صفحه نخست > دیدگاه > درد مشترک بهائیان ایرانی و مهاجرین افغان در ایران

درد مشترک بهائیان ایرانی و مهاجرین افغان در ایران

ثریا رسولی
سه شنبه 26 نوامبر 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

تا پیش از این چنین می پنداشتم که ایران تنها با مهاجرین بی پناه و مظلوم افغانستان است که چنین نامهربانی می کند. گمان می کردم که این تنها افغان های بی پناه و گریزان از جنگ هستند که مورد ظلم و تعدی دولت ایران قرار گرفته اند, توهین و تحقیر می شوند, جواز کسب به آنها داده نمی شود وامتیاز تحصیل در مکاتب و دانشگاهها از آنان سلب شده است.بسیاری از آنها با وجود اینکه بیش از نیم قرن است که در ایران زندگی می کنند, هنوزهم جواز خرید خانه, مغازه, موتر و امثال آن برایشان داده نمی شود. آنان نمی توانند از شهری به شهر دیگر سفر کنند چرا که در ایستگاههای بازرسی به راحتی شناسایی شده و به افغانستان فرستاده می شوند. بسیاری از مهاجرین از خانه های شان به زور کشیده شده اند و با دست خالی بی آنکه برای خود حتی لباسی بردارند روانه ی بازداشتگاهها گشته اند و چه بسیار کودکانی که به دور از پدر و مادرشان به آنسوی مرز عودت داده شده اند. در سالهای اخیر, در برخی شهرهای ایران, افغان ها دیگر نمی توانند حتی اجساد عزیزانشان را در قبرستان ها به خاک بسپارند. دولت ایران با این کار,حس تنفر و انزجار را در بین تمام انسانها برانگیخته و نژادپرستی و خودکامگی را به وضوح به تصویر کشیده است.

جوانان افغان حق عضویت در کتابخانه ها, باشگاه های ورزشی, سالن های آموزشی وحتی کلاسهای خصوصی را ندارند. تمام هویت آنها در کارت های کاغذی کوچکی خلاصه می شود. کارتهای موقتی که هر چند ماه یکبار باید در عوض پرداخت هزینه های سرسام آوری آنها را تمدید کنند تا قدری دلشان خوش شود که دولت آنها را به رسمیت شناخته است. افغان ها باید به شهرداری نیز پول بپردازند. باید در صف نانوایی مراقب رفتار و گفتارشان باشند تا نکند کسی از آنها آزرده شده و به پلیس اطلاع دهد. آنها در سایه ی ترسی عجیب گرفتارند. آنها همه ی سختی ها ی زندگی در ایران را به جان خریده اند چون دلشان می خواهد تا شب را در پرتوی امنیت بخوابند. آنها از ناامنی و شنیدن صدای انتحاری ها خسته اند. بالهایشان بسته است. دیگر بیش از این نای پریدن ندارند و اینک می خواهند تا چند صباحی را درگوشه ای آرام سر کنند. آنها به خوبی بر این واقف اند که آرامش آنها در ایران نسبی است و به هیچ وجه کامل نبوده و نخواهد بود, اما آنها به همین حد هم قانع اند.

در چنین کشوری , چشم مان به اقلیت دیگری می خورد که نه افغان و نه سنی بلکه ایرانی اما بهایی اند. آنها نیز بخت برگشته هایی هستند که در چنگال مذهب متفاوت شان اسیراند. آنها هیچ فرقی با دیگر ایرانیان ندارند جز اینکه دین شان اسلام نیست. آنها طرفداران بهاءالله هستند. از خود کتاب و قوانینی دارند و مرکز تشکیلات آنها در اسراییل است. به کشف حجاب پرداختند و بسیاری از عقایدشان برای مسلمانان منتاقض و بی پایه و اصول می نماید. رهبر فرقه ی آنان سید علی محمد شیرازی ملقب به بهاءالله بوده است که ابتدا خود را رابط بین مردم و امام زمان نامیده و چندی بعد ادعا کرده است که او خود امام زمان است و به گفته ی برخی ها حتی ادعای خدایی نیز نموده بوده است. به هر حال در اینجا بحث بر سر خوب یا بد بودن بهاییان و فرقه ی شان نیست بلکه می خواهیم از مشکلات مشابهی صحبت کنیم که آنها همچون مهاجران افغان از آن رنج می برند.

به عقیده ی من بهاییان ایران حتی از وضعیت بدتری نسبت به مهاجرین افغان برخوردارند. آنها با اینکه ایرانی خالص هستند اما مورد انزجار دولت, روحانیون و بسیاری از مردم می باشند. آنها متهم به جاسوسی برای غرب و به خصوص اسرائیل هستند. بسیاری از آنهاتوسط نظام جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده و به سالها زندان و حتی مرگ محکوم شده اند. آنها تحت شکنجه قرار گرفته اند و از آنها خواسته شده است تا بین اسلام و اعدام یکی را انتخاب کنند. بعد از دوره ی رضاشاه, اساتید بهایی از دانشگاهها اخراج شدندو جوانان بهایی از حق تحصیل در موسسات تحصیلات عالی ایران محروم گشتند. حتی هم اکنون هم مغازه های شان بسته می شود, قبرستانهای شان تخریب می گردد, به آنها شغل و وظیفه داده نمی شود و دولت همواره اذهان مردم را علیه این گروه از ایرانیان تحریک می کند و زندگی را به کام این اقلیت بسیار پرجنجال, تلخ و زهرآگین می سازد.

اما این تنها یک روی سکه است. مردم بهایی نه تنها از سوی دولت ایران و هموطنان شان در فشار هستند بلکه تحت کنترل شدید شبکه ی بهایی ها قرار دارند. آنها آزاد و مستقل نیستند که هر طور دلشان خواست عمل کنند. جوانان بهایی حق ندارند که با مسلمانان ازدواج کنند. اگر کسی چنین کاری کند, توسط شبکه تهدید می شود و از سوی خانواده ی خود نیز طرد می گردد. آنها همواره تحت فشار روانی, اقتصادی, فرهنگی و اجتماعی هستند. این فشار از فشار روی افغان های مهاجر بیشتر هست اما کمتر نیست.
ایران شاید یگانه کشوری در شرق میانه باشد که تا این حد حقوق بشر را زیر پا می نهد. هر روز خبرهای متعددی از نقض حقوق زنان, روشنفکران, سیاسیون, مهاجران و اقلیت هایی همچون بهاییان در ایران به گوش می رسد. هر روز افغان های زیادی در زندان های تهران به جرم های کرده یا نکرده اعدام می شوند و ایران حاضر نیست که زندانیان افغان را جهت اجرای عدالت به دست افغانستان بسپارد. دولت ایران دست به اعدام خوبی دارد. هم اکنون نیز هفت تن از سران برجسته ی بهاییان در زندان به سر می برند و علیرغم فشارهای جامعه ی جهانی برای آزاد سازی آنها, هیچ اتفاق مثبتی در این زمینه نیفتاده است. ایران آن کاری را می کند که خودش می خواهد.

این مقاله برآن نیست تا مشروعیت بهایی ها را زیر سوال ببرد یا از فرقه ی آنها دفاع کند بلکه تنها نگاهی است اجمالی بر وضعیت زندگی گروهی از ایرانیانی که زیر بار فشارهای دولت خودکامه ی ایران خورد شده اند و وضعیتی بسیار مشابه وضعیت افغان های مهاجر دارند. اگر افغانها هم دین ایرانیان هستند, بهایی های ایرانی همنوع شان هستند. ایرانی الاصل اند. اما همانگونه که مستحضر هستید برای یک نظام مستبد هیچ چیز جز منافع و مصالح دولت شان اولویت ندارد. اگر منافع ایران در قتل عام همه ی بهائیان و تک تک مهاجرین افغان باشد, بی شک از این کار امتناع نخواهد ورزید. این در حالی است که دولتمردان و روحانیون ایرانی در همه ی مجالس ملی و بین المللی دم از انسانیت, برادری, برابری و رعایت عدل و انصاف می زنند اما چون با خود خلوت می کنند, می گویند که ما آن کنیم که خود بهتر پنداریم. به راستی که این منافقتی است آشکار و رذالتی است نابخشودنی.
تنها کاری که از دست ما ساخته است این است که برای بهبود اوضاع جهان و هدایت آنان که به گمراهی رفته اند, دست به دعا برداریم. همانا دعا قویترین ابزار نامریی دست بشر است که می تواند حتی تقدیر را تغییر دهد... .

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باسلام وعرض ادب - قسم بخداکه مهجرین استان فارس (شیراز) وتوابع آن همگیشان کارت دارند ومهاجرقبول شده وقانونی هستند . روزی را مقامات محلی بالای شان آورده که به مرگ خود راضی هستند . بخاطر تمدید کارتهایشان که باید مفت ومجانی تمدید شود چون از سازمان ملل پول میگیره دولت ایران . اما پولهای کمر شکنی از این بد بخت ها میگیرند . کسی هم به داد شان نمیرسه وقتی که ازکارمندهای اموراتباع خارجی میپرسند چرا بالای ما اینقدر ظلم میشه میگویند خفه شو افغانی کثیف این بخاطری است که مجبورشوید بروید درکشورتان .یعنی هرخانواده مجبورهستند که از یکنیم تا دونیم ملیون تومان جزیه به دولت پرداخت کنند . وگفته میشود که کرزی ذندیق ووزیر مهاجرین کافرومرتد همرای مقامات محلی ایران همدست هستند . اما درشهرهای دیگر ایران اینقدر ظلم بالای مهاجر نیست . است اما به اندازه چارک شیراز ولی در شیراز ظلم بی اندازه جریان دارد. به امید پیروزی ملاعمر چون اگه نادان ووحشی هستند درضمن شجاعت ومردانگی هم دارند مرگ بر کرزی ذندیق وهمقطاران مرتدش . واقعا حالا میفهمیم که کشورما اشغال شده چون کشوری که اشغال شده باشد مقاماتش بی غیرت میباشند . شما کرزی راببینید که از دولت ایران رشوت میگیرد دولت ایران هم این رشوت را از جیب مهاجرین بد بخت پوره میکند . دو ملیون تومان پرداخت هرخانواده به یک مهاجری که زندگی بخورونمیرداره درحکم نسل کشی بدون خون ریزی هست خیلی سنگین است . مهاجرین افغانی درایران بجزازخدا دیگرهیچ کسی را ندارند . خداوند به داد شان برسد . والسلام

  • عقل ندارند این مهاجرین که فکر کنند میشود جای دیگر اساس یک زندگی را گذاشت.

  • ایکاش مشکل دراینجاختم می شدآن عده ازمهاجرینی که فاقدمدرک هستندازنظراین کشورمجرم هستند.
    امامهاجرین دارایی مدرک که قانونی هستند.باپرداخت جزیه های سنگین ونداشتن شغل مناسب بعلت ایجادمحدودیت دچارمشکلات عجیبی هستندکه ازدید،دیدبان حقوق بشرپنهان است.چندموردازهزینه های که دراستان اصفهان ازپناهندگان دریافت میکنند قرارذیل است:
    دفترکفالت مبلغ 200000ریال درمرحله اول، ومبلغ 1450000بابت کارت کاربامشاغل محدودوکارهای شاقه برای هرنفرکارگروملغ2400000 دفترکفالت هنگام تحویل کارتهاومبلغ75000بابت صدور برگه موقت برای هرنفرخانوارومبلغ3000000ریال عوارض شهری ومبلغ 1500000تا2500000بابت هرفرزندمدرسه ای بحساب اداره اتباع خارجی وزارت کشوربه علاوه پول جداگانه که مدرسه دریافت میکند.
    اگریک خانواده 6نفری 4فرزندمدرسه ای داشته باشندملغ15000000ریال دریک سال بایدپرداخت نمایدویک نفرکارگرماهیانه500000تومان درآمدداشته باشددقیقایک چهارم حقوق سالیانه اش رامیگیرند.تازه دراصفهان شایع شده که سال آینده یک مبلغی هم به حساب مقام معظم رهبری بایدواریزشود.

  • عزیزانم ، بیائید دوباره به وطن تان. گرچه اینجا آنقدر پول پیدا نه کنی،
    اما لاعقل ابرویت را از دست نمیدهی و پولی را که با هزار مشقت
    پیدا میکنی، دوباره به حلقوم ایرانی ها نمی ریزی.

  • اگر چه خسرو خاقان چینی
    به ملک دیگران گوشه نشینی

    بهترین کار برای مهاجرین عزیز هموطنم بازگشت به وطن هست و بس
    در جایی که حقوق شهروندان خود رعایت نمیکنه دیگه چه انتظار برای ما و شما

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس