نظری به ظهور ناګهانی مریم ګلبدین دختر حکمتیار درمطبوعات پاکستان ونیم نګاهی بر تاریخ ناقلین شمال
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آقای مجاهد پشتون یکی از رهروانان پر وپاقرص ګلبدین حکمتیار اخیرا درسایت بینوا نکات مهم مصاحبهء دختر ګلبدین حکمتیار با روزنامهء مشرق چاپ باکستان را نشر نموده است که محترمه مریم ګلبدین حکمتیار به زبان اردو از موجودیت قوای ناتو در افغانستان ابراز نارضایتی نموده است.
حزب اسلامی ګلبدین حکمتیار درمیان سایر احزاب اسلامګرا علی رغم داشتن ګرایشهای افراطی دینی فرقه ګرایانه وقومی ، بازهم نګاه متمدنانه وعصریتری نسبت به زنان دارد.
ګفته میشود که حزب اسلامی اززمانه های خیلی دور ، به تربیه وتعلیم زنان توجه خاص مبذول داشته ودرسالهای جنګ علیه شوروی سابق سازمان زنان ودختران حزب اسلامی را درپهلوی مردان رهبری نموده است.
عکس از سایت بینوا کاپی ازصفحات روزنامهء مشرق با مریم ګلبدین دختر ګلبدین حکمتیار
اما این نخستین بار است که خانمی از درون خانوادهء ګلبدین حکمتیار درسطح مطبوعات آنهم درمطبوعات باکستانی برامد می نماید.
ګلبدین حکمتیار خودش از عشیرهء خروټی یکی ازچند قبیلهء پشتونی است که مولف کتاب افغانان الفنستون ساحهء زنده ګی وبود باش قبیلهء خروټی را ساحات سر روضه وحوالی آن میان استانهای پکتیا وپکتیکا میداند.
پدران ګلبدین حکمیتار مانند بسا قبایل دیګر که مشهور به ناقلین صفحات شمال یاد میګردند درزمان حاکمیتهای قبیلوی افغان خصوصا درزمان حاکمیت محمد ګل مومند مشهور به مومندبابای پشتونها، به ولایت قندوز جبرا کوچانده شده و در آنجا مسکون ګردیده اند. این جابجایی ها ابتدا بخاطر عدم آشنایی ناقلین به زبان وفرهنګ بومی مناطق شمال مورد رضایت ناقلین مذکور قرار نداشت ، وآنها خودشانرا آواره های که به زور وفشار از خانه وکاشانهء شان درجنوب رانده شده اند مظلوم ومحروم احساس می نمودند، زیرا این نقل وانتقالات اجباری، طبیعی وداوطلبانه نبود و آنها را از بستګان وخانواده های شان درجنوب جدا میساخت ولی بمرور زمان دراثر امتیاز دادن های بی رویهء حاکمان قبیله ګرا که بدستور انګلیس ها خواهان افغانیزه ساختن کل افغانستان بودند ناقلین توانستند به شکل تدریجی خودشانرا تا حدودی درصفحات شمال راضی بیابند.
البته این راضی شدن رایګان بدست نیامد، جنګهای خونین قبایل ناقل درصفحات شمال افغانستان با مردمان تاجیک وازبیک وترکمن وایماق وقرلق وغیره خونین ترین ودردناکترین صفحات تاریخ افغانستان را میسازد که از حوصلهء این مقاله بیرون است.
ولی باهمه حال، ګلبدین حکمتیار نیز بسان دیګر رهبران چپی وراستی چون سلیمان لایق ، حفیظ الله امین، منهاج الدین ګهیځ از احفاد وذریهء همان ناقلین تشریف دارند که در بستر دینی وفرهنګی مردمان غیر پشتون در شمال تولد وبزرګ شده وزبان فارسی را بهتر از هرفارسی زبان دیګر میداند وبا آن سخنرانی های آتشین خویش را ایراد نموده وبر دیګر همقطاران قبیلوی خویش فخر میفروشد.
اما تحولات وحوادث چند دههء اخیر ناقلین پشتون را بیشتر از پشتونهای جنوب ، متعصب ساخته وآنها را به نفرت قومی وزبانی دربرابر اقوام غیر پشتون کشانده است.
دست بدست شدن ولایات شمال میان طالبان ومخالفان طالب منجر به یک سلسله کشتارهای نژاد پرستانه شده است. اما قومګراهای پشتون رقم قربانیان پشتون را حتی نظامیان طالب را ده برابر نسبت به تلفات انسانی اقوام غیر پشتون عنوان میکنند.
از آن ګذشته دانشجویان جوان پشتون ازصفحات شمال که تازه به کشورهای غربی خودشان را رسانده اند، نفرت قومی وزبانی را بیشتر ازپشتونهای جنوب که یک حرف به زبان فارسی بلدیت ندارند دامن زده ودرنوشته های که به زبانهای انګلیسی وفرانسوی وآلمانی وایتالوی می نمایند معلومات غلط را هم راجع معضلهء افغانستان وهم راجع به قربانیان جنایات جنګی تحویل مطبوعات غربی می نمایند.
یکی ازین جوانان حنان حبیبزی نام دارد که خود از استان بغلان بوده ودرین اواخر دررشتهء ژورنالیزم ازیکی از دانشګاههای لندن فارغ ګردیده است.
بحث را راجع به نوشته ایشان زیر عنوان : اپارتاید وتبعیض نژادی علیه پشتونها را به آینده موکول میکنم ولی ذکر این نکته را لازم وضروری میدانم که ناقلین پشتون اکنون بیشتر از پشتونهای جنوب خواستار پشتونیزه نمودن افغانستان زیر نام وحدت ملی میباشند.
این ناقلین اند که اکنون با استفاده اززبان فارسی علیه زبان فارسی شمشیرها را ازنیام کشیده اند، شاید ازنظر انسانی آموزش به زبان مادری درعصر کنونی خواستهء نامشروع نباشد ولی ازین آقایان باید پرسیده شود که مګر مردمان صفحات شمال به شما کارت دعوت فرستاده بودند که از جنوب نقل مکان نموده و زمینهای حاصلخیرآنها را غصب و درمکاتب آنها تدریس نموده واز علمای دینی وادبی غیر اوغان فیض ببرید؟ مګر کسی افرادی مانند سلیمان لایق وګلبدین حکمتیار را مجبور ساخته است تا به زبان فارسی شعر بسرایند وبه این زبان کتابها ورسایل سیاسی شانرا بنویسند وسخنرانی های آتشین را ایراد نمایند که اکنون نسل جوان وتحصیل کردهء اروپایی نشین آنها صحبت ازمظلومیت زبان پشتو را سرداده اند؟
حنان حبیبزی نوشته است که ازهمان ابتدای حاکمیت پشتونها، فارسی زبانها ازحوصله ومدارای قوم اکثریت یعنی پشتون سوء استفاده نموده وزبان پشتو به حاشیه رانده شده است. حنان حبیزی درنوشتهء خویش مدعی است که مقاله اش براساس فاکتها استوار بوده وعنوان مقاله اش هم که افغانستان درچنګال اپارتاید نژادی نام دارد به زبان انګلیسی ترجمه نموده وآننرا بمقامات انګلیس تقدیم داشته اشت. حنان حبیبزی درابتدا می نویسد:
دا لیکنه د ټولنیزې (سوشیل ) تیورۍ او د شخړې (کنفلکټ ) تیورۍ پر بنسټ چمتو شوې ده او پر هغو اخځلیکونو ولاړه ده چې له اکاډیمک سیسټم سره سم په انګریزي بڼه د لیکنې په پای کې شمیرل شوي دي. هر اخځلیک ځانګړې شمیرې ته په پام سره له هغه’ نمبر سره تړاوو لري چې د متن په منځ منځ کې موندل کیږي. دا اځځونه د ثبوتونو په توګه د یوې برښنايي څیړنې په نتیجه کې غوره شوي دي.
ترجمه: این نوشته براساس تیوریهای جامعه شناسانه در جوامع درګیر درمنازعات قومی ومبنی برحقایق تاریخی نګاشته شده است که درآن از آن منابع کار ګرفته شده که ازنظر اکادمیک به تقلید از زبان انګلیسی درآخر نام هریک از منابع ذکر ګردیده است. وشماره های هر منبع را درخلال متن میتوان دریافت. ازین منابع بحیث سند اثبات روشنایی حقایق در یک کار تحقیقی روشنګرانه استفاده شده است.
بح بح! عجب روشنګرانه وعجب حقایق!!
ایشان چند سطر بعد می نویسند:
ترجمه:
حاکمیت تاریخ پشتونها در افغانستان چند قومی وچند کلتوری هیچګاه براساس سلطهء مطلق قومی استوار نبوده است.اقلیت تاجیک در ارګ شاهی از قدرت فوق العاده برخوردار بود علاوه برآنکه اینها یک اقلیت قومی بودند ولی بازهم درمقامات وپوستهای رسمی وادارات دولتی پشتونها زبان آنها را بحیث زبان دوم خویش پذیرفتند وتحمل نمودند، حاکمان پشتون میدانستند که آهسته آهسته ازین تحمل وبردباری آنها بمرور زمان اقلیتها استفادهء سوء نموده وبرای حاشیه راندن زبان پشتو تلاشهای درجریان است، ولی بازهم اقلیت تاجیک را درین تلاشها دست شان را آزاد ګذاشتند وزیاده تر ازآنچه که مستحق بودند ازطرف حاکمان پشتون به آنها امتیاز داده شد، درتمام شؤونات سیاسی ، فرهنګی، اقتصادی واجتماعی به آنها سهم مساوی قایل شدند حاکمان پشتون به آنها احترام می نمودند بحدی که حتی تعدادی از پشتونها خواستند برای فارسی زبانها زبان فارسی را تعلیم دهند و....)
خوب! حالا متوجه شوید که این نوشته توسط یکی از ناقلانی که تازه پایش به لندن رسیده وتازه هوای دموکراسی وآزادی مطبوعات بمشامش رسیده است اینچنین برداشت از حوادث تاریخ افغانستان دارد ، و او این رسالهء دکتورایش را بحیث یک تیز علمی به زبان انګلیسی نوشته وچندی بعد با نوشتن همین رساله نام دکتور وپروفیسور را هم عقب نام خویش یدک می کشد. شما ازبی سوادانی که در داخل کشور در بیسوادی مطلق قرار دارند چه توقع میتوانید داشته باشید.
بناء ګلبدین حکمتیار واولادهایش نیز تافتهء جدا بافته از سنخ همین ناقلان عقده ایی نمی باشند. اینها درکشاکش میان دوفرهنګ قبیلوی اوغانی وغیر اوغانی در دنیای مملوء ازتناقضات وتضادها خودشان را می یابند. ګاه مسلمان افراطی به شکل سید محمد قطب ومحمد قطب میشوند وجز اسلام دیګر هیچ مکتبی را سزاوار پیروی نمیدانند، وزمان دیګر چنان در لاک عصبیتهای قومی فرو میروند که حتی هتلر وموسیلینی نیز برای شان اتن میکند.
زمانی کمونست پرشور وانقلابی مانند حفیظ الله امین میشوند وبرای اعمار جامعهء سوسیالیستی فقط به موجودیت یک ملیون نفر اکتفا میکنند وبقیه را همه سزاوار مرګ میدانند وزمان دیګر سر از آستین پشتونستان بزرګ سر بیرون می آرند.
باهمه حال! سخن برسر مریم جان دختر ګلبدین حکمتیار است که برخلاف سنتهای قبیلوی خودش را وارد عرصه سیاست ومطبوعات ساخته است وما این اقدام شجاعانهء ایشان را تقدیر نموده ومنتظریم که این دخترهای تحصیل کردهء پشتون بهتر ازپدران خونخوار وفاشیست شان بتوانند مصدر خدمت به جامعهء بحران زدهء افغانستان شوند به سطح انسان افغانستانی اندیشیده ودرمحدودهء ګرایشهای تنګ قومی، قبیلوی، مذهبی ، وحزبی باقی نمانند.
حنان حبیزی: نسل جدیدی از ناقلان پشتون درصفحات شمال که تازه رسالهء تحقیقی اش را راجع به منازعات قومی درانګلستان انتشار داده و پشتونها را قربانی تبعیض نژادی معرفی کرده است.
آقای حنان حبیب زی کار مطبوعاتی را ابتدا از خبرنګاری در بی بی سی آغاز کرده است واکنون در لندن با استفاده از فضای دموکراسی تمام بادها وبخارهای درونی اش که ناشی از نفرتهای قومی است به بیرون می ریزد. خدا کند که این خالی نمودنها باعث صحت یابی شان وهم مسلکان شان ګردیده ودرجهت انسان شدن ومتمدن شدن دیګر فاشیستهای پشتون نیز موٍٍثر واقع ګردد.
پيامها
2 آپریل 2012, 10:29, توسط خلیل
آقای بهمن؛ نه تنها حنان حبیب زی که بسیاری از تحصیل یافتگان پشتون به زبان انگلیسی و زبانهای اروپایی و حتا عربی مقاله و تحلیل می نویسند و د رمطبوعات انگلیسی زبان حتی در مطبوعات معروف امریکایی منتشر میکنند. افرادی چون: اشرف غنی احمد زی، زلمی خلیل زاد، علی احمد جلالی و غیره معلوم است که افکار غربی هارا در مورد افغانستان با این مقالات شان و تحلیل های شان که د رجهت شؤنیزم پشتون است شکل میدهند. اما سوال این جا است که نویسندگان اقوام دیگر به خصوص تاجک ها و هزاره ها کجا هستند که چیزی به این زبان در مطبوعات غربی بنویسند و از حق مردم خود دفاع کنند و افکار غربی ها را آگاه سازند؟
بسیاری از وطنداران پرچمی و ستمی فارسی زبان ما و هزاره های همزبان و هم سرنوشت ما چه میکنند؟ آنها کجا هستند؟
اگر این کافران صیلبی امریکایی و اروپایی افغانستان را ترک گفتند و دیگر هیچ کار و کمکی برای بقای دولت فعلی نکردند آنگاه طالبان و پاکستان صد در صد این کشور را تصرف میکنند و حکومت طالبی می آید. میدانید که سرنوشت اقوام دیگر چه میشود؟
برای آنها مردم هزاره سه بار گنهکار و قابل مجازات است. به جرم هزاره بودن، شیعه بودن و فارسی زبان بودن. این مطلب را باری چند تن از طالبان درون دولت از جمله سخنگوی فعلی امنیت ملی اظهار کرد. این بار اگر طالب آمد فیصله چنین است:
هزاره ها در قدم اول همان های که سرشان به تن شان می ارزد قتل عام، تاجک ها نیز با ازبک همین سرنوشت را دارند. بقیه افراد عادی آنها به جنوب و شرق افغانستان اسکان یابند تا در بین زبان و فرهنگ پشتون ذوب شوند. یا بروند به آسیای میانه.
اما رهبران جهادی تاجک و هزاره در داخل مصروف تجارت، غارت گری و وطنفروشی و معامله گری هستند و در بیرون حالت زار و نزار دارند و وقت خود را با الکول سپری میکنند. در کدام مجلس پرچمی های تاجک نیست که آنها همه در وقت مجلس نشه نباشند؟ به این پدارم و این دوستم نگاه کنید؟ به ابن عبدالله و این مارشالش ببنید؟ به این احمد ضیاء و این خلیلی و این قانونی اش نظر کنید؟ این ها چه میکنند؟ آیا این ها فردا مردم خود را نجات میدهند؟
2 آپریل 2012, 14:09
من با خلیل جان کاملآ موافقم-
این پرچمیهای و خلقیهای تاجیک نه تنها که مانند پشتونهای پرچمی وخلقی و گلبیدینی وظاهرشاهی کاری نمیکنند که به منافع قومی و فرهنگی ما باشد- بلکه با کله شوردادن با پشتونهای پرچمی و خلقی از سخنان آنها فیض میبرند و به فرهنگ پشتونی زیرنام وحدت ملی فکرمینمایند و در فکر این اند - که روز ی شاید بازهم یک پشتون پرچمی ویا خلقی دست شانرا گرفته و اهدای خورد ظابطی در حکومت شان برای شان بدهد.
از اخوانیهای تاجیک وهزاره و ازبک ودوستمیها دست بشورید.
3 آپریل 2012, 12:03
طالب نقش خوده بازي كد . امريكا ره مثل خاينان تاريخ د وطن آورد و بالاي زن ودوختر پشتون باللللللللا كد . هرشب كه تير ميشه مي فامي كه چند زن پشتون همهمهمهمهمهم هوم هممم..... ميشه . لعنت به شما وطن فروشا...........................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
4 آپریل 2012, 04:45, توسط آزاد ل
همو طن نازنین من . احساساتت قابل قدر ووطن پر ستی ات را تمجید مینمایم . اما طرفدار جمله ای که مخصوص به یک قوم باشد قابل تامل است . هر قو می بد و خوبی های دارد . وطن پر ستان و خائنین را در بطن خود پرورش داده اما نباید بخاطر یک شحص قومی را تو هین نمود ؟؟ ما مردم افغانستان متشکل از اقوام مختلف با وجدان انسانی تاریخی هستیم و زنده گی و موجودیت پایدار ما هم بخاطر همین احساس ووطن دو ستی ماست . هیچ قومی بر قومی دیگر امتیاز ندار د ؟؟ خوب هر قوم خوب است و بد آن بد است . عزیزم این را از من قبول نما . ار تبارز نظرت ممنونم .
آزاد ل
2 آپریل 2012, 19:50, توسط samir
bahman bachoo beroo saray aab gose-ta bezan ke beq beq konad,tora ba daastan nawisee chi.
3 آپریل 2012, 15:58
به پرویز بهمن،
چرا با کیبورد پشتو می نویسی؟ اگر فارسی دوست استی پس چرا از الفبای پشتو استفاده می کنی؟
4 آپریل 2012, 05:32, توسط ن.ب
هركى به اصل خويش باز كشت ميكند.صد سال اكر به دجله بشوييد زاغ را تا بنكرى همان سيه و زشت و بد نموست.
اينها خر عيسى هستند.فاشيزم از طفلى توسط زن فروشان در مغز انها زرق ميشود.از باغ لاله رويد و از شوره خاك و خس.
در ديره هاى انها تمام قصه ها از اين كشتم و جور و غارت كردم براى نو جوانان قصه ميكنند.در حاليكه ديران شاه نامه و ديوان شمس را ميخوانند و از ان بهره ميبرند و با محبت بزرك ميشوند.
16 جون 2012, 10:30, توسط وطندار گلت
عکس دختر کاکا قطب الدینه از کجا باید بگیرم؟ اینجه کو نماندیش نی؟
آنلاین : درک نداره
23 نوامبر 2012, 16:11, توسط صادق پرواني
بچیم از نوشتن معلوم میشه که خارش ده تو است نه ده حبیب زای، چراکه از طرز تفکر و طرز نوشتنت معلوم میشه که بسیا خارش سالیان سال در .... مانده و تو به یک پشتون خوب خر ... ضروررت داری.
مه که حبیب زای و بلاګش را هر وقت دنبال میکنم به هیچ وجه از تفرقه و قومګرایی سخن نه زده، حق قومش است که به زبان خود پشتو سخن بزند، نوشته کند و خدمت به قوم خود کند.
تاجیګهای ما و شما چه کرد؟ غیر از زنکه بازی و بچه بازی دیګر چه مشغله داریم؟ بودنه بازی، شتر بازی، خر جنګي سګ جنګي از مشغلهای اقوام تاجیک و هزاره و ازبک ماست
آنلاین : http://www.tajikam.com