امروز نوبت هندوباوران؛ فردا نوبت کدام گروه قومی و مذهبی؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
خبر تقاضا برای کوچ و پناهندگی جمعی هندوباوران هموطن ما که دیروز از راه رسانه های خبری معتبر بین المللی و داخلی منتشر گشت نهایت شرم آور و متاسف کننده و در عین حال بازگو گر وضعیت پریشیده و ناهنجار اخلاق عمومی اجتماع و کشور ماست.
مردمانی که به سان دیگر ساکنین افغانستان، آن مرز و بوم را خانه و زادگاه خویش می پندارند و حتی پس از تحمل رنج ها و بیعدالتی های بسیار دل از سرزمین آبایی شان نه کندند، اینک سرود کوچ و رفتن سر داده اند چرا؟
دراین حرکت هموطنان هندوباور میتوان حکایت رنج روزمره و داستان پر از آب دیدۀ شانرا شنید و به تماشا نشست؛اما کوگوش شنوایی ؟ کجاست چشم روشن بین و دل بی کینه یی در میان کسانی که تصدی امور بهم ریخته را بدست دارند؟
درتاریخ نمونه هایی از چنین کوچ های دستعجمعی اجباری را میتوان دید که مردمانی چون یهودیان بابل که پس از تسخیر بیت المقدس و ویرانی آن بهوسیلهی «بختالنصر» اسیر و به بابل آورده شده بودند، ارمنی های منطقه " درسیم " ترکیه در سال 1938 میلادی ،کشتار و کوچ اجباری یک و نیم میلیون ارمنی در اوایل قرن بیستم ٬ کشتار ٬ غارت و کوچ اجباری یهودیان منطقه " تراکیه " در سال 1934 ( که با تحریک دولت وقت ترکیه رخ داد ) ٬ سرکوب اقلیت های مذهبی در سال 1943 میلادی ( به دلیل اجبار آن ها به پرداخت مالیات دارایی بیش از سایر شهروندان ) ٬ کشتار و غارت ارامنه و یونانی ها در 6 و 7 سپتامبر 1955 میلادی در استانبول و قتل عام مسلمانان ساکن بوسنی اشاره کرد.
پیامد های چنین رفتار ها از سوی یک گروه از مردم که اکثریت جمعیت کشوری را تشکیل میدهند و قدرت سیاسی را در اختیار دارند نه تنها برای مظلوم افتادگان که برای عاملین و حامیان ومشوقین ظالمان و زورگویان نیز ناخوشایند و زیانباربوده است.
اما حکایت اجتماع و کشور ما گرچه شباهت های با آن حوادث تاریخی دارد؛ ولی از این منظر که بیعدالتی، جور، ستم، اهانت،کشتار، ااذیت و آزاری که متوجه اکثریت مردم کشور است و به گونۀ ویژه در مورد هموطنان هندو باور ما دیده و دانسته اعمال میشود در عصر حاضر و روزگار فرد گرایی و نظام های دموکراتیک مردم گرا، مایۀ شرمساری نه تنها زمامداران بی کفایت که برای همۀ ما خجالت آور است.
اگر به دلایل عینی و ذهنی یی که بیعدالتی و ظلم را در اجتماع و کشوری مبدل به امری مباح و روا میسازد نگاه کنیم متوجه حقیقت تکاندهنده یی میشوم که پیش زمینۀ برخورد های غیر اخلاقی را فراهم می کند.
تاریخ معاصر کشور ما به ویژه از دوصد و شصت و یک سال بدینسو گواه این مدعاست که تفکر بیمار بیگانه و خودی پابه پای شکل گیری دولتهای قبیلوی – خانوادگی نطفه بسته ، رشد کرده و بدانجا رسیده است که زیرمجموعۀ سیاست های بزرگ نظام های قومی و خانوادگی را برمحور همین نگرش بنا نهاده اند و برمبنا و اساس آن عمل کرده اند.
لشکرکشی های پیهم سران عشایر و قبایل افغانی از احمد شاه ابدالی که هفت بار به هند لشکر کشید ، تا زمان شاه روایت های بسیاری دارد از قتل و کشتار وسیع گروه های مذهبی هندو و سیکه توسط نیرو های فاتح. در کتاب فخیم و ارزشمند " افغانستان در پنج قرن اخیر" برگ 123 تنها یک مورد از این لشکر کشی ها و رخداد قتل و غارت مردم هند که بتاریخ 2 نوامبر سال 1753 اتفاق افتاده را چنین می خوانیم:" ... در این وقت اتفاق ناگواری رخ داد که درلشکر کشی های احمد شاه به مثل آن کمتر مواجه می شویم و آن غارت و چپاول شهر دهلی توسط قوای افغان بود که در ضمن آن جان و مال مردم آن شهر اعم از هندو و مسلمان بیباکانه مورد تعرض قرارگرفت و تلفات زیاد بر ایشان وارد شد.... مولف تاریخ احمد شاهی در این باره می نویسد: القصه، در آن هنگامه علامه به هریک مومن و موحد و مشرک و ملحد خسارت مالی و جانی رسید و نیک و بد و حر و عبد آماج ناوک نهیب و تاراج گردیده، به ذلت قتل و اسر کشید."1
در ادامۀ همین بخش و در همین مورد چنین میخوانیم :" ... پس از فتح دهلی احمد شاه برای سرکوبی جات ها به طرف جنوب رفت و شهر ماتهوره را که از جملۀ شهر های مقدس هندوان بود با چند شهر دیگر غارت کرد و تا اگره پیش رفت، اما در اثر ظهور وبای حیضه در اردویش مجبور به مراجعت گردید و به تاریخ 21 مارچ به سوی افغانستان بازگشت.احمد شاه در این لشکر کشی غنایم فراوان به دست آورد که بهای کلی آن سیصد میلیون روپیه تخمین شده است. این غنایم توسط بیست و هشت هزار حیوان و سیلۀ باری از قبیل فیل و شترو خر و قاطر و کراچی حمل می گردید. اردوی افغان که حمل این همه غنایم آن را سنگین و بطی ساخته بود در راه بازگشت مورد حمله و شبیخون سیکهان مخصوصا چرت سینگه جد رنجیت سینگه قرار گرفت. احمد شاه امر داد تا اماکن مقدس سیکهان را به شمول معبد امرتسر از طریق انتقام تاراج و تخریب نمایند و تالاب مسجد را از جسد گاو پر نمایند.این امر بیشتر سبب عناد سیکهان گردید و طوری که خواهیم دید این خصومت برای مدتهای مدید در بین دو قوم ادامه یافت." 2
وقتی نوبت به پادشاهی زمانشاه یکی از پسران تیمور شاه میرسد و او پس از به میل کشیدن و کور کردن برادرش همایون و سرداران مخالف براریکۀ قدرت استوار می نشیند،برای ادارۀ قلمرو تحت تصاحب خود از روشهای استفاده می کند که من دوست دارم آنرا استراتژی ایجاد ترس و رعب بنامم. باز هم بروایت تاریخ و با مراجعه به کتاب افغانستان در پنج اخیر نمونه هایی از قساوت و دگر ستیزی این شاه را اینگونه می یابیم:" ... وی سزا های شکم پاره کردن، بینی بریدن و چشم کشیدن را برمردم متمرد و مخل امنیت عامه مقرر داشت."3
و :" در مسایل مذهبی هم، زمانشاه متعصب و سختگیر بود تا به حدی که به قول مولف دره الزمان :" در هرگذر محتسبان مقرر کرده بود، و نسقچیان را حکم اکید فرموده بود که هرگز اهل هنود را به سواری اسب نگذارند که در گرد و نواح شهر گردش کنند و اگر احیانا سوار می شوند اسپ سواری آنها زین نداشته باشد."4
از آنسوی چنین رفتار خشن همراه با تبعیض و دگر سیتزی ولو به بهانۀ تعصب مذهبی تنها متوجه مردمان اهل هنود و سیکه کشور نمی شد و شهروندان شیعه مذهب ساکن کشور ما نیز آماج تیر تبعیض و خشونت مذهبی بودند. در نامۀ منسوب به سردار جانخان ملقب به خان خانان به سردار محمد علم خان که در کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر آمده است متوجه نگاه آکنده از کینه و بی اعتمادی نسبت به شیعیان می شویم :" این نامه عنبر شمامه ... به دستبوسی جناب عالیجاه .... امیر علم خان درانی ایشیک آقاسی تودیع و تسلیم گردد ... افواهات کاذبین و منافقین و مردمانی که مذهب نا مذهب دارند و کشمیری های دزد باطن ابلیس سرشت و آدم روی سالها از راه مخادمت و خیانت و شراندازی لقمۀ ناپاک حاصل کرده اند به نام غلامی و غلامخانه و کنیز و داده و دایه به خدمت سرکار .... موقع یافته اند، حالا روز غلامی و شاطری و چتر برداری و چلسداری و مجالس طی کرده می خواهند از اخوان و اعیان سلطنت باشند و احسانی که پدر بزرگوار شما و ما در باره آن مردمان ناپاک کرده ایم، همه را در این حال فراموش کرده اند.... باید علی التعجیل از روی وابستگی بنی اعمامی تعظیم بلا نهایات ما را به حضرت شاهنشاه دُر دُران تیمور شاه به این مطلب ثقه بجا آرند که احادیث اعداء موثر افتاده و مزاج وهاج اشرف را به تهمتی چند که به سماع حضرت رسانیده اند سر و سرکردۀ ایشان مانند قاضی القضات پلید و ابلیس سیرت و چند ملعون قزلباش و کشمیری ( شاه را) از این کمینه درگاه مضطرب و متوحش و منحرف ساخته اند.... باید چنین به عرض برساند جسمی که پروردۀ احسان پادشاه باشد و در یک آب و خاک قندهار به نام قوم و عزیز همدیگر عمر گذرانیده باشد و پیوند استخوان داشته باشد، هیچگاه و در خدمت کمی و کوتاهی نخواهد کرد...( الی آخر) فی شهر ذیعقده حرام 1189 هجریه."5
اوج و شدت این تبعیض و دگر ستیزی با بهانه های مذهبی را در برهۀ های دیگر از تاریخ که در عملکرد امیرعبدالرحمن خان با مردمان عمدتا شیعه مذهب نمود می یابد را شاهد می شویم. ظاهرا عبدالرحمن خان کتابی در مورد کارکرد هایش نوشته است که " تاج التواریخ " عنوان دارد و خود او در برگ ها و فصل های کتابش درمورد چگونگی افراشته شدن کله منار ها از سرمردمان شریف هزاره و به کنیزی رفتن زنان و فروخته شدن جوان پسران و مردان آن قوم بی مهابا و با افتخار سخن می گوید.
و اگر به دورۀ سیاه حکمرانی گروه ضد تمدن و بیگانه با انسانیت طالبان نظر اندازیم ، بخاطر میاریم که چگونه وزارت نام نهاد نهی از منکر طالبان دستور داده بود تا باشندگان هندو باور کابل – کشور- بازو بند نارنجی ببندد تا هنگام تردد در شهر مشخص باشند! همانگونه که دستگاه مخوف اس. اس در دوران سیاه حاکمیت فاشیسم هیتلری یهودیان آلمان و بعد سراسر اروپا را مجبور به چنین کاری می کردند. قبل برآن و در دوران حاکمیت دولت اسلامی به رهبری مرحوم استاد ربانی نیز شهروندان سیک و هندو باور دیار ما اذیت و آزار زیادی تحمل کردند و به جان و مال و ناموس شان تعرض های آشکار صورت گرفت. بار شنیده میشد که فلان صاحب قدرت خانه و جایداد یک هندو ! را در منطقه کارتۀ پروان یا اطراف باغ بالا به زور از او گرفته است.
از نگاه آسیب شناسی اجتماعی پیامد تباه کن چنین رفتارها و نگاه به گروه های مذهبی و قومی از سوی دستگاه های قدرت قبیلوی در دو صد و شصت سال گذشته درستی این نظریه علمی را ثابت می کند که در جوامع بسته و قبیلوی کنش و کردار حاکمان از سوی مردمان زیر دست که خود را مکلف به پیروی و متابعت بی چون چرای از آن فرد در صدر نشسته میدانند، تقلید و در نتیجه ستم و بیعدالتی بازتولید وقبح زدایی میشود. فاجعه آنگاه آغاز میشود که غارت و قتل انسان شیعه یا هندو و سیک نه تنها به عنوان یک عمل زشت غیر انسانی و غیراخلاقی مورد نکوهش و مذمت قرار نمی گیرد، که رفته رفته چنان اعمال دد منشانه یی به نشان و نمادی از شجاعت و مردانگی و بیباکی افراد صاحب منصب و قدرت مبدل شده مورد ستایش اطرافیان متملق و حتی جامعۀ خو کرده با ستم واستبداد قرار گرفته و ارزش ها جایشان را به ضد ارزش ها میدهند و نظام ارزشی – اخلاقی اجتماع وارونه میشود. تداوم چنین سیاست های ضد انسانی و ناتمدنی بستر رشد تفکر و ایدۀ ویرانگر " خودی " و " بیگانه " میگردد که در رفتارهمگانی شهروندان کشور های چند قومی نمود می یابد. کتاب دویمه سقاوی بدون شک بدترین نمونه ایست که میتوان با مراجعه به آن پهلو ها و جنبه های چندگانۀ دگر ستیزی قومی و مذهبی را شناخت و بستر مساعد فکری اندیشۀ بیمار خودی و بیگانه را به مطالعه گرفت . در آن کتاب هم لبۀ تیز تبیعض و نفرت متوجه گروه قومی – مذهبی شیعه و دیگر اقوام غیر افغان – غیرپشتون – است.
نتیجه اینکه این تبیعض و ستم ریشه دار تاریخی که مردمان کشور ما را در خانۀ خود شان بیگانه و مهاجر و شهروند دست چندم معرفی می کند از یک پشتوانۀ نامیمون فکری و قدرتی برخوردار بوده و است. و وقتی استراتیژی ایجاد ترس و رُعب به خدمت سیاست دگر ستیزی قومی و مذهبی در میاید به کوچ اجباری و نسل کشی می انجامد! با درد و دریغ که ساختار مافیایی قدرت هم نتوانست از رفتن به بیراهه دگر ستیزی و برتری طلبی خود داری کند و جلو ایلغار کوچی برهزاره را بگیرد و اجازه ندهد که رسانه های چاپی و صوتی و تصویری مبدل به کانون توطئه علیه افراد و شخصیت ها وقومیت های مشخص شود. بلکه خود میخواهد با عمیق تر ساختن فضای ترس و اختناق مردمان بیشتری را مجبور به کوچ و حاشیه نشینی نماید تا عرصه را برای پیریزی دستگاه اقتدار یکدست قومی فراهم سازد . در کنار این سزاوار است که تک تک شهروندان کشور به عنوان انسان های صاحب خرد و رای در نگاه و باور شان نسبت به همدیاران سیک و هندوباور خود تجدید نظر نمایند و از اذیت، آزار و توهین و تحقیر آن جماعت شریف به پاس شان و شرف انسانی شان خود داری ورزند تا مگر جلو کوچ جمعی آنها گرفته شود در غیر آن با کوج آن گروه قومی – مذهبی جایگاه مردم افغانستان به عنوان بخشی از جامعۀ متمدن و جهان معاصر به گونۀ جدی زیر سوال خواهد رفت .
و نباید در برابر آنچه امروز برسر هندو باوران کشور ما آمده خاموش بمانیم و بیعدالتی گسترده در جامعه را نادیده بگیریم زیرا خاموش کردن صدای اعتراض وانتقاد اولین وظیفه و اولویت ایست که حاکمان تمامیت خواه در برابر شان نهاده اند. با خاموش ماندن مجال بیشتری به ستمکاران میدهیم و بیگمان روزی فرا خواهد رسید که بیعدالتی و ظلم مضاعف ما را نیز مجبور به کوچ اجباری و دستجمعی از زادگاه مان کند و خاموشی و بی تفاوتی مصلحت نیست.
احمد بهارچوپان
01-08- 2013
رویکرد ها :
1 تا 5 افغانستان در پنج قرن اخیر – میرغلام محمد غبار 156- 157 باب ششم و 194-195 -197 باب هفتم
پيامها
1 آگوست 2013, 19:03, توسط kamal
ین سیگ هارا که باشد در افغانستان یا نباشد هیچ کدام تغیرات نمیاورد .بهتر است که از کثافت کاری و در دادن مرده های اینها که با تعفن وبوی بد همراه است بیغم باشیم.
1 آگوست 2013, 19:31
جالب است که کیر چنگیز تا مادر چمبر افغان ... رسیده . لول
1 آگوست 2013, 19:40
برن از ان خراب شده. کشورهای اروپایی شما را زود قبول میکنند. دلیل پناهندگی خود را ظلم مسلمانان اوغان بگویید.
بخیر اروپا در وقتش همه مسلمانانی را که از اوغولستان امده اند به کوهایشان پس روان میکن. سوسسیال خوران مسلمان افغان در اروپا زیاد است.
دولتی که از گدایی به دولت رسید غیرت ندارد. بیغیرتترین ادمها از افغانستان میایند. مسلمان افغان بدترین مسلمان هست. حتی بدتر از مسلمان پاکستان و سومالی . چون پدرانشان اینها را از راه گدایی و حرام خوری کلان کردهاند. از اول تا اخر حرامی هستند. از احمق شاه بابا تا خر زی. گدایان ۴۲۰ و دزدان خوبی هستند.
1 آگوست 2013, 19:46
زنده باد خراسان!!!!!!!!!!!!!
1 آگوست 2013, 19:47
چمبر افغان بچش دردت زیاد است. هههه
چنگیز چنان زدنی کرده که دردش در تو نیز پیداست. هههههه
1 آگوست 2013, 19:47
زنده باد خراسان!!!!!!!!!!!!!
زنده باد خراسان!!!!!!!!!!!!!
1 آگوست 2013, 19:48, توسط سیگ گای
اوغانستان اول به اوغان سیک پنجابی غلامان وکنیزان احمد شاه با با بوده اینها ره به چوکی پارلمان چی.
1 آگوست 2013, 20:05, توسط .
نفرین به همه ای شما با این پیام های کثیف تان.
شما بد اخلاق ها نام تمام مردم افغانستان را بد می کنید.من شکر میکنم که همه مردم افغانستان
به انترنیت دسترسی ندارد. این شد با سواد این کشور.
دلم میخواهد بر روی این پیام ها اسفراق کنم.
1 آگوست 2013, 20:22, توسط سنگ شکن
عنوان نوشته جناب احمد بهار چوپان مرا بیاد سخنان مارتین نی مولر انداخت که نوشته بود:
In Germany, they came first for the Communists, And I didn’t speak up because I wasn’t a Communist;
And then they came for the trade unionists, And I didn’t speak up because I wasn’t a trade unionist;
And then they came for the Jews, And I didn’t speak up because I wasn’t a Jew;
And then . . . they came for me . . . And by that time there was no one left to speak up.
"Als die Nazis die Kommunisten holten, habe ich geschwiegen; ich war ja kein Kommunist. Als sie die Sozialdemokraten einsperrten, habe ich geschwiegen; ich war ja kein Sozialdemokrat. Als sie die Gewerkschafter holten, habe ich geschwiegen, ich war ja kein Gewerkschafter. Als sie mich holten, gab es keinen mehr, der protestieren konnt."
در آغاز نازیها سراغ کمونیستها را گرفتند تا با خود ببرند و سر به نیست کنند. من سکوت کردم و حرف نزدم چون کمونیست نبودم. بعد (از کمونیستها) سوراخ اتحادیههای کارگری رفتند اما چون در شمار آنان نیز، نبودم سکوت کردم. یهودیها را که هدف گرفتند بازهم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم. تا اینکه سر وقت خودم آمدند...وقتی خودم را دستگیر کردند... دیگر کسی نبود تا صدایی به اعتراض برآرد.
2 آگوست 2013, 05:31, توسط باران
به شهادت تاریخ و بازمانده های آثاری از کهن باستان ، اهل هندود قدیم ترین باشنده گان این سر زمین بوده اند و در باور های مذهبی شان چنان استوار که در حمله بیابانگردان عرب که نیاکان ما دین عوض کردند ، اهل هنود با پرداخت نقدینه های شان و قبول جزیه جان سالم بدر بردند . این ملت شریف و صبور قرنها جزیه پرداختند و هر نوع اعمال غیر انسانی را که بر آنان تحمیل می گردید بی اعتراض و صبورانه قبول کردند و در معتقدات خود پابند باقی ماندند . در زمان عبدالرحمن خونخوار قید و بند زیادی روی شانه های نحیف این خداباوران انبار گردید که تنها با خوانش متون تاریخ ، آه از نهاد هر انسان با شرف ووجدان می برآید . تا زمان پادشاهی امان الله خان که این ملت مستضعف از پرداخت جزیه معاف گردیدند لیکن کمافی السابق از اشتراک این طایفه در پست های دولتی ممانعت می گردید در حالیکه جوانان آنان در خدمت مکلفیت عسکری پیوسته و داوطلبانه حاضر خدمت بوده اند . این اقلیت مظلوم در بدترین شرایط حفظ الصحوی در یکی از محلات شهر کهنه به نام هندوگذر در کنار هم بودوباش داشتند و بعد ها آن عده که اندک توان مالی بدست آوردند در محله کارته پروان نقل مکان نمودند . در تاراج کبیر کابل بدست مجاهدین نامحترم جهادی ضمن این که داروندار هندوان در کارته پروان تاراج گردید ، خانه های شان نیز از طرف زورمندان تا به امروز غصب و غارت گردیده است .
کنون این ستم زده گان تاریخ با چشمان اشکبار دارند از سر زمین آبایی شان اخراج می شوند .
نفرین و لعنت آسمان وهرچه غضب خداهست براین سرزمین ببارد .
« ... هر جا که جنایتی وقوع می یابد ، آنان که خاموش اند دست شان نیز به جنایت آلوده است . »
کوچ اجباری اهل هنود ، یک جنایت است و دست همه مان که خاموشیم درین جنایت آلوده است .
2 آگوست 2013, 11:10, توسط hamid
خواننده کان خود قضاوت خواهند کرد با اين پيام هاي کثيف .
ايا شما افغان غول هستيد يا افغانستاني و خراساني وچنکيزي؟
شما بيچاره ها چارۀ جزدشنام نداريد.
افسوس صد افسوس به حال شما.
2 آگوست 2013, 13:15, توسط wali
غلامان وکنیزان ابدالی حالا دعواچوکی دارد وچند نجس کثیف مرده سوزان طرفداری این نجس ها را میکند.
2 آگوست 2013, 13:18, توسط wali
غلامان وکنیزان ابدالی حالا دعواچوکی دارد وچند نجس کثیف مرده سوزان طرفداری این نجس ها را میکند.گوشت خوک هندوی سیگ و شیر خر نجس است.
2 آگوست 2013, 14:52, توسط wali
غلامان وکنیزان ابدالی حالا دعواچوکی دارد وچند نجس کثیف مرده سوزان طرفداری این نجس ها را میکند.گوشت خوک هندوسیگ و شیر خر نجس است---
2 آگوست 2013, 16:26
lol. chambar akasi meri? haha. Axhaye sabeqet maqbul tar budan. hahaha
2 آگوست 2013, 16:28
.
دولتی که از گدایی به دولت رسید غیرت ندارد. بیغیرتترین ادمها از افغانستان میایند. مسلمان افغان بدترین مسلمان هست. حتی بدتر از مسلمان پاکستان و سومالی . چون پدرانشان اینها را از راه گدایی و حرام خوری کلان کردهاند. از اول تا اخر حرامی هستند. از احمق شاه بابا تا خر زی. گدایان ۴۲۰ و دزدان خوبی هستند.
2 آگوست 2013, 17:33, توسط jiran
دوستان واه واه ما زمانی به سر زمین 5هزار ساله مان افتخار میکردیم که هل هستیم بل هستیم . ببیند به چه حا لی افتاده ایم همه به جان هم دیگر !!!!
واقعآ جای تاسف است ما به چنین روزی افتااده ایم که حتی حرف های مان را که نمی دانیم در کجا درس خوانده ایم چه تعصیلات داریم و چه و چه ؟؟؟
انقدر ضیف و نا توان شده ایم که اندک ترین اشاره دشمن همه چپ و راست می رقصیم .دشمنان در چهار اطراف مان
کمین گرفته اند ترا خدا ... ایا هند وهای افغانستان انسان نبودند ؟؟؟ شما که خود را مسلمان و دین حق و نا حق می گویند ایا انها حق زندگی نداشنتد؟؟؟ شرم باد به این انسانیت و ادمییت و به این مسلمانی.
2 آگوست 2013, 20:42, توسط باران
در پارلمان افغانستان بیشتر نماینده ها فروخته شده به آی اس آی است . چهل نماینده از حزب نا اسلامی گلب الدین و بقیه هم اجیران ایران و دیگر کشورها اند . خصومت با هندو باوران از بیرون آب می خورد . هندو و سیک این شریف ترین مردمان که صاحبان اصلی این سرزمین بوده و هستند در درازنای تاریخ پیوسته ستم دیده اند . وختی تاریخ را مرور می کنم ، حملات احمد شاه و شاه زمان و کشتار و تارج مردمان بی گناه هندوستان و غارت ثروت های بیکران و آوردن سیل غلامان از آن سر زمین و... غرق شرم بر جبینم ظاهر می گردد . این شاهان هرزه و عیاش هر بار که خزانه ی شان از فرط عیاشی تهی می گردید با استفاده از نام دین اسلام و ترویج این دین سربر به هندوستان حمله می بردند و با هزاران بار فیل و شتر طلا و جواهرات دوباره بر می گشتند و مردمان آنجا را به خک و خون می نشاندند . هزاران لعنت و نفرین خدا برین شاهان بی وجدان . امروزه در افغانستان نواده های همان شاهان غدار بر مسند قدرت اند با اندک تفاوت که جرأت حمله به هندوستان را ندارند و لیکن داروندار هموطنان اهل هنود ما را غارت کردند ، خانه ها و حتی قطعه زمین هندوسوزان شان را در قلعه چه از آنان گرفتند و کنون برای این هموطنان اهل هنود و سیک ما به جز از دو چشم گریان چیزی باقی نمانده و ناگزیر دروازه ملل متحد را دق الباب کنند تا باشد که آنان را در سر زمین امن عودت دهند . ای شرم همه عالم بر طایفه ی بی عزت و ننگ . ای هرچه نفرت آسمان و غضب خداوند است بر این سرزمین بارانی باد .
من از جانب خودم ازین شریفترین هم وطنانم پوزش می خواهم وبا چشمان اشکبار سر و صورت اطفال شان را می بوسم .
خداوند پشت و پناهت باد لاله جان ! زحمت کم عزت زیاد .
3 آگوست 2013, 00:58, توسط نادر افشار
کسی بنام میا گل جان در علاقه ختی تگاو و نجراو دعوا حدایی میکرد, حالا کسی بنام نطفه نامشروع او ادعا جانشینی او را دارد ؛ این ناقل پنجابی اینک مسلمانان را دو و دشنام داده و چون سک سلیمان کوه به هر کی میتازد.
3 آگوست 2013, 05:12, توسط سیک شناس
باران یکی تو شریف استی و دیگر مرده سوزان سیکها واه واه عجب شرافتی تکه های هندی را به مارک تقلبی ایتالوی وانگلیس به صد قسم ونیرنگ بنام انگلیسی و ایتالوی میفروشد سر مردم ساده دل وخوشباور افغانها .همسایه داشتیم که در پهلوی مرده سوزان سیکها در کابل خانه اش بود میگفت از دست بوی تعفن سوزاندن مرده های این سکها مجبور خانه خوده به نصف قیمت فروخته و کوچ کردم.
3 آگوست 2013, 05:15, توسط سیک شناش.
باران یکی تو شریف استی و دیگر مرده سوزان سیکها واه واه عجب شرافتی تکه های هندی را به مارک تقلبی ایتالوی وانگلیس به صد قسم ونیرنگ بنام انگلیسی و ایتالوی میفروشد سر مردم ساده دل وخوشباور افغانها .همسایه داشتیم که در پهلوی مرده سوزان سیکها در کابل خانه اش بود ه قبلا میگفت از دست بوی تعفن سوزاندن مرده های این سکها مجبور خانه خوده به نصف قیمت فروخته و کوچ کردم
3 آگوست 2013, 05:24, توسط شاهد
ین سیکها رنگهای مضر طلایی و سبز را در نخود مالیده سر مردم مجبور جنگزده ما بنام دوا یونانی به هزار چال نیرنگ میفروخت .این یکی از نمونه شرافت سیکها و عزیز دل باران.
3 آگوست 2013, 05:35, توسط کبیر
یک دوست من همسایه همین سیکهای پنجابی بود میگفت خدا لعنت این سیکهای پنجابی را از دست موزیک کثیف اینها که در تیپ مانده وصدای موزیک اش را هر شب خیلی بلند میماند دیوانه شدم این پنجابی کثیف یک موزیک کثیف دارد مثل( کت کتو دنگ دنگ دنگ کت) او ه ه ه موزیک هندی خوب است مگر مویک سیک پنجابی بیار نفرت اور است . مگر هموطنان افغانم این پنجابی ها وموزیک کلچر اش را مانند هندو ها میدانند نه این سیک ها اقلیتی مذهبی تنها در پنجاب هند است و زبان موزیک مذهب وکلچر اینها از سایر هنوستانی ها فرق فاحش دارد.
3 آگوست 2013, 05:39, توسط کبیر
یک دوست من همسایه همین سیکهای پنجابی بود میگفت خدا لعنت این سیکهای پنجابی را از دست موزیک کثیف اینها که در تیپ مانده وصدای موزیک اش را هر شب خیلی بلند میماند دیوانه شدم این پنجابی کثیف یک موزیک کثیف دارد مثل( کت کتو دنگ دنگ دنگ کت) او ه ه ه موزیک هندی خوب است مگر موزیک سیک پنجابی بیار نفرت اور است . مگر هموطنان افغانم این پنجابی ها وموزیک کلچر اش را مانند هندو ها میدانند نه این سیک ها اقلیتی مذهبی تنها در پنجاب هند است و زبان موزیک مذهب وکلچر اینها از سایر هنوستانی ها فرق فاحش دارد.
3 آگوست 2013, 08:03
پدر و مادر احمق شاه بابا سیگ بوند. پدر و مادر کرزی سیگاین هستند. پدر و مادر عبدوررحمن، غول بودند و پدر مادر اشرف غنی اخمق زی
پای لوچان کوچی هستند که اکنون در انگلستان ادیداس میپوشند و کوکاکولا میزنند. پدر و مادر کریم خرم سگ و شادی هستند. ایین هم از با پدری و مادری این حرامیها. از کرزیش تا احمق شاهش کور مغزانی هستند و بودند که توسط انگلیس تربیت شده اند و مانند سگ به انگلیس وفادار هستند. انگلیس اینها را ساخت و از اینها بهره برداری میکند.
4 آگوست 2013, 00:10, توسط خلیفه آمد شاه ملتانی
اوغانهای خوابیده در خانه ملت , به اشاره پاکستانی ها حق برادران سیک و هندو ما را تلف کردند , غلامان دیگر ای اس ای امروز قنسلگری هندوستان در جلال اباد را هدف حمله انتحاری قرار دادند !! اینها به یک دیگر پیوند مستقیم دارند . بدا بحال کرزی و پولیس مخفی اش.
4 آگوست 2013, 07:59, توسط احمد
خوب است پول ها هضم شود نوکر نوکر است باید از امر بادار سرپیچی نکند زیرا ایران می خواهد یک خزب اله افغانی داشته باشد ولی متا سفانه افغان ها اندک بیدار شده شده اند فریب شما نوکران را نخواهد خورد ....
افغان ها هیچ گاه تیرباران کردن در مرز فرموش نخواند کرد
5 آگوست 2013, 15:37, توسط Farhad
این هم یک افتخار دیگر برای تیم فاسد کرزی. حالا دیده میشود که نفوس پاکستان چقدر عمیق است. این یک جنایت فواموش ناشدنی در تاریخ افغانستان است. تبعیض نه شاخ دارد و نه دم.
6 آگوست 2013, 06:32, توسط نور
این برای متعصبین جا هل و ا ز خد ا بی خبر ها گفته شده ( د ر کوی نیکنامی مارا گذ ر ندا د ند گرتو نمی پسند ی تغیر کن قضا را ) سخن ا ز حضرت خواجه حافظ شیرازی
ا هل هنود هم مخلوق خد ا وند یکتا ا ند . شما افغان جاهل با خد ا وند طرف هستید که چرا هند و و سیک را آفریده ا ست ؟؟؟
6 آگوست 2013, 14:31, توسط بینا
هندو سیک خوک و شیر خر نجس است خداوند خوب پاک و نجاست را خلق کرده تا مخلوق اش فرق خوب وبد را کند .کسی با خالق طرف نیست.نور سیک پرست. هندو سیک خوک و شیر خر نجس است خداوند خوب پاک و نجاست را خلق کرده تا مخلوق اش فرق خوب وبد را کند .کسی با خالق طرف نیست.
6 آگوست 2013, 16:18, توسط کاوه زردشتی
خجالت بکش "بینا"ی کور مغز! ایکاش صد تا مثل تو طالب فدای دستار سیک و هندوی وطنم میشد. تو متحجر وحشی! سیک و هندو، انتحاری تربیت نمیکند؛ تریاک نمی کارد؛ گوش و بینی زن و مادرش را نمی برد؛ زنش را نمی فروشد یا با خر و گاو سودا و معامله نمی کند؛ مکتب و جاده وشهر و بازار را آتش نمیزند؛ نوکری گوش بفرمان پاکستانی را نمی کند؛ اطفال ٩ ساله را حلق آویز نمیکند؛ بچه بازی نمیکند......و ..!سیک و هندو شرافتمندانه از ابله کف دست خود نان میخورد. من و تو مسلمانیم. خاک بر این مسلمانی من و تو که خفت عالم شدیم و هنوز هم آدم نشدیم.
6 آگوست 2013, 21:16
کاوه زردشتی یا خودت هندو سیک نجس استی یا در لنگ یا در زیر کدام سیک خو کردی در غیر ان از این سیک های همجنس ات اینطور دفاع نمیکردی.بینا