معضله آفرینی های دولت افغانستان و تیم افغان ملتی کرزی در برابر نمایندگان منتخب غزنی از کجا سر چشمه می گیرد؟
مسألۀ عمده سازی نتیجۀ انتخابات پارلمانی در ولایت غزنی ، یک سلاح تحریک احساسات پشتون ها بر علیه غیر پشتون ها، با هدف متحد ساختن ایشان در جهت قبضه نمودن بیشتر از پیش حاکمیت دولتی و آوردن طالبان با نشان دادن خطر فرضی از دست رفتن افتخارات وتوانمندی های پشتون ها در افغانستان است که، که غزنی را به عنوان مثال پیشکش موضوع نموده ودست دوستی دادن به کرزی وحمایت از پلان های شئونیستی اورا از مقدسات پشتونوالی آن قوم تبلیغ مینمایند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
قراریکه ما اطلاع داریم، چند روزقبل برین نتایج انتخابات پارلمانی دومین مجلس قانون گزاری کشور بعداز حادثۀ یازدهم سپتامبر وبر سر قدرت آمدن حامد کرزی اعلان گردیده ولی از اعلان نتایج این انتخابات در ولایت غزنی بنابه دستور مقامات ذیصلاح دولت افغانستان وحلقات معینی در خارج از آن جلو گیری به عمل آمد .
در رابطه با چگونگی بر گزار شدن این انتخابات وتقلبات گستردۀ که در آن انجام گرفته ودر نتیجه یک تیم پارلمانی مورد نیاز آقای کرزی وهوا داران بنیادگرا وفاشیست او زمینۀ تبارز پیدا نمود ، حرفی وجود ندارد. زیرا همه میدانند که این انتخابات چگونه وبا چه نیرنگ های بر گزار گردید، وهد ف از پیش تعین شدۀ آن چه بود!!!
نتیجۀ کلی این انتخابات در مطابقت کامل با خواست وآرزوهای حامد کرزی وهوادارانش در جهت تحقق آرزو های قبیله سالارانۀ ایشان قرار دارد. ولی آنچه که ایشان را سرا سیمه نموده وبا عث کدورت خاطر شان گردیده همانا را ه یابی یک عده شخصیت های مستقل ودارای بینش های معین فکری، یکجا باشماری ازافراد وابسته به اقوام وملیت های محکوم کشور، بالاتر از معیار های تعین شده توسط دولت آقای کرزی وتیم افغان ملتی ها درین دورچهار سالۀ، کارمجلس مقننۀ کشور است که ، درگذشته ها اکثراً نمایندگی ازبیک ها، هزاره ، تورکمن ها ایماقها، قرغیز ها وغیره را در پارلمان ودیگر مراجع با صلاحیت کشور، افراد فاقد صلاحیت ودانش قبایلی صرفاً بر اساس تصمیم گیری های مقامات دولتی وامتیاز تعلق داشتن به قبیلۀ حاکم تمثیل مینمودند که در واقعیت امر ایشان از نام این مردم بر علیه ایشان داخل حلقه های تصمیم گیری وقانون گزاری کشورگردیده وهیچگاهی هم مدافع خواست ها وآرزوهای عدالتخواهانۀ آن مردم درمطابقت با نیازمندی های مشروع وبر حق ایشان نبودند که نمونه های بارز آنرا در دوره های مختلف حاکمیت ظاهر شاه وبعد آن فراوان میتوان مثال زد که آن فصل نا میمون تاریخ هنوز هم ادامه دارد، وقبیله سالاران فعلی هم خواهان ابدیت بخشیدن آن تعامل نحس در کشور اند!!!!.
البته انگیزه های خشم حاکمیت را در رابطه با نتیجۀ انتخابات ولایت غزنی،صرفاً به چگونگی راهیابی تنی چند از افراد برگزیدۀ ملیت هزاره درین دور کار پارلمانی کشور نمیتوان خلاصه کرد. زیرا حاکمیت قبیله سالاران فعلی در کشور، در صد د تلافی فرصت های از دست رفته، در گذشته های نه چندان دور، دررابطه باگسترش و تأمین همه جانبه وپایدار پشتون سالاری در مطابقت با فورمول های عبدالرحمان خان ومحمد گل مهمند در کشوربوده، جهت تحقق بخشیدن به این آرزوی ناکام وغیر انسانی، نیازمند دستیابی به حیله های بر انگیزاننده و تحریک کنندۀ احساسات خلق پشتون با استفاده از برد وباخت های پارلمانی در وجود اقوام وملیت های ساکن این سرزمین میباشند، که این امر درین مرحلۀ سرنوشت ساز وحساس تاریخی که مجموع مردم افغانستان نیازمند یک تغیر کلی در اوضاع واحوال بحرانی کشور با ایجاد وشکل دهی یک دموکراسی واقعی میباشند در یک جانب قضایا، وتلاشهای محافل شئونیستی در جهت حفظ اوضاع به نفع حاکمیت تک ملیتی وانحصاری وتحکیم پایه های قدرت از طریق عقیم سازی پروسۀ شکل گیری وقوام دموکراسی از جانب دیگر، کاملاً قابل درک بوده ومانور های آقای کرزی یکجا با هواداران نظام قبیلوی فاشیستی او، از ابتدای رویکار آمدن این دولت، در جهت اعادۀ موقعیت از دست رفتۀ ، آخرین نیروی بسیج شدۀ قبیلوی در وجود طالبان واستخبارات پاکستان، در توأمیت با القاعده، نشاندهندۀ آن بود که ، جنایتکاران طالب به هر شکلی که باشد باید است داخل سیستم دولتی کشور گردیده واز نام این گروه جنایت پیشه امتیازاتی را برای نیازمندی های حاکمیت قبیلوی خود دست وپا نمایند.
اکنون جهان شاهد آن است که یک بار دیگر طالب شکست خورده ومتلاشی شده در بهای از دست رفتن جان ومال وحتی ناموس هزاران انسان مظلوم این سرزمین خصوصاً خلق پشتون، باز سازی و درمعادلۀ قدرت وحاکمیت سیاسی افغانستان یک جانب قضیه را تشکیل میدهد.
در این اوضاع واحوال حامد کرزی وتیم فاشیستی او در دولت، خواهان تسریع پروسۀ الحاق طالبان به حاکمیت دولتی، ومتحد ساختن پشونها در مقابل دیگر باشندگان کشور، با استفاده از نیرنگ برد وباخت پشتون وغیر پشتون در انتخابات اخیر بوده واز آن جهت تحریک وبه غیرت آوردن قبایل پشتون خواهان بهره برداری میباشند.
البته متناسب با تلاشهای انسجام بخشی قبایل پشتون، تلاشهای معکوس آن هم در جهت از هم پاشانیدن وحدت ویک پارچگی دیگر خلق های کشور از مجاری مختلفی در جریان است که، صدور غایلۀ طالبانی به مناطق امن شمال ومناطق مرکزی کشور برجسته ترین نمونه های این تلاشها بحساب میرود، که روز تا روز در حال افزایش بوده وبه ذرایع مختلفی چون تطمیع، تخویف، ترور، تفرقه افگنی وغیره خلق های ازبیک، هزاره، تاجیک، تورکمن، ایماق، بلوچ، نورستانی، پشه ای، قرغیز، قزاق ، قزلباش، وغیره را درگیر هزاران مصیبت ناخواسته روزمره نموده ودرعوض فقط خواهان اعاده وتحکیم حاکمیت مطلقۀ قبیلوی خود در کشور میباشند.
مسألۀ عمده سازی نتیجۀ انتخابات پارلمانی در ولایت غزنی ، یک سلاح تحریک احساسات پشتون ها بر علیه غیر پشتون ها، با هدف متحد ساختن ایشان در جهت قبضه نمودن بیشتر از پیش حاکمیت دولتی و آوردن طالبان با نشان دادن خطر فرضی از دست رفتن افتخارات وتوانمندی های پشتون ها در افغانستان است که، که غزنی را به عنوان مثال پیشکش موضوع نموده ودست دوستی دادن به کرزی وحمایت از پلان های شئونیستی اورا از مقدسات پشتونوالی آن قوم تبلیغ مینمایند.
موضوع وکلای منتخب غزنی به هر شکلی که باشد بر گشت ناپذیر است. ولی شئونیسم بعنوان سلاح تبلیغاتی مصروف بهره برداری ازآن میباشد. این خود جنایت عظیمی در قبال وحدت ویک پارچگی مجموع باشندگان کشور به دور امتیاز دهی های غیر انسانی ، در یک فضای دموکراتیک وقانونمند است که، هم در گذشته ها جنایتکاران قدرت طلب ازین سلاح استفاده نموده اند وهم در آینده ازآن استفاده خواهند کرد!!!!!
اما نیازانسانی جامعۀ ما فقط از طریق تحقق عدالت اجتماعی وبرابری همگانی در برابر قانون، واحترام به حقوق وحیثیت کلیه باشندگان کشور، به دور ازخود بر تر بینی های قومی، قبیلوی، نژادی، مذهبی، لسانی وغیره، قابل تبیین ودریافت است که متأسفانه حاکمیت طلبان وبرتری جویان از درس های روزگار هیچ نمیآموزند وبه خونهای ریخته شدۀ مردم ما هم هیچ ارزشی قایل نیستند.
این خود یک فاجعۀ عظیم فکری در جامعۀ ماست که، تعریف واقعییت ها وعینیت هارا با قبول موجودیت اقوام وملیت های مختلف درین کشور وقایل شدن حقوق مساوی برای همه مغشوش نموده، صرفاً زمینه های باداری وقبیله سالاری یک عدۀ انگشت شماررا بصورت مقطعی فراهم میسازد. ولی دردهای جانکاه وتاریخی هیچ یکی از گروه های ملی این سرزمین از این طریق قابل معالجه نیست وصرفا عمر استبداد وبی عدالتی را طولانی تر میسازدوبس!!!!!
تأمین وحدت ملی، دستیابی به یک دموکراسی واقعی در کشور، بانابودی شئونیسم وعظمت طلبی در ارتباط است. پس شئونیسم را باید است نابود ساخت!!!!
پيامها
4 دسامبر 2010, 22:31, توسط jalaludinbaiany
يــک نـــعره ی مســـــــــــــــتانه زجايی نشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيد يــــم
م يــــــــــــــران شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود اين شــهر که ميـخانه ندارد
=====
مرا به روز قــيــامت غمی که هســـــــــــــــــــــــــت ايــــــن اســـــــــــــــــت
که روی مردم دنيـــــــــــــــــــــــا دوبـــاره بـــــــايــــــــــد ديــــد .
5 دسامبر 2010, 07:42, توسط Roshan
پالاني معلوم ميشه كه سوادت ره نم زده ولي چون خاديست بودي بنا باسواد بودنت حتمي نيست. راستي تو چه مشكل در پيدا كردن ميخانه داري چون دخترت نقل هر مجلس است به گفته جنرال خليل ودر يك بار كار ميكنه بنا لطفا از نبودن ميخانه شكايت نكو
8 دسامبر 2010, 08:24, توسط khan
اکه جان توردیقل صاحب سلام .
دین ودنیایت را خداوند بکام دلت بگردانت خداوند توان بیشتر در جهت بیان حقایق و روشن ساختن ذهن دیگران برایت عطا بکند امید است روزی شاهد عدالت و برادری و برابری مردمان رنج کشیده این مرزبوم باشیم تا کسی بخاطر رنگ پوست نژاد ملیت ومذهب مورد تحقیر وتوهین وحق تلفی قرار نگیردد و اوغان افسارگسیخته صاحب لگام و باما همسفر خوب.................. شوند .
یاهو