صفحه نخست > دیدگاه > زنجیره توطئه ها و توطئه های زنجیری!

زنجیره توطئه ها و توطئه های زنجیری!

طالبان اصلی گروهی در داخل حاکمیت و گروهی هم در بیرون آن با خاطر آرام و با داشتن حمایت همه جانبۀ برادر افغان شان ، آقای رئیس جمهور، به سربریدن و حلق آویز کردن ادامه خواهند داد
احمد بهار چوپان
دوشنبه 16 فبروری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

از این آزاده گی بهتر بود صد ره به چشم من

صدای شیون زنجیر و قید کنج زندانی !

در اواسط سال گذشته، زمانیکه هنوز آقای اتمر سمت وزیر معارف را داشت، و در تلاش بود تا شهر کابل را به حوزه های " پشتو " زبان و غیره پشتو زبان بخش بندی کند؛ طی صحبتی با خبرنگار رادیویی بی بی سی گفته بود که امنیت باید افغانی شود !

و هد فش را ازافغانی شدن امنیت، تشکیل نیروهای شبه نظامی ازاهالی جنوب کشور، به بهانۀ حفاظت مرزها بیان داشته بود. انعکاس حرف های آقای حنیف اتمر، آنوقت چیزی نبود جزمخالفت و تردید حلقات آگاهان مسایل سیاسی و نظامی کشور، که پس از مدتی گذشت زمان و حادث گشتن اتفاقات دیگر در عرصه های مختلف حیات اجتماع برنامه جناب اتمر را در ذهن ها کمرنگ ساخت تا آنکه پس از مدتی ایشان از سمت وزیر تعلیم و تربیه، به تصدی وزارت داخله گماشته شدند.

سفر بری وزرا، نیز در هنگام وقوعش که منجر به گماشته شدن ضرار احمد مقبل از وزارت داخله به وزارت مهاجرین گشت، مقداری بحث برانگیخت اما در نهایت پس از چندی به فراموشخانه اذهان ما سپرده شد.

در تمام این مدت و همراه با این تحولات و تغییرات همیشه حرف از احتمال به عقب افتیدن انتخابات ریاست جمهوری میرفت ، تا اینکه اخیراً قصد تیم دولت برای به عقب انداختن انتخابات عملی گشت و اینک شاهد ادامه روز های بیشتر حضور کرزی در پُست ریاست دولت خواهیم بود، چه خوشمان بیاید یا نه ! و چه به حال ما مفید باشد یا مضر!

ولی اگر تمام این اتفاقات را جدا از هم نینگاریم، بلکه به آنها مثل قطعات مرتبط بهم نگریسته و کنار هم بمانیم آنگاه تصویر کلی که بدست میاید، حکایت دیگری خواهد داشت از حقایق ناگفته و توطئه های پنهان.

یکی از نکات جالب در تاریخ ملت ها اتفاقات تقریبا مشترک تاریخی است !

مثلا ناپلیون که شخصیت نظامی جسور، مبتکر و سخت کوشی بود، در اثر دعوت و تشویق دو تن از اعضای دولت هئیت مدیران، به نام های موکو و سی یز، که فکر کودتا علیه دولت هیئت مدیران داشتند و این فکر شان را با بناپارت که فتوحاتش در جبهات اروپا او را به شخصیت معروف و محبوبی مبدل کرده بود، در میان می نهند ونظر شان مورد استقبال بناپارت قرار میگیرد و او کمر به کودتا می بندد، در عین زمان برای آماده ساختن موقعیت کودتا افراد موکو و سی یز، در پاریس شایع می کنند که افراطیان می خواهند به مجلس حمله کنند و در نتیجه مجلس به سن کلو در غرب پاریس منتقل می شود.


ناپلئون بناپارت در نطقی اعلام می کند :

" امروز، فرانسه مانند رم به دیکتاتوری نیاز دارد". 1

و بالاخره بناپارت تاجگذاری میکند!

امروز و اینجا یعنی در جغرافیای سوختۀ که افغانستانش میخوانند نیز، کسانی از درون حاکمیت، کرزی را به راه اندازی کودتایی " سپید " تشویق می کنند، همانگونه که از هفت سال بدینسو کرزی را در خدمت برنامه های ویرانگر سلطه طلبانه و قوم پرستانۀ خویش اسیرکردند و نگذاشتند چرخ ترقی و عدالت به روال طبیعی به چرخش آید.

آن نکاتی که از نظر بنده، حادثات خونریزهفتۀ قبل را از اتفاقات قبلی متفاوت میسازد نکاتی دیگریست بدین شرح:

کرزی، به تشویق اشخاص و حلقاتی معین با گذشت هر روز از حاکمیت گرایش بیشتری به یکه تازی و میدان داری نشان داد تا آنکه در جمع دانشجویان دانشگاه کابل شرح چگونگی به قدرت رسیدنش را صادقانه بیان داشت که خواب هم نمیدید روزی به این مقام برسد، اما حالا که لذت – مزه – اشرا تازه چشیده است به سادگی ایلا دادنی – رهاکردنی – هم نیست!

بناً وقتی متوجه شد که حامی اصلیش یعنی آقای بوش، دیگر در کنار او نخواهد بود، و ذهنیت در مقیاس ملی و هم بین المللی برضد او و تیم ناکام همراهش است، به فکر چاره افتید و برای آن مقدمه چید.

هیچ بعید نیست که منتقل ساختن وزیر تعلیم و تربیه به وزارت داخله، که منظور آقای کرزی از اینکار راآگاهان امور، نظارت مستقیم وبیشتر به امورات انتخاباتی وانمود میکردند، دلایلی بیشتر هم داشته باشد.

اهمیت وزارت امور داخله در ساختار نظام ها و ارزش در اختیار داشتن نیروی پولیس را همه میدانیم بنا حنیف اتمر، که یکی از چهره های شاخص مورد اعتماد حاکمیت و " دوستان خارجی " آنهاست، بی موجب از مقامی به مقامی تبدیل نشد.

در این میان بوش، اقامتگاه کاخ سفید را برای ورود اوباما، که سیاه پوستی افریقایی تبار است و از طرف پدر هیچ نسبتی با امریکا ندارد خالی میکند، و اوباما هم حتی در جریان کار های تبلیغاتی از کرزی و تیم ناکام همراهش نارضایتی نشان میدهد و وعده میدهد که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری استراتیژی جدیدی را در قبال افغانستان پیش گیرد و از حمایۀ بی قید و شرط کرزی هم دست بردارد.

رسیدن اوباما، به کاخ سفید، که اسمش به گونۀ نمادین اختصاصی بودن آنرا برای " سفید پوستان" بازگو میکند، دلیل دیگر مشوش شدن تیم دولت در کشور ما بود!

زیرا اقشار و لایه های مختلف اجتماعی – سیاسی کشور آنرا به فال نیک گرفتند، و گفتند میتوان این پیشامد را سرمشق قرار داد و برای بدست آوردن حق و استقرار عدالت درسرزمین ما که از دیر باز بدینسو اسیرچنگال بیعدالتی های روشمند و سلطۀ تک ملیتی بوده است، گام زد و کار کرد.
بنا کرزی و تیم همراه او، برای اینکه در قدرت بمانند و نگذارند کاری شود که بدنه های دیگر اجتماعی نیز خواستار اشتراک در قدرت سیاسی شوند، از هیچ تلاشی فرو گذار نکردند و نخواهند کرد.
آری! واگذاری ساحت شریف " فرهنگ " به شخصیتی مثل کریم خرم، و دارائی برای احدی و ... همه هدفمندانه بودند!


حنیف اتمر، پس از جابجایی در وزارت داخله، اینک دیگر میدان و امکان عملی داشت تا طرح ملیشیا سازی اشرا، دو باره مطرح و نیرو ها را عملا گرد آوری نموده مسلح سازد تا اینکه کمیسیون مستقل انتخابات، زیر نظرمستقیم آقای کرزی، از عقب افتیدن انتخابات خبر داد و دلیل اصلی این تعویق را نیز ناامنی خواند!

بعد در فرصتی دیگر، رئیس کمیسیون مستقل انتخابات برای اینکه خاطر معترضین و مخالفین این روند را به یکباره جمع کرده و گوش شانرا باز کرده باشد، اعلام نمود که برگزاری انتخابات در گرو تامین امنیت سرتاسریست و تا هرزمانیکه امنیت سرتاسری تامین نشود، این امکان وجود دارد که انتخابات برگزارنگردد!

حالا چه کسی میتواند ضمانت کند که مثلا در شش ماه آینده امنیت تامین خواهد شد؟

پس برای اینکه سخنان رئیس کمیسیون مستقل انتخابات، و گروهی از داخل پارلمان که با تمسک به یکی از ماده های قانون اساسی، که میگوید درحالت اضطرار مجلس نمایندگان حق دارد که به ادامه کار رئیس جمهور رضا دهد، پشتوانه و دلیل منطقی پیدا کند لازم است تا کار های صورت بگیرد!

برای همگان واضحست که تیم دولت، علایق پیدا و پنهانی با طالبان داشتند و دارند؛ این رابطه ها زیر نام " طالب میانه رو" و طالبی که دستش به خون کسی آلوده نیست، رسیده است به آن مرحله که گروهی در میان طالبان اعلام آمادگی کرده اند تا در صورت نامزد شدن دو بارۀ کرزی از او حمایت کنند!

بناً همانگونه که بنده چندی قبل، زمانیکه کوچی ها مشغول قتل عام مردم هزارۀ بهسود بودند، و تیم دولت از آنها حمایه میکرد، نوشتم که این گروه از فاشیست – شاهیست – دموکراتان قبیله یی دست به جنایات بیشتری خواهند زد، تا فضای اختناق و وحشت در کشور حاکم گردد، و اجتماع فلج شده قادر به واکنش نشان دادن در برابر اعمال غیرانسانی – غیرقانونی ایشان نباشد، اینک شاهدیم که آن گفته به حقیقت می پیوندد.

طالبان داخل تیم دولت، با طالبان بیرون از آن، دریک حرکت هماهنگ برای ایجاد رعب و به کرسی نشاندن حرف شان که گویا نبود امنیت سبب به عقب افیتدن انتخابات است؛ رشتۀ از عملیات انتحاری را راه اندازی کردند و این هنوز آخر کار و پایان اهداف آنها هم نیست!

در صحبتی که پس از وقوع حوادث خونبارهفتۀ گذشته، حنیف اتمر داشته، ضعف پلیس را سبب ورود مواد انفجاری و افراد مسلح به شهر دانسته و گفته است که عدم دقت پلیس ، خصوصا آنانی که در گذرگاه ها و ورودی های شهر موظف اند، در امر جستجوی بدنی افراد و جستجوی خانه به خانه است که مسبب چنین حوادث میشود!

اتمر خاطر نشان ساخته است که قبل از این برای حفظ حرمت حریم هموطنان جستجوی –تلاشی – منازل آنها جدی گرفته نمیشد، ولی پس از این چنین نخواهد بود و پلیس با دقت و سخت گیری بیشتری به جستجوی خانه به خانه خواهد پرداخت!

یعنی پس از این فصل دیگری از بگیر و ببند ها را، به تماشا خواهیم نشست! بگیر و ببند های که حنیف اتمر با استفاده از تجارب اندوخته اش در دستگاه خاد دولت نجیب، و با بستن اتهام همکاری با طالبان و نگهداشت سلاح بدون مجوز به سرکوب تمام مخالفین- منظور از طالبان نیست - تیم دولت خواهد رفت و فضای وحشت و رعب حاکم را عمیق تر خواهد ساخت تا همۀ زمینه های انتخابات منتفی شود!

در حالیکه طالبان اصلی گروهی در داخل حاکمیت و گروهی هم در بیرون آن با خاطر آرام و با داشتن حمایت همه جانبۀ برادر افغان شان ، آقای رئیس جمهور، به سربریدن و حلق آویز کردن ادامه خواهند داد!

در ادامه هم برای اینکه مطمئین شوند در آینده و هنگام نیاز نیروی مطمئین مسلح در اختیار دارند، طالبان را زیر نام نیروی اربکی وارد میدان سازند و بهانه هم درست همان بهانۀ که دستاویز پاکستان برای ایجاد گروه طالبان بود:

تامین امنیت راه ها و محو قطاع الطریقان و غارتگران !

حالانکه اگر پس منظر تاریخی ظهور و ورود نیرو های شبه نظامی را به عرصه های سیاسی- نظامی کشور دنبال کنیم، و از آن منظر به ارزشیابی نقش آنان در تحولات تاریخی بپردازیم، متوجه خواهیم شد که این نیرو ها از همان آوان ظهور نقش نیرو های سرکوبگری را داشته اند که در برابر امتیازات مادی و گرایشات قبیلوی همیشه در خدمت حکومات استبدادی وتک ملیتی بوده اند و نه بیشتر از این.

آنچه در این میان موفق بودن تیم دولت را نشان میدهد؛ و برای کُل اجتماع ما اسفبار است، اینست که مردم ما مثلا برای تقبیح رفتار اسرائیل در برابر فلسطینیان میتوانند خیزش کنند و با پا وتن برهنه و شکم گرسنه در سرما به خیابان بریزند، اما در برابر اعمال غیرقانونی – غیرانسانی گروهک حاکم خاموش بمانند!

و یا اینکه تمام تشکل ها و شخصیت های سیاسی – اجتماعی بیرون از حاکمیت – رانده شده از حاکمیت – که مظلومیت تاریخی وجه مشترک قوی میان آنهاست، در عوض گرد هم آمدن و چاره جویی کردن، در صدد آنند تا هرکدام نقبی از دهلیز دفتر کار خود تا مرکز قدرت بزنند و بدینوسیله " بقای " شانرا تضمین کنند!

... و بناپارت که قدرت را با کودتایی بدست آورد،اما در روند حاکمیت خود فرانسه را دچار تحولاتی عمیق ساخت! در دوران هم او بود که مدرسه ها و دانشگاه ها بسیاری در سطح کشور فرانسه ساخته شد، بازار سهام و بانک ملی فرانسه شکل گرفت و از همه مهمتر اینکه بناپارت به مدت سه ماه با کمک گرفتن از بهترین حقوقدانان، قانون اساسی فرانسه را تدوین کرده و به رای گذاشت.

در همین راستا، برای داشتن ضمانت اجرایی قانون اساسی، شورا های شهرشکل گرفت. اداره ی امور کشور شکل منطقی تری پیدا کرد و بسیاری از امور زندگی از خرید و فروش و ازدواج و تولد و مرگ تا دستگاه متریک ، ثبت شده و تحت کنترل قرار گرفت.

بناپارت شاید برای نخستین بار ایده ی " همه در برابر قانون برابرند" را در فرانسه شایع کرد. البته باید توجه داشت که در فرانسه ی قرن 17 و 18 " همه " به معنای همه ی" مردان " است. چرا که در آن موقع زن همچنان در مالیکت مرد محسوب میشد و زنان از حدود سال 1938 در جامعه دارای حقوق مشابه مردان شدند.2

اما در کشور ما و در عصر 21، که عصر بار دادن شکوفه های انقلابات بزرگی شبیه انقلاب " رنسانس " یا نوزایی است، و با شعار دموکراسی ، کرزی وتیم همراهانش از همه امکان برای زیرپا نهادن قانون بهره میبرند، و قانون را تنها وسیله ی برای امتیاز گرفتن و امیتاز بخشیدن به خود و وابستگان و اقوام و قبایل شان میدانند!

و با دریغ که همۀ ما هم خاموش نظاره میکنیم تا مبادا بگویند فلانی " دشمن " وحدت و مصالح ملی است!

پی نوشت:

1و 2 – پرده ای از انقلاب فرانسه، بخش سوم، دکتر شهداد حیدری
برگ 18

و اینک امنیت "افغانی" شد!

طرح " امنیت افغانی " حضرت وزیر معارف اسبق و وزیر داخلۀ امروز را با سخنان رئیس کمیسیون مستقل انتخابات، که میگویند خواب گذار اعظم دربار سلطان ما هم اوست؛ و ...

جمعه 13 فوريه 2009, نويسنده: احمد بهار چوپان

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس