صفحه نخست > دیدگاه > کرزی، مرگ یک خوشباوری!

کرزی، مرگ یک خوشباوری!

این سالوس پیشه گان با مکاری و قیافۀ حق به جانب، هفت سال است در کار آن اند تا شیوه های " غارتی" ، " غنیمتی " در پیش گرفتۀ خود را به اسم " دموکراسی " به ما بچپند! شیوۀ نا جوانمردانۀ غارتی – غنیمتی ، روش آشنا و آزموده شده ایست
احمد بهار چوپان
جمعه 27 جون 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

هرچند حکایت کرزی، و حکومت او یک قصه بیش نیست ، با آنهم شنیدن آن از هر زبان نا مکرر است! زیرا هر روز که از عمر این رژیم سپری میشود نامردمی و سالوس پیشه گی ایشان آشکار تر میگردد. از آن زمان که صبح کاذب دموکراسی وارداتی، چندی بر برج و باره های ریخته و شکستۀ مان تابید، تا این روز ها که شمارش معکوس ایام زمام داری کرزی خان ، آغاز گشته است؛ ارمغان نظام " منتخب " و رئیس دولت " منتخب !" برای انتخاب گران چیزی جز نا امیدی و سرگشتگی بیشتر نبوده و نیست. در دیار ما آنان که به سروری و کلاه داری رسیده اند ، یا به زور آهن آب داده یمانی رسیده اند؛ یا هم با تکیه به بازوی اجنبی ! این قاعده تا هنوز مروج است و هوا دارانش را دارد. ادامۀ این رسم جا افتادۀ مزموم تاریخی؛ کرزی، را نیز در بر میگیرد و این امر قضاوت را در مورد او و حکومتش پیچیده تر میسازد.

ولی کرزی/ پادشاه هرويين در افغانستان

ما شاهدیم که کرزی، و تیم همراه او برای مشروع جلوه دادن قدرت سیاسی نظام خویش، دایماً رای مردم را به رخ منتقدین شان میکشند و حاکمیت را زادۀ ارادۀ مردم قلمداد می کنند؛ تا کجا واقعیت بودن این امر را همه میدانند و امریست عیان که حاجتی به بیان ندارد! قرار بود این نظام " منتخب !" نقطۀ پایانی بر کتاب حجیم غمنامۀ ما باشد ، که حرف حرفش با اشک و خون مردم ما رقم خورده ؛ اما اینک شاهد آغاز فصل دیگری از رنج و حرمان باید بود که مؤلفان آن کرزی و تیم همراهش اند!

این سالوس پیشه گان با مکاری و قیافۀ حق به جانب، هفت سال است در کار آن اند تا شیوه های " غارتی" ، " غنیمتی " در پیش گرفتۀ خود را به اسم " دموکراسی " به ما بچپند! شیوۀ نا جوانمردانۀ غارتی – غنیمتی ، روش آشنا و آزموده شده ایست که در طی 260 سال گذشته، اساس مشروعیت نظام های قبیلوی – عشیره ای بر پایه آن استوار بوده است. هربار که از کرزی، در مورد دستاورد هفت سال زمامداری اش سوالی شده ، او طول و عرض جاده ها و شاهراه های قیر ریزی شده(اسفالت شده) یا هم تعداد دانش آموزان مدرسه ها را برشمرده واینکه دیگر خانه جنگی خاتمه یافته است... کسی نیست از این آقا بپرسد که وقتی مسافرین در آن جاده ها و شاهراه ها که از خیر سر جناب قیرریزی شده ، با اطمینان خاطر حرکت نکنند و دولت قادر به تامین امنیت جان مسافرین در امتداد آن جاده ها نباشد ، اهمیت اش در چیست؟ در اینکه کاروان لشکریان مسلح خارجی با ترس و لرز تمام از بام تا شام روی آن اسفالت ها گزمه بدهند و هر از گاهی از بیم جان خود، جان مسافری را در بهای آن اسفالت بستانند؟ این جاده ها به جای آنکه مسافرین بیچاره را به سرمنزل مقصود برساند، به دیار عدم منتهی میشوند و برادران طالب – افغان شما آقای رئیس جمهور را سریع تر به قربانیان شان میرساند!

از کرزی باید پرسید که چند میلیون دانش آموزی که به مدرسه میروند، آیا ابتدائی ترین وسایل مورد نیاز شان در آن آلونک های حصیری یا هم کاه گلی برای شان فراهم است؟ مدرسه که بی مدرس نمی شود؛ آیا کرزی خان ، به فریاد تظلم مدرسین که مزد شان کفاف قوت روزانه شان نیست گاهی گوش داده است؟ کرزی خان ، که به مورد و بی مورد نعرۀ " کشور امروز قانون اساسی دارد!" سر میدهد؛ گاهی در سایۀ دساتیر آن قانونی که ازفردای توشیح ودست برد زدنش مشروعیت آن را زیرسؤال برد، گامی برداشته است؟ خانه جنگی از نظر جناب ایشان چگونه تعریف میشود؟ کاش میفرمودند... ورنه آتش جنگ امروز نیز توسط آنانی که کرزی آرزو دارد فرماندار شان باشد، زنده نگه داشته میشود ونشانی از خاتمه یافتن آن به این زودی ها ، حد اقل تا پایان روز های ریاست ایشان به نظر نمیرسد! شاید این جنگی که توسط سربازان خیالی آقای کرزی، تمام حوزۀ شرقی وجنوب غربی کشوررا فرا گرفته است- وازدید تیوری پردازان وحواریون دوروبرجنابشان جنبش مقاومت ملی(؟!) پنداشته میشود- درنهانخانۀ ذهن قبیلوی ایشان تعبیرجنگ ملی داشته باشد، ورنه دراین جنگی که جریان دارد، بیشترین آسیب وصدمۀ آن متوجه همان دانش آموزان وآموزگاران وخانواده هائی است که بمثابۀ امتیازدوران حاکمیت خویش قلمداد می نماید. مگر جناب شان از تهاجم خونین کوچی ها بالای مردم ستم دیدۀ هزاره، که از یک سال بدینسو با حدت تمام جریان دارد، آگاه نیست؟ اگردرتعبیرآقای کرزی این تشدید خشونت وکشتاروکوچ اجباری پیرو سیاست طالبانی بالای مردم هزاره خانه جنگی پنداشته نمیشود، یقیناً که تعبیردرست سکوت مرگبارکرزی وتیم تمامیت خواه او، همان سخن بازآقای علم گل کوچی است که درمحضرنمایندگان ملت افغانستان بجزکوچیها(هم تباران کرزی) همه را مهاجروبیگانه ازاین سرزمین قلمداد نمود. درحالیکه حضورتاریخی هزاره ها دراین سرزمین نه تنها هزاربرابرسلالۀ کرزی است، بلکه براساس همین قانون خودساخته وجعلی تیم کرزی وتمام قوانین معتبردنیا، باشندگان حقیقی این سرزمین آنانی خواهند بود که ازگاهان قدیم بدینسوهم شناسنامه داشتند وهم زادگاه وهم زیست گاه مشخص ومعین. حمایت پنهانی وآشکارنظامی نیروهای تحت فرمان کرزی ازکوچیها وگماشتن کمیسیون پشت کمیسیون برای حل دروغین این نزاع خونین وخانه جنگی عمداً ایجاد شده، ازآنگونه ترفند های سست وبی مایۀ است که مضحکۀ آن نه تنها برای اهل بصیرت وقضاوت آفتابی است، که برای ساده ترین لایه های این جامعه مفهوم بوده وجزتاریک اندیشان شب پرست کارائی این کمسیونهای دروغین برای هیچکسی دیگرقابل تائید وباورنخواهد بود.

گل آغا شيرزوی و درآمد هفته ای يک ميليون دالر از تجارت مواد مخدر و دزدی از عوايد گمرکی

شاید بسیاری ها از خود بپرسند که برای تداوم وبقای یک دولت، شرط اساسی ماند گاریش وابسته به استقرارصلح عادلانه وتأمین امنیت پایداربوده ودرسایۀ فراهم گردیدن این آرزوها است که میتواند به اهداف بعدی خود دسترسی پیدا نماید؛ پس چگونه این دولت بدست خود تیشه برریشۀ خویش زده وعمداً به بهانه های مختلف آشوب می آفریند؟ با دریغ باید گفت که پاسخ درست این پرسش برمیگردد به دولتی که خصلت ذاتی درونی آنرا عنصرملی تشکیل داده ودرمحوربینش گردانندگان آن اولویت جایگاه بلند منافع ملی برترازهرفکرواندیشۀ دیگری قرارداشته وافغانستان را برای همۀ مردم این زیستگاه میخواهند. درحالیکه درون مایۀ فکری تیوری پردازان برسرقدرت یا هم به دور از قدرت ولی جانبدارآن را عنصر مسموم کننده ای تشکیل میدهد که قبیله سالاری، انحصار طلبی وحذف فزیکی دیگران ازمهم ترین سرخط آن است. موجودیت چنین طرزتفکروترکیبی ازاین گونه افراد، اسباب آن گشته که دولت بجای احترام نهادن به قانون اساسی، به عنوان قوهء مجریه؛ درست برخلاف آن و در راستای استیلا طلبی به شیوۀ قرون وسطائی ویا طالبانه گام بردارد. دوهمه سقاوی، که قانون اساسی نظام طالبان بود، و عصارۀ تفکر قبیلوی و قبیله گرایان است؛ کوچ اجباری را صریحا تجویز میدارد. بنا به منطق مؤلف یا هم مؤلفین دوهمه سقاوی، حاکمیت های دوصد و شصت ساله ملوک الطوایفی ، همیشه از طرف شمال مورد تهدید بوده و توسط باشنده گان شمال، مخصوصا مناطق مربوط و نزدیک به کابل ساقط شده اند؛ بناً برای رفع این خطر در آینده ها " قوم اکثریت " و حکومت برادر بزرگتر، مجاز اند تا مردمان غیرپشتون، پروان، کاپیسا ، کهدامن، بگرام و پنجشیر را از زاد گاه هایشان به گونه اجباری بی جا ساخته، برای ایشان در جنوب کشور برابر به زمین هایشان یا بیشتر از آن زمین بدهد تا کمربند " اسلامی – امنیتی " مطمئین در اطراف کابل ایجاد گردد! هیچ فرد با وجدانی نمی تواند فراموش کند که طالبان در راه اجرای دستورالعمل مانیفست دوهمه سقاوی، همه نوع جنایت را درحق ساکنین شمالی روا داشتند!

دولت کرزی، که پناهگاه مطمئین جنایت کاران طالبی است؛ اولویت بزرگش را تحکیم پایه های نظام منحصر به یک قوم در کشور میداند بناً با روش های مختلف برای تحقق آن گام برمیدارد. پس نباید حمله کوچی ها برساکنین مناطق مرکزی و بهسود را رویداد تصادفی و محدود میان این دو گروه اتنیکی دانست، و نه هم میتوان کوچیان را به عنوان قشری منفرد و جدا از دولت کرزی شناسایی کرد؛ بلکه بی گمان ادامه این غائله را پیگری سیاست یکدست سازی اطراف کابل از نگاه قومی میسازد که آغاز گر آن طالبان بودند و تیم دولت کابل میخواهد کار ناتمام آنان را به آخر رساند. شاید حاکمان کابل با محاسبۀ نقاط ضعف و قوت حریفان سیاسی و رقیبان تباری خود به این نتیجه رسیده اند که از نگاه زمانی باردیگرفرصت مساعدی برای آنها مهیاست تا در استقرار و استحکام نظام انحصاری، ولو با توسل به زور و پامال نمودن حقوق باقی اقوام واقلیت های ساکن کشور بکوشند. اینست که با ارفاق در حق طالبان، که زمینۀ تولد دو بارۀ آنان گشت، و استمداد جستن از کوچی ها در تلاش آنند تا ضریب اختناق و فشار را تا آن حد بالا برند که اجتماع دچار رکود و پراگندگی گشته از هرنوع فعالیت سیاسی باز ماند و میدان برای یکه تازی ایشان خالی شود! اما به باورنویسندۀ این خامه، نه ما درقرون وسطی زندگی مینمائیم ونه کرزی وامثال او نزد مردم افغانستان دیگرآن ضل الله. دراین سرزمین همان قدرآقای کرزی وکرزئیان حق دارند، که حمال وسقاءِ ازدیده ها فرو افتیدۀ دیروزی. پس راه حل اساسی وگذاربه یک جامعۀ امن وآرام وبی درد سر، نه درحذف وانکاردیگران است، که صد درصد درگروزدایش افکارواندیشه های منحط قبیلوی و گردن گذاشتن بریک زندگی قانونمند بربنیاد قبول جامعۀ مدنی، شهروندی واصل پذیرفته شدۀ نظام انتخاباتی شفاف، دمکراتیک، آزاد وانسانی مبیاشد.

اسدالله خالد و برکناری؟

شبکه ی فساد در قندهار: برادر حامد کرزی، اسدالله خالد و محمد عارف نورزی

چهار شنبه 16 آوريل 2008


عارف نورزی، برادرش و مواد مخدر؟

يک هتل در قندهار: 15 میلیون دالر امریکایی

يكشنبه 20 آوريل 2008, نويسنده: بصیر هلمندی


پادشاه هرويين يا پادشاه لوبيا؟

آيا ولی کرزی به کشت لوبيا راضی می شود؟

شنبه 3 مه 2008


دروغ های بزرگ تیم کرزی

این راز به تازگی افشا شده است

يكشنبه 20 آوريل 2008


اخبار، مقالات و گزارش های درباره مواد مخدر در افغانستان


اخبار، مقالات و گزارش های درباره فساد، غصب زمين، سوء استفاده و اختلاس در افغانستان


حمايت فاروق وردک از کوچ اجباری!

وردک نقش هماهنگ کننده را بين رهبری افراد مسلح، نعيمی والی ميدان وردک و عناصر طالبان برای يکپارچه سازی ولايت ميدان وردک بر عهده دارد

شنبه 21 ژوئن 2008



باز هم آدمکشان با بيرق سفید امارت، باز هم کوچ اجباری

کوچ اجباری يکی از جنايات حاد عليه بشريت است و اين جنايت در افغانستان بدون آنکه دولت و جامعه ی جهانی به آن توجهی داشته باشد، همچنان بوقوع می پيوندد

سه شنبه 17 ژوئن 2008


مردم نمی خواهند کوچ اجباری ديگری را شاهد باشند!

تکليف کوچی ها را روشن کنيد!

يكشنبه 30 مارس 2008


يکی از جرايم حاد عليه بشريت:

کوچ اجباری به روايت عکس

عکاس: نجيب الله مسافر

پنج شنبه 28 ژوئن 2007,


کوچی ها در ولايت ميدان فاجعه آفريد!

نويسنده: فريد اميد

پنج شنبه 14 ژوئن 2007


شمال و جنوب هندوکش برای کوچی ها نیست

نويسنده: ثنا نیکپی

چهار شنبه 8 اوت 2007


کوچیها و هزاره جات

زمزمه ی رفتن کوچیها به هزاره جات ، موج وحشتی فراتر از تندباد گونو

شنبه 12 آوريل 2008, نويسنده: عبدالحمید اعتمادی


دولت ملی و معضل کوچی ها

نويسنده: نوراحمد شادمان

پنج شنبه 14 ژوئن 2007


کوچی ها کجا بروند؟!

نويسنده: ميرويس جلالزی

چهار شنبه 25 ژوئيه 2007


9 مکتب تعطيل شد

کوچی ها بيرق سفيد طالبان را به اهتزار درآوردند

يكشنبه 24 ژوئن 2007


آواره شدن ساکنین محل توسط طالبان کوچی

گزارشگر: تام کوگلان، خبرنگاردایلی تلگراف- ولسوالی بهسود ولایت وردک / ترجمه: مهدی مهرآئین

چهار شنبه 11 ژوئيه 2007

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • hali CHI BAYAD KARD ka ( SAG ham bumura woa SOTA ham nashkena ) , HAMATAN aza GRFTEN , kasi asst ba mabian tan ka aie DUZD ha ra yaki baad az dega az sahna saf kuna ? ito maloom misha ka ta afghanistan asst ainha khorda meran , az ZAAR zadan hich chizi ba desttan namyaya . khone tana a SHUP kunen , ya ba mesdaq e , TAKHT ASST YA TABOOT , ba maidan barayand . zaroro nist ka hame tan QASAM bukhoren bar nabodi duzd ha woa kamar basta kunen . chand nafar pokhta kafi asst . chand nafar e ka nabayad pashtoon basha , nabayad hazara basha , nabayad uzback basha , nabayad baloch basha , nabayad tajik basha , nabayad pashe ie basha , bayad faqat AFGHAN basha , baz mitanen ka qesa aie duzd hara az bikh bekanan , warna az buz kashi afarad qabila masoom e yaki dege tan , ba dest hay khodetan , behtar asst ka hamin duzd ha sar e kar bashan .

    آنلاین : qatelona

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس