عاشورا درس عبرت، ایثارگری و مقاومت و... در...
باز این چه شور است که درخلق عالم است :::باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
عاشورا درس عبرت ،ایثار گری و مقاومت و... در برابرمظالم است که توسط حضرت امام حسین واهل بیت رسول اکرم محمد مصطفی (ص) از اعتقاد وعبادت بمیدان کارزار جامه عمل پوشانیده شد . عاشورا درس است و نه عنعنه . عاشورا پیام آور صلح ،صمیمت ومساوات بین مردم و جوامع اسلامی است؛نه منشاء و سرچشمه نفاق وشقاق میان مسلمانان که سالانه صدها تن را به این بهانه طعمه خود کند !
پرچم سبز عاشورایی بین افراط شیعیان و تفریط سنییان به سیاه مبدل گشته است !
باز این چه شور است که درخلق عالم است :::باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
عاشورا درس عبرت ،ایثار گری و مقاومت و... در برابرمظالم است که توسط حضرت امام حسین واهل بیت رسول اکرم محمد مصطفی (ص) از اعتقاد وعبادت بمیدان کارزار جامه عمل پوشانیده شد . عاشورا درس است و نه عنعنه . عاشورا پیام آور صلح ،صمیمت ومساوات بین مردم و جوامع اسلامی است؛نه منشاء و سرچشمه نفاق وشقاق میان مسلمانان که سالانه صدها تن را به این بهانه طعمه خود کند !
درآستانه ماه پربرکت محرم ،عاشورا و ماجرای پر افتخار عاشورایی (کربلا) ی یک هزاروسه صد وهفتاد و سومین سالروز شهادت بزرگ مرد تاریخ ونوه گرامی رسول خدا حضرت حسین (رض) وخاندانش قرار داریم ؛ لذا خواستم تا به تاسی و یادی ازآن بزرگ مردان تاریخ ؛ چشم انداز کوتاه درسیرتاریخی سنت عاشورایی ، پیامها ، دست آوردها و....داشتم.
مفهوم وماهیت عاشورا؛ برای خیلی ازما گنگ وپوشیده مانده است و جوهره آن کاملا به گرد آلوده و کم کم رنگش تیره وتارگشته وبه فراموشی سپرده شده است وازآن صرف به عنوان یک حادثه تاریخی و یا افسانه ای می نگریم که در یک وقت اتفاق افتاده وبس بدون اینکه در آن تاملی داشتم که این واقعه چه پیامد و دست آورد ازخود جاگذاشته است و بسیار از ما به چشم فرقه ای به آن نگاه میکنند طوریکه بعصی از سنی ها این حادثه را صرف شیعیان میدانند و یا شیعیان آنرا مخصوص خود؛ که متاسفانه هردوی شان در اشتباه هستند و"ره که میروند به ترکستان است" !
شیعیان که دست پیروی آنرا بسینه خود میزنند ؛ صرف این مناسبت برزگ را بر به پاداری مراسم مجلل ، عنعنوی وافسانه ای باپوشیدن لباس سیاه و شعارهای گوناگون همانند آن اکتفاء میکنند بدون این که چیزی ازاین درس آموخته باشند و تغییر مثبتی ازآن بر آنها رونما گردد برعکس ازعاشورا بعنوان بدعت و خرافه نوحه خوانی ، به سر دست زدن و مو کندن وگاهی هم برای پیشبرد اهداف نژادی ،مذهبی و سیاسی و.... ازآن استفاده میکنند .
درمقابل سنی ها که - بی جهت- مخالف آن هستند غافل از آنکه بدانند که عاشورا نه تنها از شیعیان نیست بلکه یک درس زندگی ساز،اساس آزادگی ، متعلق به ویا افتخارهمه ای مسلمانان جهان است ؛ دست به هر نوع جهت گیری علیه برگذاری و تجلیل مراسم به این مناسبت پیشی میگیرند که این اختلاف وبد بینی از سالیان متمادی میان این دو گروه مذهبی مسلمان شاهد بسا خون ریزی ها وجدالها شده و بوده است و حتی میان گروه های مختلف اهل تشیع ؛ که هر روز شاهد درگیری های از لفظی گرفته تا کشتن ، بستن وانتحار....هستیم .
این اختلافات ابتداء در آن حد حاد پنداشته نمی شد اما دراین اواخرچنان درعمق جوامع اسلامی ریشه دوانیده که باعث بروز درگیری ها و در بیشتری موارد حتی جنگهای شده که پیش از آن قبایل "اوس" و" خزرج" عرب قبل از اسلام شهره آن بودند ؛ از جمله جدالها "مشت نمونه خرواری" را بیان میدارم قتل عام شیعه توسط صدام در عراق ، اختلافات بین هزارها ودیگر گروهای سنی مذهب کویته پاکستان ، جنگ بین اهل تسنن و تشیع سال 1389 در هرات که در طرفین مقابل نه اینکه سودی نداشت؛ بلکه از زیان مالی و جانی آن به دلها ی زیادی داغ بر جای گذاشت . همچنان حمله انتحاری سال 1390 در یکی از مراسم عزاداری در شهر کابل که جان ده ها طفل معصوم وبرادران شیعه و سنی ما را بکام مرگ فرو برد. امسال هم عاشورا ؛ مکتب صلح،برادری ،ایثار و خودگذاشتگی ،صبر و پایداری باعث خونریزی در بسیاری از مناطق وخصوصا در افغانستان بین دانشجویان دانشگاه کابل و حمله انتحاری به یکی از مراسم سوگواری در این روزها در شهری کراچی پاکستان شد که ده ها قربانی از خود بجای گذاشت .
حال سوال اینجاست که آیا عاشورا یک مناسبت تاریخی است که بنیانگذارش حضرت حسین بوده ومخصوص شیعیان میباشد؟ یا اینکه عاشورا از شهادت آن حضرت؛ دارای این مرتبه والا شده است ؟ یا اینکه عاشورا از قدیم الایام –بین ادیان و مذاهب قبل از اسلام و حتی در اسلام - پیش ازاین واقعه - دارای فضیلت و جایگاه خاص بوده وشهادت حضرت حسین یک امر تصادفی بوده وتنها مربوبوط گروه خاصی نمی باشد ؟ یا اینکه عاشورا از قدیم تا کنون به همین رویش بوده که است و یا اینکه دستخوش تحولات شده است ؟ در این نوشتار کوشش میشود تا به این همه سوالها تا حدی جواب ارایه شود.
عاشورا یک کلمه عربی است که معنای کلمه معادل "ده " فارسی را میدهد و یکی از سنن دینی درتمام ادیان و مذاهب قبل از اسلام دارای اهمیت و جایگاه خاص بوده که روز دهم ماه محرم را عاشورا گويند، زيرا عدد ده را در عربي عشر مي گويند و اين كلمه به چند لفظ مختلف در كتابهاي لغت عربي ذكر شده است مانند عاشوراء - عشوراء - عاشورا - عشورا- عاشور بر وزن هارون در بعضي از كتاب هاي قاموس عربي، عاشورا روز نهم محرم را نيز گفته اند و علماي لغت در اصل كلمة عاشورا اختلاف دارند، بعضي مي گويند عاشورا كلمة عربي است و بعضي ديگر عاشورا را كلمة عبراني خوانده اند.
در مورد نامگذاري اين روز به نام عاشورا اقوال و روايات متعددي ذكر شده است بعضي مي گويند كه سبب نامگذاري عاشورا به اين نام همانا دهم ماه محرم است و اين قول واضح تر و نزديكتر به دهم ماه محرم است، و گفته شده است كه عاشورا روزي است كه خداوند تعالي ده پيامبرش را با ده كرامت افتخار بخشيده است كه از قرار ذيل است:
اول: در اين روز، خداوند موسي را نصرت بخشيد، در دريا راه را برايش باز نمود تا از چنگ فرعون نجات يافت و فرعون با لشكرش غرق گرديد.
دوم: در اين روز كشتي نوح با سلامتي در جودي استقرار يافت.
سوم: در اين روز يونس از شكم نهنگ نجات يافت.
چهارم: در اين روز خداوند توبة آدم را پذيرفت.
پنجم: در اين روز يوسف از قعر چاه تاريك بيرون آورده شد.
ششم: در اين روز عيسي به دنيا آمد و در همين روز به آسمان برده شد.
هفتم: در اين روز خداوند داود را مورد عفو و بخشش خود قرار داد.
هشتم: در اين روز ابراهيم چشم به جهان گشود.
نهم: در اين روز چشمان يعقوب دو باره روشن گرديد و بينا شد.
دهم: در اين روز گناهان گذشته و آيندة پيامبر بزرگ اسلام ص بخشيده شد.
دركتاب هاي تاريخ خصائص زيادي در مورد روز عاشورا ذكر شده است كه ارتباطي به نامگذاري آن ندارد، و در مورد پيامبران بايد گفت كه خصائص و كرامات آنان بالاتر از اين عدد است، و بعضي گفته اند كه عاشورا بخاطر اين، به اين اسم نامگذاري شده است كه خداوند امت محمد ص را به ده كرامات مشرف ساخته است كه بطور مختصر آنرا بيان مي داريم:
1- ماه رجب كه بر ديگر ماه ها فضيلت دارد.
2- ماه شعبان كه بر ديگر ماه ها فضيلت دارد.
3- ماه مبارك رمضان كه فضيلت آن بر همه آشكار است.
4- شب قدر كه بهتر از هزار ماه است.
5- روز عيد كه روز پاداش دادن خداوند به بندگان است.
6- روز هاي ده گانة (ذي الحجه) كه روزهاي ذكر خداوند است.
7- روز عرفه كه روزه گرفتن در اين روز كفارة گناهان دو سال است.
8- روز عيد اضحي يا روز قرباني كه سبب نزديكي به خداوند است.
9- روز هاي جمعه كه بهترين روزهاي هفته است.
10- روز عاشورا كه روزه گرفتن درين روز كفارة گناهان يك سال قبل است.
به این اساس عاشورا یک زمان وفرصت پسندیده از زمان های قدیم مطرح بوده وجایگایش هیج ربط به شهادت امام حسین نداشته و مربوط کدام گروه مذهبی خاصی نبوده بلکه تمام مسلمانان بعنوان یک سنت درآن سهیم بود که روزه گرفتن در ایام نهم،دهم و یازدهم محرم- عاشورا- را همه پیامبران الهی گرفته وبه آن امر فرمودند و واقعه کربلا امر تصادفی بوده است و بزرگداشت از این روز که بصورت امروزی است ؛ نبوده بلکه عاشورا مرسوم امروزی زاده و نتیجه همان تحولات ذات البینی و گروهی بوده که در سال (60) و (61) هجری بعد از حادثه المناک کربلا- شهادت حضرت حسین- بمیان آمده است و از آن ببعد دست خوش تحولات این چینینی شده است طوریکه بعضی فرصت طلبان –گرگ به لباس میش- ازین فرست برای ایجاد تفرقه و در هم شکستن صفوف مستحکم مسلمانان سوء استفاده کرده تا به اهداف شوم خود دست یابند که تا کنون هر روز به این بهانه –شیعه و سنی – توسط خودمان ؛خودمان را ازبین میبریم.
درحال که عاشورا اصلا محور وملاک اجتماع مسلمین بوده وهمه دور سنن عاشورایی گردهم می آمدند اما امروز ازآن معکوس توجیه شده وحربه برای ضربه زدن بر پیکر بزرگ امت اسلامی استفاده میشود.
تحولات سیاسی در حوزه عاشورا امروز چنان این مساله را گسترده ودرعین حال پیچیده کرده است که یکی از مسایلی تقریبا لاینحل و بغرنج اجتماعی در کشور های اسلامی و بخصوص کشورهایکه در آن یکی از دو گروه مذهبی شیعه و سنی موازی و یا در اقلیت هستند مثل عراق، ايران، هند، افغانستان، لبنان، سوريه، بحرين، كويت، و ديگر مناطق شيعه نشين تبدیل شده است .
این اختلافات نه اینکه پیامدهای منفی اجتماعی داشته بلکه تاثیرات انحرافی عقیدوی هم نیز در قبال داشته است؛ که متاسفانه زیادی از شیعیان چنان افراط ودچار غلو شدند وبدعت های وارد دین کردند که در اکثر موارد مخالف شعایر و اساسات دین مبین اسلام پنداشته میشود .
باالمقابل اهل تسنن هم از این کج روی ها در امان نبوده که گاهی از طرف بعضی –طبقه غافل- بخاطر اظهار مخالفت با جانب مقابل به توهین و سب حضرت علی –کرم الله وجهه- واهل بیت رسول الله مبادرت ورزیدند که بسا در امر عقیده مسآله خطرناک پنداشته میشود .
بطور جمع بندی میتوان گفت که واقعه عاشورا به یک حادثه شهادت حضرت حسین (رض) خلاصه نمی شود و ماه محرم که از بدء پیدایش تا کنون میان همه پیشگامان وپیشقدمان دین از جایگاه و مقام عالی برخوردار میباشد که روایات ومتون اعم از سنی و شیعی گویای این امر میباشد وشهادت حضرت حسین درآن امری تصادفی بوده وربطی به جلال و جایگاهش ندارد .
عزاداری مرسوم امروزی اهل تشیع امر من در آوردیست که مخالف دستورات دین وآئین اسلامی می باشد و همچنان بی تفاوت ماندن اهل تسنن درین امر باعث ازبین رفتن سنت عاشورایی می باشد گرچه شهادت هر مسلمان و بخصوص شهادت مظلومانه ای نوه گرامی حضرت محمد(ص)؛ امام حسین غم و انده است که همه مسلمانان درآن مساویانه سهیم هستند ؛اما فراموش نباید کرد که یکی از بزرگتیرین شاخصه های دین مبین اسلام همانا توصیه به صبر،شکیبایی ، بردباری وتحمل مصیبت هاست که پیروان این دین به آن توصیه شده اند و عزاداری به نحویه امروزی امریست غلو ومنتهایش انحراف بیش نبوده ودراسلام برای مردن هیچ کسی عزاداری نشده است حتی در روایت از پیامبر(ص) است که درآن گفته شده که برای شهادت کسی باید از کلمه "تسلیت" به بازماندگانش خود داری شود و بجای آن "تبریک" گفته شود چون شهادت مقام والایست و نایل شدن به آن خوشی است و نه غم و اندوه لذا برای شهداء باید عوض تسلیت ؛ تبریک گفته شود .
برادران اهل تسنن ما هم متوجه باشند که عاشورا چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام وحادثه کربلا یک حادثه عادی نه ؛ بلکه یک سنت از سنن دینی محسوب شده و درآن فضایل زیادی است که ازآن جمله روزه وپیروی از انبیای الهی و بعدازآن درس آزادگی ،مقاومت در برابر ظالم،شهامت و.....وعین حال صبروبردباری ،برادری و برابری میان تمام اقشار امت اسلامی میباشد .
همچنان همه مسلمانان ومذاهب مختلف باید درک کنند که اختلاف ناشی از عاشورا بین دوگروه شیعی و سنی از گذاشته تا کنون دست دشمنان اسلام در کار بوده وبرای رسیدن به اهداف شوم شان آتش تفرقه و نفاق را میان صفوص مسلمانان می اندازند وبه بهانه مذهب شکاف را بین این دوقوه بزرگ زیاد کنند.
پيامها
25 نوامبر 2012, 01:02, توسط جلال
دادگاهی که باید وجود خدا را اثبات کند!
تاریخ انتشار: ۱۸:۱۹ ۱۳۹۱/۹/۴
کد خبر: 44421
منبع:
نسخه چاپی
یک هنرمند نقاش در شهر " امسک " روسیه از کلیسای ارتدوکس این شهر شکایت کرد. واسیلی ملنیچنکو " با اشاره به اینکه 15 سال است در تمامی مراسم مربوط به کلیسا و همه خیریه ها شرکت کرده و در سال بیش از 400 دالر به کلیسای شهر کمک مالی می کند ، افزود: ارباب کلیسا می گویند با کمک به کلیسا مشکلات زندگی مان حل می شود ، و خدا کمک مان می کند اما من در ازای این کمک ها نه تنها کمکی دریافت نکردم بلکه وضع زندگی ام روز به روز بدتر شد.
وی افزود :"بایدمسوولان کلیسا در دادگاه ثابت کنند که خدا وجود دارد و در غیر این صورت محکوم به فریب افکار عمومی شوند و فعالیت هایشان غیر قانونی اعلام شود."
هنوز کلیسای ارتدوکس روسیه به شکایت این هنرمند روس واکنشی نشان نداده اما "آندری کورایف" یکی از روحانیون ارتدوکس روسیه در واکنش به اقدام این نقاش روس گفت :"برود در دادگاه شکایت کند و به وکلا پول بدهد. این آدم های احمق را باید مجازات کرد."
در سال های گذشته انتقاد از فعالیت های کلیسای ارتدوکس روسیه افزایش یافته است که دو نمونه مشهور از آنها " نیایش توهین آمیز " گروه پانک در کلیسای مسیح ناجی روسیه و اعتراضات اخیر گروه دختران " پوسی ریوت " در کلیسا بوده است.
در ماه مارس سال جاری میلادی وب سایت کلیسای ارتدوکس روسیه تصویر ساعت مچی تجملاتی اسقف اعظم کلیسای ارتدوکس روسیه را با فتوشاپ از تصویر اسقف اعظم محو کرده بود ، اما انعکاس تصویر ساعت مچی بر روی میز سبب افشای این مساله شد. پس از این مساله کلیسای ارتدوکس عذرخواهی کرد و اعلام کرد که این مساله را مورد بررسی قرار خواهد داد.
نظرات بینندگان:
25 نوامبر 2012, 01:36, توسط یک نفر
البته هر کس حق دارد با هر اعتقادی زندگی کند. اما این اعتقاد نباید به امور زندگی دیگران صدمهی وارد کند. اعتقادات مسئله کاملاً خصوصی و شخصی است. جای بسا تاسف است که بعد از گذشت این همه سالها، بیشتر از هزار سال، هنوز مردم پیرو یک رسم جاهلانه اند و روز به روز این رسم جاهلانه ترویج یافته و خردباختهگان مسلمان به ویژه اهل تشیع ناآگاه از مسایل به تجلیل از این روز میپردازند. نخبهگان هم از این قافله دور نمانده و با نوشتن افسانههای عجیب در تمجید این روز قلمفرسایی میکنند. باکی نیست اگر پردههای جهالت از چهره مردم دور شود و حقایق تاریخی اسلام روشن گردد، مردم به جهالت خود یا خواهند خندید و یا از شرم گریه خواهند کرد. عاشورا را بدتر از مراسم بتپرستی اجرا میکنند و مردم از دست این بیماران روانی خواب راحت ندارند. یک شهر را سیاه پوش میسازند که چه؟ یعنی چه؟ بخاطر یک عرب که صرف برای رسیدن به قدرت حتی حاضر شد خود و خانواده خود را بر دم تیغ بگذارد؟ افسوس است ای مردم نادان که از این روز تجلیل بعمل میآورید. ولو که ملیونها نفر پیرو این عمل جاهلانه باشند حقانیت چیزی را ثابت نمیکند و تاریخ را نمیتواند بطور دیگری نشان دهد. هرقدر هم از حسین قدرت افسانوی بسازید باز هم جهالت شما را پنهان نخواهد کرد.
25 نوامبر 2012, 05:43, توسط روشنی
سراسر دروغ نوشته اید. همه اش خرافات است و جهالت.
کدام نجات؟ حسین خودش را نجات داده نتوانست چطور بعد از مردن می تواند نجات بخش باشد؟ او زن و بچه اش را نجات داده نتوانست. او اگر کسی می بود لااقل دشمن اش را شکست می داد. سرش را بریدند به زن و فرزندانش تجاوز کردند چرا نتوانست از ناموس خود دفاع کند؟
باز چرا برادرش با همان خاندان اموی ها تعهد کرد و حتی ولی عهد مامون شد؟
حسین یک قدرت طلب انتحاری و متعصب بود که حکومت را میراث پدری اش می دانست و در مقابل یزید که او هم حکومت را میراث پدری خود می دانست برای قدرت جنگید و چون تدبیر سیاسی و نظامی نداشت به بدترین شکل شکست خورد. او انقد بی انصاف بود که زنان و فرزندانش را با خود اورده بود تا شاید بتواند از انها به عنوان سپر انسانی استفاده کند دقیقا همان قسم امروز طالبان از هموطنان بی گناه ما به عنوان سپر انسانی استفاده می کنند.
اگر قرار باشد که حماقت نظامی و سیاسی و شکست خوردن ، افتخار و نشان بزرگی باشد پس ملاعمر و گلبدین حکمتیار و انتحاری های طالبان هم هر کدام یک امام حسین هستند.
هزار سال است که به دروغ می گویند که امام زمان پنهان است و یک روز ظهور می کند. مگر در این قرنها که پیروانش بدترین ظلم ها و جنایات را دیدند این اقا چرا ظاهر نشد؟ مگر قرار نیست که او در مقابل ظلم استاده شود؟ یا نه قرار است که او در مقابل ظلم سکوت کند و به خواب زمسانی اش ادامه بدهد؟
جالب است که یک برادر با یک خاندان جنگ می کند و ناموس خود را در معرض تجاوز ارتش دشمن قرار می دهد و اطفال خود را قربانی هوس های خود می کند اما یک برادر دیگر با همان خاندان بیعت می کند و ولیعهد همان خاندان می شود. اما ما مردم ساده هردوی شان را امام می دانیم و برای شان جان خود را پرخون می کنیم.
ایا شهدای افغانستان ارزش چند جاهل عرب را ندارند که حتی یادی از اینها نمی شود اما بعد از قرنها ما به خاطر یک عرب قدرت طلب جاهل به سر و روی خود می زنیم ؟
حسین اگر واقعا کسی می بود و تدبیری می داشت اول خود را نجات می داد و یا ناموس خود را نجات می داد. تمام این داستانهای دروغین را صفوی ها درست کردند و شاهی مذهبی ایران هم امروز تمام پول نفت را برای همین خرافات مصرف می کند و کمر مردم بیچاره ای ایران را زیر بار گرانی و گرسنگی و سختی شکستانده است.
اگر واقعا این سخن ها دروغ نیست چرا جمهوری اسلامی از یک طرف اختلافات مذهبی را دامن می زند اما از طرف دیگر به سلفی های فلسطین کمک های مالی و نظامی می کند؟ مگر نه اینکه رهبران حماس حسین را امام نمی دانند و برایش تره هم خرد نمی کنند؟
وای به حال مردمی که با چنین خرافات زندگی می کنند و روشنفکران شان هم در بند چنین خرافات هستند. قبر امام کاظم را منفجر کردند و دیدیم که غیر از کلوخ اصلا چیزی نبود. چرا او نتوانست از قبر خود در مقابل قدرت انفجار بمب دفاع کند؟ اگر این همه دروغ ها در باره ای حسین راست است چرا حسین چند قبضه کلاشنکوف درست نکرد تا تمام لشکریان یزید را در ده دقیقه تار و مار می کرد؟ حسین یک سر تمبه متعصب قدرت طلب بود که هیچ فرقی با احمق های مثل ملاعمر و حکمتیار و زرقاوی و خامنه ای و بشار اسد نداشت. فرقی هم اگر داشت همین بود که او بسیار جاهل تر و احمق تر و سرتمبه تر از اینها بود.
25 نوامبر 2012, 11:21, توسط یک انسان
در ادبیات و فرهنگ ملل کثیری ، از روبا منحیث یک موجود محیل حقه باز و فریبکار و دغل یاد نموده و حکایات مختلفی از این حیوانات به شکل سمبولیک و اموزشی وجود دارد. در یکی از این حکایات امده است که روزی روباهی مصرف بافتن دروغ و فریقتن گروهی بود و داستان های مجعولی را بیان مینمود. از وی پرسیدند که روبا شاهدت کجاست؟ روباه پاسخ داد که : دم من .از همین سبب همین قول مشهور است که میگوید که شاهد روباه ، دم روباست. معنی اش این است که حکایت دروغین و جعلی است.
نوشته بالایی محمد حسان هم مجموعه ای از دروغها، گزافه گویی ها و عوام فریبی های بیشرمانه ای است در طول سالیان متمادی بیان شده و در هر نسلی بیان کننده کشفیاتی جدیدی نموده و بر انها افزوده است. این مطالبی که حسان بیان نموده مخصوص افرادی مثل خودش و یا کودکانی با اذهان پاک و معصوم که اذهان شان با این مطالب بیمار میگردد و یا زنان و مردان دهاتی و خوشباور و ساده دلی که با دهان باز به حکایات محیرالعقول روباهی مثل محمد حسان و اخند هایی دله و فریبکار گوش فرا داده و هر مزخرفی را که اینها بیان نمایند با جان و دل شنیده و بر ان ذره یی شک ننمایند. اما خرد انسان کنجکاو و متفکر و ذره اندیش قرن بیستم و بیست ویکم و افراد تحصیل کرده و کنجکاو و شکاک به سرعت به نادرست بودن این همه گفته ها پی برده و نقاب را از روی دروغگویانی مثل محمد حسان بر میدارد.
قبل از اینکه من بخش هایی از نوشته این روباه فریبکار را که شاهدی به جز دم خود ندارد مورد موشگافی قرار بدهم یک حکایتی را بطور ساختگی و به قسم مثال برایتان شرح میدارم.شما نیز این موضوع را به قسم مثال در نظر گرفته و به خوانش و کاوش نوشته حسان دقت نمائید.
خوب اگر شما بطور مثال در یک کتابی میخوانید که امیرالمونین یزید ابن معاویه رضی الله تعالی عنه از جمله یکی از خلفای نامدار جهان اسلام بود. روز که حضرت معاویه رحلت نموده و نزد رسول الله به جنت پیوست، امیر المومنین یزید ابن معاویه علیه السلام به خلافت از جانب مردم برگزیده شده و همه ای مسلمین به یک کلام بر وی بیعت نمودند به استثنای حسین که خود خواهان خلافت بود بدین ترتیب این شخص منافق مسلمین و جهان اسلام را به بی اتفاقی تشویق نموده و از جانب یهودان فراری مدینه مورد حمایت قرار گرفت. امیر المومنین یزید علیه السلام انسان عادل، خادم دین محمد رسول الله و خدمتگار بزرگ دین اسلام بود و در عصر او جهان اسلام به اوج ترقی رسید. حضرت معاویه و حضرت یزید رحمته الله علیهما نمرده اند. حضرت یزید زنده است و روزی با حضرت عیسی در نزدیکی روز قیامت بر خواهد گشت و حاکم مکه و جهان مسلمین خواهد گشت. این امیر دارای معجزاتی فراوانی بوده و اگر دست بر مریضی میکشید ، مریض دفعتا شفا یاب میشد. از کرامات این امیر انست که روزی که این امیر به خلافت رسید قصر امپراطور روم شکست پیدا کد. نفس خاقان چین از طریق مقعدش بیرون شد. و سردار قوم ژرمن مسلمان شد، و اتش از قبر فراعنه برامد. این روز مصادف است با تولد حضرت اسحق علیه سلام، مصادف است با روزی که مهاراجا شنکر سنک که با خانواده اش مسلمان شده و مجاور کعبه گردید. مصادف باروزی است که حضرت داود در جنگ بر علیه جالوت پیروز شد. مصادف با روزی است که تولد چهلمین جد کریستوف کولمب که قاره امریکا را کشف نمو. مصادف است با روزی که بارانی از سنگ های اسمانی بر فرق قوم یاجوج و ماجوج ریخته شد. این روز مصادف است با روزی که پدر نوح با مادر نوح خانه داری نمود که از ان حضرت نوح بدنیا امد.
همچنان در روزی که حضرت امیرالمومنین یزد رحلت نمودند صد هزار ملک رحمت در رکاب ملک الموت به نزد حضرت امیر یزید شتافتند. همه ای ملائکه میگریستند و انقدر این ملائیک دهن دروازه دارلخلافه انتظار کشیدند تا حضرت امیر از نماز فارغ شد. هیچکسی را یارای رفتن نزد خلیفه نبدو. دست حضرت عزرانیل میلرزید و جامی از طلا و الماس بدست داشت و از حضرت یزد اجازه خواست تا به امر الله جان یا روح مبارک خودش را در این جام قرار داده و نزد حضرت رسول و به طرف راست ان حضرت در بهشت بنشینند. و همان شب صد هزار عالم دین یکجا خواب دیدند که حضرت محمد در بهشت به روی حضرت یزید بوسه زده و میگویند که ای فرزند عزیز من ای ابن معاویه یار و صحابه گرامی من! تو انقدر انسان عادل و بزرگی هستی که حتی نواسه مرا که از دین من بر گشته بود به جهنم فرستادی. تو سبب رونق و جلایش دین من شدی. کار تو انسانیت را زنده و دین مرا جاویدان ساخت. اگر تو نمیبودی ، نوه نا خلف من با خود خواهی همه داشته ها و باور های دین مرا تباه و بر باد مینمود.
البته روز رحلت حضرت یزید علیه السلام مصادف است با روزی که جبرئیل امین وحی سوره فاتحه را بر حضرت محمد اورده بود. روزی است که دروازه بهشت برای همیشه در این روز باز خواهد بود. روزی است که طوفان نیل قبر همه فرعونیان را در خود غرق نمود. روزی است که کارل مارکس مقدمه خودش را بر کتاب کاپیتال نوشت، این روز روزی است که گالیله به کشف کروی بودن زمین نائیل امد. این روز روزی است که کلوپاترای مصری عاشق سزاررومی شد، این روز روزی است که حضرت ادم با حضرت بی بی حوا بعد از یک قهر چند ساله اشتی نمود. این روز مصادف با روزی است که حضرت یعقوب با الله ( یهوه) کشتی گرفت و بر وی غالب شد. این روز روزی است که حضرت داود موفق به ساختن زره اهنی شد. این روز روزی است که الله ج نطفه حضرت عیسی را بدست روح القدس سپرد تا برده و از طریق گوش یا بینی به رحم بی بی مریم تخلیه کند.در این روح سد سلطان سکندر که در مقابل قوم یاجوج و ماجوج کشیده شده بود درز عمیقی برداشت که بعدا سبب شکستن این بند شد. در این روز حضرت خضر علیه السلام به دیدار حضرت موسی رفت و در انجا مادر خودش را در اغوش موسی دید و فهمید که پدر اصلی اش حضرت موسی است وصد ها هزار واقعه بزرگ در جهان اسلام و کفر که همه نشانه بر حق بودن خلافت امیر المومنین حضرت یزید ابن معاویه علیه السلام است که تا روز قیامت صد هزار میلیون ملک بر وی رحمت گفته و او را گرامی میدارند. ذکر یادش بخیر.
خوب هموطن گرامی و خواننده عزیز ! خوب فکر کن از این مثال خوت چه نیجه گرفتی ؟ کدام یک از این تعارف درست و کدامش نادرست بود؟ ایا خودت کدام یکی از اینها را باور داری؟ اگر داری چرا؟ و اگر نداری چرا؟ ایا از من در مورد اثبات این ادعا ها سند و شواهد خواستی؟ خوب حالا خودت فکر کن و از عقلت کار بگیر. قلم کاغذ را درست گرفته و یک محاسبه کن. از گویند این ادعا ها ریفرنس و منابع و ماخذ بخواه. تابکی اینقدر من و تو با معذرت کودن باشیم که هر ادعای هر شخصی را با دل و جان پیذرفته و جان و مال خود را فدای دروغهای دیگران کنیم؟ تا بکی بخاطر یک عرب دیوانه خود مان را زده و زخمی نموده و خود را مسخره بسازیم؟
کی باید بیدار شویم و کدام زمان از عقل خود کار بگیریم؟
محمد حسان ادعا دارد که این یک حماسه بود و یا صد مزخرفات دیگر. ایا مظاهرا چیانی که با بدست گرفتن یک شعار خواهان ازادی بیشتر و مراعات حقوق انسانی شان در سوریه میشوند و به رگبار مسلسل های اسد خائین کشته میشوند حماسه نمی افرینند؟ یا انهایی که دیکتاتور های عربی را به فرار مجبور نمودند، حماسه نیافریدند؟ یا صد ها هموطن بیگناه ما که قربانی جنگهای روسها و تنظیمی و طالبی و امریکایی گشتند ، جانشان از حسین کم ارزشتر است؟
ای هموطن اگر شیعه هستی یا سنی گوشهایت را باز کن و بخوان و مطالعه کن و کنجکتو باش. به دروغ ملا و اخند و روضه خوان فریب نخور.این را بدان که محمد پیامبری نبود. اصلا پیامبری وجود ندارد.قران کتابی است تراوش شده اذهان محمد و یارانش و پر از غلطی و خطا های انسانی که با اندکی دقت درمیابی که چقدر نظریات و دانش قرانی کهنه بوده و مربوط به همان جامعه شبانی عصر محمد و یا جوامع عقب مانده امروزی که سطح دانش و درک شان در همان سطح میباشد.نه حسین ارزش دارد و نه علی و نه حسن. نه این جنگ کدام فلسفه دارد و نه گریه کردن و بر سر زدن بخاطر حسین کدام ثواب دارد. این کار های خجالت اور است از اجرای ان اجتناب نموده و فرزند عصر خودت باش. در نوشته بعدی مطالب دیگری خدمت تان اضافه خواهم نمود.
25 نوامبر 2012, 14:23, توسط یک انسان
بحث دوم. ادامه بحث بالایی!
در نوشته بالایی ام ، با یک مثال ،شما را به دقت و ارزیابی ازگفتار افراد دعوت نمودم . خواهش کردم که به جای تسلیم شدن و پذیرفتن خرافات و چرندیات، به تفکر و تعقل و خرد رجوع نمائید. حال با یقینی که به عملکرد اکثریت شما دارم، از شما خواهش مینمایم تا با استفاده از معیاری را که عرض کردم، ادعا های حسان را زیر ذره بین دانش و عقل تان قرار بدهید.
ادعای اول محمد حسان . اینکه خداوند موسی را نصرت بخشید و دریا را باز نمودو تا اخیر. حال حسان باید تاریخ این واقعه را بیان نماید که مثلا در فلان سال و یا فلان ماه و روز بوده است. اگر ادعایش واقعی باشد باید یک منبع تاریخی معتبر این حرفش را تائید نماید. ورنه کاپی کردن از گفتار یک روضه خوان و یا یک اخند جاهل ایرانی، تاریخ شده نمیتواند. البته من در این مورد که این یک حکایت دروغین است و دریایی هم باز نشده چیزی نگفته ام.
دوم: در این روز کشتی نوح با سلامت به جودی مستقر شد.
جودی در کجاست؟ در کدام سال و کدام تاریخ این واقعه رخ داده است؟ منبع تاریخی ان کجاست؟ کدام جغرافیا دان این محل را و تاریخ این نشست را تثبیت نموده است؟ منبع علمی بیاور تا همه با تو همنظر شویم. منبع چاپ قم را قات کرده در دوله پرتاب کن.با وجودیکه من سند تاریخی و علمی از موجودیت واقعی نوح و واقعیت طوفان نوح چیزی بدست نیاورده ام.اما مهم اینست که تو تاریخ این واقعه را در این جا نقل کنی. چونکه خودت از تاریخ دقیق این واقعه خبر داری.
سوم: در این روز یونس از شکم ماهی برامد.
کدام زمان و کدام سال؟ تاریخ اسلامی یک تاریخ قمری است و از هجرت محمد به مدینه حساب میگردد. پس تو خودت با یک جنتری مخصوص خودت تاریخ انروز را مطابق یک منبع تاریخی و علمی ثابت کن و انرا برابر با همین دهم محرم (عاشورای) عربی قرار بده. البته من به این موضوع که هرگز کسی به نام یونس وجود خارجی نداشته و هرگز کسی در شکم ماهی زنده گی نکرده و هرگز کسی در شکم یک ماهی بدون اوکسیژن و اب و غذا زنده نمی ماند چیزی نمیگویم. تو فقط از تاریخ حرف بزن. دیگر حرف ها کشاله دار میگردد.
چهارم: در این روز خداوند توبه ادم را پذیرفت.
این ادعا واقعآ مسخره گی بزرگی است. شباهب به سه ادعای بالایی ندارد. منبعی را ریفرنس بده که در ان در مورد توبه ادم و تاریخ مشخص پذیرفته شدن توبه اش چیزی ذکر شده باشد. از پذیرفته شدن توبه یک نفر نزد خداوند هم این مردم با علم غیب یا علم لدونی خود با خبر میشوند. چقدر یک انسان ابله و کودن باشد تا هر ادعایی را که یک ایت الله قمی منفور در یک کتاب نوشته و بدست مقلدینش بدهد و مقلدینش بوزینه وار انرا بپذرند؟ در کدام کتاب از این تاریخ ذکری به عمل امده که خودت انرا برابر با دهم محرم قرار داده ای؟
پنجم: یوسف از قعر چاه بیرون اورده شد.
این ادعا شباهب با سه ادعای بالایی دارد. یعنی کسی یا کسانی این واقعه را میتوانستند ببینند و شاهد وقوع ان باشند و تاریخ انرا جایی درج کرده اند و این همه سوابق بدست شما و اخند هایتان رسیده است.به حال شما واقعآ خنده و یا بد تر از ان گریه نمود. حال بگو که این تاریخ کدام روز و سال و ماه بوده است؟؟
ششم: تا جایی که مربوط عیسی میشود و من میبینم که شما برای تولد و مرگ عیسی یا به اسمان رفتنش یک تاریخ را قائیل شده اید.یعنی همین روز عاشورا را. اما پیروانش برای تولد عیسی یک روز و مرگش روز دیگری را که با هم اختلاف چند ماهه دارند پذیرفته اندو انرا تجلیل میکنند که با روز های شما فرق دارد. البته تا کریسمس یک ماه باقی است. مگر باز هم افرین بر شما و علم لدونی و تاریخی شما. لطف نمائید و تاریخ های واقعی تولد حضرت عیسی و تاریخ مرگ او را در همین صفحه بنویسید تا من پیروان بی خبرش را از یک واقعیتی که در قم کشف شده است باخبر بسازم
هفتم: در این روز خداوند داود را بخشید.
این ادعای تان شباهت به ادعای شماره چهارم تان دارد. شما از نزد الله و لوح المحفوظش هم خبر دارید. خوب ، حالا که علم شما در این حد است لطف کرده سال این بخشش را درج نمائید. در کدام منبع این تاریخ درج است؟
هشتم: در این روز ابراهیم چشم به جهان گشود.
به این ادعای تان ده بار به به به و مرحبا میگویم. شکر بالاخره تاریخ تولد این شخص هم پیدا شد. وگرنه این گونه شخصیت ها از جمله انسانهای اساطیری و داستانی قوم اسرائیل معرفی میشدند و از وجود واقعی شان بر عکس افرادی مثل داود پادشاه و یا سلیمان پادشاه سندی ارائه نشده بود. حالا شکر با کرامت شما این موضوع هم مشخص شد. حالا باز هم مرحمت نموده و مطابق یک سند تاریخی سال و ماه این ولادت میمون را واضحتر سازید. ببینید اگر از وجود سلیمان و پادشاهی اش در تاریخ ذکر شده باشد. از وجود نوح و یونس و موسی و ابراهیم هم چیز هایی موجود باشد. اسناد تاریخی تاریخ یهود را ورقک بزنید، حتمآ یک چیزی بدست تان خواهد رسید.
نهم: در این روز چشمان یعقوب دوباره روشن و بینا گردید.
لطفآ مثل متباقی وقایع تاریخی، سند ارائه کنید. در کدام سال و کدام ماه و روز و کدام منبع. در باره وجود واقعی یا اساطیری یعقوب ، من هم چیزی نمیگویم.
دهم: در این روز گناهان گذشته و اینده حضرت محمد بخشیده شد.
این هم کمی خنده دار است.چونکه تا حال سایر شیعیان تان پیامبر اسلام و امامان دوازده گانه را معصوم و منزه از گناه میدانستند و شما از گناهان حضرت محمد صحبت میکنید. مرحبا بر شما! حال چند گناه گذشته و چند گناه اینده حضرت محمد را نام ببرید و بعدا از اینکه به کدام تاریخ و کدام سال این بخشایش صورت گرفته و شما چگونه از ان خبر شدید ، معلومات بدهید تا در ریفرنس خود بگیریم و از این همه کشفیات بزرگ تان محروم نباشیم. این واقعه نظر به پیامبران قوم یهود معاصر تر است و باید حتمآ منابعی در این زمینه موجود باشد.
دوستان گرامی شما خود شاهد هستید که گزافه گویی و خرافه پردازی یعنی چه و متوجه میشوید که واقعا سرحدی بر دروغ های کاذبانه و ادعا های عوام فریبانه ای این قماش افراد مذهبی قایل نمیتوان شد.
دقت نمائید.اگر کسی از یک واقعیت تاریخی بحث میکند، مثلآ در مورد الکساندر مقدونی( سکندر کبیر) میگوید، سال تولدش را مطابق منبع نقل کرده و اسم پدرش که فلیپ بود مینگارید و تاریخ حمله همین سکندر مقدونی بر هند را گذارش میدهد و یا از یک واقعه معاصر تر بحث میکند. از جنگ اول جهانی و یا جنگ روس با جاپان و یا هر واقعه دیگری که باشد به منبعی مراجعه و ادعای خودش را ثابت میسازد. اما خرافه پردازان مذهبی همیشه مجهول گویی میکنند و یک راست را با صد دروغ مثل یک زهر به کام مردم میریزند. اما حال نوبت شماست تا به جای تسلیم شدن به این افراد با استفاده از دانش تان طرف مقابل را اگر دروغ بگوید مورد مواخذه قرار بدهید.
25 نوامبر 2012, 18:22, توسط راستگو
به فکر من اقای حسان به سوالات بالایی بصورت قطع جواب ندارد. اگر حیا داشته باشد باید برای ابد دهنش را ببندد و یا اینکه در نوشته اش دقت بیشتر به کار ببندد.
چقدر مزخرفات است اگر گفته شود که از فلان ماه کرده فلان ماه خوبتر و فضیلت دارد و اگر در ان روز روزه بگیری گناهان یکسال و یا دو سال تو عفو میگردد. به همین بهانه این ملا های مقعد نا شسته و یا نیمچه طالبان بی منطق و یا خشکه مذهبی های نا ملا یا پیروان شریعتی و یا کم سوادانی که فکر میکنند با خواندن یک یا دو ایت و چند حدیث، علم تمام بشریت در جیب شان است تا میتوانند دروغ میگویند و به جان این و ان میزنند و صد خیانت و رشوت و واسطه را بکار گرفته و در اخیر در روز عاشور روزه میگیرند و با خود قد قد کنان میگویند و میپندارند که حالا گناهان یک ساله پاک شد. اماده گی برای گناهان جدید دیگر باید گرفت که عاشورای سال بعدی در حال رسیدن است. به راستی که خرافات سبب بریادی یک جامعه ابله و بیسواد است.
اکثر شهروندان کشور افغانستان که لاف اخرین درجه اسلام را زده و صد ها تظاهر و دروغ از ایمان داری را میسرایند .مگر در رشوت خواری ، خیانت به ملت، دزدی از بیت المال و سئو استفاده از قدرت ، اذیت زنان و نگاه های غیر انسانی به جنس مخالف و دروغ در ترازو و متر و ادویه و خلاصه همه چیز مینمایند. در اخیر این همه بی شرافتی یکبار حج میروند و یا در روز عاشورا باید روزه بگیرند تا پاک شوند. تف بر این منطق.
26 نوامبر 2012, 03:19, توسط jiran
دوستان این همه چرت پرت جه است ,کدام حسین کدام عزا اسن همه بزنس است باید دوکان داران دین متاع که حال بازاری ندارند بفروشد و گر نه بروند گدای کنند دین خودش یک تجارت خیلی گنده است کسانیکه روی قدرت دین نشسته از طرف بالا ها کمک مالی جانی میگردندانها باید از بی خردی کشور های جهان سوم که همیشه از بی خردی رنج می برند سود ببرند, مثال رنده در مساجد مسلمانان در خارج که ماشاآ همه پول و صاحب خانه های هم چنانی که از کفتار که جز خرافات جهل و نادانی و سوی استفاده از مردم بیچاره همه مانند گوسفند به گفتار گرگ گوش میکنند کاری ندارند بیایئد در قرن 21 زندگی کنید لطفاآ.
26 نوامبر 2012, 17:58, توسط راستگو
محمد حسان! جواب های یک انسان را بده. مثل روباه دمت را قات پا هایت گذاشته و فرار کردی. انسان مزخرف و خرافاتی و بی عقل! تو چطور با این دروغهایت میتوانستی ما را فریب بدهی. مردم بیدار شده اند. دیگر بازی دادن انها کار کودنهایی مثل تو نیست. تو مثل یک چوچه موش استی. حتی خمینی تو هم قادر به پاسخ این سوالات نخواهد بود. فرار کن بدبخت.
28 نوامبر 2012, 06:28
از جانبی دیگر سازمان دهنده گان این مراسم باید بدانند که 70 فیصد از جامعه ما با شعارهای پیش کشیده شده در مراسم
چون یا مهدی و یا عباس و ... مخالف بوده اهل تسنن در حالیکه به همه اهل و بیت رسول خدا ج احترام و ارادت داشته،
ولی کمک خواستن بجز از پروردگار عالم از کسی دیگری را جایز ندانسته و بجای یا عباس و یا مهدی تنها شعار یا
الله )ج( را جایز می دانند. لذا نصب هزاران شعار مخالف باورهای مردم در هر گوشه و کنار شهرکابل درحقیقت بی
اعتنایی به معتقدات 70 فیصد از شهریان کابل نیز محسوب میگردد. اینکه اکثریت اهل تسنن تا کنون در برابر این همه
زیاده روی ها و نادیده گرفتن باور های مذهبی آنها از صبر و شکیبائی کار گرفته نباید از این تحمل و استقامت آنها
استفاده ناجایزصورت گیرد.
29 نوامبر 2012, 19:15, توسط rashid
آیااین دین وحشت است که خود را سگ واری بازنجیر لت وکوب کنیم اگر کدام کافربخواهد مسلمان شود این حالت را ببیند هیچگاهی مسلمان نمی شود
30 نوامبر 2012, 12:51, توسط فارسی قند است
سلام دوستان ! گرچه من مقاله و محتوای آن را خواندم و نظریات مربوط به آن را هم . ولی نقدها که در نظریات در باره مقاله شده است چنان خصمانه و بی ارتباط است که آدم را بیاد همان ضرب المثل "ده کجا و درختها کجا " می اندازد از یک سو. و سوی دیگر ،مقاله از دید دینی و اعتقادی تحریر شده که بیشتر به اساس منابع دینی است که در دین خیلی چیزهای است که باید بدون ثبوت پذیرفته شود مثل امور غیبی که خاص خداوند می باشد و ما بعنوان مسلمان بآن عقیده داریم .اما متاسفانه منتقد بجای اینکه از انتقاد سالم نگاه داشته باشد جانورانه حمله ورشده و نویسنده را با حرفهای رکیک و مغایر اداب اجتماعی هدف قرار داده است و از او خواستار منابع راجع به چیز های شده که اصلا درآن هیچ منبع نه از اسلامی و نه از غیر اسلامی وجود دارد . در حالیکه منتقد خود نه با خدا پابند بوده و پیروی دین است .
باز هم فردی خواهان ارایه منابع باشد ، من این وی سایت را بعنوان مرجع جامع برایش پشنهاد میکنم امید جواب های خود را در آنجا بیابد :www.aqeedeh.com مراجعه و کتاب "حقیقت شیعه " را مرور کند .
30 نوامبر 2012, 17:55, توسط کافر
فارسی قند است بدبخت کور بی وجدان و دروغگو. تو شاید همان نویسنده مقاله باشی که حالا با نام دیگر مرداری ات را پاک نمایی. یا اینکه یکی از همین زنجیر زن هایی هستی که مثل یک کره خر سرت پائین است و هر چیزی را که خرکار برایت دستور میدهد اری میگویی.
گفته ای ده کجا و درخت ها در کجا. اگر چشمانت کور نمیبود و اگر چشم عقل و وجدانت بینا میبودند و جلو چشمانت را تعصب تشیع و امام زمان نبسته بود حتمآ میدیدی که نقد " یک انسان" نقد کاملآ دقیق و مطابق نوشته بالایی است. اگر باز درخت ها را از ده دور دیدی ، بنویس تا من عینک بهتری در مقابل چشمانت قرار بدهم تا قدرت دیدت بیشتر گردد.
نویسنده مقاله بدون اینکه کوچکترین منیع تاریخی ارائه داده باشد و یا بتواند به یک منبع علمی مراجعه نماید، یک تعداد حوادث شده و نا شده را مصادف با دهم عاشور قرار داده است تا بتواند از حساب سایر پیامبران دروغین و کتابهای قلابی در نوشته خود سرمایه گذاری کند.
مگر در نقد بالایی به قلم یک انسان، با ارائه یک داستان بطور مثال ، " یک انسان" توانسته است خواننده را با خود یکجا بر سواری مرکب منطق و علم به ارزیابی نوشته بی محتوای حسان نام بدبخت ببرد.
همین یک مشت نمونه خروار را ببین که حسان از ناف ببوی خود کشف کرده است که تولد عیسی و مرگ عیسی هر دو در یک روز وانهم در روز دهم عاشورا صورت گرفته است. مگر این دروغ محض نیست؟ و تو طرفدار این نوشته با بهانه اینکه مسلمان باید هر چیز را بدون استفاده از عقل قبول نماید، چونکه خدا را هم ندیده قبول کرده است، میخواهی دیگران را چنان خر بسازی که مردم هر چیزی را که اخند مفعول در منبر بگوید قبول نمایند؟؟
حالا که منطق تو و منطق ده ها هزار مرکب به مانند تو از حل سوالات یک انسان عاجز مانده است، با خم چشمی خودت را به کوچه حسن چپ میزنی؟
اگر حسان سند ندارد و تو فامندوک از او وکالت کرده ای پس بفرما خودت سند و ماخذ ارائه کن.در کدام کتاب تاریخ ذکر شده است که روز تولد عیسی مصادف با دهم عاشورا است؟؟
همان کتاب احادیثی را هم نشان بده که از ثواب روزه در روز عاشورا خبر داده باشد. به راستی که شما شیعه ها از جعل اسناد و حدیث شرم و ننگ ندارید. اخر بخاطر احترام به پیامبر تان هم که شده از جعل حدیث به نام محمد اجتناب نمائید. اما حیف که شما دروغگو های فاسق کجا و صداقت و راستی کجا؟
بیا من از تو دعوت میکنم که در باره همه جزئیات همین مقاله بالایی با من جر و بحث کن. تا ببینیم که راه تو چقدر صاف است و طرز تفکر من چقدر استوار و درست. بدبخت مفلوک بیسواد خرافاتی.
1 دسامبر 2012, 10:53, توسط ازاد اندیش
سلسله نوشته های یک انسان و راستگو و کافر این امیدواری را میدهد که ملت بیدار شده اند. تفکر میکنند و درست را از نادرست تشخیص میدهند. حالا دیگر برای یاوه بافان مشکل شده است تا انسان های تحصیل کرده شهری را با دروغ های امام الزمانی فریب بدهند. این دروغها دیگر کهنه شده است. انسانهای متمدن امروزی از خود زنی و گریه های بی معنی و سینه زنی و قمه زنی بیزار و متنفر است. این چنین اعمال را از جمله اعمال نا متمدنانه و وحشتناک و وحشیانه قلمداد میکند. انسان های امروزی با تاریخ اسلام اشنایی بیشتر و بهتر حاصل نموده اند. اعمال غیر انسانی صدر اسلام دیگر خریدار ندارد. انسان های متمدن امروزی با کشتن انسان زیر هر نامی که صورت بگیرد بیزار و متنفر میباشند. کشتار انسان های بیگناهی که بدست محمد و یارانش تحت نام کافر و یا غیر مسلمان و یا به غنیمت گرفتن اموال غیر مسلمانان بدست پیروان وحشی محمد را منکوب و انرا غیر انسانی ارزیابی مینماید. اسیر گرفتن یک انسان چه زن و چه مرد و بعدا ان انسان اسیر را تا هنگام مرگش به حیث برده استفاده کردن را شدیدا منکوب و تقبیح مینمایند. مخصوصا زنان اسیر که نام کنیز را بخود میگرفتند و بعدآ مظلومانه مورد تجاوز جنسی صاحبان خود قرار میگرفتند و سپس در بازار های برده فروشی مدینه به فروش میرسیدند را به شدت تقبیح مینمایند. مخصوصا ان بخش هایی از شریعت الهی و محمدی را که جنایات علیه کنیزان را اسلامی و شرعی میپندارد به کمود انداخته و بالای ان بعد از ادرار با مقداری اب به کانالیزاسیون تاریخ میفرستد.
حالا دیگر زمان جعل و فریب سپری شده است. انسان متمدن امروزی با همنوعان خود ولو از هر قوم و قبیله و زبان و دین باشد میتواند محبت نماید و او را دوست داشته باشد و از کمک به همنوع خود بدون تعصب و یا پاداش لذت ببرد.
1 دسامبر 2012, 21:31, توسط مهسا
ههههههههههه واقعا بحث جالب است !
اگر کسی در باره مسایل دینی چیزی میگویی حرف نیست . جالب این جاست کسیکه خود را با افتخار "کافر" ،کلمه منفور خطاب میکند ، او هم در این مسایل مثل سک که به دریا لس و لب میزند که قطعا دریا از این کارش ناپاک نخواهد شد دخالت میکند .آخی بی شرف ترا درین حرفها چه دخل ؟ برو تو پست از حیوان همان گو را بخور که شایسته حال توست نه چیزهای که برای انسانها در نظر گرفته شده.
به تعبیر قران کریم" الآیک کالانعام بل هم اضل " هستند جای برای مباحثه ندارند .
2 دسامبر 2012, 10:27, توسط مهسا
گر چه از طالب مثل سگ بدم میاد اما سگ های مثل شمار می بیبنم از خداوند همان گروه خر بدرتر را برای شما مناسب میدانم که سگ را خر بایدت و بس .