جشن نوروز، پارادوکسی از شادی و هراس
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نوروز رسید و سال جدید خورشیدی نیز آغاز گردید، سال رسمی افغانستان که خورشیدی است، برخلاف قسمت عمده جهان که با اغاز فصل زمستان شروع می گردد، در افغانستان و ایران همراه با فصل بهار و دوره طراوت گلها و زنده شدن طبیعت آغاز می گردد. روشن است که شروع سال جدید و شروع زنده شدن طبیعت و نوروز باستان، فصلی برای شادی و جشن و سرور باشد، بخصوص آن که مردم افغانستان در فقر بسر می برند و زمستان سختی را هر سال پشت سر می گذرانند و اکنون که صندلی ها یا کرسی ها و بخاری ها برداشته شده و تن های یخ زده این مردم گرمای بهار را احساس می کنند. اما با همه این خوبی ها باز هم برای مردم افغانستان نویدی از نگرانی و پیامی از آتش و خون نیز هست. زیرا با گرم شدن هوا خشونت ها نیز در کشور گرم و داغ می گردد و این است که مردم در روزهای شادی و جشن و سرور شان نیز با پارادوکسی از بیم و امید صبح شادی شان را آغاز می کنند.
سال جدید و جشن نوروز امسال با تهدیدات طالبان و تدابیر بسیار شدید امنیتی آغاز گردید، امسال نوروز قبل از فرارسیدنش ترس و واهمه را در دلهای مردم جای داده بود. امسال بیشتر از سال های قبل دلها هراسان بود، هراسان تا آن اندازه که وقتی در روز اول نوروز در مزارشریف سیم برق یکی از پایه های برق اتصالی می کند و صدایی از جرقه و آتش تولید می کند، مردم هراسان به هر سوی گریزان می شوند و گمان می کنند که خشونت و انتحار دامن نوروز را نیز به خون آلوده کرده است.
البته این گونه پارادوکسی از شادی و هراس برای مردم کابل و مزارشریف بی دلیل هم نبود، زیرا امسال جریان های خشونت و انتحار برنامه های بسیار وسیعی داشتند که نوروز امسال را به یک فاجعه بزرگ انسانی تبدیل نمایند. دوروز پیش از نوروز لطف الله مشعل، سخنگوی اداره امنیت ملی اعلام کرد:" شش تن از انتحارگرانی را که قصد اجرای "حملات انتحاری و تروریستی" به مراسم جشن نوروز در مزار شریف را داشتند، دستگیر شده اند. این شبکه مقدار بسیار زیادی از مواد منفجره ــ هزارها کیلوگرم ــ را رو به روی میهمانخانه سیاسی ولایت بلخ جاسازی کرده بود. این شبکه قصد داشته است که مراسم جشن نوروز را مورد حمله انتحاری قرار دهند. اعضای این شبکه در "اعترافات" خود در باره خود و برنامه برنامه های اطلاعات داده اند و اعترافات ضبط شده آنها را در اختیار خبرنگاران گذاشته است. این شبکه نه تنها با "چهار گروه تروریستی که ما همیشه از آنها نام می بریم" ارتباط داشته، بلکه با برخی سازمانهای اطلاعاتی منطقه هم ارتباط داشته است". لطف الله مشعل هم چنین از بازداشت یک گروه دیگر، که ۹ هزار کیلو گرم مواد منفجره با خود داشته، در ولایت ننگرهار، خبر داد و گفت که این مواد به وسیله یک موتر باربری از پاکستان وارد این ولایت شده بود و به گفته او، قرار بوده که این مواد منفجره یا در مراسم نوروز در شهر جلال آباد، مرکز ننگرهار مورد استفاده قرار بگیرد یا به کابل منتقل و مراسم نوروز در این شهر بر هم زده شود. حال تصور کنید اگر این طرح های گسترده تروریستی اجرا می گردید، جشن نوروز به چه فاجعه بزرگ انسانی تبدیل می گردید؟.
بازهم به مردم افغانستان آفرین گفت که در سایه چنین تهدیدات گسترده تروریستی بازهم به نوروز را در پارادوکسی از شادی و هراس پاسداشتند و سال نو و زنده شدن طبیعت را جشن گرفتند. دهها هزار نفر در مزارشریف به روضه سخی حضور یافتند و جهنده سخی را برافراشتند و نوروز برای 40 روز در شمال کشور آغاز یافت. اما آنچه در این میان جای سئوال است این است که آیا مردم افغانستان حق شادی و جشن و سرور را ندارند؟. آیا این مردم محکوم به رنج و غم و ماتم و اندوه و مصیبیت باید باشند؟. آیا لبخند شادی برای این مردم حرام است؟. آیا پاسداشتن سال جدید و شادی برای زنده شدن طبیعت مساوی با شرک و ارتداد است که محکوم به مرگ شوند؟ و برای آن که لبخندها را به ماتم و سبزی طبیعت را به سرخی خون تبدیل کنند، هزاران کیلوگرم موادمنفجره را برای تبدل کردن یک جشن به فاجعه بزرگ انسانی، تهیه می بینند؟. به راستی ما بعد از ده سال کدام قله ای از آزادی و دموکراسی و زندگی مدنی را فتح کرده ایم که امروز حتی نمی توانیم یک جشن نوروز را با خیال ارام و بدور از دغدغه جنگ و خشونت برگزار کنیم؟. به راستی مسیر خشونت ها به کدام سمت و سوی هدایت شده که امروز برای کشتن افرادعادی در یک جشن چندین تُن موادمنفجره تدارک می بینند؟.
مردم در دیگر کشورها به دنبال یک بهانه ای هستند تا جشن و سرور برپا کنند وخستگی کار و زحمت و تلاش را از تن شان در سایه شادی و سرور در کنار یک دیگر بدر کنند، اما در افغانستان نوروز سنتی این مردم که هرسال یک بار برگزار می گردد، باید با ترس و هراس و دلهره برگزار شود و با شادی و مرگ همراه باشد. در حالی که طبیعت انسان سخت به شادی و سرور نیاز دارد، بخصوص مردم افغانستان که اکنون 4 دهه است که زندگی شان با جنگ و خشونت و مصیبت و خون و آتش همراه بوده است و جریان خشونت متاسفانه حتی راضی نیستند این مردم یک روز شادی و سرور داشته باشند. روشن نیست که گروه طالبان براساس کدام تفسیری و برداشت از اسلام و براساس کدام منابعی مخالف برگزاری جشن نوروز است و آن را مغایر اصول اسلامی می داند؟. در حالی که اگر خدای نکرده این طرح های تروریستی عملی می گردید، کشته شدن صدها انسان بی گناه در جشن نوروز و تبدیل شادی مردم به یک فاجعه انسانی مباح است، اما برگزاری جشن نوروز حرام؟.
به هرحال امسال با همه طرح ها و پلانهای طالبان برای به فاجعه کشاندن نوروز داشتند، باید از هوشیاری نیروهای امنیتی که این طرح ها را خنثی کرده اند و نیز نیروهای که طی این روزها شب و روز تدابیر امنیتی را تدارک دیدند تا مردم کمی با خیال آسوده تر جشن نوروز را برگزار کنند، تشکر و قدردانی کرد، تلاش این نیروها واقعا قابل قدراست و اگر این طرح ها توسط این نیروها خنثی نمی شدی معلوم نبود چه فاجعه بزرگ انسانی اتفاق می افتاد. همانطوری که در برگزاری لوی جرگه پیمان استراتژیک با امریکا به نیروهای امنیتی حکومت تقدیرنامه داد، ایا این بار به خاطر خنثی کردن طرح های بزرگ تروریستی در نوروز از نیروهای امنیتی تقدیر خواهد شد یاخیر؟.
نکته دیگری که از این طرح ناموفق بدست می آید این است که جریانهای افراطی مسیر خشونت ها را بیشتر به سوی مردم عادی نشانه رفته است، از سال گذشته به این سو مراسم عمومی مردم را مورد اهداف تروریستی خود قرار می دهند در حالی که تا پیش ازاین مقامات دولتی و نیروهای امنیتی و خارجی هدف طرح های تروریستی بود. براین اساس با توجه به این پسمنظر روشن نیست که سال جدید چه روایت های خونین و فاجعه باری را در سینه خود جای خواهد داد.