بدون عنوان

ravin
چهار شنبه 1 آگوست 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

این بار چیزی از جنس آرزوست انگار این که به سراغت آمده، این که خلوتت را در خود شکسته، این که امشب خواب را از سرت ربوده این که اندیشه ات را در خود فرو برده.

چشم هایت را می بندی، دست هایت را روی قلبت می گذاری، نفست را در سینه حبس می کنی و آرزو می کنی ای کاش زمان به عقب برگردد، درست همان جا که تو مدت هاست ایستاده ای، برگردد و راه رفته را این بار با گام های تو بردارد و تو ایمان داری به این که این بار استوارتر ، قدم برمی داری، پا به پای او پیش می روی و نمی لغزی این بار از سراشیبی خیال های وسوسه انگیز.

آن بار که ایستاده بودی چشمانت عاشق نیلوفرهای جوان آن سوی دیوار شده بودند و تو آن سوی دیوار می رفتی به دیدار نیلوفرها، وقتی رسیدی انگار دیر شده بود، مرداب هم مرده بود و نیلوفرهایش هم ... وقتی به خود آمدی زمان رفته بود و تو تنها ایستاده بودی گیج و مبهوت...


آنلاین : http://ravin.blogfa.com/post-43.aspx

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس