صفحه نخست > دیدگاه > وبلاگ نویس > و بلعیده میشوی...

و بلعیده میشوی...

toranjterme
شنبه 17 آگوست 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

... و
چشمانت را باز کردی، انگار قرنی از آن
تلنگر نابهنگام عصر روزی خاکستری گذشته
بود. باز
و بسته کردی این حیرت زده از گسست ناخوشایند
کاش ها را. اینجا
همان دنیایی ست که بارها قدمهایت را در
طول و عرض اندوه یاس آلود جمعه های گرفته
و غمگین اش شمرده ای و دستانت را تکان داده
ای در مسیر بادهایی که هر گز وزیدن آزادانه
را تجربه ای شیرین نشدند برای دخترکان
گیسو سرخِ خمار چشم.

... و
خواب دیده بودی انگار تمام این بیداری ها
را. تو
از ابهام یک سکوت دیگر حرفی به میان نمی
آوری و حتی نمیخواهی کلامهایی گنگتر از
واژه های در هم و برهم را کنار هم بچینی و
خودت را فریب دهی در طنازی جمله ای به
بیگانگی تمام رویاهای نا ملموس.

... و
بلعیده میشوی آهسته آهسته در رستاخیزی
غروری کاذب از جهالت های قرن های سنگی.



آنلاین : http://toranjterme.blogfa.com/...

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس