شیرینی دفتر قطر و دست آوردهای کنفرانس پاریس... ، حملات طالبان به مقّر امنیت و پولیس !
نگاه تحلیلی به حمله انتحاری به مدیریت عمومی ترافیک کابل
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
که دولت افغانستان با سیاست های خام خود همیشه بازی دست دوست نما خود-امریکا- و دشمن مکار خود پاکستان قرارگرفت . ازیک سو حالا باید به تمام خواسته های غیرمشروع امریکا لبیک بگوید و از سوی دیگر زبان انتقادش از جانب پاکستان کوتاه شد و از هم مهمتر به دشمن(طالبان) که در حالت ضعف قرار داشت به خواست غیر مستقیم امریکا که عبارت از هویت دادن وبه رسمیت شناختن آنها به گشایش دفتر رسمی در قطر به طالبان باشد ؛ بحیث گروه مستقل و مشروع پرداخت که این از همه مصبیت بار تر و موجب نگرانی شدید دولت و ملت خواهد شد و حمله امروز یکی از این عواقب بشمار میرود.
شرینی دفتر قطر و دست آورد های کنفرانس پاریس... ، حملات طالبان به مقّرامنیت و پولیس !
(نگاه تحلیلی به حمله انتحاری به مدیریت عمومی ترافیک کابل)
حملات امروزی به مرکز ریاست عمومی پولیس ترافیک درکابل که توسط طالبان (برادران ناراضی رئیس جمهور) انجام شد ، تعدادی کشته و زخمی بجای گذاشت .
به اساس گزارشها از رسانه ها، این حمله حوالی ساعت 6 صبح امروزدوشنبه(2013/01/21) به مرگزمدیریت عمومی پولیس ترافیک در منطقه ده مزنک شهر کابل که توسط افراد طالبان به بطور گروهی انجام شد ؛ رخداده است .
این حملات حدودا بین 6 الی 9 ساعت دوام کرد که به نتیجه آن به شمول 6 حمله کننده انتحاری ، 4 پلیس کشته و تعداد از افراد ملکی زخمی شدند. گفتنی است که طالبان با نشر خبر نامه ای این رخداد را به عهده گرفته وهدف اصلی آنرا حمله به پایگاه نیروهای ویژه افغانستان خوانده اند.
گرچه حملات پی در پی طالبان در افغانستان ،چیزی نوی نیست ولی طی چند ماه اخر سال (2012) مردم افغانستان شاهد یک وقفه کوتاه این حملات بودند . اما به آغاز سال نو (2013) ، حمله امروزی دومین حمله ایست که دو مرکز امنیت ملی ومدیریت عمومی ترافیک شهر کابل را هد ف قرار میدهند .
این حملات در حالی تشدید می یابد که رئیس جمهور برای تسلیم گیری زندان های افغانستان که در آن طالبان توسط ناتو نگهداری میشود ؛ تاکید دارد وهمچنان فشارهای جامعه جهانی وامریکا برپاکستان برای حمایت وتجهیزطالبان وتلاشهای مکرر شورای عالی صلح افغانستان بر آزادی سازی طالبان افغانی از زندان های پاکستان حکایت دارد وقایل بر این اند که رهایی طالبان در پروسه صلح کمک خواده کرد و نا امنی های ناشی از آنها در افغانستان کاهش خواهد یافت .
در نتیجه این تلاش ها ، طرف پاکستان با رهایی وزیر عدلیه سابق طالبان وتعدادی دیگری از افراد کلیدی این گروه موافقت کرده است و در این اواخر از رهایی بیشتر طالبان خبر داده است .
اما دولت وشورا عالی صلح افغانستان از کیفیت رهایی آنان اظهار بی اطلاعی میکنند و میگویند که از سرنوشت افراد رها شده خبر ندارند و از سوی دیگر مقامات امریکا یی طی اعلامیه کفته است که دیگر باطالبان نمی جنگنند.
سوال اینجاست که موقف امریکا با عدم جنگ با طالبان ، رهایی سیل آسا زندانیان طالب از سوی پاکستان و پافشاری حکومت افغانستان برای بدست گیری زندان های طالبان که در کنترول ناتو در افغانستان ، چه پیامدها و فواید به سه جانب دارد واین تلاش ها چه فایده ای درتسریع روند پروسه صلح و آوردن امنیت در افغانستان داشته است ؟
این سوالها ی است که ازجانب اکثر حلقات سیاسی مطرح میشود و ذهن مردم عامه را بخود نیز مشغول کرده است که به پاسخگویی به سوالات بالا و فواید و پیامدها برای هر یک از این گروه ها ، میتوان به اشاره به نکات ذیل دریافت :
یک : اعلان عدم جنگ با طالبان از سوی امریکا ، یکی از زنگهای خطر است که امریکا با چنین حرکتی میخواهد دولت افغانستان را به دادن بعضی امتیازات به امریکا متقاعد کند . به این معنی که اگر دولت افغانستان به شرایط امریکا از جمله دادن مصئونیت قضایی به سربازان وی در افغانستان که احتمال میرود از سوی فراخوانی ملی احتمالی که کرزی به مردم افغانستان موکول کرده است ؛ بدلایلی سر باز زده شود که درنتیجه امریکا به خروج یکبارگی نیروهای خود بعد از 2014 اقدام کند وفضا را دوباره توسط طالبان برای باز گشت بی قید و شرط خود مهیا کند. در حالیکه بنا به نظر بعضی تحلیل گران امور سیاسی ، این مساله از طرف کرزی به جانب امریکایی چراغ سبز نشانداده شده است و به آن کاملا موافق است.
دوم :رهایی زندانیان طالب از سوی پاکستان است که همیشه پاکستان از این بابت مورد انتقاد هم دولت افغانستان و هم امریکا بوده و حتی در این اواخر تحت بعضی فشارهای ظاهری امریکایی قرارگرفته وتیرگی روابط شان در رسانه ها درز کرد . اما در واقع امر چنین نبوده است و صرف یک بازی سیاسی که برای جلب رضایت دولت افغانستان در پیش گرفته شده بود؛ انجام شد.
پاکستان با رهایی طالبان دراین میان دو نشان را به یک تیر زد. اول اینکه با موافقت این کار هم فشار ظاهری غرب را کاهش داد و حساسیتهای جامعه جهانی را فروکش کرد و هم انگشت انتقاد دولت افغانستان را به سوی خود قطع کرد. دوم اینکه با در نظر داشت وضعیت نسبتا خوب که در روند صلح دیده میشد و احتمال یک تفاهم میان دولت و طالبان بعد از جلسه پاریس بوجود آمده بود، پاکستان احساس از دست دادن کنترول لجام طالبان را کرد و منتظر چنین فرصتی بود که با خواست های مکرر شورای عالی صلح همراه شد که در نتیجه به تجهیز دوباره طالبان موقعیت مناسب تر از هر وقت دیگر برایش مهیا شد.
و اما برای جانب افغانستان ، فایده که هیج بلکه مثل گذشته همیش عواقب خطر ناک تر و پیامد های سوء در قبال داشته است .
یا بعباره دیگر ؛ این بار دولت افغانستان با تب که خودش با دست خود انتخاب کرده به مرگ مواجه شد . این بار دیگر جای برای زبان درازی را به پاکستان ندارد و در مقابل پاکستان جنگ را توسط طالبان به جهت دیگر سوق داده که خیلی وخیم تر از هر زمان دیگری پنداشته میشود.
بعنوان بر آمد از این بحث میتوان چنین نتیجه گیری کرد که دولت افغانستان با سیاست های خام خود همیشه بازی دست دوست نما خود-امریکا- و دشمن مکار خود پاکستان قرارگرفت . ازیک سو حالا باید به تمام خواسته های غیرمشروع امریکا لبیک بگوید و از سوی دیگر زبان انتقادش از جانب پاکستان کوتاه شد و از هم مهمتر به دشمن(طالبان) که در حالت ضعف قرار داشت به خواست غیر مستقیم امریکا که عبارت از هویت دادن وبه رسمیت شناختن آنها به گشایش دفتر رسمی در قطر به طالبان باشد ؛ بحیث گروه مستقل و مشروع پرداخت که این از همه مصبیت بار تر و موجب نگرانی شدید دولت و ملت خواهد شد و حمله امروز یکی از این عواقب بشمار میرود.
پيامها
22 جنوری 2013, 17:30, توسط jiran
بردادر ها این همه بازی ها ی پشت پرده است که باید این رول ها باید بازی شود ور نه هنرپیشه این فلم از معاشش کاسته می شود و رول مرکزی را از دست می دهد و این طالبان که بد معاش فلم هستند همه در جا کشته می شود و دولت افغاسنان مجبور است به خواست امریکا و دارو دسته اش کنار بیاید و جون زمان سر دمداری کرزی هم به پایان خود نزدیک می شودو مهره شطریج اماده , اماده است که همه را مات کند . زمان مجاهدین را بخاطر بیاورید مهره ها در کدام کشور همه به جای مخصوص خودش شان قرار داشتند و دانه دانه طبق پلان بر نامه ریزی شده امدند و کشور را به خاک یکسان کرده اند و فعالاان ها مهره قدرت می خواهند پول می خواهند و بابد مهره ها تبدیل گردند و این خواست غرب است که همسایه های افغانستان باید در امور کشور دخالت کنند چون که انها هم حقوق بگیر ند.