تأسیس مرکز وهابیت در کابل
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اگر به تاریخ اسلام اندکی مکث گردد، مغرضین وقت با نحوی از انحاء در برابر ظهور دین محمدی، گوهر قرآن، علم برادران آگاه و متعهد آن ها، صف آرایی نموده و هر آنچه که در قوه داشتند به فعل درآورده اند که هر عمل ضد انسانی خودها را در قبای دین انجام می دادند و منافع خصوصی و سیاسی خویش را دنبال می کردند. پس، در این صورت انحرافات از دین و بدنام ساختن دین مبین اسلام توسط دین فروشان یک بحث گسترده و علمی است که از توان این قلم خارج می باشد.
تنها در ارتباط عنوان مقال خویش باید تأکید نمود که وهابیت در جریان قریب سه قرن آخر است که در برابر مذاهب اصیل اسلامی: حنبلی، شافعی، مالکی، حنفی و جعفری در عربستان سعودی به جود آمده که عملآ علیه دین خدا، سنت محمدی، خلفای راشدین، امامان برحق و انسانیت تا کنون ایستادگی می کند. هرچند مذاهب پنجگانه اسلامی با تفاوت فروعات اندکی که با همدیگر دارند؛ ولی پیروان اصلی محتوای قرآنکریم، دین محمدی، خلفای صدر اسلام و سعادت برای بشریت می باشند. پس، در باور این سطر؛ سنی، شیعه است و هم چنان شیعه، سنی است که همین مذاهب پنجگانه برحق جهان واحد اسلام می باشند.
همه به خوبی می دانند که این فرقه وهابیت به خاطر حفظ نظامی سلطنتی ستمگر و ماقبل قرون وسطایی در عربستان سعودی به وجود آمده که در عقب این نظام فرتوت؛ برخی از کشورهای استعماری قرار داشته که مانع جدی خیزش عادلانه مردم در برابر سیستم استبداد شاهی آل سعود در این کشور ارتجاعی می باشند.
وهابیزم، حافظ منافع نظام شاهی در عربستان سعودی می باشد که تا کنون هیچ گونه حقوق مدنی، آزادی های سیاسی، اجتماعی، مذهبی و حقوق زنان جامعه را رعایت نکرده و کشورهای که حامی آل سعود و وهابی ها هستند، از نقض حقوق بشر در این کشور عملآ اغماض می نمایند.
گرچه که وهابیان در ظاهر امر، خود را سنی وانمود کرده؛ ولی در عمل به جز از تحمیق مسلمانان جهان چیزی دیگری نیست و در عملکرد خود، علیه همه اهل سنت و جماعت و خاصتآ بر ضد شیعیان سراسر جهان است که در برخورد های سیاسی و عملکردهای وهابیت کاملآ ثابت گردیده اند. در فتاوی، اعلامیه ها و کنش های وهابیان به صورت واضح تثبیت شده که شیعیان را با توهین بزرگ «رافضی» نام گذاری کرده و آن ها را «کافر» معرفی نموده و جنگ را علیه شیعیان اعلان کرده و لحظه ای هم از کشتن این ها دریغ نمی ورزند.
اما نفوذ و عملکردهای وهابیت در مورد افغانستان
چهار دهه قبل میهن فقیر ما در بستر از جنگ سرد ابرقدرت های جهان، نه تنها محل رقابت کشورهای بزرگ امریکایی شمالی و اروپایی قرار گرفت؛ بلکه مورد رقابت ایدولوژیک وهابیت عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران نیز واقع شد که به جز از «قربانی کردن افغانستان» به خاطر تحقق منافع استعماری غرب و ایدیولوژیکی کشورهای منطقه و همسایگان، کدام سودی برای مردم و سرزمین آبایی ما نداشت.
در جریان بیش از سه دهه جنگ و بحران افغانستان؛ از جمله وهابیان عربستان سعودی به طور خاص در پاکستان با هرگونه امکانات اقتصادی، سیاسی، لوژیستکی وغیره خود، وهابیت را در صفوف گروه های مجاهدین کشور ما در پیشاور پاکستان جاه سازی نمودند که نه تنها باعث افزایش تنش های مجاهدین گردید؛ بلکه سبب تشدید اختلافات مذهبی بین سنی و شیعه در پاکستان و افغانستان نیز شد.
آل سعود در سایه انگلیس و استخبارات پاکستان بیش از سی و پنج هزار مدارس دینی را در ظاهر به نام اسلام در پاکستان تأسیس کرد و هرگونه کمک های مادی، سیاسی، تخنیکی، استخباراتی وغیره را در اختیار این مدارس وهابی گذاشت و سالانه هزاران وهابی را تربیت کرد. یکی از نتایج همین محصلین وهابی از مدارس اسلامی، باعث تشدید اختلاف بین سنی و شیعه پاکستان شد که از جمله خیلی از شیعیان بیگناه پاکستان را به جرم شیعه بودن شان به قتل گاه برد و برعکس، حلقات خاص شیعه نیز به دفاع از موجودیت فزیکی و حریم مذهبی خویش در مقابل حلقه های مختلف وهابی به نبرد پرداختند.
متأسفانه همین جنگ های مذهبی با حمایت عربستان سعود و ایران در پاکستان هنوز هم ادامه دارند که هر کدام، مقاصد سیاسی خاص خود را دنبال می کند. در واقعیت امر، سنی و شیعه پاکستان، قربانی اهداف شوم بیگانگان تا هنوز در این کشور می گردند.
در وقت که جنبش مقاومت خود جوش ملی مردم افغانستان علیه اشغالگران ارتش سرخ آغاز گردید؛ آن وقت وهابیان از طریق احزاب مجاهدین از پاکستان در صفوف مجاهدین وارد شد و هزاران عرب وهابی نه تنها خطوط سیاسی ویژه ای خویش را در میان سران و افراد مجاهدین ترویج می دادند؛ بلکه تشنج و جنگ های مذهبی بین سنی وشیعه را نیز مدیریت می کردند.
بهتر است گفته شود که سیاست و ایدیولوژی وهابیت از طریق استخبارات پاکستان در صفوف مجاهدین کشور ما رهبری می گردید که از یک سو، مانع اتحاد شیعه و سنی در افغانستان در نبرد علیه اشغالگران ارتش سرخ روسی گردید. و از سوی دیگر، جنگ مردم ما را بر ضد اشغالگران تا مدت 14 سال تمدید کردند و به این صورت از پیروزی زود ثمر مردم ما جلوگیری کرد. البته، ناگفته نماند که کشورهای همسایه ما نیز کدام دل سوزی خاص نسبت به مردم و تمامیت ارضی افغانستان نداشتند و هر کدام از آن ها، منافع خاص سیاسی خود را در افغانستان بحران زده و بی دفاع تعقیب می کردند که در رأس آن پاکستان قرار داشت و هنوز هم دارد.
عربستان سعودی، کمک های نهایت چشم گیر اقتصادی وغیره را در دسترس احزاب پیشاورنشین مجاهدین افغان که همه ای شان سنی مذهب بودند و هستند، گذاشت. با هر پیمانه ای که عربستان سعودی و سایر کشورهای وهابی تلاش ورزیدند که اهل سنت و جماعت افغانستان را به فرقه وهابیت و وهابیزم متمایل سازد، خوش بختانه موفق نشد. سنیان کشور ما هرگز فریب وهابیان عربی را نخوردند و در آینده هم نخواهند خورد و هم چنان سنی و شیعه کشور ما مشترکآ بر اصل جوهر و پیکر شکست ناپذیر اسلام متعهد خواهند ماند.
در دهه ای هفتاد خورشیدی با استقرار دولت اسلامی مجاهدین در کابل، به صورت عمده وهابیان با استخبارات پاکستان نقش محوری را در ایجاد تنش ها و جنگ های داخلی در کابل داشت که محصول آن بیش از هفتاد و پنج هزار انسان های بیگناه به قتل رسیدند و کابل به خاک یکسان شد.
علاوه برآن، القاعده در وجود وهابیت از طریق استخبارات پاکستان، عامل بس بزرگی در خلق تنش ها و گسترش تعصبات مذهبی، گروهی، سمتی، زبانی و فرهنگی در میان مجاهدین و مردم افغانستان گردید که از این جهت صدمات جبران ناپذیر به کشور ما وارد گردیدند. شوربختانه که مجاهدین هم با نحوی از انحاء ابزار دست دشمنان خارجی و به خصوص وهابیان، القاعده، پاکستان، انگلیس، ایران وغیره شدند و منافع ملی مردم و کشور جنگ زده افغانستان را در برابر دشمنان گوناگون حفظ کرده نتوانستند.
وهابیت در جریان بیش از دو دهه در بین احزاب اسلامی مجاهدین افغانستان در پاکستان رخنه نمود و القاعده را در میان آن ها ایجاد و گسترش داد تا اینکه با ایدیولوژی وهابیزم؛ تروریزم بین المللی را در آن سوی خط دیورند به وجود آورد که تا کنون در افغانستان فاجعه های جبران ناپذیر را بار آورده است.
این بار وهابیان عربستان سعودی، پاکستان، انگلیس، کویت، امارات متحده عربی و... از بدنه احزاب مجاهدین، بلاخیره «گروه طالبان» را در پاکستان سازماندهی، تربیت و تسلیح کردند و تا اینکه توسط آن، دولت اسلامی مجاهدین را در کابل سقوط داد و طالبان با تسلط خویش در سراسر کشور به بزرگترین نقض حقوق بشر اقدام ورزیدند که حتا مجسمه های تاریخی بامیان را نیز با افتخار تمام خویش منفجر ساختند.
پس از سال 2001 میلادی که جبهه متحد ملی کشور با جامعه جهانی تحت رهبری ایالات متحده امریکا، نظام ماقبل قرون وسطایی طالبان را در افغانستان سقوط دادند. در آغاز یک نوید بود که مردم و کشور ما از شر وهابیزم ، القاعده و طالبان نجات یافته اند؛ ولی دیری نگذشت که بعد از سال 2003 میلادی صدای طالبان از جنوب و شرق کشور ما بلند شد تا کنون موانع بزرگی را در جهت تحقق قانون، تأمین امنیت، بازسازی، استقرار سیاسی و آبادانی افغانستان به وجود آورده اند.
در این مدت، مجاهدین که کرسی های محوری و سایر امتیازات باد آورده را در انحصار خویش درآوردند، مبارزه علیه تروریزم وهابی را فراموش کردند و یا شاید غافل شدند. از طرف دیگر، جامعه جهانی هم در تحقق منافع ویژه ای خویش مصروف شد، علم مبارزه در مقابل تروریزم را به زمین گذاشت که هردو مسأله باعث گردید که وهابیت بار دیگر نقش بس مهمی را در ترتبیت و آموزش مجدد اعتقادی طالبان و تجهیز انتحارکنندگان بازی نمود و جنگ جدید را در مقابل چشمان نیروهای ناتو بالای مردم افغانستان تحمیل کرد.
در طی این 12 سال آخر، عوامل استخبارات پاکستان، آل سعود و حلقات مختلف تروریستی در درون دولت جمهوری اسلامی افغانستان، مؤسسات خارجی و نهادهای خصوصی کشور موقعیت های محوری را اشغال کردند که همه ای شان نه تنها عاملین فساد اداری، کشت کوکنار، تولید مواد مخدر، چاقچاق، غارت و کشتارهای زنجیری در کشور شده؛ بلکه حامیان وهابیت، تروریزم داخلی و خارجیان نیز می باشند.
مرا بدین اندیشه است که آل سعود از یک سو در مقابل ارزش های مدنی در سراسر جهان و به خصوص در افغانستان می باشد و از سوی دیگر، وارد رقابت جدید با ترکیه، مصر، ایران، اندونیزیا و... گردیده که شبکه های وهابیت و سلفی را در همه کشورهای اسلامی به ویژه در افغانستان با پشتوانه «خرجین نفت» تأسیس و نهادینه سازد.
در همین رابطه بود که آل سعود اجازه در ظاهر تأسیس مرکز بزرگ اسلامی را از سوی آقای حامد کرزی بدست آورده که قرار است در تپه مرجان در شهر کابل احداث شود. مصارف این مرکز وهابیزم که در پوشش «مرکز بزرگ اسلامی» تشهیر گردیده به مبلغ چهل و پنج تا یکصد میلیون دالر امریکایی تعیین شده است.
آیا جناب حامد کرزی با صدور مجوزه ای تأسیس مرکز اسلامی برای وهابیان، بازهم مانند گذشته ها از مصلحت زیانبار سیاسی کار نگرفته است؟
در صورت که این مرکز وهابیت در کابل تأسیس گردد، آن گاه غرض تربیت تروریستان جدید اقدام کرده و بزرگ ترین مانع در برابر مدرنیه، تحقق عدالت اجتماعی، قانونیت، ترقی، مشارکت ملی شایسته سالاران در هرم دولت و نهادینه سازی نظام مردم سالاری در آینده افغانستان خواهد بود.
همه خوب به حافظه دارند که در مدارس دینی پاکستان با سرمایه های وهابیان عربی تا کنون مرکز اصلی تعلیم، تربیت و آموزش نظامی طالبان بوده و می باشند که حلقات مختلف تروریستان از این کشور با وجود حضور قوای ناتو، غرض سوزاندن مکاتب، نابودی عمارات، سربریدن جوانان، عملیات انتحاری و سایر جنایات به افغانستان آمده و بحران و جنگ تحمیلی را در کشور ما ادامه می دهند. آیا وظیفه و مسؤلیت ناتو در این زمینه چه چیزها اند؟
جناب حامد کرزی در ادامه سایر اشتباهات و ضعف مدیریت خود، این بار بازهم خلاف منافع انسانی، اسلامی، مدنی و حقوقی مردم افغانستان، تن به تأسیس مرکز اسلامی آل سعود در شهر کابل داده که به جز از تربیت و آموزش تروریزم وهابی؛ هیچ کدام سودی به حال آینده مردم و افغانستان نخواهد داشت و کشور ما را بیشتر بی ثبات خواهد ساخت. این مرکز در ظاهر اسلامی به هدف تعلیم جوانان در جهت آگاهی از گوهر اسلام محمدی، تحقق آزادی، مدنیت پروری، همبستگی مذهبی، وحدت ملی، مشارکت عادلانه شایسته سالاران اقوام در حاکمیت و... تحقق نظام مردم سالاری هرگز نخواهد بود. برعکس، خواستگاه و پرورشگاه تروریزم جوان و نوین خواهد شد.
نگرانی های تمام مردم ما، نهادهای جامعه مدنی، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، نهادهای حقوقی بین المللی، سازمان ملل متحد، اندیشمندان دموکراتیک ملی کشور ما و... از تأسیس مرکز اسلامی وهابیان در کابل این اند که این مرکز در جوار مراکز دینی پاکستانی، در آموزش و تربیت تروریزم جدید نقش بزرگ را بازی خواهد کرد که نه تنها افغانستان را به مرکز تروریزم بین المللی مبدل خواهند نمود؛ بلکه کشورهای همسایه، منطقه و جهان هم از شر تروریستان پیر و جوان در امان نخواهند ماند.
پس، در قدم نخست این وظیفه ملی و حقوقی مردم، نهادهای جامعه مدنی، آزاد اندیشان، دیگرپذیران و ملی گریان دموکراتیک کشور ما است، تا با هر شکلی که ممکن می گردد، از نفوذ وهابیت و تروریستان آن در افغانستان جلوگیری نمایند تا کشور از این جهت در امان بماند. مضاف برآن، کشورهای کمک کننده، سازمان ملل متحد و میثاق های بین المللی باید بالای آقای کرزی و حکومت دارانش فشار وارد کنند تا از تأسیس نهادهای وهابی و گسترش تروریزم در افغانستان جدآ جلوگیری نمایند تا پیش زمینه های استقرار صلح، تأمین امنیت، بازسازی، نوسازی و دموکراسی در افغانستان تدریجآ خلق گردیده و دست آوردهای مثبت 12 سال آخر هم در کام تروریستان و حامیان شان از بین نرودند.
پيامها
3 نوامبر 2012, 17:41, توسط دلدار
ارزگانی صاحب. از نوشته تان معلوم شد که شما نه از تشیع چیزی میدانید و نه از تسنن و نه از وهابیت. و نه از تاریخ ال سعود معلومات دارید.و نه بخود زحمت مطالعه در این موضوع را داده اید.. معلوماتی را که در باره این محمد ابن عبدالوهاب از طرف رافضی های ایرانی داده شده متکی بر دروغ و تزویر و جعل استوار است. همان قسمی که تشیع بر جعل و دروغ و خرافات استوار میباشد. اینکه بچه عبدالوهاب را گویا انگلیس ها فرستاده اند و غیره همه از خورجین شیعه های دروغگوی رافضی برامده است و همه جعلیات میباشند. شما در مقاله تان بدون اینکه به اساسات فرقه های مختلف مذهبی پرداخته باشید به یکبارگی شیعه و سنی ها را یکی خوانده و انها را مذاهب اصلی اسلام و این اخری را مذهب بدل خوانده اید. فکر تان را بگیرید که چه میگوئید و چه مینویسید. شما که سلمان سر کوچه نیستید که در موقع اصلاح موی مشتریهای تان ، تیوری های راست و دروغ را بر خلاف مسلکش تحویل مشتری نماید. شما از کدام منبع و مرجع مذاهب چهارگانه تسنن و تشیع را مذاهب بر حق و وهابیت را غیر حق دانسته اید؟
ارزگانی صاحب. بجای این خزعلیات باید شما منحیث یک انسان فرهیخته احکام مذاهب مختلف را در رابطه با قران و احادیث و عملکرد محمد مورد مطالعه و مقایسه قرار میدادید و در اخیر نتیجه میگرفتید که فلان ادعای محمد ابن عبدالوهاب بر خلاف احکام قرانی و یا احادیث محمد میباشد.و بالاخره ایا احکام قرانی در حال حاضر در جوامع ما در قرن بیست و یکم قابل تطبیق است یا خیر؟
شما ادعا دارید که گویا وهابیت از منافع ال سعود و شاهان ظالم حمایت میکند. و یا به عبارت دیگر وهابیت منشآ مشروعیت ال سعود میباشد. از کجا به این نتیجه گیری رسیده اید. لطفآ بگوئید که از پیدایش وهابیت چه مدتی میگذرد و از حاکمیت ال سعود چه زمانی سپری شده است.
من با یک نکته نظر شما موافق هستم که وهابیت منشا خشونت ها در کشور های مختلف میتواند گردد. کشور هایی مثل پاکستان و افغانستان به اسانی میتوانند طعمه اهداف وهابیت گردند. در اخیر خدمت تان عرض میکنم که نه وهابیت بهتر از تشیع است و نه تسنن بهتر از وهابیت و . همه ای اینها در مجوع مزخرفات و خزعلیات شخصی به نام محمد است که دعوی پیامبری نموده و با ارائه نظریات افراطی، دروغین و متعصبانه و تاریخ زده مسببات بدبختی جوامع بشری را در طول قرن های زیادی مخصوصآ در عصر حاضر نموده است.
3 نوامبر 2012, 18:37, توسط نور محمد
بسیار بی انصاف هستید! چرا در برابر اینقدر مراکز شیعه سازی که کمتر از وهابی ها در تروریست بودن خود نیستند، تا حال چیزی ننوشتید؟! استادم همیشه میگفت که؛ شیعه ها حتی ماتریالستان شان هم در تشییع بودن خود متعصب هستند! حال این حقیقت برایم معلوم شد! مگر حزب الله یک گروه تروریست تشیع نیست؟ ! مگر آخوندها ایران تروریست نیستند؟! در این شکی نیست که هستند! اگر بخاطر یک گروه تروریست در یک شاخهء مذهبی ما همهء مراکز آن مذهب را بد ببینیم، باید اول مراکز شیخ محسنی و دیگر شیعه ها را در افغانستان خراب کنیم! نفوس سلفی ها در افغانستان چند برابر نفوس همهء تشیع است! چندین ولایت بزرگ مثل کنر، بدخشان و... ملیونها نفر سلفی دارند، .... ولی مطمئن باشید که؛ «یک زدن آهنگر برابر است با صد زدن سوزن گر» این مرکز همهء مراکز تشییع سازی در کابل را کمرنگ خواهد کرد!
3 نوامبر 2012, 23:00, توسط jiran
عزیزان با دورود شما چه فکر میکنید حالا ما باید به دین چدید افتخار کنینم؟ ریشه همه دین ها یکی است صرف ان بالاهای
است که تعین تکلیف میکند و چون کشور بیچاره ما را غرق این منجلاب کرده اند دوستاران دین پرست وهابت یعنی
دین طالبان . و قرار است که امریکائی ها بروند باید طالبان جانیشین شوند .
4 نوامبر 2012, 00:09, توسط fetrat
اقای ارزگانی شما از کدام انحراف حرف میزنید مرکزیت انحراف ما شیعیان هستیم اهل سنت هیچ انحرافی در کار شان نیست بروید یک کمی در کتاب های خود مان رجوع نمایید ببینید چقدر ضد و نقیض اند. احادیث ساختگی در مقابل حدیث ساختگی دیگر داریم همه دین را فدای داماد و نواسه و کواسه پیامبر نمودیم قران را یکسره در باره علی و فاطمه و حسن و حسین میدانیم مگر دیگر صحابه یا جامعه اسلامی انزمان وجود نداشت که خدا همه در باره علی و حسین و حسن حرف بزند؟ (این بدان معناست که پیامبر در کار خود برای هدایت ناکام بوده و جز علی و حسن و سه چهار نفر دیگر همه جامعه کافر بودند. پس از ما کرده خاین تر به پیامبر و دینش در کجاست؟) و گذشته از همه به دروغ از امام صادق روایت داریم که گفته یک ایه قران فعلی در قران فاطمه نبود. پس به این حساب قران را که قبول نداریم حدیث را به دلیل مخالفت راوی ها با علی رد میکنیم پس برای ادعای مسلمانی ما چی باقی ماند. فقط حرف علی؟ علی که ضد حرف پیامبر شیعیان خودش را زنده سوختاند و ما باور به بی گناه بودن او و خاندانش داریم. این دو چگونه باهم جمع میشوند. بروید مطالعه نمایید.
4 نوامبر 2012, 14:07, توسط رحمان
دلدار بی دل چرا اینقدر از اسلام دل پردرد دارید نی که کتاب های ماتریالیزم دیالکتیک لنین کبیر شما را در سراشیب سقوط عقلانیت و انسانیت قرار داده و یا تیوری حقوق بشر و ازادی عمل و انباشتن مادیات به شیوه سرمایه داری شما را فریفته و از روح لطیف و زبان ناطق و گویا که از طرف خداوند و خالق که بشما عطا کرده سیر امده اید وسودای خریت وناسپاسی به عقول ات رسوخ کرده که یکباره بدون مزد صفحه های کامنت و نظریه را به وسیله لفاظی وحرافی غیر منطقی ومعقول به ضخامت نیم کتاب میرسانی و گاهی شیعه را رفضی خطاب میکنی و گاهی تسنن را بد تر از شیعه و محمد مصطفی را که پیشوا شیعه و سنی است تو هین مینمایی وگاهی شرافت انسانی ات را به سویه دزدان و طفلان کوچه بازار پایین اورده و به دوستم دوستم به عفت قلم وکلام پا گ
ذاشته به زبان بازاری به سویه دوستم دوستم نام که اسم مبدل است پوچ و نا سزا مینوسی .
متوجه زبان وقلم ات باش که فرعونیان تاریح از شما کرده گردنکش و لفاظ و زبان اور بوده اند ولی در مقابل حقانیت و معنویت و انسانیت بزانو در امدند. لفاظی یکدنگی شمارا و توهین و استعمال حرف های زشت ونا سزا ات را هیچ کسی بها نخواهد داد جز خودت خود پسندی کرده وقت خود را ضایع نموده و چرندیات نویسی کنی و بس.
4 نوامبر 2012, 20:58, توسط moghadszada
salam az ma khedmate hamae dostan va sahebnazaran be fekr e khodetan.
zarbolmasal ast ke megan golab be roy hamae tan (goo ra harchi ke shor dadin boyesh beshtar meshe.) ba Ehteram
5 نوامبر 2012, 20:41, توسط كابل با ستان
وها بيت ديگر مشكل در اسلام ند ارد عيب اين است در وطن بعد از چند سال شا هيد تمام مشركين با ايد افغا نستان را
تر ك كند ديگر جا ي پا ي براي شان با قي نهميما ند كي يا ني همين مردم الله نه ميگو يد فقط علي علي ميگو يد
برا دران. مسلمان خد ا وند ماليك. زمين اسمان است نه علي علي را من از جا نم كر د زيا د دوست دار م اما علي ميصلي من يك بند ه خدا است از با لا بؤ نش اين است ميلو ن ها برا بري من در دين اسلم خدمت كر ده
اما علي غيبي را نميد اند من نميد ا نم علم غيبي را خدا ي عز وجل ميد اند برا درا ن ميگو يد علي اين
كرد ان كرد. گفت زيري زمين سنگ است زيري اين سنگ اب است. اين أتاه پيغمبر نميد اند علم خد است
علم خدا عز وجل به هيج و سيله وتجر به نيا زي ندا رد علم خدا ي عز وجل علم هميشه وابد ي است
علم خدا ي عز وجل كا مل و شا مل تما مي أمو. ر ميبا شد علم علي ( ع ) تنها به او ري است ان
ديد ه ميتواند أمو ري غيبي را نميدا ند غيب را فقط خدا وند عز وجل ميد اند كمك ميخو ا هي از خد ا بيخو ا
نه از علي نه از پيغمبر نه حسن حسين دو ستان خد ا هستن اما براي ماه كمك كر ده نميتو اند. وها بيت اين
را ميخو اهد بناه مشكل بسيا ر از أشخا صي كه در صفا ت خدا ي عز وجل مشكل دار ند همين تشبيه
صفا ت خا لق با صفات مخلو ق است.
يك استا د هند و ستا ني روزي چند تن از شا گر دان و محصلا ن پو هنتو ن كا بل را سؤال
ميكر د كه أيا شماه با ور دار يد كه خد ا وند زمين و اسمان را خلق نمو ده است آنا ن در جو أبش
ميگفتند بلي ما أيما ن دا ريم سپس سوا ل ميكر د پس خد ا وند أنجنر است و اگر ا نجنر است
در كدام رشته است محصلين اين مشكل شا نر ا به ا ستا د گفتند استاد شان گفت مشكل
أسا سي اين شخص اينست كه او هند و هست و هند و ها بت پر ست مشر ك هستند مشكل مشر كين
همين است كه خد او ند را مخلوق فكر ميكند تصو ير خد ا وند د يگر صفا تي نيست مؤ افقت لفظي
اما م قر طبي ر حمه الله د ر تفسير اين ايت مبا رك ميگو يد هيچ كسي با خد وند
متعا ل در عظمت كبر يا ه ملكو ت اسما وصفا تش مشا بهت ند ا شته و هم خد ا وند
مشا به مخلو ق قات نيست در بين خا لق و مخلو ق هيج مشا بهت در معنا ي. حقيقي نيست زيرا
صفات خد ا وند همه قد يم بوده بر خلا ف صفات بند ه گا ن كه عا رضي ميبا شد
6 نوامبر 2012, 08:15, توسط احمدی
وهابیت یک مذهب است که توسط شخص بنام عبدالوهاب به کمک جاسوس انگلیس بنام مسترهمفربناشد وتمام قواعدودساتیرآن دروزارت مستعمرات انگلیس نوشته شده وبه کمک خانواده اهل سعودکه اصلآنه به دین وخدا پابندی ندارد پخش شد. یکتن ازامیران اهل سعودخوداعتراف کردکه پدرش ازانگلیس معاش دریافت میکرد. انگلیس مذهب وهابیت رادرمقابل امپراتوری ترک های عثمانی بوجودآورد تاکه مسلمانان رابه جان هم بیاندازند. ترک های عثمانی درآن وقت تا اسپانیابه طرف غرب پیشروی کرده بودند. درآن زمان مذهب وهابیت سایرتسنن راکفرمیخواندندومیگفتند که غیرازوهابیت سایرمذاهب همه کفرهستند. بعدازمتلاشی شدن امپراطوری عثمانی مذهب وهابیت کمرنگ شد چون انگلیس دیگربه آن نیازشدید نداشت. ولی اخیرآبا اوج گرفتن مشکلات ایران با غرب دوباره این مذهب مورد توجه غرب قرارگرفته وبه کمک عربستان میخواهدکه تمام سنی های دیگر رابه این مذهب رهنمایی کند وتوسط آنهارقیب های خودرابه چالش بکشاند
کسانیکه ازاین مذهب کثیف پیروی میکند چندسوال دارم
1. مرکزوبنیان گذاراین مذهب کثیف که عربستان است چرا باامریکا واسراییل که بزرگترین دشمنان اسلام هستند بسیاررابطه خوب دارد؟
2. چراعربستان سعودی حتا یک کاروحرف خلاف امریکا واسراییل انجام نمیدهد؟
3. چراعربستان ازفلسطینی ها که اکثرآ سنی مذهب غیروهابی استنددرمقابل جنایات اسراییل حمایت نمیکند؟
4. عربستان میلیون هادالررا برای جنگ درافغانستان که 99% مسلمان هستند روان میکنندومیگویدکه مسلمان کشی کنید اما یک روپیه هم برای مسلماناننیکه با کفاردرجنگ است روان نمیکند. مثلآ درمیانمارمسلمانان توسط بودایی به فجیع ترین حالت کشته میشوند، زنان مورد تجاوزکافران قرارمیگیرند، کودکان دسته جمعی کشته میشوند ولی عربستان نه پول کمک میکند، نه حتا آنرا محکوم میکند ولی درسوریه که همه مسلمان است کمک های مالی وتسلیحاتی میکند
5. عربستان میلیون هادالرمصرف میکنند که وهابیت وسلفی گری رادرجهان ترویج کنند ولی هزاران مسلمان درکشورهای افریقایی مانندسودان ازگرسنگی میمیرد ولی این کشورمزدورامریکا واسراییل حتی یک دالر هم به آنها کمک نمیکنند.
ماننداین ها صدها سوال دیگر وجوددارد. حداقل ازخودسوال کنید این کشورکثیف میزبان امریکایی ها است ویک نفر خودراانتحارنمیکند امادرافغانستان طالبان رامیگوید که خودرادربین مسلمانانیکه تازه ازنمازعیدفارغ شده درپیش مسجدخودراانفجاربده. حکومت طالبان که یک حکومت وهابیت بود باحکومت حیوانی چی تفاوت داشت، طالبان خود نماد ازاین مذهب کثیف است. آیا بازهم میخواهیید که این مذهب رشد نموده وسایرسنی های که درافغانستان مثل برادربوده اند پیرواین مذهب گردیده و برادری، انسانیت، فرهنگ، تمدن، انکشاف، رفاه، آسایش وصلح رارهانموده درعوض جهل، نادانی، تعصب، جنگ، انفجارو انتحار راپیشه خودسازند؟
6 نوامبر 2012, 18:03, توسط راستی
احمدی صاحب سلام. نوشته تان در مورد وهابیت قناعت مرا حاصل نتوانست. کمبودی های زیادی دارد. حالا شما لطف کرده در مورد مذهب تشیع هم نظر تان را بدهید تا من به جزئیات نواقص نظر تان بپردازم.
6 نوامبر 2012, 18:52, توسط مه
شیعه، سنی، وهابی و یا هر شاخه دیگر دین اسلام تا وقتی که عقیده خود را به زور انتحار و فتوا بر سر دیگران بزنند، انسان بشمار نمی روند. دین اسلام هم اکنون نه رهبری دارد و نه شخصی که خاصیت رهبری را داشته باشد.
ایران، مصر، عربستان و ترکیه میخواهند خودشان را میان مسلمانان به عنوان رهبر مسلمین معرفی کنند. تنها کشوری که این نقش را تا کنون خوب بازی کرده ایران است. چون با آمریکا و اسراییل به تنهایی میزند. عربستان از پول خود استفاده میکند و ترکیه از مدرنیت اروپایی خود و مصر از نام خود استفاده میکنند.
عربستان اگر پولش نمیبود و اجازه آمریکا نمیبود، باید هنوز شتر چرانی و ماهیگیری میکرد.
ترکیه میخواهد وارد اتحادیه اروپا شود ولی به این آرزویش هیچ وقت نخواهد رسید.
مصر را اگر آمریکا پول ندهد اقتصادش درهم خواهد افتاد.
6 نوامبر 2012, 18:52, توسط مه
شیعه، سنی، وهابی و یا هر شاخه دیگر دین اسلام تا وقتی که عقیده خود را به زور انتخار و فتوا بر سر دیگران بزنند، انسان بشمار نمی روند. دین اسلام هم اکنون نه رهبری دارد و نه شخصی که خاصیت رهبری را داشته باشد.
ایران، مصر، عربستان و ترکیه میخواهند خودشان را میان مسلمانان به عنوان رهبر مسلمین معرفی کنند. تنها کشوری که این نقش را تا کنون خوب بازی کرده ایران است. چون با آمریکا و اسراییل به تنهایی میزند. عربستان از پول خود استفاده میکند و ترکیه از مدرنیت اروپایی خود و مصر از نام خود استفاده میکنند.
عربستان اگر پولش نمیبود و اجازه آمریکا نمیبود، باید هنوز شتر چرانی و ماهیگیری میکرد.
ترکیه میخواهد وارد اتحادیه اروپا شود ولی به این آرزویش هیچ وقت نخواهد رسید.
مصر را اگر آمریکا پول ندهد اقتصادش درهم خواهد افتاد.
11 نوامبر 2012, 09:07, توسط احمدی
راستی صاحب،
شیعه وسنی هردومسلمان اند ودراصل دین تفاوت وجودندارد. اما وهابی پدیده انگلیسی است که بامخالفت کامل همرای اسلام قراردارد. اینکه گفته های من قناعتت راحاصل ننمود یک امرمعمول است زیرا:
کسیکه واقعآ خواب است با یک یا دوبارصداکردن ازخواب بیدارمیشود، ولی کسیکه بیداراست ولی تظاهربه خواب میکند با هزاربارصداکردن هم ازخواب بیدارنمیشود.