صفحه نخست > دیدگاه > نیازِ ما به بازسازی تاریخ اسلام

نیازِ ما به بازسازی تاریخ اسلام

به بهانه معرفی کتاب «نگاهی تحلیلی به؛ تاریخ سیاسی اسلام» اثر محمد اکرام اندیشمند
عبدالشهید ثاقب
چهار شنبه 5 جون 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بازار کتاب افغانستان در این چند روزِ پسین شاهد دو اتفاقِ مبارک بود: چاپ کتاب «نگاهی تحلیلی به؛ تاریخ سیاسی اسلام» و کتاب «منازعه دیورند و عقلانیت سیاسی».
این دو کتاب که به خامه پژوهش‌گر معروف و توان‌مند ما محمداکرام اندیشمند به رشته تحریر در آمده است، اثرهایی در نوعِ خود بی‌نظیر در عرصه دین‌پژوهی و دیورندشناسی بوده و تا اندازه ای جای خالی یک پژوهشِ علمی در این دو زمینه را پر نموده است.
من ضمنِ ‌آن‌که تولد این دو اثر را به فرزانه گرامی جناب اندیشمند صاحب و قشرِ کتاب‌خوانِ کشور خجسته باد می‌گویم، می‌خواهم در این‌جا به معرفیِ کتاب «نگاه تحلیلی به؛ تاریخ سیاسی اسلام» پرداخته و ضرورتِ نگارشِ آن را در روزگارِ کنونی به بررسی بگیرم.
جناب اندیشمند، نویسنده توانا و پژوهش‌گرِ نام‌آشنا و فرهیخته‌مردِ مهربانی است؛ بنابراین اگر کدام کمی و کاستیِ در این چندسطرِ دیده شود امیدوارم که ببخشاید.
چرا تاریخِ سیاسی اسلام؟
استاد رهنوردِ زریاب در جایی حکایت می‌کند که باری سیاوش کسرایی، شاعر و پژوهش‌گرِ فقیدِ ایرانی، برایش گفته است که تاریخِ کشورش را دوباره مرور کند. زریاب می‌گوید که کسرایی گفت: ملت‌هایی که تاریخِ شان را درست نفهمند، تاریخ برای شان دوباره تکرار خواهد شد.
من فکر می‌کنم حرفی را که کسرایی در موردِ دولت‌های ملی و دولت – ملت‌ها گفته است، در باره کلیتِ تمدنِ اسلامی و جهانِ اسلام نیز صدق می‌کند. جهانِ اسلام و کشورهای اسلامی امروزه دچار آشفتگی‌ها، سیه‌روزی‌ها و بدبختی‌هایِ فراوانی از استبداد و توسعه‌نیافتگی گرفته تا به جنگ و خشونت و بنیاد گرایی می‌باشد. گذار از و ضعیتِ آشفته‌ کنونی به سویِ یک آینده روشن و مطمئن مستلزمِ آن است که ما تاریخِ اسلام را دوباره مرور نموده و به قرائت رسمی آن که در مکاتب و مدارس کشورهای اسلامی تدریس می‌شود و از کتاب‌هایِ مستشرقان و خاورشناسان گرفته شده است، اکتفاء نکنیم. این امر از ما می‌طلبد که دوباره به کتاب‌خانه‌ها، آرشیو‌ها و منابع معتبر و دست اولِ تاریخی مراجعه نموده و از لابلایِ آن‌ها عللِ انحطاط، واپس‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی جهان اسلام را به کنجکاوی بگیریم. من برخلافِ باورهایی که علل انحطاط جهان اسلام را در تهاجم مغول و غرب جستجو می‌کنند، بیماری را در میانِ خودِ مسلمانان و تاریخِ نهضت ‌های اسلامی جستجو می‌کنم. تجربه ثابت ساخته است: ملت‌هایی که علل بیماری را نه در بیرون، بل در داخلِ خودشان به کنجکاوی گرفته اند، سریع‌تر و خوب‌تر از دیگران راهِ پیشرفت و ترقی را پیموده ‌اند. برنارد لوئیس می‌گوید: «وقتی مردم متوجه می‌شوند که برخی امور اشتباه هستند دو پرسش را مطرح می‌کنند: نخست، چرا ما این اشتباه را مرتکب شدیم؟ و دوم این‌که چه کسی در حقِ‌ ما چنین کرد؟ سئوالِ دوم به نظریه توطئه و بدگمانی منجر می‌شود. پرسش دوم باعث می‌شود به این نکته بیندیشیم که چگونه می‌توانیم آن اشتباه را برطرف کنیم؟ در نیمه دومِ قرنِ بیستم، امریکای لاتین نظریة توطئه و بدگمانی را برگزید و ناکام شد. اما در نیمه دومِ قرنِ نوزدهم،جاپان از خود پرسید که چگونه می‌توانیم اشتباهات را رفع کنیم؟ و کامیاب شد.»
تأکیدِ ما بر ضرورتِ بازنگاری و بازنگری تاریخ سیاسی اسلام نیز ریشه در همین باور دارد. من بدین عقیده هستم که راهِ حل معضلِ جهان اسلام نیز در آن نهفته است که به تاریخ مراجعه کند و اشتباهات خود را مشخص سازد. فایده علم تاریخ نیز به قول پلام، مورخ برجسته انگلیسی در کتاب «مرگِ گذشته» نیز همین است. او می‌گوید: «فایده علم تاریخ، رهایی از چنگ سالاری مردگان و حکومت گذشتگان می‌باشد».
تاریخ سیاسی اسلام
تاریخ سیاسی اسلام اثر محمداکرام اندیشمند نیز به همین منظور نگارش یافته است. او در مقدمه این کتاب می‌نویسد: «تاریخ با تعریفِ مختلف بیان می‌شود. در تمامِ این تعریف‌ها، نکته مشترک بحث از وقایع انسانی است. وقتی از نیاز و مفادِ این بحث سخن به میان می‌آید از درسِ تاریخ سخن می‌رود. فارابی در کتابِ «الرساله فی فضیله العلوم و الصناعات» می‌گوید: شرافتِ علوم به سه چیز است: موضوع، روش و فایده. شرافتِ تاریخ به فایده مربوط می‌شود که عبرت‌آموزی است».
همان‌گونه‌ که خود نویسنده می‌گوید: «نگاه تحلیلی به تاریخ اسلام، تصویرِ بسیار مختصر از تاریخِ سیاسی و مسلمانان است. مباحثی چون: ظهور و انتشار اسلام، حیات و ممات دولت‌های اسلامی، شکل‌گیری کشورهای اسلامی، فرقه‌های اسلامی، ظهور و سقوط تمدن اسلامی، حوادث مهم و سرنوشت‌ساز در فراز و نشیب تاریخ اسلام، چهره‌های معروف و تاریخ ساز در تاریخ اسلام، واقعیت‌های امروز دنیای اسلام و معضل مسلمانان در دنیای امروز، نهضت‌های اسلامی یا اسلام‌گرایی، معضل دنیای اسلام و جنبش اسلام‌گرایی با جهان غرب و تمدن غربی و …. از مطالب مورد تبیین و تحلیل این کتاب است».
این کتاب در یک هزار جلد و 575 صفحه توسط مطبعه طباعتی و صنعتی احمد به چاپ رسیده است. انتظار من از جوانان، دانش‌جویان و فرهیختگان این است که یک‌بار این کتاب را مرور نموده و از مباحث عالی و سودمندِ آن بهره ببرند.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • شما به سلامت باشی .
    خوانش این گونه نوشته ها و این طرز نگاه ها دردی را دوا نمی کند ، عزیز . مرکب همان است که هست ، چه از راه دهن افسار بزنی چه از راه دُم . هی میگی : تاریخ بخوانید و بخوانیم حرف درست است . نگفتی کدام تاریخ ؟ نام نگرفتی . من می گویم تاریخ طبری را بخوان . چاپ ایران شاهی طولانی و وقت گیر است . چاپ سامانی آن یک مجلد ضخیم است . لطفاً بخوانید و خود قضاوت کنید که مشتی بیابانگرد بی فرهنگ چی به روزگار ما مردم آوردند ؟ چقدر کله منار ها که از کله ای پدران ما که نساختند ؟ چه خصومت و نفرت که با مردمان عجم در سینه ای پرکینه ای شان که نداشتند ؟
    در جلد چهارم تاریخ طبری حکایت از اسارت حاکم یک شهر به دست تازیان روایت دارد که پس از ضرب و شتم بسیار و گرسنه گی دادنها ، برایش سفره گشودند . حاکم با عجله و شتابزده غذایش را تمام کرد . گماشتۀ خلیفه از حاکم پرسید : غذا مزه دار بود ؟ حاکم گفت : بلی خیلی مزه دار بود .
    گماشته گفت : این غذا از گوشت پسرت تهیه و طبخ گردیده بود ....!!!
    شما از یک کتاب تاریخ نام ببرید که در آن از طرز معیشت صدر اسلام ، از دست رنج خود شان نام برده باشد . بلکه واضعان این دین مبین و خلفای کرام و خانواده و حرمسراها و کنیزان و غلامان شان از مال غنیمت تغذیه می نموده اند . و همین شوق کنیز گیری و حرص مال غنیمت ، انگیزه ای فتوحات تازیان بر سرزمین های فارس و شمال افریقا بوده است ، نه معجزه ای آیات آن کتاب که بسیار بعد ها توسط عثمان خلیفه برای مردمان بی سواد جمع آوری گردید .
    شما را به ارواح جدت همین « دو قرن سکوت » از عبدالحسین زرینکوب را بخوان تا من دوباره برگردم .
    بدرود تا درود دیگر .

  • از زبان چه کسانی نقل و قول میکنید. اکرم اندیشنمد خر جهادی های بیفرهنگ و لا ابالی مثل مسعود، برهان الدین، سگباز بزرگ فهیم دزد سر گردنه عطامحمد و چاکر ایرانی ها تورن اسماعیل و خیل دزدان دیگر چون حکمتیار، حقانی، سیاف و ملا عمر کور. اعظم رهنورد زریاب که برای نامی شدن حتا بیضه ای خوک را هم میمالد با کمونیست کمونیست است، با جهادی سرجوال را میگیرد و در وقت شاهی هم چوکره ای همه بود. در هیچ جای جهان اسلام تاریخ را بازنگری نکرده اند که در افغانستان بکنند. بیعرضه ترین انسانها در روی زمین در اقصی نقاط جهان اسلام دم از شیخ الاحدیث مولوی ملا و آخند میزنند. در کدام مملکت اسلامی عقل و منطق حکمفرماست؟ همه از سعودی های عرب تا علوی های ایران و اخوانی های مصر عراق سوریه یمن پاکستان همان کس گش های اند که نه خواهر خود را میشناسند و نه مادر خود و دختر خود را... مرگ بر چنین دین و آینی هزار باد با.

  • درود بر آدم پرستان ،
    و اما بعد ،
    ، اینک ترجمه یک آیة از سوره یاسن .
    سوره سی و ششم قرآن نامش « یس » و همین دو حرف ، یک آیة محسوب می شود . اهمیت این سوره بیشتر به این دلیل است که مؤمنان مسلمان درهنگامی مرگ دوست و قوم و خویشان ، این سوره را در کنار مریض مشرف به موت با صدای بلند می خوانند . به این جهت وقتی از مرگ قریب الوقوع کسی آگاه شوند ، می گویند یاسینش را هم خواندند یا دارند یاسینش را می خوانند . نکته ظریف و گاه موحش در این است که اغلب اوقات مریض بیدار و آگاه است و به محض بلند شدن صدای یاسین ، می داند که اقوام و آشنایان در تدارک اند تا او را روانه گورستان کنند .
    آیات سوره همانند دیگر بخش های قرآن مشتی مهملات و تکرار مکررات است . آیة دهم را به ترجمه آقای قدرت الله بختیاری نژاد که کلامش ساده تر از آیت الله الهی قمشه ای است ، عیناً درج می کنم .
    « یس ، سوگند به قرآن حکیم که تواز پیغمبرانی و در راه راست هستی ، نزول قرآن از طرف خداوند توانای مهربان است تا به قومی هشدار دهی که به پدرانشان هشداری داده نشده و غافل هستند . سخن خدا در باره بیشتر آنها ثابت شده که ایمان نمی آورند . ما بر گردن شان غُل ( قید و بند ) نهاده ایم که تا چانه هایشان رسیده و سرشان به طرف بالا است ( که پیش پای خود را نمی بینند ) و جلو آنها سدی و پشت آنها نیز سدی قرار داده ایم و چشم آنها را با پرده ای پوشانده ایم بنابراین نمی بینند . برای آنها فرقی ندارد ، چه به آنها هشدار بدهی و چه ندهی ، ایمان نمی آورند. »
    نخست دقت فرمایید که الله گوینده قرآن ، به گفتار خودش قسم می خورد . مانند آنکه سعدی شیرازی که یک برگ از گلستانش به تمام قرآن می ارزد ، بگوید : سوگند به گلستان و بوستان که اتابک سعد ابن زنگی پادشاه خطۀ پارس است !!
    دوم این جناب باریتعالی به فرموده خودش ، بر گرده مردم قید و بندی نهاده ، آنچنان که سرشان را هم نمی توانند تکان دهند . جلو و پشتشان را سد قرار داده تا حرکت را از آنها سلب کند . چشمان شان را با پرده پوشانده تا هیچ چیز را نبینند . و هشدار محمد نیز توفیری در نظر و تصمیم آنها به وجود نمی آورد . با وجود این از رسولش توقع دارد دین اسلام را به مردمی اینگونه کور و کر و فلج تحمیل کند .
    آیة چهل : « نه خورشید می تواند به ماه برسد ، و نه شب می تواند از روز جلو بزند . هریک در مداری شناورند . »
    این نشان کمال نا آگاهی خدا نسبت به ساده ترین پدیده ی طبیعت است !!
    آیة چهل و یک : « و نشانه دیگر اینکه ما فرزندانشان را در کشتی پُر سوار کردیم و چیز هایی شبیه آن آفریدیم تا سوار آن شوند . اگر بخواهیم آنها را غرق می کنیم و کسی به فریاد آنها نمی رسد و نجات پیدا نمی کنند . »
    از این بی ربط تر و مجمل تر ، جمله و عبارت دیده بودید ؟!
    کاریش هم نمی توان کرد زیرا کلام باریتعالی است !

  • پیغمبری که هنوز ادامه دهندگان راهش در عربستان صد ها زن دارند و چون محمد زنباره و عیاش و غارتگر و پتیاره اند دیگر از شکمش چه در آورده میتوانست غیر از یاسین و قل هو والله و الم ترکیف. هزار و چهار صد سال مدنیت شرق میانه را در رکود دوامدار قرار داد. محمد هم مثل ادامه دهندگان راهش پول پرست و غنیمت گیر بود. حتا زن فرزند خوانده اش زا تصاحب کرد و او را توسط گماشتگان خود سر به نیست کرد و با کودک هفت ساله جماع نمود. مرگ برچنین دین و چنین پیغمبری.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس