صفحه نخست > دیدگاه > خشونت و بنیاد گرایی

خشونت و بنیاد گرایی

بهروز جهانيار
چهار شنبه 23 آپریل 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در گسترده ترین مفهوم بنیاد گرایی را می توان نوع گرایش و طیف از عقاید و تفکر دانست که از یک سلسله اصول اولیه و غیر قابل تغیر که هیچگونه خاصیت قراردادی و بین الاذهانی ندارد دانست که بنیان شناخت آن از این اصول اولیه تواُم با جزم که هیچگونه تکثر و کثرت اندیشه و شناخت را خارج از دایرۀ که اصولاً جهان بینی ودیدگاه های آنان را تشکیل می دهد نمی بیند.

لذا با چنین رویکرد دگماتیک که شناخت و رویکرد ها را بنیاد از خود می داند. روند رشد فکری،بی باوری اسطوره ها و افسانه ها، همچنان اندیشه متکثر و کثرت گرا را مغایر با شناخت ونوع اصول می داند که به آن باور دارد.بدین دلیل تعصب و خشونت می ورزد.

بنابرین تعصب و روانداشتن سرچشمه های شناخت و باوری های متفاوت و کثرت گرا در نوع خود زایش اندیشه جزم گرایانه و تفکر ستیزی با چند گانگی و نوع سلطه و استیلای یگانگی بر چند گانگی است.همان مفهوم ذات های اندیشه و رویکرد های که به تنوع و کثرت ذات های فردی،هویت های چند گانه، اندیشه های متفاوت و چهره های مختلف از حقیقت را صحه می گذارد،رد می کند.

این جریان و آراء ابتدا در مغرب زمین در مذهب مسیحیت بنیان و شکل پیدا نمود که بر اساس آن هر آن اندیشه و اعتقاد بیرون از مذهب مسیح ، پندار ها و روش های زنده گی و باورداشت های آنان را تشکیل می دهد درست نمی پنداشتند. بل هر آنچه در متن انجیل و کلام خدا که آنرا آوردگاه اساسی شناخت و دانای می دیدند، اساس و اصول برای زنده گی، پندارها و نظام اعتقادی مردم می پنداشتند که بر بنیاد آن می توان زنده گی را چهره واقعی و عینی بخشید- بعداً دگم پروی و بنیاد گرایی در اوایل و اواسط قرن نزدهم د رهندوستان در میان طبقه متوسط شیوع و استواری پیدا نمود.

یعنی شناخت، در حقیقت عقاید واصول است که اساس نظام اجتماع را تشکیل می دهد که این نوع شناخت از تفکر اسطوره ای ورویکرد مغرضانه با دید گاه های ساخت گرا که عدالت و برابری را درجامعه بنیان می نهد تاکید می کردند.

بعداً این جریان های بنیاد گرایی در کشورهای اسلامی در نیمه قرن بیست نیز رشد یافتند. احزاب اسلامیستی تندرو و افراط گرا د رسال 1929 در مصر"اخوان المسلمین"توسط حسن البنا وسایر جنبش های اسلامیست افراط گرا با برداشت و قرائت های اقتدارگرایانه و دگماتیکی از اسلام در سایر ممالک اسلامی استواری یافتند که می توان جنبش های سپاه صحابه،سازمان القاعده و لشکرطیبه ..... را نام برد.

همچنان این برداشت های جزم گرایانه را می توان درجنبش های کمونیستی و فاشستی نیز به وضوح مشاهد کرد. تضاد میان طبقه پرولتاریا ی مزد بگیر با طبقه بورژوازی استثمارگر که وجود دارد تنها از طریق انقلاب پرولتاریا ممکن است و یگانه تضاد که وجود دارد اینکه عدالت بطور دقیق درجامعه تطبیق نمی شود و عدالت در جامعه ازطریق انقلاب پرولتاریا و براندازی نظام حاکم طبقه بورژوازی ممکن است و هیچگونه اصلاحات روش تعدیل منشانه را نمی پذیرد.بل براصول و رویکرد های خود تاکید می کردند که باید تغیر ننماید.

برغم آنکه بنیاد گرایی روش تعدیل منشانه را نمی پذیرد. بل بنیادگرایی وتفکر جزم گرایانه سبب آشوب و نابهنجاری در جامعه شده و نظام ارزشی اجتماع را آسیب می رساند وازبین می برد. زمینه گفتگو فرهنگی و گفتمان فکری و جریان فرهنگ مدارا و تساهل را سد می کند و باعث متعدد بحران های اجتماعی ،سیاسی،و فرهنگی می شود.ساختار نظام جامعه را نابود می کند، ناامنی ها، نگرانی ها و بی باوری ها را تشدید نموده وویرانگری،جنگ و صد ها فجایع دیگر را سبب می شود. بدین جهت می توان گفت بنیاد گرایی و خشونت پیوند نزدیک با هم دارند.

افزون برآن خشونت را می توان چنین بیان کرد خشونت بازتاب الگو های کلی تر رفتار خشن است .به عباره ی دیگرهر گونه عمل که بصورت جبری ویا اکراه بالای شخص تحمیل شود و آثار فزیکی و روانی از خود بجای گذارد خشونت است.خشونت در هرسطح که باشد یعنی چه فرهنگی،ساختاری و فزیکی ، نارسایی و ناهنجاری را در جامعه بوجود می آرود و خلاف ارزش های انسانی می باشد.

خشونت فرهنگی در واقع چالش اساسی در برابر جامعه می باشد.مثلاً خشونت در برابر خانواده،در برابر زن،اطفال و اجتماع......... آنچه در فرهنگ و رسوم یک جغرافیا ریشه می دواند و رشد می کند وتنش و ذهنیت جزم گریانه رادست کم بارور می سازد همانا خشونت فرهنگی می باشد و بطور یکباره گی از بین بردن و نابود ساختن آن مشکل خواهد بود. فرهنگ خشونت در جامعه ما ریشه بسیار عمیق در باورهای اعتقادی مردم و ذهنیت اجتماع دارد. بناً برای از میان بردن خشونت فرهنگی در گام نخست میزان آگاهی و ذهنیت که نسبت به این پدیده وجود دارد اندک تأمل و اندیشه صورت گیرد. و برای از میان برداشتن این پدیده بایست مبارزه اساسی با اندیشه خشونت صورت گیرد. این بدان مفهوم است که برای خلق یک پدیده و یا نابود ساختن آن در گام اول انگیزه های ذهنی آن را باید نابود سازیم. بعداز آن فورم عینی آن خود نفی خواهد شد.یعنی پدیده ذهنی اصولاً منبع کار ساز در شکل گیری ونفی پدیده می باشد.خشونت فرهنگی در واقع خشونت ذهنی می باشد که در ساختارنظامی اندیشوی جامعه حاکم است که خشونت فزیکی نیز ناشی از آن می باشد.

خشونت فزیکی یا عینی از جمله خشونت قهری می باشد که آثار فزاینده آن جامعه را هرچه بیشتر، از هم متلاشی و نابود می سازد.جلوگیری از آرامش و استواری سیاسی،اقتصادی و نظامی ارزشی مبتنی بر ارزش های انسانی در جامعه می شود-خشونت فزیکی از نوع خشونت است که بطور فزیکی برجسم و روح افراد واردمی شود این نوع خشونت عمل خشن در برابر انسان می باشد که بطور معمول بوقوع می افتد.

خشونت ساختاری که بیشتر در نظامی سیاسی تبلور پیدا می کند. یعنی این نوع از خشونت نه تنها در جامعه پراکنده است. بلکه از طرف حکومت کننده گان بر حکومت شوینده گان اعمال می شود. سیستم ناکارا اداری و روابط رئیس ومرؤس، کارفرما وکارگر ازجمله مسایل است خشونت را بطور هرمی قدرت سبب می شود. در این سطح خشونت بطور الگارشی ظهور می یابد. در یک نکته می توان گفت، خشونت ودگماتسم و بنیاد گرایی با هم پیوند نزدیک و ناگسست دارد. همانا بی نیازی و رویکرد خلاف ارزش های انسانی می باشد که بحران و فجایع رابیشتر از پیش بسط وتوسعه می دهد.

بنابرین اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنواسیون های بین المللی و سایر میثاق های ضمیمه ای آن که افغانستان نیز به آنها متعهد گردیده است. این کشور وا می دارد تا، مسؤلیت تامین حقوقی و امنیتی شهروندان را بر عهده داشته و تامین نماید و در این زمینه از هیچ نوع تلاش دریغ نورزد.چنانچه اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسون های 1966 آن به صراحت بیان می کند، هر گونه خشونت در نوع خود ممنوع می باشد و از هر گونه انواع آن باشد.زیرا این نوع اعمال خلاف اساسات و ارزشهای بشری می باشد و هیچ گونه وجهه قانونی و قابل پذیرش را در این زمینه نمی توان سراغ کرد،تا بتوان این عمل را توجیه کرد. لذا خشونت و دید افراطی خشونت گرا و تفکر دگماتیک یگانه را نمی توان به هیچ سطح آن توجیه کرد و آنرا پذیرفت. بل می توان چندگانگی معرفت و راه های متفاوت شناخت و دانایی را مهم انگاشت و آنرا توسعه بخشید.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • ما شاالله،
    استاد محترم خیلی در سفته ای! به به به نثر عالی و نام خدا به دانش تان! ای گپای کلانه از کجا یاد گرفته ای که هزم ناشده پس میتی؟

    چقدر آدم دود چراغ و خون جگر بخورد که اینقدر پرت و پلا سفتن بیاموزد.

    راستی خودت میدانی که چی استفراق کرده ای؟ مه خو از اولین جملاتت سرم گیچ رفت.

  • بهروز جان سلام و خسته نباشید.
    چه خوب شد که امروز نوشته تان را در اینجا یافتم و خواندم و البته که استفاده هم کردم. خیلی خوب نوشته بودید. قلم تان توانا تر باد.

    راستی من علی هستم از حوتقل. اوی که چند سال قبل در دانشگاه طب میخواندم و فعلا در استرالیا هستم. شاید یادت بیاید.
    به هر صورت شاد و موفق باشی.

    آنلاین : سلام

    • اقای نویسنده متنتون خوب بود برای اینکه ازین بهتربشه اول مقالتون مفهوم شناسی بذارین ازکتابای لغت فارسی ولی من ازین مقاله استفاده کردم ممنون

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس