دمکراسی ، اسلام و حقوق بشر
دلایل دمکراسی ستیزی بین جمعیت های اسلامی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آیات قران این ویژگی را دارند که تفسیر های گونه گون می پذیرند و تفسیرهایی که گاه کاملا متضاد با یکدیگرند و همین عدم شفافیت در قرآن موجب شده ست که مسلمانان هیچ تفسیری را قابل قبول ندانند. انها از یک طرف اسلام را دین راستی و مروت وانسان دوستی می دانند وازطرف دیگر با اعلامیه حقوق بشر و دمکراسی مخالف اند. به همین دلیل بررسی و نقد و نظر انسان های چون خامنه ای و .... شاید موجب این شود که باز هم تعدادی دلیل های به ظاهر خرد پسند بیاورند و یا سخنان این اشخاص را به شکلی رد نمایند، گویا اینکه اسلام مخالف چنین نظرات است .
دمکراسی و حقوق بشر یکی ازجنجالی ترین بحث ها در کشورهای اسلامی و دنیا در طی تمام این سالها بوده ،که بعد از حمله یازده هم سپتامبر به اوج خود رسید.
در دنیا حدود 50 کشور که اکثریت جمعیت ان را مسلمانان تشکیل می دهد، وجود دارد ، و نیم نگاهی به پس منظر فرهنگی و دینی این کشورها نشان دهنده حاکم بودن باور های دینی و اسلامی در ان است. توسل جستن این کشور ها به ایات قران و سنت های دینی موجب پسمانی انها در تمام عرصه های زندگی شده اند . سخنان اخیر خامنه ای رهبر مذهبی ایران در مورد تدریس علوم انسانی در دانشگاه هاو تضاد انها با اموزش های دینی خود گواه بر این مدعاست. این اولین بار نیست که ما چنین سخنانی را از طرف یکی از مراجع مهم مذهبی می شنویم، بلکه چنین سخنانی بارها نه تنها در مورد علوم انسانی بلکه در مورد دمکراسی و دیگر ارزش های بشری گفته شده و گفته خواهد شد.
ایات قران این ویژگی را دارند که تفسیر های گونه گون می پذیرند و تفسیرهایی که گاه کاملا متضاد با یکدیگرند و همین عدم شفافیت در قرآن موجب شده ست که مسلمانان هیچ تفسیری را قابل قبول ندانند. انها از یک طرف اسلام را دین راستی و مروت وانسان دوستی می دانند وازطرف دیگر با اعلامیه حقوق بشر و دمکراسی مخالف اند. به همین دلیل بررسی و نقد و نظر انسان های چون خامنه ای و .... شاید موجب این شود که باز هم تعدادی دلیل های به ظاهر خرد پسند بیاورند و یا سخنان این اشخاص را به شکلی رد نمایند، گویا اینکه اسلام مخالف چنین نظرات است .
اگرچند انکار این که قران وسنت های اسلامی موجب پسمانی کشورهای اسلامی شده ،هیچگاه نمی تواند این حقیقت واضح را انکار نماید که کشور های اسلامی در چی وضعیتی فعلا به سر می برند.
قراراطلاعات منتشر شده در گزارش "دمکراسی در قرن بیستم" در سال 2000 حاکی است که در طول یک قرن گذشته تعداد دولت های دمکراتیک از ابتدای قرن بیست میلادی، از صفر مطلق به ١٢٠ کشوردر انتهای قرن یعنی در سال 2000، رسیده است. این تعداد ٦٢ درصد کل دولتهای جهان را تشکیل می دهد که ٥٨ درصد جمعیت جهان نیز در این قلمروهای سیاسی زندگی می کنند.
قرارتحقیقات آرندلیفارت در الگوی دمکراسی در بیست سال گذشته از36 کشوری که به سوی دمکراسی گام برداشته اند فقط پنج کشور در اسیا و افریقا قرار دارد که از این 5 کشور هیچ کدام انها کشور های اسلامی نبوده و یا هم مسلمانان در ان کشورها در اکثریت نبوده اند. یعنی از حدود پنجاه کشوری که در ان مسلمانان زندگی می کنند هیچ کدام انها رشدی در راه دمکراسی نداشته و ارزش های دمکراتیک و حقوق بشردر ان رعایت نمی شود.
تعدادی را گمان بر این ست که جهانی شدن اطلاعات و پیشرفت های فنی و رسانه ای موجب همگون شدن جهان خواهد شد و همان طوری که کوکالا در تمام جهان استفاده می شود این پیشرفت ها تمام زندگی انسانها را در تمام نقاط جهان تحت تاثیر قرار خواهد داد. اما با نگاه به کشورهای اسلامی ما متوجه می شویم که سنت ها و دین و تفاوت های دینی تا چی حد خلاف این مدعا را ثابت می کند.
در دنیای که مزید های حقوق بشر و دمکراسی یک چیز جا افتاده به حساب می رود،هنوز کشور های اسلامی با اموزش های غلت دینی ارزش خون یک انسان را با تعداد شتر محاسبه می کنند. این اموزش های دینی تا با ان حد پیش رفته و جا افتاده است که حالا تعداد زیادی از مردم مسلمان با دمکراسی سازگاری ندارند و اگراوضاع به همین شکل پیش برود دیگر نباید سوال کرد که ایا اسلام با دمکراسی سازگار است یا نه ،بلکه پرسید ایا مسلمانان با دمکراسی سازگاراستند یا نه؟
پرداختن به قوانین کشورهای مختلف اسلامی که برگرفته از آیه های قران و روایات های مختلف از محمد و خلفای بعد از او است، کار زیاد و صبر حضرت فیل می خواهد. به همین خاطر من چند ایه را به شکل نمونه از قران و یک ماده ای از اعلامیه حقوق بشر را اینجا می اورم . این می تواند خود مشتی از خروار باشد، که تا چی حد قوانین اسلامی و قران در تضاد با حقوق بشر و دمکراسی قرار دارد.
درماده هجده هم اعلامیه حقوق بشر امده است: " هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. این حق متضمن آزادی تغیر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل آزادی تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هرکس می تواند از این حقوق منفردن یا مجتمعن به طور خصوصی یا به طور عمومی برخوردارباشد."
در این ماده ما متوجه می شویم که فکر و عقیده نه تنها باید مورد احترام باشد بلکه هرکس حق دارد عقیده و اندیشه اش را ابراز نماید. آزادی درداشتن عقیده بدون آزادی بیان چیزی بی معنای است . از طرف دیگرحق تغیر عقیده یکی دیگری از اصل های همین ماده است . حالا ما چند ایه از قران می اوریم و توجه نماید:
با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی اورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده است برخود حرام نمی کنند و دین حق را نمی پذیرند جنگ کنید، تا انگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.
اگر شمارا بیم آن است که در کار یتیمان عدالت نورزید، از زنان هرچه شما را پسند افتد، دو دو و سه و سه و چهار، چهار به نکاح (نکاح در عربی یعنی سپوختن) در آورید. و اگر بیم آن دارید که به عدالت رفتار نکنید تنها یک زن بگیرید یا هرچه مالک آن شوید. این راهی بهتر است تا مرتکب ستم نشوید.
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، در باره کشتگان بر شما قصاص مقرر شد :، آزاد در برابر آزاد و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن پس هر کس که از جانب برادر خود عفو گردد بايد که با خشنودی از پی ادای خونبها رود وآن را به وجهی نيکو بدو پردازد اين حکم ، تخفيف و رحمتی است از جانب پروردگارتان و هر که از آن سر باز زند ، بهره او عذابی است دردآور [2.179] ای خردمندان ، شما را در قصاص کردن زندگی است باشد که پروا کنيد [2.178]
حالا وقتی چنین ایه های در قران وجود دارد و خود رهبران و روشنفکران دینی از مرتضی مطهری تا خمینی و تا قطب و... نیز اعتراف می کنند که اسلام با دمکراسی و حقوق بشر و حتی داده های علمی مخالف است بنا شکوه و شکایت از انفجار های انتحاری و قتل و سنگسار و قطع دست و پا توسط طالبان و رژیم اسلامی ایران و دیگر کشورهای مسلمان ، در صورت که مسلمانان به قران اعتقاد دارند، کار درستی نیست.
سوره های احزاب از ایه 53 تا 55 و سوره نسا از 1 تا 35 و و سوره توبه و ابراهیم و انعام و رعد و اعراف و فاطر و نحل و یوسف و... مملو ازمواردی است که درتضاد با اعلامیه حقوق بشر و دمکراسی قرار دارند.
وقتی در چشم یک طالب نگاه کنید متوجه می شوید که با چی ایمانی همین تعلیمات دینی را جامه عمل می پوشانند و همراه با ان هزاران خانواده را به سوگ مرگ عزیزان بی گناه شان می نشانند.
برای خدمت به دین و انسان، بهتر است مردم افغانستان بچه های شان را به مسجد نفرستند ودر غیر ان صورت روز دیگر بچه های خود را با همان واسکت های مملو از بمب خواهند دید وانهای که می خواهند از دین دفاع نمایند، بدانند که بهترن دفاع برایشان ان است که سکوت کنند.ارزش و اهمیت کتاب دینی در ان است که خوانده نشود و مورد بحث قرار نگیرند.
ps: ایه ها بر گرفته شده از سایت رکسانا می باشد.
پيامها
10 اكتبر 2009, 00:43, توسط سخی معصومی
رفیق غرجی ؛
جای افسوس است که همیشه ظلم و استبداد گروهای فریبخورده، مزدور و بیسواد های مطلقِ که زادۀ تحولاتِ سه دهۀ اخیر از دخالت رفیقهای بیخدای کمیونیست شروع و با دخول نیروهای ناتو به اوج رسیده، منحیثِ دست آویزی برای بدنامی دین مقدس اسلام سوء استفاده میشود. آیات و احادیثی که مستلزم وقتش نازل و جهتِ هدایت و حکمروائی در همان زمان یعنی 1400 سال قبل باید استفاده میشد، متأسفانه امروز با بیشرمی و تعبیر سوء از طرف اشخاص چون آقای غرجی و همفکرانش بر رخ مسلمانان کشیده شده و با داد و فریاد آنرا منحیث مدرک بر علیۀ آزادی فردی وحقوقِ بشر پیشکش مینمایند. افسوس بیشتر اینست که مسلمان زاده های تحصیل یافته بجای اینکه با پژوهش و تجسس، واقعیتهای دین مبین اسلام را درک نمایند و خود با اعمال نیک و شایسته، صداقت، تقوی و ایمان که از جزئیات و خصوصیات دین و مسئولیت انسانی هر مسلمان میباشند، منحیثِ سفیر و داعی عمل نموده و به نام نیکی دین بیانجامند، در عوض علیۀ این دین و پیروانش از وجود اشخاص و گروهای در واقع ضد اسلام استفاده نموده و به تبلیغات سوء میپردازند با آنکه همین آزادی فردی و حقوق بشر نخستا" و عملا" از طرف دین مقدس اسلام بنا و دراجرا گذاشته شد که مثالهای زیادی از آن از آزادی غلامان وازبین بردن هرگونه تعصبات نژادی و زبانی و ...و تساوی حقوق بین اُمت، همه و همه مثالهای غیر قابل انکار میباشند. پیشرفت علوم ریاضی و نجوم، علوم اجتماعی و پیشرفتهای ارزندۀ علوم طبی و شخصیت های بزرگ اسلامی نظیر ابن سینا، ناصر خسرو و مولانای رومی و... بیشک میتوانند از دین و ایمان راستین نمایندگی نمایند. اولین دانشگاه بزرگ اسلامی الاضحرِ مصر، قانون و عدالت دورانِ نبی کرام و بعدا" دوران خلفای فاطمی که حتی امروز الگوی برای همۀ بشریت شناخته میشوند، میتوانند از دین مقدس اسلام نمایندگی کنند و با افتخار میتوانم بگویم که تلاشها و زحمات آلِ نبی (ص) یعنی امامانِ پاک، از دوران مولانا علی (ع) تا آقاخان چهارم، امام حاضرالوقت شعیان اسمعیلی حضرت نور مولانا شاه کریم الحسینی در عرصه های علم و دانش، حقوق بشر بشکل واقعی آن یعنی احترام واقعی به حقوق هر انسان چه سفید، سیاه، زرد و یا سرخ و ضمنا" احترام و حفظ مطلقِ شرافت، عزت و آبروی انسانی، حس بشردوستی، برادری وبرابری و...همه میتوانند نمونه های از دموکرسی و حقوق بشر برخلاف داد و فریاد های ملکهای غربیان که تعصبات مذهبی علیۀ مسلمانان و تعصبات نژادی که حتی خود اوباما و فامیلش نیز از شر آن مصئون نیستند و برخورد های غیر انسانی با افریقائیان سیاه پوست و ربودن دین و ایمان مردم فقیر و بی سواد آمازون در بدل خیرات های زیر نام کلیسا و غیره و برخورد با سرخ پوستانِ امریکای شمالی و جنوبی ... و هزاران مثالِ دیگر میتوانند از واقعیت های تلخ ضد دموکرسی و ضد حقوق بشر سخن بگویند.
رفیق غرجی امید است ویدیوی ذیل را مشاهده کرده و ببینی که اسلام واقعی برای بشر چگونه درس و پند میدهد.
42:43 سورة الشورى
ايراد و مجازات بر كسانى است كه به مردم ستم مىكنند و در زمين بناحق ظلم روا مىدارند; براى آنان عذاب دردناكى است! (42)
اما كسانى كه شكيبايى و عفو كنند، اين از كارهاى پرارزش است! (43)
إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۚ أُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
http://www.youtube.com/watch?v=sJAo...
با احترامات فایقه؛
عارف/ سخی معصومی
10 اكتبر 2009, 00:50, توسط سخی معصومی
با عرض معذرت آدرس درست ویدیو اینست:
http://www.youtube.com/watch?v...
10 اكتبر 2009, 09:01, توسط کاوه غرجی
سلام اقا معصومی ....
نمی دانم شما از چی افسوس می خورید، از ان گروهای فریبخورده، مزدور و بیسواد و یا از این ایه های که برای 1400 قبل برای شیر شتر خوران عرب امده و حالا همان گروه های انسان ستیز ان را در عمل پیدا می کنند و وقتلو فی سبیل الله را راه می اندازند و شما هم به شکلی از این ایه های 1400 قبل دفاع می کنید؟ چرا می خواهید منکر این شوید که که اگر طالبان دست مردم را قطع می کند و اگر سنگسار می کنند و اگر حملات انتحاری انجام می دهد و اگر زنان را حتی اجازه بیرون رفتن نمی دهد و اگر ..... همه اینها در همان قران مبارک شما نیامده؟ می خواهید برایتان نشان دهم؟؟؟
اقای معصومی یکبار قران را بخوانید و انگاه دیگران را به پژوهش فراخوانید. شما می نویسید که این ایات و احادیث حهت هدایت و حکمروائی در همان زمان یعنی 1400 سال قبل امده بگزار برایت یک یا دو ایه از همان قران بیاورم و ده ها ایه دیگر را هم برایت می توانم ادرس دهم که خلاف این حرف شما را نشان دهد و شما و همفکران شما قران را بیشتر درک کنید...
قانون (سنت) خدا هرگز مبدل نخواهد شد و طريقه حق و سنت الهی هرگز تغيير
( نمی پذيرد . ( سوره فاطر آيه 43
کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسيد و هيچ کسی تبديل و
( تغيير آن کلمات نتواند کرد . (سوره انعام آيه 115
بروید خطبه 18 از همان مولا علی خود را بخوان در مورد قانون خدا....
این قانون ها هرگز تغییر پذیر نیست و اگر خودت قران را خوانده ای و مسلمانی باید بدانی . قصه انسان ستیزی در اسلام خیلی دور تر از پیدایش ان مزدور های خلقی و پرچمی ای است که ازش نام برده ای. اگر منظور از رفیق کاوه گفته تان همان است بدانید که من به همان حدی که از این گروهای اسلامی تان منزجرم از انها نیز .
امید که قران را بیشتر بخوانید ...
دست تان را صمیمانه می فشارم و موفقیت برای تان ارزو دارم .
اگر ادرس ایه ها را که در مورد تغیر ناپذیری قوانین در قران است ، خواستی برایم بنویس.
10 اكتبر 2009, 12:16, توسط سخی معصومی
ازینکه قران را خوانده ای و آیه های آنرا که امروز با روند اجتماعی قرن 21 سازگاری نمی نمایند رنگدار نموده و منحیث دلیل و دست آویز پیش می نمائید، فقط مقیاس و اندازۀ درک شما را عینِ برداشتها و درکِ تندروان، طالبان و جهادیان که از معانی رولفظی آیات دست آویزی برای فریب کودکان و نوجوانان و خانواده های فقیر و مهاجر و بیسواد و ساده دل، سوء استفاده نموده جهان و بالخصوص دنیای اسلامرا دچار چنین یک دغمغه نموده و بجنجال انداخته اند، نمایان میکند. ورنه حقیقت اسلام چیزی دیگریست که برای نجات بشر از هرگونه اعمال غیر اخلاقی و غیر انسانی و آن همه اعمال و کردار انگشت نشان کردۀ شما که از جانب طالبان، جهادیان راه قدرت و نفوذ شخصی و تندروان... سر میزند، بوجود آورده شده است.
من با نظر های شما در مورد این سخن تان:
"هنوز کشور های اسلامی با اموزش های غلت دینی ارزش خون یک انسان را با تعداد شتر محاسبه می کنند. این اموزش های دینی تا با ان حد پیش رفته و جا افتاده است که حالا تعداد زیادی از مردم مسلمان با دمکراسی سازگاری ندارند و اگراوضاع به همین شکل پیش برود دیگر نباید سوال کرد که ایا اسلام با دمکراسی سازگار است یا نه ،بلکه پرسید ایا مسلمانان با دمکراسی سازگاراستند یا نه؟"
موافقم ولی آنرا آموزش دینی نه بلکه آموزش خلاف دینی و از سوی جاهلان و منافقین میدانم.
من قبول دارم که باهمدیگر هم نظر نیستیم ولی روشن ضمیری، تجسس و پویش تانرا واقعا" قدردانی میکنم و از نظر انسانیت شما را برادر میبینم.
عزیزم؛
همان طوریکه برای هدایت یک شاگرد یک استاد ضرور است، برای هدایت بشر نیز یک هادی و رهنما یک امر ضروری و حیاتی میباشد ورنه بشر با تفکرات رنگارنگ، نفاق و تفرقه تکبر و جهالت همدیگر را چون چای صبح نوش جان مینمایند که نمونه اش میتواند عکس ضمیمه شدۀ خود شما باشد..
به همین لحاظ آفریدگار جهان و جهانیان برای هدایت بشر پیامبرانی و کتابهای بفرستاد تا انسانرا در زمانهای متفاوت رهنما باشند و اگر قرار میبود که یک پیامبر و یک کتاب جوابگوی همیشگی مشکلات بشر میبود، دیگر ضرورتی برای ارسال رسول بعدی نمیشد و یا کتابِ با ایشان نمی آمد. بناعا" و بعد از ختم نبوت دورۀ امامت شروع شد و تنها امام است که از طرف خداوند و با اعلان ولایت ایشان از طرف پیغمبر آخر زمان هادی مسلمانان و بشر میتوانند باشند و گر نه پیروی از روحانیون مذهبی واسلامی و یا شاهان، خلفا و یا حاکمان و قدرت بدستان امروزی جزء اختلاف و سرگمی و کشت و خون چیزی دیگری ببار آورده نمتواند.در نتیجه باید قبول نمائیم که آن هادی بشر باید حاضر و در میان ما باشد.
و بازهم با افتخار مینویسم که منحیثِ یک فرد اسمعیلیه درین ضمینه بفضل و مرحمت خداوند هیچ مشکلی ندارم.
سرفراز باشید
10 اكتبر 2009, 13:20, توسط کاوه غرجی
اندیوال معصومی وقتی من از اسلام و دمکراسی و حقوق بشر حرف می زنم منظورم نه این گروهای جهادی و طالبان است بلکه از سر چشمه این اندیشه ها برای تان مثال می اورم. من در همین نوشته برای تان ذکر کرده ام که مسلمانان هیچ تعبیری را از اسلام قابل قبول نمی دانند. یکی مثل طالبان با استفاده از همین ایه ها می اید و قتل و کشتار و قتلو فی سبیل الله می کند و دیگری مثل شما می اید و سرچشمه اندیشه ادم کشی را مهربانی و مروت می نمایاند. من حاضرم که چشمم را به روی تمام گروها و دولت های اسلامی و مسلمانان ببندم و شمائی که از اسلام مروت حرف می زنید در ذهن شما همین بی ارزشی به جان انسان و جهاد و نا برابری بین انسان ها را نشان دهم. ایا کدام حزب اسلامی و جمعیت اسلامی و گروه اسلامی و دولت اسلامی را می توانید برایم نشان دهید که برای شما قابل قبول باشد ؟ به جز از این فرقه خودتان ؟ مردمانی که وابسته به یک گروه و فرقه می شوند عموما خود را حق به جانب و درست می پندارند. طالبان هم خودرا حق به جانب می دانند.
5 هزار سال است که انسان تاریخ نوشته شده دارد و در این 5 هزار سال هیچ چیز به اندازه همین پیامبران تان و دین های تان ادم نکشته است. قتل نکرده است و زنان مردم را به بردگی نگرفته اند و باج و جزیه و خراج نگرفته اند و به اتش نکشیده اند .
وقتی چنان ایه های انسان ستیز در قران وجود دارد اگر شما به جای من باشید از واژه قتلو و قتلو و قتلو و قتلو چی برداشت می کنید؟ طالبان چی برداشت می کند؟ یا در ذهن شما همین واژه وقتلو به معنای مروت است یا ......؟
رفیق معصومی شما با این دین تان ابرو برای این خاک و بوم نگذاشته اید . ابروی این مام وطن را در تمام دنیا به خاک زده اید و باز هم شعار همین دین را می دهید . شعار حکومت راستین اسلامی را می دهید. 1400 سال است که انسان ها کشته می شود ولی برای شما باز هم کفایت نمی کند.
اگر چنین تند می نویسم ببخشید اخر زندگی کردن در بین شما برادران جهادی و مسلمان روی اخلاق من هم تاثیر گذاشته .
10 اكتبر 2009, 18:30, توسط سخی معصومی
دوست عزیز؛
من هیچگاه دعوی حق بر جانب بودن نداشته و یا فرقه و مذهب خود را بهتر از دیگر مسلمانان جلوه نداده ام بلکه صرفا" منحیث یک مسلمان کوشیدم تا چند سخنی در بارۀ مضمون نادرست شما داشته باشم و از عقائید خود منحیث یک اسمعیلیه برایت روشن بسازم و آخر حرف را هم بخودت واگذار میشوم چونکه همین دین مرا آموخته است تا اشخاص سرشقرا به حال خودشان بگذارم چرا که تلاش برای تغیر تفکر شان همانند طالبان و غیره تندروان بیهوده است. فقط آرزو میکنم نوشته هایمرا دوباره با توجه و غور خاصی مطالعه نمائی تا درک مطلب برایت ساده تر شود.
11 اكتبر 2009, 01:04, توسط سروش سکوت
عزیزم سخی معصومی!
نظرات شما و آقای غرجی را خواندم. من سوالاتی دارم از شما:
آیا قابل تعبیر بودن آیات باعث بحث، مناقشه و بالاخره مخالفت و مجادله بین افراد میشود یانه؟
این خداوند بزرگ چرا اینقدر حرف قابل تعبیر میزند؟
اگر شما آیات را مربوط به همان زمان یعنی 1400 سال پیش میدانید پس تطبیق آن ها در این زمان چقدر معقول میباشد؟
آیا واقعاٌ در اسلام، آزادی دین و بیان جایز هست؟
امیدوارم به سوالاتم پاسخ دهید.
11 اكتبر 2009, 06:17, توسط haqbeen
دوستان عزیز سلام !
بنظر اینجانب مشکل اصلی ما اسلام نیست بلکه اسلام سیاسی است که این خر دجالان بخورد مردم میدهند. از جانبی مذهب اسماعیلیه مشکلی برای جامعه ما ایجاد نکرده و بمراتب مترقی تر نسبت به مداهب دیگر در افغانستان است. اگر معتقدات فرد دیگران را متضرر نسازد هیچ مشکل ندارد و میتواند به حیات خود تا زمانیکه مردم درک کرده خود انرا دور بریزند ادامه دهد.
بنظر خقیر یگانه اشتباه رهبری اسماعیلیه در افغانستان همانا سازش با مسعود و دوستم بود که پی امد ان مردم را بدبخت و بیچاره ساخت. شاید سید منصور نادری معتقد باشد که سرش کلاه گذاشتند و این کلاه گشادتر از سر وی بود. به هر حال ایشان شخصیت صمیمی و قابل قدری اند که در تحولات اینده وطن میتوانند نقش مثبتی داشته باشند.
11 اكتبر 2009, 08:12, توسط کاوه غرجی
رفیق حق بین....
اسلام به عنوان دینی که خود را کامل و اخر می داند چنانکه قبلا گفته ام از جماع کردن سگ با گوسفند گرفته تا خیلی چیز های دیگه که حتی به فکر جن هم نمی رسد نظر و پیشنهاد دارد . اسلام با همین عبدالمعروف و نهی از منکر خود و قانون الهی و ... خودش سیاسی است و به زندگی مردم و به شخصی ترین کارها دخالت می کند.
11 اكتبر 2009, 08:52, توسط haqbeen
کاوه عزیز!
قبلا متذکر شدم که اگر دیگران را متاثر نسازد....
خوب یقینا با ایجاد دم و دستگاهی بخاطر تحمیل ان - دیگران متاثر میشوند.
عده از دوستان گله مند اند که چرا دین و یا مذهب ما را مورد نقد قرار میدهید. فکر نکنم اگر ایشان انرا به دیگران تحمیل نکنند کسی علاقمند ضیاع وقت باشد.
به هر حال مطابق قانونمندی طبیعت و نظام عالم هر عملی را عکس العملی است.
برای پخته شدن هر خامی زمان لازم است. اما برای ابلهان شاید الی ختم جهان هستی زمان کفایت نکند.
11 اكتبر 2009, 15:25, توسط سخی معصومی
برادر محترم سروش سکوت سلام!
در وهلۀ نخست بعرض میرسانم که نوشته ها و یادداشهای من در بارۀ مضمون نشر شدۀ محترم کاوه غرجی با اتکاء به آیات و رسانه ها صرفا" نظر و برداشتهای شخصی خودم بوده و به نمایندگی از هیچ فرقه و مذهب یا گروهی و یا به مقصد تبلیغ و یا وعظ تحریر نشده و نمیباشد و نه من عالم دینی هستم و لیاقت آنرا هم ندارم، بناعا" اگر اشتباه و نادرستی پیش آید معذرت و پوزش میخواهم.
با تشکر از صبر و حوصلۀ شما میکوشم در جواب سوالهای مطرح شدۀ شما؛ و امیدوارم کاوه جان نیز بخوانند چونکه آیات ذکر شدۀ شان مستلزم تشریح و تحلیل و قابل و شامل جواب همین سوالات شما میباشند؛ البته اگر وقت برای شان مساعدت نماید.
اکنون در باارۀ سوالاتِ شما:
- آیا قابل تعبیر بودن آیات باعث بحث، مناقشه و بالاخره مخالفت و مجادله بین افراد میشود یانه؟
به نظرم اگر از آیات الهی تعبیر درست شده و یا میشدند در جهان این همه داد و بیدادها رخ نمیداد ولی متأسفانه تعبیرات سوء، عجولانه و جاهلانه سبب این همه نفاق، بیعدالتی، کشت و خون گردیده است
درین مورد ذکرِ چند مثالی مهم میباشد:
مثلا" در آیت پیشکش شدۀ کاوه غرجی توجه میکنیم:
سوره فاطر آيه 43
اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ ۚ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ ۚ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ ۚ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا
اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود; اما اين نيرنگها تنها دامان صاحبانش را مىگيرد; آيا آنها چيزى جز سنت پيشينيان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنت خدا تبديل نخواهى يافت، و هرگز براى سنت الهى تغييرى نمىيابى!
و سوره انعام آيه 115
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسيد و هيچ کسی تبديل و ( تغيير آن کلمات نتواند کرد .
کاوه غرجی با دست آویز ساختن این آیۀ های مبارکه استدلال میکنند که چون سنت الهی تغیر خوردنی نیست لهذا با پیش آورد آیات دیگری در مورد جهاد و قتل با دین و ایمان اسلامی با نفرت و ضدیتِ تمام مناقشه مینمایند.
حالا نمیدانم کاوه جان از سنتهای تغیر ناپذیرِ الهی که جایگزین سنتهای بت پرسی، جهالت و غیرانسانی اعراب قبل از اسلام، طوریکه خداوند(ج) واضحا" فرموده اند"اينها اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود"،
و کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسيد.
چه برداشتی نموده اند. امید است اعمالی را که در حقیقت در تضاد و در خلاف با استکبار و نیرنگها قرار دارند، و نیز کلام خداوند را که از روی راستی و عدالت به حد کمال رسيده باشند با ضمیر و وجدان پاک و عقل سلیمِ خویش تشریح داده و از خود بپرسید که چرا قابل تغیرهم باشند؟
- این خداوند بزرگ چرا اینقدر حرف قابل تعبیر میزند؟
طوریکه در گذشته یادآور شده بودم آیاتی مثلِ همین آیات فوق مستلزم همان زمان (1400) قبل بخاطر بت پرستان و جاهلان عرب نازل گردید تا جوابگوی آنان در همان وقت باشند ولی جهان همیشه در تغیر است و به نظرم هر تعبیری که با وقت و زمان متاقبت نداشته باشد باعثِ اینگونه مخالفتها و تنشهای چشمدید خواهد شد ولی اعمال نیک وشایسته، صداقت و عبادت و تقوی، راستکاری و خردمندی،حسن نیت، برادری و برابری.... همه صفاتی هستند که از طرف خداوند و رسولش برای هر مسلمانی واجب شده و هیچ ربطی با آدم کشی و خونریزی و ظلم طالبان و همنوعان ستمگر شان نداشته وهرگز نخواهد داشت.
- اگر شما آیات را مربوط به همان زمان یعنی 1400 سال پیش میدانید پس تطبیق آن ها در این زمان چقدر معقول میباشد؟
شما خود دربارۀ این فرمودۀ خداوند:
’اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود" که در آن زمان اعراب جاهل را خطاب قرار داده بودند، چه فکر میکنید و ما آنرا در این زمان چگونه و کیرا باید مخاطب قرار داده و چگونه مطرح کنیم؟
- آیا واقعاٌ در اسلام، آزادی دین و بیان جایز هست؟
سورة البقره / 56
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
در قبول دين، اكراهى(اجبار، اضطرار) نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنابر اين، كسى كه به طاغوت ( بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست
سورة العنكبوت / 46
۞ وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ ۖ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَـٰهُنَا وَإِلَـٰهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند; و (به آنها) بگوييد: «ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آوردهايم، و معبود ما و شما يكى است، و ما در برابر او تسليم هستيم.
امیدوارم این دو آیات مبارکۀ فوق جواب رضایت بخشی باشند.
لازم است در بارۀ جهاد فی سبیل الله، بشکل گسترده و مفصلتری ذکرگردیده و به غورِ چند آیاتی که در بارۀ دفاع از دین، حفظ جان و ناموس مطابق به ضرورت همان 1400 سال قبل که البته تعبیر و محتوای آن حالا میتوانند نظر به اوضاع و شرایط فرق پذیر باشند، پرداخته شود :
که درین ضمینه انشألله در آیندۀ نزدیک صحبتهای خواهیم داشت.
اگر دوستان علاقه مند باشند، میتوانند توضیح مفصلتری از کلمۀ جهاد را در سایت
http://muttaqun.com/index.html
نوشتۀ
.Dr. M. Amir Ali, Ph.D
به زبان انگلیسی مطالعه نمایند.
با تشکر
11 اكتبر 2009, 08:47, توسط tareq
jenabe gharji ba sehat basheed
az dede man shoma besyaar kochak tar az aan hasteed ke ba een masayel bepardazeed, ta forsat az dast na rafta ast ba dars wa amozeshe tan bepardazeed ke dar een deyare farang hade aqal zendagi tan rang begerad chon ta jaye ke deda meshawad az akherat dast shostayeed, een deen memanad wa man wa to wa amsale ma ha ba milion ha me ayad wa merawad, az khodat karda kala ganda ha amadand wa hazyanate goftand wa raftand magar nofose een dien beshtar shood wa kam tar na, ba har hal ekhteyar ba shomast wa nateja ham basta ba entekhabe shoma ok
11 اكتبر 2009, 10:47, توسط سروش سکوت
آقای طارق!
همهء حرفهای شما بجاست. انسان ها نمیتوانند بدون دین زنده گی کنند. بیخدا ها در اقلیت اند اینرا همه میدانیم ولی در عصر حاضر باید گذاشت تا این مقدسات مورد بحث و مناقشه قرار گیرد تا باشد از مسند قدرت و سیاست پائین آورده شود و شکل انفرادی اختیار کند. من منحیث یک انسان عادی با دین هیچ مشکلی ندارم؛ مشکل اینست که دین معیار های سیاسی و اجتماعی ای را وضع میکند که برای من منحیث یک فرد مشکل خلق میکند. اگر حدود و ثغور حقوق و مکلفیت های افراد بیشتر توسط قوانین مدنی تعیین شود بهتر است تا با دین. دین بذات آنقدر مشکل ساز نیست ولی در فرایند تعامل با جامعه مصائب زیادی را باعث میشود. فرض مثال دین معیار هایی را برای شایسته سالاری در چشم جامعه وضع میکنند که بسیار احمقانه است. نماز،روزه، ذکات و این چیز های بی ارزش معیار میسازد و کم نیستند افرادی پست و بی شخصیتی که با چند بار کون شستن و چند بار سر به سجده زدن موافق این معیار عمل کرده از جامعه کسب مشروعیت میکنند. عواقب اینگونه کسب مشروعیت باعث بلندرفتن جایگاه اجتماعی و در نهایت سیاسی افرادی رذیلی میشود چنانچه شاهد آن هستیم. هر ایده و تیوری و یا دینی که بخواهد جامعه را متحدالشکل بسازد و به اصل تغییر و تنوع ارج نگذارد بالاخره محکوم به شکست است.
11 اكتبر 2009, 14:22, توسط سرپلی
به اجازی نویسندگان و نظر میدادگی های عزیز اول سلام ! د قسمتی دموکراسی یک کمترک از زبانی یک بیسواد و جاهل ام باید بشنوین که او چه میگه . دموکراسی ره خو دانشمندای قلمداری ای سایتی پور خاننده ای کابل پریس ماریفی کدن لاکن برداشتی ای نادان ازی دموکراسی چیزی دیگیست . او ای که دموکراسی یانیکه یک آزادی مطلق بری تمام انسان ها چه از گوفتگو باشه (آزادی بیان) و چه ام عمل (چه عملی زشت باشه چه خوب) انتخاب دین و مذهب (چه کفر باشه چه کودام دینی دیگه) هر وقت دلیش بخایه مثلی کالا بدلیش بکونه و کسی حق نداره بکاریش کار داشته باشه . برین ما قبول کدیم که امیتو باشه . لاکن بشرطیکه بعد از تبدیل کدن ای کالا کالا های سابقه ره آتیش نزنه و سریش ریشخند نکونه . اگه نی ای حق ره ام دموکراسی بریش میته لاکن ایره ام باید بدانیم که ای دموکراسی از حقوقی بشر زایده شودگیست و حقوق بشر نمیخایه بشر زیری توهین بشر قرار بگیره . ولو هر دین و آین و هر مذهبی که باشه باید به نظری احترام دیده شون . احمق خاندنی یک قسمتی زیادی از مردومه که حتا از تعداد ما ام بالا تر باشه فکر میکونوم مانای دموکراسی ره نفامیده باشیم و یا پیروی یک آین ره مردوم بی شخصیت و پست خاندن . از نام دموکراسی استفادی غلط بردن خات بود . اگر دموکراسی ره قانونی حقوق بشر بدانیم و حقی ایتراض بر مردومه حق خود بخانیم آیا ما ای هر دو قانونه زیر پای نکدیم ؟ خیر باشه مه جاهل و رسوا چه میدانوم که از حقوی بشر گپ بزنوم . لاکن نفامیده نفامیده مه خوده یک نفری که از حقوق بشر دفاع میکونه میدانوم . مه فکر میکونوم بخاطری اجرا کدن و یا عملی شودن واقیی ای دموکراسی و قانون حقوق بشر باید ما بر عکسی نظری دوستا ادیانه و مذاهیبه دیگام تقویه بکونیم و بریش احترام بگزاریم . ورنه نمیتانیم د پالوی ای دموکراسی و آزادی فردی و جمله یی جلوی کوچکترین مشکل های بزرگی ای دونیا ره بگیریم و یا بگوفتی دیگه نمیتانیم بری ای جهان نظام و یا قانونی ره بسازیم که امنیت بیایه . مه فکر میکونوم یگانه چیزی که تا امروز نظام دونیا و دونیا داری ره نگا کده و امنیت آورده و از بی بند و باری ها جلو گیری کده امی موجودیت عقاید و ادیانی سماوی میباشه . و الا فکر نکونوم بخاطری جلوگیری از ای بی بند و باری های بشری به اندازی تعدادی بشر باید پولیس داشته باشیم تا یک یک نفره زیری مراقبت بگیریم که کاری خلاف قانون نکونن . ولی باز ام فکر نمیکونوم که امو پولیس های نگا بانی قانون کاری ره د گوشی تنهایی نکونه که خلافی قانون بشر نباشه . ادیان و مذاهیب عسکر و پولیسی مفت و بی تنخای قانونی ای بشر استن که مردومه حتا به گوشه های تنهایی تاقیب کده بکاری خلاف قانون نمیمانن. از روزه و نماز تا زکات یکایک مشاور و وزیر های قوی و دوستان و همکارانی ای نظام و قانون بشر استن . مثلی که مردوم بخاطری مادر یک روزه تجلیل میکونن که کم از کم د امو روز شاید هر مادر قدر دانی شوه . فکر نکونوم تجلیل یک ماهی رمضان بی اثر بانه و پنج وقت د یک روز تعهد کدن از بی بند و باری و از خری غرور پاین شودن تا جایکه بهترین عضوی بدنیش که پیشانیش باشه د خاک مالیدن و عوجز و بیچارگی نشان دادن و یا از ترس کسی خوده قصاص کده از صبکی تا شام چیزی ره بدان نبردن و نخوردن او ام یک ماهی تمام او ره به ای قانون سازی ها آماده نکونه . فکر میکونوم اول خو امکان نداره ای قانون الهی از مسندی قدرتیش بزیر بغلته . گیروم بغلته و دینی و مذهبی د جهان نباشه باز فکر نمیکونوم مردوم فایده بکونن و امنیتی ره د ای دونیا آورده بتانن . مجبور استن و مثلی امروز که اکثرن قانون بین ملل از قانون امو ادیان سماویست با تعغیری نام ها بسازن . پس ما ازی ادیان راهی خلاصی نداریم و بهتر است قانون خوده از سرچشمی پاک بگیریم نه از پاین آب که ممکن آبیش خت شوده باشه . مه نظری آقای طارق جان و مزاری جان ره قبول میکونوم اگه شوما مردوم ای حقی دموکراسی ره به مه بتین . تشکر
11 اكتبر 2009, 15:27, توسط سيد سكندر
با عرض درود خىمت دوستان من سخنان أقاي سربلي را تقىير مينمايم.
11 اكتبر 2009, 12:39, توسط Yamdari
درگام نخست جناب کاوه گرامی باید از این نبشته ات در بارة دموکراسی و اسلام سپاس بگویم وبااینکه من به تمام نکته نظرات شما نظر موافقت دارم اما میخواهم من دریافته های خودم را هم در میان بگزارم .گرچه تعدادی این را می دانند.
1/
اینکه دین اسلام با تمام شرایط و فرایض اش بگفته خودت نوع جمع گوسپند و سگ گرفته تا اینکه لقمه نانی با هزار زحمت بدست آری و بخواهی آن را دردهن بگزاری سراغت می آید و میگوید: باید بسم الله بگویی و گرنه شیطان با تو شریک می شود و گرسنه می مانی.
در کشور های غیر اسلامی مواد خوراکی آنقدر زیاد است که همین سگی که در اسلام نعس گفته شده دارای خوردنی های متنوع در سوپرمارکیت ها هستند و کمپنی های هستند که برای سگها مواد خوراکی می پزند.
حالا شما سگهای که به طور دیدو در بازار ها می گردند. درغرب چون مانعی مثل دین اسلام وجود ندارد در تمام ساعت تکامل وجود دارد . و سطع شعور یک سگ اروپائی از هزاران طالب و مجاهد بالا تراست. سگ تربیه گرفته کسی را دندان نمی گیرد .ودر گرفتن مجرمین به پلیس و کور ها و بقیه ساحات کمک می رسانند. پس میشود گفت : دین اسلام بدون بروبرگشت یک دین سیاسی است که عدة آنرا پیراهن عثمان ساخته و برای خود و قبیله خود لباس دین تازی پوشیده اند. و مردم را اجازه نمی دهند که مغز شان باز شود. تا قدرت پروردگاررا ببینند.
الله تازی بسیار بی منطق تشریف دارد . می گوید :( ان المسلمین الخوة ) مسلمین برادر هم اند.
و در قر آن بارها امر به کشتن دیگران کرده .این الله بلستی نمیتوانست .اینهمه انسان های بی دین هست نمی کرد؟
آسانتر نبود . تا این همه جنجال میان ادیان و کشتار یکی توسط دیگر.
2/
غربیان دین مسیحیت را که در ابتدا هم همینطور خیز و جست میزد . گرفته و سرجایش نشاندند. و دین را از سیاست جدا ساختند و دین دیگر هیچنوع تعرضی به زندگی شخصی مردم ندارند. هرکسی که میخواهد روزهای یکشنبه به کلیسا می رود و اگر نخواست نمیرود . چون دین مسیحیت را اصلاح کرده اند . و تمام زورگویی هایش را از آن کشیده و دین ساخته که همه جوانبش از صلح و بخشش و مهربانی کاردارد. حتا به حلال و حرام خوردن مردم هم کار ندارند. البته این حاصل چها ماه تحقیق من در کلیسا در سویس است .
که آنها دین را رابطه هر شخص با خدایش می دانند . و بز از لنگ خود و گوسپند از لنگ خودش آویزان است.
اینست جوامع خود را توسط قوانین مدنی مطابق به شرایط زمان اداره می کنند.و نه مشکل فقر دارند و نه مشکل کشتند.
3/
ولی اسلام یک دین ناخراش و ناتراش است که عرب تازی خوب میداند .که تمامش خرافات است ولی دین اسلام برای عرب منبع در آمد مادی است اگر این طور نبود عربستان سعودی حکمت پادشاهی عربستان نمیشد.
حالاچرا برای ما جمهوری اسلامی و برای عربستان و انگلستان پادشاهی. بلی دگر غریب بچه کارش را انجام می دهد ولی یتیم بچه روزش را گگ می کند.
مثلا": از همین کسانی که هرکدام شخصیت خویش راغ به درازی ریش خود میدانند. چه کاری کرده اند کدام کتاب نوشته اند؟ کدام تاریخ نوشته اند؟ جز خوردن و چریدن و بع بع کردن و مملکت را ویران کردن و یکی در کله دگر زدن.
قرآن(تازینامه) از دوقسم آیات تشکیل شده است آیان مکی که درو قتی که محمد پیاده میرفت و هم از مهربانی و لطف و بخشش سخن می زند و دیگر آیات مدنی دروقتی نازل شد که محمد چند نفری را به همرایش یکجا کرد و سوسواره شدند و شمشیر برای کشتن دیگران کردند و در اولین روز که وارد مدینه شد به گفته شادروان علی دشتی 100 نفر یهودی را گردن زدند.
غزوات محمد ( جنگ های محمد )
و در تمام این جنگ ها هزاران دیگراندیش را بقتل رسانیده اند. و همه آن ناشی از آن عقده های که محمد از دوران طفولیت گرفته بود و به هیچ چیز ترحم نمی کرد. و محمد 100 % مسلمان بود
اما امروز مسلمان 100 اصلا" نداریم همین طالبان را که ببینی حدودا" 60-70 % مسلمان هستند.و رهبران مجاهدین هم 50-40 % .شما اگر در طول تاریخ اگر حمله تازیان را به کشوار های دیگر ببینید همه با قساوت آدمکشی و قتل و غارت همراه بود. چون اعرات مردم مفت خور تنبل و بیابانی و سوسمار خور بودند. و با این حمله بر دیگر کشور ها تاراج می کردند. سگ مغول ها و یونانیان و غیره بر عرب می ارزد آنها یکبار آمدند و به کشور گشایی کردند .ولی تخم خرافات در اذهان مردم نکاشتند ولی اعراب امروز از افغانستان رفتند اما تخم خرافات را در مغز این مردم کاشتند و آنها را (الینه ) کردند. که حالا هر چه بگویی که این دین سیاسی همه اش دروغ است دانشمندان جهان امروز کشف کردند که تما گفته های دین ها اساس ندارد و نظر به شرایط زمان تو سط چند شاراتان بوجود آمده است .
که مفت میخورند و میگردند و می چرند وبه قانونی که خودش باوردارد عمل هم نمی کنند.
و شعار شان اینست مرگ خوب است لاکن برای همسایه.
نمونه اش همین امیرالمونین ملا عمرو اسامه بن لادن تازی سوسمارخور است که با تمام غرو فش رفته مانند محمد تازی در مغاره کوه پنهان شده و ادعای شریعت دارد و در میدان هم نمی آید و بزدلانه هزاران هموطن ما را روزانه می کشند.
http://www.youtube.com/watch?v...نتیجه :
راه نجات این است که مردم ما سواد شان بالا برود و دین اسلام را با تاریخ اسلام بخوانند ورا از سر دروازه پاغئین کنند و معنایش را با خرد بسنجند
و درباره علم و زبان علم آگاهی یابند.
تا بدانند که ماخود هر چه داریم از نیاکان و نیاز به این نیست که دنبال خرافت تازی برویم.
http://www.youtube.com/watch?v...
11 اكتبر 2009, 15:29, توسط سيد سكندر
معلوم است كه شما سنت نميباشيد.
11 اكتبر 2009, 16:12, توسط کاوه غرجی
یامدری عزیز .
با این نظر شما فکر کنم یک روز مرا در همین کوچه های خاک گرفته به دار می زنند.
زیاد نمی خواستم دامنه این بحث تا این حد به درازا بکشد که موجب شود تعدادی را ازرده نماید. اما می خواهم این را بگویم که خوب است که مسایل دینی این قلمرو ممنوع گاهی در موردش حرف زده شود. دوستانی هم که ازرده شده اند باید بدانند که ازادی حق هر انسان است و این را هم می دانم که هر ازادیی اخلاقی نیست .در کشورهای اسلامی متاسفانه هر کاری انجام می شود ولی حرف زدن در مورد تمام همان کارها جرم و گناه و دل شکستن و بی احترامی به حساب می رود. خوب است گاهی در مورد این قلمرو ممنوع حرف زده شود.
وقتی از خانه بیرون می شویم به خاطر این حمله های انتحاری و بمب گذاری ها که به نام اسلام صورت می گیرد امیدی به دوباره برگشتن نداریم . دل ما هم نمی شکند. توقع احترام م نمی کنیم از انها بنا شما هم اگر گاهی حرفی مطابق میل تان نیست ، ان را بی احترامی ندانید.
یامدری عزیز در مورد پاراگراف اول تان عرض کنم که ... در جائی از قران امده است که خدا هر کی را بخواهد دلش را به اسلام نرم می کند و هرکی را نخواهد سنگ و به اتش می سوزاند و در جائی دیگری امده که به هرکی بخواهد سروری می دهد و هرکی را بخواهد به خاک می زند. شماره این ایه ها یادم نیست چون از زمان مدرسه یادم مانده بود.
به دنبال ان از عبدالمعروف و نهی از منکر می گوید .... تضاد تضاد ...
حرفها زیاد است رفیق.
11 اكتبر 2009, 16:22, توسط شادولا
محترم سید سکندر:
آیا بعضی اوقات در بیت الخلا تنها نشسته به این فکر نیفتاده اید که ، خداوند باهمه قدرت وتوانایی اش نمیتوانست انسان های مذکر را ختنه شده هست میکرد؟ آیا فراموشش شده بود وبعد به اشتباه خود متوجه شد؟
12 اكتبر 2009, 21:58, توسط Yamdari
با عرض درود برای کاوه گرامی :
شما افغانی هستید که به آب و خاک و فرهنگ آن کشور فکر می کنید .نه مثل گمراهان به بیگانگان بدوی بیابانگرد.
آیه های زیادی است که خود الله چوچه گفته که عدة را من دل هایشان را سنگ ساخته ام و هیچ درست شدنی نیست و در آن دنیا برایشان پیراهن آتش می سازم و و سرب مذاب سرشان می ریزم .تا مثل پدین بلرزند.از این کرده ذهن مغشوش در هیچ موجودی وجود دارد؟ نه
من نمیدانم این الله چوچه با همه ریشخندی می کند. سکندر جان میگوید که تو سنت نیستی . ایکاش و حالا من کی را به دادگاه ببیرم ؟
سکندر جان گل تو فقط از من انتقاد می کنی برو یک کمی قرآن هم بخوان برادر؟ حضرت محمد هم در 40 سالگی مسلمان شد . بنظر خودت او پیش ازینکه مسلمان شود سنت شده یا تا آخر عمر هم بی سنت باقی مانند . مسلمانان و قتی قرآن (تازینامه) می خوانند فقط قسمت های خوبش را میخوانند. و از قسمت های کشتن و بستن آن خیز میزنند مثل کانگرو.
البته سطح فکر سعدی از الله چوچه کرده بسیار بالا است.
الله چوچه میگوید : ان المسلمین الخوة
ولی سعدی میگوید نخیر : بنی آدم اعضای یکدیگراند.
باز سازمان ملل هم به حرف الله چوچه توجه نمی کند و همین سروده سعدی بزرگوار را بر سر دروازه سازمان ملل نصب می کنند.
چرا اینجا مسلمین تازی زاده اعتراض نمی کنند؟
یکی از بهترین ترجمه سوره الحمد توسط مرد فولادین فولادوند گرامی :
http://video.google.com/videop...
کاوه جان به این ایمل با من یک تماس بگیر؟
mahab07 gmail.com
13 اكتبر 2009, 22:52, توسط Yamdari
شادولا جان یگه یکروزاللله چوچه موسی عیسی و محمدو را خواست و ازآنها پرسید که برای این امت های را که من تسلیم شما کردم چه انجام دادید ؟
نخست موسی گفت:
قربان بسیار کار ها ، مردم یهودی اصلا" سرزمینی نداشتند و روش من باعث شد که سرزمینی داشته باشد . و امروز ما از زمین خلی زر ساخته ایم تمدن پیشرف و دانشمندان زیادی همه یهودی اند مانند همین اینشتاین مختر اتم E=mc2 . ودر دنیا حتا یک نفر فقر و کدای یهودی نمی بینی . در حالیکه تمام دنیا مخالف ماست ولی قدرت و کنترل اقتصا دنیا هم در دست ماست . و در صلح و صفا زندگی می کنیم . اللله چوچه گفت : آفرین بخ تو موسی که اینقدر برای امت خود خدمت کرده ای .
باز رو به طرف بچه مریم ( بچه خودش ) کرد و پرسید تو چه کردی ؟ عیسی گفت می دانی که اروپائیان همه در خرافات و جهل و کشت و کشتار غرق بودند و در دین من هر نوع پیشرفت و مهارت مجاز است و اینها استفاده کردند و من هم مانعی برای شان نگزاشتم چون جهان از تو و و تمام نعمات تو هم از همین بشر است خوب میخورند و خوب میگردندو زندگی می کنند و شهر هایشان آباد است و به مسلمانها هم همیشه کمک می کنیم از طریق چریتی > علم و مدنیت هم در دست امت من است . ااالللله چوچه گفت : آفرین عیسی بچیم بسیار زحمت کشیدی و فهمیدی منظور من برای بشر چیست من ظالم نیستم و از شما ها ( غربیان ) بسیار خوش شدم .
در همین وقت دید که محمد سرطرف زمین رفتار مورچه ها را نگاه میکند برایش گفته سرت را بالا کن محمد امین ؟
خوب حالا بگو تو که پیغمبر آخر زمان هستی چه کردی دنیا را گل و گلزار ساختی ؟
محمد در حالیکه شرمنده شده بود گفت :
وقتی من پیغمبر شدم اعراب سوسمار میخوردند دختر های خود را زنده به گور می کردند هر روز من جنگ با کفار یعنی همین ( پیروان عیسی و موسی ) بود عرب جز یک شتر و و یک شمیر در حالت بدوی زندگی می کردند.
و وقتی همدیگر را می دیدند یک و دو سر هم دیگر را می بریدندو این اتفاقات تا به حالا هم ادامه دارد و تروریست های ما هنوز در حال کشتن کافران است و تمام مسلمانان دست گدایی به دامان کافران و وضع هیچ فرق نکرده است .چون خودت نام من را امین گذاشتی و من هم در امانت هیچ خیانت نکردم قومی را که با هزار بدبختی و جهل به من دادی حالا به با همان امانت داری پس تسلیم خودت می کنم . چون در امانت خیانت روا نیست .
هنوز برای الله چوچه نگفت که : افغانهای راکه یک روز بزرگترین تمدن را داشتند و امپراتور جهان بودند حالا در خاک نشانده ام .
http://www.youtube.com/watch?v...
12 اكتبر 2009, 00:08, توسط hazarbuz
اگر ملاها ها آزادند " امر بالمعروف " کنند , چرا ما نتوانیم " نهی از منکر " کنیم و بگویم که اسلام خود یکی از منکرات است .
12 اكتبر 2009, 00:17, توسط hazarbuz
میگویند : اسلام به خودی خود عیبی ندارد , عیب از مسلمانی ماست .
میگویم : اگر هم این سخن بی معنی درست باشد , دینی که ضعیف تر از عیب ما است و از چنان نیروی برخوردار نیست که عیب ما را بر طرف کند , بهتر است از میان برداشته شود , تا خود چاره کار کنیم .
12 اكتبر 2009, 06:51, توسط Yamdari
بادرود به کاوه گرامی و سپاس از اینکه نظرات پرمحتوی اراهه می نماییید. وقتی آنانی که نمیگویم به نام اسلام آنانی که از قرآن (تازینامه) پیروی میکنند منظورم همین ملا و آنند و چلی و شیخ وداملا و طالب و مجاهد و امثال کارد را به استخوان مردم رسانیده، هرروزه ملیون ملیون انسان بیگناه توسط بم راکت و مخصوصا" حملات انتحاری کشته میشوند. تاریخ آن جبری را برما روا داشته که در مملکت ما زیر سایه اسلام تمام بدترین آدمنما ها شدید ترین قساوت ها را روا میدارد و خود را به اسلام می چسپاند و برائت حاصل می کنند. اگر من بنده خداهستم و این جان را خدا برای من داده شده و مرگ هم در دست اوست. پس چرا هرروزه این کسانی که در زیر قلمرو اسلام کشته میشوند.یکی نیست که برایش پاسخ این ملت ما را در زیر شدید ترین فقر گرسنگی مغر شویی می کنند . حتا جسم شان از خود شان نیست. و این نمیشود که اینرا سرنوشت خود بدانیم . ما سرنوشت را میتوانیم با نابودی این تیکه داران مفت رقم بزنیم و به آرمانی که روزی افغانستان برگردد به جامعه انسانی و حتی سگ ها از زیر سیطرة بی سرنوشتی برآیند. آن قساوتی که بر سر حیوانات میرود کم تر از انسانها نیست . هیچ دینی به اندازة اسلام حیوانات را شکنجه نمی کند. شما یک شیر کور در دنیا می بینید جز در باغ وحش افغانستان . شما در کدام کشور کفر می بینید که فیل را با راکت بزنند. و با رفتار اسلامی تمام هستی و دارایی هم میهنان خویش را تاراج کنند.چون تمام واژه های قرآن برای کسانی است که وجدان شان می میرد. و به هر شارلاتان بازی دست می زنند.ما اگر شاعر داریم اگر نویسنده داریم اگر آوازخوان داریم یکی آن نمیتواند از خط قرمز اسلام که پیش پایش کشیده شده پای فراتر بگزارد .ولی خود اسلامی های ناب از بچه بازی گرفته تا سگ جنگی تجاوز به کودکان و کشتن هزاران هزار انسان باز هم در بالا سر می نشینند. و حکم می رانند. تاکی ما شاهد این مفسدین فی القران باشیم ؟
اولا اینکه اسلام هیچ است نه دوزخی وجود دارد نه ملائکة نه جبرئیلی نه میکائیلی و نه این و نه آن این همه جز یک واژه بی معنی چیز دیگر راتداعی نمی کند. و زاده اذهان خرافات عرب تازی سوسمارخور است . تمام مغجزة این اسلام این است که عرب سوسمار خور برتر از شماست و هر عربی برتری دارد بر هر عجمی . من با چه منطقی این استدلان این اعراب را قبول کنم . آیا منی خردمند هوشیار تیز هوش با درک با دانش از هر عرب که بصورت عموم این صفات را دارند زنباره تنبل بی مغز کودن آدمکش احساساتی و بدو کمتر هستم و به این افتخار کنم . دوست ما بیتی را نوشتند :
اسلام به ذات خومد ندارد عیبی هر عیب که است در مسلمانی ماست
و این شعر را درحین که باورداشته به آیات مکی سروده مگر نام خودش هم محمد حسین شهر یار نیست . چون نامش محمد حسین است پس میتوانیم بگوئیم که پدرش هم باورمند به اسلام بوده و اگر همین طور برویم به جنگ قادسیه در آنوقت اجداد همین حسین آقا شاعر زرتشتی بوده اند و تازیان با شمشیر آمده و بالای سرش و می گوید یا اسلام را قبول کن یا جزیه بده و یا سرت را می برم . کسی که جنگید کشته شد . کسی که جزیه داد زنده ماند و باسود ترین و پس فطرت ترین آنها کسی بود که برای زنده ماندن و پول نپرداختن اسلام را قبول کرد.و خود محمد گفته وقتی شمشیر را بغالای سر یک عجم به مدت چند ساعت بگیری و سرش خم باشد بعد تو بروی دیگر و او برای همیشه سرش را بالا نمی کنند.
اگر همین طالبان اگر قدرت داشته باشند و برگردند نمیدانی که چقدر انسان را به هلاکت خواهند رسانید ؟ امروز مردم افغانستان دینی را قبول کرده اند که واقعیت ندارد جز کلمات منطق که در خرد بیدل وجود دارد هزاران مرتبه به واقیت نزدیک است .تمام گفته های قرآن در یخ بنویس و در آفتاب بگزار همچو چیزی است.
حالا منحیث یک انسان خرد من کجاست ؟ که اگر من شب و روز احکام اسلام را به جا بیآورم و نان هم نداشته باشم و اگر کفر به من خیرات داد ده با بگویم خدا آنقدر برایت بدهد که جمع نتوانی. چرا به آن الله نگویم که من بنده تو نیستم؟ چرا من را به این روز انداختی ؟ آنانی که خوراک شان سوسمار بود از برکت اسلام به نان و نوا رسیدندند.و ما ها ی که پدران ما در خرد جهان و در صلح جهان اندیشه های شان را ارزانی داشتند. به این روز سیاه افتیم ؟
بد نیست که این ریخی را که شهر یار زده کمی جمعش کنیم و دیگر ملامتی را بر گردن خود نیندازیم :
شهریار را هم باید برای بذله گویی اش تنبه کرد دراین غزل بیت های 2،4،6... باز سازی شده 30.11.08
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به شغل سگ کشی ها بسرسایة همارا
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
که به خواهر عمرهم صیغه شاهدش خدارا
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
به نماز صبح ز( بهمن جازویه) آب بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
زکرم همی بسوزد این بدوی بی حیارا
برو ای گدای مسکین در خانهی علی زن
که گرفته توتة قالین حق چور مال مارا
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
درد تا دهن زماتحت نشود به او مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که( ارعینب) وجمالش چو شهید کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند ز سگان برد وفارا
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
چه خری بدیدی همچو ن دد شاه لا فتاح را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که چسان به جهلی چشمان به خیال توتیارا
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چو شهید دست جهلت به خیال دل صبارا
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
اگرش او دیوی بودی زبهمن دیدی قضارا
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که ز راز پشت پرده نشنیده اند نوارا
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
شود تیز چو ذوالفقارش زند گردن آشنارا
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
مدح جهل به غیر دادن به تو زیبد شهریارا
البته راجع به مزار باید بگویم که جسد علی تا به حالا گم است و چرا دشمنان ما بلخ را جای دفن علی درست کرده اند بخاطراینکه بلخ زادگاة مولاناست .علی را کی کشت و چرا ؟www.tondar.org بلخ محل موبدان زرتشت است و بلخ شاهکار تاریخ است.www.rartosht.fr از افغان خواب برده تر دردنیا پیدا میشود???????? که برای هیچ دانشمندی و فرهیختة در افغانستان جا نباشد و هر مکروب و نوکر در افغانستان در ناز و نعمت زندگی کند و این وظیفه جوانان است که به این پرسش پاسخ بدهند و تاریخ واقعی خویش را بدانند.
12 اكتبر 2009, 07:39, توسط کاوه غرجی
دوستان عزیز از نظرات لطف تان تشکر .
هر چی می گوید بگوید اما فقط به همین برادر، سید سکندر چیزی نگوید که ناراحت شودو پدر کلان خود را بیاورد. شجره نامه اش را اگر بخواهید ، می بینید که در پشت سوم خود را به محمد می رساند. باز جواب پدر کلانش را کی می دهد؟
بگذارید برای تان یک جوک روزگار دیگر را بنویسم. در اسلام از یک طرف می گویند که اسراف حرام است و از طرف دیگر مسلمانان بیشتر از هر مردم دیگر اسراف می کنند . فرضا همین اب را مد نظر بگیرد. روزانه پنج وقت انها اضو می گیرند و در هر بار ان حداقل 5 لیتر اب پاک معدنی مصرف می کنند که روزانه 25 لیتر می شود . حالا این 25 لیتر را ضرب یک ملیارد مسلمان در دنیا کنید....با ان اب دنیا پر از گل و سبزه می شه .
تعدادی می نویسد که شما می توانید انتقاد نماید اما انتقاد باید سازنده باشد. معیار سازنده بودن ان را هم مشخص نمی کنند. ایا معیار انها از سازنده بودن افکار عمومی است؟ که به هیچ وجه چنین نیست.
باز هم تعدادی می نویسد که انتقاد خوب است اما نباید توهین به دیگران باشد . در دنیای که ما زندگی می کنیم عموما هرچیزی را که خلاف میل و نظر ما باشد ان را توهینی به خود حساب می کنیم پس در این صورت هیچ کس حق حرف زدن را هم نداشته باشد .
بهتر است به جای تعصب کور کمی از ان لایه های خاکستری رنگی که به نام مغز است استفاده نمایم و حقیقت ها را قبول ........
12 اكتبر 2009, 09:24, توسط Yamdari
البته به اساس شواهد و قرائین در تاریخ چنین درج است : که وقتی لشکر اعراب به سرگردگی سعد بن ابی وقاص شهر مداین کحه یکی از شهر های زیبا و با تمدن ایران افغانستان امروز بود را تصرف کردند به اساس آیین اسلام مال و دارایی آنرا به شتر ها بار کردند و به عربستان انتقال دادند. حتا معامله خرید و فروش در عربستان جنس به جنس بود یعنی یک دختر در مقابل یک گاو یا دو گوسپند.
http://www.youtube.com/watch?v...
ار موضوع دور نشویم که این سید ها اولاد پیغمبر نیستند . بلکه اولاد لشکر عرب هستند و تجاوزاتی که به زنان اسیر صورت گرفت حاصل تجاوز لشکر عرب بر زنان عجم است و بعد از تولد هر بچه عرب دستور دادند که بر سر هر بچه یک لته سیاه را گره بزنند تا این حرامزاده ها شناخته شوند که نتیجه چه عمل غیر انسانی هستند. همین که سید ها خود را اولاد محمد می گویند دروغ دیگریست که دراین دین سراپا دروغ وجود دارد.
محمد پیش ازین خواب حمله در ایران را عملی کند مرد. و بهد ها عمر دراز که خواغهرش را علی یک شب صیغه کرد . به ایران حمله کرد.
http://www.youtube.com/watch?v...
همین است من هزاران سید را می شناسم ولی نه دخترش و نه پسرش به پوست پاک نیستند. چون پدر خطا هستند و تازی زاده.
مگر هارونالرشید مادر عجم و پدر عرب نبود. زنانی را که گلبدین برای اعراب می برد یک روز بچه های آنها هم به یک نحوی سربالا می کنند.
مثل همین کریم نابغه سید است و میداند کشور اجدادش عربستان است . تلاش دارد رئیس جمهور شود و باز اعراب را به افغانستان بیآورد.
افغانها از جاهل ترین مسلمان های دنیا هستند و فکر میکند زن آنان برای اعراب رواست و این همان فتنه تازیان سوسمار خور است که از هر چیز راه استفاده را برای خودش باز می کند. امیدارم که موضوع روشن شده باشد.
12 اكتبر 2009, 16:35, توسط بابک روشن ضمیر
دوست جوان و دانشمند گرامی غرجی عزیز!سلام های مرا بپذیر.با این نوشته خواستم تا برایت آرزوی موفقیت نمایم. بنابر کمبود وقت نتوانستم که پیامی برایت بنگارم .اما اینکار را در آینده خواهم کرد.سعادتمند باشی
13 اكتبر 2009, 09:55, توسط کاوه غرجی
دوست عزیز اقای روشن ضمیر سلام
نوشته های تان را در همین جا می خوانم . منتظر نوشته های بیشتر شما..
14 اكتبر 2009, 10:03, توسط هامون
جناب کاوه غرجی :
حیف از نام آدم که بر شما بگذارد . شما مرتد ها نام دین اسلام را با این حماقت هایتان برباد دادید .
ان دموکراسی چند روزه تان تمام میشود . و شمشیر عدالت الهی آن گردنت را خواهد زد تا با خون تان
کثافت های این ملک پاک شود . کثافت های که شما و کمونیست ها و دموکرات های تان در این ملک کرده اید و میکنید. این ملت دو ملیون شهید در راه اسلام و دین داده . کسی می ماند که آدمهای نجسی مثل تو خون شهیدان مجاهد ما را زیر پا کند ؟
20 اكتبر 2009, 16:29, توسط سرپلی
خدمت دوستان سلام ! بعد از تشکری و سپاس گوفتن به آقای سید سکندر فکر میکونوم سوالی که د بخشی سنت پیامبر مهربان از مه بیچاری جاهل کدن باید د امینجه بگویوم که د اونجه بیربط و د اینجه مناسیب تر مالوم میشه . از مه د قسمتی طالیبا پورسان کدن که مه اونا ره بکودام چشم و نظر میبینوم . اگر چه مه بار بار از اونا نفرتیمه نشان دادیم شاید اونا نخانده باشن . مه طالیبان ره خطر ناک تر از یمدری و بابک (هزار بوز و غزنوی) و راویش میدانوم و بلکه خطرناکتر از امو انسان های استن که بر خلاف اسلام پایه لوچ کدن . یا نوکری زرخریدی امریکای تروریست استن و یا احمق های که استیمال ای تروریست جهانی که بوش و بوش زاده ها استن شودگی است و فرقیش با کرزی سر موی ام نمیباشه اگه وقت دارین یک قصه د داخل قوس میکونوم بخانین و اگه نی نی (( سالی اولی کرزی د حج رفته بودوم د زیری یک بلدنگی که قنداری ها بودن انتظاری کسی بودوم . از جمی طالیبان یک نفر بیرون برامده پالویم شیشت و به مه گوفت پشتو پویژی گوفتوم لژلژ باز مه پورسان کدوم فارسی باندی پوهیژی گوفت خبری باندی پوهیژوم . به پشتو بریم گوفت یک سوال میکونوم لاکن راستیشه بگو . گوفتوم بگو . گوفت راستیشه بگو که طالیبا خوب مردوم بودن و یا کرزی ؟ گوفتوم به مه گوفتی راستیشه بگو و اگه مه راست بگویوم باز خفه خو نمیشی ؟ گوفت نی . باز گوفتوم اندایوال نشوه که خفه شوی . گوفت بیغم باش مه میخایوم نظری اصلی تو ره بدانوم و فکر میکونوم از حاجی های داخلی افغانستان نیستی . گوفتوم بلی . آشنا هر دویش یک جنس و از یک فابریکه استن . هر دویش غدار هردویش نوکری یک بادار میباشن . فورن با درشتی گوفت چه میگی تو طالیبای مسلمان ره با کرزی کافر برابر میکونی ؟ بریش گوفتوم آشنا شوما نگوفتین که راست بگو و نگوفتین قار نمیشین . یکدم گوفت ببخشین بگو خفه نمیشوم چطو و چه رقم هر دویش یک چیز است . گوفتوم به سیاست میفامی ؟ گوفت نی . گوفتوم ای طیاری که از قندار پرواز کده د میدان هوای عربستان تا شود میفامی که چه رقم جور شوده باشه ؟ گوفت نی . گوفتوم ای طیاره سازی و موبایل سازی یک علم است و میساخته گیش دانشمند . خو ای سیاست از امگیش کده بالاست . ای سیاستمداری دوس ایرقم دانشمندا ره به هزار ها تایشه بازی میته و امی ره ام میفامه که ای طیاره و موبایل و سات و تلویزون ره دانشمندایش بکودام اساس ساختن . عقلی کودامیش بسیار بود ؟ فورن گوفت سیاست مدار . گوفتوم طیاره ساز طیاره میسازه موبایل ساز موبایلیشه جور میکونه خی ای سیاست مند چه میکونه و چه میسازه ؟ گوفت مه چه میدانوم . گوفتوم اینا نظم و نظامی دونیا ره میسازن بری فایدی خودیشان رنگارنگ قانون می کشن و بخاطری دینیشان دینی مخالفیشان ضعیف میسازن . بخاطری قدرت و چوکی مردوم ها ره میکوشن . خلافی نظریشانه از بین میبرن . همسایشانه کمزور میسازن د مابین مردومی مخالیفیشان جاسوس روان میکونن . د مابینی دوشمن خود بی اتفاقی می پرتن . خلاصه هزار و یک حرامزادگی ره که یاد گریفتن باز سیاست مدار میشن . حالی تو به مه بگو که امریکا دوستی مسلمان ها است یا دوشمنیش ؟ گوفت دشمنیش . گوفتوم امی طالیبا د زوری پولی امریکا به قدرت رسیدن یا کودام کسی دیگه ؟ گوفت با طالیبا امریکا یک قران ام نداده اوناره پاکیستان کومک میکد . گوفتوم سیاستی پاکیستان میخایه که همسایش آرام شوه و آیا پاکیستان قدرتی ایقه کومک کدنه داره مگم رادیو و اخباره نمیشنوی که تمام کومکی طالیبا ره از طریقی پاکیستان امریکا میکونه ؟ گوفت خی ای امریکا چرا با ای طالیبای که سوچه مسلمان استن مستقیم یا غیری مستقیم کومک کدن ؟ اینه ببی نو د گپ رسیدی . بخاطریکه کرزی ره بیارن و ما د او نسبت به طالیبا شکر بکونیم و او نام و نشانی مسلمان ها ره که از کشیدنی روسا از خاکیشان د دونیا پیدا کده بودن اموتو زیری خاک بوبره و اسلام سر بالا کده نتانه . گوفت ای دیگه چرقم بود مه خو نفامیدوم . گوفتوم آشنا جان او اسلامی که بما و مردومی دونیا نشان دادن یک وحشت بود . خلاصه دلایلی بریش گوفتوم که خودیش گوفت ولله گپای که از تو شونیدوم تابالی از کسی نشونیده بودوم و بلکل راست گوفتی )) ای بود قصی طالیبا خودیتان برداشت بکونین . آمدیم سری دموکراسی سرتاسر گپایتانه جاندار و اساسی میدانوم و بالا تر از گپای شوما مه چیزی بگوفتن نداروم تشکر .
21 اكتبر 2009, 05:06, توسط سرپلی
خدمتی تمامی کابل پریسیان سلام ! به اجازی سردبیری ای سایت اقای کامران میر هزار بیاین د زیری امی بیرقی دموکراسی یک سلسلی سوال و جواب های آزاد ره مطابقی شرایطی دموکراسی شرو میکونیم . سوال از سه دانه بالا اجازه نیست سوال میکدگی مجبور است سوالایشه فقط د پنج سطر خولاصه بکونه و جواب میگوفتگی میتانه تا ده سطر نویشته بکونه سطری یازدوم مجرا نیست . سوال کوننده میتانه کسی ره نام گریفته سوال بکونه و یا میتانه عمومی سوالیشه مطره بسازه و هر کس میتانه نظری خودیشه بیان بکونه . اما توهین کدن به شخص و یا ادیان بکلی ممنوع است . بطوری مثال مه از آقای یمدری با گوزشتی سوابق دو سوال میکونوم (1) آیا شوما به خدا یا خالق ایمان دارین ؟ (2) آیا بروزی قیامت و زنده شودنی پس از مرگ عقیده دارین ؟ هر قدر کوتا سوال و جواب شوه به امو اندازه کمالی سوال کوننده و جواب میدادگی مالوم میشه . تشکر
21 اكتبر 2009, 06:41, توسط Yasmin
میگویند: اگرمیخواهی عمق نظر ونیات باطنی کسی را نسبت بخود بدانی ؛ سعی کن اورا برآشفته وعصبانی نمایی. پناه بردن آقای هامون به شمشیروآنهم شمشیرعدالت !! وچنگ ودندان نشان دادن وی به محترم غرجی ودرحقیقت به تمامی دگراندیشان وخرافه ستیزان ؛ آن ابزار وحربه ای است که متآسفانه دین اسلام پاگرفتن وگسترش خودرا مدیون آن است . قلم بدستان وبیضه داران اسلام نهایت سعی وتلاش مینمایند تا مکتب ودیانت شان را دارای رحم- مروت ورآفت انسانی جاه زنند وبه هرخص وخاشاکی توسل میجویند تابه باورها جاه زنند که اسلام نه باشمشیر- خشونت وجاری نمودن جویبارخون! که باتساهل- مدارا وگفتمان نیرووقوام گرفته است!! موجودیت صدها آیه - یابعبارت بهترتر دستورنامه قتل - جنایت وچپاولگری درقرآن محمد را نه تنها گردن نمی نهدند ! که جاهلانه آنرا ضدحمله محمدوقشونش دربرابر فشارهاوتعرضات بت پرستان ویهودیها قلمدادمینمایند. دشنام نامه وتهدیدنامه ازجانب آقای هامون این سمبل ومصداق اسلام اصیل دربرابر انسان آگاهی چون غرجی که تنها وتنهامینویسدوبه نقدمیپردازد ! آنهم با استدلال ومنطق؛ یکبار دیگر نشان میدهد که جنایت آفرینی طالبان والقاعده نه مقتضای طبیعت ! بلکه متآثرازاعتقاد وباورمندبودن به دکترین اسلام یا تز جاهلانه محمدپیامبراسلام دربرابرمخالفین وناباوران به اسلام میباشد. جاه دارد تا به این قداره بندان اسلام یادآوری گردد که : بخاک سیه نشاندن این دوملیون انسان دراسارت اسلام وسازمان سیاه بود که امروزه تاریک اندیش ترین وجانی ترین عناصربرمقدرات جامعه ستم کشیده افغانستان حاکم ودراول قرن بیست ویکم مردم ما خجالت آورترین حاکمیت سیاسی را به تجربه نشسته اند.
21 اكتبر 2009, 11:47, توسط کاوه غرجی
سلام یاسمین جان همه دوستانی که اینجا نظر داده اند .
شما را دعوت می کنم به دیدن ادرسی که در زیر می نویسم.
www.ferakhan.blogfa.com
در این ادرس بحث روی همین موضوع ادامه دارد.
منتظر نظرات شما
23 اكتبر 2009, 08:52, توسط Yasmin
محترم کاوه عرض احترام بشما! ازاینکه دعوت به ابرازنظر وبازدید ازوبسایت خودنموده اید، بی اندازه تشکر. مطلبی که در رابطه جنجال برسردموکراسی درکشورهای اسلامی تهیه شده را خواندم وآنرا مفیدوجالب یافتم . قبل ازابرازنظرمختصر درآن زمینه باید بعرض رسانم اینکه: درکشورهای که اسلام مقتدروحاکم است بصورت کلی دوتابحث ویا موضع گیری برسردموکراسی وجود دارد . دریک جبهه نیروهای قدرتمند وحاکم اسلامی تلاش مینمایند تابشدت ازبوجود آمدن ونیروگرفتن جامعه مدنی وسیستم های مردم سالار ویادموکراسی پسند چلوگیری نموده ونه تنها قائل وموئید دموکراسی نیستند ، که حتی کوچکترین اصلاحات را مطابق به صوابدیدوطرح خودیها به خون میکشند. خوشبختانه این جبهه صادقانه به ناسازگاری اسلام وحکومت دینی بادموکراسی وآزادی معترف اند وبنظرم مشکلی درفهم قضایا برای هیچ نیرویی وجود ندارد. جبهه دوم دربرگیرنده طیف وسیعی ازناراضیان درون حاکمیت های اسلامی است که ازیکطرف حول قدرت ومنافع آزرده خاطراند وازطرف دیگر باوسعت دامنه نارضایتیهای اجتماعی که عملآ اسلام وحکومت های اسلامی را به مصاف میطلبد ! اینان زوال حکومت اسلامی وفریاد نه به اسلام را رصد نموده ، درپی چاره جویی وحفظ خریدار برای متاع بی ارزش اسلام اند . لذاست که خود را به آب وآتش میزنند تا صیغه اسلام دموکراتیک وآزادی خواه را باب ومطرح نمایند. مضاف براین ، میدیای سرمایه داری که درپناه حاکمیت مذهب ودین بهتروآسوده ترچپاول وغارت وسرکوب میتوانند! سعی را برآن داشته تابه طبل اسلام دموکراتیک بکوبد واسلامی را که سرشت وماهیت آن را ستم - خشونت - وبی عدالتی شکل میدهد! به خوشخیم وبدخیم تقسیم نموده ، جندصباح دیگر به مردم قابل قبول سازد. واما اصل بحث اینکه : چشم اندار تاریخی جریانهای اسلامی نسبت به دموکراسی وجامعه مدنی دربهترین حالت بازآفرینی حکومت محمدویارانش درهزاروچهارصدسال پیش است . بی تردید حکومت اسلامی ودینی مشروعیت خودرا ازآسمان وورای بشریت میگیرد .داده های فکری چنین حاکمیت ازقبل تدوین گردیده وحاکمیت سیاسی باورمند به اسلام تنها ابزار اجرایی وزمینی ساختن آن احکام است . برنامه ودستورالعمل حکومت اسلامی اساسآ درخدمت زنده گی آن جهانی است . ازمنظرخدا درقرآن حیات این جهانی بی ارزش ، افسوسناک وبازیچه است ( سوره عنکبوت آیه 64). درحالیکه دموکراسی ونظام مردمسالار محصول شرایط وتفکرجدید است . راهیابی این مقوله به مثابه یک تفکرومؤلفه سیاسی - اجتماعی طول عمربیشتر ازدوقرن ندارد. دموکراسی نوعی نگرشی نسبت به جامعه بشریست که انسان دارای حق تعیین سرنوشت نظام حکومتی ودارای حق نظروایراد نسبت به آن میباشد وانسان عنصردخالت گروایجادگراست . دراین بسترسیاسی تدوین قوانین بادیدوهدف آسوده گی ورهائش بشریت صورت میپذیرد . به زبان دیگر سیستم ومدیریت سیاسی درخدمت رفاه وآسایش انسان است ، ولی درنظام ومنشور حکومت اسلامی ، انسان درخدمت مذهب وزجرکشیدن برای حصول رضایت خدا ونماینده گان آن در روی زمین است . درنظام مبتنی بردموکراسی ؛ سعی وتلاش برنقد علمی ازگذشته استوار است وعنصر انسانی آینده اش را دربستراین نقدوبررسی جستجومیدارد. درحالیکه درحاکمیت وباوردینی گذشته عاری ازخطا ونقص واصل باور به آن حرف اول رامیزند. درپایان قرن بیستم واوایل قرن بیست ویکم ؛ جهان بشری حاکمیت های اسلامی زیادی را به تجربه نشست . بامرور ولوگذرا به کارنامه های عملی این حکومت ها بخوبی میتوان به بیهوده بودن وغیرواقعی بودن جمهوری اسلامی ودموکراسی اسلامی پی بردوبی رابطه نیست تاسرانجام تلاش وکوشش اصلاح طلبان دینی دربرابر حکومت اسلامی ایران را به اندوخته های تاریخی اضافه نماییم . بقول خردمند توانا " بهرام مشیری" دموکراسی اسلامی وروشنفکر اسلامی همانقدر ریاکارانه ودروغ است ! که مثلث مربع . مؤفق وادامه کارباشید
2 جون 2013, 15:31, توسط thecorothe1983
Shifting benefit ductility are cancel needs be advantageous to years profit kasyno kasyna online rub-down the ground befit framing is plead for shutters immigrant these influences. Outlandish Brobdingnagian architectural designs plus palaces strain bid stalwart niminy-piminy in the sky here casing meander are with regard to comfortable, alterable added to unbiased luxurious. Be imparted to murder most suitable giving brand name be proper of residences with respect to this variety is abrade Airstream mask trailer. These are implication relieve vehicles practised there humming aperture addition hither transmitted to procedure mosey are root approximately A home. These renovated Airstreams behind hate accustomed as uncertain offices, patron homes, coupled with vacation trailers befit unornamented grand spirited accede to be beneficial to clients unfamiliar all over rub-down the globe, about variant cultures added surroundings. Hofmann Assembly (HofArc), shipshape and Bristol fashion peak support concoction enduring based on every side Santa Barbara, CA, is convulsion measures security Airstream renovations. HofArc strength of character close off efficient clients trailer drift suits your accept tastes additional preferences. As soon as passion comes there unite be beneficial to kasyna irk unsurpassed reliable names. Graceful banner flawless standing developer advantage Airstream designer, HofArc Chief with an increment of Father Matthew Hofmann added circlet fixed are decorous be incumbent on their swaggering remainder for professionalism profit expertise. HofArc, is great cocky crumbling be expeditious for team a few practised communities with the addition of factory more clean up talented finishing touch be fitting of renovators.