاعتراضات علیه رفتار وکردار مصیبت برانگیز آقای خلیلی در پرده های وجدان انسانهای آگاه جان گرفته است اما هنوز هم فراونند کسانی که قرص ماهتاب به خواب می بییند.

آقای خلیلی دراین روزها درلندن تشریف دارد وظاهرن موقعیت درحال فروریختنش را درک کرده است و ازهمین رو سخت آشفته ونگران به نظر میرسد. این آشفتگی افکار واندیشه اورا چنان درخود پیچیده است، که رهبرحزب وحدت خودرا در قریه های فقیر قول خویش محصور کرده است وباستفاده ازاین کارت بی رنگ میده بازی میکند ونفس تازه میکند. هرچندکه ازاقتدارسیاسی او به عنوان معاون ریس جمهور چهارسال دیگر سفید است، اما خشم وتنفر وجدانهای بیدارنسبت به او درحال تکثیر شدن وفراگیر شدن است. مردم اکنون به نیکی دریافته اند که او محمد کریم خلیلی مصیبت عظیم درجامعه هزاره های افغانستان میباشد.... ادامه دارد

درقسمت بعدی به روابط آقای خلیلی با شبکه های استخباراتی کشورهای همسایه پرداخته خواهد شد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • » آقــــای کـــریم خلیلــــی معـــاون دوم رئیس جمهــــور " نخبــــه دوم کشـــور" «

    قصه مرغ سعادت یک قصه ای افسانوی بود ولی در زندگی آقای خلیلی این افسانه به حقیقت پیوست که نامبرده به معنی
    واقعی کلمه از خاک برخاسته و به مقام رهبری یک حزب مردمی وپست معاونیت ریاست جمهوری کشور رسید !
    درین چپه گرمک انقلاب های قلابی چپ و راست که تمام بافت های طبیعی جامعه از هم گسست بسا دزدان و
    قطاع الطریقان ، جانیان و چپادلگران به جاه ومال ، مقام و منزلتی رسیدند ، اما دزدی و چپاولگری هم کارهرکس ونا کس
    نیست ، هرکه آب ازدم شمشیر خورد نوشش باد !
    ولی آنکه نه ازدم شمشیر بلکه ازیاری روزگارومدد باد وباران به نان و نام میرسد پس صد بارنوشش باد و چشم بخیل کور!
    مردم میگویند چونکه طالبان مجسمه بودا را در بامیان تخریب کردند آقای کرزی برای جبران آن جنایت بزرگ و تاریخی
    مجسمه زبان دار بی زبان را ازمردم آن سامان به دستیاری خویش برگزیده و به خدمت گماشت ،این مجسمه گرچه ظاهرا
    زنده به نظرمیرسد و درمحافل و مجالس تشریفاتی اکثرا به نمایش گذاشته می شود ولی ازعلایم زندگی فقط اطاعت و قناعت
    را بخوبی می توان در وجود او ملاحظه کرد.

    با تقدیم حـــــــــــرمت

    حقـــ(شـــمس الحـــق)ــــانی

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس