30 ویژگی یک «نوکیسه»
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ــــــــــــــــــــ
چگونه یک «تازه به دوران رسیده» را از صد فرسخی تشخیص دهیم؟
ــــــــــــــــــ
- از «وضع موجود» به شدت، «خرکیف» و راضی است: «چرا که نه؟»
- ظاهرى شدیدا اغراقآمیز، مملو از زَلَم زيمبو، مُطلّا، بَرّاق و در عین حال، نخراشيده و بَرى از ذوق و سلیقه دارد. به عبارت دیگر، مثل خوکی است که دِکُلته یا تاکسیدو پوشیده باشد.
- ساعت مُچی طلاییرنگِ کلفت، «سوییچ» و گوشی همراه طلایی و مثل آن جزو متعلقات ثابت اوست.
- سر و وضعش غرق در «بِرَند» است، اما داد میزند که رفته دپر بوتیک و گفته است: «مرا درست کنید، پولش مهم نیست».
- اگر زن باشد، دچار توهم «ملکه»گی است و اگر مرد، دچار توهم «دون ژوئن»ی.
- در ارتباط با جنس مخالف به شدت، بیظرافت و لمپنمآب است و متکی بر پول رفتار میکند.
- برخوردش با فقیران، مأموران پارکینگ، مردم کوچه و بازار، خدماتیها، پیشخدمتها، گارسونها و نظیر آن بسیار زننده و متفرعنانه است.
- تلاش عجیبی دارد که برای خود، هویتی دانشگاهی و «منزلت علمی» بتراشد: یا خود را «دکتر» معرفی میکند یا دارای دو تا فوق لیسانس و اگر خیلی احمق یا وقیح باشد که کم نیستند؛ «استاد دانشگاه».
- معمولا خود را «مشغول در سفارت»، «در کار موزیک یا سینما و فَشِن» و دارنده دوستان صميمى در نهادهاى امنيتى معرفى میكند.
- برای پر کردن خلأ اصالت، علاقه زیادی به «کلکسیون» و خریدن عتیقه، شجرهنامه، تابلو، عکس قدیمی و مانند آن دارد.
- نزاکت ندارد: یا به شکل غلوآمیز/مضحکی دچار نخوت است یا به شکل مشمئزکنندهای ادای صمیمیت در میآورد.
- آداب معاشرت بلد نیست: سلام کردن، راه دادن، تعارفات معمول و ... .
- دوست دارد لفظ قلم صحبت کند، اما دایره لغاتش چنان محدود است که در چهار جمله، دستش رو میشود.
14. در حضور دیگران مُدام در حال «معاملات میلیاردی» و انجام «کارهای مهم»، تماس تلفنی با «سلبریتی»ها و بازیگران سینما یا تعریف خاطره از فلان مهمانیِ فلان فرد مشهور است.
- دوست دارد دیگران بدانند «خیلی خرش میرود».
- از حضور افراد تربیتشده، دارای اصالت، بانزاکت و دارای شخصیت محکم و متکی به نفس، معذّب و دستپاچه میشود.
17. جز درباره پول، مراكز خريد، رستوران، آفرود، اسبدوانی، پاراگلایدر، هیئت حاج فلانی، مهمانی در لواسان، فلان سالن زیبایی و مانند آن هيچ اطلاعات قابل عرضهاى ندارد.
18. زبان «انگلیسی» به نظرش، یک پدیده «لاکژری» است. بنابراین، با وجود عدم تسلط به زبان، از لغات یا عبارات پیش پا افتاده و غیر ضروریِ «خارجی» زیاد استفاده میکند: فان داشته باشيم، من هپي شدم كه اينو گفتى، تیِستش خوب بود، كال داشتم و مانند آن.
- چون خودش هم جایگاه جدیدش را باور ندارد، مدام از خودش و داشتههایش عکس و فیلم میگیرد.
- تمام جهانش در «عشق و حال» و چشم و همچشمی خلاصه میشود.
21. در جمعها یا محافلی که مباحثی غیر از باشگاه، آرایشگاه، خودرو، کیفیت فلان هتل در آنتالیا و مثل آن مطرح شود، حوصلهاش سر میرود و با گوشی و سوییچش بازی میکند.
22. از نظرش، مباحث سیاسی و مقولات جمعی، خستهکننده یا «خطرناک» است. او هم میگوید: «من سیاسی نیستم»، حال آنکه هر چه دارد، از پیآمدهای تحولات «سیاسی» دارد.
23. در آن ِ واحد هم «پاچه ورمالیده» است و هم «بیاعتماد به نفس». ممکن است در ابتدای مواجهه، اول با تکبر رفتار کند و در انتها، رازهای مگویش را هم بر ملا کند.
24. لزوما موجود بدذاتى نیست و حتى ممكن است احساسات قوى يا لوتىگرىهاى خاصى داشته باشد، هرچند معمولا بسیار سِکتاریست، بیگانههراس و «آشنامحور» است.
25. دچار توهم «زرنگی» است و اگر از او پرسیده شود ثروت یا منزلت جدیدش را از چه طریقی به دست آورده، مدعی «داشتن از گذشته»، «استعداد»، «زحمت» و «هوش بالا» میشود.
26. برای جلب توجه یا رد گمکنی درباره ثروت و جایگاه نامشروعش، از تکنیک «خیریه»، «کارآفرینی»، «نذری» و مانند آنها زیاد استفاده میکند.
- بسيار خرافاتى است و وقت و پول زيادى صرف اطلاع از آيندهاش مىكند.
28. طرز صحبت، طرز پوشش و نحوه رفتار ديگران را به سرعت الگو قرار مىدهد، هر چند هر کاری میکند، «خود واقعی»اش باز بیرون میزند.
- هم رقتانگيز است و هم نفرتانگيز. هم مضحک است و هم عصبانیکننده.
- میخواهد، میخواهد، باز هم میخواهد.
ــــــــــــــــــــ
نادر فتورهچی
آنلاین : http://chendavol.blogfa.com/po...