صفحه نخست > دیدگاه > امام زمان و ظهور نائبی جدید

امام زمان و ظهور نائبی جدید

امروز نائب، فردا امام زمان، شاید فردای دیگر خدا در لباس انسان
آذر کیش
يكشنبه 11 می 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در ظاهر همه فکر می کنند که آمریکا برای چپاول عراق به این کشور حمله کرد، ولی این طور نیست، آنها تحلیل داشتند، آنها مطلع شده بودند که قرار است در این منطقه اتفاقی رخ دهد. آنها فهمیدند که دست الهی قرار است از این منطقه بیرون بیاید ( منظور امام زمان است ) برای همین حمله کردند، تا جلویش را بگیرند. [1]

عالمان دینی، فقها و یا سایر اشخاصی که به نحوی خود را مذهبی می پندارند و یا به خود اجازه می دهند که در این مورد صاحب نظرند و یا در جایگاهی هستند که چند گوشی پیدا میشود که مطلبی را در آن فرو کنند؛ هر وقت در جایی که نشود مطلبی را به صورت منطقی ، علمی و یا با سند و مدرک و کارشناسانه اثبات کنند به آسمان و خداوند متصل میشوند؛ و آن را به خدا و پیامبران نسبت میدهند( به قول یکی از طلبه های دینی وقتی مطلبی به دین تحویل داده شد دیگر حرف زدن در باره آن جایز نیست، همان طور که هست باید پذیرفت )؛ به درستی معلوم نیست که این نشانی از ضعف فقها و عالمان دین است، یا پذیرش بدون چون و چرایی پیروان ادیان الهی و آسمانی. شاید هم قبولاندن این نکته که دین دارای خطوط قرمز است؛ و یا به قول یکی از خوانندگان عزیز کابل پرس? سویچ های بالا که هرکسی حق ندارد در مورد دین و خدا حرف بزند و یا به قول عزیز دیگری، حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام ایشان حرام.

آن طور که تاریخ نویسان نوشته اند ما هیچ گونه سند معتبر و دست نوشته ای از چگونگی ولادت و دوران کودکی پیامبر اسلام نداریم. اما مطالب زیادی در چگونگی ولادت ایشان و اینکه در هنگام ولادت ایشان رخ داده است در کتب دینی ما به وفور به چشم میخورد.

زمین نبود و پیامبر بود یا زمان نبود و پیامبر بود.وقتی پیامبر متولد شد طاق کسری ترک برداشت و آتشکده ای در ایران خاموش گشت. چه کسی می دانست این طفلی که از آمنه زاده شده در آینده پیامبر خدا خواهد شد. یا چه کسی به چنین طفلی توجه می کرده، طفلی که یتیم بوده. و یا کدام تاریخ نویس در آن زمان آن را نوشته و چگونه این فاصله دور بین ایران و عربستان را بررسی کرده و این دو را به هم مربوط دانسته. برای چه بتان کعبه که درهمسایگی این کودک نو رسیده بوده، فرو نریخته؛ تبر بر نگرفته، ابراهیم وار به جنگ آن بتان نرفته؟

چرا هرچه حرف و حدیث است در این منطقه جغرافیایی به نام ایران رخ داده و می دهد؟ چرا هیچ حرف و حدیثی از الازهر مصر که سابقه طولانی در تدریس و تبلیغ دین اسلام دارد بیرون نمی آید؟ چرا نجف که از مراکز مهم و با سابقه تدریس علوم شیعی وفقهای شیعی است، تولید حدیث نمی کند؟ چرا تنها قم این واتیکان نوبنیاد جمهوری اسلامی خروجی میدهد؟ چرا این حدیث های جدید که از واتیکان ایران بیرون می آید به نفع این منطقه جغرافیایی است؟

این دین که جهانی است، چرا خدا، رسول و اولیائش فقط ایشان را می بیند؟ آیا خدا و رسولش از باقی مردم دنیا رو برگردانده؟ آیا اینها نازدانگان خدا و رسولش است؟ که هرچه تنعم و نگاه مهر آمیز است، به اینها دوخته میشود. یا نکند خدا ورسول دیگری ... ؟

قرآن کتاب آسمانی مسلمانان نیز بعد از فوت و یا شهادت ایشان جمع آوری شده است.که حتی هیچ گونه سند معتبری مبنی بر چگونگی فوت ایشان هم نداریم که ایشان فوت کرده اند و یا به شهادت رسیده اند؛ شاید این هم خط قرمز دیگری است که تحقیق را در این مورد جایز نمی بینند؛ اگر از دیدی این مساله را بررسی کنیم و حلال و حرام محمد را پیش بیاوریم. این مربوط به بعد مرگ ایشان میشود و مساله حرام و حلال در اینجا نمی گنجد ولی باز می بینیم که این هم خط قرمز دیگری شده است. پس شاید این گونه باید دید که هرچه مربوط به دین میشود، دارای خطوط رنگی بوده، و هرچه دین بعد از پیامبر هم زائیده و می زاید دارای رنگ میباشد.

ازهنگامی که احمدی نژاد رو به سیاست آورده و در انتخابات ریاست جمهوری ایران شرکت کرده. هر روز مطالبی از آسمان و زمین به زبان می آورد. روزی نائب امام زمان میشود و روز دیگر خود امام زمان و ترس از این است که روزی خویش را خدا درلباس انسان بخواند( آن وقت است که خود خط قرمز خواهد بود).

بازار جعل حدیث و روایات و تفاسیر نوین از قرآن، ظهور قبور جدید امام زادگان و پایگاههای امام زمان هر روز نشر و کشف جدیدی به جامعه ارایه؛ و هر روز دکان این حلال و حرام را فربه تر و انباشته تر از این اجناس رنگ و بارنگ می نماید.

اگر علم در ثریا هم باشد ایرانیان به آن دست خواهند یافت. [2]

اقوام سلمان فارسی جهانگیر میشود. [3]

90 تا 95 فی صد مفسرین قرآن بر این مطلب صحه گذاشته اند که نام خلیج فارس در قرآن ذکر شده است. [4]

....

در جمهوری اسلامی ایران بازار امام زمان و نائب امام زمان هم بسیار داغ و پر رونق گشته تا جایی که مذهبیون و سیاسیون ایرانی به دو موضع شده اند. گروهی به حمایت از ایشان برخواسته و گروهی به مخالفت. گروهی به جبهه امام زمان (جبهه حق ) پیوسته اند و گروهی مقابل این جبهه ( جبهه باطل).

در این میان خود امام زمان و نائب ایشان هم بیکار ننشسته و حدیث و روایات خویش را گاهی به نیابت و گاه از موضع نائب برای جهانیان و ملت ایران نشر و پخش میکند.

مقاومت در برابر فشارهاي جهاني و اصرار بر حق برخورداري از نيروي هسته اي، يكي از راه هاي فراهم كردن زمينه ظهور آقا امام زمان است. [5]

من از آشفتگی های بین المللی نگران نیستم، چرا که این نشانه های از ظهور مولایم میباشد. [6]

در جبهه استکبار پرونده مولایم کامل شده است. و فقط به دنبال آدرس می گردند؛ تا بروند کار را تمام کنند؛ در همین تهران عناصر بیگانه ای هستند که از عرفا و مؤمنان خانه و محل ملاقاتهای مولایم را سراغ می گیرند، تا مانع تحقق ظهور ایشان شوند. [7]

در نیویورک در سخنرانی روز آخر وقتی من صحبت می کردم؛ دیدم که نوری سبز رنگ به سویم آمد و من را در برگرفت. حس کردم که ناگهان فضا تغیر کرد. و برای مدت 27 یا 28 دقیقه هیچ کدام از رهبران جهان چشم نمی زدند. دیدم که پلک نمی زنند. این بلوف نیست. آنها زل زده بودند، گویی که دستی آنها را گرفته بود. و چشمانشان را باز نگهداشته بود. [8]

ما نماینده امام زمانیم، اندیشه نیروی نظامی ما جهانی است. متعلق به یک آب و خاک و یک جغرافیا، نژاد و یا قوم خاص نیست؛ بلکه جهانی است. و هرکجای دنیا جنگ و ظلم است ما حضور داریم. [9]

....

همه ادیان چه الهی و چه غیر الهی دارای منجیانی در مکتب و عقاید ایشان است، همه بر این باورند وقتی او بیاید جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. وقتی بیاید همه را به یک دید، خواهد دید.دیگر بالا و پایینی نیست. او مهر و محبت، صلح و صفا و یک رنگی را به جهانیان به ارمغان خواهد آورد.جهان را امن خواهد ساخت. و مدینه فاضله ای به وجود خواهد آورد.

ولی حال چرا این نائبی که ظهور کرده یک رنگ نیست؟ چرا این محدود به یک جغرافیا شده؟ چرا مهر و محبت ایشان به ما ظلم ، تعدی، جنایت و خون می بخشد؟ چرا این پیام آور صلح و دوستی به ما کینه و شر می آفریند؟ چرا بذر تفرق و نفاق را می پاشد؟

باید از این ترس داشت و نگران بود. امروز که خویش را نماینده امام زمان معرفی میکنند.ظلم ایشان را در کشور مان و سایر ملل اسلامی شاهد هستیم و مهمات جنگی ایشان را در سرزمین خویش بار ها است که می یابیم و سربازان گمنام ایشان دستگیر می شود. فردا که امام شود، احتمال چی می رود؟. فردای دیگر اگر ادعای خدایی در لباس انسان کند، شاهد چی خواهیم بود؟


[1رئیس جمهور ایران احمدی نژاد (نائب امام زمان)- نامه اعتراضیه نمایندگان مجلس ایران 7 مه 2008

[2پیامبر اعظم - اسکناس 50000 ریالی ایران

[3پیامبر اعظم - شبکه قرآن تلویزیون ایران

[4هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران درنماز جمعه تهران - 9 مه 2008

[5نائب امام زمان - نشریه ایران امروز

[6نائب امام زمان - منبع فردا به نقل از شبکه 4 تلویزیون انگلیس

[7نائب امام زمان - سخنرانی در جمع فرماندهان بسیج 19 ثور 1386

[8نائب امام زمان - منبع فردا به نقل از شبکه 4 تلویزیون انگلیس

[9نائب امام زمان - سخنرانی در جمع فرماندهان بسیج 19 ثور 1386

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • جناب آذر

    تا جاییکه مربوط به احمدی نژاد و رژیم ایران میشود، هر فردی حق دارد با در نظرداشت حقایق اظهار نظر کند. با آنکه همین احمدی نژادی که شما مخالفش هستید، در جهان اسلام و کشور های عربی، سومین رهبر محبوب است. که این نتیجه گیری تا اندازۀ زیادی حرف های شما را رد میکند (لطفاً صفحۀ 94 همین تحقیق علمی که توسط دانشگاه میریلاند و موسسۀ زاگبی واقع در امریکا صورت گرفته را مشاهده کنید).

    در مورد عقاید دینی و ظهور امام مهدی (ع) یکجا با حضرت عیسی مسیح (ع)، بنده ادعای شما را بکلی قبول نداشته و در جواب شما میخواهم بگویم که حتی بنابر قوانین بشرئ موجود شما این حق را ندارید که به عقاید دیگران بی احترامی نموده و آنرا به تمسخر بیگیرید.

    شما اگر به هر دلیلی ترک دین نموده و یا دین تانرا تغیر داده اید اما بخاطر شرافت انسانئ تان باید به عقاید دیگران احترام داشته باشید.

    اینرا همه میدانند که بر باطل هرگز توافق نظر شده نمیتواند و به ظهور امام مهدی (ع) یکجا با حضرت عیسی (ع) نه تنها اهل تشیع بلکه تمامئ اهل تسنن نیز معتقدند و ایمان دارند که خود این ثابت کنندۀ این واقعیت بزرگ مذهبی و معنویست. که در دایرۀ بزرگتر یعنی ظهور حضرت عیسی (ع) نه تنها مسلمین بلکه تمامئ پیروان حضرت عیسی (ع) نیز عین عقیده را داشته و به آن ایمان دارند.

    ولی شما چند تن تازه به غرب رسیده تا سراب را از دور مشاهده کردید موزه ها را از پا کشیده و دهن به یاوه گویی گشوده و میخواهید با سعی و تلاش بیهوده، باطل را بر کرسئ حق بنشانید که واقعاً جای تأسف و تأثر است.

    به عقیدۀ بنده شما بهترین مصداق برای این اشعار بزرگمرد ادبیات معنوی و والای فارسی یعنی مولوی بزرگ (رح) هستید:

    ابلهان گویند این افسانه را

    خط بكش، زیرا دروغ است و خطا

    و پاسخ مولوی به ابلهان اینست که:

    ای برادر قصه چون پیمانه ایست

    معنی اندر وی بسان دانه ایست

    دانه ی معنی بگیرد مردِ عقل

    ننگرد پیمانه را گر گشت نقل

    و سخن گفتن به زبان حال و فهم كردن آن:

    ماجرای بلبل و گل، گوش دار

    گر چه گفتی نیست آنجا آشكار

    ماجرای شمع با پروانه، تو

    بشنو و معنی گزین ز افسانه، تو

    گر چه گفتی نیست، سرّ گفت هست

    هین ببالا پر مپر، چون جغدِ پست

    گفت در شطرنج، كاین خانه ی رُخ است

    گفت خانه اش از كجاش آمد بدست؟

    خانه را بخرید یا میراث یافت؟

    فرخ آن كس كاو سوی معنی شتافت

    گفت نحوی، زید عمروا قد ضرب

    گفت چونش كرد بی جرمی ادب؟

    عمرو را جرمش چه بُد؟ كان زید خام

    بی گناه او را بزد همچون غلام

    گفت این پیمانه ی معنی بود

    گندمش بستان، كه پیمانه است رد

    زید و عمرو از بهر اعرابست ساز

    گر دروغ است آن، تو با اعراب ساز

    گفت نی، من آن ندانم عمرو را

    زید چون زد بی گناه و بی خطا؟

    گفت از ناچار و لاغی بر گشود

    عمرو یك واوی فزون دزدیده بود

    زید واقف گشت و دزدش را بزد

    چون كه از حد برد، حد او را سزد

    و بالاخره:

    هر که او جنس دروغ است ای پسر

    راست پیش او نباشد معتبر

    ادامۀ این اشعار زیبا را میتوانید در دفتر دوم مثنوی معنوی در این پیوند ِ مفید بخوانید.

    ابلهانیکه عقاید حقۀ اسلامی را به باد انتقاد و استهزا میگیرند، نه تنها از الطاف الهی بی بهره اند بلکه از دانش روز نیز دستانشان کوتاه بوده و اکثریت شان تظاهر میکنند به روشنفکر بودن در حالیکه از روشنفکری بویی نبرده اند و واقعاً باید به حالشان اشک ترحم ریخت.

    امید همۀ جاهلان و گمراهان، راه حق و درست را بیابند. آمین

    • آقای ابراهیم آذر تازه می خواهد وارد عرصه ای مقاله نویسی شود و احتمالا تایپ کردن با کمپوتر را هم به تازه گی فرا گرفته،اما هیچ آشنایی با قواعد نویسندگی ندارد. اول اینکه جناب ایشان تازه رایت کلیک و کوپی را یاد گرفته و تمام مقاله ها را کوپی می کند. دوما این آدمهای بی سواد وبی خرد تازه وارد و بنیادگرا بدون در نظر گرفتن مرز احساسات مردم، نا خود آگاهانه و از روی جهالت بر باورهای چهارده قرنیی مردم می تازند. سوء تفاهم نشود! من شخصا مذهبی نیستم و از هیچ دینی هم پیروی نمی کنم امااینگونه تاخت و تاز های جاهلانه را به شدت مردود میدانم، چون این طریق زیرکانه برای گسترش روشن فکری نیست بلکه برملا ساختن عقده مندی و جاهلیت خود و شدت بخشیدن نفرت جامعه نسبت به خود این اشخاص است.
      امروز که دین ستیزی مد شده، هر کس فهمیده و نفهمیده برای کسب شهرت از این ابزار نا به خردانه استفاده می کند.
      آنانیکه که خود را روشن فکر می اندیشند باید اول بودجه علمی و آگاهی خودرا به قدر کافی به وجود بیاورند و بعد با استفاده از متود های کارا و مؤثر برای تفهیم اندیشه خود و جذب مردم به هم فکری اقدام کند. در جامعه ای مانند افغانستان که اکثریت مردم از نعمت خوانش و نگارش محروم می باشند و قرنها مردم این دیار با همین باورهای سنتی زیسته اند و در راه این باورهای سنتی قربانی داده اند، چه گونه می توان به همین سادگی مغزهای منجمد سنتی مردم را از این اعتقادات دیرینه پاکسازی کنیم ؟؟
      آقای آذر امیدوارم نا امید نشوید.
      شما هم به مقصود نویسنده گیی تان خواهید رسید اما زمان و پشت کار می خواهد، شما باید با حوصله مندی آغاز کنید مطالعات خود را گسترش بدهید، استعدادش را دارید مطمئنا به مقصد تان میرسید.
      از برداشتن گام اول تا مقصد زیاد فاصله نیست

    • هاهاهاهاهاهاهاها!
      آقای موعظ( منصوری ) سلام! در اول خیلی خوشخو بودی ولی اخلاقت دینی (مذهبی قرون وسطی) شد یعنی به فحش دادن پرداختی. جالب است!

    • آقای آخوند ناصری،
      خوب میدانیم و میدانیم که بن لادن، ملا عمر، احمدی نژاد در جهان اسلام و کشور های عربی از محبوبت زیاد برخودار هستند. از نتایج اش در افغانستان، عراق، لبنان ،کشمیر، سعودی عرب، ایران پاکستان، سومالیه وغیره هم خوب خبر داریم. و این محبوبیت همین شیخ زاده گان است که شما کامپیوتر ایجاد نمودید، روی ماه قدم گذاشتید، دوا و دارو میسازید، تلفن را خلق کردید، برق را کشف کردید، از 30 سال و خصوصا 7 سال به اینسو خیلی راحت زندگی میکنند و امثالهم کرامات دیگر.

      شمای که دیگران را بخاطر تغیر مذهب به مرگ محکوم میکنند، شمایان که یک جوان بیگناه را بخاطر چاپ یک ورق به حبس و مرگ محکوم میکنید، زن را نوکر مرد میشمارید، کاسه لیسی میکنید، شمای که از جاغوری تا لعل و سر جنگل و تا کابل هزارن انسان را تکفیر کرده به قتل رسانیده اید، سنگسار کرده اید و در اوج خود صد بار ضد درس و مکتب تبلیغ کرده معلمین آنها را تکفیر کرده اید...
      حیرانم که از کدام احترام به عقاید دیگران حرف میزنید!؟

      آنلاین : کافر؟

    • عزیز گرامی اقای ناصری!به پاسخ شما عرض کنم که شما در واقعیت مرتکب عملی شده اید که دیگران را از ان نهی نموده اید.یعنی احترام به ارا و عقاید و مذاهب دیگران.و خود تان به خود تان این حق را داده اید تا دیگران را ابله،بیدانش،تظاهر به روشنفکری،جاهل و گمراه و گم کرده راه حق و درست و .. نامیده اید.و بعد هم برای تزئین استدلال تان گفتار و اشعار مولانا را در ان اضافه نموده اید.در این تضاد گویی شما تنها نیستید .هرکدام ما به نوبه خودکم و بیش از این تناقض گویی متاثر هستیم،اما خود ما متوجه درک ان نمیباشیم.این تناقض گویی متاسفانه در وجودو تفکر بعضی ها بزرگتر از دیگران اند که من شما را در ان ردیف میتوانم بشمارم.شما از مردم توقع دارید که به عقاید شما که به نظر من همه افسانه و غیر واقعی اند ،معتقد و یا حد اقل" احترام "داشته باشند.و تعریف شما از احترام ،هیچ حرفی در مورد تردید ان نزدن است ،در حالیکه شما به خود اجازه هر نوع دشنام را به دیگر اندیشان میدهید.اعتراف میکنم که باز هم شما در دشنام دادن تان راه اعتدال را پیشه کرده اید.و با انصاف هستید. هستند دیگرانی که از دشنام خواهر و مادر و اتهام خیانت و خود فروشی وغیره نیز اجتناب نمیکنند.که همه این طرز استدلال بی معنی بوده وبه جز از بازگشت دشنام به خود گوینده ان راه دیگری ندارد.یک مثال دیگر باز هم از سیاست همین رژیم منفور ایت الله ها در ایران است که، انها به خود حق میدهند تا بیرق دیگر کشور ها را بسوزانند،مرگ به این یا ان کشور بگویند،پیروان بهایی را زندانی ،تحقیر و اهانت کنند.مساجد فرقه های دراویشی را تخریب و بسوزانند و از این کار های خود به افتخار یاد کنند.اما در مقابل یک فردی که فلمی و یا کارتونی از افراد مذهبی شان ترسیم میکنند،به جوش امده و تقاضا دارند که باید دین عالیجنابان مورد احترام قرار بگیرد.غوغای شان عالم را میگیرد.اول باید در مورد اعمال خود بیاندیشند،تا ارزیابی اعمال دیگران.

      در مورد امام الزمان و عیسی باید عرض کنم که امدن هردو هم یک افسانه است واین افسانه مخصوص اطفال میباشد،اول اینکه در مورد وجود و یا غیر وجود امام الزمان ازهمان ابتدا اختلاف نظر موجود بوده،و یک تعدادکثیر حتی غیبت صغرای ان جناب را نیز ساختگی میدانند تا غیبت کبرای شان.و دیگر اینکه خود حضرت عیسی هم هرگز به اسمان نرفته و هرگز باز نخواهد گشت.فرضآ اگر باز هم گردد باز هیچ شناخت و معرفتی با امام الزمان نخواهد داشت.خود عیسی حتی الله را نیز نمی شناسد.در انزمان که عیسی در کوچه های ناصریه ،و یا شهر های دیگر ان محل سرگردان بود و یهوه(خدای یهودان) را پدر خود میدانست هیچکس الله را نمیشناخت.حالا چگونه دوازده نسل بعدتر نواده یک فرد را بشناسد.که حدود هزار سال بعد از خودش ممکن است بدنیا امده باشد؟ به همه معلوم است که الله نام یک بت در مکه بود که پدر جناب محمد بنام "عبد" ان نامگذاری شده بود.و قبلآ در هیچ کتب مذهبی دیگری نامی از الله وجود ندارد.نه در تورات و نه در انجیل .اگر ادعا میکنید که الله همان یهوه است من در این باره به شما اگر سوال داشته باشید ،بعدآ خواهم نوشت که هرگز نبوده است.برای جلوگیری از طولانی شدن کلام از نوشتن ان فعلآ انصراف میکنم.

      اقای آذر در این نوشته شان به هیچکس اهانت نکرده است.شاید از مرز یک تابو عبور کرده باشد.و این حق طبیعی ایشان است.اینکار باید صورت بگیرد،و شما هم حق جلوگیری انرا ندارید.سوال در مورد یک اصل ویا یک عقیده مذهبی و تردید ان به معنی اهانت نمیباشد.شما هم بر عکس چند صد میلیون عیسوی که عقیده دارند که عیسی فرزند خداست ،معتقد نمیباشید.همین عدم اعتقاد شما را و اظهار انرا من اهانت به عیسویت نمیدانم.باز هم سوال من از شما اینبود که این جناب امام الزمان چرا میایند؟ و چه وظیفه را اجرا خواهند نمود؟ البته من ارزو دارم از قلم شما بخوانم.لطفآ در اینباره به من پیوند ندهید،من به قدر کافی دسترسی به انرادارم ،اما نظر شخص خودتان برای من قابل خوانش و ارزش است .لطفآ در اینباره بنگارید.جناب امام با عیسی در کجا ملاقات خواهند نمود؟کدام شان فرمان خواهد داد؟و کی فرمان کی را اجرا خواهد نمود؟
      دیگر اینکه زیاد استدلال تان را با اشعار ارتباط ندهید،چون این یک نوع طرفه رفتن تان از اصل موضوع به قلم خودتان میباشد.من هم میتوانم با زدن اتهام خاص بر شما مثلآ اتهام جهل،یک فصل اشعار را در مذمت جهل برایتان بنویسم.این صرف ضیاع وقت است.

      ضمنآ یک پرسش دیگر مرا نیز جواب بدهید که چرا شما و هم فکران تان در صحبت در مورد عقاید مذهبی به عوض استدلال و پاسخ منطقی و معقول ،به اهانت شخصی و حمله به احوال فرد نویسنده یا دارنده ان نظر میکنید؟ چرا از پاسخ دادن با خونسردی و منطق عاجز هستید؟ چرا برد تان را( پیروزی تانرا) در خشم، دشنام و اهانت جستجو میکنید؟فکر میکنید که دشنام و تهدید شما و امثال تان دیگر اندیشان را وادار به تفکر مینماید؟گاهی متوجه خواهید شد که روزی مردم از خرد و منطق حمایت خواهند نمود و نه از خشم؟انوقت برای گفتن چه دارید؟

      دوست عالیقدر!من به این نظر هستم که ادیان زاده خیالات بشر بوده و عاری از حقیقت میباشد.خدایی وجود ندارد.امام الزمانی نبوده و نخواهد امد.ان امام الزمانی که بقول یک عده از ترس کشته شدن پنهان بود(غیبت صغرا) چگونه برای مبارزه خواهد توانست برگردد.هرگز این جرئت را نخواهد داشت.و در اینده قریب بشر با اموزش علوم طبیعی و شناخت پدیده ها ،فاصله خود را از افسانه های مذهبی زیاتر خواهند نمود.چنانچه از عیسویت به همین شکل فاصله گرفته اند.و در اینده با یاد کردن همچو حکایت ها،نسل های چند صد سال بعدتر، تاریخ تخیلات اجداد شان را مطالعه خواهند نمود.چنانچه امروز شما تاریخ ارباب الانواع یونانی را مطالعه میکنید.و به ان هرگز اعتقاد ندارید.در حالیکه در انزمان مردمان زیادی به این رب النوع ها اعتقاد داشتند.علم بر جهل و روشنی بر نور پیروز است

      اقای آذر من با ارزوی سعادت شما ،از شما که قلم بدست گرفته اید،خواهش دارم که در گام اول نوشته تان کاملآ مستدل بوده و عاری از کلامی باشد که بعدآ نتوانید انرا اثبات نمائید،ضمنآ با تقدیر شهامت شما در تحریر مقاله های بدون خود سانسوری و ترس از بدگویان و زشت زبانان به ارزوی انم تا راه تان ادامه بدهید.مقالات تان در هر گام به طرف پختگی بیشتر روان میباشد.

    • جناب آقای آزاد

      امیدوارم که از قید عقل و منطق آزاد نباشید. و در پاسخ تان باید گفت که افرادی را که شما نام برده اید مانند اسامه و ملاعمر هر دو از غلامان غرب (همان هاییکه بقول شما بر کرۀ ماه پا نهادند و کمپیوتر، تلفون، و غیره را کشف کردند و در عین حال در جریان جنگ های اول و دوم جهانی میلیون ها انسان را قتل عام نموده و تنها در هیروشیما، ناگاساکی و ویتنام از محصول اختراعات خود استفاده ها کردند و صد ها هزار نفر را به خاک و خون کشاندند چیزیکه امروزه نیز در عراق، فلسطین و افغانستان میکنند ولی اسمش را گذاشته اند صدور دموکراسی و ...) بوده و شما نیز اگر یک کمی تحقیق کنید میتوانید به این حقیقت پی ببرید. و در مورد احمدی نژاد نیز باید گفت که صرف نظر از ادعا هایش که به خداوند دانا و شخص خودش معلوم است، اقلاً یک مردانگی را دارد که در مقابل امپریالیزم و صهیونیزم جبار و زورگو حرف های دلش را میزند. که من و تو همان صفت را نداریم.

      با استناد بر آیات قرآن کریم و احادیث معتبر و تأیید شده توسط اهل سنت و تشیع هیچ فردی را نمیتوان بخاطر ترک دین اسلام به مرگ محکوم کرد. و بنده نیز در مورد پرویز کامبخش نظرم اینست که باید هر چه زود تر و بدون قید شرط آزاد گردد و در میدان عقل و منطق پاسخش داده شود. و ناگفته نماند که مسئولین دستگیرئ کامبخش نیز نوکران مستقیم امریکا و غرب میباشند. شما چی فکر میکنید؟ آیا همینطور نیست؟

      کاسه لیسی را هم ندانستم که منظور خودتان هستید و یا سایر غلامان غرب؟ تا جاییکه به من مربوط میشود، اسلام به من آموخته که به بنده تعظیم نکنم، مانند حافظ:

      غــــلام همت آنم که زیر چرخ کبود

      زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

      زن ستیزی نیز در دین و عقیدۀ من مردود و محکوم است. پیامبر ص که بگفتۀ مولوی:

      بخت جوان یار ما دادن جان کار ما

      قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست

      فرموده، "از دنیا سه چیز را دوست میدارم: یکی نماز، دیگری زن و آخری بوی خوش" و بنده نیز افتخار پیروی از همان پیامبر را دارم در عین حالیکه عاشق ادبیات فارسی هستم. ادبیاتی که زن در آن موقف والای الهۀ ناز را داشته و مظهر و نماد خداوند (ج) بر روی زمین است.

      آنانیکه زن ستیزی میکنند نه مسلمانند و نه هم انسان. همانطوریکه در قرن بیست و یکم و در قلب اروپای مترقی و مملو از دگر اندیشان (اطریش) یک فرد به اسم جوزف پیدا میشود و دختر خودش را 24 سال محبوس کرده و از او صاحب 6 فرزند میشود و دیگری 28 سال به دخترش تجاوز کرده و دیگری...

      نخست از همه زن توسط اسلام از زنده بگور شدن نجات یافت (همچنانکه امروزه نیز در کشور های غیر اسلامی چون هندوستان سالانه صد ها هزار جنین مونث را بنابر خرافات مروج در آن دیار از بین میبرند.) و اگر قوانین الهی به شکل درست و واقعی عملی گردد هیچ زنی در دنیا حقش ضایع نخواهد شد. امید که در اینمورد نیز تحقیق کنید.

      و از لعل و سر جنگل تا جاغوری و ظلم و آدم کشی گفته اید اما اینرا فراموش کرده اید که مسئول قتل عام های افغانستان به نحوی ریشه در قدرت های استکبارئ شرق و غرب داشته اند نه اسلام واقعی و درست. و نظر به اصل احترام متقابل بنده این تهمت شما را به خودم و دین مبین اسلام با یک تبسم پشت سر گذاشته و امیدوارم تا بیشتر و به دور از اغراض شخصی در قرآن تحقیق کنید تا حقایق برایتان آشکار گردد.

      راجع به سنگسار و دیگر احکام نیز نمیتوان عقیدۀ شما را صد در صد تأیید کرد همانطوریکه احکام اعدام در کشور های اسلامی نیز بنابر آزاد نبودن آنها قابل تأیید نیست ولی یک نکته را نباید فراموش کرد که در بهشت موعود شما یعنی غرب نیز همان عمل سنگسار را با تزریق هوا در شرائین محکومین عملی میکنند.

      اما نکتۀ را که بنده در نوشتۀ شما کاملاً رد میکنم همانا موضوع مکتب و دانش ستیزیست. هزاره جات افتخار دارد که حتی در هنگام حکومت ملیشه های امریکایی و پنجابی (طالبان) مشعل دانش آموزی را نگذاشتند تا خاموش گردد. و بازهم فقط یک حدیث از پیامبر اسلام (ص) برای رد ادعای بی اساس شما کافیست:

      چنین گفت پیامبر راستگوی

      که از گهواره تا گور دانش بجوی

      آنهایی که فرزندان مردم را از آموختن دانش مانع میگردند حقیقتاً دشمنان مردم، وطن و دین مبین اسلام اند. که میتوان گفت آگاهانه و یا ناخودآگاه آب به آسیاب امپریالیزم خون آشام میریزانند.

      گردن تان از حلقه غلامئ قدرت های فانی آزاد باد!

    • اقای ناصری !اگر اشتباه نکرده باشم ،دانشجوی سال سوم اقتصاد در یکی از دانشگاه های لندن!نکات اتی را در جوابیه تان که برای خانم یا اقای ازاد نگاشته اید برایتان یاد دهانی نموده و در اخیر هم خواهشی از نزد تان خواهم نمود:اول اینکه شما در اولین جمله در مورد نام یا لقب انتخابی ازاد تبصره بیمورد کرده اید.این بر خلاف روال طبیعی تبادل کلام میباشد.شما حق تبصره در مورد معنی نام و یا تخلص افراد طرف صحبت تان را ندارید.و اگر چنین مینمائید به معنی انحراف اذهان از اصل مطلب واخلاق مروج گفتار خواهد بود.به شما چه که این شخص از قید عقل و منطق ازاد است یا خیر.در اینده از همچو تبصره ها اجتناب نمائید.اسم،سن و سال،تخلص و زادگاه و یا هر نوع معلومات شخصی افراد از تعرض و تبصره مصئون است.شما با افکار طرف صحبت تان کار داشته باشید تا با معنی اسم شان.
      کوتاه نظری و احساساتی بودن تان در قضاوت های تان:

      البته دوست عزیز عینک تعصب تان که تاریک از مذهب تان است شما را وادار به قضاوت های نا مستدل میسازد.شما چگونه دانستید که بن لادن و ملا عمر غلامان غرب اندو احمدی نژاد مردی است که حداقل حرف دلش را در مقابل امپریالیزم و صیهونیزم میزند.قضاوت شما در اینباره تاریخی و مستدل نه بلکه احساساتی و تابع مذهب تان است.باز هم من که فاقد دین و عقیده به خدا هستم میتوانم بهتر از شما واقعیت را تماشا نمایم.هیچ نوع سندی در ارتباط به وابستگی بن لادن به غرب وجود ندارد به استثنای تبلیغات رژیم اخندی ایران.اینرا بدانید که بن لادن یک افراطی در مذهب وهابیت( به قول شما مذهب انگلیسی)و ملا عمر افراطی مذهب حنفی و احمدی نژاد افراطی مذهب اثناعشر (تشیع) میباشد.هر سه گروپ دشمن علم،ازادی و معرفت انسانی بوده و برای تامین خواست های ایدیولوژیک شان مرتکب هر نوع جنایت میگردند.و هیچ امتیاز از همدیگر ندارند.اگر شما احمد نژاد را صرف بخاطر اظهار "حرف دلش " امتیاز بدهید.باید امتیاز بیشتر به خود تان بدهید که با وجود استفاده از دانش انگلیس ها در علم اقتصاد،با وجود اخذ معاش تان از دولت انگلیس و با و جود انکه در وقت اخذ نشنلیتی انگلیس قسم به وفاداری به حاکمیت انگلیس خورده اید باز هم بر ضد همه وعده های تان عمل نموده و ضد غرب میباشید.باز هم دولت انگلیس با شما کاری ندارد.به واقعیت، افتخار شهامت را به خودتان بدهید تا اقای احمدی نژاد.

      جای بسیار تعجب است که شما تا حال قادر به درک مطالب خیلی ساده هم نیستید.با و جودیکه در غرب زندگی میکنید اما فاقد بصیرت کافی برای درک ان هستید.عزیز من هیچ ارتباطی بین فجایع جنگ های اول و دوم جهانی و تمدن امروزی و اختراع برق و ،کامپیوتر و ....ندارد.بیل گیتس یا بزرگترین انکشاف دهنده علم برنامه های کامپیوتر با جنایات هیتلر هیچ ارتباط ندارد.هیچ ارتباط بین ایت الله ها ی ایرانی و نادر شاه افشار موجود نمیباشد.شما چرا اینقدر فانتزی بوجود میاورید.هیچ ارتباط بین اختراع برق و فجایع امریکا در ویتنام وجود ندارد.هیچ ارتباط بین سفر به ماه و استعمال بمب اتم وجود ندارد .ببخشید ایا شما از نگاه عقلی سالم هستید؟
      شما موضوعاتی را به هم پیوند میدهید که هیچ عقل سلیم از همچو و صلت ، برهانی ارائه نمیتواند.مگر اینکه بگوئید همه در غرب صورت گرفته است.
      به نظر من انکس که سه چیز دنیا را خوش کرده و معنویت را که خود ادعایش را دارد فراموش کردن فرد زن باره و عیاش و جاه طلب محاسبه میکنم.شما که پیروی اش را هم کنید هم یک فرد مشابه با ان هستید.مگر من از دنیا علم ،تحقیق ، وفقر را انتخاب میکنم.

      در مورد ان مردی که در اطریش بر دختر خود در طول سالها تجاوز کرده هم باید عرض کنم که وی مرتکب عمل غیر انسانی شده است.و عملیست غیر قابل قبول در هر جامعه.موصوف ممکن فرد مریض عقلی باشد.اما بنابر قوانین موجود در اطریش نظر به ارتکاب جرمش زندانی میباشد. و هیچ گاهی کسی به تائید و تقدیرش عکس العمل نشان نداده است.یعنی این یک عمل فردی است و به معنی تائید اجتماع نمیباشد.من ندانستم که شما چرا این مثال را در هر نوشته تان به شکل پیوند میدهید؟حتمآ از این سبب که در غرب صورت گرفته و شما انرا منحیث یک عمل معمول غربی ها ی یا بی دین مثال میدهید.نه دوست عزیز .این یک عمل جنایی بوده و متهم ان زندانی میباشد.اگر این جرم در ایران ( کعبه) شما صورت میگرفت انوقت میگفتید که متهم زندانی شده است و با مرجع خلافت ارتباط ندارد. من براستی به حال شما متاسف میباشم.

      در خاتمه اینکه دوست عزیز ،شما عادت دارید که زیاد از حد پیوند بدهیدو انهم پیوند ها کاملآ بی ار تباط به اصل مطلب که سبب سر چرخی خواننده میگردد. و کاپی اشعار شعرای زبان فارسی و غیره که همه در مجموع به صورت بی ار تباط به هم مطرح میسازید. که در مجموع همه گفتار تانرا بدون نتیجه باقی می گذارد.
      خواهش من از شما:
      واقع بین باشید.سفید را سفید و سیاه را سیاه بگوئید.اگر منافق با عقیده تان نیستید لطفآ سر از فردا به ترک کشور انگلیس اقدام نمائید.یا به ایران یا به یک کشور اسلامی دیگری بروید.دیگر معاش خفت بار سوسیال، امپریالیست ها را اخذ نکنید.ورنه من به شما لقب یک مرتجع جیره خوار را خواهم داد.که تظاهر به دینداری میکند.و بعد از این تمام نوشته هایتانرا با در نظر داشت موقعیت تان ارزیابی خواهم نمود.ضمنآ متوجه باشید که شما را در صورتیکه با نام های دیگری هم پیام بگذارید واضح خواهم ساخت.شما که خود را پیرو صد در صد اسلام میدانید در اینده از روی نوشته های بعدی تان ارزیابی خواهیم نمود.در خاتمه به امید سلامتی شما و همه دوستان با شما وداع میکنم.موفق باشید.

    • آقای ذبیح الله ناصری . شما از "احترام به عقاید" صحبت می نماید در حالیکه آخوند های تان حتی به مادر دیگران هم احترام نمی کنند. جای تاسف است که شما از کسانی دفاع می نماید که حتی مادران همه ما و شما را "بی ایمان" و بی عقل میشمارند. و همه سنی ها و مردمان دیگر مذاهب را "زنا زاده" می گویند.
      حالا به چند گفته ای از "بزرگان دین" دقت فرماید.

      در خطابه 80 نهج البلاغه ( که در نزد شیعیان جای بعد از قرآن و در بعضی موارد قبل از قرآن را دارد)چنین آمده است:
      حضرت امیرالمومنین علی (ع) این خطبه را بعد از جنگ جمل بیان داشتند.

      "ای مردم ، ایمان زنان ناقص است، برخورداری زنان از سهم الارث ناقص است. عقول آنان ناقص است. دلیل نقصان ایمان زنان باز نشست شان در روز های قاعد گی از روزه و نماز است.................. از زنان پلید بترسید و از خوبان آنان بر حذر باشید. در کار های نیکو از زنان اطاعت نکنید، تا در کار های زشت طمع نورزند.

      باقر مجلسی از نویسند گان خیلی سر شناس ایران در اثر"بی نظیرش" "حلیته المتقین" احادیثی از بزرگان اسلام نقل کرده، که اگر هر انسان با خرد آن را بخواند دیگر هیچ وقت نمی گوید که " ما باید به عقاید دیگران احترام کنیم" در حالیکه آخوند های کثیف حتی به مادران دیکران هم احترام نمی کنند.
      ( قابل تذکر است که باقر مجلسی نویسنده کتاب "بحارالنوار" هم است. بحارالنوار در واقع قانون اساسی مسلمانان شیعه به حساب میرود که در جهان شیعه از احترام بی حد برخوردار است)
      باقر مجلسی در صفحه 94 ""حلیته المتقین" چنین بی احترامی به همه می نماید:
      "در احادیث معتبر آمده که: ... تادیب نماید فرزندان خود را بر محبت علی بن ابوطالب اگر قبول نکردند پس در مورد مادران شان تحقیقات نماید، زیرا کسی که به علی بن ابو طالب محبت نداشته باشد، علامت فرزند زنا زاده است".(صفحه 94).

      حالا شما ها توقع دارید که دیگران به این امامان و آخوند های شهوت پرست و درنده تان احترام نماید.

    • آقای ناصری موضوعات جالب را یاد آور شدید، اما نمی دانم که مردم بیچاره ما سخنان شما را در باره گفته های بزرگان دین بپذیرند یا از علما و نویسند گان مسلمان را.
      شما ادعا دارید که "چنین گفت پیامبر راستگوی
      که از گهواره تا گور دانش بجوی
      آنهایی که فرزندان مردم را از آموختن دانش مانع میگردند حقیقتاً دشمنان مردم، وطن و دین مبین اسلام اند. که میتوان گفت آگاهانه و یا ناخودآگاه آب به آسیاب امپریالیزم خون آشام میریزانند."
      این بود نظرات شما در باره بزرگان دین و حالا به نظر علمای و نویسند گان مسلمان توجه فرماید.

      " در حدیثی معتبر از حضرت محمد (ص) منقول است که زنانرا در غرفه و بالا خانه ها جا مدهید. و چیزی نوشتن برای شان یاد مدهید. و سوره یوسف را برایشان تعلیم نکنید".
      نظر به حدیث که باقر مجلسی در صفحه 94 کتاب " حلیته المتقین" خوداز قول پیامبر اسلام نقل می نماید زنان حتی اجازه خواندن بعضی از آیات قرآن را هم ندارند. حالا نمی دانم که مقام شما در نزد مسلمانان بلند تر از باقر مجلسی میباشد یا خیر. شما جملات زیبای را از جانب پیامبر نقل کرده اید اما نفرموده اید که آیا آنها را خود تان از زبان پیامبر اسلام شنیده اید یا اینکه در کدام کتاب خوانده اید. اگر در کتابهای اسلامی خوانده اید پس لطف کنید از آنان نام ببرید تا همه بدانند.

    • آقای ناصری،
      مه خو ده گور، امیدوارم شما دست از بهانه جویی بکشید. افراد مذکور علم و فهم عربی، قرآن و سنت شان چند برابر از شما است و آنها نوکر امریکا خو نیستند ولی برادر آیت اله ها حتما هستند. اگر بن لادن شیعه میبود شاید شمایان با هزاران همفکر و جهادی های خود در وزیرستان تشریف میداشتید. خوب خبر دارید که تنفر شما از بن لادن فقط بخاطر سنی یا سلافی بودن او هست و بس. اگر کمی دقت کنید، شاید بلند بگوید، آری!

      خوب ببینیم که اسلام واقعی شما چی امر میدهد:

      قرآن، سوره توبه آیه 5 : "پس از آنکه ماههای حرام (ذیقعده ذیحجه محرم ورجب که مدت زمان است) در گذشت آنگاه مشرکانرا هر جا یابید بقتل برسانید و آنها را دستگیر و محاصره کنید و هر سو در کمین آنها باشی..."

      سوره توبه آیه 23، در رابطه با پدر و برادر آمده است: "ای اهل ایمان شما پدران و برادران خودرا نباید دوست بدارید اگر آنها کفر را بر ایمان بگزینند و هر کس از شما آنان را دوست بدارد بی شک ستمکار است"

      سوره آل عمران،
      آیه ۴ : پیش از این فرستاده شده است، کسانی که به آیات قرآن کافر شدند، آنها کیفر شدیدی دارند و الله توانا و صاحب انتقام است‏."
      آیه ۱۷۷ : کسانی کفر را به جای ایمان خریده اند، به الله هیچ زیانی نمی‏رسانند؛ آنها را مجازات دردناکی برسد.

      سوره النساء،
      آیه ٨۴ : پس بکش در راه الله ، و مومنان را بر این تشویق کن، تو پاسخگوی نیستی! باشد که الله از قدرت کافران جلوگیری کند، الله قدرتش بیشتر و مجازاتش دردناکتر است‏.
      آیه ۱۱۵ : الله گفت: اگر بر آنچه که برشما فرود آورده ام کافر شوید، شما را آن چنان عذاب دهم که احدی از جهانیان را چنان عذاب نکرده باشم‏.

      و دیگر امثالهای این دین غضبناک شما!

      و آنچه را که شما ماهیت زن در اسلام میگوید، در سیغه و سن ازدواج 9 سالگی و آیه ذیل میتوان یافت:

      سوره اعراف آیه 189 : اوست خدایی که شما را از نفس واحده آفرید و جفت او را از او آفرید تا موجب آرامش او شود

      سوره بقره آیه 223 : زنان شما کشتزارند مر شما را پس بیایید کشتزار خود را از هرجا خواسته باشید و مقدم دارید برای خودتان.

      سوره نور آیه2 و4 : زن زناکار و مرد زنا کار پس بزنید هر یک از آن دو را صد تازیانه - و آنان که نسبت زنا دهند بزنان با عفت پس نیاورند چهار گواه پس بزنید ایشانرا هشتاد تازیانه و قبول نکنید مر ایشان را کواهی .

      سوره نساء آیه 3 : واگربترسید که عدل نورزید دریتیمان پس نکاح کنید آنچه را خوش آید شما را از زنان دو و سه و چهار پس اگر بترسید که عدالت نورزید پس یکی یا آنچه را مالک باشد دستهاتان آن نزدیکتر است که میل نکنید .

      و وغیره

      و گفتارهای دیگر در احادیث و نهج البلاغه که زن را مال مرد، ناقص و برابر با آرزو های همان عربهای صحرا نشین 1400 سال پیش دانسته اند. نمیدانم که چطور با فکر 1400 سال کهنه چطور از پیشرفت حرف میزنید، چطور و چرا از ترورستهای عرب گله گار هستید؟ همین شما و همان آیت الا ها، همان سیاف و بن لادن ، همین شما و همان خمینی و ملا عمر... و همان عربهای 1400 سال قبل

      به بدبختی افغانستان قسم که تعجب آور است/

      از کابل پرس? خواهش میکنم که مثل سابق و با معیار آزادی بیان سانسور نکند. تشکر

      آنلاین : کافر

    • آقا ویاخانم طبیعت دوست که قبلا بنام بهمن پیام میدادید!

      ازخشم ودشنامتان به آقای ذبیح الله ناصری معلوم شد که ازخرد تهی استید زیرا انسان باخرد خشن ومتعرض وهتاک نمی باشد. آنچه را که خودت خرد خوانده ئی ما آنرا جهل مینامیم .

      خرد در قرآن ستوده شده است اهل حکمت وخرد همیش مورد تأیید وتمجید دین اسلام بوده وهست.

      خرد وعقل وتدبر وتفکر همیش یگانه نعمت پروردگار عالم بوده که خداوند بربنده گان خویش ارزانی فرموده است.

      اما آنچه را که شما آگاهانه بنام خرد به خواننده گان نشخوار میکنید فقط نفرت تعصب کور وجاهلانه و تشدید عداوت ودشمنی درجامعه انسانی است.

      یک نمونه کوچک انصاف خردگرا خودشمااستید که خودتان دیگران را ازتبصره درمورد امور شخصی دیگران برحذر میدارید اما خودتان ماشاءالله نیم صفحه را برتعرض شخصی بالای ذبیح الله ناصری مملوء ساخته اید.

      به شما آقای خردگرا چی ارتباط دارد که آیا ذبیح الله ناصری شهروندی انگلیس را دارد یانه یا قسم وفاداری
      خورده است یانه یا پول سوسیال میگیرد یانه؟

      اگر قدرت در دست خردگرایان مثل شما باشد مردم را ازپشت سر حلال خواهید ساخت اما لطف خداوند که چنین انسانهای متکبر ومغرور به دانش اندک را قدرت وصلاحیت داده نشده است زیرا خالق خودش عادل است وآگاه شما را به این خاطر آفریده است که تجسم عینی ازبیدینی ولاقیدیت باشید تا اگر مثال ضرورت بیفتد به شما ارجاع شود دنیای که مملوء از اضداد است جنابعالی نقطه مقابل دین ومعنویت وخدا قرار دارید.

    • تمیم خان ! به سلامت باشی .اول خدمت شما عرض کنم که من هیچگاهی قبلآ بنام بهمن پیام نداده ام.پیام های من بنام بابک میباشد.مگر زمانی که یک تعداد دوستان در اخیر القاب و یا اسمای استعاره خود ،پسوند" دوست "را گذاشتند.من هم برای تنوع و با وجه مطایبه همین لقب را انتخاب کردم( اسمای دیگر نویسندگان عبارت بودند از :اسلام دوست،انساندوست و..).باز هم تکرار میکنم که بااقای بهمن معرفت ندارم.اگر اقای بهمن این نوشته را مطالعه نمایند خودشان هم همین جمله را تائید میکنند.

      موضوع بعدی تان در مورد اتهام به من چنین نگاشته اید:"ازخشم ودشنامتان به آقای ذبیح الله ناصری معلوم شد که ازخرد تهی استید زیرا انسان باخرد خشن ومتعرض وهتاک نمی باشد. آنچه را که خودت خرد خوانده ئی ما آنرا جهل مینامیم ."من با شما در باره تعریف ذیل موافق میباشم:انسان باخرد خشن ومتعرض وهتاک نمی باشد. و حالا هم همین تعریف شما را اساس قرار داده یکبار هم شخص خود شما را با این مقیاس اندازه میکنیم."ازخشم ودشنامتان به آقای ذبیح الله ناصری معلوم شد که ازخرد تهی استید"پس اعتراف کنید که عالیجناب هم زیاد از خرد بهره نبرده اید.پس شما چرا خودتان به دیگران دشنام میدهید؟ایکاش نظر تان را با طرز دیگری غیر ازاین مینوشتید تا من براستی از گفتارم احساس ندامت میکردم.

      لطفآ در مورد نوشته خودت یک کمی روشنی بدهید که ان خردی که در قران ستوده شده چه نوع خرد میباشد.و بالاخره نظر خودت در مورد خرد خودت چیست؟چگونه توانستید به نتیجه ذیل برسید؟" اما آنچه را که شما آگاهانه بنام خرد به خواننده گان نشخوار میکنید فقط نفرت تعصب کور وجاهلانه و تشدید عداوت ودشمنی درجامعه انسانی است." عجیب است. حالا لطف کنید یرای هرکدام چند مثال بدهید تا من در ایند متوجه باشم. باز نتیجه گرفته اید که :"اگر قدرت در دست خردگرایان مثل شما باشد مردم را ازپشت سر حلال خواهید ساخت اما لطف خداوند که چنین انسانهای متکبر ومغرور به دانش اندک را قدرت وصلاحیت داده نشده است زیرا خالق خودش عادل است ."اما دوست عزیز باز هم شما مرا با طالبان که در واقعیت افراد ایده ال تان هست اشتباه گرفته اید.این طالبان اند و (و سایر همفکرانشان)که انسانهای بیگناه را از پشت سر و پیش روی حلال میکند نه من.باز اگر خدایی موجود میبود و این خدا دارای لطف و عدالت میبود هرگز افرادی مثل طالبان، ایت الله های قمی،و هزاران دیکتاتور دیگر را در طول تاریخ در جوامع مسلمان یا غیر ان حاکم نمیساخت.شما حتمآ فکر میکنید که خدا هیتلر را به حاکمیت رسانده است.پس اگر مطمئن هستید شریک بزرگ قتل 50 میلیون انسانرا شناسایی کرده اید.حالا با این معادله تان شریک یذید قاتل حسین را هم معرفی کردید.باز نتیجه گیری خنده آورتان با این جمله خلاصه میگردد:"وآگاه شما را به این خاطر آفریده است که تجسم عینی ازبیدینی ولاقیدیت باشید تا اگر مثال ضرورت بیفتد به شما ارجاع شود دنیای که مملوء از اضداد است جنابعالی نقطه مقابل دین ومعنویت وخدا قرار دارید." اما ایکاش به عوض کلمات دین ومعنویت وخدا کلمات مترادف انرا خرافات ، جهل،قتل عام را هم اضافه میکردید.جملات تان زیبا تر میگردید.پس اگر شما فکر میکنید که این خداست که مرا بیدین افریده در انصورت باز هم این خداست که مقصر بیدینی و به قول شما لا قیدی من میباشد.من در این میانه هیچ تقصیری ندارم.خوب باز هم از شما تشکر که مسوئل اصلی را برایم معرفی کردید.ولی من با شمانه تنها در این مساله هم نظر میباشم بلکه بیشتر از انچه شما گفتید من پیامبرانش و کتب هایش را نیز مسول بدبختی چندین قرنه بشریت.و در عصر حاضر کشورم را میدانم.

      تمیم خان من اگر دشنام های که برایم همفکرانتان نوشته اند برایتان یکجا جمع کنم ،یک کتاب پر میشود.اما من هم بار ها گفته ام که به استثنای ضرورت ،جواب بی ادبان را با دشنام نمیدهم.اما به حیث اخرین وسیله از ان استفاده میکنم.چنانچه همین لحظه من شما را هم حرف رکیک نگفته ام و به این زودی ها حاضر به گفتن ان نیستم.موفق باشید.

      در مورد اقای ناصری باید عرض کنم که همان طوری که من شما را نمیشناسم،به همان ترتیب من با ایشان اشنا نیستم.اما گفتار من مستقیم به ایشان مربوط نیست و اگر دقت کنید عمومی نوشته ام .زیرا اینرا بار ها دیده ام که هستند مردمانی که در نوشته هایشان زیاد از دینداری و تقوا و ...حرف میزنند. و دیگرانرا متهم به منافقت و تزویر مینمایند در حالیکه به مذمت غرب مصروف اند اما در واقعیت از دریافت امتیاز از ایشان ننگ نمیکنند.کسی که به مصرف دولت انگلیس در دانشگاه شان تحصیل میکند باید مردانه ظاهر و باطن خود را یکی سازد.و یا اگر بدگویی از تمام معرفت و امتیازات غرب میکند باید از دریافت ان نیز ننگ داشته باشد.

    • آقا ویاخانم آزاد!

      هرچند جواب شما را باید آقای ناصری بدهد اما ازقطار کردن آیات وترجمه های ناقص آن درک کردم که جنابعالی خواهان این استید که باید دهن های انسانهای دین دار را ببندید بخاطر اینکه بامزاج شما جور در نمی آید.

      تمام این آیات از خود تفسیر و شأن نزول دارد علم داشتن به شأن نزول آیات اقتضای یک تعلیم وتربیه طولانی را میکند که بصورت تدریجی ومسلسل ومنطقی بتوانید از فهم قرآن اگاه شوید.

      خصوصا آیات سوره های توبه وانفال آیات است که بعداز نقض پیمان صلح حدیبیه از طرف نیاکان شما یعنی مشرکین وکفار آنزمان این سوره ها نازل شده ودربرگیرنده شدیدترین احکام درقسمت کفار محارب میباشد کفر یکه عمدا وقصدا بامسلمانان در جنگ وقتال باشد آیات سوره های توبه وانفال وهمچنان سوره فتح همه در اوقات خاص بر پیغمبر نازل گردیده است وتگ تگ آیات محتاج تفسیر و تأویل میباشد.

      بااین اراجیف که شما نوشته اید خواسته اید که جهل وبی خردی خودرا توجیه کنید ودیگران را متهم به بی ربط نویسی نمائید.

      درحالیکه خودتان آنچنان پراگنده وبی ارتباط مینوسید که آقای ناصری هرگز چنین اشتباه را مرتکب نشده است.

      شما ازیکطرف منتقد اخوندهای ایرانی ورژیم ایران استید واعمال آنهارا ملاک ومعیار سنجش و قضاوت های خود قرار میدهید واز طرف دیگر خودرا جبری معرفی نموده و خدا را مسؤول اعمال خویش میدانید من ندانستم که چرا اینگونه پرت وبی ارتباط می نویسید تاهنوز موضع شما مشخص نیست که آیا خودرا کافر میدانید یا مومن یا شکاک ویا چی به هرحال من برای خودم اجازه میدهم که خودم شما را کافر حساب میکنم.

    • تمیم جان

      خرد را با عقل اشتباه گرفته اید.برخلاف دیدگاه شما که خرد وعقل را نعمت خداوندی میدانید، حقیقت این است که خرد داده کسی نیست و آدم خرد را در طول زنده گی فرا میگیرد.

    • خوب از انجایی که شما مردم بیشتر روی شنیده کار میکنید تا دیده و عقل چند تا تکسته میگم خوب گوش کنید در ضمن در اخرش چند تا پیام برای این ولاست فقیهی ها هم چیزهایی دارم.
      اول اینکه اولین قیام دجال از کرمان ایران برمیخیزد.نه از افغانستان
      دوم سید خراسانی یک سید از سادات ناب افغانی است نه خامنه ای.
      سوم اولین خیزش برای امام زمان همین سید خراسانی هستش نه کس دیگه.
      درضمن اگر امام زمان بیاید از کجا معلوم که این دینی را که داریم اصلا این شریعتی که داریم را دستخوش تغییر و تحول قزازندهد؟
      برای فداییان ولاست فقیه همین بس که اگر فردا روزی ولایت فقیه گفت که برید افغانستان را بگیرید چه خاکی به سرتان میکنی؟بلفرض این حرف را هم قبول کردید اگر گفت که زنان و دختران افغانی حلال هستند باز چه؟اگر گفتند که خون مردم افغانستان حلال باز چه؟همین قدر برایتان میگم که حکومت ایران یک طرح صهیونیستی هستش اگر باوز ندارید به این حرف ها گوش کنید:پاکستان،هند و ایران به کمک امگلستان حکومت تشکیل داده اند فکر میکنی برای چه؟همچنین عربستان و حوضه خلیج فارس از امریکا تمویل میشوند برای چه سید یمانی و خود اقا امام زمان!چرا اینهمه ایران به هزاره ها و سید های افغانستان فشار میاره؟چرا باید القاعده در مناطقی باشد که در پیشبینی ها امده از یاران مهدی هستند؟کمکی فکر کن خدا بیامرزد خمینی را میگفت اسلام مرز ندارد حال اینکه در ایران مرزی برای وهابی وجود ندارد برای بهایی وجود ندارد ولی وقتی نام افغانی را که بگیری قسم این است که جن گرفته باشدشان؟این دیگر ظلم است و پشت پرده ظلم رهبری ایران و ریشه ان از انگلیس است.الان هم که چیزی به نام احمدینژاد امده تیشه به ریشه همین حکومت میزند فکر میکنی از کجا امده از زیر درخچه بادزنگ بلند شده نه این هم از بزر خامنه ای بلند شده است.
      با تشکر

  • اندیشه تاریک و چشم کور وگوش معیوب کجا و درک از قیام و انقلاب مهدی کجاست؟جای بسی افسوس که مست و دیوانه غرب برای تخریب دین و ایمان مردم در تلاش افتاده اند که به پا بوسی این و آن این توهین بزرگ را به جامعه خویش روا داردو برای خدمت به ارباب اینک کاری کنند که هرگز در باره آن که چه می نویسند نمیدانند و لذاست که ابله هان را از قلم و گفتار شان باید شناخت.

    • عزیز بی نام!شما که اندیشه تان شکر که روشن و چشمان تان بینا وگوش هایتان شنوا است و از انقلاب (انفلاق)مهدی هم درک دارید.لطفآ این تاریک فکر،کور و کر را کمی معلومات از ان قیام مهدی تان بدهید.

      فکر میکنم که بجز از چند میلیون دانشمندان مثل شما متباقی تمام بشریت( حدود شش میلیارد) که اکثریت شان حتی یکبار هم اسم مهدی شما را نشنیده اند از این قیام عالمگیر بی خبر مانده اند.لطفآ زمان و اهداف این قیام را که شما به ان دلبسته اید برای این فقیران کور و کر توضیح فرمائید.شما از کدام عالیجناب تقلید میکنید ؟که اینقدر دانا و بینا و شنوا شده اید؟که ما هم با پیوستن به شما از لذت فهم و درک شان مستفید گردیم.تا مبادا قبل از انکه ما راه ثواب را یافته باشیم ،مرد انقلابی شما از راه برسد.و برای من ناوقت باشد.من براستی از سوختن در اتش خوشم نمیاید.

      اقای عزیز پابوس کسی است که وابسته به یک دین و مذهب مثل شماست.من خو همه ادیان را به شمول مهدی شما به سبب افسانه بودنشان ترک کرده ام.من هرگز مفهوم کلام شما و مراجع تقلید تانرا از انداختن همه تقصیرات در گردن غرب ندانستم.حتمآ از این بابت عصبی هستید که چرا ما را مثل ایران بدار نمیزنند؟ در غیر ان اینرا مرکب ملا نصرالدین هم میداند که غرب بدبخت به کسی در اینباره پول نمیدهد.این سپاه مهدی شماست که برای کشتار بیگناهان به افراد خود پول مپیردازد.

      انسانها حق دارند ازادی تفکر و انتخاب و نقد داشته باشند.اگر خوش شما بیاید یا خیر مهم نیست.اینرا بیاموزید که هستند هزارن افرادی که با شما هم عقید نیستند.و شما نمیتوانید که با استبداد مفکوره تان را بالای انها بقبولانید.

  • خر باش ، که این جماعت از فرط خــــــــــــــــری

    هر کو نه خــــــــــــــــر است ، کافرش میدانند

    افکار و اعمال طبقه روحانیون از روزگار مردم ما بدبختتر و غریبتر است. علم از دنیای دیگر و پول و بدبختی هم از دیار دیگر. همان دیوبند و همین قم، دو برادر بسیار شیرین.
    اینها از علم اقتصاد، کامپیوتر و فزیک پیاده اند و همینهای که تا دیروز مرگ بر امریکا شعار میدادند، امروز در زیر سایه اش عیش میکنند. مثل کلیسای سابق شغل اینها هم علم ستیزی، زن ستیزی، انسان ستیزی است، دیگر کمالی ندارند. همین کاسه لیسان و جاسوسانی که تا دیروز دستهای شان پر از خون هزاران هزار انسان بود، امروز در سایه ای پول تیل میخواهند از این ملت لبنان ثانی بسازند.

    و آنجا که علم شان از پاسخ باز می ماند، دیگران را گمراه و کافر مینامند.

    آنلاین : کافر؟

  • برادران اهل تشیع آگاه باشید ، این نوسینده های وابسته به استکبار میخواهند بین ما وشما نفاق ایجاد کند ومسایل که قبلاً حل گردیده دوباره بالا نموده ومارا مصروف قیل وقال نماید واز اهداف اصلی ما که مبارزه با امپریالیزم، مائوییزم واستالینیزم است منحرف نماید. درضمن امریکا میخواهد کشور های اهل تشیع را منزوی نموده بعداً اهداف تهاجمی خود را پیاده نماید که انشاالله امریکا ناکام میشود.

    همیشه باد وحدت مجاهدین افغانستان
    مرگ به مائویست ها ،استالینیست ها ودیگر ایادی استکبار سیاه ،زرد وسرخ

    • هارون جان رستا خیزی !یک موضوع را برایتان باید واضح سازم که شما با ناامیدی تمام و با دست و پا زدن بی جا در فکر انحراف مسائیل مطرح شده هستید.باور کنید که خود تان به مفهوم اصلی نوشته تان اگاه نیستید.کلمات و جملاتی که از ماشین های تبلیغاتی رژیم ایت الله ای شنیده اید تکرار میکنید.استکبار یعنی چه؟ و چه کاری با خرد گرایان دارد؟تفاوت و نفاق بین مذاهب وجود دارد ،شما بخواهید یا نخواهید و این کلمات مخملین شما هم درز های عمیق موجود را پر نمیتواند.خرد گرایان هر نوع استبداد فکری را از هر قبیل که در تضاد با علم و حقوق انسانها باشند مردود میشمارند.استبداد ادیان را اعم از یهودیت،اسلام و عیسویت و....و استبداد مذاهب در اسلام را اعم از اهل تسنن و تشیع و یا وهابیت وغیره را و استبداد فکری اعم از انحطاط ایدیولوژیکی استالین یا مائو وغیره را که شما با ان اشنا هستید،مردود میداند.خرد گرایان معتقد هستند که خدایی وجود ندارد.پیامبر ها خودشان خود را فرستاده موجود صاحب قدرت با نام های متفاوت میدانند.و همه دروغ میباشند.عیسی فرزند خدا نیست.بلکه فرزند مریم و جوزف است.نه خدا وجود دارد و نه جناب محمد فرستاده اش میباشد.نه امام الزمان وجود دارد و نه میتواند برای قتل بی عقیده ها دوباره برگردد.رژیم مستبد ایران نیز در حال فریفتن میلیونها ایرانی و جهان میباشد.با ترویج ایدیولوژی مهدویت هم خود و هم دگران را فریب میدهند.و این یک ضیاع وقت برای ملت مظلوم ایرانست.مهدی هرگز بر نمیگردد.هزاران سال دیگر هم سپری خواهند شد.مگر از مهدی خبری نخواهد رسید.در اینده ادیان ،چه یهودیت،چه مسیحیت،چه اسلام،چه بودایی و زردشتی و هندویزم وغیره محکوم به فنا هستند.این موضوع را صرف یک انسان ذکی و متفکر و اینده بین که خود را از قید استبداد ادیان ازاد نموده باشد مشاهده میکند.از عمر و حاکمیت امریکا و سایر زور مندان نیز چیزی باقی نمانده است.همه بشریت به شمول اروپایی ها اسیایی ها ،اتباع افریقایی و قاره امریکا به شناخت واقعی و علمی پی برده اند و یا روزی پی میبرند.و در این شناخت علمی جایی برای عیسی و موسی و محمد و مهدی وجود ندارد.جایی برای استالین و مائو نیز نخواهد بود.و مجاهدین بد نام افغانستان که مجموعه از سارقین،جنایتکاران و شیادان اند نیز به مذلت یاد خواهند شد.شما که دوستدار جرو بحث در این باره هستید از دشنام دادن و شعار دادن اجتناب کنید.شعار های مرده باد و زنده باد دیگر کهنه شده اند.شما بجای احساسات از عقل تان کار بگیرید.شما که در مدافعه ازالله قرار دارید بدانید که میلیونها انسان دیگر به الله شما باور ندارند.و انرا ساخته فکر و خیال بشر میدانند.اگر کدام دلیل دارید بفرمائید.و اگر ندارید با دشنام و تهدیدو تکفیر به هدف تان نمیرسید.من نه تابع "استکبار" هستم و نه" دستپرورده" کسی.شما که باور به خدای یکتا و قادر دارید به میدان بیاید و با سلاح عقل تان مارا قناعت بدهید.شعار مرده باد و زنده باد تان را در جیب بالای تان بگذارید تا شاید روزی بکار تان اید.الله شما به من مزاحمت نمیتواند.خرد گرایان از هر نوع وابستگی سیاسی و نشنلیستی ازاد اند.معیار قضاوت شان را صرف علم تشکیل میدهد.

      اقای اذر من به شما و نوشته تان که تابو شکن است احترام دارم.

      هارون خان و دیگر هم فکرانش صرف به چند سوال من پاسخ بدهید:چرا شما به عوض دلیل و منطق ،تمام نیروی تان را به دشنام دادن و تهدید و تحقیر خلاصه میسازید؟و چرا بر عقل تان مسلط نیستید؟چرا موضوعات کاملا نا مرتبط به همدیگر را با هم پیوند میدهید؟ایا در بین شما عاقلی است که مثل یک انسان بالغ جواب بدهد؟ایا کسی است تا این مطالب را خارج از محدوده ی سیاسی تشریح بدهد؟ایا کسی در بین تان است که دیگر دشنام و شعار ندهد؟

    • طبیعت دوست جان عزیز جواب هر سه پیام تانرا (یک پیام دیگر تان در ادامۀ مقاله ازدواج موقت جناب آذر) بزودی در همین صفحه و یکجا خواهید خواند.

    • ذبیح الله خان ناصری!امیدوارم صحتمند باشید.نظر به عادت تان در حال حاضر شدیدآ مصروف جمع آوری انواع پیوند ها هستید.حتمآ تعداد انرا اینمراتبه به صد میرسانید.از شما بعید نیست.و یک فصل شعر را هم سر به سر خواهید نمود.اما کوشش کنید که مسائیل را بی ارتباط با هم طرح نکنید.امید وارم وقت کافی برای اموزش علم اقتصاد برایتان باقی مانده باشد.(مزاح کردم).من با اشخاصی که مخالف من نظر دارند هیچگاه با دیده تنفر امیز نگاه نمیکنم.من بر خلاف دین مداران از روحیه مدارا و صمیمیت برخوردارم.

  • خدمت دوستان کابل پرس? سلام

    وحی پایان علم است و تمام علم در کلام پاک خداوند مستتر است هر کس خارج از کلام پاک به تحقیق و تفحص بپردازد بیهوده به دنبال باد دویده است تمام ضروریات زندگی یک انسان در کلام پاک مستور است هرکس خارج از اقیانوس دین فکر کند سرنوشت اش نابودی و اینده اش بربادی است راه نجات بشر باز گشت به دین و باز گشت به خود است

    امید وارم تمام خردگرایان به دین برگردند

    • سلام امیر المومنین عزیز! شما تا حال در قید حیات هستید؟ من بجواب شما در مبحث نقش معلم در تعلیم و تربیه نوشته بودم.شما انرا حتمآ نخوانده اید؟اگر میخواندید که چند وقتی از خجالت پنهان میشدید .حوب مهم نیست حالا بخوانید.اما در مورد نوشته امروز ی تان باید عرض کنم که :چون خدایی وجود ندارد ،پس وحی وجود ندارد.و وحی های تقلبی که بنام یک موجود مقدر صادر گردیده فاقد اصالت میباشد.انهایی که خود را غرق در تحقیق وحی های ساختگی کرده اند و قت خود را ضایع و از کاروان علم عقب افتاده اند و به مزلت امروزی که ملت ما دچار شده رسیده اند.دین و مخصوصآ دین اسلام هیچ چیز جدید برای گفتن ندارد.و تمام معلوماتش مربوط به 14 قرن قبل میباشد.و این دین جوابگوی هیچ نوع نیازمندی بشریت مدرن را ندارد.هرکس که خود را غرق در دین کرد ،به راستی غرق گردیده ومحتاج شرق و غرب میگردد.هیچ ملایی اختراع وسایل مورد نیاز امروزی را نکرده است و با تعویذ و دعا دفع مشکل نمیتوانید.باید براستی دامن علم را محکم بگیرید تا بر مشکلات تان غالب گردید.با تجوید و صرف و نحو و قدوری و نهج البلاغه مشکلات ما حل نمیگردد.ما به صنعت و قدرت وتولید مواد مورد نیاز خود به علوم عصر حاضر نیاز داریم.برای تولید برق به علم ضرورت داریم.برای ساختن سرپناه به مردم خود ما به علم انجنیری ضرورت داریم.برای پرواز با طیارات ما ضرورت به علم ایرودینامیک داریم.برای تداوی مریضان ما ضررت به علم طب داریم و.... ادیان مارا به رسیدن به سطح رفع نیازمندی های موجود ما کمک نمیتواند.با دعا و جادو گری ما موتر ساخته نمیتوانیم بلکه با اگاهی از علم تخنیک است که قادر به این کار میگردیم.شما ملا جان به امید خواندن نوشته قبل من و درک واقعی نیاز های عصر حاضر با خودت و داع نموده و به ارزوی پیوستن خودت به صفوف خردگرایان میباشیم.ملا جان تو از عقل ات استفاده کن نه از عادت و احساسات ات.بیاد داشته باش که مذاهب بزودی نابود خواهند شد.در صد سال بعد معتقدین با خجالت از اعتقاد شان حرف خواهند زد.

  • جناب آقاي ابراهيم آذر ظاهرا شما با اين ديدگاه قصد اينرا داريد كة حمله آمريكاي جهانخوار را بة مردم بيگناه افغانستان ناشي از باور ديني مسلمانان ايران جلوه دهيد . همان ديدگاهي كه وهابيت با اربابانشان اين سناريو را طراحي نموده اند . نميدانم قصد شما از اين ايجاد شبهات براي مردم مسلمان افغانستان كه دين و قرآن و پيامبر و قبله اشان با مسلمانان ايران يكي است چيست .... آمريكا خود راقدرت برتر دنيا ميداند و با حمله به كشورهايي چون افعانستان ، عراق و....قصد عدم توسعه اسلام در دنيا را دارد....وافرادي عذر ميخواهم چون جنابعالي كه نام مبارك يكي از پيامبران خدا رانيز داريد با چنين تحليلهايي كمك شاياني به ابرقدرتها براي كشتار بيگناهان در افغانستان وعراق مي نمائيد . خداوند شما را اگر قابل هدايت هستيد هدايت فرمايند. سلمان رشديها فراوانند...............

    • آقای ( ) گمنام!
      بدون از این که ما را متهم به جاسوسی کرده و با استفاده از انترنیت که از سایه ی سر امریکای که باعث نجات شما سایر مومنان و جهادیان از دست برادران مومن و جهادی خود شما شد، ما را تکفیر کنید، خدمت تان عرض کنم که خود را به کوچه حسن چپ نزنید.

      زیاد نه یک کمی از عقل و قکر استفاده کنید. مگر فراموش کرده اید که سالها پیش که هنوز امریکا هیچ درکش در افغانستان نبود، شما دیوانه وار مرگ بر امریکا شعار میدادید - تمام به امر همان آخوندها.
      خوب، اگر امریکا بی گناهان و طالبان را میکشد، مگر شما مومنین این قدر سالها گناهکاران را قصاص میکردین؟ مگر روزهای که روی هفت سنگر دیوانه کشتار بودید و از مردم خودتان بحساب شپش پول میگرفتید، مگر روزهای که تکفیر هر هفت تان از همان قم اعلان میشد، مگر روزهای که در ارزگان آبروهای مردم را اولجه میگرفتید، مگر روزهای که در کابل سینه های زنان را کارد میزدید، مگر روزهای که در سنگماشه جوانان را به آتش میکشیدید و مو سفیدان تیر باران، مگر روزهای که زنان و مردان را در بهسود سنگسار میکردین، مگر روزهای که به امر خدای ایرانی خود مکتبها را کفر میخواندید و به زور و فشار راه فرزندهای همین ملت را از درس قطع میکردید، مگر در این روزها کی بی گناه بود؟ به عقیده کی شما احترام گذاشتید؟ مگر از کدام امپیریالزم حرف میزنید؟ مگر وجدان دارید که یا در ایران مانده است؟

      روز شما به بهانه جویی و چرب زبانی سیاه است. پیغمبر و دین و امام گفته خود شما خو از پاسخ گویی پیاده هستید، مردم را احمق ساخته اید. آنقدر خون که شما و بادارن عرب و ایرانی شما در افغانستان و سنگ سفید و طل سیاه ریختانده اند، پدر امریکا و امپریالزم هم به شما هر دو دست سلامی میدهد!!!

      آنلاین : کافر

  • هر نشریه ای (چه انترنتی و یا کاغذی) سعی دارد که تعداد مخاطبین خود را افزایش دهد. نشریه های وزین برای جذب مخاطب از نویسندگان باسواد و کار آزموده استفاده می کنند اما نشریاتی که به هر علتی دستشان از نویسندگان دانشمند دور است به ناچار روی به مطالب عامه پسند و جنجالی می آورند و با مطالب تفرقه افکن آتش بیار معرکه می شوند. مشابه این اختلافات مذهبی در صده های پیشین در اروپا منجر به کشتار میلیون انسان شده است و در حالی اروپا این مرحله را پشت سر گذاشته است و آموختند که دگر اندیشان را تحمل کنند و صحبت از ایالات متحده اروپا در میان است (پول واحد اروپایی و بر داشتن مرزها و ویزا گام های اولیه است) اشخاصی مثل آقای آذر تازه فیلشان یاد هندوستان اختلافات مذهبی در کشور افتاه است.
    آقای آذر اگر می خواهی تعداد بیشتری مخاطب داشته باشی راه بهتر این است که کمی بیشتر مطالعه کنی و به درد های واقعی جامعه ات بپردازی. احمدی نژاد هر مزخرفی که بافته باشد درد اساسی ما نیست.

    ممکن است برای خود نمایی این مثلا مقاله را در اینجا نوشته باشی تا هزاران نفر مخاطب را به اینجا آورده که حتی به هم فحاشی کنند اما چه حاصل؟ هیچ می دانی سایت های پرنو پر مخاطب ترین سایت ها هستند؟

  • سلام به همه دوستان ونويسنده اين مطلب اذر خانم:نخست بايد عرض كنم كه شخص شما اينقدر بدوي وجاهل هستيد كه امدن امريكارا به كشورهاي مسلمين به مذهب ودين شان تعلق ميدهيد در حالي كه همه ميداند امريكا يك ابر قدرت استعمار كر ميباشه وهرجند افراطيت در اجتماع مسلمين بيشتر شوه به همان اندازه سهم امريكا براي استعمار مضاعف ميشود اين هيج بستكي به امام زمان وبيغمبر مسلمين كه همانا محمد عرب هست نداره من شخصا نه مسلمان هستم ونه مسيحي يعني به اين منعي كه نه به مسلمان ونه به مسيحي اعتقادندارم ولي احترام دارم وفقط وفقط به خدا اعتقاد دارم وبس .و اما بعد از همه مسلمين بوزيش مي طلبم كه جنين جمله را ابراز ميكنم دوستان عزيز من قصد اهانت ندارم بنا به اعتقاد كه به ازادي بيان دارم خواستم جنين سوال را مطرح كنم: من از زبان خود تان كب ميزنم كه جماعت مسلمين قبول دارد كه محمد عرب بيغمبر همه مسلمين دنيا هست ولي تا هنوز هيج يك از علماي مسلمين ودر هيج يك از فق مسلمين به سراحت نكفته كه محمد با سواد بود.
    يعني محمد يك بي سواد مطلق بود كه از نعمت خواندن ونوشتن محروم بود در صورتي كه بيغمبر مسلمين بي سواد باشد احمدي نزاد ويا ملا عمر ويا بن لادن بي شك در قلب كل مسلمين جاه دارد جون خصلت وطبيعت مسلمين داراي جنين مزاج بدوي هست كه كشتن دريدن جباول كردن به يغما بردن ......وامثال جنين جملات يكي از واجبات مسلمين هست نه تنها خجالت نميكشد بلكه افتخار هم ميكند ونامش هست جهاد! وحالا كه محمد عرب خود را خاتم النبيين قلمداد كرد اكر بدور از جهالت وكينه حرف بميان بيايد دستور كه محمد براي قتل عام كسانيكه به اسلام نميامدن صادر كرد كه در قرن 21 بنيامين وتنياهو نخست وزير سابق اسرايل براي قتل عام فلسطينين صادر نكرده است خوني انسانهاي بي كناه به دستور بيغمبر اسلام به زمين ريخت جنايت هتلر كه به هولوكاست مسما شد عاجز هست و با الخصوص در طول تاريخ قتل عام كه خلفاي مسلمين كرده و امروز ملا عمر وساير افراطيون مسلمين ادامه ميدهد قبول كنيد كه احمدي نزاد شايسته امامت به صورت نيمه ديموكرات براي جماعت مسلمين مي باشد جون اجمدي نزاد دستش به خون انسانهاي بي كناه الوده نيست جرا از حقيقت كريزان هستيد ؟
    اصلا بياءيد دو كشور مسلمانان را كه خود را ولي وخليفه ورهبر مسلمين ميكرد(سعودي+ايران) به ترازوي نقد بمانيم:اما بصورت خيلي فشرده انكشت روي نواقص ميمانم كه ارتباط مسقيم به دين شان دارد. خوب اول ميرويم سراغ سعودي" سعودي يكي از بزركترين كشورهاي نقص حقوق بشر در دنيا محسوب مي شود در سعودي غير از مسلمان شيعه وسني اديان هاي متعددي وجود دارد مثل:يهودي،مسيحي،دروزي،ناصاراوغيره واما هيج يك ازاين اديان ها به شمول شيعه مسلمان حق ندارد كه بصورت علني واجبات مذهبي خود را بجا بياورد در صورتي كه شك كند همجو استاده حكم اعدام شان از طرف خادم حرمين وشرفين مسلمين صادر مي شود ودر ملا عام كردن ميبرد وجرمش بيروي از اديان ديكر است واين است اسلام!در سعودي تا دو ماه قبل زن حق موترواني نداشت ودر حال حاضير خيلي به ندرت ميشه ديد كه زن بشت موتر نشسته باشد ولي همه زنهاي سعودي جنين حق را ندارد! وحالا جند كلامي در وصف ايران: ايران همجنان به نقض حقوق بشر ادامه داده ومي دهد ولي در ساير موارد نسبتا به سعودي قابل مقايسه نيست به اين علت كه در ايران بيروان همه اديان ازاد هست ومي باشد وبيم ان را ندارد كه به حكم اينكه مسلمان نيست ادام شود وهمجنان موانع زياد در بيش روي زنان هست ولي نه به اندازه سعودي وبازهم اين زن ستيزي ايران بر ميكردد به همانا دستور از كتاب اسلام(قران)و محمد عرب كه بيغمبر اسلام است واكر يك شخص مسلمان نباشد واز تمام جزءيات فق مسلمين اعم از شيعه وسني معلومات كافي داشته باشد جنين جواب را خواهد كفت كه اكر قرار شوه بري اداي احترام به مسلمين امتياز بدهد بي شك شيعه حق بجانب است جون يك حس بشر دوستي را ميتوان در اصول ومنطق شيعه يافت در حالي كه سني از جنين مزايا برخوردار نميباشه وجنين جيزي را در هيج يك از فق سني نميشه يافت. در بايان اكر نتيجه كيري كنم به اين جمله بر ميخوريم كه س....زردبرادر.....است.
    وحالا شما منظير امام وبيغمبر بي سواد تان باشيد ...... تا از بغض بي ميريد وهرقدر ميتوانيد خود را انفجار نه نه بي بخشيد جهاد كنيد كه تاامام تان هم ظهور كند وبيغمبر تان هم با سواد شوه تا شايدبراي بار دوم اكر امكان داشته باشه شمارا به صراطالمستقيم هدايت كند واكر ازهدايت نشديد نابود تان كند تا انسانهاي كه عاشق همزيستي هست زندكي كند و شماهم ازشر جهالت تان خلاص شويد.

    • الیاس عزیز سلام!برای انکه نوشته ام طولانی نگردد،من صرف دو موضوع را از نوشته تان انتخاب و پاسخ برایتان مینگارم.اول اینکه شما منحیث یک انسان با درایت و فهم به وضع ظاهری،لباس،ارایش مو،اسم،تخلص و... طرف صحبت تان کاری نداشته باشید.زیرا همه این موضوعات کاملا شخصی بوده و به شما نمیزیبد که در اینمورد تبصره فرمائید.شما صرف با مطالب نوشته شده و پیامی که نویسنده دارد تماس بگیرید.انرا نقد کنید یا با استدلال رد کنید تا اگر چند خواننده بیطرف انرا مطالعه کنند ، به حقانیت گفتار شما اعتراف کنند.ضمنآ دشنامهای که به اقای آذر هم داده اید مناسب نیست.حالا اگر طرف مقابل، شما را با کلمات رکیک تر مورد خطاب قرار بدهد ،انگاه چه احساس خواهید داشت.

      موضوع دوم شما با نقل قول از اقای آذر از اولین پاراگراف نوشته شان را چنین تحلیل کرده اید:" شخص شما اينقدر بدوي وجاهل هستيد كه امدن امريكارا به كشورهاي مسلمين به مذهب ودين شان تعلق ميدهيد در حالي كه همه ميداند امريكا يك ابر قدرت استعمار كر ميباشه وهرجند افراطيت در اجتماع مسلمين بيشتر شوه به همان اندازه سهم امريكا براي استعمار مضاعف ميشود اين هيج بستكي به امام زمان وبيغمبر مسلمين كه همانا محمد عرب هست نداره " و دلیل این تبصره تان هم به گمان اغلب جمله ذیل اقای آذر میباشد:"در ظاهر همه فکر می کنند که آمریکا برای چپاول عراق به این کشور حمله کرد، ولی این طور نیست، آنها تحلیل داشتند، آنها مطلع شده بودند که قرار است در این منطقه اتفاقی رخ دهد. آنها فهمیدند که دست الهی قرار است از این منطقه بیرون بیاید ( منظور امام زمان است ) برای همین حمله کردند، تا جلویش را بگیرند. [1]"اما دوست نازنین شما عدد 1 را در اخیر جمله ندیده اید که این یک نقل قول اقای آذر از جناب احمدی نژاد میباشد.توجه به پا ورقی کنید:"] رئیس جمهور ایران احمدی نژاد (نائب امام زمان)- نامه اعتراضیه نمایندگان مجلس ایران 7 مه 2008.حالا از نگاه اصول نگارش انها این جمله را از گفتار کسی دیگری انتخاب کرده و به شما هم مواخذ داده اند .پس این قضاوت شما در محکوم کردن اقای آذر به نظر من بیمورد است.اگر شما مجددآ نوشته ایشان را مطالعه فرمائید با من هم عقیده میشوید.اگر متوجه شدید که در قضاوت تان اشتباه کردید و آذر را بیمورد دشنام دادید منحیث یک انسان شریف از نوشته تان معذرت بخواهید.

      البته من تا حال از نوشته دوستان که در فوق و در ذیل اند چنین استنباط میکنم که کمتر خواننده عزیز متوجه پیام اقای آذر گردیده اند.من برداشت خودم را مینویسم.اگر اقای آذر موافق نباشند،میتوانند انرا تردید نمایند.

      دوستان عزیز همه نوشته ها با نشانی اعداد برای پاورقی نقل قول از سردمداران رژیم ایران است که با استفاده از معتقدات مردم تحلیل های بازاری و بی اساس را برای فریفتن ملت ایران و مسلمانان جهان استفاده میکنند.اصطلاحآ به ان عوام فریبی میگویند.جملات نقل شده نشاندهنده یک واقعیت است که سیاستمداران ایرانی برای بقای رژیم منفور خود به ان دست زده است.و هر روز یک حرف جدید بوجود میاورند،و حقانیت نا حق خود را بر ملت مظلوم ایران مشروع جلوه میدهند.با خلق دشمنان ساختگی ،و سیاست دشمن سازی باعث بدبختی ملت ایران را فراهم نموده اند،که در اینده بیم ان وجود دارد تا ملت ایران خسارات سیاست های غیر واقعی و کاذبانه رهبران قلابی خود را بپردازند.هدف اقای آذر به نظر من هوشدار به مردم است که چگونه افرادی که قدرت را در ایران دارند،از عقاید مذهبی شان سوء استفاده را مینماید.و این یک واقعیت است.من شخصآ موضوع زننده دیگری که تا حال اقای آذر را از بابت ان محکوم نموده اند مشاهده نکرده ام.موفق باشید

    • میر هزار عزیز من دیروز یک پاسخ به نوشته اقای الیاس فرستاده بودم، تا حال انرا در این صفحه ندیدم .ایا نامه به شما رسیده است؟خوب در هر حال من خلاصه هدف دیروزم را دوباره مینویسم امیوارم که اینبار بدستتان برسد.

      دوست عزیز اقای الیاس شما در قسمت اول نوشته تان با تحلیل پاراگراف اول نوشته اقای آذر چنین نگاشته اید:"نخست بايد عرض كنم كه شخص شما اينقدر بدوي وجاهل هستيد كه امدن امريكارا به كشورهاي مسلمين به مذهب ودين شان تعلق ميدهيد در حالي كه همه ميداند امريكا يك ابر قدرت استعمار كر ميباشه وهرجند افراطيت در اجتماع مسلمين بيشتر شوه به همان اندازه سهم امريكا براي استعمار مضاعف ميشود اين هيج بستكي به امام زمان وبيغمبر مسلمين كه همانا محمد عرب هست نداره ."البته اگر من اشتباه نکرده باشم شما این قضاوت را با مطالعه این جمله نموده اید:"در ظاهر همه فکر می کنند که آمریکا برای چپاول عراق به این کشور حمله کرد، ولی این طور نیست، آنها تحلیل داشتند، آنها مطلع شده بودند که قرار است در این منطقه اتفاقی رخ دهد. آنها فهمیدند که دست الهی قرار است از این منطقه بیرون بیاید ( منظور امام زمان است ) برای همین حمله کردند، تا جلویش را بگیرند. [1]." در حالیکه اگر کمی دقت کنیم این نوشته یک نقل قول است با شماره پاورقی 1 که در ذیل مقاله اقای آذر تشریح انرا و مرجع نقل قول را مشاهده میکنیم.([1] رئیس جمهور ایران احمدی نژاد (نائب امام زمان)- نامه اعتراضیه نمایندگان مجلس ایران 7 مه 2008).
      پس اقای آذر مسولیت از عواقب و معنی این جمله را به عهده ندارد.اگر حالا شما، ایشان را از این بابت دشنام داده اید از ایشان معذرت بخواهید.اینکار شما نشاندهنده بزرگی شما خواهد بود.

      در این مقاله نقل قول های زیادی صورت گرفته که در پاورقی تشریح شده.و مطالب ارائه شده از زبان دیگران میباشد.پس همین نقل قول هاست که سبب گردیده اقای آذر این مقاله را بنویسند. با این استناد ،اقای آذر رژیم حاکم در ایران را متهم به سوء استفاده انها از عقاید مردم برای بقای خود و انحراف ذهنیت عامه از مشکلات روزمره انسان ها در ان جامعه میداند.پس در یک کلمه اینکار بنام عوامفریبی یاد می نمائیم.این سیاستمداران با تفسیر انکه (ازدیاد مشکلات و مصایب در اجتماع،زمان رسیدن جناب امام الزمان را تسریع مینماید) مردم را به تحمل مشکلات بی پایان که ناشی از ماجراجویی های یک عده افراد میباشد دعوت میکنند.دلیل نگاشتن این مقاله توضیح همین مطلب و دعوت مردم به بیداری است تا مردم ایران ( ممکن دیگر همکیشان شان در ممالک همجوار)نگذارند که باور هایشان اسباب سوء استفاده محیلان قرار بگیرد.

      یک عده با مطالعه این مطالب بیش از حد و بیمورد بالای اقای آذر خشمگین گردیده اند که به نظر من زیاد موجه نمیباشد.
      اقای آذر این برداشت من است .اگر شما هدفی دیگری غیر از انکه من نوشتم داشتید.لطفآ مرا نیز در جریان قرار بدهید.

  • lost letter: einstein on religion

    “Science without religion is lame, religion without science is blind.” So said Albert Einstein, and his famous aphorism has been the source of endless debate between believers and non-believers wanting to claim the greatest scientist of the 20th century as their own.A little known letter written by him, however, may help to settle the argument - or at least provoke further controversy about his views.

    Due to be auctioned this week in London after being in a private collection for more than 50 years, the document leaves no doubt that the theoretical physicist was no supporter of religious beliefs, which he regarded as “childish superstitions”.

    Einstein penned the letter on January 3 1954 to the philosopher Eric Gutkind who had sent him a copy of his book Choose Life: The Biblical Call to Revolt. The letter went on public sale a year later and has remained in private hands ever since.

    In the letter, he states: “The word god is for me nothing more than the expression and product of human weaknesses, the Bible a collection of honourable, but still primitive legends which are nevertheless pretty childish. No interpretation no matter how subtle can (for me) change this.”

    Einstein, who was Jewish and who declined an offer to be the state of Israel’s second president, also rejected the idea that the Jews are God’s favoured people.

    “For me the Jewish religion like all others is an incarnation of the most childish superstitions. And the Jewish people to whom I gladly belong and with whose mentality I have a deep affinity have no different quality for me than all other people. As far as my experience goes, they are no better than other human groups, although they are protected from the worst cancers by a lack of power. Otherwise I cannot see anything ‘chosen’ about them.”

    • Dear Sir prince infidel , I read just first sentences of yours letter,and do not have time to read other part and write about all letter a commentary. I read in English in biography Einstein and other documents about Albert Einstein that he did not believe in religion,but he did not deny that he was born in jewish family and he respected for all religions. Albert Einstein did not believe in God also. This is his private thing. for above reason your letter is incorrect. If you read ,what you wrote about A.Einstein in any place ,please write the correct and available resource(s) . I respect for your religion,maybe I have a religion or maybe have not ,it is not important ,it private thing every body . I do not answer your response also , I see my computer every week 1 or 2 times. Certainly ,I nerver see this article again

    • Dear Sir Mr.Prince Infidel , I search both addresses that you wrote above now. There are nothing about Arlbert Einstein ! You are an American,how I know the Americans people , they think if they accept them mistake ,it is very bad, this thing happen sevral times every week with me in dealing with Americans. Now, I do not try to the Americans people accept them mistake(s) because I will lose time

      kabulpress.org must not print the letter that can misleading the people. If I want ,I can write a documentary article about Albert Einstein. I do not have time .Also ,now I can not write very short some-things about Einstein, although I know ,it is very useful for you

  • با ابراز تشکر از آقای تمیم و محمد هارون رستاخیزی،

    اول: من اقای اذر را یک انسان یافتم که در جستجوی روشنگری است ولی متاسفانه جناب شان قبل از اینکه مطالعه و فهم از دین اسلام داشته باشند، زیر تاثیر خرافات احمدی نژاد و یکعده ملاهای بی منطق شیعی و سنی رفته اسلام را از دید عینک انها می بیند.
    آنهایکه در مورد دین اسلام مطالعه ندارند، با الهام از دوره سیاه اروپا که در ان کلیسا حکومت میکرد و حق زندگی و تفکر را برای انسانها قایل نبود، بدون شک در راه آقای آذر روان اند.

    دوم: آقای آذر از طرح دین ستیزی و نگارش همچو مقالات اگر هدف تان شهرت یابی و در نهایت پناهندگی باشد مطمینا میتوانم بگویم که شما در راه اشتباه روانید. جوان استید کوشش کنید که دماغ خود را از همچو مفاهیم پاک سازید.

    بهترین کار برای شخصیت شدن و در نتیجه شهرت یافتن تحقیقات و مطالعه است تا ازاین طریق بتوانید شخصیت تان را تکمیل بسازید.

    تا جاییکه بنده در ادیان مختلف اسمانی و غیر اسمانی ( مسیحی، یهودی، بودائی، زردشتی و غیره) مطالعه کرده ام دین اسلام را خوب ترین و مناسب ترین دین برای بشر یافته ام.

    شما مطمین باشید که دین اسلام از فهم، بینش و عملکرد تکه داران دین ( مثل اجزاب جهادی، طالبان، ملاها، احمدی نژاد و القاعده ) ملیون ها سال فاصله دارد.

    شخصیت بزرگ افغانستان، سیدجمال الدین افغانی، خطاب به علمای ازهر گفته بود که اگر ما بخواهیم غرب را به دین اسلام دعوت کنیم اولین چیزی که باید به انها بگویم این است: ما مسلمان نیستیم.

    فاصله میان اسلام، به عنوان دین برگزیده خداوندج، و عملکرد ما مسلمانان بعد از سقوط خلافت راشدین هزاران سال نوری می باشد.

    برای اینکه بیشتر از معتقدات مردم کشور دور نرویم و با پیروی از ایدیولوژی وارداتی یک مصیبت دیگر به این ملت مظلوم واقع نشویم و اشتباهات شاه امان الله خان، کمونستان و طالبان را تکرار نکنیم بهتر است که در مورد دین اسلام و علوم معاصر بیشتر مطالعه کنیم.

    گرچه غرب در تکنالوژی و رفاهیت مادی پیش است ولی انحطاط فکری و ایدیولوژی در ان سرزمین مردمان ان را پیوسته رنج میدهد، تنها در چند روز قبل جهان شاهد زندانی و تجاوز کردن دختر توسط پدر بیش از 24 سال در اتریش و همچو قضیه بیش از 28 سال در فرانسه بوده است. خوشبختانه در طول 1450 سال عمر جامعه اسلامی همچو اتفاقی رخ نداده است.

    واقعا زمانیکه رسانه های دنیا واقعه اتریش و فرانسه را نشر نمود و اینکه دختران از سن 13 سالگی به بعد بمدت 24 سال الی 28 سال توسط پدران شان تجاوز شده اند و چند فرزند هم از انها دارند سراسر اندامم لرزید.

    خصوصا وقتیکه خانم فرانسوی گفت: ".. من وقتیکه به خاطر تولد اولادهایم به شفاخانه مراجعه میکردم در هنگام اخذ شهادت تولد در جواب سوال که پدر طفل کیست میگفتم که پدر طفل پدر خودم است، هیچ کس واکنش نشان نمیداد تا جاییکه من فکر کردم شاید همه مردم همچنان باشند، ولی بعد از اینکه این حادثه در اتریش واقع شد دانستم که این کار اشتباه است.اکنون میخواهم دوست ان خانم اتریش باشم که مثل من قربانی تجاوز از سوی پدرش شده است."

  • آقای ذبیح الله جان!

    زنده باشید و خدواند عمر زیادتر نصیب تان گرداند تا به جواب اسلام ستیزان و فروخته شده ها بیشتر بپردازیـــد.

    واقعاً عالی سروده اید و واقعاً عالی کوبیده اید. امیدوارم تا فروخته شده ها عبرت گرفته و در آینده بی مورد و احمقانه در مورد دین والای اسلام و غیره ادیان تاخت و تاز ننمایند.

    به امید هدایت در وجــود همه !!!!!!!!!!!!!!!!!!

  • بنظر می رسد نویسنده محترم سوالات زیادی در ذهن دارد اما این سوالات با نظم و یا منطق صحیحی (البته از نظر بنده) نوشته نشده است. مسائل بی ربط را به هم ارتباط دادن یکی از نقاط ضعف این نوشته است. مثلا درباره مساله مهدویت و ادعاهای آقای احمدی نژاد نوشته اند: " ...چرا مهر و محبت ایشان به ما ظلم ، تعدی، جنایت و خون می بخشد؟ چرا این پیام آور صلح و دوستی به ما کینه و شر می آفریند؟ چرا بذر تفرق و نفاق را می پاشد؟". اینکه جناب آقای احمدی نژاد چه بدی در حق ایشان کرده اند نمی دانم و مضرات ادعاها و نظرات ایشان به ملت ایران هم به خود ما مربوط است، اما تهمت زدن بدون مدرک به افراد (حتی اگر آن فرد احمدی نژاد باشد که مسائل و مشکلات زیادی را برای ملت ایران بوجود آورده) بهیچ عنوان پسندیده نیست و مطمئن باشید اگر مدرکی درباره ایجاد آشوب در کشور شما وجود داشت خیلی پیش از شما آمریکایی ها آن را در بوق و کرنا کرده بودند!

    ایشان بحث خود را با مساله مهدویت و امام زمان شروع کرده و سپس این مساله را به صحت و سقم قرآن تعمیم داده اند. چیزی که در این نوشته بطور غیر مستقیم هدف نهایی نویسنده بوده و در واقع مساله امام زمان بهانه ای برای رسیدن به این هدف بوده است. بهتر است اگر سوالی و نظری درباره قرآن کریم دارید آن را با شهامت مطرح کنید، بنظر من به این در و آن در زدن در این باره سودی ندارد. مضاف بر اینکه تحقیقات بسیاری پیش از این در این باره انجام شده حتی با مدلهای ریاضی و بنده پیشنهاد می کنم قبل از اظهار نظر بهتر است ایشان مطالعات خود در این زمینه را تکمیل فرمایند.

    در پایان اینکه در کشور ما سالهاست که تلاش می شود بین اعتقادات مذهبی و هویت ملی ایرانی یک هماهنگی بر قرار شود کاملا صحت دارد و البته نقش ایرانیان در ایجاد تمدن اسلامی بر کسی پوشیده نیست. بسیار دور از ذهن است که عربهای بیابانگرد و بی سواد در چنان مدت کوتاهی بتوانند چنان امپراطوری را، بدون کمک کسانی که هزاران سال سابقه اداره امپراطوری عظیم ایران باستان را داشته اند، ایجاد و اداره کنند. اما اگر در کشور شما هویت ملی مردم افغانستان و زبان فارسی مورد تهاجم روحانیون وهابی و جیره خواران عربستان نفتی قرار دارد گناه ملت ایران نیست. و البته اینها همه نقشه های و برنامه ریزی های قبلی استعمار پیر است که امروزه بصورت کابوسی تعبیر شده برای ملت افغانستان در آمده است.

    با تشکر

  • من یک ایرانیم اما به شما می گویم شما افغانها واقعا خیلی بی چشم و رویید چون اولا شما همم مثلا تا صد سال پیش جزئ از ایران بوده اید دوما این همه در کشور ما خوردید ادم کشید ارز از کشور ما بیرون بردید سوما شما حق ندارید به علما ومراجع ما توهین کنید شما چیزی از دین نمی دانید وحقتون همون طالبانه

    • با سلام برادر ایرانی شما حق نداری در باره افغانها اینطوری حرف بزنی اولا فقط افغانهای شیعه به ایران پناه آمدند و آن هم اکثریت قشر هزاره و مردمان غقیر که توانایی رفتن به کشور های خارجی را نداشتند آمدن افغانها به کشور شما چندان بد هم نشد حداقل کشور تانرا ساختند و شما چی ظلمهای که به آنان روا نداشتید من شخصا از دولت و حکومت ایران بی نهایت راضی هستم ولی واقعا اکثر ایرانیان بعضی صفات زشت مانند خودبزرگ بینی تنبلی و... دارند که امیدوارم خداوند شفا عاجل برای شان عنایت فرماید همچنین خدمت برادران افغانی خود عرض میکنم که برای همه تان بسیار متاسف هستم هیچکس علمی بحث نکرده و فقط تربیت و اخلاق شانرا نشان دادند فکر کنم اگر یکدیگر را از نزدیک ببینید تکه تکه میکنید خداوند به همه ما علم با عقل عنایت فرماید آمین

    • من به سایر بحثهای شما کاری ندارم زیرا می ترسم دچار تعصب شوم ونتوانم حرف حقم را درست بیان کنم اما بنابر مثل
      شنیدن کی بود مانند دیدن
      وظیفه دارم نکته ای را به شما بازگو کنم بنده در ایران استان گلستان شهر گنبد کاووس زندگی می کنم در شهر ما که 400هزار نفر جمعیت دارد بیش از 60 درصد آن برادران ترکمن حنفی مذهب هستند و40 درصد بقیه بلوچ وفارس وغیره در نتیجه اکثریت گنبد اهل تسنن هستند در این شهر برادران افغان هم تا قبل از حمله آمریکا به افغانستان سکونت داشتند ومانند مردم دیگر شهر آزادانه زندگی می کردند و شیعه وسنی با هم خوب بودند وهنوز هم خوب می باشند اگر نظری غیر از این دارید از شما دعوت می کنم اول از شهر من دیدن کنید بعد پست بدهید
      ضمنا امروزه حتی در امریکا هم این عقیده قوت یافته ووزیر خارجه اوباما هم اعتراف کرده که تشکیل القاعده وطالبان توسط خود آمریکا صورت گرفته حال که به ان نیازی ندارند اقدام به جمع کردن ان می کنند خود اهل سنت هم که بدون تعصب اظهار نطر می کنند انها را مسلمان نمی دانند زیرا کارهای انان بیشتر به نفع امیرکا ودشمنان اسلام است تا کشور هاس اسلامی ضمن اینکه ÷اکستان وامارات تنها کشورهایی بودند که طالبان خشکه مقدس را به رسمیت شناختند طالبانی که مردم افغانستان هیچ خاطره خوبی از انها ندارد پس در واقع انها آب به آسیاب دشمن میریزند.
      با تشکر

    • اغا مصطفی از ایرون! دستم به دامنت. اگر امام زمان ظهور کرد که البته در ایران ظهور میکند نزدش برو وازش بخواه که برایم دعای حق بکند. راستی امام چه وقت ظهور میکنند؟ ایا منتظر ان هستند که احمدی نژاد صاحب اسلحه اتومی شوند؟ برای امام سلام های مرا برسان زیرا من هم یک شعیه هستم اما متاسفانه امام در افغانستان نه بلکه در ایرون ظهور خواهند کرد زیرا هنر در دستان ایرانیان است!

  • خدمت آقا مهدی که مسائل عقیدتی را با سیاسی و اقتصادی قاطی میکنند. من ایران بدنیا آمده ام و از اینکه ماشیعیان معتقد به اینکه امامان غیب میدانند از 14 سالگی در فکر بوده ام که چطور علی (ع) غییب میدانست و ابن عباس را حاکم بصره کرد و در تاریخ هست که که ابن عباس بیت المال را برداشته و فرار کرد پس نتیجه گرفتم که حضرت علی غیب نمیدانست. البته این از عظمت حضرت علی هیچ کم نمیکند. در قران سوره تحریم هست که حضرت رسول از صحبت بین همسرانش با خبر نبود. تنها خداوند منان هست که غیب میداند سوره نمل آیه 65. قل لا یعلم مافی السموات و الارض الغیب الا الله. (ای محمد) بگو که در آسمانها (بهشت؟) و زمین غیر از الله کسی غیب نمیداند. ما شیعیان از امامان درخواست کمک میکنیم از امامزاده درخواست کمک می کنیم به سقاخانه دخیل می بندیم به درخت دخیل می بندیم !!!! آیا اینها شرک نیست؟؟ روزی حداقل 10 بار میگوئیم ایاک نعبدو و ایاک نستعین . تنها تورا می پرستیم و تنها از تو کمک می خواهیم. ولی بعضی از ما کارمان رفتن از درخت معجزه خواستن شده است. تمام کسانی که تاریخ تکاملی شیعه را می خواهند بدون تعصب بدانند به کتاب " مکتب در فرایند تکامل " نوشته آقای سید حسین مدرسی ترجمه آقای هاشم ایزد پناه ---این کتاب ترجمه دکترای ایشان از دانشگاه اکسفورد میباشد. ایشان یک آخوند میباشد و تا حد خارج که هم سطح دکترا است در حوزه علمیه قم درس خوانده است اما من که مدرس در غرب هستم میدانم تحقیق دکترا باید بدون تعصب باشد وگرنه مورد قبول هیئت مشاوران برای دادن دکترا قبول نخواهد شد. درضمن خدمت نویسنده عرض میکنم که ما باید از مطالب تفرقه برانگیز دوری کنیم. بحث امام زمان بحث سازنده ای نیست. کابل پرس? باید بیشتر مسائلی که کم دانی و یا خدا نکرده نادانی مسائل اجتماعی , بهداشتی , اقتصادی , .... در بین افغانیها است مورد گفتگو قرار دهید و باعث ارتقاء دانش مردم شود و از باعث آرامش مردم شود. نقد معنی اش این نیست که فقط ایراد و اشتباه آقای کرازی گرفته شود. بقول حافظ علیه الرحمه کمال حسن محبت ببین نه نقص و گناه که هرکه بی هنر افتد نظر به عیب کند. امروز جهان اسلام از طالبان سلفی( شما بخوانید وهابی)و شیعیان صفوی ( شما بخوانید شیعیان غالی) در رنج است. به امید اتحاد بیشتر سنی محمدی و شیعه علوی. به امید روزهای بهتر برای مردم صبور و رنج کشیده افغانستان.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس