نظرسنجی های خصوصی و عمومی از چه واقعیتی سخن می گویند؟
از مقایسة آرای ریخته شده به نفعِ داکتر بشردوست ، داکتر عبدالله و محترم حامد کرزی که در دو وبلاگ و سایت مربوط همین کاندیدان به راه انداخته شده بودند و در عین زمان برای بررسی گرفته شده اند، یک واقعیت آشکار می شود و آن اینکه آقای عبدالله باوجود تلاش ها( مهمانی ها، همایش های فرمایشی و دعوت ها و تمویل ها) در کسب آرای جامعة هزاره موفقیت چندانی نداشته است. برعکس، آقای بشردوست بدون کدام هماش فرمایشی، وعده و وعید مادی و معنوی امروز به خوبی توانسته است که حد اقل 25-30% آرای براداران غیر هزارة فارسی زبان را به خود اختصاص دهد.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نظرسنجی های خصوصی و عمومی از چه واقعیتی سخن می گویند؟
نخست: از زمان آغاز مبارزات انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان به طور تقریبی یک و نیم ماه می گذارد و صرف 15 روز دیگر به 29 اسد باقی مانده است. پس از شروع شدن رسمی مبارزات انتخاباتی و سپری شدن زمان اندکی، اکنون برای مردم و کارشناسان مسایل سیاسی روشن شده است که شمارِ زیادی از کاندیدان بدون داشتن کدام برنامه، هدف و استراتیژی مشخص برای مقاصد خاصی از قبیل کسب شهرت، دریافت سودهای کلان پولی و معنوی و یا هم به خاطر خوشخدمتی به کاندیدان دیگر و یا حتا به خاطر خدمت به متحدانِ بیرون مرزی شان واردِ این کارو زار شده اند. شماری از کاندیدانِ پاک و صادق نیز در این میان هستند که برای خدمت به مردم نام شان را در فهرست نامزادان انتخابات ریاست جمهوری درج کرده بودند، اما به خاطر نداشتن خاستگاه و پایة مردمی خوب و به خاطر محروم بودن از امکانات مالی و مادی، اکنون در حالتی قرار دارند که مایل نیستند و نمی توانند به رقابتِ خویش ادامه دهند. شماری از کاندیدان با نام « شورای تشریک مساعی» تا کنون چندین جلسه را برای توافق روی یک کاندید واحد و پیداکردنِ راه مفید برای ترک کردنِ معرکه( با در نظر داشت مقاصد مشخصِ فردی خود) جستجو می کنند. شماری از کاندیدان از جمله آقای نصرت الله بریالی ارسلایی، بازمحمد کوفی و یکی دو تن دیگر نیز میدان را دربدل وعده و وعید پولی و یا هم کرسی خورد و ریزه ای ترک کرده اند. گرچه آنها می گویند که برای منافع ملی و حفظ وحدت ملی این کار را کرده اند، اما این ادعا مطلق بی پایه و بی اساس می نماید؛ زیرا اگر چنین هدفی داشتند، از اول کاندید نمی شدند و سرمایه بزرگی را که از طرف جامعة جهانی برای انتخابات اختصاص داده شده است، به هدر نمی دادند. شماری از این کاندیدها از آغاز می دانستند که هیچگونه شانسی برای دریافت آرای قابل ملاحظه و پیروزی نداشتند، اما برای زدن دو نشان با یک تیر به میدان آمده بودند.
به هرحال، از میان همة کاندیدان چند تن آنها شناخته شده می باشند. این عده از کاندیدان برای پیروزی و ربودن گوی قدرت از همدیگر به رقابت برخاسته اند و مبارزات شان نیز در بین مردم تا حدی چشمگیر بوده و بازتاب خوبِ جهانی داشته اند؛ می توان از آقای داکتر رمضان بشردوست، آقای حامد کرزی، داکتر عبدالله عبدالله و داکتر اشرف غنی احمدی زی به طور مشخص نام برد.
گرچه گاهگاهی از آقای میرویس یاسینی به عنوانِ کاندید نسبتاً مطرح نام برده می شود، اما این موضوع صرف ارتباط می گیرد با ملاقات هایی که یکی دوبار سفیرآمریکا و نمایندة اتحادیة اروپا با ایشان انجام داده اند؛ منظورم اینست که در جریان این مدت مبارزات انتخاباتی ایشان چشمگیر نبوده و از طرفی حضورِ ایشان در مطبوعات نیز چندان برایش ثمر بخش نبوده بلکه بازتاب منفی داشته است. یکی از مواردِ آنرا من به عنوان یک شهروند به طور مشخص در تلویزیون« نگاه» تماشا کردم. در برنامة «چلنج» آقای یاسینی به حدی ضعیف ظاهر شد که فکر می کردم ایشان بهتر بود به جای کرسی ریاست جمهوری، دریکی از مسجدهای کشور ملاامامی می گرفت. من واقعاً تا همان لحظه فکر می کردم اینکه گاهگاهی برخی مردم به طور فرمایشی از ایشان حمایت می کنند، حتمن ایشان سواد و برنامه های خوبی برای نجاتِ افغانستان دارد، اما متأسفانه من در همان شب باور کردم که ایشان از سیاست، اقتصاد، حقوق و فرهنگ چیزی نمی فهمد و حتا در برخی موارد طوری سخن می گفت که فکر می کردی با شخص بی سوادی و یا با یک دانشجوی تنبلِ دانشکدة شرعیات روبروهستی. با دیدنِ این گفت وگو من به این باورشدم که بهتر می بود ایشان به عنوان پوهنیار در فاکولته شرعیات دانشگاه کابل مدتی درس می داد تا شاید شانسی برای استاد شدن پیدا می کرد. برای اینکه موضوع روشن شود، یک مثال می دهم: گردانندة برنامه چندین بار ازِش خواست که از منافع ملی مشروع کشور در منطقه، منافع جیو اکونومی منطقه و برخی موضوعات ساده تعریف بدهد، ایشان چون مفهوم این چیزها را نمی دانست، می کوشید با حاشیه رفتن از آن بگریزد اما چون گرداننده نیز چشم سفید بود، بالاخره یاسینی نتوانست از موضوع فرار کند. در نتیجه، به حدی تحت فشار قرار گرفت که فکر می کردم یاسینی آروز کرده باشد که کاش کاندید نمی بودم!
دو دیگر: نظرسنجی و یا به سخنِ دیگر نظر پُرسی یکی از ابزار مستقیمی است که توسط آن میزانِ کامیابی و ناکامی و یاهم میزان موافقت و عدم ِموافقت یک گروه، یک جامعه و یا دستة مشخصی از ساکنان یک کشور را در ارتباط با انتخابات و یا هر پرسش معینِ دیگر به نمایش می گذارد. اگرچه نظر سنجی به مفهوم واقعی و معیاری آن در جهان سوم و به ویژه در افغانستان، چندان عمومیت ندارد؛ زیرا هنوز نهادها و موسسات آکادمیک و غیر وابسته در این کشور وجود ندارد و اگر وجود هم داشته باشند، بنا به نیازهای مالی و نداشتنِ منابع کافی، به تدریج به جریان های سیاسی وابستگی پیدا می کنند. به هرحال، خوشبختانه بعد از آمدنِ امنیت نسبی در این کشور و فراهم شدنِ فضای دموکراتیک در این کشور، این پدیده کم- کم در متنِ جامعة مدنی و نهادهای اکادمیک جایش را باز می کند و از اعتبار نسبی برخوردار می شود. شما شاهد بودید چندی پیش مرکز مطالعاتِ پوهنتون کابل نیز نظر سنجی ای را ارایه کرده بود و در آن آمار طوری ارایه شده بود که آقای کرزی با 22% آرا، بشردوست با 12% آرا، عبدالله با 10% آرا و داکتر اشرف غنی با 7% آرا به ترتیب در مقام اول، دوم، سوم و چهارم قرار گرفته بودند. این نظر سنجی اگرچند جانبدارانه و به هدفی خاصی تهیه شده بود، اما تا حدی میزان آرای کاندیدان مطرحِ ریاست جمهوری را نشان می دهد و از سویی، نیز پیروزی آقای بشردوست را؛ زیرا: این نظر سنجی در 5 ولایت کشور( مزار شریف، قندهار، هرات، جلال آباد و خوست) برگزار شده بود که سه ولایت آن عمدتاً پشتون نشین بودند و 2 ولایت دیگرِ آن عمدتاً تاجیک نشین. بدون تردید، آرای کرزی، اشرف غنی و عبدالله باید در این ولایت ها بیشتر از بشردوست می بود؛ زیرا با قبول این حقیقت که آرای بشردوست ترکیبی خواهد بود اما به همه حال، آرای بشردوست در بامیان، غزنی، میدان وردک و غور و سایر مناطق هزاره نشین به مراتب از کرزی و سایر نامزدان بیشتر خواهد بود؛ چنانچه در این نظر سنجی، افزایش ناگهانی آرای بشردوست را در ولایت بلخ می بینیم، در بلخ آرای بشردوست به 23% رسیده که بیشتر از آرای کرزی می باشد و یکی از دلایل این افزایش نیز، بیانگر آرای مردمِ هزاره ای هستند که در این ولایت نفوسِ شان تا حدی چشمگیر می باشد.
در کشورهای پیشرفته، توسعه یافته و دموکراتیکِ جهان نظر سنجی در ارتباط با پاسخگویی به پرسش های علمی و رسیدن به یک حقیقت نسبی و از سویی نیز در امر بررسی جانبداری و عدمِ جانبداری از نامزدان در انتخابات توسط مردم، یکی از ابزارهای اساسی به شمار می رود؛ چنان که در نظر سنجی های مقدماتی ای که در ایالت های مختلف ایالات متحدة آمریکا توسط نهادها و رسانه های معتبر راه اندازی شدند، همه به شکلی از اشکال بیانگرِ واقعیت بودند. طور مثال: اکثر نظرسنجی ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا نشان می داد که اوباما نسبت به رقیبش آقای بوش در اکثر ایالات ها پیشتاز بود. اما باید گفت که اگر نظرسنجی ها توسط یک نهاد مستقل برگزار نشود، در آن معیارهای جهانی و شیوة تحلیل معیاری و علمی تطبیق نشود، بدون شک در سمت و سو دهی افکارِ مردم و کشاندنِ رای دهنده گان به سوی یک کاندیدِ مشخص نقش بارزی خواهد داشت.
پس، به طور مشخص همان چند کاندیدی که در بالا نامِ شان ذکر شد، مطرح هستند؛ البته با تفاوتی در شیوة کمپاین، برنامه های شان، میزان محبوبیت شان در بین مردم و کمیت و کیفیت آرایِ که شاید به دست بیاورند. پس مشخص است که از میان همین 4 نفر یکی باید برنده شود. این برنده می تواند آقای کرزی باشد، بشردوست باشد و یاهم عبدالله. البته اشرف غنی از نگاه پایة مردمی و میزانِ حمایت مردمی شان در حدی نیست که بتوان وی را در ردیف 3 نامزاد اول قرار داد، در حالیکه ازنگاه چگونگی برنامه و دیدگاه نسبت به عبدالله و کرزی چندین مرتبه بهتر و پیشتاز تراست. البته بازهم باید در این واقعیت را در نظرگرفت که هنوز اکثر مردم افغانستان از نگاه بینش سیاسی و آگاهی مدنی به حدی نرسیده که بتوانند رای شان را به اساس برنامه به صندوقی کسی بریزند.
سه دیگر: در این قسمت می خواهم نتیجة نظر سنجی هایی را که در دو سایت« حامیان بشردوست» و « سایت آقای عبدالله» نشر شده است، بررسی کنم تا فهمیده شود که میزان بُردو باخت ایشان چطور بررسی می شود؟ باید گفت که برای تکمیل شدنِ این نوشته، تلاش کردم سایت کمیتة حمایت از آقای کرزی را نیز پیدانمایم تا – اگر ایشان نیز نظرسنجی ای انجام داده باشد- از آن استفاده نموده و میزان بپروزی همین سه تن کاندیدِ پیشتاز را به طور مقایسی بررسی کنم. بدبختانه، چنین سایت و وبلاگی را که به آقای کرزی ارتباط داشته باشد، نیافتم. شاید ایشان چنین چیزی را نداشته باشند و یاهم من نتوانستم بیابم.
اینکه چرا به این موضوع ساده چسپیده ام، د و انگیزه باعثِ این کار شده است: یکی نشر یک مورد از همین گونه نظر سنجی که توسط هفته نامة « پیام مجاهد» راه اندازی شده بود و آمارهایی آن در نشریة ماندگار یک ماه پیش نشر شده بود و طرفداران عبدالله با استناد به آن از موفقیت داکتر عبدالله سخن می گفتند. گرچه باید در همان زمان در این مورد چیزی می گفتم، اما به خاطرِ نبود وقت و درگیربودن با امتحان به این کار موفق نشدم. دوم: این نظر سنجی ها در دو سایت مختلف اگر با دقت و با استفاده از منطق تحلیل و تجزیه بررسی گردد، تا حدی میزانِ موفقیت بشردوست و عبدالله را در مقایسه با همدیگر نشان می دهند، سوم: خواستم با تحلیل این دو نظر سنجی مختلف در دوسایت مختلف، مبالغه آمیز بودن نتایجِ همان نظرسنجی ای را که در روزنامة ماندگار ارایه شده بود، ثابت کنم.
یاد داشت: این ارقام روز چهارشنه، ساعت 12:10 و در تاریخ 5 اگست 2009 از سایت های مربوطه گرفته شده است.
ستون نظر سنجی وبلاگ حامیان بشردوست
نام کاندید / آرای ریخته شده
1. بشردوست/ 451 رای= 59.8 %
2. عبدالله عبدالله/ 28 رای= 3.7%
3. عبدالطیف پدرام/ 27 رای= 3.5 %
4. حامدکرزی/ 17 رای= 2.2%
ستون سایت آقای داکتر عبدالله عبدالله
نام کاندید/ آرای ریخته شده
1. عبدالله عبدالله / 619 رای = 53.3%
2. بشردوست / 455 رای= 39.2%
3. حامد کرزی/ 52 رای= 4.5 %
4. اشرف غنی / 15 رای= 1.3 %
از مقایسة دو ستون نتایج زیر به دست میایند:
1- در سایتِ مربوط به داکتر بشردوست، آرای بشردوست از آقای عبدالله 13 مرتبه بیشتر است؛ در حالیکه در سایت آقای عبدالله، آرای عبدالله با آرای بشردوست بسیار تفاوت کمی دارد. از آنجایی که آرای عبدالله بیشتر آرای حزبی و تک قومی است، پس دیده می شود که میزان آرای ای که بشردوست قرار است از جامعة تاجیک به دست آورد، قابل ملاحظه می باشد؛ یعنی آقای بشردوست در حدود 25-30% آرای جامعة تاجیک افغانستان را به دست خواهد آورد؛
2- اگرچه حامیان بشردوست از اقوام مختلف ترکیب یافته اند، اما بدون شک کسانی که به وبلاگِ شان بیشتر مراجعه می کنند، بیشتر از مردمِ هزاره می باشد. با در نظر داشت این واقعیت، میزان آرای ای را که عبدالله قرار است از جامعة هزاره به دست آورد، خیلی اندک و ناچیز یعنی 3-3.7 % می باشد. این نتیجه برای آقای عبدالله که خصوصاً در شهر کابل در میان جامعة هزاره سدها دفتر کمپاین دارد و هراز گاهی چندین بار برای مردم پلو و کوچه می دهند، اما نتیجة آرای ریخته شده برای ایشان واقعاً ناامید کننده می باشد؛
3- هرگاه آرای ای را که برای کرزی در دو ستون ریخته شده اند، در نظرگریم یک نتیجة مشخص به دست میاید و آن اینکه آرای حامد کرزی در جامعة غیرپشتو زبانِ تاجیک، بیشتر از آرای است که ایشان از جامعة هزاره به دست میاورد. البته این موضوع در موردِ تحصیلکرده ها و بیشتر نسل جوانِ مردم هزاره صادق است. با در نظر داشت اینکه شمارِ زیادی از رهبران جامعة هزاره باکرزی کار می کنند و برای ایشان کمپاین می کنند، این نتیجه واقعاً برای کرزی هشدار دهنده است. اما باید پذیرفت که کمپاین آقای محقق، خلیلی و اکبری و سفرها و تلاش های شان بدون تأثیر نیست، حد اقل می تواند 20% آرای مردم را به خود اختصاص دهد.
4- با بررسی ستون مربوط به نظرسنجی سایت آقای داکتر بشردوست، یک موضوع در مورد حامیان آقای بشردوست از جامعة هزاره به خوبی روشن می شود: مردم کهن سال و بی سواد و دور از دانش و فناوری روز، بدون شک کسانی خواهند بود که بیشتر به آقای کرزی رای خواهند داد، اما آدم های باسواد( معلم، دانشجو، روزنامه نگار، ورزش کاران و نهادهای مدنی و فرهنگی) که اکثریت مطلقِ جامعه را تشکیل می دهند، بیشتر به آقای بشردوست رأی خواهند داد.
5- آرای ای را که آقای پدرام از جامعة روشنفکر و نسل جوانِ هزاره به خود اختصاص خواهد داد، به مراتب از آرای آقای کرزی بیشتر خواهد بود و آقای داکتر اشرف غنی نمی تواند به هیچ وجه از جامعة هزاره رای قابل ملاحظه ای را به دست آورد.
نتیجه: از مقایسة آرای ریخته شده به نفعِ داکتر بشردوست ، داکتر عبدالله و محترم حامد کرزی که در دو وبلاگ و سایت مربوط همین کاندیدان به راه انداخته شده بودند و در عین زمان برای بررسی گرفته شده اند، یک واقعیت آشکار می شود و آن اینکه آقای عبدالله باوجود تلاش ها( مهمانی ها، همایش های فرمایشی و دعوت ها و تمویل ها) در کسب آرای جامعة هزاره موفقیت چندانی نداشته است. برعکس، آقای بشردوست بدون کدام هماش فرمایشی، وعده و وعید مادی و معنوی امروز به خوبی توانسته است که حد اقل 25-30% آرای براداران غیر هزارة فارسی زبان را به خود اختصاص دهد.
دوم اینکه نظر سنجی ای که توسط یک رسانه و یا نهاد وابسته صورت می گیرد، تا زمانی که در مقایسه با نظرسنجی منبع آماری فرد رقیب و مقابلش بررسی نشود، کاملاً جانبدارانه و اغراق آمیز می نماید. منظورم نظر سنجی ای است که « پیام مجاهد» راه انداخته بود و روزنامة ماندگار آنرا نشر نمود. بدون شک، کسانی که به سایت روزنامة پیام مجاهد سرمی زنند و یا آنرا می خوانند، به غیر از کسانی نمی باشند که با گرداننده گان همین روزنامه وابستگی قومی و حزبی دارند. پس،آرای ای که در این سایت به نفع عبدالله ریخته می شود از بشردوست و کرزی بیشتر است. اما مقایسة دو جانبة « وبلاگ بشردوست» و « سایت عبدالله عبدالله» نشان می دهد که آقای بشردوست به طور اوسط 20 آرای بیشتر از عبدالله به دست خواهد آورد.
پيامها
9 آگوست 2009, 11:02, توسط ناصر
من همراه فامیل به داکتر بشردوست رای میدهم
9 آگوست 2009, 15:45, توسط محمد ح
با سلام
بشر دوست هم مثل همه مردم روی زمین انسان کامل نیست
اما بدون شک یکی از بهترین هاست .
با پیروزی بشردوست همه مشکلات حل نمی شود
اما بسیار امیدوارانه تر خواهد بود.
من به همراه تمام وطنداران و وطندوستان عزیز خود از هر قوم و زبان و مذهب که باشند به آقای بشردوست رای خواهم داد.
9 آگوست 2009, 14:07, توسط توفیق
هرکسیکه نزدیک بین نباشد باید به بشردوست رای دهد چرا که او با همه ی تندگویی هایش، صداقت و لیاقت کافی برای آوردن یک حکومت سالم و موفق را داراست.
10 آگوست 2009, 09:49, توسط لالا راستک
با وصف اینکه بشردوست در مقایسه با دیگر کاندیدان از خوبی های بشتری برخوردار است اما متاسفانه استعداد رهبری جامعه را ندارد.در برنامه پرس و پال با اظهاراتش در مورد ایجاد قطعه ویژه 5000 نفری کوماندو یه نظر اینجانب بی برنامه گی و عدم استقرار فکری خویش را به نمایش گذاشت.هر فرد ذی شعور و صاحب عقل که این مصاحبه را دیده باشد فکر نمیکنم دیگر به بشر دوست رای بدهد.بهتر است تا بشردوست ازین به بعد زندگی خویش را وقف فعالیت های بشردوستانه نموده دست به ایجاد یک موسسه خیریه بزند تا ازین طریق بتواند خدمتی به جامعهء درد دیده و بلا کشیده خویش نموده باشد.
18 آگوست 2009, 01:56, توسط M.samem
excuse me due to my computer not having farsi language!
i am from Tajik ethnic group and i replyed to your comment from india and i am very sorry that you can’t perceive what Dr. ramazan bashar dost means of his speeches , you are not guilty because three decades war and catastrophy we passed , any way i have just and advice to you that you should think about his being doctor and graduated from france and as well as you should not think that he is hazara or such , because he obviously in all his speeches stated that he is not hazara , he is afghan and i am sure that if you knew his aims and his aspirations well, you wouldn’t say such words, about bashar dost , shame to you! thannks goodness to kabulpress
10 آگوست 2009, 09:57
جای تعجب این است که با وجودیکه همه ما میدانیم که هیچ کدام این کاندید شده گان اهلیت مرحم گذاشتن بر زخم های سیاسی و اقتصادی و مذهبی و فرهنگی این کشور غرق شده در خون خود را ندارد , ولی باز هم یه مصداق معروف ( بوره اره را دوباره اره ) نموده , غلطی بر غلطی های خود و اشتباه بر اشتباهات خود میافزایم . اصلاء آیا واقعاء ما به یک ریس جمهور احتیاج داریم ؟ تمام آب ها به اصطلاح از اسیا ب افتاده است و نه گندمی در کار است برای آرد نمودن . کرزی نظر به پلاننگ سی ای ای تما عزت و آبروی کشور را نزد هر چه مملکتء با عزت که در دنیا است برده است , و هر یک ما ها سه چهار نیزه زیر قرض های با عوض ویا بلا عوض دفن هستیم , و کشور از هر دانگی در گرو عساکر ناتو و امریکا و کانادا و و بقیه در اختیار طالبان در امده است . این به این معنی است که هر کدام ما در اسارات قوی ترین و مجهز ترین عسکر دنیا در آمده ایم , و از سر تا پا در اختیار بیگانگان هستیم . درین معرکه که کشور از دست ما رفته , و ما علناء در جنگ دست بدست در مقابل حمله بیگانگان هستیم , چه باید کرد ؟ اول باید دست دشمن را از حیطه سیاسی و اقتصادی کشور کوتا کرد ؟ و یا برای تعین ریس جمهور به عساکر پنتاگون و سی ای ا و آی اس آی کمک نمود ؟
غ ؛ ی .
10 آگوست 2009, 12:35, توسط Sayeed Mahdee Sanglakhee
Hi, I just wanna say that Basherdost has no tribal affiliation. He is only only only ... a human who just believes in humanity.(So sorry that that the computer I am using now has no Dari Font to write in Dari.)
11 آگوست 2009, 05:59
"اکثر نظرسنجی ها پیش از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا نشان می داد که اوباما نسبت به رقیبش آقای بوش در اکثر ایالات ها پیشتاز بود"
تا جایی که من می دانم اوباما و مکین بود نه بوش.
11 آگوست 2009, 15:30, توسط احسان جلالی
با توجه به اینکه من طرفدار هیچ کاندیدایی نیستم و مدت زیادی نیست که نظرسنجی را آغاز کردم ولی نتیجه نظر سنجی وبلاگ من نیز قابل تعمق است
آقای عبدالله و آقای بشر دوست ۲ رقیب اصلی هستند و کرزی شانسی ندارد
http://www.andishehnovin.blogspot.com/
31 آگوست 2009, 04:14, توسط احمد خان هزاره
داکتر عبدالله تا دیروز همراه نفر های آمر صاحب و سیاف تشک های ،لوازم خانه ،دستکهای بام ،با کمال بی شرمی لباسهای زنانه و کودکان مردم هزاره، قزلباش و دیگران را در افشار،چنداول ،خوشحال خان مینه ،غرب کابل و دیگر جاهای افغانستان چور میکرد و هزاره کشی میکرد. حتی به قزلباشهای افشار و چنداول هم که خود را تاجک خطاب میکردند و در اصل ترک و همخون هزاره ها هستند رحم نمی کرد.
اما امروز برادران و خواهران با فرهنگ و غیور قزلباش و سادات نباید جنایتهای این شیاد و شریک جرم جنگهای داخلی و هزاره کشی را فراموش کرده دانسته و ندانسته از این آدم کش و هموطن کش دفاع کرده وحمایت کنند. سگ پشتون بهتر از این جنایتکاران خواهد بود ..... حمایت سادات از یزید زمان داکتر عبدالله خیانت و بی اعتنایی به خون شهدای هزاره ،قزلباشهای افشار ،چنداول و دیگر جاهاست..................
مرگ ابدی به شورای نظار، نژاد پرستان احمق که در برابر خلقت خداوند یعنی قوم هزاره دشمنی دارند.اینها آغاز گر جنگهای داخلی و هزاره کشی بودند فراموش نکنید این سگان زنجیری را که تنها کار آنها ریختاندن خون هزاره و دیگران بود. سادات باید خون شهدای افشار و چنداول را فراموش نکنند بخصوص سیدها و قزلباشهای ایکه از دست این جنایتکاران کشته شده است.........
احمد خان
20 آگوست 2009, 04:54, توسط M.samem
my salutation and my warm greeting to all of my compatriots! and i am very delighted that Kabul press? always broadcasts the outlooks of all Afghan individuals , and to day which presidential and provincial poll is under way in Afghanistan , i have a massage to all of you that please vote to Dr, Ramazan Bashardost, and save our country from this predicament which is going on in Afghanistan, by one vote you can change your predestination, so try to be very careful and vigilant!