طالبان، این جرسومه های ننگین سرطانی در سرزمین مان نباید تکرار شوند!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
بر فضا ی تاریک و مشمئز کننده تاریخ سرزمین و آشیانه ام، این صدای جغد شب است که نفیر ویرانی این سرزمین، و در بند کشیدن متداوم توده های آن را چه شوم و بیشرمانه به طنین گرفته است! زیرا شب پرستان تاریک اندیش و ارتجاعی، انسان و انسانیت را در این سرزمین به مسلخ کشیده اند! آزادی، آزاد اندیشی و روشنگری را در گونه های از استبداد، نیرنگ، و شقاوت؛ و در ساطور استبداد شریعت قبیله یی و قرون وسطایی، به سلاخی اش گرفته اند؛- زیرا این سرزمین را خالی از آزاد مردان آزاد اندیش، و شیر زنان آزاده، می پندارند..! .. طالبان، این غده های چرکین و عفونت زا تاریخی، که همچنان در کوچه پس کوچه های شهر کابل، در دشت و دمن این سرزمین انسان میکشند، خون میخورند و خون میریزند... و حتی؛ در زیر چادر " لویه جرگه " سالوسانه، در راستای استحمار و گمراه نمودن خلق خداوند، صدای اعتراض خویش را، آن هم از کام یک : زن " که همواره در این سرزمین از ابتدایی ترین حقوق محروم بوده اند؛ عربده میکشد.. این هار وحشی چه بی محابا و بی شرم بدون ترس از خداوند و خلق الله ، در پی به زیر کشیدن و لگد مال نمودن تمام حیثیت و هستی توده های این سرزمین، در پسا حضور دموکراسی در افغانستان میباشند! زیرا آنان باور مند به « پذیرفتن » " ذلت و زبونی " از جانب توده های این سرزمین میباشند! زیر آنان توده های این سرزمین را در خصلت از گوسفند گونه گی آنان تفکیک نموده و به حساب میگیرند.!
« خیل ی از کفتار، در دسته های به ظاهر متفاوت؛ ریشدار و ریش تراشیده! دموکرات و مولوی؛ طالب و وزیر؛ خبر نگار و تحلیل گر و..! .. و خلق ی رمه وار در استحمار تاریخی، اسیر در افیون و افسانه آنان ...
« هر گاه در سخنرانی های رئیس جمهور افغانستان در لویه جرگه قرون وسطایی اگر دقت گردد! گویی کشور های خارجی، و بخصوص ایالات متحده امریکا از هفت جد جناب کرزی بدهکار میباشند...!»
... و حال در پرتو حضور بیش از یک دهه از دموکراسی در افغانستان، و به قیمت خون شریف ترین سربازان دموکراسی و آزادی انسان در بند در این سرزمین، انسانیت و ارزش به کرامت وی، حرمت به آزادی وی و... کم و بیش باید در این سرزمین توحش و استبداد، به باروری خویش نایل گردیده باشد! بیش از یک دهه از حضور سفیر ان دموکراسی در افغانستان میگذرد. انسانیت و اندیشه انسانی، عمل کرد های انسانی و گام برداشتن ی به سوی آینده انسانی، حفظ کرامت و اصالت انسانی در این سرزمین، باید بذر افشانی گردیده شده، و کم و بیش به گل نشسته باشد! جامعه جهانی در قبال خون فرزندان خویش مسئولیت دارند و روشنفکران جامعه افغانستانی در قبال تاریخ، و نسل آینده...!!!
بیش از یک دهه از جنگ خونین توحش، گردن بریدن، اسید پاشیدن و.... ارتجاع از یک سو، و نبرد سربازان فداکار رهایی انسان؛ آنان که مسیح وار برای زدودن غبار رنج از سیمای انسانیت در این سرزمین گام نهاده اند از سوی دیگر میگذرد! جهان برای احیای عزت و اقتدار در افغانستان به خون نشسته، قیمت عظیم و جبران ناشدنی را پرداخته اند! جهان برای این امر، فرزندان خویش را، جگر گوشه های خویش را به قربانی گرفته اند! خون داده اند و خون دل خورده اند و...! حال بر فرزندان درد مند سرزمین افغانستان است تا از شرف و عزت انسانی به وجود آمده ولو اندک، به دفاع حراست بر خیزند! شعور مند، قدر شناس، انسانی و قدرتمند!!! جهان در پیامد اقتدار و عزت مان خون داده اند، و ما « باید » به حراست ش بپردازیم!
طالبان؛ این غده های سرطانی و چرکین در پیکره جامعه خونین و زخمی از استبداد مذهب و قبیله در افغانستان نباید تکرار شوند!
انسانیت و شرافت و ی، کرامت و بالنده گی وی؛ عزت- اقتدار و بودن و اندیشیدن انسانی وی در سایه از آزادی و دموکراسی جامعه جهانی، باید افغانستان را در دور نما های نه چندان دور به کشور عزت مند و با اقتداری در سطح منطقه و جهان به ظهور بر تابد.... و این امر خطیر و انسانی ممکن و مقدور نخواهد بود، هر گاه اگر دلسوخته گان آزادی و کرامت انسانی از دامان این سرزمین قامت راست ننمایند... دوستان به امید چنین طلیعه.نجات بخش...
پيامها
24 نوامبر 2013, 06:25
نسبت دادن بلقیس روشن به طالبان یا از انتهای بیخبری و حماقت ،
یا از توطعه گری و دروغگوئی نویسنده نمایندگی میکند.
24 نوامبر 2013, 06:47, توسط باران
گرچه چشم چپش کور است ، جرثومه نیست ، پسر آدم صفی الله است که از پشت خواهرانش ترا زایید . او پیغمبر یک چشم است . پیامبران دو چشم در تورات همبستر شدند با دخترانشان چون حضرت لوط ، چون حضرت یعقوب که در حذای یک گوسفند بی عیب با عروسش درآمد . و چون حضرت رسول اکرم با وجود سی وچهار همسر شرعی و کنیزه کان بی شمار ، همسر پسر خوانده اش « زید » را گایید و بار دگر به قصد شهوترانی به خانه ای « حفصه » دختر عمر رفت و در نبود حفصه ، کمر حضرت سست شد و « ماریه ی قبطی » کنیز حفصه را علی الفور گایید .
یک چشم ، این ملای کور قندهاری نافهم ، در قلعه ای خیبر حمله نکرد ، و نماز غروب ( صفیه ) همسر رییس قلعه را در پشت ابسش سوار ، با خود به خانه نیآورده و علی الفور به او « در نیآمد » ه است .
.
با هرچه باران نفرت و نفرین بوده و خشم و غضبم ، من این ملای کور وحشی بی سواد را ، علی العجاله ، برأت دادم .
وختی امام علی و امرو عاص فقط در یک روز ، نهصد نفر یهودی مدینه را با شمشیر کشتند تا شب برآمد و مشعل ها بر افروختند و مابقی را گردن زدند چنانکه برای هفته ها شهر مدینه را بوی گند گرفته بود .
و چون رسول خدا وختی در مسجد درآمد و از دست یک شاعره ای زن که با بهترین سروده هایش ، همردیف سروده های یاوه ای او ، مسخره اش می کرد ، گفت :
آیا که کسی هست که مرا از دست این زن خلاص کند و همردیف من باشد به بهشت ؟
یکنفر از میانه برخاست ، گفت : که من .
در ختم نماز ، آن گوسفند چران مردک عرب ، کله ای آن زن شاعره ی عرب را با خودش جلو حضرت به زمین اندخت .
الم صلی علی ، برالاغ
که چی قدر ، خر است
باران
24 نوامبر 2013, 07:46, توسط بی خبر
خانم بلقیس ممکن وابستگی سیاسی با طالبان نداشته باشد. اما همنوایی و هم سویی کامل با طالبان در این عمل اش انجام داده است! گاه یک الاغ خود با پای خود به پیش واز گرگ میرود! این یعنی همخوانی و همسویی با گرگ، که خانم بلقیس چنین عمل نموده است. حال ممکن وی دختر اوبا ما باشد!
24 نوامبر 2013, 14:08, توسط فتانه
خانم بلقیس نفهمیده اگر خارجی ها برود و دولت نو پای افغانستان سقوط کند طالبا ن اول کاری که میکند خانم بلقیس و امثال اش را مانند حیوان با ایشان رفتار نموده و به دهن اش توبره کاه نموده و به سرش جل خر را انداخته و حتی گپ زدن چی اجازه عر عر کردن از زیر جل خر را نیز به ایشان خواهد داد. این خانم بیسواد میخواهد به پای خود به طویله خران رود.
24 نوامبر 2013, 14:11
باران از طرز حرف هایت فهمیده میشود که یک همجنس باز استی همین ملا نر خر کور را خوش کردی که ترا بگاید.وچشم کور در باره دیگران هم مانند شوهرت ملا نر خر یک چشمه قضاوت کردی
24 نوامبر 2013, 14:26, توسط تمکی
همین ملا نر خر های یک چشمه باشد خوب است تا انسا ن بفهمد که چنین خران انسان نما همدر دنیا است.
24 نوامبر 2013, 16:24, توسط حبیب الله یوسفزی
روزهائیکه در"چُرها "سپری کردیم
"چُرها " نام منطقه ای نیست بلکه صیغه جمع است که مفرد آن " چُر" است واز اصطلاحات زبان بلوچی است که در زبان فارسی به تنگه و درّه های میان کوهها گفته میشود.
روزهاییکه امریکا و ناتو حمله کردند و امارت اسلامی بعد ازمقاومت 40 روزه بنابر عللی مجبور به انسحاب شد دیگر کسی در لباس طالب نمانده بلکه حتی نامش را نیز جرم حساب میکردند .
روزهای بسیار اسفناکی بود کسی اصلا به خیالش این نمی آمد که دوباره طالبی قیام کندودوباره مقاومت و انقلابی آغاز گردد بلکه همه فکر میکردند دیگر کار تمام شد .
اما به هربیشه گمان مبر که خالیست شاید پلنگی خفته باشد
از میان برادران بلوچ که درصف امارت اسلامی از مدتها قبل شرکت جسته وهمرکاب و همراهان خصوصی شهید ملادادالله رحمه الله در جنگ علیه شر وفساد بودند، شهید مولوی محمود علیه الرحمة از جمله آن رادمردانی بود که کمر همت را دراسرع وقت بست وبا توکل بر ذات الهی با تعداد اندکی از رفیقان خود بار دیگر وبه تنهایی جنگهای چریکی را برعلیه اشغالگران ونیروهای مزدور آن ازمیان کوهها و چرهای بهرامچه آغاز کرد.
درانروزهاجای پناه مجاهدین فقط کوهها بودند آنهم با بسیار دقت وپنهان کاری تا کسی ازمحل اختفای مجاهدین اطلاعی به دست نیاورد.
مجاهدین اکثر ایام خود را در میان چرهای بهرامچه با مصارف غریبانه ایی که داشتند به سرمیبردند تا روزیکه به توانند جمعیت خود را برای یک حمله پوره نمایند و آمادگی کامل –تاحدامکان-ازنظر تعداد کلاشینکوف ، گلوله ها ، ومصارف بنزین برای ماشین ها و غیره را فراهم نمایند .
تعداد مجاهدین در آن روزها اندکبود اما مخارج آنان نیز نظر به تنگدست بودن مجاهدین بسیار بالا بود و اکثرا وعموما به صرف لوبیا کشک زرین و رئوف و عدس اکتفا میکردند .
تهیه واستعمال آب برای مجاهدین مشکل بود و آب برای وضو و غسل نمودن کم بود لذا مجاهدین در هردو حالت به تیمم اکتفا می کردند واین مشکل چند علت داشت :
لذا مجاهدین چند عدد بشکه های 60 لیتری را با ماشین برده وازمحل چشمه و یا چاهی پر میکردند آن هم زمانیکه دراطراف چاه آب کسی نباشد. وبرای دو سه روز از همان آب برای نوشیدن فقط استفاده می کردند وبرای غسل نمودن و وضو تا چندین روز متوالی به تیمم بسندگی مینمودند.
سر وصورت مجاهدین تا مدتهای طولانی با خاک وغبارآلوده بود و هر هزگاهی چند نفر را به پنهانی روی چاه آبی در اطراف میبردند تا زود غسل کرده ودوباره به محل اختفا برگردند .
60 لیتریهای اب چون گاهی مجبور به استفاده از آن در تهیه بنزین بودند ، نیزبوی بنزین میداد و مجاهدین نیز مجبور به آشامیدن چنین آبی بودند .
روزهای سختی بود امکانات و اکمالات در حد خیلی پایین بود .
مجاهدین چون بوسیله ماشین در چری از چرها وارد میشدند سپس راه ورودی چُر را به گونه ایی استتار کرده و آثار داخل شدن ماشین را پاک می کردند .
مولوی محمود رحمه الله خود در تمام این روزها یا اکثر آن با مجاهدین در چُرها حضور داشت وبا تحمل نمودن این حالات بعد از سپری کردن 40 روز، ترتیب عملیاتی را بر پایگاهی از دشمن در اطراف بهرامچه طرح ریزی مینمود و اکثر این عملیاتها با موفقیت کامل وفتح آن پایگاه منجر می شد ومجاهدین با تلفاتی بسیار کم وخیلی اندک مثل زخمی شدن یکی روی شانه یا دست ، سالم وغانم برمیگشتند .
بعد از انجام عملیات ، مجاهدین دوباره به چُرها پناه برده وبرنامه انتشار وپراکندگی را برای خود طرح ریزی مینمودند . اسباب و وسایل نظامی را پنهان کرده و هریک دوباره به خانه های خود برمیگشتند وبعد از آرام شدن اوضاع ، برای جمع شدن بعدی وعملیات بعدی با امر شهید مولوی محمود و شهید مولوی محمد ظاهر –رحمهماالله- دریکی ازخانه های دوستان جمع شده ودوباره جمع شدن در چُرها را ازنو شروع میکردند .
خوش باد روزهاییکه چو دیروز گذشتند باهمه سختیها چه بسیار زود گذشتند
من آن روزها به سالها عوض نمی کنم چه باصفا بودند وچه بهروز گذشتند
آنلاین : http:///islamafganstan.blogfa.com
24 نوامبر 2013, 17:19, توسط امارت ملا اخوند کور مزدور کلدار پاکستان
یاد انروز هاییکه ملا عمر با پول کلدار باداران ما جنرالان پاکستانی در کندهار به طویله خانه گاوان کولر شانده بود مگر زود بزور کیر امریکا پس در لانه پدری خود به پاکستان گریخت و ازنجا بدستور ای اس ای در کوه سگ های بیابانی واری به دستور باداران پاکستانی باز به ویرانی افغانستان شروع نمود و همین اکنون در زیر چتر باداران خود در کویته پاکستان مصروف چرس چلم است وچون باداران پاکستانی ما غریب است ماهم مجبور دال خورده و از گرسنگی در کمر خود بم بسته نموده و چادر زنانه سر نموده چونکه غیریت افغانی را به پاکستانی ها فروختیم خودرادر بین اطفال و بیگناهان انفجار داده و روانه جهنم شویم.و بخاطر تحقق اهداف استراتیجیک پاکستانی ها خود را فدا نماییم و قتل اطفال و ویرانی افغانستان در راستای اهداف جنرالان ای اس ای را بناچار جهاد بنامیم.
25 نوامبر 2013, 04:24, توسط باران
شرم آورترین مضحکه ای تاریخ ، مع الاسف در وطن من اتفاق افتاد که قبلاً تصورش را هم نمی کردم . مردان را بگویید چادر بپوشند و زنان را حکم کنید ، زجه کنان نوحه سر دهند و با ناخن صورت شان را بخراشند .
رو به زوال رفته و میرویم .
از مارکوپولو ، کریستوکلوم ، و همه جانگردان چینایی که در شهر قندهار سفر نموده و در تواریخ شان نوشته بوده اند که : در تمام این شهر، حتا از طفل صغیر تا آدم هشتاد ساله ، یک « کون درست » پیدا نمی شود .
منصفانه ، الحق . نوش جان این ملای کون ناپاک ، بچه باز چرسی .
یک تلی چرس بوس ، نه . یک تلی چرس شیرک خالص و یک قطی نصوار پل متک پیش کشش .
برای اداره ی امور این خطه ای خدا ، به عالی جناب شان توصیه می کنم از ، گفتار پیغمبر به علی :
یا علی ! در پشت بام جماع مکن که اگر فرزندی به دنیا آید ، منافق و ریا کار و بدعت گزار باشد .
یا علی ! در زیر درخت میوه دار جماع مکن که اگر فرزندی به دنیا آید ، جلاد و کشنده ی مردم و یا سرکرده ی ظالمان باشد .
یا علی ! در زیر آفتاب جماع مکن مگر اینکه پرده ای بیاویزی ، زیرا جماع در زیر آفتاب موجب می شود ، فرزندی که متولد می شود ، پریشان حال باشد تا لحظه ای که بمیرد.
در شب عید جماع مکن که اگر فرزندی بوجود آید دارای چهار یا شش انگشت باشد .
یا علی ! ایستاده با زن خود جماع مکن زیرا که این کار الاغ است و اگر چنین کنی و فرزندی متولد شود ، مانند الاغ در بستر خود بول کند .
یا علی ! با یاد و شهوت زن دیگر با همسرت آمیزش نکن ، زیرا موجب می شود که فرزندی که متولد می شود دیوانه یا مخنث باشد .
یا علی ! در آن شبی که فردایش به سفر میروی جماع مکن ، زیرا اگر فرزندی متولد شود ، مالش را به ناحق صرف کند و اسراف کننده گان برادران شیطان اند .
یاعلی ! در اول ماه با همسر خود آمیزش نکن که موجب دیوانگی ، خوره و خبط دماغ برای زن و فرزندان خواهد شد .
یا علی !
هفت چیزاست که فراموشی می آورد .
سیب ترش ، گشنیز ، پنیر ، ادرار در آب راکد ، خواندن سنگ روی قبر ، کشتن شپش ، گذشتن از میان دو زن .
یا علی ! تو در شب دوشنبه آمیزش کن که اگر فرزندی به دنیا آید حافظ قرآن وراضی به مقدرات الهی باشد .
یا علی در شب سه شنبه با همسرت آمیزش کن ، زیرا اگر فرزندی متولد شود به شرف اسلام نایل می شود و دهانش خوش بو ، دلش رحیم ، دستش جوان مرد ، ( دست دهنده و بخشنده ) و زبانش از غیبت و بهتان پاک خواهد شد .
یا علی اگر در شب پنجشنبه جماع کنی و فرزندی به وجود آید حاکمی از حاکمان شریعت یا عالمی از عالمان دین خواهد شد .
یا علی اگر در روز پنجشنبه هنگامی که آفتاب درمیان آسمان باشد ، با زن خود آمیزش کنی و فرزندی به دنیا آید شیطان به او نزدیک نشود تا پیر گردد و خدا به او سلامتی دین و دنیا عطا میکند .
یا علی اگر در شب جمعه با همسر خود آمیزش کنی و فرزندی به دنیا آید خطیب و سخن گو خواهد شد .
یا علی اگر در روز جمعه با همسر خودآمیزش کنی و فرزندی متولد گردد ، از دانایان مشهور می شود .
یا علی اگر در شب جمعه بعد از نماز عشاء با همسرت آمیزش کنی و فرزندی متولد گردد از ابدال ( مردان صالح و شایسته ) خواهد شد .
یا علی در ساعات اول شب جماع نکن که اگر فرزندی به دنیا آید ، ایمن نباشد و دنیا را بر آخرت ترجیح دهد و ساحر شود .
مکان باید با چراغ خوابی ملایم و رنگ اطاق رنگ دلنشین و آرامبخش و با پرده های زیبا و مورد علاقه زوجین تزیین شده باشد . از دید فرزندان محفوظ باشد و محیطی کاملاً آرام انتخاب شود و به بیرون اشراف نداشته باشد . اتاق خواب زوجین باید جزء وسایل محرمانه ی آنها باشد .
امام صادق ع فرمودند :
« از هلاکت و مرگ مرد است که در شهری که زنش در آن باشد ، او در خانه ی دیگری بخوابد و نزد همسرش نیاید »
و نیز می فرماید :« مرد نباید در خانه ای که کودکی در آن وجود دارد باهمسر خود آمیزش کند . زیرا ممکن است که آن کودک زنا کار شود ویا فرزندی که از آنان به دنیا می آید زنا کار شود . »
ونیز رسول اکرم ص فرمودند : آن خداوندی که جانم درقبضه ی قدرت اوست اگر شخصی با زن خود جماع کند و در آن خانه شخصی بیدار باشد و آنان را در این حالت ببیند یا سخن و صدای نفس آنان را بشنود ، فرزندی که از آنان متولد می شود رستگار نمی شود وزنا کار خواهد شد»
رسول اکرم ص می فرمایند :« بدان که از حقوق زن بر مرد آن است که هر ۴ ماه ۱ بار با او جماع کند .
در صورتی که زن موافق باشد و عذری نداشته باشد و این از حقوق واجب زن است .
اگر مرد چند زن داشته باشد اگر ۱ شب نزد یکی از زنانش خوابیده ، واجب است که نزد زنان دیگر هم ۱ شب بخوابد . و گفته می شود که هر ۴ شب ۱ بار باید نزد زن بخوابد ، چه ۱ زن داشته باشد و چه ۴ زن و این وجوب خوابیدن در هر ۴ شب ۱ بار مربوط به زنان دایمی است .
بهترین مکان، محل خلوت ودور از دید دیگران و بهترین زمان برای آمیزش ، معمولا پس از کمی خواب و در نیمه های شب است که اگر زوجین به ارگاسم برسند ، خواب مطلوبی پس از آن خواهند داشت . ( در اول شب چه تابستان و چه زمستان از آمیزش بازنان باید اجتناب کرد زیرا در اول شب معده و عروق پر است و آمیزش ناپسند و موجب قولنج ، فالج و لقوه و نقرس وسنگ و تقطیر بول و فتق و ضعف چشم می شود ( طب الرضا ص۲۹۲))
یاعلی ! هنگامی که عروس وارد خانه تو شد ، کفش ها را از پایش بیرون بیاور و پاهایش را بشوی و آن آب را از در خانه تا انتهای آن بپاش . چون چنین کنی ، خداوند ۷۰ هزار نوع رحمت می فرستد تا بر عروس فرود آید و برکت آن به هر گوشه ی خانه می رسد و تا وقتی که عروس در آن خانه است از دیوانگی ، خوره و پیسی ایمن می گردد . عروس را تا ۷ روز از خوردن شیر ، سرکه ، گشنیز ، و سیب ترش منع کن . زیرا رحم زن به وسیه خوردن اینها سرد و عقیم می شود و فرزندی نمی آورد و حصیری که در خانه افتاده باشد ، بهتر از زنی است که عقیم باشد و فرزندی از او به وجود نیاید .
25 نوامبر 2013, 05:22, توسط باران
این چنین حادثات پیش آید
هر که را روزگار بر گردد
نه سال در تاریخ خوانی پوست انداختم .
اظهار نظر ها ، مستند بر کتاب های تاریخ است
به اجازه همسرم « گلی » من سر و صورت « زری » دختر مسلمان را می بوسم ، برای خروج نفسم از سینه ای حبس ...
باری ، چنین روز بر گشته گی بر ملت ایران اتفاق افتاد .
از ورقه های تاریخ ، ماشرح :
« ... و در حالی که اصفهان از قحطی وحشتناکی رنج میبرد و گوشت انسانی خورده میشد و شهر پر از اجساد دفن ناشده بود ، بزرگان کشوری را دور خود گرد آورد و آنان را از تصمیمش مبنی بر استعفا و واگذاری سلطنت به افغان ها مطلع کرد . فردای آن روز شاه سلطان حسن و ا به قول کاتب رستم التواریخ ، خاقان سکندر شأن ، سلیمان مکان ، دارا دربان ، قاآن جمشید شاه ، سلطان دادگستر رعیت پرور ، شهنشاه فریدون دستگاه ، محسود قیصر ، السطان شاه حسین الموسوی صفوی بهادر خان ( و ده ها لقب دیگر ) به سوی اردوی محمود از اصفهان خارج گردید و به محض این که محمد را دید ، گفت :
چون خداوند جهان نمی خواست که من بیش از این سلطنت نمایم و زمانی که او برای عروج تو بر تخت ایران معین نموده است رسیده است . بنابرین من این امپراتوری را به تو واگذار می کنم .
و پس از آن جقه سلطنتی را بر روی سر محمود قرار داد و بدین گونه سلسله صفویان با تمامی نشیب و فرازهای که در پشت سر داشت به نقطه ی پایانی خود رسید .
سپس و محمود امر کرد کلیه ی کسانی را که به شاه سلطان حسین خیانت کرده بودند مجازات کنند که به نظر می رسد زیباترین کاری بوده است که انجام داد .