از کابل به هرات
با همه مشکلات و کمبودی ها، به اعتراف همه ، من و تیم کاری من توانستیم که با دست خالی اما با توکل به خداوند(ج) و حمایت مردم افغانستان در تاریخ کمپاین در افغانستان صفحه جدید را باز کنیم.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
روز شنبه 24 اسد 1388 مطابق به August , 15 , 2009 قرار بود ساعت 6:30 صبح طیاره به طرف هرات پرواز کند. طبق مقررات میدان هوائی کابل من به ساعت 4:30 رسیدم تا ساعت یک بعد از ظهر منتظر ماندم طیاره پرواز نکرد ، گفتند ساعت 3 بعد از ظهر پرواز میکند اما بلاخره طیاره شام پرواز کرد و من شب به هرات رسیدم، علت تأ خیر در پرواز فیر راکت در میدان هوائی شب جمعه بود.
ساعت 6:30 صبح روز یکشنبه بعد از صرف چای در یک سماوار، کمپاین را در بازار هرات شروع کردم، با توجه به اینکه باید ساعت 1 همان روز دوباره بطرف کابل پرواز کنم چون 5:30 مناظره تلویزیونی با آقایان کرزی، اشرف غنی و عبدالله پیش بینی شده بود.
از ساعت 7 صبح تا 12 تقریبأ تمام جاده ها و سرک های اصلی هرات را پیاده پیموده و من با اهالی صحبتی داشتم.
نزدیک ساعت 12 سخنرانی پیش بینی نشده در روبروی استدیوم ورزشی هرات داشتم.
طیاره ساعت 3 بجه پرواز کرد و بالاخره من توانستم که در مناظره شرکت کنم.
آخرین کمپاین من در ولایات ، با هرات ختم شد. متأسفانه من نتوانستم به ولایات دیگر بروم. دلیل عمده آن عدم امکانات وزارت دفاع می باشد: کمیسیون مستقل انتخابات مکتوبی را ارسال کرده بود که اگر کاندید میخواهد که از راه هوائی به ولایات بروند 3 روز قبل از سفر از وزارت دفاع در خواست طیاره کند. در اکثر موارد متأسفانه وزارت دفاع وعده خود را عملی نتوانست من چندین روز را در میدان هوائی نظامی کابل به انتظار طیاره سپری کردم وزارت دفاع وعده در اختیار قرار دادن طیاره را میداد، قبل از رسیدن به میدان هوائی یا در موقع رسیدن به میدان هوائی تلفونی وعده پرواز را لغو میکرد یا اینکه طیاره توان پرواز را نداشت: قرار بود با طیاره وزارت دفاع من به هرات بروم، دوباره تلاش شد تا طیاره پرواز کند اما بدون نتیجه بود. پیلوت ها میدان هوائی هرات را متهم میکرد اما بعضی انجنیران از مشکلات تخنیکی طیاره حرف میزدند.
من نمیدانم که آیا رهبری وزارت دفاع انگیزه همکاری را با من نداشت یا واقعأ مشکل کهنه بودن یا کمبود طیاره بود. به هر حال اگر وزارت دفاع توان انجام این رسالت را نداشت خوب بود که چنین تعهدی نمیکرد تا من میتوانستم سفر هائی خود را طوری سازمان دهی کنم که از تمام ولایات بتوانم دیدن کنم.
راه دیگر این بود که با طیاره شرکت هائی خصوصی سفر کنم اما متأسفانه توان مالی آنرا نداشتم سفر به هرات هم ممکن نبود اگر بعضی از دوستان پول تکت را از هرات نمی پرداختند.
به هر حال: با همه مشکلات و کمبودی ها، به اعتراف همه ، من و تیم کاری من توانستیم که با دست خالی اما با توکل به خداوند(ج) و حمایت مردم افغانستان در تاریخ کمپاین در افغانستان صفحه جدید را باز کنیم.