صفحه نخست > دیدگاه > مستخدمین دستگاه فاشیسم قبیله

مستخدمین دستگاه فاشیسم قبیله

اعلامیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در رابطه با توطئه های نفاق افگنانۀ مقامات دولتی در ولایت جوزجان
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان
شنبه 22 جون 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

درین شرایط حساس و یأس آوری که باز هم دشمنان داخلی و خارجی این سرزمین با هزاران دسیسه و توطئه، مصروف نا بودی آخرین ریشه های امید مردم، در جهت رهیابی به یک زندگی انسانی به دور از جنگ و بیعدالتی ها قرار داشته، و از بکار گیری هیچ نیرنگی در جهت برهم زدن زندگی متعادل و قانونمند مردم ما خودداری نمی نمایند، بلند شدن صدا های نا هنجار توطئه و دسیسۀ ارگ نشینان و استخبارات کشورهای مداخله گر در امور افغانستان، از طریق والی ولایت جوزجان، مردم افغانستان، خصوصاً باشندگان شهر شبرغان و دیگر نواحی تورک نشین کشور را بشدت تکان داد.

مردم افغانستان که درین روزهای حساس و سرنوشت ساز زندگی خود، بیشتر از هر زمان دیگری به وحدت و یک پارچگی نیازمند است، با کمال تأسف با سیاست های تفرقه آفرین گردانندگان دولت از یک طرف و دست درازی های بی شرمانۀ کشور های خارجی از جانب دیگر دست به گریبان بوده و راهی را که بعد دهه های متمادی جنگ و خونریزی ضرورتاً بایست به یک زندگی صلح آمیز منتهی شود، معکوساً بطرف یک دور جدید آغاز بدترین کشمکش ها ملاحظه می نماید.

توطئه های اخیر دولت کرزی ودیگر حلقات تمامیت طلب که با بی مسئولیتی تمام گردانندگان دولت را در مقام اجرایی وگردانندگی پروژه های نفاق قرار داده، واز این طریق فکر ابقای خود واطرافیانش را در رأس قدرت وحاکمیت دولتی افغانستان به سرمی پرورانند، کشنده ترین وخطر ناکترین سلاح های متلاشی سازی وحدت و همبستگی مردم در جهت رهیابی به یک زندگی سعادت مند باهمی در یک فضای عاری از تمامی انواع بیعدالتی هاست.

مردم افغانستان بخوبی میدانند که ریشۀ این چنین دعوا هایی که جناب عالم ساعی در مخالفت با جناب جنرال دوستم راه اندازی نموده از کجا آب می خورد و چه اهدافی را دنبال می نماید.

ما همه نیک می دانیم که در هر دوری از انتخابات ویا دیگر مراحل حساس حیات سیاسی و اجتماعی کشور، پای افرادی همچون اکبر بای ها ،عالم ساعی ها و غیره چرا و با چه نیاتی با بلند شدن بیرق مخالفت برعلیه جنرال دوستم به میدان کشیده می شود.

امروز اگر این بیرق ها برعلیه جنرال دوستم بلند گردیده، در گذشته ها برعلیه تمامی قهرمانان مبارزی که در راه آزادی و عدالت قدم گذاشته اند بلند شده و در فردا هم هر آنکسی که درین مقام قیام نماید، با چنین توطئه ها مواجه خواهد شد، و این کاملاً طبیعی و امریست موافق با حال و هوای ستمگری و بیعدالتی در تاریخ.

رسالت این عده افراد در تاریخ همین است که در خدمت دشمنان مردم خود قرار گیرند و از نام مردم برعلیه مردم استفادۀ سوء نمایند.

این مستخدمین دستگاه فاشیسم قبیله چرا به عوض رجوع به وحدت و همبستگی عاقلانه که مردم ما اشد نیازمندی را بدان دارند، همیشه و آنهم درست در حساس ترین لحظات وارد معرکۀ نفاق گردیده و نقش عملی کنندۀ برنامه های شوم دشمنان را در بهم زدن یک پارچگی مردم ما بدوش می گیرند.

اگر از جناب والی جوزجان و معاون حزب جنبش ملی و اسلامی افغانستان پرسیده شود که به عنوان یکی از اعضای رهبری این حزب چرا تا این موقع مسألۀ بود و نبود خودرا با حزب بر اساس پرنسیپ های پذیرفته شده در اساسنامۀ حزب حل و فصل ننمود و منتظر باقی ماند، تا این شرایطی که از یک طرف قدرت های فاشیستی توطئۀ تذکره های الکترونیکی را روی صحنه آورده اند و از جانب دیگر انتخابات دور بعدی ریاست جمهوری درحال تقرب است و نیروهای بین االمللی هم با تحویل دهی عام و تام امور امنیتی کشور به نیرو های دولتی افغانستان، آمادگی های ظاهری خروج خودرا در دستور کار قرار داده و بنای ایجاد دولت موازی طالبان را در قطر در حال عملی ساختن اند، ایشان با چنین یک قهرمان بازی هالیودی و بالیودی در صحنه قد افراشته و دستور قتل عام مردم را، با بهانۀ دفاع برعلیه جنرال دوستم، به مسئولیت خود صادر می نمایند.؟؟؟؟؟؟؟ چه جوابی خواهند داد؟ البته که جواب ایشان بجز از جواب های دیکته شده از جانب آقای کرزی و تیم تمامیت خواه او چیز دیگری نخواهد بود و نیست.

ولی باید است بیاد دارند که در تاریخ خلق تورک و دیگر خلق های ساکن این سرزمین اینگونه چهره های تبارز یافته نظر به نیاز قدرت مندان و ستمگران زمان کم نیست و شاید هم عده ای از ایشان در زمان حیات خود صاحب مال و منال، مقام و منصبی هم شده باشند، ولی قضاوت تاریخ و نامی را که در نزد نسل های بعدی از آن خود کردند، مسلماً نصیب تمامی چهره های خدمتگار ستمگران و فاشیست ها هم خواهد ساخت.

این دریافت ما از حادثه آفرینی های سازمان یافته ی اخیر به هیچ وجه، حکم جانبداری از کسی و مرجعی را دارا نبوده، بلکه صرفاً بیانگر روح فاجعه بار قضایا با در نظر داشت برنامه های شوم دشمنان و نیاز مردم ما به وحدت و همبستگی است، که با حیف و افسوس در معرض عملیات آگاهانۀ دشمنان مردم قرار گرفته و هر لحظه انکشاف می نماید.

وقیح ترین تلاش اینگونه اشخاص، فعالیت های نفاق افگنانۀ ایشان، تحت نام مناطق و ولایات کشور همچون تخار، جوزجان، فاریاب، سمنگان وغیره است، که شاید هم پای یک عده آدم های بی تجربه و احساساتی را به پیش خواهد کشید و این خود اوج فاجعه و بزرگترین خطای آن کسانی است که مردم مارا با استفاده از نام مناطق متعلق بخود تقسیم بندی نموده و بنای یک سازش خاینانۀ تفریق و تجزیه را در بین مردم اساسگزاری می نمایند.

فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان درحالیکه از وقوع این حوادث به شدت متأثر است و دوام آنرا هیچگاهی به نفع مردم ما نمی بیند، از دست اندر کاران این بازی های ویرانگر با کمال اعتذار تمنا دارد، که دست از همکاری با دشمنان آزادی و عدالت در کشور برداشته و برزگر تخم نفاق و کینه در بین مردم شریف و رنج دیدۀ افغانستان، خصوصاً مردم تورک کشور نشوند.

این مرحلۀ تاریخ مرحلۀ وحدت و همبستگی آگاهانۀ مظلومین در مقابله با تمامی انواع برخورد های بیدادگرانه و تبعیض آلود در افغانستان است و کسانی که این ضرورت حیاتی وحدت و همبستگی را فدای دستیابی به خواست و امیال جاه طلبانۀ خود می سازند، هیچ راه برائتی در تاریخ نخواهند داشت، و عناوین دولتی ایشان، آنانرا در تاریخ تبرئه نخواهد کرد.

وحدت و یک پارچگی مردم ما بزرگترین نیاز زمان است و هرآن کسی که این نیاز را برهم میزند، بزرگترین جفاگر تاریخ بر حق مردم ماست.

فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان

۲۱ جون ۲۰۱۳ میلادی

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • جنرال دوستم ، که همیشه به اشاره بیگانگان در برابر مردم و وطنداران خود جنگیده است، نمیتانه رهبر یک قوم از ملت بزرگ افغان باشه ... جنرال بی سواد ( دوستم ) اول از طرف شوروی ها استخدام شد، و در جنوب افغانستان مظالم و جنایات را انجام داد... بعد ازو از طرف ازبکستان و ترکیه در جنگهای داخلی حمایت میشد، بعد ازو اجیر نیروهای ناتو شد، که در خاطرات جنرال امریکایی ( تونی فرانکس ) چهره این لعین به خوبی ترسیم شده است ... حالی باز هم از طرف ازبکستان دربرابر چند پول استخدام شده است ، که پروژه نفت امو دریا را بهم بزنه و مزاحمت ها را ایجاد نماید ، که این خودش یک خیانت ملی است ... حالی اگر تورک تباران جنرال دوستم را به حیث رهبر خود قبول میکنه، فکر میکنم که بی شعور ترین و احمق ترین مردم دنیا خواهد بود ... دوستم حتی به این نمی ارزه که پاده وانی کنه ، چی برسه به اینکه رهبر یک قوم باشه ...

  • چمبرعلی یا چمبرکهنه ا وغا ن بداند . تو به ا شتباه گرفتی ، به ا شا ره بیگا نگا ن ، پشتون های غا صب قند ها ر هستند د ر برابرمردم شریف افغانستان جنگ
    بی معنی و ا نتحا ری ا نسا ن کشی مسلما ن کشی میکنند قا تل هستند .
    چمبرکهنه اوغان ، ا ین به تو ا رتباط ندارد که جنرال د وستم رهبراقوام بزرگ تورک تباران افغانستان هست خد ا وند لایق د یده ا ست .
    چمبرکهنه افغان تو جاهل بی سواد متعصب بوی گرفته ، بد بویی ا ت ا ز نوشته های تبعیضی ا ت هویدا است با نوشته های بی معنی و بی مفهوم ا ت د ر هر آ ش خود را قاشق میسازی ، ا ز هرکس گپ میشنوی ، اما به تو بی عارو بی ناموس ، تأثیرنمی بخشد چون حیثیت نداری .
    چمبرکهنه اوغان . چه ا سنا د داری که جنرال دوستم ، ا زطرف شوروی ها ، ا وزبیکستان و تورکیه ا ستخدام شده باشد ؟؟؟ استخدام شده ها به پاگستان و ایران ، و

    انگلیس ها ، اوغان های پشتون بوده اند و هستند نه تورک تبارها که تاریخ شاهد هست . اگرشما بدانید جنرال دوستم سبب شد که افغانستان ا ز کام حکومت کمونستی و حکومت سیاه طالبانی نجات یافت .

  • چمبرک اوغان یا همان میرویس جان جلالزی!
    ازچه وقت به اینطرف باورمند شده ایی که دوستم بگفتهء خودت ارزش پا دوانی را ندارد؟ آنوقتیکه زیر بیرق یک اوغان خر مانند نجیب گاو وگلبدین شمشیر میزد آنوقت تمام اوغانها به او لقب قهرمانی ومدال تحفه میدادند ولی حالا که میخواهد زیر بیرق یک اوغان خر دیگر نجنگد، چنین بیباکانه کلمات ناشایست را علیه او وهم تباران وی استعمال میکنی، مگر نمیدانی که حالا تمام ملیتهای غیر اوغان فریب این سیاستهای زیکزاکی شما اوغانها را نمیخورند. جنرال دوستم یک اسطوره ویک قهرمان قومی برای تمام ترک تباران افغانستان است. او چنانچه قبلا هم جنرال پادشاه ساز بود بعدازین نیز این جنرال دوستم خواهد بود که درکابل پادشاه تعین میکند. هیچ تشویش نداشته باشید

  • بقیه مطالب چمبر کهنه اوغان بداند. چمبر کهنه اوغان ، خود ت لعین شده هستی د یگران را لعین میگویی ، به جنرال دوستم تهمت کرده ای ، به غضب خد ا و ندی
    گرفتا ر خواهید شد ا نشا الله ،
    تورک تبارها بی شعور و ا حمق نیستند ، شما اوغان ها ی پشتون بی شعور و ا حمق هستید ، ده ها ممالک یوروپ و امریکا به افغانستان جهت کمک به افغانستان
    آمد ند میخواستند افغانستان را ازنگاه اقتصادی و تکنالوژی مدرن دارای امنیت مثل ا روپا بسازند ، اما شما نگذاشتید ، جوان های آنهارا بدون سبب ، ازراه انتحاری
    و فیرمستقیم کشتید ، ازموقعیت طلایی استفاده کرده نتوانستید ، شما متعصب بی معنی و جاهل بی عقل هستید .
    چمبرکهنه اوغان . نوشته ای که دوستم ( ارزش پاده وانی را هم ندارد .) پس برای دوستم منصب جنرالی را کی داده باشد ؟؟؟ البته رییس جمهورحکومت پشتونی افغانستان . پس رییس جمهوروفت افغانستان اینقدربی عقل بوده که پاده وان را جنرال ساخته است ؟؟؟
    چمبرکهنه اوغان . تو بسیارمتعصب جاهل بی عقل و بی حیا هستی .

  • اقای افغانانان محترم ! دوستم یک جنگجوی اجیر و مزدور بود و هست، در این جای شکی وجود نداره ، ما و شما باید عاقلانه و واقعبینانه به مسائل بنگریم ، هیچ قدرتی غاصب نبود که ازین سگ جنگی استفاده ی سو نکرد ... امروز اگر دربین پشتونها و ترک تباران تعصب وجود داره ، عامل اصلیش همین دوستم بی سواد است، بخاطریکه ، در شمال افغانستان زمین های پشتونها را عصب نمود، از هیچ ظلم و بربریت روی نگرداند، ناموسهای مردم را بی عزت ساخت ... حالی باید قربانی همین مظالم بداند که این خر دجال پرسوده به درد بخور نیست ... من به هموطنان ترک تبارم از ته دل احترام دارم ، به نظر من گپ مه به مردم تورک تبار توهین نیست ، توهین اینست که بعضی مردم زیر نام تورک تباران ، به یک ادم خونخوار و بی سواد و بی شرف احترام میکنه ...

  • جلالزی صاحب یا چمبرعلی چنین ارشاد میفرماید!

    امروز اگر دربین پشتونها و ترک تباران تعصب وجود داره ، عامل اصلیش همین دوستم بی سواد است، بخاطریکه ، در شمال افغانستان زمین های پشتونها را عصب نمود، از هیچ ظلم و بربریت روی نگرداند، ناموسهای مردم را بی عزت ساخت

    جواب: جنرال دوستم هرگز زمینهای پشتونها را درشمال غصب نکرده است بلکه او زمینهای غصب شده ء تاجیکها وازبیکها وهزاره ها را که توسط پشتونها درطی سالهای متمادی زیر عنوان نظامنامهء ناقلین ازدورهء شاه امان الله اوغان بدینسو ادامه داشته خواسته به صاحبان اصلی وباشنده گان بومی آن پس بدهد. اوغان درشمال افغانستان ازکجا وازچه زمانی صاحب زمین شده است ومطابق کدام سند؟ بفرمائید تاریخ ورود پشتونها را ازجنوب به شمال اینجا به خواننده گان بنویسد که اوغانها از چه زمانی شروع به غصب زمینهای مردم در ولایات شمال افغانستان نموده اند؟ پشتونها را کیها درشمال منتقل ساختند وروی چه اهدافی؟
    باهمه حال درین مورد، جناب عالی میتوانید که درهمین سایت کابل پرس?، اسناد نظامنامهء ناقلین اوغان را بخوانید وبعد ادعای مالکیت زمینهای شمال را کنید. دربارهء دشنامهای بی رویهء تان به یک رهبر قومی ازبیک چون استر جنرال الحاج عبدالرشید دوستم بیشتر نمیخواهم چیزی بگویم زیرا چنین دشنامها ناشی ازشکستهای روحی وروانی شما می باشد. کسیکه منطق داشته باشد وحرفی برای گفتن داشه باشد هرگز کسی را سگ جنگی خطاب نمیکند. درحالیکه همین سگ جنگی به گفتهء خودت روزی ازطرف رهبران اوغان مانند گلبدین ونجیب بخاطر جنگاندن اقوام این سرزمین استخدام میشد پس درقدم اول جناب عالی انگشت انتقاد را بسوی رهبران اوغان مانند نجیب گاو وگلبدین متوجه سازید که جنرال دوستم را علیه همتباران خودشان جنگانده است. عسکر، جنگ خودرا میکند ولی کسی اورا قومانده میدهد او درقدم اول مسؤول است. اگر دوستم درقندهار وپکتیا دختر وزن اوغان را بی عزت ساخته این امر سرقوماندانی اعلای قوای مسلح زمان بود که باید علیه اشرار آنزمان چنان بکند. مگر درجنگ کسی حلوا تقسیم کرده است؟

  • اقای مگس هر کاسه و ناکاسه و همچنان پوک میان خالی ! در هر موضوع بیجا خوده چوکه میکنی ، ایا پشتونها در بلخ ، غور و تخار اساس تمدنها را نه گذاشته بود ؟؟؟ ایا از دست تیمور لنگ و چنگیز خونخوار پشتونها به زور از شمال افغانستان به کوچ مجبور نشدند ؟؟؟ ایا پشتونها پیش از تاریخ در لب دریای امو بود و باش نداشت ؟؟؟ ایا یک ورق تاریخ را تا به حالی مطالعه کرده ای ؟؟؟ چرا و ختی یک موضوع از طرف یک پشتون مطرح میشه ، در ... تو مرچ پاشیده میشه ؟ اگر گیله داری از عصمت قانع داشته باش، همه پشتونها خو ترا ......... نکرده .

  • جناب محترم جلالزی ویا هم چمبرخان!
    چنگیز وتیمور لنگ که به این سوی سرحد آمو حمله کرده پشتونها درکجا بودند؟ چنگیز وتیمور لنگ که تا دهلی وعراق هم پیش رفتند، قتل عام کردند آیا هندوستانی ها وعراقیها هم باید به شمال بیایند وبگویند که پدران مارا چنگیز وتیمور لنگ ازهمین مناطق شمال به هندوستان وعراق کوچانده است وما میخواهیم درشمال افغانستان مسکن گزین شویم آیا چنین ادعا را منطق عصر قبول میکند؟
    آیا جناب عالیی باور دارید که آنطرف دریای آمو همه چنگیزیها وتیموریها استند؟ همهء مردمان آنطرف دریای آمو جزو لشکریان چنگیز وتیمور لنگ بوده اند واین طرف دریا تنها مال پشتونها بوده است، آیا مقدصد جناب عالی همین است؟ قبل ازچنگیز درشمال افغانستان پشتونها زنده گی داشتند، کجاست سند؟ اگر چنین بود چرا همین اقلیتهای ناقل اوغان بعداز جابجایی شان درشمال درآنولایات درفرهنگ بومی فارسی زبانها حل گردیدند؟ آیا فرهاد دریای ناقل بچهء اوغان چقدر ازپشتو وپشتونوالی در وجودش باقی مانده است؟
    مسأله دیگر اینکه جناب عالی ازتمدن پشتونی حرف زده اید، حرفیکه جز خنده دیگر به هیچ چیز دیگر نمی ارزد ، ازکدام تمدن پشتونی درتاریخ آنهم درشمال صحبت میکنی؟ مگر بتهای بامیان که توسط هم تباران اوغانت ازبین برده شد نماد تمدن پشتونی بود یا ازکوشانی ها؟ مگر غزنه وبادشاه خوارزم که چنگیز را وادار به حمله ساخت ازنسل پشتانه بودند؟ مگر سلطان غزنین پشتون بود؟ مولانای بلخ پشتون بود؟ ناصر خسرو پشتون بود؟ کدام اینها پشتون بودند؟ پشتون درکجا تمدن باقی گذاشته است؟ ازکدام پشتونی صحبت میکنی؟ جانم!
    من قبلا ازقول مولوی بجلیگر وهمچنان ازقول خان عبدالغفار برایت ثابت کردم که پشتون ازنسل خر می باشد، باخر قرابت خونی دارد؟ خرکجا وتمدن انسانی کجا؟ قبل ازچنگیز نقاط مسکونی پشتونها را درشمال چگونه ثابت میکنی؟ نشود که ماسکو وبخارا وسویدن وامریکا که حالا پشتونها برای گدایی رفته اند چند سال بعد همه را افغانستان نامگذاری نکنید؟ آیا با ادعای توخالی میتوان همهء یک کشوررا در قبالهء بابایت دار آوری؟
    فکر میکنی که ازبیک وهزاره وتاجیک امروز مانند دیروز دیگر این اجازه را بتو وهم تباران خر ذات اوغانهای اشغالگر خواهند داد که تمام مناطق تاریخی را بنام خود قباله کرده اند؟ عزیزم! تو غاصب استی، پدر وپدرکلانهای تو برای مردم شمال حیثیت همان لشکریان چنگیز وتیمور را دارند ازین به بعد این سرزمین مال ازبیکها وتاجیکها وهزاره هاست. برو دراطراف کوه های سلیمان با اوغانهای لر وبرت حکومت ملی بساز.

  • اینجا بود که جناب چمبرخان میدان را ترک داد

  • بهمن بد اخلاق ! میفامم که اګر از طرف خدا هم بریت صدا شوه، که پشتونها در بلخ زندگی میکرد و بنیاد گذاران تمدن زردشت و انکشاف دهنده گان بودیزم بودن ، تو قبول نمیکنی، بخاطریکه تو درباره پشتونها تنها به دشمنی و شنام زدن قناعت داری ....
    پدر تاریخ هیرودوتس در اثار خود باکتریا - وپکتیسیا را یک مردم میدانه ، به عقیده هیرودوت لوانی هاتیک ، ارزوا ، اور ، متانی ، سبری، لویان ، سوریان، ساکان و پاکتیان از بحیره سیاه گرفته تا کسپین و کاشغر حکمروایی میکردن ...
    این هم در این باره متن پشتو از یک دانشمند المانی در باره پشتونها
    ښتو د يوې ساکي ـ باختري ژبې په توګه

    پښتو د پښتنو ژبه ده. پښتانه د افغانستان تر ټولو اوسېدونکو پخوانۍ ډېرۍ ( بومې اکثريت ) ژبتوکميزه ( اتنولېنګوېستيکي ) وګړنۍ ډله ده. پښتو او پښتانه له تاريخي ـ جغرافيايي پلوه په شمال ختيزو سيمو ( پامير، بلخ ...) اړه لري . د پښتنو نيکونه د سکه، ساکه،کاسيانو او ساکانو په نومونو يادېدل او پښتو هم د ساکې ژبې نمسۍ زباد شوې ده. نورې اوسنۍ ساکي ژبې له اړوندو سکه ټبرونو سره، لکه : (قفقاز يا کوکاس ته کوچېدلې) اوسيتي او12- 13 پاميري ژبې يې له نژدې خويندو څخه ګڼل کېږي.
    ساکان د اوېستاييانو، پارتيانو، ماديانواو پارسيانو ترڅنګه پنځم نومېرلی او پېژندلی آرياني ټبر ګڼل کېږي چې تر زېږد ( ميلاد) پېړۍ پېړۍ له مخه يې له منځني ختيځ او کوکاسه (قفقازه ) تر شمال لويديز چين، هندو کشميره سترې سترې ټولواکمنۍ(اېمپراتورۍ) رامنځته کړې او د مقدوني سکندر په مشرۍ يې د يوناني يرغلګرو پر وړاندې د خپل اَر (اصلي) ټاټوبي (باکتريا يا بلخ او د آمو شاو خوا سيمو) دفاع کړې او را وروسته يې د لومړي خپلواک افغاني دولت په توګه يوناني- باختري واکمني رامنځته کړې ده . ترنن څخه 2196کاله پخوا يوه برخه ساکان له شماله، سويل ته راوکوچېدل او د هېلمند ناوې کښتنۍ سيمه (زرنج) يې په خپل نامه "ساکستان" ونوماوه چې راورو- سته پرسيستان واوښت. په دويمه زېږدي (ميلادي) پېړۍکې چې د ساکستان امپراتوري ړنګه شوه، په شمال کې ساکي توکمو کوشانياتو د بلې اېمپرا تورۍ بنسټ کېښووه چې د هېواد پر شمال، لويديځ او سويل سربېره يې شمال لويديز هند او کشمير هم په خپله ولکه کې راوستل .
    پښتنو ساکانو په غور و هرات او د هېلمند و ارغنداب په ورشووکې تر غوړې مرغې (اراکوزيا يا اوسنی ارغستان ) او کسې غره تر لمنو بېلا بېلې لويې او وړې سيمه واکۍ (ملوک الطوايفۍ ) رامنځته کړې او راوروسته تر سېند وهند او کشميره خپاره شول.

  • پس به اسمعیل یون خداوند دستور نوشتن این چرندیات را داده. شاید خداوند هم پشتون تبار است؟

  • چمبرخان اوغان!
    خداوند هرگز طرفدار ظلم وبی عدالتی وجعلکاری نیست وهرگز چنین گواهی ظالمانه را به نفع هیچ یک ازبنده گان خود نمیدهد. ازین بابت مطمئن باش.
    ازقدیمها ضرب المثل این بوده که دروغگو دروغ میگوید ولی عاقلان همیشه قضاوت خودرا میکنند، هرچند این همه چرندیات اوغانی ات را مرجع نداده ایی که کدام بزرگوار این حرف ها را گفته ودرکجا واز سوی کدام منابع علمی واکادمیک تائید شده است ولی روهمرفته چشمان بنده با چنین ادعاهای توخالی وجعلی همیشه آشنا بوده است. من چنین جعلیات را نه تنها که خوانده ام بلکه با بسیاری ازجعلکاران نیز آشنایی حضوری دارم.
    اولا خودت از وجود پشتونها درپیام قبلی ات قبل ازتاریخ صحبت کرده ایی، یعنی اینکه پشتونها از آن زمانی درشمال ساکن بوده اند که تاریخ بشر بوجود نیامده بود، بعد چند جمله بعدتر مدعی شدی که چنگیز وتیمور لنگ پشتونها ازشمال به جنوب کوچانیده است، معنای سخن این است که چنگیز ومغول وتیمور لنگ صرف دشمن پشتون بوده ودیگر هیچ قومی درزمان حملهء چنگیز درشمال وجود نداشته است، حالا باشنده گان فعلی شمال بقایای چنگیز وتیمورلنگ می باشند، زیرا اگر اینها مطابق تیوری چمبر خان، دربرابر چنگیز وتیمور مقاومت میکردند امروز باید به سرزمین های جنوب کوچانده میشدند که نشدند، پس همهء این باشنده گان باقی مانده های چنگیز وتیمورلنگ می باشند. اگر غیر ازین کدام ادعای دیگر چمبرخان دارد بفرماید ادعایش را تفسیر کند که مراد او ازکوچانیدن پشتونها ازشمال به جنوب توسط چنگیز بعدا تیمورلنگ چه معنا دارد و این موضوع را درکدام مرجع علمی بیطرف ایشان خوانده اند؟
    چمبرخان! شما درپیام بعدی تان چند عبارت اوغانی را ازکدام مرجع مجهول آورده اید وصحبت ازنژاد ساک ها وحاکمیت ساکها کرده اید ومدعی شده اید که که ساکها ازشمال بطرف هلمند وزرنج قبل ازمیلاد مسیح کوچیده اند. درعین زمان کوشانی ها را نیز شاخهء از ساکها دانستی وهمچنان مادها وپارس ها را همه ازشاخه های آریایی معرفی کردی. حالا من ندانستم که هدف جنابعالی این بود که پشتونها را بخشی از باشنده گان بومی منطقه چون پامیریها وقیرعیزها و تاجیکها وازبیکها وهزاره ها معرفی کنی ویا هدف جنابعالی این است که پدر همهء این اقوام بومی پشتونها را معرفی کنی که ازنظر جناب عالی دیگران اولادهای شرعی وناشرعی پشتونها استند؟ پس درینجا حملهء چنگیز کجا ماند؟
    اگر پشتونها ازنژاد ساکهاست وساکها قرنها قبل از میلاد میسح بطرف ارغنداب وهلمند کوچیده اند پس چنگیز کیها را ازشمال رانده است؟
    باهمه حال، من میدانم که جنابعالی درین موارد پاسخ درست ومنطقی ندارید، فقط یک مشت الفاظ وکلمات جعلی را ازمنابع مجهول بنام تاریخ بخورد مردم میدهی تا احساسات مردم غیر اوغان را بیشتر درمقابل پشتونها تحریک نمایی واین خدمت بزرگی است که خودت به غیر پشتونها میکنی.
    این بندهء حقیر فقیر از سیاق کلام جنابعالی طوری درک کردم که خودت تاریخ سرزمین را با تاریخ قوم پشتون یکجا به گفتهء ایرانیها قاتی کرده ایی.
    تاریخ سرزمین کنونی افغانستان را باستان شناسان جهان به پنجهزار سال تخمین زده اند، چنانچه که تاریخ مصر را به دونیم هزار سال، اما این تخمین ها هرگز به معنای پنجهزار ساله بودن قدامت همهء ساکنان این دوسرزمینها نیست. هرچند که درمصر قبطی ها وارثان اصلی تمدن مصر باستان معرفی شده اند ولی باورود اسلام واعراب دربافت اجتماعی ومردمی مصر تغیرات بزرگی رخ داد. حال چه کسی درمصر حق دارد بگوید که من وپدرکلانهایم از دونیم هزار سال به اینطرف درمصرساکن بوده ایم.

    درافغانستان باوجودیکه سروده های اوستا وریگویدا پٌر است از واژه های فارسی مانند: مرد، زن، نماز وغیره، موسیقی وآهنگهای که دردهکده های بدخشان وپامیر بجا مانده است دلیل بر قدامت زبان فارسی وپیوند آن بازبان اوستایی دارد ولی متاسفانه این بیچاره های بی زبان ازتاریخ پنجهزار سالهء خود خبر ندارند واگر داشته هم باشند خودشان افغان میدانند. درحالیکه تاریخ پنجهزار ساله با افغان وافغانیت هیچ ربط علمی ندارد. هم در سرود های ویدی واوستایی وهم درتاریخ باستان هیچ نشانه وعلامه ایی از پشتو وپشتانه نمی توان یافت.
    بزرگترین ومشهور ترین کتب تاریخ ، تاریخ فرشته است که به هیچ صورتی درآن ذکری از ملیت بزرگ پشتون درآن دیده نمیشود، درحدود العالم نیز چیزی از ایل جلیل اوغان کسی ندیده است، تاریخ بیهقی نیز هیچ آدرسی از ایل جلیل افغان نمیدهد. درخاطرات تیمور به اسم (منم تیمور جهان گشا) هنگام عزیمتش بطرف هند، خیلی کم نام های پتان دیده میشود که هیچ نوع مقاومتی دربرابر لشکریان تیمور نکرده اند ولشکریان تیمور خیلی آرام و براحتی از مناطق درهء خیبر عبور کرده است، تیمور نوشته است که درهمین دره ( خیبر) سپاهیان او با باران وسیل شدید مواجه شده که خوف آن میرفته که لشکریان وی را در درون دره ازبین ببرد . یک حرف از مقاومت جانانهء ایل جلیل افغان دربرابر سپاهیان تیمور دیده نمی شود، در سیستان تیمور با خان کلزایی ها جنگیده است که او هم بلوچ بوده است. پس جناب عالی با این همه ادعاهای پرطمطراق که گاهی سپاهیان چنگیز را مسؤول قتل عام پشتونها وکوچانیدن آنها معرفی میکنید وگاهی هم تیمور لنگ را وحالا خودتان کوچیدن پشتونها را از شمال به طرف ارغنداب از تاریخ های جعلی اوغانی بدون مرجع ذکر کرده اید، چگونه این ادعاهای ضد ونقیض را میتوانید باهم برابر سازید؟
    درشهنامهء فردوسی نام افغان آمده است که نماد وسمبول بربریت وبد ذاتی معرفی گردیده است.
    تنها نام ایل جلیل افغان یا پشتون ویا پتان بعداز سقوط نادرشاه افشار به سرزبانها افتیده است . کتاب الفنستون نمایندهء انگلیس در گزارش سلطنت کابل درزمان تیمورشاه پسر احمدشاه ابدالی از افغانان یا پشتونها یاد کرده وقبایل آنها را مع ذکر مناطق مسکونی شان ذکر کرده است . درست درهمین کتاب است که به مرور زمان با ورود انگلیسها به هند وانتقال پایتخت ازقندهار به کابل وپشاور این نام بیشتر برسرزبانها افتید وتا امروز ادامه دارد.
    بناء اگر ازمن می شنوید لطفا تواریخ جعلی را اینجا روایت نکنید که بیشتر سبب خجالتی خودت وایل جلیل اوغان میشود.
    تاریخ اوغانها درشمال فقط با تصویب نظامنانهء ناقلین درعهد شاه امان الله شروع میشود، این نقل وانتقالات جبری در دوره های مختلف پادشاهان پشتونی نیز کما کان ادامه می یابد که امروز تقریبا حالت اشغال را بخود گرفته است، زیرا این انتقالات بخاطر همزیستی مسالمت آمیز نبود بلکه بخاطر اشغال زمینهای زراعتی ومصادره نمودن ملکیتهای باشنده گان بومی آن مناطق، وبه برده گی کشانیدن ساکنان آن مناطق زیر نام حاکم ومحکوم صورت گرفته وباشنده گان بومی را بحیث مزدوران وخدمتگاران ودهفانان وغیره محاسبه کرده اند نه یک هموطن متساوی الحقوق واین اشغالگری درچند مرحله صورت گرفته است مرحلهء اول درزمان امان الله، مرحلهء دوم درزمان نادر ومحمد گل مهمند، ومرحلهء سوم درزمان صدارتهای هاشم وداوود وبازهم محمد گل مهمند که به ازبین بردن نامها وآثار تاریخی مناطق متذکره وتبدیل نمودن آنها اززبان فارسی وترکی به پشتو انجامیده که جز فاشیسم قومی چیز دیگر تعبیر شده نمیتواند. حالا جناب چمبر اکادمیسن مجهول مدعی است که پشتونها قبل ازشروع تاریخ بشر درشمال جاگزین بودند . مه میگویم نوش جانت. به گفتهء ضرب المثل هزاره گی." قوم تو زوره هرچه که موگی بوگی"
    با احترام
    پرویز بهمن

  • ببینین که جناب بهمن داکتر علوم سکسی چقه عالمانه ، متبحرانه و نابغانه گپهای مرا رد کرده است ، و انرا ضد و نقیض میخوانه " اولا خودت از وجود پشتونها درپیام قبلی ات قبل ازتاریخ صحبت کرده ایی، یعنی اینکه پشتونها از آن زمانی درشمال ساکن بوده اند که تاریخ بشر بوجود نیامده بود، بعد چند جمله بعدتر مدعی شدی که چنگیز وتیمور لنگ پشتونها ازشمال به جنوب کوچانیده است، معنای سخن این است که چنگیز ومغول وتیمور لنگ صرف دشمن پشتون بوده ودیگر هیچ قومی درزمان حملهء چنگیز درشمال وجود نداشته است، حالا باشنده گان فعلی شمال بقایای چنگیز وتیمورلنگ می باشند، زیرا اگر اینها مطابق تیوری چمبر خان، دربرابر چنگیز وتیمور مقاومت میکردند امروز باید به سرزمین های جنوب کوچانده میشدند که نشدند، پس همهء این باشنده گان باقی مانده های چنگیز وتیمورلنگ می باشند. اگر غیر ازین کدام ادعای دیگر چمبرخان دارد بفرماید ادعایش را تفسیر کند که مراد او ازکوچانیدن پشتونها ازشمال به جنوب توسط چنگیز بعدا تیمورلنگ چه معنا دارد و این موضوع را درکدام مرجع علمی بیطرف ایشان خوانده اند "
    جواب این حقیر اینست : بلی پشتونها قبل المیلاد در شمال افغانستان خصوصا بلخ بود و باش داشتند، بلکه در بنیاد گذاری تمدنها نیز سهم فعال داشتن، بعد از چند صد سال ، بعضی از اقوام پشتون بطرف جنوب افغانستان هم کوچ کردن ، یک بخشیکه مانده بود از طرف چنگیز مغولی و تیمور لنگ از شمال افغانستتان به کوچ اجباری مجبور شدن... حالی در این گپ ضد و نقیض در کجاست ؟؟؟
    گپ دوم : من نه میگم که در شمال افغانستان تنها پشتونها وجود داشت، تاجیک ها ، ازبیک ها حتی شاید هزاره ها هم اونجا وجود داشت ، ولی شاید به این دلیل ، که در طول تاریخ پشتونها در برابر هر قشون ، و قوت مستبد ایستادگی کرده است، و با اینشان جنگیده است، شاید چنگیز پشتونها را به خود یک تهدید جدی میدانیست که انها را از شمال افغانستان به کوچ مجبور کرده باشه ...
    در همه تواریخ ، پشتونها بنام ساکها نامیده شده است ، من نگفتیم که کوشانی ها یک بخش ساکان است ، و من نگفتیم که همه ساکها قبل از میلاد به هلمند کوچیده است، شاید یک بخش انها از شمال به هلمند کوچیده باشه ...

  • درباره ی اینکه پشتونها با تیمور لنگ مقاومت نکرده است ، بازهم مطالعه ات بسیار ضعیف است، تیمور لنگ از تیرشدن راه های دره خیبر و دیگر مناطق پشتون نشین ، به پشتونها باج میداد و هیچ وخت بدون باجگیری لشکر تیمور لنگ از دره خیبر عبور نکرده است .... به نظر من این قوت شعور سیاسی و قوت بازوی پشتونهای انوخت را نشان میدهد ....

  • من حقير كه دوستم را ميشناسم او يك شخص شجاع است متعصب نيست.دوستم را كسى رهبر نساخته.دوستم را مردمش كه اكثريت ترك تبار هستند كفتند كه ما در عقبت ايستاده هستيم. بيش ازين دوستم در هزار جنك اشتراك كرده بود در شهامت و مردانكى وا ستقامت و رفيق دوستى مشهور بود. دوستم هميشه عقب ميرفت و خود را هيج وقت تعريف و تو صيف نميكرد و در بلانمينشست, اين ديكرا بودند كه از خوبى هاى او ياد ميكردند و با او بيمان ميبستند كه ما هستيم تو بيش برو. امروز جند تا مزخرف و خاين و عمال اى اس اى و مزدوران او غان ذلتى ها به دسايس و تو طعه ميبردازند. ما شاهد هستيم كه هر جند ما ه از جانب حلقات اوغان ملتى دور و بر كرزى دسايس و حتى سوى قصد بجان اين رهبر محبوب تر كان كشور براه انداخته ميشود و با هوشيارى و درايت و ذكاوت دوستم و اطرافيان او خنثى ميشود. اين بار اين مزدور قبيله كه جاسوس فرستاده شده افغانملتى و اى اس اى برامد بلان شوم و خطر ناكى را در معرض تطبيق كزاشت كه به فضل خداوند در وقتش كشف شد و به دوستم اسيب نرسيد.امروز تيم افغان ملتى كه هدفشان همه تركتباران كشور است ولى دوستم مانند سبر اهنين ايستاده است و از قوم و عزت و شرف قوم خود و تبار خ و مملكت دفاع ميكند.من كه تركتبار نيستم و روحا با تر كتباران برادر خود يكجا در عقب دوستم اين رهبر محبوب و شجاع ايستاده هستيم و دفاع ميكنيم. دوستم خار جشم او غانملتى هاى مزدور و اى اس اى و تروريزم بين المللى است.من طر فدار وحدت اين سه قوم بزرك و برادر هستم تحت رهبرى احمد ضيا محقق و دوستم ايجاد شده است.

  • سبحان الله وبمحمده ماشاء الله به این تناقض گویی!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    چمبرخان! ببین که دربرابر حق وحقیقت ایستادن چقدر انسان را زبون وخجالت می سازد، اگر بنده ازهمهء چرندیات نویسی هایت بگذرم که هیچ مرجع وماخذ علمی راهم درآنها نشان نداده ایی صرف مانند لاف وگزاف های بود که چرسی ها درساقی خانه ها باهم رد وبدل میکنند این مطلب را باید خدمت خودت بعرض برسانم که خودت واقعا ازشدت تناقض گویی کاملا دیورانه شده ایی، مجبور استی که برای یکسال سایت کابل پرس? را ترک بگویی ونزد دکتران روانی مراجعه کنی. ونظر به توصیهء دکتران ازین خیالات بلند پروزانه خودت را بکش که دیگر این حرفها خریدار ندارد. هرچیز را میتوان پشتونیزه کرد ولی حق وحقیقت علمی وتاریخی را نمیتوان پشتونیزه ساخت
    حال به تناقض گویی ات خوب متوجه باش.
    جناب عالی درآخرین پیام تان فرموده اید که تیمورلنگ هنگام عبورش به سوی هندوستان به پشتونها باج پرداخته است، درحالیکه همین تیمور لنگ را درهذیان نویسی ها اولی ات عامل تباهی ونسل کشی وکوچانیدن پشتونها گفته ایی، فکر میکنم اگر پشتونها مانند تو قدرت ساختن تاریخ را میداشتند همین اکنون دو تیمور لنگ باید می ساختند یک تیمور لنگ که پشتونها را قتل عام وتباه کرده، ودوم تیمور لنگی که به پشتونها هنگام عبورش به دهلی به پشتونها باج داده است، آیا خودت را ریشخند نساختی؟ پس معلوم شد که هردو دعوا دروغ است نه پشتونها باج گیر بوده اند ونه هم ازشمال کوچانیده شده اند. زیرا هردو درمقابل هم قرار گرفتند ومنطقا هردو جعلی وساختگی وزادهء خیالات مالیخولیایی یک اوغان لافوک است که حالا دیگر قدرت قومی اش درسراسر منطقه روبه زوال است
    مرجع وماخذ:
    ساقی خانه های پشتون آباد.
    صفحهء دوصد وپنجاویک
    اکادمی علوم چمبرخان
    مدافع غیرت شمله های پشتون

    واقعا به خنده می ارزد

  • چمبرکهنه افغان بداند. د روغ گوی د شمن خد ا ا ست ،( لعنت خد ا وند بر د روغ گویا ن ، ا ز آ یت قرآن مجید ا ست ) (ا لکذ ا ب لا ا متی ا ز حد یث پیغامبر ص ، ا ست ، ) د روغ گوی حافظه ندا رد ، چمبرخان ا ز عقل بیگانه گشته سبسته گویی میکند . هند وستا ن مملکت بزرگی ا ست صد ها قوم و قبایل د ر آ ن
    زند گی میکرده و زند گی میکند قوم پشتون هم یکی ا ز آ ن ا قوا م بوده د ر منطقه کوه سلیما ن مسکون بوده ا ست ، تا زمان یورش نا د ر شاه افشارایران ، به
    هند وستان د ر
    خراسان ا زپشتون افغان وجود نداشته نامی هم ازآنها د ر تاریخ تذ کرنگردیده ا ست ، ناد ر شاه افشار، د ر راه سفر هند وستان ا ز ا حمد شاه ا بد ا لی خوشش می
    آ ید ا و را د ر رکا ب خود نگه مید ا رد وقت با زگشت با خود به خراسان میآورد برای پیدا شد ن پشتون ها د ر خراسان ، نا د ر شاه افشار سبب شده و سبب خرابی و ناآرامی ا زار و ا ذ یت خراسان هم گشته ا ست ، ا رواح ا میرتیمور هم ا زپشتون ها خبرندارد پشتون ها را نمیداند .
    چمبرافغان . د هن بیکار هرچیزی به د هنش آ مد مینویسد همه ا ش د روغ ا ست .

  • جناب محترم محمد سلام برشما!
    خوب شد که چرندیات زورگویانهء این اوغان فاحشه صفت را خواندید وبرای اثبات دروغهای شاخدارش آخرین میخ را به تابوت گندهء این مرده زدید. جالب این است که این موجود هرگز چیزی را بنام شرم وحیا نمی شناسد. خودش درهمین کابل پرس? یک حرف را می نویسد وبعد ازمن می پرسد که من درکجا چنین نوشته ام؟ این خاصیت زنان فاحشه است. هم زیر پای نفری میخوابند وهم لاف تقوا وزهد اززبان بیرون می آورند. قبایل اوغان نیز درطول این دوصد سال همینطور با این سرزمین کرده است هم فروخته است وهم لاف شجاعت ومردانگی زده است. هم از خاک مقدس ودفاع از ناموس وطن لافیده وهم خیلی جبونانه آنرا اول به انگلیس حالا به پاکستان واگذار کرده است.
    شکر خدا که حقیقت پشتونیزه نمیشود ورنه همهء دنیا امروز پشتونستان شده بود. زیرا اسناد درست کردن نزد این افراد بی وجدان مانند شهادتنامه های جعلی قصه خوانی پشاور است. شما موفق وکامگار باشید.
    با احترام
    پرویز بهمن

  • مبانی حکومت فدرال تركمنهاﻯ ايران :
    ۸. منطقه جمهورﻯ فدرال، تمامی سرزمين ملت تركمن درايران را شامل ميگردد. مرزهاﻯ جغرافيائی آن با در نظر گرفتن عوامل تاريخی، جغرافيائی، اقتصادﻯ وفرهنگی وخواست اكثريت ساكنان مناطق تركمن نشين و با درنظر گرفتن امكانات رشد آتی اين ملت، تعيين خواهد شد. حدود وثغورمرزهاﻯ جمهورﻯ فدرال تركمنستان ايران، بدون موافقت اين جمهورﻯ غير قابل تغيير خواهد بود.مضمون پرچم ملی تركمنستان ایران:ر

    سرزمین تركمنها در ایران كه از غرب افغانستان آغاز و به دریاﻯ خزرمنتهی میگردد، طولانی ترین مرز شمالی ایران با جمهورﻯ تركمنستان را تشكیل میدهد. این سرزمین به تنهائی مساحتی برابربا مساحت هفتاد كشور مستقل جهان را دارا بوده و برابر با نیمی از خاك كشورهایی چون، دانمارك، سوئیس و هلند در اروپاﻯ مركزﻯ میباشد.ر

    این منطقه، حاصل تقسیم غیر قانونی سرزمین واحد ملت تركمن، بدو قسمت شمالی و جنوبی در بیستم سپتامبر سال ١٨٨١ میلادﻯ، از طرف روسیه تزارﻯ و دولت مركزﻯ ایران با وساطت و رضایت امپراطوریهاﻯ استعمارگر آندوره ودر راستاﻯ تعقیب منافع آنها درآسیاﻯ مركزﻯ و هند شرقی میباشد.ر

    منطقه تركمنستان جنوبی و یا ایران، دو ناحیه آب و هوایی و سطح رشد اقتصادﻯ و تمایزات معیشتی را در برمیگیرد. ناحیه شمالی آن كه ازمنطقه سرخس و با در برگرفتن كوهپایه هاﻯ كؤپت داغ، آغاز میگردد، ظاهراً منطقه اﻯ ا ست نیمه خشك كوهپایه اﻯ و استپی و صحرائی، با شوره زارهاﻯ وسیع. اما، در اصل وسیع ترین مراتع و بزرگترین مزارع كشت د یمی، بویژه گندم و معادن زیر زمینی در آن واقع شده و این ناحیه، همچون سرزمین طلائی تا دریاﻯ خزرامتداد یافته و با در گرفتن بخش بزرگی از خلیج اِ سن قلی، از طریق دریاﻯ خزر به مرزهاﻯ آبی كشور تركمنستان و جمهورﻯ آذربایجان محدود میشود.ر

    ناحیه جنوبی این سرزمین نیز كه از مرز استان سابق مازندران ("گلستان") فعلی، با دربرگرفتن استان خراسان شمالی آغاز و همانند نوارﻯ وسیع و مخملی سبز، با غنی ترین خاك در ایران كه بیش از ٤٠ نوع محصولات كشاورزﻯ درآن بعمل میآید، با در برگرفتن خلیج گرگان در دریاﻯ خزر و شبه جزیره مال آشار، تا شمال شهر قدیمی اشرف و یا بهشهر فعلی از طریق این شبه جزیره امتداد یافته و به آبهاﻯ فرح آباد سارﻯ، مركز استان مازندران در دریاﻯ خزر محدود میگردد.ر

    ایندو ناحیه از یك سرزمین واحد، بهمراه بخش مهمی ازنگین آسیاﻯ مركزﻯ، دریاﻯ خزر، سرزمین اصلی و باستانی تركمنهاﻯ جنوبی بشمار میرود كه آخرین داده هاﻯ باستانشناسی بر مالكیت تركمنها، در حداقل شش هزار سال قبل از میلاد برآن، مهر تأئید گذاشته است. مالكیت حقوقی ارضی كه بارها و بارها در طول تاریخ از طرف مهاجمین بیگانه مورد حملات خونین، براﻯ غضب و تجزیه آن قرار گرفته و یا از طرف حكومتهاﻯ مركزﻯ شوونیست وقت در ایران، براﻯ تغییر تركیب جمعیت و هویت تركمنی آن سعی وافرﻯ از طریق كوچانیدن اجبارﻯ تركمنها از آن به دیگرمناطق ایران، همراه با مهاجرت دادن ملتهایی دیگر به این سرزمین شده و میشود

  • مخالفت ترکمانها با تصویب قانون شوراهای استانی اقلیم کردستان در مجلس عراق *****جبهه ترکمانی کرکوک ضمن مخالفت با تصویب قانون شوراهای استانی اقلیم کردستان در مجلس عراق، آنرا مغایر با قانون اساسی کشور دانست و خواستار لغو یا اصلاح آن شد.به گزارش اؤیرنجی سسی جبهه ترکمانی با انتقاد از کمیسیون انتخابات پارلمانی اقلیم کردستان در مجلس نمایندگان عراق گفت: درکوتاهترین زمان ممکن این موضوع را به دادگاه فدرال عراق به منظور لغو یا بازنگری و انجام اصلاحاتی در آن ارجاع خواهد کرد.

    ارشد صالحی، نماینده جبهه ترکمانی در مجلس عراق نیز در مصاحبه با مداپرس گفت: اقدام مجلس نمایندگان عراق در تصویب قانون وِیژه اعطای صلاحیت به استانهای غیر متمرکز در اقلیم کردستان عراق با اصول قانون اساسی این کشور مغایر است و نقض ماده ۱۲۵ این قانون به شمار می رود و از بی توجهی به نقش تشکل های قومی در شهرهای عراق حکایت دارد.
    صالحی افزود: ما اکنون قصد داریم این مسئله را به دادگاه فدرال عراق برای لغو این مصوبه یا بازنگری و اصلاح آن درکوتاهترین زمان ممکن ارجاع دهیم.
    ارشد صالحی همچنین کمسیون اقلیم ها در مجلس عراق را به سوء استفاده از شرایط موجود برای تصویب این قانون بدون مشورت با تشکل های نژادی و دیگر اقلیت ها در عراق متهم کرد.
    ماده ۱۲۵ قانون اساسی عراق بر تضمین حقوق اداری،سیاسی، فرهنگی و آموزشی قومیت های مختلف ترکمان و کلدانی ها و آشوری ها و سایر تشکل های قومی صراحت دارد.

  • آقای زریالی سلام ، ا ز سبسته گویی ا سمعیل یون ، متآثر نشوید ، ا سمعیل یون د روغ گوی ا ست د روغ گوی د شمن خد ا بوده( لعنت خد ا وند بر د روغ گویان
    ا ست ، ا سمعیل یون شخص بی حیا و متعصب ا ست برمخلوق خد ا وند ، مردمان بومی خراسان بد بین و د شمن بوده و تهمت و بهتان میکند .

  • زبان مادری »
    52
    رای میدهم
    واژگان فرهنگی و هنری در زبان ترکی
    | ADSIZ | 127 روز قبل | (وبلاگی) | لینک کوتاه | 1 نظر | دفن | تگها: ترکی فرهنگ زبان ترکی تلویزیون رادیو ایلام ترکی زبان فرهنگی
    Türkcəmizdə əkinc və Uzluqlə ilgili Sözcülər- Szcükləri Sayın pərviz Şahmərsi bəy hazirlayib.
    آگهی بازرگانی- یایلام.
    آگهی نامه- یایلان.
    آماتور- قیزیقلی.
    آمفی تئاتر­- قیییلقا.
    آهنگ- آخین. بسته. باغدا. چینلاشیق. اویوم. تارتیم. چالغو. چالغی. هاوا. ییر. قورلاس.
    آهنگساز - باغدار. بسته کار. بسته چی.
    آهنگسازی- بسته کارلیق. باغدارلیق. بسته لهمه. بسته چیلیک.
    ادبی- گؤرکول. یازینسال. گؤگجه.
    ادبیات- یازین. گؤگجه یازیلار. گؤگجه لر.
    ادبیات چوپانی- چوْبان یازیسی. قاپیت یازیسی.
    ادبیات شفاهی - آغیز ادبیاتی. آغیز یازینی. قارا یازی.
    ادیب - گؤرکولچو.
    از فرهنگ خود بیگانه- مانقورد.
    اقتباس - آغداری. آلینیم.
    اقتباس کردن- آغدارماق. آلماق.
    انتشارات- یاییمتای. یاییملیق.
    انجمن ادبی- گؤرگوسل درنگی.
    انجمن- درنك. سالیا.
    برنامة راديويي و تلویزیونی- وئریلیش.
    پردة تئاتر- چیمیلداق.
    تئاتر - یانسیماج. گؤرموک.
    تذکره- باش بیلیت.
    تربیع- دؤردله مه.
    ترجمه- چئویرمه.
    ترجمه کردن- چئویرمک. آغدارماق.
    تردید- دوراقسادیش.
    تصریع- دوزه له مه.
    تغلیب- اوستونله مه.
    تلویزیون - گؤزگون. باخیشقا.
    تلویزیونی- گؤزگونلوک.
    تمدن- بایلام.
    تهیه کننده- دوزلدیجی.
    چاپ - باسما. باسقي. باسیم. چاپ.
    چاپ افست - دوز باسقی.
    چاپ سنگی- داش باسما.
    چاپ شدن- باسیلماق.
    چاپ شده- باسیلمیش.
    چاپ کردن- باسماق.
    چاپخانه - باسما خانا. باسمالیق.
    چاپخانه چی- باسماچی. باسینچی.
    چاپگر - باسماج.
    حشو- یاماق.
    خطابه- سؤیلو. آیتاشی. آیتاییش.
    خطیب - سویلامیش.
    داستان - اؤتوک. ائرته گی. ناغیل. اؤتکونج. اؤیکو. سؤیلنجه. بوْی.
    داستان پرداختن - بوْی بوْیلاماق.
    داستان پرداز - داستانچی. بویچو.
    داستان تعریف کردن - اؤتکونمک.
    داستان سرا- بوْی بوْیلایان.
    داستان سرایی- بوْیلاما.
    داستان سرایی کردن- بوْیلاماق.
    داستان طولانی- ایلان حکایه سی. ایلان بوْی.
    داستان کوتاه - بوْیجوق.
    داستانی- اؤیکوسل.
    دوربین عکاسی- آلیجی.
    دوربین فیلمبرداری- چکه لیج.
    رادیو – سسگین. آلقیج.
    رُباعی- دؤردلوک. مانی. قوْشاجا.
    رقص - اوْینادیش. بییی. تالبی. اوْیناما. اوْیناییش. تپسو. اوْیون.
    رقصیدن - بییلهمک. بیییمک. اوْیناماق.
    رمان- اؤیکو.
    رمانتیست- باش قورومچو.
    رمانتیک- قیلدا. باش قوروم.
    رمانس- گؤزللمه.
    روزنامه - قزئت. گونجه. گونده لیک. ساوی. چاوی.
    روزنامه نگار - قزئتچی. گونجه چی.
    روزنامه نگاری- قزئتچیلیک. گونجه چیلیک.
    روشنفکر- ایشیقلی. آغ یاخا. اردملی.
    سانسور- الشدیری. قورجاق.
    سانسورچی- الشدیریجی. قورجاتان.
    سینما - گؤرونتولوک. باخلوْو.
    شاعر - چوچو. سؤيچو. قوْشان. قوْشوقچو. قوْشار. اولگرچی. چاغماچی.
    شاعر ساده- قالدیریم قوْشوجوسو.
    شاعر مردمی- ائل آخینی. ال اوزانی.
    شاعرانه - قوْشارجا. قوْشاریمتیل. قوْشارسی.
    شاهکار - آنداشیت. آنیتلیق.
    شعر - سؤی. قوْشاق. سؤیلهمه. قوْشقو. قوْشوق. چاغما.
    شعر بداهه- دونبول چالانغاج.
    شعر حماسی- قوْچاق.
    شعر ستایشی- اؤگونوش.
    شعرسرایی- سوْیلاما.
    شعر سرودن - وارساقلاماق. ییر قوشماق. سوْیلاماق. قوْشماق.
    شعر مردمی- ائل قوْشو.
    شعر معاصر - دیزه لک.
    شعر واژه - سیجیر.
    صحّاف- قابیقچی. قیریجی. قاپاق بیچن. قاپچی.
    صحّافی- قابیقلاما. قابیقچیلیق.
    صحّافی شدن- قابیقلانماق.
    صحّافی کردن- قابیقلاماق.
    ضرب المثل – سؤیله ییش.
    غَزَل- گؤزل. گؤزلـلهمه.
    غزل سرا- گؤزلچی.
    غزل سرایی- گؤزلـله مه.
    غزل سرایی کردن- گؤزلـله مک.
    فرهنگ - اویغارلیق. کولتور. یوْردام. یوْلون. اردم. ایچه لیک.
    فرهنگستان- یوْرداملیق. یوْرومتای.
    فرهنگسرا- یوْلونتای.
    فرهنگ لغت- سؤزلوک.
    فرهنگ و تمدن- یوْردام اردم.
    فرهنگی- اویغار . یوْرداملی.
    فرهیخته- اویغارلی. اویغار.
    فیلم- چکیم.
    فیلمبردار- چکیمچی. چکه لیجی.
    فیلمبرداری- چکمه. چکیمچیلیک.
    فیلمبرداری شدن- چکیلمک. چئورینمک.
    فیلمنامه- اوْینانجا.
    فیلمنامه نویس- اوْینانجاچی.
    قصه- اؤتوک. یوماق. ناغیل. اؤیکو.
    قصه گفتن- اؤتکونمک. یوماقلاماق.
    قصه گو- ائرتکیجی. اؤتوکچو. ناغیلچی. یوماقچی.
    قصههای سرگرم کننده برای وقت گذرانی- قورت ناغیلی.
    قصیده - سیجیرله مه. قوْشما.
    قصیده سرا- قوْشماچی.
    قطعه ادبی- داملا یازی.
    کارگردان - دوزنچی. يؤنتمن. آلانباشی.
    کارگردان نمایش- قورولوشچو. قوْرقانچی.
    کارگردانی- یؤنتمه لیک. آلانباشیلیق.
    کتاب - باستاق. قاتلاق.
    کتاب درسی- درسلیک.
    کتاب درسی مکتبخانه- چرکه.
    کتابخانه - باستاقلیق. قیمتارا.
    کتابخوان - باستاقچی.
    کتابدار - باستاقلی.
    کتابداری- باستاقچیلیق.
    کتابفروش- باستاقچی.
    کتابفروشی- باستاقچیلیق.
    کمدین- قیزیقچی.
    گالری- سرگی.
    لف و نشر - سپمه دؤشورمه.
    مترجم- چئویرن. آغداران.
    مجسمه- آنیتداش. یوْنتو. قورچاق. یوْنماداش. یامقا.
    مجلّه - درگي.
    مخمّس- بئشلیک.
    مستزاد- آرتیرما.
    مسمّط- دوزمه.
    مشاعره- قوشاقلاشما. باغلاشما.
    مطبوعات- باسیملار. یاییملار.
    ملمّع- ایکی دیللی.
    منتقد- قینار. قینامسیق.
    منتشر شدن- یاییلماق.
    منتشر کردن- یایماق.
    منظومه- قوشاقچا.
    ناشر- یاییمچی.
    نشیده- اوخونجالیق (شعر دلنشین).
    نقاش- بنیزچی. سیرچی.
    نقاشی- بنیزچیلیک.
    نقرات- قایتالام.
    نمايش - گؤستريش. گؤستریم. گؤرک. گؤرونتو. یاییم.
    نمایش کمدی یک نفره - سؤیلنگه.
    نمايشگاه - سرگي.
    نمایشنامه - گؤستریم.
    نمایشنامه نویس – گؤستریم یازان. گؤستریمچی.
    نورپرداز- ایشیقچی. چکمه چی.
    نورپردازی- ایشیقچیلیق. ایشیقلیق.
    نویسندگی- یازیچیلیق.
    نویسنده- یازیچی.
    هجو - سیخاق.
    هنر - اوزلوق. ایکا. اوْلجوم. اؤنر. اودون.
    هنرپیشه- اوْینامان. اوْینایان. اؤنرلی.
    هنرشناس- اؤنرچی. اؤنر تانیش.
    هنرمند - اوزمانج. اوزلو. اؤنرلی. اؤنرمن. یارادان.
    هنرمند تئاتر - یانسیدار.
    هنرمند نقش اول - باش اوْیونچو.
    هنرمندانه - اوزلوجا. اؤنرلیجه.
    هنرمندی- اوزمانلیق. اؤنرلیک. اؤنرمنلیک.
    هنرور- باجاریلی.
    هنرهای زیبا - اینجه صنعت. بدیعی صنعت.
    هنری- اوزلوقسال. بدیعی. گؤرکن. اؤنه ریش. یارادیق. یاسنی.
    گردآ

  • این یک جرقه ای از انسانیت بود که در ذهن بهمن خطور کرد، اما بعد از نوشتن یک مقاله خاموش شد.
    تقل قول از بهمن:
    " بناء هیچ تبار وهیچ نژادی را درجهان نمیتوان یافت که همهء آنها درمجموع، خوب ویا خراب باشند، همه مسلمان ویا کافر باشند.
    درهرقوم ونژاد وتبار، انسانهای خوب وبد، کافر ومسلمان، عالم وجاهل شریف وشرارت پیشه، ظالم ومظلوم، حاکم ومحکوم یافت میشود.
    هیچ قوم وهیچ تباری در دنیا وجود ندارد که همه خوب و راستگو و راستکار وشجاع وایثارگر باشد.
    چنانچه که هیچ قوم وهیچ تباری در دنیا وجود ندارد که سراسر پست وذلیل ودروغگو وخاین وجبون باشد.
    چنین قضاوت های کلی، دربارهء ملل واقوام جهان ناشی از یک ذهنیت بیمار ومالیخولیایی است که همهء انسانها را از آئینهء یک شخص معین می بیند.
    بناء پشتونها نیز ازین قاعده مستثنی نیستند. ما پشتونهای مسلمان ومومن داریم، پشتونهای کمونیست واتائیست هم داریم، پشتونهای شیعه نیز داریم، پشتونهای هنرمندورقاصه هم داریم.....

  • خدمت دوست منتقد عزیزیکه نام شان را نه نگاشته اند باید عرض نمایم که:
    اینجانب به فلسفهء وجود آدمی وتفاوت میان انسانها حالا هم باور مند هستم ولی آنانیکه مفکورهء مالیخولیایی برتری طلبی قومی خودرا بخواهند بالای دیگران تحمیل نمایند درحقیقت روی دیگرهمان نظر قبلی ام را ثابت می سازند که ایشان ازکدام نوع پشتونها بحساب می آیند. این نوع پشتونها مانند جناب چمبر خان مطابق همان نظریات قبلی ام باید ازکدام جنس پشتونها تشریف داشته باشند؟ کسیکه برداشت غلط و وارونهء قومی خویش را که گویا پشتونها پدر همهء اقوام این سرزمین اند واز آمو تا اباسین جز پشتون دیگر هیچ قومی درین سرزمین زیست نداشته ودرمقابل چنگیز وتیمور لنگ دیگر هیچ قومی جز پشتون مقاومت نکرده وجز پشتون هیچ قوم دیگر درمقابل حملات چنگیز وتیمور لنگ هلاک وتباه نشده وبار دیگر بفرماید که تیمور لنگ به پشتونها باج پرداخته چنین نظریات مزخرف اولا با روح فلسفهء وجود آدمی درتضاد است ثانیا اینگونه نظریات تعدی وتجاوز بر حقوق دیگرانسانهاست پس چنین انسانی درقرن بیست ویک که با چنین اندیشه های خیالپردازنهء قرون وسطایی زنده گی میکند حتما وبدون هیچ اما واگری ازنسل بنی آدم نمی باشد. حتما مطابق نظریهء مولوی بجلیگر او با خر قرابت خونی دارد.
    زیرا این خر است که لجاجت میکند نه انسان.
    با احترام
    پرویز بهمن

  • در ایران، فارس‌ها از بیداری خلق‌ها و ملیّت‌های دیگر چنان سرآسیمه شده‌اند که اگر روزی به تمدن فارس افتخار میکردند امروز به کلّ وجود ملتی به نام فارس در ایران را انکار میکنند.دیروز شعار میدادند که از نژاد برتر جهان هستند، دنبال مردم جوک میگفتند، و همه را مسخره میکردند، امروز به روزی افتادید، که وجود خلق فارس، موجودیت خودتان را نیز انکار میکنید. اگر به گفته شما در ایران خلق فارسی وجود ندارد، پس زبان فارسی زبان چیه؟ زبان گنجشگه؟ آدم نباید خودش را آنقدر زبون و کوچک بکند. با این تئوریهای من در آوردی نمی توان خلقهای غیر فارس راگول زد. آن دوران دیگر گذشته است. در جغرافیای ایران هر خلقی میخواهد به زبان خود تحصیل کند، چه شما آنرا بخواهید ، چه نخواهید، زبان انگلیسی بهترین زبان ارتباطی برای خلقهای ایران است. از طریق زبان انگلیسی ملیتهای ایران توانائی ارتباط با تمام جهان را دارا هستند. پس اگر آدم دموکراتی هستید، زبان فارسی را به زور شلاق و سر نیزه به دیگران تحمیل نکنید! با نفی نژاد فارس نمی توانید زبان فارسی را، مدام العمر به دیگر خلقهای ایران تحمیل کنید. یک کمی آزاد اندیش باشید. دیگر آن دوران سپری شده است. خلقهای ایران باید زبانی را مثل زبان انگلیسی بعنوان زبان رابطه انتخاب کنند، که زبان علم و دانش، زبان تکنولوژی مدرن، زبان اختراعات و اکتشافات باشد ، مثل هندوستان، کانادا، آفریقای حنوبی، پاکستان، نیجریه،بتسوانا، گامبیا، زیمبابوه، غنا، گویان، کامرون و امثالهم!... نه زبان فارسی! زبان فارسی صد ها سال از قافله علم و تمدن عقب است. مقایسه کنید فرهنگ و اوضاع مملکت خود را با کشورهای اروپائی! این تفاوتها را خود شما به عینه می بینید. هر کسی باید در کنار زبان مادری خود، زبان انگلیسی را به عنوان زبان علم و صنعت و زبان ارتباط بیاموزد. جز این هیچ راهی نیست! جز کشاکش داخلی و جنگ خانمان سوز.

  • از خنده كشتي مردم را اوغان غول جمپر خان!
    شايد ادعا بكني پاي تيمور را هم اوغان لنگ كرده انهم در دشت ميوند توسطه ناوه دان ملالي.تيمور كتابي داردبنام منم تيمور جهانگشاه ايشان ميفرمايند زمانيكه بطرف هندوستان ميرفتم جنگي شديدي داشتم با اقوام هندي وسايرين دران مسير......جناب شان علاوه ميكند كه اقوام شريف شما در همان جا ديده ميشد با شتر وبز ريش هاي كافور گون شمشير و قمه.....را هم مانند دوستان سك به كمر شان اويزان كرده بودند اما بكار كسي كار نداشت از زبان مردم انجا در باره اوغان نقل قول ميكند كه موقع جنگ و دعوا زن و مرد شان بميدان مي ايند(مثل جت وقوال و لغماني هاي امروزتان) باز هم علاوه ميكنندكه بكار من كار نداشتن شايد بگفته خودت خطر را حس همه بكوه ها پرار كرده بودند تنها عاجزه ها به دم راه تيمور خانبگفته ايران ديده ها جا گذاشته بودند باز هم كمي واضيع تر در باره مردم تان در نواحي بين جلالل اباد و خيبرگفته است كه اين مردم با مردمان اصلي اين مناطق فرق دارند از نگاه زبان فرهنگ مهلوم ميشود كه نو در اين جا از مناطق دگر امده اندحتا در باره قندهار و انار خوردن مهمانوازي و صحبت با مردمان انجا مفصل قصه كرده باز هم نگفته كه مردمان انجا اوغان بود چرا كه تيمور تركي فارسي عربي را روان حرف ميزد با مردم انجا بزبان پارسي حرف زده است اين خود نشان ميدهد كه قندهار وجلال اباد خالي از اوغان بوده است چه رسد به شمال و غور ! مشكل جناب شما اين است كه در يك خانوا ده مسلمان و انسان تولد وشده و از اخلاق و تربيه انساني تهي ميباشيد داستانهاي جعلي عبدالحي حبيبي دو رگه را خوان ه فكر كرده ايد همين ها حقايق اند بايد كتاب از خود بيگانه را خواند. ميدانم اوغان و مرغ تان يك لنگ دار د از اين رو از شرم حيا خالي استيد ورنه هرگز كسي را وطن فرش ’ظالم’ سينه بر........ نمي گفتيد چرا كه تاريخ شرم اور تان پر از اين اعمال است ياد مزاري صاحب بخير چيز هاي خوبي نثار تان ميكرد......

  • این دوست عزیزیکه بنام حقیقت به گفتهء عام بی می بار دیگر مست شده حتما همان هویت نام مستعار، دوست فراری سابق بنده است که حالا بار دیگر چهره عوض کرده است. اینجانب بحث های گذشته را با ایشان بار دیگر تکرار نمیکنم ولی ازجناب شان میخواهم که : اول عنوان مقاله را بخوانند وبعد در ذیل آن پیام بگذارند. بحث رژیم آخوندی ایران واقلیتهای قومی ایران وعراق با بحث فدراسیون ترکتباران درین صفحه هیچ پیوند منطقی باهم ندارند. جناب شان از تحمیل زبان به زور سرنیزه حرف زده اند درحالیکه همین اکنون این عمل قبیح درکشور خودما ازطرف ایل جلیل اوغان که به قول مولوی بجلیگر پاکستانی بعضی از قبایل اوغانی با خر همریشه استند همینگونه افراد امروز با زور سرنیزه میخواهند دیگران را پشتونیزه نمایند. اما زبان ما زبان فارسی است، هرچند میدانم که این گفته به مذاق جناب عالی خوش نمیخورد ولی هرکی را زبانش. باهمین زبان ما فعلا میخواهیم صحبت کنیم. باهمین زبان شعر بسرائیم باهمین زبان موسیقی بشنویم باهمین زبان کتاب بنویسم باهمین زبان بحث ومناظره کنیم. این حق طبیعی ماست. خواه این زبان در ایران کاربرد اشته باشد ویانه بمن ارتباط ندارد. من ازبرکت همین زبان حالا به هفت زبان دیگر: روسی ، اردو، عربی، اوغانی، انگلیسی، فرانسوی وسویدی نیز آشنا شده ام که هم مطالعه میکنم وهم صحبت میکنم وهم مقاله می نویسم. بدون شک اگر زبان خودم را یاد نمیداشتم هرگز به چنین موفقیتی در زنده گی نایل نمی گردیدم
    پیامهای کاپی شدهء تان ازمنابع سازمانها واحزاب چپ آذری مخالف رژیم ایران را خواندم لذت بردم ولی اینجا برای بحث هیچ نوع مناسبت منطقی نداشتند
    با احترام
    پرویز بهمن

  • پرویز بهمن فدراسیون فرهنگی‌ ترکان افغانستان ربطی‌ به زبان فارسی‌ ندارد، برو تبلیغ زبان فارسی‌ را در جای دیگری بکن. مگر اینکه عامل رژیم ایران هستی‌ یا خود و خانوادهٔ خود را به تاجیک‌ها فروخته‌ای که حرامزاده هستی‌

  • در تاریخ ترکان دشمنی با زبان فارسی و ملت فارس را نمیتوانید بیابید. حتی حسن نیت و خدمت ترکان به زبان فارسی بر همه کس آشکار است. من این را نشانه فرزانگی و جهانبینی باز نخبگان ترک در گذشته میدانم.@@@@@@ اما عکس این قضیه، یعنی دشمنی با ترک و زبان ترکی تاریخ اش هم اگر طولانی نباشد، اما پدیده ایست که از دولتهای فارسی (پهلوی ها و جمهوری اسلامی) و نخبگان سیاسی، ادبی فارسی با شدت و حدت هر چه بیشتری دنبال شده است. همین حراس و واکنشهای شما نشانهء برجسته ایی از تلاش برای نشان دادن برتری یکی بردیگریست. اما من با تمام احترام به بشریت در جهان و ایران، میخواهم نشان دهم که چگونه تاریخ فارسی را با تکیه بر دروغ و دغل سرهم کردند و میخواستند آن را یک سرو گردان از دیگران از دیگران بالاتر نشان دهند. اما اینها واقعیتهای تاریخ است.. اما زندگی اجتماعی و سیاسی امروز هرچه در تاریخ گذشته باشد، باید که بر مبنای برابری حقوقی شکل بگیرد. برتری فارس بر ترکی و یا عکس آن و اساسا تحقیر و توهین و نژادپرستی باید از کشور ایران رخت بربندد وگرنه ایران به چیزی بهتر از یوگسلاوی تبدیل نخواهد شد. مسئولیت اصلی این جریان نیز نخبگان ملت حاکم و دولت منتصب به آن در ایران است.

  • «آیا میدانید که اولین دیکشنری زبان ترکی حدود یک هزار و یکصدسال پیش تحریر شده است در صورتیکه اولین دیکشنری موجود فارسی تنها شصدو پنجاه سال پیش به رشته تحریر درآمده است؟ »مقصود از نوشتن تاریخ تحریر فرهنگ واژگان زبان ترکی چند صد سال قبل از تحریر فرهنگ واژگان فارسی، در مقابل تحقیریست که نسبت به زبان ترکی در ایران اعمال میشود. غرض ابدا کم ارزش نشان دادن زبان فارسی نیست. و شما حتی با همین تاریخ تحریر اولین فرهنگ لغت فارسی در قرن پنجم هجری، یعنی حدود 300 سال بعد از تحریر اولین فرهنگ لغت ترکی، استدلال نوشته مرا تایید میکنید. اما در مورد اصالت "لغت فرس" تردید بسیار وجود دارد. در مقدمه فرهنگ معین اصالت "لغت فرس" مورد تردید است. در آنجا میخوانیم که: "مطالب این کتاب طی سال‌های متوالی تغییرات بسیاری داشته و در هر زمان برای تکمیل به آن مطلبی را افزوده‌اند چنانکه به جرات نمی‌توان گفت آنچه از اسدیست کدامست". می بینید که معین عملا از جهت محتوی به این کتاب از نظر تاریخی باور ندارد. برهان قاطع هم حدود 300 سال پیش تحریر شده است.

  • پرویز بهمن تو غلط میکنی‌ که در اینجا به تبلیغ فارس و زبان فارسی‌ میپردازی، حرامزاده مگر به نوشیدن ادرار تاجیک‌ها معتاد شده ای؟

  • اینجا افغانستان است نه ترکیه وازبکستان. در ثانی شما ازبک هستید نه ترک! افغانستان از خود مالک دارد وبه همگان معلوم است که دراین سه صد سال اخیر کی مالک این کشور بوده چتل خوران اتاترک!

  • Popal you are the whore son of GB

  • پرویز بهمن، هیچ ملتی با زبان عقب مانده فارسی‌ پیشرفت نکرده، چهره احمدی نژاد دلقک چهره زبان فارسی‌ است، یک کشور پیشرفته فارس زبان وجود ندارد، زبان فارسی‌ بین ترکان افغانستان جائی ندارد.

  • در ایران ۷ ملت زندگی‌ میکنند که زبانشان زبان فارسی‌ عقب مانده نیست، این هفت ملت با دولت فارس وارد جنگ خواهند شد. دولت فارس ایران، دست کمک به سوی دیگر فارس زبانان دراز خواهد کرد، آیا فارس زبان افغانی به کمک فارس زبان ایرانی‌ خواهد رفت؟ تکلیف خودتان را روشن کنید.

  • جناب محترم حقیقت! آیا کسی که از قول خود علمای پشتون خر بودن بخشی از قبایل ایل جلیل اوغان را ثابت کند او باید عامل جمهوری آخوندی باشد؟ چرا خودرا به در ودیوار میزنی. زبان فارسی همین قدرت دارد که همین اکنون خودت را مجبور ساخته که با همین زبان درهمین کابل پرس? عقده های درونی وروحی ات را با آن خارج کنی. چه این زبان عقبمانده باشد ویا نباشد مگر حالا مانند یک طوق لعنت برگردن جناب عالی افتیده است که از دایرهء آن خودرا خارج کرده نمیتوانی. آیا این دلالت به عظمت وقدرت این زبان میکندد ویا بر بیچاره گی ودرمانده گی آن. چرا خودت همین دردهایت را بزبان خر نمی نویسی که نامش لسان افغانی گفته اند؟

  • پرویز بهمن حاشیه نرو، اگر ترکان ایران با دولت فارس که زبانشان را بریده وارد جنگ شوند، آیا دوشادوش فارس‌ها با ترک‌ها و ترکمن‌های ایرانی‌ خواهید جنگید؟

  • آیا دوشادوش فارس‌ها با بلوچ‌های ایرانی‌ خواهید جنگید؟

  • جناب محترم حقیقت!
    آیا دیوانه نشده اید؟ چه پرسشهای احمقانه ایی ازمن میکنید، شما چرا درغم جنگ با ایرانی های فارس افتیده اید، شما درحال حاضر به کشوری تعلق دارید که نامش را افغانستان گذاشته اند، برای انسان شدن شما چهل وشش کشور جهان قشون نظامی فرستاده اند تا شمارا ازگند تعصبات قبیلوی قرون وسطایی به طرف انسانیت رهنمون شوند ولی همین هموطنان باغیرت وشمله ور تان نه خود انسان تشریف دارند ونه هم دیگران را بحیث انسان قبول دارند، هم تباران اوغان شما درمراحل ما قبل التاریخ زیست دارند. شما چرا درغم اصلاح حال خودتان نیستید؟ شما را به کار دیگران چی؟ تو بیچاره چرا غم خودت را نمیخوری؟ چرا خودرا ازگنده گی وکثافات خارج نمی سازی؟ امروز پایتخت کشور خودت را تشناب جهان لقب داده اند، چرا درغم پاک ساختن خود ومحیط زنده گی ات نمیشوی؟ تو بییچاره را به کار ایرانیها وبلوچها چی؟ مگر جناب عالی واقعا خر تشریف دارید که همیشه ازهمه گنده تر است ولی مکان آب خوردن خودرا جاهای بلند انتخاب میکند؟ آیا شما مصداق این ضرب المثل استید که گفته اند:
    خر ازهمه کده گنده تر
    ولی آبخوردنش بلندتر
    آیا هیچ آثار وعلایم انسانیت وعقل وخرد ورزی در وجود تان دیده میشود تا به این لاطائلات گویی های تان پایان دهید؟
    امیدوارم که پاسخهای منطقی تان را بخوانم.
    با احترام
    پرویز بهمن

  • ترکها و چینیها و مغولها و جاپانیها و سفید و سیاه و زرد به افغانستان خیرات میدهند. فرزندان شما، شاهان شما، ملاهای شما، وزیران شما خیرات خور هستند. آیا این خودش دلیل بیغیرتی نیست؟ ای کاش این خیراتها را درست خرج میکردید!

  • زریالی جوک نگو، تو مثل اینکه زیادی در عالم شعری، سیمرغی، تریاکی و اسطوره‌ای غرق شده ای، شاید تنها چیزی که در عمرت تولید کرده‌ای همون پشم صورتت بوده، سرت را از زیر پهن و گه گاو بیرون بیار، ببین در اطرافت همه چیز ساخت و تولید دیگران است، تنها چیزی که میتوانی‌ تولید کنی‌ پشمه، شعر و تریاک

  • جناب محترم حقیقت! چرا پاسخ مرا ندادید عزیزم؟

  • پرویز بهمن شما که کفن پوش زبان فارسی‌ هستید، اگر ترکان و ترکمن‌های ایران با دولت فارس ایران که زبانشان را بریده وارد جنگ شوند، آیا شما به کمک فارس‌ها و فردوسی پرستان فارس خواهید رفت؟

  • در تعجبم چگونه ملتی ، فردوسی این شاعر درباری را که جز چاپلوسی و پابوسی چیز دیگری نمیداند در حد پیغمبر ارتقأ داده است؟ ملتی که یک پابوس درباری را چنین ستایش کند آیا میتواند با سربلندی زندگی‌ کند؟

  • پرویز بهمن حالا میدانیم که اگر ترک‌های ایران و ترکمن‌های ایران و بلوچ‌های ایران و کرد‌های ایران و عربهای ایران به دولت فارس ایران اعلان جنگ دهند ، تو یکی‌ در کنار فارس‌ها با ترک، ترکمن، بلوچ، عرب، کرد خواهی‌ جنگید. بنابراین تو غلط میکنی‌ در کنار ترک‌های افغانستان فارس بازی در می‌‌آوری.

  • جناب محترم حقیقت!
    من پاسخ خودم را دریافت نکردم، من اوغان خر نیستم که دانسته ونادانسته درجنگ دیگران خودرا هیزم بسازم، مرا به جنگ واختلاف دیگران چی غرض؟ تا هنوز آذری های ترک ایران ویا کوردهای عراق وایران وترکیه وبلوچ ها ولرهای ایران وترکمن ها نه تنها که من وترا وکیل خویش انتخاب نکرده اند بلکه در دهن من وتو بحیث باشنده گان یک کشور عقب مانده ایکه پایتخت آن تشناب جهان لقب گرفته پیازهم ریزه نمیکنند. درعربی یک مقوله است که میگوید: " صاحب البیت ادری بما فیها". مالک خانه خودش به آنچه درخانه اش موجود است بهتر خبر دارد. بناء بازهم من پرسش خودرا ازخودت تکرار میکنم که برای شما کدام کار اولی تر واهم تر است؟ آیا برای جناب عالی لازم این است که به امور کشورخویش بپردازی وخود وکشور ومردم خودت را ازگنده گی بیرون بیاوری ویا اینکه درغم زبان وفرهنگ مردمان دیگری شوی که حتی ازموجودیت ات نیز خبر نیستند؟
    با احترام
    پرویز بهمن

  • نجیب پوپل بداند به جواب این نوشته ا ش ( •
    27 جون, 09:24, بوسيله‌ى نجیب پوپل
    اینجا افغانستان است نه ترکیه وازبکستان. در ثانی شما ازبک هستید نه ترک! افغانستان از خود مالک دارد وبه همگان معلوم است که دراین سه صد سال اخیر کی مالک این کشور بوده چتل خوران اتاترک
    ) نجیب نا نجیب پوپل ، این اجازه را به توکی داده که بین تورک ها تفرقه اندازی و منافقیتی کنی ؟؟؟ تورک اوزبیک ، تورک قزاق ، تورک قیرغیزکه د رپامیر هم
    زندگی دارند ، تورک هزاره ، تورک آذری ، تورک قاجار، تورک صفوی ، تورک افشار، تورک ایماق ، تورک قزل باش ، تورک خارزم ، تورک بیات ، و غیره همه تورک اند ، ا تاتورک به شما پشتون ها چه بد ی کرده که ( چتل خورا ن ا تا تورک یا د کرده ا ی ؟؟؟ د ر زما ن ا تا تورک صد ها متعلم برای فرا گیری تعلیم نظامی
    و صحی به تورکیه سفرکرده اند حکومت پشتونی همه متعلمین را ا ز قبیله و قوم پشتون به تورکیه و یوروپ فرستاده ا ست . حکومت تورکیه برای بازسازی و تأ سیس
    د ا نشگاه نظامی و دانشگاه صحی و شفاخانه ها به راه انداخته است توکورنمک ندانسته ای . این بود یک قسمت جواب نوشته تو.

  • حقیقت این است که چمبرک فورمول اکثریت را باز بازی میکند. یک نفر را به جای ۱۰ نفر میزند. نان خشک سر دسترخان مادر جانت را ترکها میدهند حقیقت غول عزیز. لول

  • بهمن بیسواد ! اولا خو بسیار خوب شد، که صداقت و دلسوزیت با ترکتباران در گفتگوی بی منطقت که با جناب محترم حقیقت داشتی روشن شد ... من هیچوخت به هموطنان ترکتباران عزیز توهین نکردیم ، انتقاد من بالای رهبران نا اهل است ، زبان ترکتباران افغانستان فیکس مثل زبان پشتونها در افغانستان محکوم است و به صد ها سال از پیشرفت پس مانده است ... به این دلیل من با ترکتباران نه تنها اینکه کینه ندارم ، بلکه با اونها دلسوزی دارم بخاطریکه مشکل ما مشترک است ، از تو بی هوده کرده من به خوبی درکش میکنم ...
    دوم : با وجود اسناد موثق و نقل قولها بازم گفتی که تیمور لنگ به پشتونها باج نداده است، و ګپهای مفت و بی پیسه زدی اینمی را بخوان ، این حرفها از پشتونها نیست بلکه نویسنده های ایرانی نویشته کرده است، اگر کمی هم شرم و حیا د ر وجودت است ، خط بینی بکش و دیگه کتی یک افغان غیور بیجا خوده جنگاو نکو ... " راورټی د بلوچستان او افغانستان په باب خپلو یاداشتونو کی لیکی ، ګوډ تیمور ته خپل لوی افسران رپوټ ورکوی چی د اوغانیانو د پرنیاني قبیلې پښې له خپلي کمبلي اوږدې کړي دي او لښکر یی نه دي را لیږلي. او مخکی له دې یی د هند په خاوره کی د پیرمحمد پر هغو عسکرو باندي یرغل کړی دی چی کابل ته یی غنمیت مالونه راوړل. دې سرکښانو د پیرمحمد عسکرو ته لاره نیولې وه، ځینی مالونه یی وړي دي، د هیلمند تر اوبو یی اړولي او هلته په جګو غرونو او ځنګلونو کی پټ سوي دي. ۱۸ تیمور پخپله پر هغوی باندي حمله وکړه. د هغوی مالونه یی لوټ کړل او د هغوی اولادونه یی اسیر کړل. د اومیل یا اوبل په نوم یو سړی، چی د هغوی له مشرانو څخه وو، د تیمور حضور ته ورغی او د خپلو اعمالو له کبله یی بخښنه وغوښته . ۱۹ واله اصفاني لیکی چی تیمور د هغو افغانانو قلاوي چی مخکی یی د تیمور اطاعت منلی او بیرته یی سرکښۍ ته مخه کړې وه ونیولې او د هغوی له سرونو څخه یی منارونه جوړ کړل.۲۰ د دې متونو څخه ښکاري چی پښتنو د ګوډ تیمور غوندي یوه جبار فاتح د زامنو پوځیان او عسکر پر ارامه نه دي پرې ایښي او دا خبره ثابتوي چی پښتانه باید د ګوډ تیمور له زمانې څخه ډیر پخوا د کندهار او د هیلمند په شاوخوا کی اوسیدلي وي، چی د تیمور له قواوو څخه د پټیدلو لپاره هغو غرونو ته پناه وړي.

    دغه راز غیاث الدین علی یزدي، په سعادت نامه نومي کتاب کی، چی د ظفر نامې څخه تقریبا پنځه ویشت کاله مخکی لیکل سوی دی، لیکی چی د ایریاب د ولایت رعیت او غریبان د تیمور حضور ته ورغلل او د ورکزي د قبیلې د اوغانیانو د لاسه یی شکایت وکړ چی هغوی ته لاري نیسی او مالونه یی لوټي او د هغوی مالونه او جایدادونه یی غصب کړي دي. تیمور د غزني لاره پریښوده او په ډیر قهر د ایریاب خواته روان سو او هلته یی ولیدل چی اوغانیانو هغه قلا ډیره سخته خرابه کړې وه"

  • محترم چمبرعلی شما د ر ا بتدا خود را ا ز قوم شریف هزاره معرفی کرده بودید حالا ا ز قوم پشتون شده اید کدام دروغ بود کدام راست ؟؟؟
    چمبرعلی . پارس یا فا رسی ایران ، د شمن ثا بت شده تورکها هستند امیر تیمور شخص عا د ی نبوده ، خد ا وند به ا و قوت فوق العاده عنایت کرده بوده چنانچه د ر
    هیچ جای د نیا د ر جنگ و د ر کشورکشایی مغلوب و نا کا م نگردیده حتی بالای تورکهای عثمانی فاتح قسطنطنیه و یوریش کننده به یوروپ ، غلبه کرده است
    پارسی یا فارسی های متعصب دروغ گوی ایرانی ، ا ز شد ت بد بینی و تعصب د ر تاریخ نا د رست فارسی نام امیرتیمور را تیمورلنگ نوشده ا ند ا گر آ ن نویسنده
    ها عقل و د رایت مید ا شتند د ر مقا بل همچو شخصیت خد ا دادی بی حرمتی و بی ا عتنایی نمیکرد ند ا ین نا م نهاد ن بی مورد د ر حق ا و ا زبخیلی و بیعقلی
    پا رسی های ایران بوده ، شما ازآن بی عقلی ها پیروی نکنید . د ر مورد ا دعا ی حق العبور د ا د ن ا میر تیمور به پشتون ها را عقل با ورنمیکند منبع شما غلط
    چمبرعلی . نزد ما ا عتبا ر قوم ا ست ا عتبار شخص نیست قوم هرکس را به حیث رهبرو لید ر قبول کرد ما ا و ر ا ا حترام میکنم و قبول د ا ریم ا گرکسی به ا و
    بی حرمتی و بی ا عتنا یی میکند ا و شخص این بی حرمتی را به آن شخص نکرده بلکه به قوم تورک تبارکرده حسا ب میکنیم .

  • اقای محمد ! من قصد توهین به امیر تیمور ندارم و نه داشتم، این واقعیت است ، که امیر تیمور گروگانی یک شخص مستعد ، یک رهبر کنجکاو و نابغه جنگی بود ، ولی در مورد اینکه چرا بنام لنگ یاد میشه ، بنظرم در یاداشت های خود امیر تیمور هم به این گپ اشاره شده است، که در هرات وختیکه مصروف گوسفند چرانی بود از طرف کسی هدف قرار گرفته شده بود .... والله اعلم ... اصلا موضوع این بود که پشتونها در شمال افغانستان زندگی داشتن یا نی ؟ من از مقالات علمی بریش اسناد جمع کردم ، ولی این بهمن بیهوده را قانع کرده نتانست ... در مورد اینکه من خوده هزاره معرفی کردیم ، نه خیر مه مشخصا نگفتیم که هزاره یا پشتون استم ، من حالی هم به این تاکید میکنم ، که همه باید بنام یک افغان زندگی کنیم، صحیحست که از لحاظ نسبی من با قوم پشتون تعلق دارم ، ولی هویت ملی من افغان است، ازیخاطر خوش دارم ، بنام افغان یاد شوم ...

  • چمبرعلى ! شاید تو یک آدم ااحمق, کودن و خر نباشى ولى خود را در زیر نقاب حماقت مخفى کردى و میخواهى که ذهن آدم هاى کم مطالعه را خراب کنى !

    اول اینکه امیر تیمور فرزند امیر تراغاى یک خان زاده بود و به گوسفند چرانى نیاز نداشت و از خوردی مشغول آموزش تاکتیک های شمشیر زنی و اسپ سواری گردید, دوم اینکه امیر تیمور در کتاب مشهور خود (منم تیمور جهانکشا) مینویسد که در جنگ هاى آسیاى میانه به نزدیکى هاى تاشکینت امروزى از پاى زخم شد.

    سوم اینکه تو با هفت پشت خود هفتاد هزار مرتبه گو خوردى که همه را "افغان" خطاب بکنى.

    والسلام

    صادق

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس