آیا شاعران پشتون خلاء نادرخان را پر خواهند ساخت؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
شعر وشاعری درزنده ګی ایلی وقبیلوی پشتونها قبل از آنکه وسیله ای برای ابراز احساسات انسانی وعاشفانه وعارفانه باشد اکثر وسیله ایی برای تحریک احساسات مردم برای جنګ وخون ریزی بوده است. درزبان پشتو اشعار شعرای متصوف نظیر عبدالرحمن مومند مشهور به رحمن بابا ویا شعرای عاشق پیشه ایی نظیر حمید مومند وازشعرای معاصر مانند حمزه شینواری وغیره بازار چندانی درمیان پشتونها ندارند. برعکس شاعری نظیر خوشال خان خټک که هم مرد رزم وپیکار بوده وهم مرد قلم ، اشعارش نیز مورد توجه پشتونها قرار ګرفته است. خوشحال خټک درزمان حیاتش، مانند هرسیاست مدار ونظامیګرملیګرای پشتون، در دوجبهه جنګیده است، جبههء اول علیه حاکمیت شاهان مغول در دهلی وجبههءدومی هم علیه قبیلهء یوسفزی وقبایل مؤتلف آن در داخل پښتونخوای امروزی یا (افغانستان قدیم). اما او در هردو جبهه ناکام بوده و توفیق زیادی نصیب وی نګردیده است، زیرا درجبههء جنګ علیه مغول حتی پسرش نیز باوی موافق نبود وعملا درصف مغولها قرار ګرفت وعلیه پدر شمشیر کشید.
خوشالخان، این مطلب را بارها دراشعارش یاد آوری کرده و ازشدت یاس ونا امیدی در دشنامنامه ها وهجونامه هایش همهء پشتونها را مردم ضعیف النفس وبی غیرت خوانده است که دربرابر پول همه چیز خودشانرا میفروشند. او دریک مصرع غزلش میګوید:
څه وکړم چه واړه پښتانه بی ننګ دي
چه کنم که تمام پشتونها مردم بی غیرت اند.
این مطلب را تحصیلکرده های پشتون نظیر عبدالباری جهانی درک کرده اند، وخوب میدانند که برای تحریک احساسات قبیلوی پشتونها از کدام شګردهای ادبی استفاده نمایند تا آنها را بسیج ومتحد سازند. لذا بخاطر جلب توجه مردم بیشتر به اشعار حماسی وتحریک آمیز که از آن بوی خون و وحشت به مشام برسد متوسل میشوند، درمیان پشتونها مانند دیګر جوامع قبیلوی درجهان، همیشه قبیلهء برتر و زور مند حرف آخر را میزند. هرګاهی که یکی از قبایل برسر اقتدار می آید منازعه بخاطر تصاحب قدرت قبیلوی ، بار دیګر میان قبایل ازسر ګرفته میشود، بناء اشعار وشعرای که بتواند احساسات رزمی قبایل زور مند را تحریک کند وآنها را به وجد بیاورند عمر طولانی ندارند، اینګونه اشعار تا غالب شدن یک قبیله برقبایل دیګر تا یکزمان معین ورد زبانها می باشد ولی بعداز آنکه قبیلهء زورمند برمسند قدرت تکیه زد، اشعار رزمی وحماسی نیز بار دیګر به فراموشی سپرده میشود. در افغانستان اززمان بقدرت رسیدن سپه سالار محمد نادر دهره دونی، تا کودتای هفت ثور ادبیات رزمی پشتو به خاموشی ګرائیده بود. بعداز کودتای هفتم ثور، ادبیات رزمی پشتو رنګ وشمایل کمونیستی را بخود ګرفت وشاعرانی مانند سلیمان لایق از ګرم شدن آفتاب آزادی وآبادی جهان به سود همهء زحمتکشان جهان واعمار جامعهء فارغ از استتثمار وظلم بشارتها دادند. ولی با اشغال افغانستان توسط روسها ادبیات رزمی پشتو درعرصهء تحریک احساسات آزادیخواهانه وملی کوچکترین دست آوردی نداشت .
اما این ادبیات یعنی سرودن اشعار رزمی وتحریک احساسات قومی در دوران طالبان بار دیګر اززبان شعرای فولکلور وعمدتا ګمنام به ګوشها رسید وپیام آن نیز برای پشتونها قابل درک بود:
آی اولادهای احمدشاه بابا ومیرویس خان!
برخیزید که قدرت را اولادهای چنګیز وګرګین وتیمورلنګ درکابل تصاحب کرده اند!
برخیز که سقاوی ها ودزدهای شمالی بار دیګر برمسند قدرت تکیه زده اند!
کاربرد این نوع ادبیات درزمان طالبان که آمیزه ای از مفاهیم دینی وقومیت پشتونوالی را درخود داشت برای شنوندهء پشتون جذابیت خاص می بخشید، اما حالا که دوران طالبان به سر رسیده وافکار وعقایدطالبګرایی ازمود افتیده وجایش را مدرنیسم ودموکراسی وارداتی غربی ګرفته است، بار دیګر شعرای پشتون میکوشند که اصالت پشتونوالی را منهای دین اسلام در اشعارشان برجسته سازند. و پشتونها را با استفاده از عصبیت های قبیلوی دربرابر اقوام دیګر بسیج نمایند.
روی همین منظور شاعر باسواد وتحصیلکردهء پشتون عبدالباری جهانی، از دوسال به اینطرف سفرهای متعددی را برای جمع نمودن پشتونها به نقاط مختلف جهان آغاز کرده است. عبدالباری جهانی، سفرهای خودش را ازقارهء امریکا شروع تا ماسکو و اکرائین و دبی وابوظبی و شارجه درامارات متحده، کراچی وکویټه درپاکستان ادامه داده ودرهرجا که یک یا دونفر پشتون را پیدا کرده است باوی بازبان شعر راز دل نموده است.وی حالا بداخل افغانستان درقندهار ومیدان وردک مصروف جمع آوری پشتونها می باشد. هرچند آقای عبدالباری جهانی ، دریک مصاحبه با سایت آسمایی نوع حکومت ایده آلی اش را حکومت هند اعلان کرده که درآن هزاران زبان وادیان مختلف درکنار هم زیست می نمایند، وحتی یک مسلمان نیز میتواند رئیس جمهور ونخست وزیر شود ولی این ابراز نظر با رفتارهای عملی آقای باری جهانی ویک قسمت اشعار فاشیستی وی درتضاد کامل قرار دارد. زیرا ساختار نظام در هندوستان، فدرالی است، ولی آقای جهانی ودیګر پشتونهای قومګرا خواستار نظام متمرکزی اند که در آن پشتونها باید وحتمی دست بالا داشته باشند.بناء میتوان چنین ابراز نظرها را منافقانه وکاذبانه تلقی نمود.
آقای باری جهانی درین روزها خودش را نزد همفکران خودش نظیر غفور لیوال واسمعیل یون ودیګر عناصر پشتونی در افغانستان که درظاهر امر، خارج از دايرهء حکومت کرزی قرار دارند رسانده است، محافلی را که زیر نام مشاعره های ادبی برګزار می نماید، چیزی نیست جز تحریک پشتونها علیه اقوام دیګر. آقای باری جهانی در آخرین دور انتخابات رئیس جمهوری از حامدکرزی، به سبب انعطاف های پیشتر وی دربرابر اقوام غیر پشتون، اعلان برائت کرد واز قندهاریها خواست که بجای حامد کرزی به اشرف غنی احمدزی رأی بدهند. اما حالا که برادران کرزی ، قیوم کرزی را به میدان کشیده اند دیده شود که عبدالباری جهانی دربرابر این کاندید جدید به پشتونهای قندهار چه نسخه ای را ارائه خواهد کرد.
عجالتا در دستورکارهای عبدالباری جهانی درقندهار و وردک یکپارچه ساختن پشتونها ورفع اختلافات قبیلوی درانی وعلجایی وتحریک آنها برای حذف تیره ها وتبارهای دیګر از قدرت سیاسی درکابل قرار دارد. درشرایط حاضر باوجودیکه در رأس اهرم قدرت فرد پشتونی ازعشیرهء پوپلزایی، به رضایت امریکا درمسند قدرت تکیه زده است ولی بازهم انحصار طلبان پشتون ازحالت فعلی راضی به نظر نمیرسند. زیرا ازیکطرف درانی ها به تناسب غلجایی ها در اقلیت قرار دارد، وازطرف دیګر بعداز سقوط حاکمیت سردار محمد داوود، غلجایی ها نیز مزهء چوکی وقدرت انحصاری را چشیدند وهرګز حاضر نیستند که با درانی ها قدرت را مساویانه تقسیم نمایند، روی همین علت است که حامد کرزی برای جلب رضایت خاطر غلجایی ها نام پسر خویش را میرویس ګذاشت تا اګر بتواند با این ترفند دل قبایل غلجایی را بدست آورد ولی دیده شد که قبایل غلجایی که اکنون درلباس طالبان پنهان می باشند به جز رسیدن به قدرت انحصاری به چیز دیګری قانع نمی باشند.
مطیع الله تراب یکی ازشاعران بیسواد ومردمی زبان پشتو میباشد که باد وبخار خویش را به زبان فولکلور پشتو بنام شعر خارج کرده است درویدیوکلیپ که اکنون می شنوید وی به پشتونها هوشدار میدهد تا ازخواب بیدار شوند که قدرت های بین المللی پشتونها را ازصفحهء روزگار نیست ونابود می سازند.
شاعر درشعر خویش به صراحت اعلان میدارد که طرح تجزیهء افغانستان ازطرف همهء تاجیکان وهزاره ها وازبیک ها روی دست گرفته شده که به همکاری ویاری ازبکستان وایران وروسیه عملی میشود
بعدازآنکه شاعر تمام نیات قلبی خویش را به واضحترین الفاظ بیان میدارد ولی جوانی ازاهالی پکتیا ازحاضران محفل آنانیکه تاجیکان وازبکان میباشند معذرت میخواهد
درحالیکه مطیع الله تراب صراحتا تمام هزاره ها وتاجیک وازبیک را همه خاین ومزدور بیگانه اعلام کرده است درقسمت دیگری ازین هذیان سرایی شاعر ازاعدام دکتر نجیب الله احمدزی بخاطر پشتون بودنش خشم خویش را ابراز میدارد
ازبخشهای مهم دیگر این ویدیو یکی این است که شاعر آرمان داشتن یک پشتونستان مستقل را که درآن تمام پشتونهای لر وبر یعنی بالا وپائین بتوانند باهویت پشتونی خویش صاحب یک کشور مستقل باشند پنهان نمیدارد او آرزو دارد که این آرمان را بگور با خود نبرد ودرزنده گی خویش شاهد ایجاد یک پشتونستان مستقل باشد
دربخش دیگر، شاعر ازهمهء پشتونها این پرسش را مطرح کرده است که چرا وتاچه وقت باید گلبدین بخاطر پشتون بودنش برچسپ تروریست بودن را ; یون وسلیمان لایق برچسپ خلقی بودن را ودرعین حال جمعه خان همدرد وکشمیرخان گلبدینی برچسپ اخوانیت برجبین داشته وتا چه وقت این وضعیت بالای نخبگان پشتون ادامه خواهد یافت
شاعر ازپشتونها می پرسد تا چه وقت باید پشتونها بنامهای مختلف یکی دیگر خویش را ازبین ببرند؟ این ویدیو با وصف تمام خشونت ونازیبایی اش بازهم دیدنی وشنیدنی است؛ زیرا شاعر ازعمق دل پشتونها صحبت میکند. وحاضران محفل که ازشنیدن این اشعار لذت می برند بار بار شاعر را به تکرار هذیان سرایی اش تشویق میکنند.
بیایی وایه!
بیایی وایه!
بیایی وایه!
باردیګر تکرارکن!
باز تکرار کن!
وباز تکرارکن! همه نشاندهندهء عمق احساسات درونی حاضران را با هذیان سرایی های شاعر نشان میدهد.
دربخش اخیر ؛ شاعر ازاستعمال کلمهء افغانستانی خشم خویش را ابراز نموده وآنرا به استهزاء گرفته ودرعین حال بر استعمال کننده گان بازبان کنایه دشنام میزند
عبدالباری جهانی شاعر قندهاری مقیم امریکا درحال حاضردر زادګاهش قندهار درمیلهء مشهور ګل انار که مشهور به انارګل می باشد اشتراک کرده است، این میله هرسال ازطرف بعضی شاعران محلی درچند سال اخیر نیز دایر شده است ولی عبدالباری جهانی درآن حضور نداشت اما امسال بدلیل حساس شدن وضعیت سیاسی افغانستان که حتی قدرت های جهانی خواهان ایجاد نظام غیر متمرکز در افغانستان شده اند پشتونها را پریشان ساخته است ، بهمین دلیل آقای عبدالباری جهانی امسال درهمچو میلهء عنعنوی خواسته است که با زبان عامیانه ومردمی برای پشتونها بفهماند که اختلافات قبیلوی شما بالاخره باعث تقویت دیګران شده است، وقدرت عنعنوی وآبایی واجدادی شما را دیګران تصاحب میکنند.
پيامها
12 جون 2012, 16:30, توسط میرویس جلالزی
(دوشنبه/جون۱۱) د افغانستان د علومو اکاډمۍ د هیواد د قومي ترکیب په اړه د خپل وروستي تحقیق پایلي اعلام کړې.
دغه ترکیبي جوړښت په آریانا د دایرة المعارف کې په مفصله توګه خپور شوی دی.
په دغه کتاب کې راغلي چې په افغانستان کې د پښتنو فیصدي په سلو کې دوشپيته د تاجکانو دولس سلنه، د هزاره توکم نهه سلنه او پاتي نور قومونه ۱۴ سلنه جوړوي.
په دغه کتاب کې راغلي چې پښتانه په بې ساري توګه په هیواد کې ډیر شوي او یو مهال دغه شمیره شاوخوا څه باندي ۵۰ وه.
د علومو د اکاډمۍ په دغه تحقیق کې ویل شوي چې پښتانه د هیواد په ډېرو سیمو کې خپاره دي او دمګړۍ د هیواد هرې برخې ته پراخ شوي او دغه برخې اوس یوازي په جنوب او ختیځ پوري نه بلکې د پامیر تر لمنو پوري هم غزیدلي دي.
د دغه دایرة المعارف د خپریدو پر وړاندي د نورو توکمونو غبرګونونه هم پاریدلي دي.
تاجکان او هزاروايي چي په دې قومي ترکیب کې له دقت څخه کار نه دی اخیستل شوی.
د فارسي ژبي یوه لیکوال پرتو نادري ویلي چي دا قومي جوړښت چي اوس د علومو اکاډمۍ خپور کړی افغانان د نفاق په لور ټیل وهي.
د احصاییې د مرکزي ادارې رييس عبدالرحمان غفوريو چې د جمعیت اسلامي غړیتوب او د کاناډا تابعیت لري، بي بي سي فارسي ته وویل چې د علومو د اکاډیمۍ له لوري اعلان شوې شمېرنې دوی ته د منلو وړ نه دي ځکه چې تراوسه پوري په افغانستان کې د نفوسو سرشمېرنه نه ده شوې.
تېره اوونۍ د احصاییې مرکزي ادارې د بامیان نفوس ۳۸۸ زره اعلان کړ خو د بامیان د ولایتي شورا د بامیان نفوس ۶۵۰ زره وباله وباله او د عبدالرحمن غفوري له لوري اعلان شوې احصاییه یې محکوم کړه. خو د مرکزي احصاییې اداره وايي چې د بامیان ډېری اوسېدونکي نورو سیمو ته تللي دي.
د علومو د اکاډمۍ څیړندویه ډله وايي چي دوی له څو کلونو خواریو او هڅو وروسته دا مالومات راټول کړي او د دغه کتاب دوهم ټوک به هم ډير ژر ترتیب او خپور شي.
ټاکل شوې چي دا دایرة المعارف ډير ژر دعامو خلکو لاس ته ورسېږي.
13 جون 2012, 16:43, توسط حمید غفاری
جناب میرویس جلالزی ، سلام بر شما . آرزو مندم صحتمند و سلامت باشید و از گزند روزگار در امان.
ما و شما اکنون در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم. عصر مدنیت، عصرپیشرفت و تکامل علم و عصر اطلاعات. همچنان عصر شهروندی و شهر وند شدن . دوران بردگی و رعیت فکر میکنم پایان یافته باشد. آن دوران امی رعبدالرحمن سپری شد . دوران ملا عمر هم دوباره بر نمیگردد. من برای تان اطمینان میدهم.
اگر تو آدم منطقی و اهل خرد و دانش هستی بپذیر که آمار نفوس از سوی اکادمی علوم با هیچ معیار علمی و دانش امروز بشری مطابقت ندارد. در هیج کشور دنیا نفوس کشور را بدون تذکره تابعیت و کارت هویت نمی شمارند. در افغانستان که هنوز تذکره و کارت هویت توزیع نشده و یا بسیار جمعیت اندک آن تذکره دارند اکادمی این آمار را از کجا در آورده است؟ تنها حبیب الله رفیع فاشیست اوغان با سلیمان لایق جوجه فاشیست - مارکسیست از جیب خود کشیده اند.
آقتی جلالزی . به جای این کار ها برو برای پشتونها در این سو و آنسوی دیورند زندگی مدنی را آموزش بده که از فرهنگ وحشت انتحار و سر بر یدن نجات پیدا کنند. اگر واقعاً تو پشتون هستی به پشتونها خدمت کن و آنها را از این وحشت رها بساز. امروز روزانه کمک از کم پنجاه پشتون کشته می شوند . و پشتونها به عنوان یک قوم تروریست در انظار دنیا معرفی شده اند . هر قدر این نفوس پشتون را زیاد نشان بدهی به معنی آن است که نفوس تروریست و تریاک فروش بیشتر است. چنین نیست .
فکر میکنم احصایه درست اکادمی آن باشد که 62 فیصد نفوس پشتون افغانستان از تروریزم و مواد مخدر حمایت میکنند و یا این فیصدی درگیر قاچاق و تروریزم هستند.
12 جون 2012, 20:47
آقای جلالزی مگراکادمی علوم علم غیب دارد تابداندکه نفوس اوغانستان چقدر است دراوغانستان اصلن نفوس شماری نشده اگرشود مه صددرصد براین باورهستم که پشتونهادراقلیت استند درشمال که بخش اعظم کشورراتشکیل میدهد اوغانا درانجا دراقلیت قراردارندآن هم اوغانای ناقل هستند که ازجنوب به طرف شمال مهاجرت کرده انددرغرب همچنان دراقلیت هستند درشرق با هزاره ها برابرهستند پس ازروی چه چنین ارقام را اکادمی علوم به چاپ رسانده است فقط مردم را کورخواندند
13 جون 2012, 02:13
خرزی یا جلاد زی .
غیر اوغان همه وهمه یکصدا میگویند که اوغان موجب بدختی و شر در این وطن است ,بخاطر همین حماقت و بزرگ جلوه دادن های خیالی تان همه میگفت باید سر شماری انجام شود ملیت و مذهب... مردم تثبیت گردد تا هم خدا خوش هم مردم ..
کدام اکامی!! کدام علم !! بهترین نام اکادمی نصوار تان را میشود اکامی اوغانی گذاشت .
از خانه زن تان این ارقام خیالی را گرفته اید در این کار ای اس ای کمک تان کرده یا کار پوهان انگریزی بابا !!
13 جون 2012, 07:43, توسط خ.نبیل (مزاری)
به دوستان سلام ! سخن تواب خان ، ادا و جذبه شعر سرایی وی آنقدر بر دل شنونده اوغان چنگ میزند که گویا حرف و سخن شنونده از منبر اوغانوالی بلند شده و او به کام دل رسیده که حرف نا گفته ، گفته شده . وقتی خان تواب خان بر اوغان و اوغاستانی با زبان پارسی دری در جمع شنونده اوغان می تازد ، گویا حرف قرآن را گفته که با وجد شنونده دوباره آنرا تکرار میکند . بلی تواب کسی دیگری ندارد جز جمعه خان رهزن و دزد راه چاربولک و گلبدین صوفی کرینکار قندوزی که ایشان را منسجم نماید . اینرا گوید قحط الرجالی ، اینرا گویند چارغوک نمودن در لجن زار فرهنگ دزد و رهزان بخاطر اوغان بودن . سخن تواب خان سخن اوغان است ، سخن روشنفکر اوغان است ، سخنیست که از دل اوغان می خیزد و بر دل اوغان می نشیند .
درین سایت کسانی حضور دارند که داعی مهربانتراز مادر اند وپیروز سیاست وحدت دروغین . اما وقتی شعری از تواب و باری را می شنوند ، گویا مرهمی برجگر سوختۀ ایشان نشسته و کیف این راست و عرایان گویی ها میکنند و آوازی از وحدت نمی کشند . این شعر تجلی خواست توده های اوغان سلیمان کوهی است که از زبان تواب خان تراوش نموده است .
به آقای نفوس شمار تخیلی همینقدر کفایت میکند بنویسم : گذشت زمانی که پته خزانه میساختید و دیگران را مجبور می ساختید آنرا قبول کنند . ماشین فیصدی اوغان سازی شما را کودتای هفت ثور پرچو نموده و اینک همۀ اقوام غیر اوغان نیمه با سواد اند که فرآورد پوسیده اکادمی اوغان ساز شما را به گودال تاریخ اوغان سازی بفرستند . این عارق شکمبه خالی تانرا میتوانید به تواب خان بفرستید که باز با دهن کف پُر در یاوه سرایی هایش بگنجاند و دل چند اوغان ناقل را برای لحظۀ خوش بسازد که و بخیالش زمزمه نماید : دا اوغانستان زمونژ ، داپختونستان زمونژ
13 جون 2012, 12:41
دوستان کسی را میشناسم که ظاهرا رفقاقت نزدیک با ما چند تاکسی ران دارد گاهی اخبار روز را از یک دیگر میشنویم , موقیع منتظر مشتری میباشیم سه چار نفر در جای توفق و صحبت میکنیم ,شاید هدف این نزدیکی اجباری او با ما بخاطر مدعاو مقصد اش باشد چونکه کمی نابلد و کمی نو کار است ,تظاهر به انسان بودن دارد بدون پرسان وجویان خود را تکرا فارسی زبان فلان سمت معرفی میکند , در مجالس و مهمانی ها مهمان ناخوانده تشریف میداشته باشد...
امروز شنامگونه این اشپشی اوغانی را برایش نشان دادم گفتم بر علاوه دو ودشنام علنی حرمت مهمانان کابلی هراتی و مزاری تاجک ازبک هزاره ..... که اوغان همیشه داد از ان را میزند زیر پا کرده است ..
تاکسی ران اوغانی بعد از دیدن و شنیدن شعر گونه اوغانی نه برد نه اورد گفت ولا شعری خوبی گفته ! رویم را برایش نزدیک کردم و گفتم خیر که در خانه من مهمان استی بیا چند سیلی جانانه به رویم بزن تا دلت بیشتر یخ کند من میخواستم حرف انسانی و اسلامی از دهانت بشنوم اما تو هم ......
خان لندن
14 جون 2012, 06:45, توسط فردین
در کشور مانند افغانستان که به گفته عامیانه سوته مسلمان هستند بجز اشعار تحریک آمیز جنگی تصوری اشعار ابراز احساسات انسانی و عاشقانه اصلاََ معنی ندارد. در افغانستان رژیم های سیاسی و دولت ها با زور و قدرت بوجود آمده و توسط زور از بین رفته، پس برای مردم که بجز زورگویی و منافقت چیزی دیگری نمیدانند بعید است که از لیلا و مجنون و یا انسانیت صحبت کرد.
18 جون 2012, 20:49, توسط کمال
سلام!؛
هرکسی که ازانسان وانسانیت آگاهی داشته باشد ودرک کندکه درقرن 21 زنده گی میکند چنین حرف های بی معنی قرون جاهلیت راقبول ننموده وبه انسانیت، همنوعی، بشردوستی، همزیستی و... رااحترام مینماید درغیرآن اصلآ انسان شمرده نشده وبهتراست جروبحث درکارنباشد وباچنان اشخاص دهن برابرکردن لازم نیست. بنده ازنام قوم وملیت بردن خوشم نمیاید چون همه انسان هستیم ویکجازنده گی میکنیم وزبان که بعضی ها ازان استفاده سوء مینمایند جزیک وسیله افهام وتفهیم چیزی بیش نیست ونباید آنقدربالایش تاکید کردچنانکه بعضی ها .......درحالیکه چندان زبان هم ندارند.
بااحترام
آنلاین : http://Yahoo.com
23 جنوری 2013, 07:57, توسط حصری صافی
دوستان ما در قرن 21 زنده گی میکنیم همچنان چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است (وطن فروشان در هر قوم وجود دارند) وظیفه همه ما این است که این وطن فروشان را تنها بگذاریم و از روش و تجربیات فرانسه - امریکا - هند استفاده کنیم و این افکار و (به اصطلاح) شخصیت های ساختگی را در حاشیه تاریخ بسپاریم.
تشکر
آنلاین : http://www.hotmail.com