هشدار به سناریوی حکومت!
مردم توان پرداخت به این پیمانه خون را ندارد که حتی در وقت عبادت و راز نیاز با خدای خود در مساجید و خواب احساس آرامش که حتی زنده گی کردن را نمی کند انفجار و انتحار یک از دغدغه های معمولی شهروندان افغانستان شده است.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
معادلات در روابط قدرت و سیاست در افغانستان به یک بازی درماتیک و سناریوی مضحک ونا تمام مبدل گردیده است، که دست های معامله گرو منفعت جو هرازگاهی بسوی این کشور عربده می کشد. دستکم می توان گفت که معماران این سناریو و بازی گران اصلی در این محور قدرت های منفعت جو واستیلاگر در روابط بین المللی و بازی های استراتیژیک جهانی و منطقه اند، که برای منافع ملی استراتیژیک خود سرگرم دراین معامله استخوان سوز و توطه های تنش افگن اند قرار دارند که تنها سهم این جنگ و بی خانمانی را مردم افغانستان می پردازد و بس.
اعتراض های اخیر حکومت افغانستان دلیل بر توطه های ناخوشایند این معامله در روابط قدرت و سیاست در این کشور بود و است، حکومت با این نوع سیاست توهم گونه خود تلاش می کند که از بستر این بازی ها دماگوژیک و هژمونیکی قدرت ها رهای یابد؟، درست این حقیقت را حکومت افغانستان بطور واژگونه به خورد مردم افغانستان می دهد، که انگار حکومت افغانستان واقعاً شامل این سناریوی توطه آمیز نیست. دقیقاً سیاست ترفند آمیز و دماگوژیک دولت کرزی از پیشینه عملکردهای چند ساله آن در امور سیاسی مبرهن است، هرچند حکومت خود را بری از این سیاست استیلایی قدرت های بزرگ و منطقه می داند. اما در بازی نهفته شریک در این امور اند، این حقیقت را حکومت نیزباید بخاطر داشته باشد که شهروندان این جغرافیا دیگر توان تحمل دوام این سناریوی که صد ها مردم مظلوم به نام طالب و شورشی توسط نیرو های بین المللی و افغان به قتل می رسند، دولت باید برای رفع این معضل بزرگ به چاره اندیشی بیفتد، و از سیاست توطه گرا دوری جوید و در استراتیژی سیاسی و امنیتی خود تجدید نظر نمایند، حکومت افغانستان بایست در موازی با منافع ملی افغانستان در روابط قدرت و بازی های کلان استراتیژیک عمل نماید و تلاش ورزد برنامه های کارامد ملی را پایدار سازد. ورنه دوام این بازی های استیلایی هژمونیک بیشتر از این منافع افغانستان و موقعیت ژیواستراتیژی افغانستان را به تباهی و سراسیمگی ملی و در ورطه توهم و سراسیمگی قرارمی دهد. این حقیقت مسلم است که منافع ملی اختلاف زا و منافع ملی متعارض محوریت این تنش ها را در کشور تشکیل می دهد، یعنی معادله سیاسی و روابط قدرت برسرکسب منفعت ها درست روی این دومحور از منافع ملی است که ذکر کردیم، اما زمانیکه منافع این کشورها در تضاد بامنافع دیگر کشور های واقع شود، درست در مقابل هم قرار می گیرد و برای بهره برداری از این موقعیت تلاش می کند که ابزار های مختلف را به منظور تامین منافع بکار گیرد و یا اینکه معمار در بازی های منفعت جو و سیاست های تنش زا واقع شود، پس این سناریو در افغانستان نیز از جنس همین اختلاف ها و نبود میکانیسم ملی و ناکارامدی حکومت می باشد که بروسعت این بازی ها در منطقه و افغانستان افزوده است تا کشور های منفعت طلب بر سرمنافع ملی و استراتیژیک خویش وارد منازعه و جنگ در این کشور شود، و سهم این فاجعه بزرگ را تنها مردم رنج کشیده ما متحمل شود و بس، برغم آنکه این سناریودر کشور به قدر مغلق و پیچیده شده است که حتی ارک نشینان و سیاست دانان افغانستان نمی توانند پیش بین وقایع دراین امورباشد.
بنابرین هشدار به سناریوی حکومت از این جهت است که مردم توان پرداخت به این پیمانه خون را ندارد که حتی در وقت عبادت و راز نیاز با خدای خود در مساجید و خواب احساس آرامش که حتی زنده گی کردن را نمی کند انفجار و انتحار یک از دغدغه های معمولی شهروندان افغانستان شده است. درست برحکومت افغانستان است، که از این بازی استخوان سوز دوری جوید و حقوق و منافع ملی افغانستان مقدم شمارد و بازبینی و بازاندیشی در کارنامه های سیاسی و استراتیژی های خود نماید. یعنی دوری جستن از سناریوی که کشور های منطقه و بازیگران اصلی روابط بین المللی در افغانستان انجام می دهد. باید حکومت منافع ملی را در صدر اولویت های کاری خود قرار دهد و برای پاسداری در این امور به هرنوع معامله ترفند گرا و توطه آمیز نه بگوید و بطور شفاف خواست ها و اعتماد مردم را با خود همرا سازد تا باشد افغانستان به یک دولت مقتدر دارای حاکمیت ملی با ثبات تبدیل گردد، کشور های منفعت جو دیگر نتواند برگه های بازی منفعت گرایانه خود را در این کشور جستجو و تعقیب نمایند و ابزارهای منازعه جو و کنش های دهشت گرایانه را مامور در تامین منافع خود سازد، حکومت تلاش نماید دست های معامله گر را کوتاه نماید و یک سد را در برابر معماران جنگ و منازعه در افغانستان بوجود آورد. تا تکرار سیاست های توطه آمیز و سناریوی مضحکانه پایان دهد.