ولسی جرگه جایی دشمنان افغان و افغانستان نیست
این درست نیست که ما فکر کنیم او به تنهایی نمی تواند خطری ایجاد کند، متاسفانه به دلایل مختلف اقوام افغانستان با توجه به تبلیغات گسترده خارجیها و دشمنان دین و وطن، دروضعیت نا بسامانی بسر می برند و این گونه افراد با طرح مسایل خطرناکی که دارند می توانند این کشور را به مرز نابودی بکشاند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اینبار ولسی جرگه افغانستان شاهد موفقیت اشخاص شرور و مخالف وحدت ملی افغانستان مانند عبدالطیف پدرام است که همواره تلاش نموده اقوام افغانستان را به بهانه مختلف از هم جدا بسازد. بدبختانه اینبار این چهره همیشه منفور در نزد اقوام بزرگ و محترم افغانستان با فریب و جعل مردم شریف بدخشان؛ برای عملی ساختن پلانهای شوم خود به حساس ترین و سرنوشت ترین مکان یعنی ولسی جرگه افغانستان راه یافته است. این شخص مزدور از اول حضورش در افغانستان تلاش میکند اقوام نجیب و مسلمان افغانستان را با هم دشمن بسازد. او این بار با راه یافتنش در ولسی جرگه بیشترین تخریب کاری و منافقت را براه خواهد انداخت. سیاستهای ضد پشتونی او که با حمایت ازبک ها و یک تعداد هزاره ها همراه است، میتواند برای آینده پشتون های افغانستان خطرناک باشد. قرار معلومات که به نشر رسیده این شخص منفور و مخالف دین مقدس اسلام در کمپینهای خود از حذف پشتونها از قدرت تاکید میکند و در تمام صحبت هایش این قوم بزرگ را به عنوان یک مساله جدی و یک استراتیژی سیاست افغانستان پشنهاد دارد.
این شخص مزدور در موقعیتیکه افغانستان ضرورت به حفظ وحدت ملی دارد تلاش میکند این همبستگی را که به کمک سیاستمداران دلسوز کشور روی دست گرفته خدشه دار کرده و آنرا به ضرر مردم افغانستان تلقی نماید. این ستمی خائین و مزدور بیگانه پرست و جاسوس برحال ایرانی ها در افغانستان ماهانه مبلغ زیادی پول به خاطر آشفته ساختن اوضاع سیاسی در افغانستان دریافت مینماید و پس از پروژه های بدنام ساختن شخصیت های تاریخی افغانستان که هر کدام برای این کشور غنیمت است این دفعه میخواهد شخصیت های ملی و وطن دوست ما را بدنام ساخته و با روش های توهین آمیزش که گاهی امیر امان الله خان غازی را هدف قرار داده و گاهی هم به بابای ملت توهین آشکار و بی بندبارانه داشته است.
او سال گذشته طی کنفرنسی در یکی از هوتلهای کابل امان الله خان را اشغالگر دانست و خواهان محو کامل پشتونهای شمال شد و بعد در مصاحبه اش با رادیوی پیام زن از شورای نظار این شاه انقلابی و مترقی وطن ما را خاین نامید. گرچه پدرام در این مصاحبه نمیپذیرد که به شخصیت امان الله خان توهین کرده باشد. ولی بنده که در جریان یکی از کنفرنس های کاندیدان ریاست جمهوری(لطیف پدرام، قاسمیار و دبیر) حضور داشتم، دبیر با تمسخر پشتونها را در حد شخصیت لومپنانه اش به تحقیر گرفت و گفت که پشتونها یهود هستند و از اسراییل آمده اند و باید دوباره برگردند.
این شخصیت بی بندوبار و لمپن از ابتدا با روی دست گرفتن پروگرام تجزیهء افغانستان، یا نظام فدرالی که هرگز خریدار ندارد و هیچ کسی نیز اجازه اجرای این پروژه ضد انسانی به افراد مانند او را نخواهد داد، تلاش میکند از اقوام مختلف افغانستان از جمله هزاره های افغانستان که در طول تاریخ مردانه وار در مقابل تجاوز در کنار سایر اقوام با هم برادر افغانستان ایستادگی کرده اند، افرادی را در کنار خود جمع آوری نماید. اما به فضل خداوند بزرگ این پلان شوم و ضد افغان او راهی را نگرفت. اما خطر هنوز باقیست، این گونه افراد همان طور که قبلا افغانستان در تاریخ خود کم نداشته است، می تواند به عنوان جدیترین خطر برای آینده یک افغانستان سربلند و با عظمت وجود داشته باشد. افغانستان ضرورت دارد برای رسیدن به صلح و سربلندی و پیروزی؛ افراد این دست را به دار آویخته و محو تاریخ سازند. زیرا در هر جامعه ای که این گونه اشخاص بی مسولیت و خطرناک ظهور کرده اند حتما آن جامعه را به نابودی کشانیده و مردم را تباه ساخته اند.
این درست نیست که ما فکر کنیم او به تنهایی نمی تواند خطری ایجاد کند، متاسفانه به دلایل مختلف اقوام افغانستان با توجه به تبلیغات گسترده خارجیها و دشمنان دین و وطن، دروضعیت نا بسامانی بسر می برند و این گونه افراد با طرح مسایل خطرناکی که دارند می توانند این کشور را به مرز نابودی بکشاند. اکنون این آدم های مریض و سرطانی میخواهند افغانستان را یک بار دیگر با مطرح کردن قضایای تفرقه برانگیز به پرتگاه سقوط و نابودی سوق دهد.
ضرور است دولتمردان و افراد وطندوست هرگز اجازه برای این گونه افراد ندهند تا در راس امور قرار گرفته و بخواهد افغانستان را به ویرانه ای مبدل سازد. پیشنهاد ما به مقامات سیاسی، دولتی وشخصیت های فرهنگی افغانستان این است که تلاش کنند نام این خائین همیشه در تاریخ را ،از لست افراد موفق در انتخابات ولسی جرگه حفظ نموده و آنرا برای همیشه از این کشور تبعید نمایند تا باشد که مردم افغانستان و کشور ما از شر این گونه افراد شرور در امان مانده و راهی کامیابی و سعادت را در پیش گیرد.
افغانستان به تمام معنا یک کشور مصیبت دیده و رنج کشیده است و بیش از این توان برداشت مصبیت دوباره را ندارد، اما موفق شدن این گونه افراد برای آینده افغانستان جز تباهی و ویرانی چه خواهد داشت.
پدرام جنجالی ترین عضو پارلمان دوم
آقای کرزی مار دیگری از آستین خود بر آورده سارنوالی افغانستان را به عنوان آله دست در مقابل کمیسیون قرار داده از سوی دیگر مظاهرات مختلف کابل و ولایت راه اندازی میکند.
جمعه 5 نوامبر 2010, بوسيله ى فرید سمیع
راه یافتن احتمالی پدرام به پارلمان مقدمه ای برای تجزیهء کشور
يكشنبه 7 نوامبر 2010, بوسيله ى شبیر "کاکر"
پيامها
8 نوامبر 2010, 12:44, توسط rastgo
what he said about pashtuns are true... go on youtube and find out that pashtuns were jews or not ? Amanaullah . ahmad Multani , abdul rahman kala monar.. gave non pashtuns land to Bajawor pashtuns all know.. so what is insulting to pashtuns !!! u know an inviding land is prohibeted to pray on !!! so i think pashtuns are kafer cos if they are muslim they will give back ppl (non pashtuns land )in hazara area and north of afghanistan ..we need leader like Dr pedram who can kick ur ass by knowlegde .. parlement is place for humanbeing but pashtuns have not human monners .. did u hear about gul alam kochi .. he is real dog .. Dr pedram will be a unik MP in future of afghanistan parlement .. he is writer ..Dr . politician.. cleaver
8 نوامبر 2010, 12:58, توسط سهراب سپهر
او جنت غل لوده!
شما گوساله های احمق شاه ببینی بریدهء چلمچی نادر افشار باید بدانید که عصر غول باری به پایان رسیده است و دیگر با نشخوار وحدت ملی نمیوانید مردم را از خواسته های برحق شان باز دارید. لعنت به هرچه غول است!
8 نوامبر 2010, 13:33, توسط شبیر "کاکر"
غروال صاحب سلامونه!
کابل پرس? ته پخیرراغلی دا سایت یو آزاد سایت دی هیله ده چه دی دانسانیت دشمنانو د توهین اوکنزا گانونه( کنحاگانونه) خسته نشی
8 نوامبر 2010, 14:45, توسط Roshan
خروال صاحب. کابل پرس? جای ازاد اندیشان است نه جای شتر چرانانی مانند تو وکاخر که از افغان جرمن رانده شدید. اگر میخواهی که چرندیاتت مخالف نداشته باشد به تول اوغان و اوغان جرمن وبینوا نوشته کن.
8 نوامبر 2010, 15:04, توسط مزاری
کاکر خان ! اگه ای جنت جُل دوزخ نشان کمی عقل وغیرت داشته باشه خو اگه با غر باشه یا بی غر یا بخیر آمده باشه یا به شر ، با خواندن پیامهای دوستان که ده دان نصواریش کوبیده اند ، ولی جان بدماشک واری میگریزه . اگه ادامه داد ،پسانها قتی یک جوال ارزن حقیقت هم نخاد شورید که او وقت نه غر کومکش خاد کد و نه ام مسلی .
برای جنت گل جان یک مشورۀ کوچک ، که اگر دروغ نویسی یا زور گویی پیشه دارید لطفأ از سایت بینوا و تول اوغان پا فرا تر نگذارید که درد و سوزش پیامهای دوستان در کابل پرس? روز آرام و شب قرار تانرا خواهد گرفت .
8 نوامبر 2010, 16:14, توسط سلیمان
جوابی را که برای کاکر داده بودم مناسب این نوشته هم است.
مزاری صاحب، بعضی ها بسیار وقت می شود که مورال خود را باخته اند، و با اخلاقیات خدا حافظی کرده اند. برای اینها ( همین قشری که افکار افراطی دارد) نه قانون اهمیت دارد و نه ارزشهای انسانی. عقب مانده گی فکری که تا این حد باشد، انتظاری دیگر نمی شود از این ها داشت.
در شرایط سخت راه حل افراطی ها و تمامیت طلبان قتل عام مردم عادی( در مزار شریف و یکاولنگ، و غرب کابل)، سیاست زمین سوخته ( در شمالی)، کوچ اجباری مردم عادی( در شمالی)، از میان بردن فیزیکی مردم عادی از اقوام دیگر در قلمرو تحت حاکمیت خود ( در شهر کابل هر کسی را از اقوام دیگر که کمی سواد داشت، یا منتفذ قومی بود، یا حتی در کوچهء خود اندکی شهرت داشت به زندان در زولانه می کردند، از جمله کاکای خودم را تا شکست شان در قندهار در زولانه کرده بودند، به جرم توزیع اسلحه! کسی که در عمرش اسلحه را در دست هم نگرفته بود( این همان کاکایی بود که خاد هم وی را به اتهام کمک به مجاهدین به پلچرخی فرستاده بود و تنها مدرکشان این بود که برادرت مجاهد است و چرا رفته ای و به چه هدفی غیر از کمک به وی، او را در فلانجا ملاقات کرده ای! که جواب کاکایم این بوده است که من پیوند خونی ام را با وی قطع کرده نمی توانم، اما شما اگر می توانید وی را از کوه پایین کنید.) دزدی مال مردم از خانه اش در روز روشن به نام ضبظ آن، تا به آن شکل قانونی داده باشند. تلاش برای پاکسازی قومی در شمالی، و زمینه چینی و تئوری بافی برای آن( کتاب دویمه سقوی) و کشتن قتل و آدمهای بیگناه، راکت پراکنی کور به مناطق مسکونی شهری که در اختیار طرف مقابل است ( شهر کابل را هم آقای حکمتیار و هم طالبان روزانه زیر حملات راکتی خود می گرفتند و با حملات کور خود به مناطق مسکونی موجب ویرانی خانه و کشته شدن هزاران نفر شده بودند) محاصرهء اقتصادی مناطق در اختیار طرف مقابل و فشار آوردن به مردم عادی( شهر کابل هم در دوران گلبدین حکمتیار و هم در دوران طالبان محاصرهء اقتصادی بود، و محاضرهء اقتصادی مناطق شمال کشور در دورهء طالبان و ممانعت از ورود مواد خوراکه به آن مناطق، حتی مردم عادی را که از طریق تگاب به شمال کشور می رفتند اگر مواد خوراکه همراه داشتند لت کوب می کردند و آن مواد اندک را که شاید برای ارتزاق فامیل آنها بود ازشان می گرفتند)، ایجاد پاتکها و حق گیری از مسافرین( که از قندهار الی کابل، و از جلال آباد الی کابل دمار از روزگار مردم عادی و مسافرین در آورده بودند، که یکی از علل ظهور طالبان در جنوب وجود همین پاتکها و عدم امنیت مردم عادی بود) حالا همین ها، آمده اند برای دیگران درس وطن پرستی و وطن دوستی می دهند، برای کسانی که عمرشان در راه مبارزه برای استقلال و عزت همهء مردم کشور، فارغ از قوم و قبیله گذشته است و کارنامهء شان در آشوب های داخلی از مواردی که در بالا ذکر شد مبراست.
این دلقک ها ژست دموکراسی هم که می گیرند، همین است که آقای کاکر با افتخار مثل رییس جمهور بی چشم و رویشان می گوید حتی با تقلب هم که شده نباید مخالفینشان برنده شوند. یعنی اینها بدیهی ترین امور که لازمه سلامت گردش قدرت و حیات سیاسی است را نا دیده می گیرند. حتی برایشان بی اهمیت است. مثلی است که می گوید اگر عقل نباشد جان در عذاب است. به گمان شما چرا این جان، این تن، این سرزمین سالها است که در غذاب است؟ وقتی تحلیل های این جنابان را می بینم و جهان زیست آنها را، رنج این ملک دیگر عجیب نمی نماید. چنین موجوداتی باید این تن را بیازارند، با آن و ساکنان آن معامله کنندکه انسانی فاقد عقل با تن خویش می کند. شریعتی در هبوط، چه زیبا این موجودات دمدمی مزاج و تهی مغز را توصیف کرده است. فرشتگان نیز حتما در عجبند. در عجبند که این است همان که در پایش به سجده افتادند؟!
اگر به زبان ماکیاول سخن بگوییم، براستی هر نیرنگی برای تصاحب قدرت برای اینها رواست. هدف وسیله را توجیه می کند. اما این همه تناقض، در ادعای پارسایی و نماینده خدا بودن در زمین( ملا محمد عمر، خود را امیر المومنین می خواند)، دم زدن از دینداری و آوردن شریعت و کشتن انسانهای بی گناه ( حملات انتحاری، بریدن بینی و دست موتروانان، ترور مخالفین سیاسی)، در خدمت دستگاه جاسوسی کشوری بیگانه در آمدن و رسماً اهداف آنها را پیش بردن ( هم طالبان و حکمتیار و هم کرزی ) ، و آن مواردی که در بالا ذکر شد، چه چیزی را نشان می دهد؟ به قول نیچه اینها نشان بلاهت و تهی مغزی است. اگر چنین نباشد، آقای کاکر، که فکر می کند همگی مثل خودش هنوز در دوران کودکی و جهالت اند، این خزعبلات را نمی بافد، و از گفتن این سخنان شرم می کند، و برای سخن گفتن لا اقل معیاری منطقی را بر می گیزند، که فاقد همه اینها است. آقای بایانی در ابتدای پیام خود به خوبی اشاره کرده اند که کاکر بی سواد است. از کوزه آن تراود که در اوست. همین وی را بس.
9 نوامبر 2010, 14:47, توسط مزاری
دوست عزیزم سلیمان ! بعد احترام و درود ، نخست از حُسن نظرت راجع به آن شعرگونۀ که پیهم چند جملۀ را که ازداد دل بود نوشته بودم سپاس گذارم .
متن پیام تان که در بالا نوشته اید گویای صفای نیت و بیان حقیقتی است که در گوش کر قبیله پرستان سلیمان کوه مانند ناقوس وارد آمده لرزه به اندام نحیف روستاریان انداخته است . تنها پیروزی یک پدرام ، بیخ کاخ پودۀ پوده پرستان را به لغزش و لرزش آورده و چیغسک تمام جغد های دژ ارگ نشین را کشیده و وا به آنروزی که پدرام ها پیروز شوند واین دودمان چلمچی به وادی کوه های سلیمان و بیابان های دشت بغرا آواره شوند .
درین شکی نیست که استدلال ، منطق وتوانایی قلم فرآورد دانش ، عقل و خرد انسانیست و وقتی موثر و تأثیر گذار است که شنونده و خوانندۀ آن انسان با عقل و هوشی بوده باشد ، در غیرآن مشکل است و حتی بعید به نظر میرسد که بتوان به یک نظر مشترک راجع به موضوع مطروحه رسید .
سالهاست در کابل پرس? حضور دارم و شاهد رفت و آمد های بسیار کاکر گونه ها و جنت جُلان هستم .این قبیله فقط به همان پختون والی و قبیله سالاری خویش مفتخر اند و به دید و اندیشۀ اینان هیچگونه الترناتیفی قابل قبول نبوده و هیچگونه تاریخ و منطقی را نمی پذیرند . فقط باید به اکثریت پختونان سر نهاد و هر چی قبیله در جرگه شینوار و باجور تصویب کرد ملی است و اوغانی ! اینست اغوانوالی اوغانان اوغانستان !
آرزومندم با شما عزیزان یکجا بتوانیم با استدلال و منطق انسانی برعلیه این زورگویان مومندی و سقاوی نویسان بی آزرم پرچم دفاع حق مظلوم برافراشته و درین جنگ جوانان آگاه و وطنپرست ما از هر قوم و قبیلۀ که باشند ما را همگام باشند .
8 نوامبر 2010, 21:26, توسط Bina
جنت غل در نوشته خود كفته افرادى جون داكتر لطيف بدرام به دار زده شود. وا قعا قبيله زن فروش از حيوان هم يك درجه بايين است.اين انسان بست به اقوام شريف و قهرمان اوزبيك و هزاره تو هين نموده است.اكر يك مرد بيداشد حقايق و جنايا ت قبيله را بر ملا ساخت فورى اين كر كسان جبون به اضطراب ميافتند و هست بود خودرا اب برده احاس ميكنند. خاين خايف است.شما زن فروشان بيدين به هزاران هزار از نخبه كان غير بشتون را به نامهاى اينو ان به قتل رسانيديد. اين همه كشتار ها را شما خاينان وطن فروشان بنام وحدت ملى ياد ميكنيد.شما مسول درجه يك تجزيه افغانستان هستيد.جنا يات قبيله ازين به بغد قابل تحمل نيست,بشتون والى مزخرف شما يك روش غير انسانى است.اكر كسى در دواير دولتى كارى داشته باشد اكر بشتون نباشد كارش نميشود.اين خودش تجزيه است كه ديكران نخواهند كه قبيله وحشى هيرويين ديوانه به كومك خارجى ها به شيوه فاشيستى خكومت كند.از لرزش بشت تا ن فهميده ميشود كه وقت تا ن به اخر رسيده است.مردم اين سر زمين وطنفروش زن فروش بيدين و وحشى را تحمل كرده نميتوانند.زن فروشان خوستى و بكتيا وال كه مسول كشتار هاى امين تركى هستيد بدانيد كه بدرام تنها نيست اقوام برادر در عقب او ايستاده است.مرك بر مزدوران با كستان.
9 نوامبر 2010, 08:05, توسط کاوه
آغای جنت گل اگر یک گپ درست گفته او هم همین است که پدرا خوشخانه یی باید اعدام شود. بی ناموس پدرام همان شخص است که به امان الله خان توهین کرده. تمام عمر پدرام در خوشخانه تیر شده و تا حالی بچه بیریش دوستم است. و هم چنان کسی است که تجزیه افغانستان را میخواهد تا بادارش به خوبی اهداف خود را عملی کند. این بی ناموس هر کاری که میکند به ضرر وحدت ملی و به نفع کشور بادار خود انجام میدهد پس واقعاً که جای این بی شرف چوبه دار است.
9 نوامبر 2010, 10:49, توسط Roshan
وی به امان الله توهین نکرده صرف همینقدر گفته که امان الله یک پدر سگ است. ایا اگر پدر امان الله سگ نمیبود پس چرا امان الله پدرخود را در بستر خواب مردادر کرد؟ ایا شما منکر ان هستید که امان الله پدر خود را نکشت. پس حتما پدرش بسیار بیناموس بوده که فرزندش وی را به قتل رسانیده ویا بچه اش بیناموس بوده که پدر را به قتل رسانیده. بنا در هردو صورت امان الله مقصر است